سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدترینِ برادران، کسی است که برایش به رنج افتند. [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :411
بازدید دیروز :610
کل بازدید :2875078
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/2/6
11:10 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

 

نظیره

 

جناب مصطفی قلی زاده علیار«مهاجر» ین، «ای کؤنول عشق آتشینده یانسان افغان ائیلمه»

مطـلع لی غزلینه نظیره:

ای «مهاجر» بیزلری زار و پریشان ائیلمه

بو پریشانلیق کئچر البته، افغان ائیلمه

سن «ختائی» دن آلیبسان او غزل پیغامینی

گل شاه اسماعیل کلامین سرّ جانان ائیلمه

من ده سندن آلمیشام قارداش غزل الهامیمی

یازدیغیم اشعاری بیر گؤر، نغمه – دستان ائیلمه

گل محبت باغلاریندا سیر ائدک بولبول سایاق

گوللرین نازین چکنده عطرین افشان ائیلمه

عشق دریاسیندا سنسیز ائتمه رم توفان یقین

سن ده منسیز دریادا عشق ایله توفان ائیلمه

هر غزل شهرینده وار چوخ قاره قاش – گؤز حوریلر

هر قاشی بیر مصرع گؤرسن، بیتی کتمان ائیلمه

ماوی گؤیلردن بیزه نازل اولور عشق آیه سی

سن او پاک الهامی آل سینه نده پنهان ائیلمه

هر اوره ک کی چیرپینیر، عشق ایله جاناندان دئییر

عاشقه معشوقی گؤستر کؤنلونو قان ائیلمه

هر قدم آتدیقجا یئردن قووزانار عاشق سسی

بو وطن عشقین، مجازی عشقه عنوان ائیلمه

کاش کی آزادلیق قوشو قونسون قاراباغ مولکونه

قانلی تورپاق داد ائدیر کی: صلحی پیمان ائیلمه

اجنبی نین اللرین کس اؤلکه میزدن، آللاهیم

ارمنی نین قالماغین بو یئرده امکان ائیلمه

«درویش» ایله دور گئدک بیز ده دؤیوش میدانینا

آذری لر اوردوسوندا شعری پایان ایلمه.

                             علی رحمانی «درویش»

                              ارومیه – 26/10/89

                          

 


89/12/21::: 1:52 ع
نظر()
  

 

شعری از اکبر حمیدی علیار، تقدیم به حاج علی اکرام

یادداشت (خاطره ای از ماجرای نگارش « خاطرات حاج علی اکرام » برای نخستین بار)

حاج علی اکرام علیزاده ناردارانی رهبر جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان امروزه از شخصیتهای مجاهد و شناخته شده جهان و از طرفداران انقلاب اسلامی ایران است. من گرچه از اوایل دهه 1990 او را می شناختم، اما در اسفند 1383 ( مارس 2005) در باکو و در جریان همایش بزرگداشت صراف تبریزی (شاعر معروف اهل بیت) با وی برای اولین دیدار کردم و با دوستان ایرانی همایش صراف به دعوت حاج علی اکرام به ضیافت شامی در خانه اش مهمان شدیم. از همان روز تصمیم گرفتم خاطرات دوران مبارزات این مبارز اسلامی را در کتابی بنویسم. صحبت کوتاهی هم با هم در این موضوع کردیم. من آمدم و طرح نگارش کتاب را به مرکز اسناد انقلاب اسلامی ارائه کردم که مورد توافق گرفت. اما آمدن حاجی به ایران و انجام چنان گفتگویی مفصل طول کشید. یک سال بعد در بهمن 1384 در بیمارستان شهید شوریده تهران به عیادت حاج علی اکرام رفتم. حاصل آن دیدار یک ساعته مصاحبه ای شد تحت عنوان«مردی به رنگ اباذر» و به قلم « عبدالحسین شهیدی»! که در برخی نشریات ( فرهنگ کوثر شماره 72 – قم؛ هفته نامه امانت - ارومیه، بهار 1385 در 5 قسمت) و برخی سایتهای معتبر منتشر گردید و این اولین گفتگوی نسبتاً طولانی و واقعی از زبان خود حاج علی اکرام بود که در ایران چاپ می شد نه ساخته و پرداخته مصاحبه کننده ها با اغراض سیاسی یا صنفی و ... و به نام او!....بگذریم. در پی آن دیدار کوتاه بیمارستانی ، بر اساس قراری که یک سال پیش در اسفند 1383 در باکو و در منزل حاجی با هم و بیشتر به نیت انجام وظیفه ای که بر زمین مانده بود، گذاشته بودیم ، دیدارها و گفتگوهای مفصلی را در موضوع زندگی و مبارزات وی انجام دادیم که حاصل آنها کتاب «خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان» به قلم عبدالحسین شهیدی ارسباران (تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پاییز 1385) شد، به همت این حقیر، بزرگواری خانواده حاج علی اکرام و پایمردی آقایان حجت الاسلام و المسلمین روح الله حسینیان و دکتر علی شیرخانی. کتاب خاطرات حاج علی اکرام آیینه ای از تأثیر درخشان انقلاب اسلامی در خارج از ایران و در یک کشور مسلمان شیعی مذهب (آذربایجان)است و جنبه طرفداری از جمهوری اسلامی ایران و رهبری داهیانه آن و نیز جنبه ضدّ آمریکایی و ضدّ اسرائیلی این کتاب به صورت خیلی بارز به چشم می خورد. بنابر این عصبانیت طرفداران آمریکا و اسرائیل در جمهوری آذربایجان از انتشار این کتاب طبیعی می نمود، اما شکم درد گرفتن برخی از افراد یا نیروهای مدعی در داخل ایران از بابت انتشار این کتاب، تقریباً جای تعجب بود! و ... بگذریم که جای شرح ماجرا اینجا نیست. باری خاطرات حاج علی اکرام نخستین کتابی بود در معرفی جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان که در ایران و بلکه در جهان منتشر می شد. امسال (1389) هم نامه های دوران حبس حاج علی اکرام در کتابی تحت عنوان«نامه هایی از زندان» در ارومیه به همت اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان و توسط نشر یاز با ترجمه اینجانب منتشر گردید که در واقع مکمِّل کتاب خاطرات این رهبر مسلمان و مبارز است.

 چندی پیش آخرین دیداری که با حاج علی اکرام داشتم،روز پنجشنبه 12 اسفند 89 بود که به همراه دوست شاعرم  «اکبر حمیدی علیار» به عیادت حاجی  در بیمارستان «بقیه الله» تهران رفتم. اکبر حمیدی  نخستین بار بود که حاجی را می دید و قبلاً خاطرات او را خوانده بود و مشتاق دیدارش بود. پس از این دیدار شعری کوتاه و سراسر احساس به زبان آذربایجانی در عرض ارادت به حاج علی اکرام سرود که در اینجا با هم می خوانیم و عکسشان را هم در پیشانی این مطلب می بینیم:

حاج علی اکرامین شرفینه

سن گؤزل، درد اهلی سن، من آنلادیم گؤزدن، سنی

سئوگی پایین وار، تانیر هر بیر گؤرن اوزدن سنی

عشقین اوزره چوخ جفالار چکمیسن معلوم دور

عارف آنلار صحبتینده بیر نئچه سؤزدن سنی

عشقه قوللوق ائیله مک هر بیر کسه قسمت دئییل

یار اؤزو سئچمیش عزیزیم اللی دن، یوزدن سنی

وصلینه واردیقدا گؤردوم بیر غریبه معجزه

تانری یاپمیش یاری شکّر یاری دا دوزدان سنی

وصفه گلمز همت ایله گونشه اوچماقداسان

قار- قیروو، توفان سالانماز هئچ زامان دیزدن سنی

سن اومود تینگی، خزانلار دوشمنی، یاز جارچیسی

آییرا بیلمز پاییز یا قیش اؤزو یازدان سنی

بیر دوعا ایله «حمیدی» سون قویور اؤز شعرینه:

عؤمرون آرتیق اولسون، آلله آلماسین بیزدن سنی.

اکبر حمیدی علیار- اسفند89 / تهران   

 

 

 


  

انجمن ادبی آراز – 20

این هفته ( چهار شنبه 4/12/89) کانون ادبی حوزه هنری درست ساعت 15/4 بعد از ظهر شروع می شود. مصطفی قلیزاده علیار مسئول واحد ادبیات و دبیر کانون ادبی در ابتدای جلسه پس از تعارفات طبق معمولی که همه می دانند چیست، به طنز می گوید:«این هفته هیچ مناسبتی نداریم! بنابر این یک راست می رویم سراغ شعر و شعرخوانی». آنگاه به معرفی کتاب تازه انتشار یافته « قهوه قند پهلو» ( برگزیده شعر طنز امروز فارسی ایران) که از سوی انتشارات سوره مهر و دفتر طنز حوزه هنری مرکز در سال جاری «به اصرار امید مهدی نژاد» در قطع بزرگ و 624 صفحه منتشر شده، می پردازد و می گوید:« این کتاب برگزیده خوبی از شعر معاصر طنز فارسی است و گردآورنده که خود شاعری طنز پرداز است، ابتکاراتی هم در این کتاب از جمله در شیوه نگارش پاورقی ها، طرز نوشتن زندگینامه شعرا و... به خرج داده و یکی از مهم ترین ابتکاراتش این است که از این 624 صفحه کتاب بزرگ، بیش از 150 صفحه اش در لابلای خالی خالی مانده و حتی یک حرف هم در آنها درج نشده است!!...»

 شعرا با شنیدن این حرف لبخندی می زنند و یکی می گوید:« لابد برای حاشیه نویسی خال گذاشته اند!» قلیزاده علیار ادامه می دهد:«البته  قهوه قند پهلو به تقلای آقای مهدی نژاد و به اصرار خودش، واقعاً کتاب خوبی است و از شهر ارومیه هم نام دوست شاعرمان سعید سلیمان پور و چند شعر خوبش زینت بخش اوراق این کتاب شده که جا دارد اهالی ارومیه کلاهشان را به آسمان هفتم بیندازند که لا اقل در این میدان کم نیاورده اند و میداندار جوان و ماهری دارند، زیرا سعید سلیمان پور (بوالفضول الشعراء) بحق شاعر طنز پرداز خوبی است و در میان شاعران عرصه طنز و لبخند کشوری شناخته شده است و حالا که او در این جلسه ما حضور ندارد، بهتر است بیشتر از این تعریفش نکنیم تا مجلس کاملاً بی ریا باشد! و چند بیت از شعر معروف زن ذلیلش رابخوانیم »

 آنگاه از همان شعر سلیمان پور که پارسال خود شاعر در محضر بزرگی از بزرگان روزگار خوانده و در بلوتوث تلفن همراه اغلب اهل ذوق هم یافت می شود، ابیاتی را  می خواند:

الهی به مردان در خانه ات/ به آن زن ذلیلان فرزانه ات/ به آنان که با امر روحی فداک/ نشینند و سبزی نمایند پاک/  به آنان که از بیخ و بن زی ذی اند/ شب و روز با امر زن می زیند.../ که ما را بر این عهد کن استوار/ به زی ذی جماعت نما لطف خاص/ نفرما از این یوغ ما را خلاص!

از شعرای حاضرعضو کانون به دعوت زهرا کریم زادگان مجری کانون – و البته با رعایت دقیق نوبت !- 16نفر اشعار خود را عرضه می کنند: اندیشی،اکبری، آیسان رضازاده، حسن حاتم اینانلو، علی آزاد قوشچو، حامد نیا حکمتی فر، سجاد آصفی، کریم گل اندام، علی محمدیان، علی شجاع، اتابک تیموری، محسن منصوری، ولی رضا زاده، علی رحمانی، بابا علی جوانمرد. توحید اصغرزاده (نویسنده عرصه دفاع مقدس و مؤلف 14 جلد کتاب) نیز ساعتی در کنار شعرا و گوشه ای از محفل کانون ساکت و تماشاگر حضور داشت. حسن حاتم اینانلو شعری طنز آمیز تقدیم می کند:

بیر حرام توخومدان عمله گلمیش/ دینه پورچوک قویور ایمانا گولور/ تانری نین خلقتین، ایشین به ینمیر/ چرخینه بوز باخیر، زمانا گولور. قسطی ایله آلیبدی بیر تزه ماشین/ باشینا رنگ قویور آلدیریر قاشین/ آلدادیر اؤز اؤزون کئچیردیر یاشین/ قوجا یا قیچ آتیر، جوانا گولور. بیر زماندا قوری بنده باغلی دیر/ آج – سوسوز کدرلی، سینه داغلی دیر/ بیر زمان گؤرورسن پایی یاغلی دیر/ آرپایا بوز باخیر، سامانا گولور/ الینده اولاندا بئش قیران پولو/ نو اولور گئیدیگی پالانی، چولو/ قاییداندا ائوه اللری دولو/ یاغلیا ناز ائدیر، یاوانا گولور.

سجاد آصفی شعری کوتاه پر از تصاویر و احساس و روح اجتماعی از گروس عبد الملکیان ارائه می دهد و مورد تشویق و تحسین اساتید قرار می گیرد:

از ماه لکه ای بر پنجره مانده است/ از تمام آبهای جهان قطره ای بر گونه تو/ و مرزها آنقدر نقاشی خدا را خط خطی کردند/ که خون خشک شده، دیگر نام یک رنگ است/ از فیل ها گردنبندی بر گردنهایمان.../ و از نهنگها شامی مفصل بر میز.../ فردا صبح انسان به کوچه می آید/ و درختان از ترس/ پشت گنجشک ها پنهان می شوند!

سینا فرامرز شعری می خواند در حال و هوای قتل عام که از ویژگی های جهان معاصر است:

 صدا/ ناگهان صدا/ صدایی که بوی سوختگی می داد/ وحشتی گرم/ که ازحنجره های آهنی برمی خواست/ پیغامی شوم/ که شتابان سمت کسی می رفت/ که مقصد اجباری مرگ بود/ ولمحه ای بعد/ سکوت بود و/ سقوط / وخطوط جاری سرخ/ علامتی بود ازرسیدن پیغام.

 اتابک تیموری چند شعر کوتاه عاطفی می خواند:

آغلاییرام سئوگیده ن/ جور به جور چیچکلر/ گتیریره م سنین اوچون/  سئومه یی سنده ن اؤیره ندیم / سونوندا اؤزونه باغلادین منی/ یئرده گؤیده آختاریرام/ بلکه دییه م دوغوم گونون مبارک.

در اینجا یکی از شاعران گلایه ای انتقاد آمیز از اعلامیه دهندگان بزرگداشت مرحوم حاج عبد الرحمن، از رئیس فلان اداره کل که با نامه نگاری گل وگشاد به کلیه دستگاههای اجرایی استان! و دعوت از شاعران و علاقمند، از همگان خواسته بودند که در همان مراسم خیالی در زادگاه آن مرحوم حضور به رسانند و لابد کم و کیف قضایا را نسنجیده بودند و تصمیمی نسنجیده اتخاذ فرموده و شاعر جماعت را مثل همیشه سر کار گذاشته بودند ... بعضی ها هم بی خبر از سر کاری بودن این دعوت متصدیان محترم فرهنگی، پا شده 70 – 80 کیلو متر از ارومیه تا روستای قولنجی رفته بودند و در آنجا ازالکی بودن دعوت و مراسم باخبر شده، دست از پا درازتر و البته با کوله باری از کلی عصبانیت و خود خوری و دیگر تجربیات ارزشمند! به خانه و کاشانه برگشته ... و صد البته عبرتهای مفیدی از دست انداختن شاعران و اهل ادب توسط برخی از سرقفلی بگیران امور فرهنگی نصیبشان شده... و از این حرفها.

اما قلیزاده علیار این حرفها را جمع می کند و برای کاستن کدورت از خاطر حساس حاضران، باز هم کتاب« قهوه قند پهلو» را باز می کند و یکی دو رباعی طنز از خلیل جوادی می خواند و شاعران خنده ای، نیم خنده ای می زنند: 

 نسبت به تو حسّ کورمیلی دارم/ دور و بر خود هزار لیلی دارم/ من ناز نمی خرم، شما هم نفروش/ چون عاشق کشته مرده خیلی دارم!

با زیر مخالفی، بگو بم بشوم/ لبخند بزن، مقابلت خم بشوم/ تو یک کلمه بگو که حوّای منی/ من امضا می دهم که آدم بشوم!

راستی امروز حال و هوای کانون شعر حوزه هنری آذربایجان غربی طنز بود و جای «بوالفضول الشعرا» خالی، مثل انبوه صفحات خالی قهوه قند پهلو...

(منبع: هفته نامه آراز آذربایجان - ارومیه - شماره 201، شنبه 7 / 12 /89؛ و پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنری آذربایجان غربی  www.arturmia.ir)

 


  

انجمن ادبی آراز- 19

(منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه هنری آذربایجان غربی  www.arturmia.ir.com - هفته نامه  آراز آذربایجان شماره 200 )

فضای کانون ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی در تالار صفی الدین اورموی، این هفته بعد از ظهر چهار شنبه 27 بهمن 89 حال و هوای احمدی (ص) دارد. «نام احمد (ص) نام جمله ی انبیاست». امروز 12 ربیع الاول 1432 آغاز هفته وحدت است. مسئول واحد آفرینشهای ادبی هفته وحدت را از یادگارهای ارجمند و جهانی امام خمینی می نامد و می گوید: تأثیر شخصیت حضرت محمد (ص) نه تنها در ادبیات مسلمانان در زبانهای مختلف بلکه در ادبیات همه ملل جهان در طول تاریخ شکوهمند و افتخار آمیز است و بعضی از  بزرگترین شاعران، نویسندگان و اندیشمندان غیر مسلمان آزاد اندیش جهانی همچون گوته آلمانی، ویکتور هوگو فرانسوی، تولوستوی روسی و جِبران خلیل جِبران مسیحی لبنانی از شیفتگان شخصیت و سیره حضرت محمد و دلباخته آیین نجات بخش اسلام بوده اند و آثار ماندگارشان شاهد این مدعاست. قلیزاده علیار افزود: البته گاهی از باب خلاف آمد عادت، افرادی عقده دار، منحرف و وابسته در جهان اسلام پیدا شده اند که به ساحت پیامبر اسلام اهانت و جسارت ورزیده اند مثل میرزا فتحعلی آخوند اف، محمد بن عبد الوهاب و سلمان رشدی که مأمور دشمنان اسلام و مخالف فرهنگ مسلمانی بودند و سلمان رشدی در واقع از اخلاف این قبیل افراد ضد تمدن است و جای تأسف است که میرزا فتحعلی آخوند اف که دشمن فرهنگ و تمدن اسلامی بود و به پیامبر اسلام اهانت ورزیده و می خواست به خیال احمقانه خود همه چیز را تغییر دهد، چگونه در کشور مسلمانی مثل آذربایجان هنوز هم به عنوان یک روشنفکر و اصلاحگر محسوب می شود؟

 قلیزاده علیار خبر می دهد که به همت آقای احد هوشمند مسئول واحد انفورماتیک حوزه هنری استان، از این پس صدای شاعران عضو کانون از سایت حوزه قابل شنیدن است.

سید حیدر علی آران و زهرا کریم زادگان محفل کانون را اداره می کنند. کریم زادگان با شعری از سعدی شروع می کند: ماه فرو ماند از جمال محمد/ سرو نباشد به اعتدال محمد/ نخستین شاعر مدعوّ خانم خدیجه حسن پور است که دعوت به شعرخوانی می شود و او با یک مثنوی یادی از ایام فجر انقلاب اسلامی می کند: باز امشب شعر ازبر کرده ام/ باز تکرار مکرر کرده ام/ باز امشب یاد فجر و انقلاب/ پرده بغض گلویم اعتصاب/ یاد آن روزی که تنها بوده اند/ گرچه تنها، لیک تن ها بوده اند/ یاد ایامی که پر تشویش بود/ برگ برگ خاطراتش ریش بود/ یاد یارانی که آغازند و بس/ یاد مردانی که پروازند و بس/ آمد آن مردی که مردِ مرد بود/ منطقش عشق و دلیلش درد بود/ ... بی تو اینجا بو غربت می دهد/ بی تو شهرم تیغ بر دل می نهد/ باز هم چوب صداقت خورده ایم/ بی تو از بی یاوری افسرده ایم .....

معلوم می شود اگر خانم حسن پور همت کند، خوب می تواند از عهده مثنوی برآید.

 علی غنی زاده شعر انتظار می خواند با ردیف «بتاب». درگاهقلی عطارد، حاج علی صلاحلو،غلامرضا دانش فروز، سید حیدر علی آران، صیاد گلی پور و شاهرخ رضوانی اشعارشان را در نعت پیامبر می خوانند. ابیاتی از غزل رضوانی را توانستم یادداشت کنم:

 صلواتم به رسولی که تجلی خداست/ نور عرفانی و روحانی او در دلهاست/ روشنی بخش جهان است کلام و سخنش/ مظهر خوبی و بخشندگی و عدل و صفاست/ قل هو الله احد از لب او می شکفد/ این ندایی است که برخاسته از کوه حراست/ مصطفا هست و نبی هست و فرستاده عشق/ خاتم سلسله نور و انیس ضعفاست/ ....شعر غوغا نفسی یافته از منزلتش/ صلواتم به رسولی که تجلی است. خب، این هم رد الصدر الی العجز!

محمود شامی، یاسین اکبری، کریم گل اندام، جواد رمضان، مدینه قاسمی و ...اشعار خود را در موضوعات مختلف می خوانند. محمد علی ضیایی نقدی مختصر و جانانه بر کتابی می زند که در موضوع «حیدر بابایه سلام » استاد شهریار نوشته شده و از سوی جهاد دانشگاهی ارومیه در سال 1386 انتشار یافته و پر است از تأویلات و تفسیرهای غیر منطقی و تحریف آمیز و سفسطه و توهین آمیز به استاد شهریار و حتی توهین به مقدسات دینی و ... و خلاصه یک ملقمه من درآوری بی پایه و خنده بار. ، تأویلها و تفسیرهای انحرافی و موهن کتاب به مقدسات دینی بماند، جالب آنکه این کتاب 69 صفحه ای در قطع وزیری نشان می دهد که هم نویسنده و هم دو دکتر با عنوان ویراستاران علمی و ادبی آن با زبا ترکی که زبان منظومه حیدر باباست، خوب آشنایی ندارند. حمید واحدی هم در تأیید نقد ضیایی بر این شاهکار که روح شهریار را به رشک در می آورد! سخنانی می گوید و نمونه هایی را از متن کتاب ارائه می کنند که من در اینجا از آوردنش ابا می کنم. منتقدان به درخوست دبیر کانون شعر و ادب حوزه هنری، قرار می گذارند که نقدشان را مکتوب نمایند. شاعران و نویسنگان از جهاد دانشگاهی ارومیه تعجب می کنند که چنین کار وهم آمیز و مسخره آمیز و غیر علمی و موهن به مقدسات دینی را چاپ و منتشر کرده است!

عاشیق علی کریمی قره آغاجی به دعوت کانون ادبی و واحد موسیقی حوزه هنری در قسمتی از برنامه به نواختن ساز عاشیقی به سبک مکتب ارومیه و خواندن شعر در مدح پیامبر اکرم (ع) می پردازد و حاضران را به وجد می آورد.


  
<      1   2   3