عارف بوزوونالی - شاعر
عارف بوزوونالی 1972 ده باکی نین شاعرپرور اولان معروف «بوزوونا» کندینده آنادان اولوب، ایندیلیکده آذربایجانین تانینمیش شاعرلریندن ساییلیر. مختلف ژانرلاردا شعر یازیر، ایندیه دک بئش جیلد شعر نوپلوسو ایشیق اوزو گؤروب، اوجمله دن: خزریم (xazarim ، 2009)، ساری گوللر (SARI GULLAR ، 2010) و ... ایراندا دا اونون شعرلری مختلف مطبوعات و کتابلاردا چاپ ائدیلمیشدی. بورادا اونون بیر غزلینی اوخوروق:
دلبرا گل سؤیله یک جان، سن منیم چون، من سنین چون
کشف ائدک هر درده درمان، سن منیم چون، من سنین چون
گل کئچک جسم ایله جاندان، باش وئره ک عشقین یولوندا
ائله یک دونیانی قوربان سن منیم چون، من سنین چون
کؤز چکیب عشقین اودوندان، قوورولاق وصل آتشینده
گاه یانیم من، گاهدا سن یان، سن منیم چون، من سنین چون
من وفالرله وئریم جان، سن صفالرله سلاحلان
گل آچاق عشق ایچره میدان، سن منیم چون، من سنین چون
آغلاییم شبنم کیمی من، سن گؤلومسه غنچه گول تک
گل اولاق گولزارا مهمان، سن منیم چون، من سنین چون
«عارف»م، هر لال باخیشدا ائیله یک ظاهر محبت
کشف ائدک سئودانی هر آن، سن منیم چون، من سنین چون.
(منبع: دو هفته نامه «دنیز» - شماره 5 – مورخ 6/ 9/ 90 – چاپ ارومیه)
عباس بارز، شاعری آزاده بود
نوشته: حسین دوستی
اشاره:
پس از وفات شاعر نام آشنای منطقه اهر- ارسباران - ورزقان در استان آذربایجان شرقی، شادروان استاد عباس بارز که از برجسته ترین سخنوران معاصر آذربایجان محسوب می شد، مقاله ذیل را همشهری فاضل وی، نویسنده پرکار و ادیب محقق و شاعر خوش قریحه جناب استاد حسین دوستی نگاشته است که با بزرگواری تمام در اختیار نشریه دنیز گذاشت. با تشکر از آقای دوستی نوشته ارزشمند ایشان را می خوانیم :
نگاهی به زندگی افتخار آمیز عباس بارز
شاعر اندیشمند و آزاد? اهری شادروان استاد عباس اسلامی متخلص به «بارز» متولد 1339 هـ.ق ( 1298ش.) در منطقه ادب پرور اهر ارسباران آذربایجان شرقی بود و پس از عمری پر برکت در شب عید غدیرخم 1432 (24 آبان 1390) سر بر آستان جانان نهاد و خرقه تهی کرد. وصال یار ازلی، در سیری شبانه، این عارف متفکر را از خاک بر افلاک کشاند و بر ذروه لاهوت نشاند، چنانکه خود نیز از سالهای دور عارفانه آماده این سفر بود:
به سوی ذروه لاهوت هم گامی بنه در پیش / نه تنها عالم ناسوت می باشد مقر ما را
استاد عباس بارز، سالهای سال در اوج احساس ، بال بر بال ملائک اندیشه ، سوار بر توسن خیال، هم صحبت افلاکیان و عرشیان بود، این بار در سفری جسمانی، پای در رکاب کرد و گام بر وادی ایمن نهاد. به مصداق سروده خویش:
پرواز آسمانی مرغ خیال من / آماده می کند به سفر در فضا مرا
تا چند و کی اسیر شوم در بسیط خاک / بنشان دلا به صدر مه دلربا مرا!
ارتحال استاد بارز در شب عید غدیر، پاکی ضمیر و صفای درونی این شاعر ستایشگرعلی و آل علی و دلداد? «محمد مصطفی»- صلوات الله علیهم- را متجلی می سازد. جسم زار و نحیف استاد، سالهای طولانی با درد عدالت خواهی و در اشتیاق عدالت علوی می سوخت و می ساخت. این بیماری جز به گوشه چشم مهربان صاحب غدیر، التیام نمی یافت. گوئیا روزها و ماهها در حسرت این فیض شبانه بود تا در خلوتی خالی از اغیار و دور از هیاهوی حیات خاکیان، در عید ولایت بوسه بر آستان امام علی (ع) بزند و جان خسته اش را درمانی ابدی بگیرد:
ای مریض نیمه جان دست امید از جان مشو / چار? هر درد بی درمان و جانفرسا علی است
«بارزا» گام دو عالم از علی باشد روا / چشم درویشان همیشه در کف مولا علی است
اشعار روان و گرانسنگ او، دهن به دهن و سینه به سینه در ذهن و زبان مردم ماندگار شده است. او زبان گویای مردم در هم? سالهای عمرش بوده است. قلب او همیشه در عشق مردم و برای اعتلای کشورش تپیده است. او شاعری مردمی، مسلمان، حماسه سرا، استکبار ستیز، وطندوست، آگاه و هوشمند، آشنا به وظایف شاعری و توانا در هم? فنون و صنایع ادبی بود و این همه، باید هم او را شهرت عالمگیر بخشد و مهرش را در دل ها جای دهد:
بیر عمر ودور بو اؤلکه ده هریان تانیر منی / تبریز سهلدور باکی، شیروان تانیر منی
اوز شانلی خلقیمین منم آخر اوره ک دیلی / هر یاندا وار دوشونجه لی انسان تانیر منی
دوزگونلوک ایله خلق آرا شهرت قازانمیشام / من «بارز»م بو کلک دُر افشان تانیر منی
اشعار بارز همانند چشمه آب حیات، شیرین و لطیف و گواراست و لذا به نیکی بر دلها رسوخ کرده و بر مذاق همه خوش نشسته است:
خضره دیریلیک چشمه سی سو وئردیسه «بارز» / هر بیتیده بیر چشمه حیوان ایچره م من
بارز با اشعار خود، غنایی و زیبایی بی پایان و پویایی مستمر به ادب و عرفان آذربایجان بخشیده است:
سوز باغچاسینین گوللری «بارز» سارالارکن / گلدین اونو بیر گوللو گولوستان ائله دین سن!
ارزش اشعار بارز در نزد اهل سخن، گرانقیمت است و سخن شناسان بر تک تک ابیات او مهر تأیید زده اند:
بارز سنین کلامین بیر لعلدیر بدخشان / صاحب هنر یانیندا، اهل کتاب الینده
استاد شهریار، امیر قافله این سخن شناسان معاصر در منظومه بلند 477 بیتی خود که در ذکر مفاخر ادب و هنر ایران سروده، در بیت 196 ازعباس بارز چنین نام می برد:
دو دیگر«اشرف» و«فاخر» که سخت اهل دلند / چنانکه «بارز» و«گوهر» که بازمشتعلند
وشاعر ارجمند معاصر، استادعلی نظمی تبریزی درمثنوی بلندی، توان ادبی بارز را ممتازترین هنرمندی ها دانسته است:
بارز آنجا که نغمه پردازد / رخش معنی برآسمان تازد/
درفنون حماسه پردازی / با زهیرعرب کند بازی
شاعری هست او سراپا حال / سینه از شورشعر مالامال
هرگه او نغمه ای کند آغاز / از دگر نغمه ها بود ممتاز
آنچنان نرد شعر می بازد / که دیاراهر بدو نازد
اویکی شاعربرازنده است / وآنچه او گفته جاودان زنده است.
واستاد محمد فرقانی، شاعرفرهیخته سرابی، استاد بارز را چنین ستوده است:
یقین قیمتلی دیراشعارنغزین اهل فنّ ایچره
دوشوب دیلدن دیله، الدن اله گول تک گزر، بارز
بارز، خود دلیل این اقبال مردم به اشعارش را دو عامل یا به زبان خود- دوغم و غصه – می شناسد:
ایکی شئی سالدی ایاقدان منی ،اوّل عشقیم / بیرده بوغملی دیارین غمی اؤلدوردی منی
او از آغازحیات در وادی مقدس عشق پاگذاشت وعاشقانه جاده های زندگی را ره سپرد و دراین آتش سوخت و نالید و براین سوختن ،مباهات کرد و این افتادگی را سرافرازی شمرد:
طریق عشقده گراینجیسن ملول اولما / کی چوخ ریاضتی استاد کاردان آپاریر
و دراین آتش آن چنان سوخت که پاداش آن را هدیه ای شگفت گرفت:
سحرکه نکهت زلفت ز باد صبح شنیدم / مطاع عمر بدادم، بلای عشق خریدم
اگرچه سوخته گشتم به آتش دل زارم / ولی خوشم که به سرمنزل مراد رسیدم!
و همچون یک وطندوست عاشق چنین می سرود:
آتدیم اؤزومو آی آنایوردوم ، سنی توتدوم / عشقینده بو اگنیمده کی نیسگیل کفنیمدیر
درتن تبدارتا باشد شرار جان مرا / خون دل گردد روان ازدیده بردامان مرا
دفترعمرم سراسر قصه ناکامی است / مشکلی هرگز نشد درزندگی آسان مرا
بارز، شاعری آزاده بود که سرافراز زیست و برنان جوین و اندک خویش قناعت ورزید و شرافت معلمی و عزت شاعری خود را با هیچ چیز عوض نکرد:
همچو درویشان قناعت کرده ام برنان خشک / سیرباشد چشم دل از نعمت الوان مرا
نیستم پابند شأن وشهرت و جاه و مقام / شهره عالم کند این کلک دٌرافشان مرا
دیو شهرت را اسیر دام تقوا کرده ام / نیست پروای فریب ازنفس نافرمان مرا
وی این مناعت طبع و غنای نفس را ازمکتب مولایش امام علی (ع) به ارمغان گرفته بود:
جعفری کیشم ندارم پیشوایی جزعلی (ع) / راه حق می پویم و رهبربود ایمان مرا
ودر شعرترکی خود نیزچنین شجاعانه ندای عزت سرمی دهد:
منده یوخ حسّ تملق بیری نین مدحین ائدم / یازماغا حق سوزونو ذرّه قدهر عاریم یوخ
من علی شیعه سی یم ظلمی قبول ائیله مه رم / زور دئین لرله اودور بیرداها رفتاریم یوخ
وبا غروری قابل تحسین سر برآسمانها گرفته و درحقیقت، شعارخویش را به وضوح بیان می کند:
بارزا درویش عشق اول، نئیلی سن سیم و زری / سال اودا یاندیر هوای نفسی، استغنانی سئو!
آثار ماندگار استاد بارز
اینک استاد بارز،این شاعر سترگ و ادیب بزرگ پای برآسمانها کشیده و باز زمینیان را بی نصیب نگذاشته است. او آثاری ارزشمند از خویش برزمین خاکی ،به یادگارگذاشته است که هر بیت آن، میراثی ارزشمند و دریایی ازحکمت و اندیشه و عرفان و ادب می باشد:
من اؤلندن سورا شعریمدی منیم میراثیم / بوندان آرتیق ائله تاپشیرماغا بیرواریم یوخ
و در غزلی دیگر،ازاشعارخود چنین یاد می کند :
خلف اوغلومدی منیم هربیری بوسؤزلریمین / قویسالارآدلانارام من ده اؤزآثاریم ایله
و به عبارتی دیگر نیز چنین می گوید:
شعرعالمین کمال مهارتله طی ائدیب / قوشدوم گرایلی ،قوشمادا یازدیم ،مقاله ده
و به رهروان مکتب ادبی خود وصیت می کند:
من اؤلندن سونرا هرکس آختارا مندن اثر / یازدیغیم بواودلو سؤزلریادگاریم دیر منیم
آثار استاد بارز را چنین می شناسیم:
1-ائل دایاقینا سلام ( منظومه ای به روش حیدربابایه سلام – چاپ تبریز، سال 1346)
2- گلهای رنگارنگ - اشعار
3- قیزیل قوش - اشعار
4- سه جزوه اشعار
5- یاسلی ساوالان – مجموعه بزرگ و مشهوراشعار بارز
6- مقالات
آثار دیگراستاد بارز، فرزندان ادیب، شاعر، فرهنگمدار و صالح او هستند که بی شک ادامه دهنده مسیر حکمی و عرفانی پدرخواهند بود و راقم این سطور در این مورد گفته:
پدرشاعر،پسرشاعر،چه نیکو ارث می ماند / یقین فضل و ادب بارد زخوان نعمت بارز
در پایان سخن یک بند از منظومه «ائل دایاقینا سلام » عباس بارز را در ماتم خود این شاعر دلسوخته زمزمه می کنیم:
ائل دایاقی یوزوم سنه چؤننده / جوان بختیم چراغ کیمی سؤننده
گوزیاشلاری قزل قانا دؤننده / ئوزون گلیب منه مزارآچئیدین
قبریم اوسته بیردسته گول ساچئیدین
(منبع: دوهفته نامه دنیز، شماره 5 – مورخ 6/9/90 چاپ ارومیه)
فلسفه حیات در بیان ملا نصر الدین
بی شک شما هم آن حکایت شیرین خرسواری جناب ملا نصرالدین و پسرش را شنیده اید که هر دو با هم سوار بر الاغی بودند و راه می رفتند و صحبت می کردند که ناگهان یکی بر سر راهشان سبز شد و گفت: بی چاره حیوان زبان بسته، این پدر و پسر هیچ کدام انصاف و مروت ندارند که لااقل یکی یکی به نوبت سوار شوند!... ملا پیاده شد و پسرک بر پشت الاغ ماند و به راهشان ادامه دادند. این بار یکی دیگر پیدا شد و با تعجب گفت: په! عجب دورانی شده! پیر مرد بیچاره پیاده راه میرد و پسرک چست و چابک بی شرم، سوار بر خر است! .... ملا گفت: پسرم تو پیاده شو، من سوار شوم. کمی رفته بودند که این بار نفر سوم از راه رسید و با صدای بلندی گفت: عجب مرد بی خیال و پدر بی عاطفه ای! خجالت نمی کشد، خود سوار بر مرکب شده و این طفل مصوم را به دنبال خود پیاده می کشد انگار که اسیر می برد!... بی چاره ملا پیاده شد و این بارخود و پسرش هر دو با پای پیاده به راه افتادند و الاغ هم خالی خالی پیشاپیش آن دو سبکبال راه می رفت که این بار نفر چهارمی سر رسید و با مشاهده این صحنه قاه قاه خندید و گفت: عجب بی عـقلند این پدر و پسر! الاغ را خالی می برند و خودشان پیاده می روند... او که رد شد، ملا نصر الدین ایستاد و رو کرد به پسرش و گفت: ببین پسرم، باید حرف مردم را شنید، اما به روش خود باید زندگی کرد، اگر بخواهی به مذاق مردم راه بروی و به مزاج دیگران زندگی کنی، همین حکایت امروز ما را خواهی داشت که مدام سوار شوی و پیاده گردی و به مقصد نرسی و خستگی راه از پایت بیندازد. بیا سوار شو، برویم....
خب، این بود حکایت ساده و در عین حال عمیق آن مرد ساده دل که به نطر می رسد جای تفکر و تأمل در آن بسیار است و یک فرمول پیچیده زندگی و روش چگونه زیستن را به همین سادگی بیان کرده است.
منبع: دوهفته نامه « دنیز» شماره 3(سرمقاله) مورخ اول آبان 1390
رازهای خانواده خوشبخت
احد مهرمند
خانواده را گروهی متشکل از افراد دارای شخصیت مدنی ، حقوقی و معنوی معرفی می کنند که بنیان اولیه آن را ازدواج مشروع زن و مرد تشکیل می دهد. خانواده به عنوان کوچک ترین نهاد اجتماعی ، آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیبهای اجتماعی است و در صورت عدم پیشگیری و برخورد نا صحیح با آنها به درون جامعه نیز سرایت نموده و مشکلات بزرگی را به وجود خواهد آورد.
نقش و اهمیت خانواده
خانواده تنها نظام اجتماعی است که در همه جوامع ، از مذهبی و غیر مذهبی پذیرفته شده و در جوامع گوناگون دارای نقش ، پایگاه و منزلتهای گوناگون است . با اینکه خانواده هسته ای کوچک از اجتماع است، ولی در زندگی اجتماعی مردم نقش بسزایی دارد . خانواده هسته اول همه سازمانها و نهادهای اجتماعی است و همه سنت ها ، عقاید و آداب و ویژگیهای فردی و اجتماعی از طریق خانواده به نسل جدید انتقال می یابد . داشتن یک خانواده شاد و خوشبخت تنها با فراهم کردن نیازهای اولیه زندگی به دست نمی آید، بلکه باید راز و رمزهای زندگی را بشناسیم و برای موفقیت و خوشبختی به کار ببریم که به تعدادی از آنها اشاره می گردد :
1- محله ای مناسب برای زندگی خود انتخاب کنید
گذشته از این حقیقت که محل زندگی خود را با توجه به بودجه و امکانات خود انتخاب می کنیم ، اما همین انتخاب که گاهی محدود هم هست باید با تفکر صورت گیرد. سئوال اصلی این است همسایه های شما چه کسانی هستند ؟ آیا در این محل تعداد بچه ها زیاد است ؟ آیا فرزندان شما می توانند به راحتی در خارج خانه رفت و آمد و بازی کنند ؟ آیا در این محل مدرسه خوب ، کتابخانه و خدمات مشابه وجود دارد ؟ به خاطر داشته باشید کسانی که از محل زندگی خود راضی هستند 25 درصد بیشتر از دیگران از زندگی خانوادگی خود راضی هستند .
2- با فرزندان خود صحبت کنید .
اگر با فرزندان خود ارتباط برقرار نکنید، احتمال اینکه آنها با بدبینی و احساس نا امنی رشد کنند، بسیار زیاد خواهد بود . هنگامی که کودکان غمگین و گوشه گیر به نظر می آیند ، این وظیفه شما است که گفتگو را آغاز کنید و به بهترین نحو علت ناراحتی او را بپرسید . فرزندان شما به توجه واقعی شما نیاز دارند و باید آنرا حس کنند .
3- افکار و خاطرات روزانه خود را بنویسید .
تحقیقات و آمار نشان می دهند والدینی که یک دفتر روزانه دارند ، زندگی خانوادگی شاد تری دارند . ثبت احساسات و افکارتان درباره جهان اطراف، امیدها و رویاها یا هر چیز دیگری که در ذهن دارید، علاوه بر ثبت خاطرات ، یک فضای خصوصی و آرام بخش برایتان مهیا می کند.
4- کارهای منزل را با همدیگر انجام دهید .
شاید تصور میکنید که انجام کارهای منزل به تنهایی ساده تر باشد . اما زمانی که کارها بین همسران و فرزندان تقسیم شود ، هم بستگی و احترام بیشتری به دنبال خواهد داشت . زمانی که کارهای خانه به طور عادلانه تقسیم شود ، خوشبختی خانواده را تا 32 درصد افزایش خواهد داد .
5- با خانواده همسرتان مهربان باشید .
داشتن رابطه خوب با والدین همسر ، نه تنها موجب میشود که همه روزگار بهتری در کنار هم داشته باشند ، بلکه شناخت بهتری از شریک زندگیتان به شما خواهد داد .
6- درباره تاریخ خانواده خود صحبت کنید .
شنیدن خاطرات و داستانهایی از نسلهای گذشته ، موجب استحکام بنای خانواده و قدرت بخشیدن به ریشه های خانوادگی در ذهن کودکان خواهد شد . دانستن اینکه چه کسی هستیم و از کجا آمده ایم همواره جالب و در بسیاری مواقع افتخار آمیز است .
7- به خود اعتقاد داشته باشید
هیچ چیز اسرار آمیزی در رسیدن به مقام یک پدر و مادر خوب وجود ندارد . والدین خوب کسانی هستند که در زندگی فرزندان خود حضور دارند و محبت بی قید و شرط خود را به آنان عرضه می دارند . آنها را درک و در مشکلات یاریشان می کنند . پس بهترین پدر و مادر ممکن باشید و از آنچه انجام می دهید شاد باشید .
8- فرزندانتان را ناز پرورده نکنید
کودکانی که توسط والدین بیش از حد حمایتگر بار می آیند، به سختی می توانند در خارج از محیط خانواده موفق باشند . سپر بلای فرزندان خود نشوید، بلکه مشکلات را برایشان توضیح دهید. به آنها بیآموزید که مسائل ناگوار همیشه وجود دارند، اما شما همیشه سعی خواهید کرد برای رفع مشکلات آنها را یاری دهید .
9- با همسر و فرزندانتان مانند دوستان خود رفتار کنید
معمولا ما بیش از حد روی میزان تحمل و حوصله همسر و فرزندان خود حساب می کنیم اما همیشه مراقب حال و هوای دیگران هستیم . با خانواده خود هم همانطور رفتار کنید که با دوست نزدیک خود رفتار می کنید، برایشان وقت بگذارید ، به درد دلشان گوش دهید و گاهی با آنها به گردشهای خصوصی برای خرید یا کافه بروید .
10- اعصاب خود را کنترل کنید .
تحقیقات نشان داده است که از هر ده خانواده، اعضای چهار خانواده عادت دارند، در زمان بحث، فریاد بکشند. چنین رفتاری نه تنها برای کودکان بسیار مخرب است، بلکه هیچ مشکلی را هم حل نمی کند . زمانی که از شدت عصبانیت نمی توانند درست فکر کنید ، خود را از بحث بیرون بکشید .
11- مراسم و آداب خانوادگی خاصی ترتیب دهید .
مراسم خانوادگی شما می تواند یک گردهمایی سالیانه باشد یا پیک نیک هفتگی ، مهم این است که چنین برنامه هایی در تقویت و هم بستگی خانوادگی تاثیر فراوانی دارند .
12- وقت شناس باشید .
شاید این مورد به نظر پیش پا افتاده باشد. اما وقتی در زمانی که تعیین کرده اید حاضر باشید، نه تنها حس احترام دیگران را بر می انگیزید، بلکه به فرزندان و همسر خود نشان می دهید که چقدر برایشان اهمیت قایل هستید .
13- با بزرگترها معاشرت کنید .
با خواهر و برادر ، بزرگترهای فامیل و دوستان نزدیک خود معاشرت کنید . حضور این افراد می تواند در ایجاد الگوهای مناسب در فرزندانتان بسیار موثر باشد. تحقیقات نشان داده است کودکانی که با دوستان و بزرگسالان دیگر در خانواده معاشرت می کنند ، شادتر هستند .
14- به آنها بگویید که دوستشان دارید .
حتی اگر علاقه شما به همسر و فرزندانتان امری واضح باشد، آنها نیازمند شنیدن آن هم هستند، از یادآوری عشق خود به عزیزانتان غافل نشوید .
منبع: دو هفته نامه « دنیز» شماره 4 مورخ 17/8/90 - ارومیه
پیام به همه دوستان صاحب وبلاگ و صاحب قلم
سلام دوستان صاحب قلم و صاحب سخن و صاحب اندیشه. شما اطلاع دارید که اینجانب از آخر شهریور نشریه مستقل دو هفته نامه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی « دنیز» (دریا) را در ارومیه به زبان فارسی و ترکی چاپ و منتشر می کنم و امروز اول آبان 90 شماره 3 را منتشر کردم به یاری حق تعالی – پس هر پیام ومقاله و شعر و تحلیل و نظری در موضوعات اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، دینی، هنری، فرهنگی و ... که داشته باشید، دنیز با آغوشی باز استقبال می کند مطالبتان را به همراه عکس و رزومه می توانید به آدرس: mostafa_golizadeh@yahoo.com ارسال فرمایید. چاپ می کنیم و به آدرستان ارسال می داریم.
با احترام: مصطفی قلیزاده علیار