سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ارزش نعمتها تنها از سنجش با ضدشان شناخته می شود . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :912
بازدید دیروز :610
کل بازدید :2875579
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/2/6
8:45 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

چهار نام اصلی قرآن

بنا به گفته علمای قرآن شناس، قرآن کریم در آیاتش بیش از پنجاه اسم و صفت برای خود دارد که چهار کلمه از آنها اسم است برای قرآن یعنی: قرآن، فرقان، نور و ذکر؛ مابقی صفت و توصیف ویژگی های این کتاب آسمانی است مانند مجید، کریم، حکیم، مبین، مبارک و ...


90/11/4::: 3:30 ع
نظر()
  

نوحه خوان

شعری از: مهناز صابونی

در رثای عشق و خون ادراک انسان نوحه خوان

»هل اتی« شد نوحه خوان، آیات قرآن نوحه خوان

لاله ها پژمرده و احساس بی سامان شده است

یاس و نرگس ها همه سر در گریبان نوحه خوان

چشم مریم خون فشان از ماتم زهرا شده است

عیسی و انجیل با اعجاز گریان نوحه خوان

رودها شرمنده اند از تشنگان کربلا

از مدینه تا به کوفه صد بیابان نوحه خوان

پر بسوزان جبرئیل، این عشق معراج تو نیست

عرشیان پر سوخته بین شهیدان نوحه خوان

نوح در کشتی و موسی در گذر از رود نیل

هم خلیل از هُرم ماتم در گلستان نوحه خوان

صف به صف آشوب افتاده است در متن زمان

هم زمین، هم آسمان، هم روح باران نوحه خوان

آرزوها شمع در شام غریبانش شدند

شمعهای آب گشته در شبستان نوحه خوان

ظهر عاشورا چو داغی بر دل دین و یقین

مسجد و محراب ها آیینه گردان، نوحه خوان

فصلها با اشک در تقویم مان قد می کشند

سالهامان در بهار و در زمستان نوحه خوان 

 

 


  

نوشته های کوتاه از باقر رشادتی

 

·         نخستین گام در معرفت کردگار

خُلق و خوی انسان طوری سرشته است که هرگز بی نیاز از بازگشت به طبیعت نیست. البته آدمی با دو رویکرد ناچار از بازگشت به طبیعت است، اول اینکه رفع نیازهای مادی او را وادار به این بازگشت می کند؛ دو دیگر آنکه انسان معاصر برای رهایی از فشار سنگین روحی و روانی حاصل از زندگانی ماشینی و فرار از چنگ زندگی تکنولوژی زده این دنیای هزار رنگ و هزار چهره، به آغوش مهربان طبیعت پناه می برد و در سایه نگاه سبز کوه و در و دشت و جنگل، آرامش از دست داده اش را بازمی یابد و غرق در سرور می شود.

این بازگشت به طبیعت بنابه هر یک از دو علت گفته شده که باشد، انسان اندیشمند و خردورز را به درنگ و تأمل در نشانه های آشکار و نهان آفریدگار عظمتهای بی شمار این طبیعت زیبا وا می دارد. در عرصه پهناور این اندیشه و درنگ است که ضمیر پاک و فطرت خالی انسان به توحید می رسد و ربط بین مبدأ و معاد را پیدا می کند و حتی حسّ حق شناسی و شکر گزاری در دل و جانش شعله می کشد. این حس اگر از روی تعقل و تدبر باشد، بی شک نخستین گام در معرفت کردگار خواهد بود... بیایید با طبیعت بیشتر آشتی کنیم و با آن پیوندی ناگسستنی داشته باشیم. شاید همین حس عاقلانه و پیوند صمیمی با طبیعت، سعدی را شیفته  همه ی جهان کرده بود که با مشاهده زیبایی های طبیعت، خرّم و شاد می شد و عاشقانه می سرود:

به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم اوست

عاشقم بر همه عالم که همه ی عالم از اوست.

 

·         به سرعت یک چشم زدن

 اینک تمام جهانیان متفق القول اذعان دارند که قرآن بزرگترین معجزه خداست که توسط آخرین پیامبرش حضرت محمد (ص) بر بشر عرضه شد. این معجزه جاویدان گذشته از آنکه حقانیت نبوت محمد (ص) است، حقایق بی شمار دیگری را نیز نشان می دهد و انسانها را به تفکر و تعقل در شناخت هستی دعوت و راهنمایی می کند و خردمندان ( اولوا الالباب - قرآن) را به سرچشمه کمال و خوشبختی می رساند. طُرفه العین: به سرعت یک چشم به هم زدن، تعبیری رسا و زیبا از قرآن است که روشنایی ادراک انسانها را صد چندان می کند و فروغ یقین به برپایی روز بازگشت و رستاخیز را فزونی می بخشد. بهتر است اُنس و رابطه با قرآن را که با ما صمیمانه حرف می زند، بیشتر کنیم تا در سیر الی الله نور هدایت بیشتر بر دلهایمان فرو تابد.

 

·         از عقبه چه کسانی می توانند بگذرند؟

به جرأت می توان گفت هیچ کتابی نتوانسته بمانند قرآن مجید اصطلاحات نو و پاینده بیاورد و خود نیز این تعبیرات و اصطلاحات بدیع و بی سابقه را تفکیک و تبیین نماید. یکی از آن اصطلاحات نو در این کتاب هدایت الهی، واژه «عقبه» است (و ما ادریک ما العقبه – سوره بلَد) که در لغت عرب به معنی « راه دشوار بالای کوه» آمده، اما قرآن به آن مفهومی وسیع به عظمت همه انسانیت می دهد و چنین تشریح و معنی می کند:

-          گرفتاری را از گرفتاری رهانیدن.

-          در روز قحطی، درمانده و گرسنه را خوراک حلال رساندن.

و این مفاهیم انسانی در لسان قرآن چنین آمده:

-          آزاد کردن برده ای

-          طعام دادن در روز گرسنگی

-          یتیمهای اقوام و خویشان.

-          بیچارگان از پا افتاده بر خاک.

-          ایمان آورندگان پرهیزکار کسانی اند که همدیگر را به صبر و مهربانی سفارش می کنند.

این حقیقت که قرآن بیان می کند، همیشه زنده است در هر مکان و زمانی می تواند ساری و جاری گردد و به دست افراد صالح به واقعیت پیوندد، به دست من، تو، او، ما، شما و ... همگان.

کسانی که از این «عقبه» به سلامت عبور کنند، «اصحاب یمین» نامیده می شوند، یعنی کسانی که روز قیامت نامه ی عملشان به دست راستشان داده می شود و در آن روز نوری از پس و پیش و از طرف راست ایشان ساطع می گردد و چشم کافران و مشرکان را خیره می کند.

خب، چه کسانی از این عقبه می توانند آزادانه بگذرند؟!... من، تو، او، ما، شما، ایشان... همگان؛ اگر همت کنیم، گر چه سخت است. لطفاً بیایید سوره «بلد» را یک بار دیگر به دقت بخوانیم و کمی در مفهوم «عقبه» تأمل کنیم.

(منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 6 مورخ 23/9/90)


  

      نسیمی‏نین قیزیل عرفانی – بیرینجی حصه

یازان: بهرام اسدی

 اشارت: اورمیه لی شاعر، ناثر، ناشر، معلم و گؤزل سجیه لی انسان جناب بهرام اسدی 1341 – جی شمسی ایلده دونیایا گؤز آچمیش، ادبیات ساحه سینده عالی تحصیلینی بیتیرمیش، مقدس معلم لیک ایشی ایله ایندیه دک مشغول اولموشدور. او تورکجه – فارسجا شعرلریندن علاوه، چوخلو ادبی و مدنی کتابلارین مؤلفی دیر، فضولی و نسیمی نین دیوانلارینی دا یئنی تدقیقاتلارلا چاپ ائتمیشدیر. اسدی اورمیه شهرینده فعالیت گؤستریب، یوزدن آرتیق کتابی نشره بوراخان «یاز» نشریاتی نین مدیری دیر. آشاغیداکی نسیمی عرفانینا دایر گلن مقاله ده بو گؤکملی ضیالی و ادیبات خادمی نین یازیلاریندان بیری دیر.

 

 شبهه‏ سیز کی، سید علی عمادالدین نسیمی یوردوموزون و گئنیش بیر باخیشدا شرق دونیاسینین اسلامی عرفانیندا بیر پارلاق اولدوزدور. اونون کلمه- کلمه‏سینده ، هر بئیتی و هر مصراعسیندا عارفانه دویغولار دالغالانیر:

دریای محیط جوشه گلدی/ کون ایله مکان خروشه گلدی

 سرّ ازل اولدو آشکارا / عارف نئجه ائیله‏سین مدارا

 نقاش بولوندو نقش ایچینده / لعل اولدو عیان بدخش ایچینده

 هر قطره محیط اعظم اولدو / هر ذرّه مسیح و مریم اولدو

 آدمده تجلّی قیلدی آللاه / قیل آدمه سجده اولما گمراه

 نسیمی‏نین دیوانی اینجی‏لرله دولو بیر عرفان دنیزی‏دیر. نسیمی عرفانلا دوغولوب، عارف یاشاییب وعارفجه سینه اؤز دریسینی سویوناراق یونگول قانادلی بیر بولبول کیمی قفسی سیندیریب، الهی عشق گولوستانی سئیرینه اوچوبدور.

 ای بولبول قدسی نه گرفتار قفس‏سن / سیندیر قفسی تازه گولستان طلب ائیله

 بؤیوک عارف، عالیم و متفکرشاعریمیز نسیمی اولدوغو کیمی تانینمامیش، بو باخیمدان مظلوم قالیبدیر. نسیمی مطلق بیر مبارز یا خود یالنیز بیر اومانیست کیمی تانیتدیرانلار اونا ظلم ائدیبلر و بو دنیزین سایسیز اینجی‏لرینی اؤرتولو ساخلاییبلار، اونون مبارزه‏سی و اومانیست اولدوغو دا آنجاق عرفانینا باغلی‏دیر و اوندان آیری بیر شئی دگیل .

 نسیمی‏نین وجودو فرد مطلق / بو توحیدین احددن‏دیر اساسی

 

    ×××××

 

 توحید ایچینده نقطه اسراری بولموشام / صاحب‏نظر گره ک کی بو حاله خبیر اولا

 نسیمی‏نین عرفانی بیر مقاله‏یه و نئچه صحیفه‏یه سیغمایاندیر. اونا آنجاق بیر باش اوزالتماغا نئچه - نئچه کتابلار یازیلمالی‏دیر.

 فکر ائدرم کی یازاییم ذرّه‏جه عشق سیررینی / بحر مداد، آغاج قلم، تاس فلک دوات اولور

 آنجاق نسیمی‏نین اولو روحوندان اوتانا - اوتانا نسیمی عرفانینا نئچه اشاره‏ایله کفایت لنمه‏لی‏یم .

 نسیمی بوتون عرفان عالمینده سئیر ائدنلر کیمی زامانین و کایناتین قاتلاریندان چیخاراق، هله لیک عالملر یارانمامیشدان اول اؤزونو عاشق بیلیر:

 یئر ایله گؤی بنا اولمازدان اوّل / نسیمی عاشق ایدی اول جماله

 بو نسیمی عشقی ذرّ عالمینده و قرآن کریمدن آلیناراق بوتون عارفلرین ازبری اولان «الست» گونونون محصولودور. نسیمی عارفلر یانیندا منفی معنا داشیان صوفی‏نی و فقیهی ده هله بو عالمده گزمگه چاغیریر:

 بری گل صوفیا کی مست اولالیم / مست جام می الست اولالیم

    ××××

 عشق ایچینده دین و دلدن گل کئچ ایندی ای فقیه

شیخ صنعان کیمی اول گل سن دخی ترسای عشق

 

آنجاق عارف ایله زاهدین همیشه چکیش - بکیش‏لری اولوب. بو اونو او ایسه بونو قبول ائتمه‏ییبلر.

 زاهدین محراب ایچینده ذکر و طاعت‏دیر ایشی

عاشقین محبوب اؤنونده چنگی زیر و بم دورور

    ××××

 عاشقین اوزو همیشه دلبره قارشی دؤنر / عابدی گؤر کیم نئجه دیواره دؤندرمیش اوزون

 نسیمی عالمینده هر نه وار عشق‏دیر. عشقسیز دیلده خبر، گؤزده ایشیق، مکتبده قورآن و تفسیر اوخوماق هامیسی فایداسیزدیر، اونلارین هامیسینا معنا باغیشلایان عشق و بیر داها عشق‏دیر.

 جاندا کی عشق اولمادی دیلده خبر نه فایده / گؤزده کی گؤرمک اولمادی نور بصر نه فایده

 هر کیمی کیم ازلده اول بی‏نصیب اولدو معنیدن / آیت و تفسیر و کلام آنا خبر نه فایده

 هر ایشه، بیر قابلیت لازم‏دیر. هر کسین هر نه‏یه استعدادی و چیخاری اولمادیغی کیمی عشق تکین ایلاهی بیر وارلیغین دادین دا آنجاق محرم اولانلار بیلر، نامحرم‏لر ایسه کنارا گئتمه‏لی اولورلار و اسراری دینله‏مگه لایق گؤرونمورلر:

 دگمه نامحرم نه بیلسین عاشقین اسرارینی / محرم اول اسراره گیر یا مندن اسرار ایسته‏مه

    ××××

 عاشقین اسرارینی عاشق گرک‏دیر کیم بیله / اولمایان عاشق نه بیلسین عاشقین اسرارینی

 عرفان و الله معرفتی یعنی تانرینی تانیماق هر کسین پایینا دوشمز و هر کسدن معرفت آلینماز و عرفان الده ائتمک اولماز:

 معرفت‏دیر خالص آلتون سکّه‏سی فضل و هنر/ آلتونو تانی دغلدن آری دینار ایسته‏مه

 هئچ کیمسه نسیمی سؤزونو درک ائده بیلمز/ بو قوش دیلی‏دیر بونو سلیمان بیلیر آنجاق

 

 عارفین بو حالین عارف اولمایان بیلمز:

 نور و صفا ایچینده‏یم غرقه ولی بو حالتی / اوْل نه بیلیر کی دوشمه‏دی مهر روخون هواسینه

 عارف اؤزونو هر آن تانری تعالا ایله اوز - اوزه و اؤزونو اونون تاپی‏سیندا و محضرینده گؤرور اونا گؤره ده تانریدان باشقاسی اونو ماراقلاندیرمیر:

 اوزونو - قاشینی گؤرن قارشی به قارشی، گؤز به گؤز

سانما کی باخا اول گؤیون بدرینه یا هلالینه

 تانریدان اؤزگه‏سینه سئوگی بسله‏ین‏لر ایسه کاینات دوردوقجا اونون حسرتینده افسوس ائده‏جک‏لر :

 تا ابد حرمان ایمیش حقدن نصیبی هر کیم اوْل / سندن ای دلبر ایکی عالمده دیدار ایسته‏مز

 عارف‏لر دونیاسینین باشقا اؤزل‏لیک‏لریندن اونلارین هر یئرده و هر نه‏ده تانری تعالانی گؤرمک‏لری‏دیر. عارف داشدا - قاشدا، آغاجدا - قورودا - یاشدا آللاهی گؤرور :

 گؤزوندن گرچی پنهان‏دیر نگارین صورتی امّا / گؤرونن وجهی‏دیر آنین نظر قیلدیقجا هر جایه

 و ائله بونا گؤره‏دیر کی او بوتون عالمی سئویر، بوتون عالمه و عالمده‏کی‏لره سئوگی بسله‏ییر، عرفان عالمینده ایکی‏لیک آرادان گئدیر (دونیا و عقبادا بیردیر یار توتمون یار ایکی) بوتون عالم واحد بیر وارلیق داشی‏ییر اوندا آغ دا، قارا دا تانری نین یارانمیشی‏دیر. عارف‏لر قاتیندا اختلاف یوخدور و عالم بیرلیکده تانرینی چاغیریر :

 جرعه جام ایلاهی عاشقی مست ائیله‏دی / جام مست و باده مست و ساقی ابرار مست

 چنگ و دف، هم عود و نئی سرمست اولور افغان ائدر / بو خراباتین ایچینده سؤیلنن گفتار مست

    ××××

 علم قرآن و حدیث و خبر و وعظ ایله درس / قامو بیر معنی ایمیش بونجا بو تکرار نه‏دیر؟

 

عرفان دوشونجه‏لرینده مسجد ایله کلیسانین، کعبه‏ایله بتخانه‏نین مقامی بیردیر. اونلارین ایچینده ائشیدیلن هر سیزیلتی و هر تاپینما و چئشیتلی عبادت‏لر هامیسی نهایتده تانری تعالایا عاید اولور:

 صفاسیز صوفی‏نی گؤر کیم حرام دئر دینله‏مز سازی

 کی اهل حق اولان کیشی نه غم، گیرسه کلیسایه

 بؤیوک عارف مولوی دئمیشدی : صوفی ابن‏الوقت اولار. یعنی کئچنه قلم چکر، اؤز دوشونجه‏سینی گله‏جک‏ایله چالیشدیرماز و الینده‏کی زامانی هئچ قیمت‏ایله الدن وئرمه‏یرک اوندان نهایت قدر فایدالانار و اؤزونو تانریسینا یاخینلادار. مختلف عارف‏لر بو حاقدا اؤز دوشونجه‏لرینی بیلدیریبلر. آذربایجان ادبیاتی نین گؤرکملی عارفی نسیمی ده بو حقیقته گؤزل یاناشیر:

 گل بو دمی خوش گؤره‏لیم اول کئچن دم دم دگیل

کیم بو دم قدرینی بیلمز ائیله بیل آدم دگیل

 غافل اولما دم اوزات وئرمه دمی اؤزگه دمه / اول کئچن دمدن نه حاصل چون بیزه همدم دگیل

 آدم ایسن دم بو دم‏دیر قویما بو دم فوت اولا / حاصل عمر جوانی باده کئچر دم دگیل

 

قالانینی ایکینجی حصه ده اوخویون

 

 (منبع: دو هفته نامه «دنیز» - شماره 5 – مورخ 6/ 9/ 90 – چاپ ارومیه)


  

واقعه   غدیر خم- خلاصه  

بر اساس نوشته ای از آیت الله العظمی جعفرسبحانى  

پیامبر گرامى صلى الله علیه و آله و   سلم در سال دهم هجرت براى انجام فریضه وتعلیم مراسم حج ‏به مکه عزیمت کرد. این بار   انجام این فریضه با آخرین سال عمر پیامبر عزیز مصادف شد و از این جهت آن را «حجة   الوداع‏» نامیدند. افرادى که به شوق همسفرى ویا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت   بودند، تا صد وبیست هزار تخمین زده شده‏اند  .

مراسم حج ‏به پایان رسید و پیامبر اکرم      - ص-  راه مدینه را، در حالى که گروهى انبوه او را بدرقه   میکردند وجز کسانى که در مکه به او پیوسته بودند، همگى در رکاب او بودند، در پیش   گرفت. چون کاروان به پهنه بى آبى به نام «غدیر خم‏» رسید، پیک وحى فرود آمد وبه پیامبر فرمان توقف داد  . پیامبر نیز دستور داد که همه از حرکت ‏باز ایستند و بازماندگان فرا رسند  .

کاروانیان از توقف ناگهانى وبه ظاهر   بى موقع پیامبر در این منطقه بى آب، آن هم در نیم روزى گرم که حرارت آفتاب بسیار   سوزنده و زمین تفتیده بود، در شگفت ماندند. مردم با خود مى‏گفتند: فرمان بزرگى از   جانب خدا رسیده است و در اهمیت فرمان همین بس که به پیامبر ماموریت داده است که در   این وضع نامساعد همه را از حرکت‏ باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند  .

فرمان خدا به رسول گرامى طى آیه زیر نازل شد:

یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس .(مائده:67)

«اى پیامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است‏به مردم برسان واگر نرسانى رسالت‏خداى را بجا نیاورده‏اى; و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مى‏کند».

دقت در مضمون آیه ما را به نکات زیر هدایت مى‏کند:

 فرمانى که پیامبر-  ص -  براى ابلاغ آن مامور شده بود آنچنان خطیر و عظیم بود که هرگاه پیامبر (بر فرض محال) در رساندن آن ترسى به خود راه مى‏داد و آن را ابلاغ نمى‏کرد، رسالت الهى خود را انجام نداده بود، بلکه با انجام این ماموریت رسالت وى تکمیل مى‏شد.

به عبارت دیگر، هرگز مقصود از «ما انزل الیک» مجموع آیات قرآن و دستورهاى اسلامى نیست. زیرا ناگفته پیداست که هرگاه پیامبر مجموع دستورهاى الهى را ابلاغ نکند رسالت ‏خود را انجام نداده است ویک چنین امر بدیهى نیاز به نزول آیه ندارد. بلکه مقصود از آن، ابلاغ امر خاصى است که ابلاغ آن مکمل رسالت‏ شمرده مى‏شود وتا ابلاغ نشود وظیفه‏خطیر رسالت رنگ کمال به خود نمى‏گیرد. بنابر این، باید مورد ماموریت‏ یکى از اصول مهم اسلامى باشد که با دیگر اصول وفروع اسلامى پیوستگى داشته پس از یگانگى خدا ورسالت پیامبر مهمترین مسئله شمرده شود.

اکنون باید دید از میان احتمالاتى که مفسران اسلامى در تعیین موضوع ماموریت داده‏اند کدام به مضمون آیه نزدیکتر است.

محدثان شیعه و همچنین سى تن از محدثان بزرگ اهل تسنن  بر آنند که آیه در غدیر خم نازل شده است وطى آن خدا به پیامبر ماموریت داده که حضرت على علیه السلام را به عنوان «مولاى مؤمنان‏» معرفى کند.

ولایت و جانشینى امام پس از پیامبر از موضوعات خطیر و پر اهمیتى بود که جا داشت ابلاغ آن مکمل رسالت‏ باشد وخوددارى از بیان آن، مایه نقص در امر رسالت‏شمرده شود.

آفتاب داغ نیمروز هجدهم ماه ذى الحجه بر سرزمین غدیر خم به شدت مى‏تابید وگروه انبوهى که تاریخ تعداد آنها را از هفتاد هزار تا صد وبیست هزار ضبط کرده است در آن محل به فرمان پیامبر خدا فرود آمده بودند ودر انتظار حادثه تاریخى آن روز به سر مى‏بردند، در حالى که از شدت گرما رداها را به دو نیم کرده، نیمى بر سر ونیم دیگر را زیر پا انداخته بودند.

در آن لحظات حساس، طنین اذان ظهر سراسر بیابان را فرا گرفت ونداى تکبیر مؤذن بلند شد. مردم خود را براى اداى نماز ظهر آماده کردند وپیامبر نماز ظهر را با آن اجتماع پرشکوه، که سرزمین غدیر نظیر آن را هرگز به خاطر نداشت، بجا آورد وسپس به میان جمیعت آمد وبر منبر بلندى که از جهاز شتران ترتیب یافته بود قرار گرفت وبا صداى بلند خطبه‏اى به شرح زیر ایراد کرد:

ستایش از آن خداست. از او یارى مى‏خواهیم وبه او ایمان داریم وبر او توکل مى‏کنیم واز شر نفسهاى خویش وبدى کردارهایمان به خدایى پناه مى‏بریم که جز او براى گمراهان هادى وراهنمایى نیست; خدایى که هرکس را هدایت کرد براى او گمراه کننده‏اى نیست. گواهى مى‏دهیم که خدایى جز او نیست ومحمد بنده خدا وفرستاده اوست.

هان اى مردم، نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. ومن مسئولم و شما نیز مسئول هستید. در باره من چه فکر مى‏کنید؟

یاران پیامبر گفتند: گواهى مى‏دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ کردى ونسبت‏به ما خیرخواهى ونصیحت کردى و در این راه بسیار کوشیدى، خداوند به تو پاداش نیک بدهد.

وقتى مجددا آرامش بر جمعیت‏حکمفرما شد، پیامبر اکرم فرمود:

آیا شما گواهى نمى‏دهید که جز خدا، خدایى نیست ومحمد بنده خدا وپیامبر اوست؟ بهشت ودوزخ ومرگ حق است وروز رستاخیز بدون شک فرا خواهد رسید وخداوند کسانى را که در خاک پنهان شده‏اند زنده خواهد کرد؟

یاران پیامبر گفتند: آرى، آرى، گواهى مى‏دهیم.

پیامبر ادامه داد : من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار مى‏گذارم; چگونه با آنها معامله خواهید کرد؟ ناشناسى پرسید: مقصود از این دو چیز گرانبها چیست؟

پیامبر فرمود:

یکی «ثقل اکبر» کتاب خداست که یک طرف آن در دست‏خدا وطرف دیگرش در دست‏شماست. به کتاب او چنگ بزنید تا گمراه نشوید. و دیگری «ثقل اصغر» عترت واهل بیت من است. خدایم به من خبر داده که دو یادگار من تا روز رستاخیز از هم جدا نمى‏شوند.

هان اى مردم، برکتاب خدا وعترت من پیشى نگیرید واز آن دو عقب نمانید تا نابود نشوید.

در این موقع پیامبر – ص -  دست‏حضرت على علیه السلام را گرفت و بالا برد، تا جایى که سفیدى زیر بغل او بر همه مردم نمایان شد وهمه حضرت على علیه السلام را در کنار پیامبر دیدند و او را به خوبى شناختند ودریافتند که مقصود از این اجتماع مسئله‏اى است که مربوط به حضرت على علیه السلام است و همگى با ولع خاصى آماده شدند که به سخنان پیامبر گوش فرا دهند. پیامبر فرمود:  هان اى مردم، سزاوارترین فرد بر مؤمنان از خود آنان کیست؟

یاران پیامبر پاسخ دادند: خداوند و پیامبر او بهتر مى‏دانند.

پیامبر ادامه داد:  خداوند مولاى من و من مولاى مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان اولى وسزاوارترم. هان اى مردم،«هر کس که من مولا و رهبر او هستم، على هم مولا ورهبر اوست‏».

رسول اکرم صلى الله علیه و آله و سلم این جمله آخر را سه بار تکرار کرد وسپس ادامه داد:

پروردگارا، دوست‏بدار کسى را که على را دوست‏بدارد ودشمن بدار کسى را که على را دشمن بدارد.خدایا، یاران على را یارى کن ودشمنان او را خوار وذلیل گردان. پروردگارا، على را محور حق قرار ده.

سپس افزود:  لازم است‏حاضران به غایبان خبر دهند ودیگران را از این امر مطلع کنند.

هنوز اجتماع با شکوه به حال خود باقى بود که فرشته وحى فرود آمد وبه پیامبر گرامى بشارت داد که خداوند امروز دین خود را تکمیل کرد ونعمت‏خویش را بر مؤمنان بتمامه ارزانى داشت.  در این لحظه، صداى تکبیر پیامبر بلند شد وفرمود:  خدا را سپاسگزارم که دین خود را کامل کرد و نعمت‏خود را به پایان رسانید واز رسالت من و ولایت على پس از من خشنود شد.

پیامبر از جایگاه خود فرود آمد ویاران او، دسته دسته، به حضرت على علیه السلام تبریک مى‏گفتند واو را مولاى خود ومولاى هر مرد وزن مؤمنى مى‏خواندند. در این موقع حسان بن ثابت، شاعر رسول خدا، برخاست واین واقعه بزرگ تاریخى را در قالب شعرى با شکوه ریخت وبه آن رنگ جاودانى بخشید. از چکامه معروف او فقط به ترجمه دو بیت مى‏پردازیم:

پیامبر به حضرت على فرمود:برخیز که من تو را به پیشوایى مردم وراهنمایى آنان پس از خود برگزیدم.هر کس که من مولاى او هستم، على نیز مولاى او است. مردم! بر شما لازم است از پیروان راستین ودوستداران واقعى على باشید

منبع: دو هفته نامه « دنیز»، شماره 4 مورخ 17/8/90


  
<      1   2   3   4   5   >>   >