سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دورى تو از کسى که تو را خواهان است ، در بهره‏اى که تو را از اوست نقصان است ، و گرایشت بدان که تو را نخواهد خوار ساختن گوهر جان است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :466
بازدید دیروز :468
کل بازدید :2868411
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/1/10
12:50 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

یک پیام از روی درد یا سر درد

یک نفر آدم محترم (سو...) از روی درد یا احتمالاً از روی سر درد به اینجانب نوشته است:

" سلام . به نظرشما ایران در خطر ارمنیسم و پان فارسیسم نیست؟ اسلامگرایی رادیکال به غیر از تروریسم هیچ چیزی برای بشریت امروزین ندارد؟ دارد بگو.... زبان ترکی ما محو می شود؟ دریاچه ارومیه نابود می شود؟ و هرکی اعتراض کند هم محو می شود. کدام اسلام؟ ترور و قتل و سنگسار و صیغه و زور و استبداد را می گوییم ما خسته شده ایم. این اسلام نیست این اسارت و فارسزدگی است که شما صادر می کنیم .بس است از شما پان فارسیسم و ارمنیسم برعلیه اتحاد آذربایجان های شمالی و جنوبی استفاده می کند؟ "

بله، احساس ایشان البته قابل درک است، بنده هم کمابیش ایشان را می شناسم و به احتمال زیاد از روی احساس درد این حرفهای ابتدایی و بچه گانه و هیجانی و تا حدی هذیان گونه را می گوید و تا حدی تکراری؛ چرا که بعضی ها از روی غرض و دشمنی با اسلام این حرفها را بلغور می فرمایند! و ایشان را که می شناسیم، آدم مؤدب و موقری است ... اما باید گفت که تمام "پان ها" مدفوع اروپای قرن نوزدهم است که در قرن بیستم تبدیل شده به کودی از نوع "یورو ویژن" و از این قبیل نجاسات که اخیراً صادر می کنند به حیطه حاکمیت نوکران آمریکا و صهیونیزم در ممالک شرقی و اسلامی... باری به جهت، چه پان فارسیسم، چه پان ترکیسم، چه پان عربیسم، چه پان ارمنیسم، چه پان های دیگر همه نجاست و مدفوع غرب است و هم ذات با صهیونیزم ضد انسان. که برای وحشیگری و قتل و غارت و تفرقه درستش کرده اند و با آن کود آدمهای کودن را فریب می دهند و سوارشان می شوند و به جنگ همدیگر می فرستند، همه پانها غلط و بلکه غائط است و در این میان فقط پیام اسلام، پاک و انسانی است و کلام قرآن وحدت بخش است و انسانی. ، امیدوارم برادر تو از گروه هیچ پانی نباشی، بنده هم به فضل الهی به هیچ "پانی" تره خرد نمی کنم، سعی می کنم در سایه سار اسلام و اهل بیت (ع) برای انسان خدمت کنم. تو هم سعی کن اینگونه باش و بگو : مرگ بر پان فارسیسم و پان ترکیسم و پان ...، درود بر آدمهای انسان محور. والسلام برادر!


91/3/7::: 10:32 ع
نظر()
  

نازل شدن جبرئیل بر فاطمه زهرا (س) یعنی چه؟!

در باره شخصیت ملکوتی و معصوم حضرت فاطمه زهرا (س) بزرگ ترین دانشمندان اسلامی و غیر اسلامی و محدثان و عالمان دینی و اندیشمندان و شاعران متفکر مسلمان سخنان زیبا و جالبی گفته اند و نوشته اند. من هر چه فکر کردم که به مناسبت میلاد آن بانوی بی نظیر جمله ای، بیتی، حرفی تازه پیدا کنم، نیافتم جز کلام امام صادق (ع) که هر چند آن را نیز بارها خوانده ام، اما آنقدر حیرت انگیز است که همیشه مرا به فکر فرو می برد و آن نزول جبرئیل بر حضرت زهرا (س) است، همچنانکه بر پیامبر اسلام و دیگر پیامبران اولوا العزم و بزرگ نازل می شد. کلینی در اصول کافی ( کتاب الحجه) نقل کرده است که "امام صادق (ع) فرمود: فاطمه زهرا هفتاد و پنج روز بعد از پدرش پیامبر اسلام (ص) زنده بود و هر روز جبرئیل بر آن بانوی غمدیده نازل می شد و تسلیت می گفت و دلش را تسکین می داد و از منزلت پیامبر در بهشت خبر می داد و او را از اوضاع آینده فرزندانش آگاه می کرد. علی (ع) که شاهد این صحنه ها بود، سخنان جبرئیل را می نوشت."

به راستی در بیان عظمت معنوی حضرت فاطمه زهرا یا هر انسان الهی کامل دیگری، آیا مقامی برتر و والاتر از این می توان تصور کرد که جبرئیل - این مقرب ترین فرشته خدا و امین و حامل وحی محمدی(ص) – بر او نازل شود و او را از خبرهای غیبی باخبر سازد؟! ... یعنی مقام قُرب فاطمه زهرا (س) در حد مقام پیامبران بزرگ بود، هر چند او پیامبر نبود و مسئولیت آنان بر دوش او قرار نداشت، در چنین مقامی قرار داشت. با اینکه ما نمی دانیم اصلاً جبرئیل بر امیر مؤمنان علی و دیگر ائمه اطهار نازل شده یا نه؟! ... پس بهتر است از زاویه دیگری بر شخصیت فاطمه زهرا (س) نگاه کنیم. درود بر فاطمه زهرا (س)

روز مادر مبارک، روز زن مبارک.

20 جمادی الثانی 1433 // 23 اردیبهشت 1391

 

 


91/2/23::: 12:16 ص
نظر()
  

حاج علی اکرام و جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان

نوشته: مصطفی قلیزاده عَـلیـار

منبع: روزنامه «آراز آذربایجان» شماره 110 – مورخ 27 / 12/ 90- چاپ ارومیه

اشاره: حاج علی اکرام علی یــِف (1940 – 2011 م) رهبر جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان که نقش بزرگی در احیای هویت اسلامی – شیعی کشورش داشت، پس از عمری جهاد و مبارزه با نظام کمونیستی شوروی سابق و کمونیستهای آمریکایی بعد از فروپاشی شوروی، در اوخر اسفند ماه 1389 وفات یافت. در زمان حیات این رهبر مجاهد و در سالهای آخر عمرش دو کتاب در موضوع زندگی و مبارزات وی برای نخستین بار و با مشارکت و نظارت خودش، به قلم مصطفی قلیزاده علیار از نویسندگان و محققان معاصر کشورمان در ایران نگارش و انتشار یافت: کتاب نخست «خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان» ( مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران،1385) و کتاب دوم « نامه هایی از زندان» (ارومیه، انتشارات یاز با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، 1389) بود.

انگار همین دیروز بود، یادش به خیر اول بهمن ماه 1385 که آن پیر مرد مؤمن و مجاهد با روحیه ای پر نشاط عصا به دست، به دفتر هفته نامه امانت و آراز آذربایجان در ارومیه آمده بود و ساعتی در محضرش بودیم و گفتگویی داشتیم که همان ایام در امانت و آراز آذربایجان و خبرگزاری فارس چاپ و منتشرش کردیم. متن کتاب خاطرات او در طول یکسال در هفتنه نامه امانت و مقدار زیادی از کتاب نامه هایی از زندان در هفته نامه آراز آذربایجان چاپ و تقدیم خوانندگان عزیز شده است. اینک در اولین سالگرد وفات او که به حق مردی به رنگ اباذر بود، نوشتار ذیل (حاج علی اکرام و جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان) را که به قلم مصطفی قلیزاده علیار - همان دوست صمیمی حاج علی اکرام و نخستین نویسندة زندگی وی تدوین یافته تقدیم خوانندگان نشریه می کنیم.

نگاهی به زندگی

                 مجاهد شجاع و رهبر فقید جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی­یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک «نارداران» -25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد و در خانواد ه ای مذهبی و ملتزم به آداب و رسوم سنّتی تربیت یافت.

                    فرزند بزرگ این خانواده مرحوم «حاج مایل علی­یف» (1935- 1999) شاعر برجست? اهل بیت(ع) و ادیب مشهور آذربایجان بود. حاج علی­اکرام سوّمین برادر از شش پسر اسماعیل ، تحصیلات خود را در رشتة تربیت بدنی در باکو به اتمام رساند، امّا وارد شغل دولتی نشد و به کار زراعت و پرورش گل پرداخت.

حاج علی اکرام از حدود سال 1975م (1354ش) از زبان یک دانشجوی شیعی مذهب و ترک زبان یمنی که در باکو تحصیل می­کرد، نام امام خمینی(ره) را شنید و به اجمال با مبارزات ایشان و تبعید شدنش به نجف، آشنا گردید. در ایام اوج­گیری مبارزات مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام در سال 1357، حاج علی اکرام، از طریق رادیو تبریز تمام حوادث و وقایع و اخبار انقلاب را پیگیری می­کرد و گاه از رسانه های مسکو مسائلی را می­شنید. جذابیت شخصیت امام خمینی و شور انقلاب اسلامی، او را سخت تحت تأثیر قرار داد و مثل هزاران مسلمان آزاده و غیور جهان، او نیز دل به عشق امام داد و به طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران پیوست. وی در داخل قلمرو حاکمیت شوروی و در زادگاهش نارداران، هست? طرفداران انقلاب اسلامی و حلق? مقلدان امام خمینی را تشکیل داد و رهبری کرد و فعالیت خود را در آشنا کردن مردم آذربایجان با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، بازگشت به هویت اصیل اسلامی- شیعی کشور و ملت جمهوری آذربایجان، نشر معارف دینی و قرآنی، برپایی مخفیان? مجالسی در بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و ... گسترش داد. همین فعّالیتهای او با انگیز? دینی و اعتقادی، روز به روز دامن گستر شد و مردم را در مناطق مختلف آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مجذوب خود ساخت. بدین گونه در هر کنار و گوشه ای بویژه نارداران و باکو، جماعتی انبوه همگام با علی اکرام، حرکتی برای بازیابی هویت خویش آغاز کردند. در این میان سازمان امنیت شوروی (ک.گ.ب) نیز که متوجه قضایا شده بود، حاج علی­اکرام را به دقت تحت نظارت و کنترل گرفت و از ترس اینکه مبادا به ایران بگریزد، او را از نزدیک شدن به مناطق جنوبی آذربایجان(مرز شمالی ایران) منع می­کرد.

در حادث? زلزل? گیلان به سال1369، حاج علی اکرام جزو نمایندگان کمک رسانی شوروی بود که به ایران آمد و در این سفر، یک رحل بزرگ چوبی رمزدار و زیبای قرآن را که چند قرن قدمت دارد، با خود آورد و به حرم امام خمینی اهداء کرد که هنوز هم این اثر هنری ارزشمند بر روی قبر امام قرار دارد.

با فروپاشی شوروی، جمهوری آذربایجان در سال1991 اعلام استقلال کرد. حاج علی اکرام با تأسیس رسمی «حزب اسلامی آذربایجان»(A.I.P  ) فعالیت دینی- اجتماعی خود را در نقاط مختلف آذربایجان گسترش داد. از بُعد فعالیتهای سیاسی و اجتماعی حزب اسلامی، می توان به طرفداری آشکار آن از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران، توجه به حوزه علمیه قم به عنوان پایگاه نشر معارف شیعه، و مخالفت با نفوذ غرب زدگی و اشاع? فرهنگ اروپایی و حضور تدریجی دولت های استکباری غرب به سرکردگی آمریکا  و دلّالی اسرائیل در آذربایجان اشاره کرد. در پی آن، هیئت حاکمه غرب گرای باکو به رهبری حیدر علی­یف، فعالیت حزب اسلامی ممنوع کرد. حاج علی اکرام به عنوان دبیرکل حزب و دو تن دیگر از اعضای شورای مرکزی آن( حاج آقا نوری و مرحوم حاج واقف) در سال 1996 دستگیر، محاکمه و به حبس محکوم شدند، حاج علی­اکرام به یازده سال و دو نفر دیگر هرکدام به ده سال. امّا سه سال بعد یعنی در سال 1999 آزاد گشتند در حالی که سلامت جسمی حاج علی­اکرام بر اثر شکنجه و فشارهای شدید جسمی و روحی، دچار آسیب و بیماریهای غیر قابل علاج شده بود که تا پایان عمرش با این بیماری و ضعف و ناراحتی سوخت و ساخت. او بارها با رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای دیدار کرده بود. تأثیر این دیدارها در روحیه ی او بسیار مثبت و مغتنم بود.

در سال 2002 مردم نارداران دست به قیام بر ضد سیاستهای نادرست و استبدادی حیدر علی یف زدند. حاج علی اکرام که هنوز آثار آسیب و شکنج? زندان را بعد از گذشت دوسال بر روح و جسم خود داشت و به سختی تحمل می کرد، باز هم به اتهام تحریک مردم به قیام، در ژوئن 2002 دستگیر شد و حدود هیجده ماه در حبس ماند. در این حبس روشنایی چشمهایش را تا حدّ زیادی از دست داد. زیرا در زندان مانع معالجه و مداوای بیماری قند او شدند و نگذاشتند مورد معالجه قرار گیرد. در نتیجه، بیماری قند در جسمش افزایش یافت و به چشمهایش آسیب اساسی رساند به طوری که دیگر حتی پس از عمل جراحی نیز بهبود نیافت.

ناگفته نماند که در بین جنبش های اسلامی معاصر جهان، دو حرکت انقلابی با انگیزه و هدف دینی و شیعی در قرن بیستم میلادی در جمهوری آذربایجان اتفاق افتاده: نخست جنبش اسلامی ده? 20 (از 1920 تا 1931) به رهبری عالم مجاهد و مجتهد شهید آیت­الله شیخ عبدالغنی بادکوبه­ای و با تأسیس «جمعیت دعوت الهی» توسط او بود که با شهادت شیخ به دست عوامل استالین در سال 1931(1310 ش.)، این جنبش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اسلامی نیز سرکوب شد.

دومین جنبش اسلامی – شیعی جمهوری آذربایجان در سده بیستم میلادی با حرکت اسلامگرایان این کشور به رهبری حاج علی اکرام علی­یف در شهرک نارداران و شهر تاریخی باکو، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تحت تأثیر آن پدید آمد و با تأسیس و آغاز به فعالیت حزب اسلامی که دبیرکل آن خود حاج علی اکرام بود، به اوج خود رسید. امروز هم پرورش یافتگان مکتب انقلابی – شیعی شیخ عبد الغنی و حاج علی اکرام راه آن دو مبارز مکتبی را به رهبری مجاهد اندیشمند و مؤمن جناب « دکترمـوسِـم صمد اف» در مقابله با کژیهای حاکمیت و حضور غربیها در آذربایجان ادامه می دهند. 

مرگی به رنگ شهادت

حاج علی اکرام سلسله جنبان خیزش اسلامی معاصر آذربایجان، ساعت 5 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26 اسفند 1389 برابر با 17 مارس 2011، در منزل شخصی خود در نارداران ِ باکو بر اثر بیماری قند و کلیه پس از 30 سال جهاد در راه ترویج اسلام در 71 سالگی دار فانی را وداع گفت و روز جمعه در کنار تربت «امام زاده رحیمه خاتون» در نارداران به خاک سپرده شد. رحمه الله علیه. اما نکته ای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مرگ حاج علی اکرام نوعی شهادت تدریجی در اثر شکنجه های دشمنان اسلام بود. با این توضیح که حاج علی اکرام حدود شش سال در زندانهای مخوف حیدر علی یف متحمل سخت ترین شکنجه ها شد و جسم و جانش صدمات غیر قابل جبرانی برداشت و تا آخر عمرش نیز مدام از این بیماری های ناشی از زندان حیدر علی یف رنج می برد و می نالید، گرچه خم به ابرو هم نمی آورد و با روحیه ای شاداب که از علایم ایمان قوی او بود، زیست، ولی بیماری های ناشی از شکنجه های وحشیانه عوامل شکنجه گر علی یف، جسم این مجاهد نستوه را آزار داد و آزار داد و آزار داد ... تا اینکه در اثر این دردهای فرساینده، جان سپرد. به نظر من زندگی او لا اقل در سی سال آخر عمرش سرتاسر جهاد و خدا محوری بود و مصداقی از آیه شریفه 112 از سوره توبه ( در توصیف منش و شیوه زندگی دنیوی مجاهدان شهید راه خدا : التـّائبون العابدون الحامدون ... الی آخر )

از حاج علی اکرام پنج فرزند به یادگار مانده است یک پسر به نام حاج حسین و چهار دختر.

نشر مکتب تشیع و ارزشهای انقلاب اسلامی

   حاج علی اکرام، پاسداست ارزشهای انقلاب اسلامی و نشر آنها را همسان با ترویج و حفظ مکتب اهل بیت (ع)، هم مقدس می شمرد و هم در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی کرد؛ زیرا آن را انجام  وظیفه در مقابل خداوند می دانست. او همچنان که برای تبلیغ معارف دینی، قرآنی و مکتب اهل بیت (ع) و دعوت مردم به اسلام و عمل به احکام شرعی از تمام وسائط و نیروها بهره می جست و این قبیل فعالیتها را عبادت و انجام وظیفه  دینی خود و همگان می دانست، برای گسترش فرهنگ انقلاب اسلامی و ترویج اندیشه های الهی امام خمینی و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای – حتی در زندان هم –از تمام امکانات مادی و معنوی، سیاسی و اجتماعی با تمام جدیت بهره می برد و هیچ گاه انفعالی عمل نمی کرد. حاج علی اکرام در اعتقاد وعمل، اندیشه و رفتار به حق شیعه ای دوستدار اهل بیت پیامبر(ص) و عاشق صادق آل علی (ع) بود. این شیعه خالص و مجاهد اسلامی، نشر ارزشهای انقلاب اسلامی در جهان به ویژه در کشورش جمهوری آذربایجان را مصداق عینی و زنده ی تبلیغ معارف مکتب تشیع و پاسداری از آن می دانست و به آن افتخار می کرد.

 من گرچه در هفده سال آخر عمر حاج علی اکرام، او را از دور می شناختم و همواره با احترام و تکریم نگاهش می کردم، اما در تمام هشت سال آخر عمرش یعنی در پخته ترین سالهای حیات 71 ساله اش با او حشر و نشری دوستانه و ارتباطی مستمر داشتم و حوادث زندگی و خاطرات به یاد ماندنی و اندیشه های والایش را ثبت و ضبط و منتشر می کردم، او نیز دوستانه به من عنایت داشت و از ارائه هیچ مطلب و سند و عکس و نوشته ای و حتی برخی اسرار مگویش دریغ نمی کرد. من در این مدت حاج علی اکرام را به معنی واقعی کلمه یک مسلمان وارسته و مؤمنی مجاهد و پاک دل دیدم؛ بی آنکه دغدغه های سیاسی مرسوم اهل سیاست یا اهداف سیاسی صرف و حزبی داشته باشد. اصلاً او اهل سیاست به مفهوم متداول آن نبود، او درد دین داشت و در آرزوی تحقق تعالیم دینی می سوخت. از این رهگذر البته در فضای سیاسی معاصر تنفس می کرد، انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران را برای تحقق آرمانهای دینی خود زمینه ای مناسب می دید، امام خمینی را تجسم عینی دین و دینداری می شناخت و با سیاست پیشگانی که مانع گسترش دین و دینداری در کشورش می شدند، درگیر می شد و با مستکبران جهانخوار و صهیونیست غاصب و عوامل آنان دشمنی می ورزید. اندیشه ای روشن و ایمانی خالص و شناختی دقیق و توکلی محکم داشت. من حاج علی اکرام را اینگونه دیدم و اینگونه شناختم؛ یک مسلمان واقعی ، غیرتمند، آزاده با احساساتی پاک و رقیق و پایبند به عقایدش که همه چیز را بر معیار بینش دینی ارزیابی، رد یا قبول می کرد و تخطی از آن را گناه و ناروا می دانست. بر اساس همین شناخت من از شخصیت وی بود که او را ابوذر گونه مردی دیدم و در نخستین مصاحبه ای که سالها پیش با او داشتم، وی را « مردی به رنگ اباذر» خواندم.

بزرگداشت شعائر دینی و آیین های مذهبی؛ حاج علی اکرام در سه دهه آخر عمرش با همکاری دوستان و طرفدارانش مراسم ویژه درایام خاص دینی و مذهبی مثل دهه ی عاشورا، نیمه شعبان، اعیاد رحب و شعبان، ایام فاطمیه و ... را در حدّ بسیار بالا و پرشکوهی در نارداران و باکو و اغلب شهرهای آذربایجان از جمله گنجه، نخجوان، سلیان، جلیل آباد و ... برگزار می کرد که از این مراسم و یادکردها،جز تبلیغ مکتب اهل بیت (ع) و اشاعه فرهنگ اسلام، هدف دیگری نداشت.

اعتقاد خالص به رهبری انقلاب و نظام اسلامی ایران؛ او به اسلامی بودن انقلاب ایران، اسلامیت نظام جمهوری اسلا می، اصل ولایت فقیه، رهبری شخص امام خمینی و آیت الله خامنه ای هم اعتقادی راسخ و آگاهانه داشت و هم آن را با قوت تمام تبلیغ و با افتخار تمام از آن دفاع می کرد. جالب اینکه حاج علی اکرام در آخرین نامه خود که از زندان دوره دوم به تاریخ 2003 م ( محرم1424) به زبان آذری و با الفبای کریل نوشته، با صراحت تمام آن جمله مشهور و شعار فارسی معروف در بین معتقدان ولایت را نوشته است: « اطاعت از خامنه ای اطاعت از امام است!»

بزرگداشت ایام تأثیر گذار در تاریخ انقلاب اسلامی؛ مثل سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، ایام دهه فجر، هفته دفاع مقدس، روز قدس، هفته وحدت، سالروز ارتحال امام خمینی، سالروز صدور فتوای امام خمینی برقتل سلمان رشدی مرتد، نویسنده شیطنت نامه آیات شیطانی، و ... مردم باکو و نارداران هنوز هم فریادهای او را در مراسم آن ایام تاریخی به یاد دارند از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی در دوره شوروی تا آخر عمرش.

موضوع فلسطین اشغالی و قره باغ اشغالی

حاج علی اکرام فاجعه فلسطین اشغالی را به عنوان نماد سرزمین های اشغال شده مسلمانان در جهان معاصر و موجودیت جعلی اسرائیل غاصب به عنوان نماینده صهیونیزم جهانی می دانست و به تأسی از رهبری انقلاب اسلامی، پرداختن به موضوع فلسطین و دفاع از آرمان آزادی قدس شریف را همواره وظیفه هر مسلمانی می شمرد. او هر ساله در روز قدس کفن می پوشید و در راهپیمایی باکو و نارداران شرکت و پیشاپیش مردم مسلمان و متعهد حرکت می کرد. در سال 1389 او به همراه همسر و فرزندانش برای پیوستن به کاروان آزادی و شکستن محاصره غزه اسم نویسی کرد. البته گفتنی است حاج علی اکرام، اشغال بخشی از اراضی کشورش آذربایجان توسط همسایه غربی آن ارمنستان را هم داخل در این موضوع می دانست و همواره از این حادثه ناراحت بود و قبل از دستگیری و حبس توسط حکومت علی یف، کمکهای فراوانی به رزمندگان آذری در جبهه ها می کرد. او کمک به آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان را وظیفه همه مسلمانان و در عین حال حکومت علی یف را در تداوم این اشغال مقصر می دانست! چرا که معتقد بود حیدر علی یف برای تحکیم و تثبیت پایه های حکومت خود و خاندانش در آذربایجان، از خیر حل مناقشه ارمنستان – آذربایجان گذشته، و موضوع را حواله به تدبیر « گروه مینسک» کرده، خود و دولتش را از درد سرهای سیاسی راحت ساخته، مشغول حکمرانی است و برای آرام کردن مردم و فریب افکار عمومی، شعار «آزادسازی قره باغ از طریق صلح» را در بوق و کرنا گذاشته و به هیچ کس اجازه چون و چرا نمی دهد. بنا بر این، حکومت علی یف ها (پدر و پسر) نیز درست به اندازه اشغالگران ارمنی در موضوع قره باغ و اراضی اشغالی آذربایجان گناهکار و مقصر است.

مخالفت با استکبار جهانی؛ این موضوع کمابیش برای آگاهان معلوم و مسلم است که مرحوم حاج علی اکرام تا آخر عمرش اندیشه دشمنی با اسکتبار عالمی به سرکردگی آمریکا را با الهام از رهبری انقلاب اسلامی تبلیغ می کرد و در عمل نیز آن را به عنوان یک ارزش نشان داد. در اینجا به نقل خاطره ای از زبان یک ایرانی اکتفا می کنم که در دوره شوروی به سال84 – 1983 (63 – 1362) در نارداران حاج علی را دیده بود. او به نگارنده این حروف گفت:

  - حاج علی اکرام در همان سالها (84– 1983)می رفت پشت بام و اذان می گفت و به سبک ایرانیها، بعد از اذان با صدای بلندی و به زبان فارسی شعار می داد: مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل، ... این ایمان محکم و شجاعت او مایه تعجب دیگران می شد و این درست زمانی بود که حاج علی اکرام در حاکمیت شوروری و در اوج قدرت آن ابر قدرت زندگی می کرد، اما او پایبند ایمان و اعتقادش بود و در تبلیغ آن اعتنایی به احدی نمی کرد و هیچ ترسی از هیچ قدرتی نداشت.

امر به معروف و نهی از منکر ؛ اندیشه امام خمینی در بحث امر بمعروف و نهی از منکر و موضوع دفاع، بسیار فراتر از امور جاری و پیش پا افتاده در جوامع اسلامی است. ایشان اصلاً تشکیل حکومت اسلامی و اصلاح حکومتهای جوامع اسلامی و دفع شرّ اجانب از جان و مال و ناموس و خاک مسلمانان را در گرو اجرای اصل امر به معروف و نهی از منکر و عمل به دفاع اسلامی ممکن می دانست. اندیشه و فعالیت حاج علی اکرام از این دیدگاه حایز اهمیت است، آن بزرگوار نمونه عینی یک مسلمان آمر به معروف و ناهی از منکر  و مدافع حیثیت دینی و ملی مردمش بود و در سه دهه آخر عمرش بی هیچ ملاحظه ای و بی هیچ ترس و واهمه ای به این فریضه دینی عمل کرد. جالب اینکه او با شجاعت و در عین حال خیلی منطقی، اغلب افراد قدرتمند و حاکمان جور را از ظلم و ستم و کردار زشت نهی و به اصلاح اعمال و کردارشان و خدمت به مردم و عمل به احکام دین اسلام، امر می کرد قربه الی الله.

 

 

 


90/12/28::: 2:24 ص
نظر()
  

نوروز پیروز

نوشته دکتر ابراهیم فتح الهی

 

درک نبض زمان و ثبت وتدوین آن یکی از شاهکارهای هوش انسانی است . پی بردن به اسرار هستی و نظم دقیق آفرینش و کشف سناریوی عالَم فقط از عقل آدمی برمی آید . گردش منظم زمین به دور خورشید و رفت و ‌آمد منظم شب و روز یکی از آیات الهی در آئینه خلقت است . درک این همه زیبایی و نظم جز باهوش و خرد و معرفت میسّر نیست . دستیابی به این معرفت برتر ، پیوند آدمی را با نظام هستی به دنبال دارد .

سرگشتگی و گم شدن و عدم درک واقعی از نظام آفرینش بیراهه خطرناکی است که گرفتاری در آن به نابودی حتمی انسان منجر می شود . اینکه ملّتی درک هوشمندانه ای از نظام آفرینش داشته و تقویم زمانی خود را بانظام طبیعت هماهنگ کند نشانه هوش سرشار است . اوّل فروردین در گردش کره زمین به دور خود تنها روزی است که روز و شب آن کاملاً باهم برابر بوده و هریک 12 ساعت کامل هستند که سعدی شیراز به نیکویی آنرا وصف کرده است :

بامدادی که تفاوت نکند لیل ونهار       

خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار

آری اول فروردین اعتدالی ترین نقطه درگردش کره زمین است . نوروز ایرانی با الهام گرفتن از اعتدال طبیعت پدید آمده است . و رویکرد اعتدالی در تقویم زمانی ایرانیان نشان از باور دیرینة آنها به عدالت گرایی و مهربانی و مهرورزی دارد و این مفاهیم همگی ریشه در دینداری همیشگی ایرانیان دارد . تاریخ بشر به یاد ندارد که ایرانیان با هویتی غیر دینی زیسته باشند. دینداری آمیزه جان مردمان ایران بوده است لذا هنگامیکه پیامبر آخر الزمان ظهور می کند ایرانیان جزء اولین ملّت هایی هستند که شیفتة پیام او می شوند چرا که پیام اسلام نیز پیام عدالت و مهرورزی است و این بافطرت پاک ایرانیان پیوندی دیرینه و عمیق دارد .

سلمان فارسی، آن آزاده مرد یکتاپرست ، سمبلی از شعور و حقیقت جویی و روح جستجوگر ایرانی است که برای رسیدن به حقیقت سرزمین ها را زیر پا می گذارد و آنچنان در نزد منادی وحدت و عدالت مقرب می شود که نشان (سلمان منا اهل البیت )  را از زبان پیامبر اکرم (ص) دریافت می کند . اسلام نیز که وارد ایران می شود آداب و رسوم حق طلبانه و عدالت جویانه و مهرورزانه ایرانیان را ارج می نهد، نوروز را پاس می دارد ، زشتیها و پیرایه ها و خرافات را از آن می زداید و نمادهای عزّت و گذشت و پاکی و پاکیزگی و وحدت و همدلی و همزیستی و نوع دوستی و صله رحم و دید و بازدیدها و تکاندن جان از غبار ایام را ارج می نهد . بدینسان نوروز و پاسداشت مراسم آن جزء آداب اسلامی ما ایرانیان می شود . و سفره هفت سین مزیّن به قرآن می شود و مراسم حلول سال نو با دعا در پیشگاه قرآن آغاز می شود و تفأل به دیوان حافظ، که خودش لسان الغیب است و دیوانش ترجمان قرآن، جزء آداب سفره هفت سین می گردد.

این آئین های زیبا الهام گرفته از زیبایی طبیعت در نوزایی دوباره و تحول شگفت انگیز آن هستند. فرزندان این آب و خاک از هر قوم و نژاد و آئین و مذهبی که باشند چون رنگین کمانی در آسمان عشق و وحدت می درخشند و آئین های نوروز همبستگی ملی اقوام گوناگون را در جغرافیایی به نام ایران تضمین می کنند و همه کسانی را که بر خاک ایران زاده شده و بر شانه های آن بزرگ می شوند،‌گرد شمع وحدت خود جمع می کنند.

همه اینها دلایلی هستند که چنین آیین هایی را دوست داشتنی و یه یاد ماندنی و فرهنگ آفرین می کند.

نوروز طراوت دوباره طبیعت و زنده شدن دوباره جانهاست. طراوت طبیعت نوید بخش زندگی و پیام آور این حقیقت بزرگ است که زندگی امری پایدار و ابدی است. سکون و سکوت در خلقت الهی راه ندارد و خلاقیت حق تعالی پایان ناپذیر است.

پویایی اصلی ترین عنصر در استمرار نظام آفرینش است. جوهر نظام هستی ، با تحول و نو شدن آمیخته است و به تعبیر مولوی:

هر نفس نو می شود دنیا و ما       

بی خبر از نو شدن اندر بقا

بقای نظام عالم در نوزایی است. هیچ چیز تکرار گذشته نیست. طراوت و زیبایی جهان محصول تحول و دگرگونی آن است. بعد از فصل برگ ریزان و سرمای زمستان همواره بهار دل انگیز فرا می رسد؛ جان ها را نوازش می دهد و دل های مرده را بیدار و هم نوایی با طبیعت را به انسان گوشزد می کند.

راستی چه رازی است در جهان هستی؟ چه تکاپو و چه تحول شگرفی است؟ نو شدن و طراوت و تازگی طبیعت چه پیامی دارد؟ رنسانس یا نوزایی طبیعت بیانگر چه حقیقتی است؟ انسان در این نظام کیست؟ و در دفتر کردگار چگونه باید معرفت بیندوزد؟ چه نیکو سروده است استاد سخن، سعدی شیراز:

برگ درختان سبز در نظر هوشیار      

هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

آیا می توان شاعری را یافت که بهاریه ای نسروده باشد. مگر نه این است که شاعری از جنس شعور است؛ و همواره شور و مستی عشق است که روح شاعر را به هیجان می آورد. پس هر که عاشق است پیوندی با رمز و رازهای هستی دارد و بهار اوج این زیبایی هاست. باید همدم بهار، سرود عشق را بر زبان جاری ساخت:

عاشق شو ورنه روزی، کار جهان سرآید   

ناخوانده درس مقصود در کارگاه هستی

خداوند حقایق را در پهنه طبیعت به نیکویی نمایانده است. طبیعت آینه تمام نمای خلاقیت حضرت حق است و بهار زیباترین تابلوی آفرینش که روح آدمی را به آرامش ،‌توازن، اعتدال و عشق ورزی فرا می خواند و چه هوشیارانه ایرانیان روز اعتدال طبیعت را به عنوان سرآغاز سال جدید انتخاب کرده اند و آن را نوروز نامیده اند.

نوروز از دیرباز همزاد ایرانیان بوده و همواره گرامی داشته شده است. تحول دوباره طبیعت و نو شدن آن نوید بخش بیداری دل هاست و گواهی آشکار بر رستاخیز نهایی جهان است.

این بهار نو ز بعد برگ ریز           

هست برهان بر وجود رستخیز

پیامبر گرامی فرموده است: اذا رایتم الربیع فاکثروا ذکر النشور ( با دیدن بهار، زیاد رستاخیز را یاد کنید.)

آری آفرینش در تحول است و در سیر تکاملی خود به ابدیتی پایدار حرکت می کند . رستاخیز طبیعت هر سال دل های خفته را به بیداری فرا می خواند و آدمی را از انجماد جان و رکورد اندیشه باز می دارد.

طبیعت ساکت و خاموش با نسیمی که از کوی عشق می وزد دوباره به هیجان می آید و آدمی را به تماشای عظمت و زیبایی های قلم صانع فرا می خواند. برای رازگشایی از اسرار هستی باید با صنع خدا هم آواز و هم داستان شد. محرمیتی لازم است و سنخیتی باید به وجود آید تا فهم جان حاصل شود و گرنه در تماشا گه راز، نمی توان بهره ای جست.

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز      

دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

هم سویی با طبیعت،‌هم آوایی با نوای پرندگان ،‌همدلی و دلدادگی با اسرار پر رمز و راز آفرینش ،‌انسان را از تعلق به مادیت و اسارت تن نجات می دهد و آهنگ پرواز او را به ماورا؛ آنجا که حقیقت حق را می توان به نظاره نشست،‌سوق می دهد.

این است فلسفه بهار و نوروز ؛ روزی نو برای نو شدن،‌گسستن از تعلقات مادی، شکستن قفس های مادیت ،‌از قالب تکرار بیرون آمدن،‌به آهنگ واحد هستی رقصیدن، عشق را دیدن و مقهور عشق بودن و با عشق شعله ور شدن!

عشق قهار است و من مقهور عشق   

چون قمر روشن شدم از نور عشق

 

منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 11، مورخ 22/12/ 90

 

 


  

اونودولماز بیر خاطیره

یازان: کریم گول اندام

       هرکیمین حیاتیندا هردن راستلاشدیغی بیرنفردن آجیلی – شیرینلی خاطیره لر اولا بیلر.حیاتیمین ان آغیر گونلرین یاشادیغیم ایللرده بیرمعجیزه کیمی الیمدن توتوب، انسانلیق و کیشیلیک نامینه یاردیم الینی مندن کسمه ین بیر کیشیدن سؤز آچیرام! اولسون کی اونون ابدیته قووشموش روحو بو صداقتلی ایفاده دن راضی قالمیش اولسون!

     1364-نجو ایل (1985) میلادی تاریخی ایله برابر باکیدا اولان فارس دیلی مکتبینه تدریس ائتمک ایچون مراجعت ائتمیشدیم. دیل، ادبیات ودانیشیق جهتدن قات - قات اوستونلویومه باخمایاراق تدریس ایمکانی منه وئریلمه دی!غوربت آجیلاریندان دوغولموش حسلریم، عائیله معیشتی نین چتینلییی، آنامین، باجیمین حسرتلی اؤلومو اورییمی سیخدیغی بیر حالدا مکتبین قاپیسیندان چیخیردیم کی، بیرجوان اوغلانین سسی منی گئری دؤندردی:

- باغیشلایین سیز فارس دیلی معلیمیسیز؟مثبت جواب آلدیقدا سؤزونه بئله دوام ائله دی: نارداران کندینده درس وئرمه یه حاضیر سینیزمی؟ راضیلیغیمی گؤره رک، کیمسه یه تلفون آچیب اوغلونا فارس دیلی معلیمی تاپدیغیندان سؤز آچدی! سونرا منه اوز توتوب دئدی: معلیم صاباحدان نارداران کندینده علی اکرام کیشی نین ائوینده اوغلو حسینه درس دئیه جکسیز، هم ده نیگران اولمایین اوکیشی سیزی راضی سالاجاق!

    علی اکرامین ائوینی تاپدیقدا 40 یاشینا یاخین بیر خوش گؤرکملی و ایلک گؤروشوندن دیندار نظره گلن بیر کیشی ایله قارشیلاشدیم. بیرتک اوغلو حسین له ده تانیش اولدوم. اوگون معین مناسیبته گؤره قوربان کسیلمیشدی. بیر ساعات یاریم درسه مشغول اولوب اوغلانین یاخشی قاوراماق قابیلیتیندن خوشلاندیغیمی بیلدیردیم والیمدن گلنی یاپاجاغیما سؤز وئردیم. قارشیلیقلی بیر حؤرمت – احترام یارانماقدا ایدی. آخشام کنددن دؤندوکده، قوربان اتیندن بیرپای دا منه دوشموشدو! آمما اقتصادی سیخینتیلیغیما باخمایاراق نه من ، نه ده علی اکرام کیشی درسه گؤره زحمتیانادان بیرسؤز آچمادیق! هرهفته آراسی ایکی گون او کیشی نین ائوینده اوغلو حسینله درس کئچیردیک. گئدن باشی من اؤزوم گئدیب، قاییدان باش، علی اکرام یا دوستلاری، قوهوملاری و کیمسه اولمادیقدا ایسه تاکسی توتوب خرجینی اؤده مکله منی ائویمه یولاسالیردیلار! آخشام آذان چاغلاری علی اکرام ائوین دامینا چیخیب، اوجا سسله آذان وئریب ! سونوندا شیرین تورک لهجه سیله (مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل ) شعارلاری ایله دامدان آشاغی ائنیردی!! منی دریندن حیرتلندیرن ایکی شئی ایدی: علی اکرام کیشیده اولان جسارت! بیر ده 1985 ده شوروینین قدرتلی زامانلاریندا یاریمچیلیق دموکراسینین ایزلری! علی اکرام کیشی منیم کیم اولدوغومو، هانسی سیاسی باغلیلیغیمی، ندن یوردومدان- یووامدان دیدرگین دوشدویومو یاخشی بیلیردی! من ده آرزیلاییردیم کاش اونون کیمی عقیده صاحیبلری، ریاکارلیقدان اوزاق ، صمیمی- صداقتلی جانفشان، اسلاما، قرآنا، انسانیته، عزتلی، حؤرمته لاییق مسلمانلار، هرکیمین عقیده سینه گئنیش چرچیوه ده باخیب، سهولرین متانتله خاطیرلادان کیشیلر بیزیم مملکتده ده بول اولایدی! او دا منه دئیردی معلیم واللاه گؤرورم سن ده اوز توتدوغون یولدا صداقتلی سن، آمما کاش سنین تایین حکومتین مرکزی کومیته سینده بیر نئچه نفر اولایدی! آ کیشی بورادا رشوت وئریب حزبه گیریرلر، نه قویوب نه آختاریرسان؟! منجه سونرالار بیز بیری- بیری نین سؤزلرینه اینانیب وتصدیقله دیک!!

او سونرالار اؤز ائوینده اون بئش نفره قدر فارس دیلی اؤیره نن یاشلی کیشیلردن عبارت شاگیرد توپلامیشدی. بو هم منه آرتیق گلیر ومعاش حاصیل ائدیردی، هم ده علی اکرمین تشبوثو ایله فارس دیلی اوخونوردو. بوگل- گئت، بو دوستلوق 2 ایلدن آرتیق دوام ائتدی وحسین کیشی کیفایت قدر اوخویوب اؤیرندی.

      او ایللردن خیلی زامان اؤتسه ده من وعائیلم نارداران کندی اهالیسی نین قوناق پرورلیگین، قارداشلیق احوال روحیه سین وکیشی صفتلی اولدوقلارینی عموما وعلی اکرام کیمی جسارتلی، عقیده لی وتمیز بیرکیشینی خصوصا اونوتماییب دائیما یاخشیلیقلا یادا سالیریق.

     سیاسی عقیده سی وموقعیندن آسیلی اولمایاراق عقیده آزادلیغی نین ، دینی نین، دیلی نین، وطنی نین، مللتی نین اوغروندا سارسیلماز دویوش آپاران، هئچ بیر قدرتدن چکینمه ین هر انسان هاردا بو مقدس آمالی یورودورسه، تقدیره لاییق دیر!

     ایستر – ایسته مز هر دیری انسان سهوه یول وئرر، ان اؤنملی بودورکی، سهولریمیزدن عبرت آلیب، دوزه لیش وئریب ایرلی گئتمک قابلییتینه مالک اولاق!

     آرتیق بیر ایلدیر کی حاج علی اکرام کیشی آللهین رحمتینه قووشوب، دوزدور کی، او عقیده سی اوغروندا سیاسی محبوس دا اولوب، آمما اونودمایاق او زنداندان یازدیغی مکتوبلاردا نئجه آزاد دیندارلیغی یولوندا تبلیغات آپاردیغیندان، زندان اهالیسینی اسلاما تشویق وترغیب ائتدیگیندن، زنداندا اوچ وعده رژیمده (دایت)اولدوغو اوچون مخصوص یئمکلردن قیدالاندیغیندان و دادگاها گئدنده تزه آیاققابی، تزه کاستیوم (کت و شالوار) ایسته دیگیندن سؤز آچمیشدی! بو اوزاماندی کی، بعضی اؤلکه لرده محبوسی دمپایی و پیژاما ایله آپاریرلار! البته دموکراسی بوتون اؤلکه لرده اولدوغوکیمی نیسبی دیر .!! آللاه اوکیشیه رحمت ائله سین.

منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 11- دوشنبه 22 اسفند 1390- اورمیه


90/12/26::: 1:12 ع
نظر()
  
<      1   2   3   4   5   >>   >