سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] هیچ کارى با تقوى اندک نیست و چگونه اندک بود آنچه پذیرفتنى است . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :331
بازدید دیروز :64
کل بازدید :2866173
تعداد کل یاداشته ها : 881
102/12/29
12:32 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

برگی از خاطرات و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی؛

ملاطفت امام خمینی (ره) با شاعر عاشورائی مرحوم خوشدل تهرانی

به دستور امام خمینی(ره)، خانه خوشدل به او بازگردانده شد و حاج احمد آفا از طرف امام به عیادت خوشدل در بیمارستان رفت و هزینه بیمارستان خوشدل را که آن زمان 60 هزار تومان تومان می شد از طرف امام پرداخت گردید و از خودش هم دلجویی شد.

در خرداد سال 1369 همزمان با نخستین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی، از تبریز عازم مشهد مقدس برای شرکت در اولین کنگره شعر طلاب بودم که در تهران پیاده شدم و به حوزه هنری رفتم ... قرار بود عصر با قطار راهی مشهد شویم. در حوزه موفق شدم مرحوم محمدعلی مردانی شاعر اهل ببت (ع) را ببینم که ساعتی در خدمتش نشستم.

ایشان عنایت خاص امام خمینی(ره) آن بزرگ مرد ایمان و علم و جهاد و عرفان و ذوق و هنر و ادب را نسبت به شاعران متعهد یادآور شد و ماجرای جالب مرحوم علی اکبر خوشدل تهرانی را نقل کرد که خلاصه اش این است:
خوشدل تهرانی سراینده آن غزل عاشورائی معروفی است که مطلعش این است:
بزرگ فلسفه نهضت حسین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این پیام حسین است و منطق دین است
که در اوایل دهه چهل سروده و مشهور شده بود درست زمانی که قیام 15 خرداد به رهبری امام خمینی اتفاق افتاد ... و خوشدل با این شعر نزد انقلابیون و علماء و در محافل دینی و هیئتهای مذهبی مشهور گردید... تا اینکه سالها گذشت ... کار آیینه کاری حرم امام رضا (ع) پایان یافت و از سوی آستانه قدس رضوی با همکاری دربار پهلوی مسابقه ای اعلام شد که شاعران شعر بسرایند ... مرحوم خوشدل در این مسابقه شرکت کرد و شعری سرود و مقام اول شد و از سوی دربار یک قطعه زمین در شمران به عنوان جایزه به او تعلق گرفت! بعدها خانه ای ساخت و ازدواج کرد البته زمان ازدواج سن و سالی از او گذشته بود و با ما دوست هیئتی در تهران بود.
تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد و خانه خوشدل در لیست زمینهای طاغوتی بود و توسط هیئت 7 نفره مصادره گردید!
خوشدل که چند بچه قد و نیم قد و کوچک هم داشت، مجبور شد مستاجر شود و چون زمینش از سوی رژیم طاغوت اعطاء شده بود، در آن ایام بحبوحه انقلاب و آشفتگی اوضاع، صدایش به جایی نرسید و هیچ کس هم نتوانست از او دفاع کند... ما در هیئتهای عزاداری تهران پولی جمع کردیم و در اختیارش گذاشتیم تا کمی سرو و سامان بگیرد. چند ماهی گذشت و مرحوم خوشدل به شدت بیمار شد و مدت طولانی به گوشه بیمارستان افتاد! تا اینکه ایام محرم سال 58 رسید. ما تعدادی از سردسته های هیئتهای عزاداری تهران، به دیدار امام خمینی رفتیم. امام در ابتدای سخنان خود همان دو بیت از غزل معروف خوشدل را خواند! حال همه ما به دو جهت متحول شد هم به نام امام حسین (ع) و هم به خاطر سرگذشت غم انگیز مرحوم خوشدل....
امام سوال کرد آیا آقای خوشدل هم در بین شماهاست؟!... هیچ کس چیزی نگفت! امام فرمود: خدا خیرش دهد آقای خوشدل را به خاطر این شعرش.
در این حال یکی از پیر غلامان حسینی تهران اجازه خواست و ماجرای تاسف برانگیز خوشدل را به عرض امام رساند. امام با شنیدن ماجرا، بسیار ناراحت شد و ابروهایش را درهم کشید و متاثر شد و بلافاصله فرزندش حاج احمد آقا را صدا کرد و دستور داد کار خوشدل را زود پیگیری و حل کند! ... رنگ ما همه باز شد و همه در خدمت امام به گریه افتادیم.
خلاصه همان روز به دستور امام خمینی(ره)، خانه خوشدل به او بازگردانده شد و حاج احمد آفا از طرف امام به عیادت خوشدل در بیمارستان رفت و هزینه بیمارستان خوشدل را که آن زمان 60 هزار تومان تومان می شد از طرف امام پرداخت گردید و از خودش هم دلجویی شد و سرو و سامان یافت و با خانواده اش به همان خانه برگشت!
امام در همان دیدار فرمود: آقای خوشدل با این شعرش خدمتی بزرگ به مکتب عاشورایی سیدالشهداء (ع) و انقلاب اسلامی ما کرده است.
مرحوم مردانی گفت: در این دیدار دیگر موضوع دیگری مطرح نشد و حتی عزاداری دیگری هم نشد. همه ما از این اتفاق خوب خدایی خوشحال شدیم و اشک می ریختیم. بعدها مرحوم خوشدل خیلی هم انقلابی تر شد و اشعاری در موضوع انقلاب و امام و شهداء سرود و حتی در جبهه ها هم حضور یافت.
رحمت خدا به روان ملکوتی امام خمینی، خوشدل و محمدعلی مردانی باد.
من که آن زمان 28 سال داشتم اکنون بعد از گذشت 26 سال از آن دیدارم با مرحوم استاد محمدعلی مردانی، آن ماجرای سراسر حکمت و حماسه را نقل می کنم. شکر خدا.
مصطفی قلیزاده علیار

ارومیه/ 15 مهر1395

 


95/8/13::: 2:27 ص
نظر()
  

به یاد و خاطره عزیز امام خمینی (ره) 

صبح

مصطفی قلیزاده علیار

بیا و بار دگر سر بزن به خانه صبح

نشسته­ایم به یادت در آستانه صبح

تو ای فروغ سحر، ای طلیعه خورشید

بیا به گوش دل شب بخوان ترانه صبح

ز بس فسرده دل من در آرزوی سحر

پناه می برم امشب به آشیانه صبح

دلم گرفت ز بیداد این شب دیجور

بیا ز شب بگریزیم با بهانه صبح

کنار پنجره­ی انتظار می مانم

برای دیدن خورشید بر کرانه صبح

به شوق دیدنت ای آفتاب بیدارم

که سر نهاده ام اینک بر آستانه صبح.

 1368

 

مشعل عشق

او مشعل عشق را برافروخت و رفت

چون شمع به سوز دل خود سوخت و رفت

افروختن و نور به عالم دادن

رسمی است کز آفتاب آموخت و رفت.

 

آیینه آفتاب

تو مظهر عشق ناب بودی ای مرد

آیینه آفتاب بودی ای مرد

در شام سیاه عاشقان بی دل

چون جلوه ماهتاب بودی ای مرد.



93/11/12::: 10:35 ع
نظر()
  

 

عاشیق درویش وهاب زاده نین خاطره سینه

 

 شـــــــعـــــــــــــــــــــر

 

  عاشیق درویش

شاعر: حسین سنجیده "نجات"

هله ده ائلیمین قولاغیندادیر

سازیله صحبتی عاشیق دوریشین

تعریفی اورمونون دوداغیندادیر

عاشیق لیق صنعتی عاشیق درویشین.

 

اونداکی باساردی سازی باغرینا

ائل حیران قالاردی عاشیق اوغلونا

دده میز قورقودا، عاشیق جنونا

چاتیردی نسبتی عاشیق درویشین.

 

اؤپنده مضرابی سازی نین تئلین

باغلاردی نغمه سی قومرولار دیلین

یاسینی چئویره تویا بیر ائلین

وار ایدی قدرتی عاشیق درویشین.

 

او عاشیق درسینی "فرهاد"دان آلدی

عشقیله بیر عؤمور اوخودو، چالدی

هنری آدینی دیللره سالدی

اوجالدی شهرتی عاشیق درویشین.

 

رادیودان هر یانا اوچدو خوش سسی

ائللرین قلبینه قوندو نغمه سی

اولدو هر گرایلی، دیوان تجنیسی

مجلس لر زینتی عاشیق درویشین.

 

 ******** 

عاشیق درویش

شاعر: ایرج بهزاد نیا

عارف مجلسینده، عرفان ایچینده

گؤرسه نیر چوخ خالی یئری درویشین

یولوم دوشدو گئتدیم "کوردلر" کندینه

گؤردوم سینه سینده سالی درویشین.

 

علم اهلی نین گولوستانی پوزولدو

بیر کامل استاددان الیم اوزولدو

فلکین تقدیری بئله یازیلدی

حستری کؤنلومده قالی درویشین.

 

 زولفعلی اوخودو بیر نئچه سؤزون

آغلادی یاشیله دولدوردو گؤزرون

فانی دونیا گؤروم، گولمه سین اوزون

یئتمیشه یئتمه دی سالی درویشین

 

"بهزاد نیا" چوخ آغلاییب خسته دی

یار- یولداشی، یارا دادی، یاس دادی

واللهی بو دونیا مویه بسته دی

اوردا اولسون یئری عالی درویشین.


  

اونودولماز بیر خاطیره

یازان: کریم گول اندام

       هرکیمین حیاتیندا هردن راستلاشدیغی بیرنفردن آجیلی – شیرینلی خاطیره لر اولا بیلر.حیاتیمین ان آغیر گونلرین یاشادیغیم ایللرده بیرمعجیزه کیمی الیمدن توتوب، انسانلیق و کیشیلیک نامینه یاردیم الینی مندن کسمه ین بیر کیشیدن سؤز آچیرام! اولسون کی اونون ابدیته قووشموش روحو بو صداقتلی ایفاده دن راضی قالمیش اولسون!

     1364-نجو ایل (1985) میلادی تاریخی ایله برابر باکیدا اولان فارس دیلی مکتبینه تدریس ائتمک ایچون مراجعت ائتمیشدیم. دیل، ادبیات ودانیشیق جهتدن قات - قات اوستونلویومه باخمایاراق تدریس ایمکانی منه وئریلمه دی!غوربت آجیلاریندان دوغولموش حسلریم، عائیله معیشتی نین چتینلییی، آنامین، باجیمین حسرتلی اؤلومو اورییمی سیخدیغی بیر حالدا مکتبین قاپیسیندان چیخیردیم کی، بیرجوان اوغلانین سسی منی گئری دؤندردی:

- باغیشلایین سیز فارس دیلی معلیمیسیز؟مثبت جواب آلدیقدا سؤزونه بئله دوام ائله دی: نارداران کندینده درس وئرمه یه حاضیر سینیزمی؟ راضیلیغیمی گؤره رک، کیمسه یه تلفون آچیب اوغلونا فارس دیلی معلیمی تاپدیغیندان سؤز آچدی! سونرا منه اوز توتوب دئدی: معلیم صاباحدان نارداران کندینده علی اکرام کیشی نین ائوینده اوغلو حسینه درس دئیه جکسیز، هم ده نیگران اولمایین اوکیشی سیزی راضی سالاجاق!

    علی اکرامین ائوینی تاپدیقدا 40 یاشینا یاخین بیر خوش گؤرکملی و ایلک گؤروشوندن دیندار نظره گلن بیر کیشی ایله قارشیلاشدیم. بیرتک اوغلو حسین له ده تانیش اولدوم. اوگون معین مناسیبته گؤره قوربان کسیلمیشدی. بیر ساعات یاریم درسه مشغول اولوب اوغلانین یاخشی قاوراماق قابیلیتیندن خوشلاندیغیمی بیلدیردیم والیمدن گلنی یاپاجاغیما سؤز وئردیم. قارشیلیقلی بیر حؤرمت – احترام یارانماقدا ایدی. آخشام کنددن دؤندوکده، قوربان اتیندن بیرپای دا منه دوشموشدو! آمما اقتصادی سیخینتیلیغیما باخمایاراق نه من ، نه ده علی اکرام کیشی درسه گؤره زحمتیانادان بیرسؤز آچمادیق! هرهفته آراسی ایکی گون او کیشی نین ائوینده اوغلو حسینله درس کئچیردیک. گئدن باشی من اؤزوم گئدیب، قاییدان باش، علی اکرام یا دوستلاری، قوهوملاری و کیمسه اولمادیقدا ایسه تاکسی توتوب خرجینی اؤده مکله منی ائویمه یولاسالیردیلار! آخشام آذان چاغلاری علی اکرام ائوین دامینا چیخیب، اوجا سسله آذان وئریب ! سونوندا شیرین تورک لهجه سیله (مرگ بر آمریکا، مرگ بر شوروی، مرگ بر اسرائیل ) شعارلاری ایله دامدان آشاغی ائنیردی!! منی دریندن حیرتلندیرن ایکی شئی ایدی: علی اکرام کیشیده اولان جسارت! بیر ده 1985 ده شوروینین قدرتلی زامانلاریندا یاریمچیلیق دموکراسینین ایزلری! علی اکرام کیشی منیم کیم اولدوغومو، هانسی سیاسی باغلیلیغیمی، ندن یوردومدان- یووامدان دیدرگین دوشدویومو یاخشی بیلیردی! من ده آرزیلاییردیم کاش اونون کیمی عقیده صاحیبلری، ریاکارلیقدان اوزاق ، صمیمی- صداقتلی جانفشان، اسلاما، قرآنا، انسانیته، عزتلی، حؤرمته لاییق مسلمانلار، هرکیمین عقیده سینه گئنیش چرچیوه ده باخیب، سهولرین متانتله خاطیرلادان کیشیلر بیزیم مملکتده ده بول اولایدی! او دا منه دئیردی معلیم واللاه گؤرورم سن ده اوز توتدوغون یولدا صداقتلی سن، آمما کاش سنین تایین حکومتین مرکزی کومیته سینده بیر نئچه نفر اولایدی! آ کیشی بورادا رشوت وئریب حزبه گیریرلر، نه قویوب نه آختاریرسان؟! منجه سونرالار بیز بیری- بیری نین سؤزلرینه اینانیب وتصدیقله دیک!!

او سونرالار اؤز ائوینده اون بئش نفره قدر فارس دیلی اؤیره نن یاشلی کیشیلردن عبارت شاگیرد توپلامیشدی. بو هم منه آرتیق گلیر ومعاش حاصیل ائدیردی، هم ده علی اکرمین تشبوثو ایله فارس دیلی اوخونوردو. بوگل- گئت، بو دوستلوق 2 ایلدن آرتیق دوام ائتدی وحسین کیشی کیفایت قدر اوخویوب اؤیرندی.

      او ایللردن خیلی زامان اؤتسه ده من وعائیلم نارداران کندی اهالیسی نین قوناق پرورلیگین، قارداشلیق احوال روحیه سین وکیشی صفتلی اولدوقلارینی عموما وعلی اکرام کیمی جسارتلی، عقیده لی وتمیز بیرکیشینی خصوصا اونوتماییب دائیما یاخشیلیقلا یادا سالیریق.

     سیاسی عقیده سی وموقعیندن آسیلی اولمایاراق عقیده آزادلیغی نین ، دینی نین، دیلی نین، وطنی نین، مللتی نین اوغروندا سارسیلماز دویوش آپاران، هئچ بیر قدرتدن چکینمه ین هر انسان هاردا بو مقدس آمالی یورودورسه، تقدیره لاییق دیر!

     ایستر – ایسته مز هر دیری انسان سهوه یول وئرر، ان اؤنملی بودورکی، سهولریمیزدن عبرت آلیب، دوزه لیش وئریب ایرلی گئتمک قابلییتینه مالک اولاق!

     آرتیق بیر ایلدیر کی حاج علی اکرام کیشی آللهین رحمتینه قووشوب، دوزدور کی، او عقیده سی اوغروندا سیاسی محبوس دا اولوب، آمما اونودمایاق او زنداندان یازدیغی مکتوبلاردا نئجه آزاد دیندارلیغی یولوندا تبلیغات آپاردیغیندان، زندان اهالیسینی اسلاما تشویق وترغیب ائتدیگیندن، زنداندا اوچ وعده رژیمده (دایت)اولدوغو اوچون مخصوص یئمکلردن قیدالاندیغیندان و دادگاها گئدنده تزه آیاققابی، تزه کاستیوم (کت و شالوار) ایسته دیگیندن سؤز آچمیشدی! بو اوزاماندی کی، بعضی اؤلکه لرده محبوسی دمپایی و پیژاما ایله آپاریرلار! البته دموکراسی بوتون اؤلکه لرده اولدوغوکیمی نیسبی دیر .!! آللاه اوکیشیه رحمت ائله سین.

منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 11- دوشنبه 22 اسفند 1390- اورمیه


90/12/26::: 1:12 ع
نظر()
  

پیام فاطمه زهرا و جامعه ما

فردا دوشنبه 20 جمادی الثانی 1432 (سوم خرداد 1390) است و آغاز جشن میلاد مبارک حضرت فاطمه زهرا (س) و روز زن و روز مادر و آغاز هفته گرامیداشت مقام زن در کشور ماست. با خود فکر کردم من چه هدیه ای می توانم برای خانواده و فرزندانم و همه بانوان و فرزندان شایسته وطنم و بلکه همه زنان پاکدامن و مؤمن و مسلمان جهان اهدا کنم که شایسته این روز و این نام باشد؟ ... در ذیل عنوان ساده و روشن بالا می خواهم هدیه ای را از مکتب اهل بیت (ع) برای همه زنان مسلمان و حتی برای خودم و همه مردان مسلمان که همه با محبت خاندان پیامبر به ویژه فاطمه زهرا بر خود می بالیم، بیآورم و به عبارتی دیگر، درسی را از مکتب فاطمی بازگو کنم. بی هیچ توضیحی می روم سر اصل مطلب:

امام موسی الکاظم (ع) به نقل از پدر و نیاکان پاک و معصوم خویش و ایشان از امیر مؤمنان علی (ع) روایت کرده اند که: مردی نابینا برای اظهار نیاز مادی خویش، از حضرت فاطمه زهرا درخواست ملاقات کرد.  بانوی بزرگ اسلام پذیرفت. وقتی مرد نابینا وارد شد، حضرت زهرا (س) پشت پرده ای قرار گرفت و آماده شد تا سخن آن شخص را بشنود. حاجت مرد نیازمند از سوی فاطمه برآورده شد و او رفت. پیامبر اسلام که خود از نزدیک شاهد و ناظر این ماجرا بود، از دخترش فاطمه زهرا پرسید: فاطمه جان، چرا وقتی آن مرد نابینا وارد شد، پشت پرده رفتی؟ او که تو را نمی دید!

فاطمه پاسخ داد: درست است پدرجان، او بینایی نداشت و مرا نمی دید، اما من که او را می دیدم، وانگهی او بوی نامحرم را حس می کند!!

پیامبر با شنیدن این حرف پرمعنی فاطمه، فرمود: فاطمه جان! گواهی می دهم که تو پاره تن و جان من هستی!

( منبع: علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 42، ص 91 )

خب، درس فاطمه زهرا تمام شد! اما پیام سازنده این حدیث چیست؟

 

پیام این حدیث چیست؟

من برآنم که راز بزرگ این حدیث و کلام وحی گونه فاطمه زهرا در این حقیقت نهفته است که مرد نامحرم هرچند نابینا هم باشد، بوی طبیعی و محرک زن نامحرم را می شنود و حضور تأثیرگذار زن نامحرم را در وجودش حس می کند. پس باید برای دور ماندن از فتنه و گناه، زن و مرد نامحرم باید از معاشرت نزدیک، حتی در چند قدمی هم باشد، پرهیز کنند و به عبارتی رساتر باید حدود زن و مرد نامحرم در همه حال حفظ و مراعات گردد. این حدیث نمی گوید زن و مرد نامحرم نباید هیچ ارتباط سالمی داشته باشند، بلکه به صراحت تمام پیام می دهد که باید حدود و مرزها را رعایت کنید. همین و بس. این پیام بسیار بزرگی است که متأسفانه امروزه تا حد زیادی در جامعه ما نادیده گرفته می شود چه در عینیت جامعه و واقعیتهای روزمره زندگی و کار و شغل و چه در رفتارهای نمادین و مجازی مثل فیلم و نمایش و سریالها. امروزه تمام فیلمهایی که در جامعه ما ( سینما و تلویزیون) تولید می شود، زن بدون استثنا بزک کرده و آرایش شده، آن هم از نوع جذابترش در کنار مردان نامحرم – در هرنقشی که به عهده داشته باشد - حضور دارد و تحت تأثیر آن جامعه هم به این بی مبالاتی آلوده می شود و اقلّ کم آن است که باعث می شود حدود شرعی معاشرت نادیده گرفته شود و قـُبح سکس و ابتذال و ارتباط ناسالم زن و مرد نامحرم از بین برود و یا معمولی گردد، هم در خانواده ها و هم در انظار عمومی.

ببخشید من قصد موعظه کردن و یا جانماز آب کشیدن ندارم، لطفاً کمی به اطرافتان بنگرید! ... دنبال مقصر هم نگردید، اما می توانید به عوامل و زمینه های این بلبشو و تضادها بیندیشید، یا اصلاً بی خیال باشید! هر طور که میلتان است!

گر نیاید به گوش رغبت کس

بر رسولان پیام باشد و بس! ... همین.

 

یک خاطره عجیب و شرم آور!

  چندی پیش که سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) بود، حدود ساعت 5 بعد از ظهر زنگ خانه به صدا درآمد. رفتم باز کردم، یک خانم جوان حدود 20 – 22 ساله، تماماً بزک کرده با روسری خوشرنگ و جذاب، نصف موهای بور سرش بیرون از روسری، مقداری از سینه و گردن باز و مانتویی تنگ و خوشرنگ بر تن، با یک دختر بچه ده – دوازده ساله که شلوار قرمز رنگ و تنگی پوشیده بود، دم در ایستاده و منتظر بود تا آش نذری وفات فاطمه زهرا را بدهد! بوی عجیب ادکلن اش هم به جای خود معلوم و ملحوظ!... از همسایه های نزدیک ما نبود، شاید هم مهمان یکی از همسایه ها بود و آمده بود برای کمک به پخش آش نذری... باری به هر تقدیر! من هرچه فکر کردم، نتوانستم هیچ مناسبتی بین ظاهر فریبنده و گناه آلود و آلوده کننده آن خانم مسلمان و نذر فاطمه زهرا (س) پیدا کنم و یا عوامانه خودم را راضی کنم که ای بابا، به ما چه ربطی دارد! شاید حضرت از او بپذیرد! ... خلاصه، من گفتم که خدا قبول کند و او با لبخندی رفت به طرف خانه دیگر همسایه و سراغ کار خودش که آش نذری می داد.

 اما جای شرمساری است که امروزه پیام حجاب فاطمه زهرا دارد از موضوعیت خود در جامعه اسلامی و شیعی ما می افتد و در حد منبر و موعظه و کلاس درس اخلاق و بینش اسلامی و صحبتهای کارشناسان محترم مسائل دینی صدا و سیما و ... خلاصه می شود و در این عرصه البته هم زن و هم مرد هر دو غافلند یا تغافل و سهل انگاری می کنند؛ عوامل هم که مقصرند جای خود، ...افسوس!

 راستی یادم نرفته بگویم که روز زن و روز مادر مبارک باد.

مصطفی قلیزاده علیار