سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در دین خدا تفقّه کند، خداوند همّ و غمش را کفایت می کند و از آنجاکه به حساب نمی آورد، روزیش دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :884
بازدید دیروز :833
کل بازدید :2884320
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/2/15
11:24 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

جلوه‌های موسیقی در شعر شهریار - قسمت اول

نوشته جواد کریم نژاد(پژوهشگر موسیقی و فعال فرهنگی)

در باب موسیقی دانی شهریار، جای هیچ شبهه ای نیست.  در شعر و زبان شهریار و در لابلای اشعار پرنغز و دلنشین او، ریزه کاریهای موسیقائی یافت می شود که گویای علاقه او به موسیقی و آگاهی او از الحان و نغمه ها و ساختمان آلات موسیقی است. جای جای دیوان اشعار وی مملو از واژه ها و اصطلاحات تخصصی موسیقی است و همه اینها از نغمه آگاهی شهریار به موسیقی سخن می گویند.

به عبارتی دیگر، می توان گفت که شهریار ـ آخرین سلطان غزل ـ شاعری موسیقی شناس و خود اهل موسیقی بود که موسیقی ایرانی را در حد صاحب نظری دقیق می شناخت و دستی به ساز و دانگی آواز داشت و به ردیف موسیقی ایرانی و دستگاهها و گوشه های آن تسلط کامل داشته و همچنین با موسیقی دانان بزرگ معاصر محشور و همنشین بوده و با آنان دوستی و مودتی غیر از دیگران داشته است. وی از مکتب موسیقی بزرگانی چون استاد ابوالحسن صبا و دیگر بزرگان موسیقی فیض برده و در اکثر اشعارش به این دوستان موسیقیدان و موسیقی خوانش اشاره ای کرده و برای هر یک اشعار مستقلی سروده است . اوج شیفتگی و دلبستگی شهریار به موسیقی را علاوه بر استعداد ذاتی خود، در دو هنرمند بزرگ و برجسته موسیقی ایران یعنی، مرحوم استاد صبا و استاد اقبال آذر باید دانست .

شهریار در بدو ورود به تهران با یگانه استاد موسیقی « ابوالحسن خان صبا» آشنا می گردد، صبا جدای از مقام دوستی بر گردن شهریار حق استادی در زمینه موسیقی داشت. سه تاری که از درویش خان به وی رسیده بود به شهریار می بخشد و نغمات موسیقی را با این ساز به شهریار ملک سخن یاد می دهد و ایشان نیز همیشه از صبا به احترام یاد می کرده، دوستی با وی را موهبتی برای خود می دانسته و در بیشتر اشعارش نامی از وی برده و او را ستوده است تا جایی که سوز اشعارش را با ساز صبا در هم می آمیزد:

سوزی نداشت شعر دل انگیز شهریار / گر همره ترانه ساز صبا نبود

    یا:           

      صبا، زساز تو من شعر خواجه می شنوم /« بیادگار بمانی که بوی او داری »

 در مکتب آواز پیرو استاد ابوالحسن اقبال آذر بوده اند و وی را سلطان آواز می دانستند ،ایشان هم در زمینه موسیقی بر گردن شهریار حقی دارند. اقبال به سبب سن و شخصیت و سوابق هنری بیش از هر هنرمند دیگری مورد ارادت شهریار بوده است،‌ آشنائی دیرین او با اقبال به سالهای کودکی شاعر باز می گردد و معاشرت نزدیکی که خانواده اش با اقبال داشت:

 .... او مرا از دوره طفلی و دامان پدر/ سرپرستی مهربان است و عموئی مهربان

من سه ساله طفل برزانوی او بنشسته ام / حالیا شصتم من و بازش همی بینم همان

ای بسا روز را که با سرتاختم از مدرسه /تا در منزل که او شب خواهد آمد میهمان ....

 چنانکه ذکر شده شهریار هر دو هنر والای شعر و موسیقی را با هم داشت و آن دو را در هم تنیده بود، ناخنی بر سیم و دو دانگ صدا داشت که به همراه مرغ حزین دلشان و نوای سه تارشان می خواند:

     صدای اوج ندارم ولی دو دانگ غزل / به اوج رقت و سوز و گداز می خوانم

              نالد به حال زار من امشب سه تار من/ این مایه تسلی شبهای تار تار من

 یا:                         

                          اگر دیوان من بود و سه تارم / همین دو مونس شبهای تارم

 وگاهی درد عشق وحکایت شوریدگی و سوز و گذارهای عاشقانه اش را ، از زبان ساز بیان می داشت:

 بازکن نغمه جانسوزی از آن ساز امشب / تا کنی عقده اشک از دل من باز امشب

از در دست تو سوز دل من می گوید / من هم از دست تو دارم گله چون ساز امشب

 و موقعی که غم و اندوه دامنش را می گیرد با ساز نی می نالد تا تسکینی به حال خود داده باشد:

 بنال ای نی که من غم دارم امشب / نه دلسوز و نه همدم دارم امشب

 و زمانی که به یاد ایام جوانی می افتد و غرق در خاطرات آن، ایام پیری را مقابلش می بیند باز از زبان ساز به ابراز درد می پردازد :

 سه تار مطرب شوقم گسسته سیم جانسوزم    

شبان وادی عشقم گسسته نای نالانم

    گره شد در گلویم ناله جای سیم هم خالی    

که من واخواندن این پنجه پیچیده نتوانم

 و گاهی از زبان مرغان نغمه خوان آواز هجران و احساسات درونی اش را بیان می داشت:

 ز بلبل چمن طبع شهریار افسوس / که از خزان گلش شور نغمه خوانی نیست

 اینجاست که شاعر سوز دلش را با یاری گرفتن از نغمه های موسیقی و ابزاز آن بیان می دارد، آه درون را با ناله سه تارش هم آغوش می کند ، زخمه برسه تارش می زند، همان سه تاری که به قول خودش یار و همدم شبهای تارش بود ،با نوای هر مضراب ضربه ای بر پیکر هیولای خیال و زخمه ای برای تسکین زخم های دلش می زند و شبها جویبار روان از چشمه طبعش، سه تارش را تا سپیده سحر به ترنم وا می دارد :

 ای دل ز دوستان وفادار روزگار / جزساز من نبود کسی سازگار من

اشک است جویبار من و ناله سه تار / شب تا سحر ترانه این جویبار من

 بطوری که مرحوم استاد صبا می فرمود :« زمانی که شهریارانگشت به سه تار نزدیک می کند تمام اعضای وجودم می لرزد و ناله از درونم برمی خیزد »

علاوه بر اینها در جای جای دیوان شهریار ، اصطلاحات و واژه های موسیقائی به چشم می خورد ، از اسامی سازها گرفته تا دستگاهها و گوشه های مختلف موسیقی ایرانی و نیز بکار بردن اصطلاحات فنی و تخصصی موسیقی در دیوان وی ، به اشعارشان خصوصیت ویژه ای بخشیده که شعرشان از لحاظ طنین و خوش آهنگی برای شنونده و خواننده اشعار جذاب و موثر می افتد.

در کل دیوان وی ، کمتر غزل یا مثنوی یا قصیده ای می توان یافت که از واژه ها و اصطلاح موسیقی بهره نگرفته باشد و به جرات می توان گفت که در تمام اشعارشان واژگان موسیقی را به نحوی بکار برده و گریزی به آنها زده است . گاهی فقط در یک بیت چندین واژه موسیقائی را به کار برده است:

 ساز و آواز اگر دلکش ما بود نبود / کشته بودند به بیداد همایون ما را

یا:

قطار می کند این راست پنج گاه عجیب / عراق و ترک و بیات، اصفهان و کرد و حجاز

 از همین دست اشعار و ابیات در دیوان شهریار بسیار می توان یافت و گاهی ایشان غزلی را ساز می کند که سرتاسر غزل مملو از واژه ها و ریزکاریهای موسیقائی است و آوردن این همه اصطلاحات موسیقی تنها کار شاعر موسیقدانی است که تسلط او را علاوه بر جنبه عملی موسیقی ،در بخش نظری نیز می رساند، و بی گمان ذوقی که با موسیقی صداها و صداهای موسیقی ، آشنا باشد طبعاً از این همه واژه های موسیقی و نیز زیر و بم موسیقی اشعارش بهره خواهد گرفت و این از شهریار موسیقی شناس عجیب به نظر نمی رسد.

برای ذکر نمونه دو مورد از این دست غزلیات یکی از دیوان فارسی و دیگری از دیوان ترکی استاد انتخاب و در ذیل ارائه می گردد:

غزل «شاهد چنگی» ( ج1 ص 136) با مطلع :

 پرویز چو بر تار برد باربدی چنگ / از پنجه ناهید و نکیسا فکند چنگ ....

   و در « سازلی شاعریمیز( خازن) نین روحینه تقدیم» ‌( کلیات ترکی ص 196) با مطلع:

سییزیلدار سینه مین سازی «درآمد»ائیله رم «شوری»

«چوبانیم» سنده «سلمک» له سیزیلدات تار طنبوری....

که در قطعه اول ( شاهد چنگی) ،22 واژه مربوط به موسیقی و در شعر ترکی سازلی شاعریمیز(خازن) نین روحینه تقدیم،49 واژه مربوط به موسیقی اعم از اسامی سازها، دستگاهها، گوشه ها و دیگر اصطلاحات موسیقایی دیده می شود.

علاقه ایشان به موسیقی به حدی بوده که شعر و موسیقی را دو ستون پایدار و مایه فخر ایران و ایرانی و آن دو را جزو سرمایه های ملی می دانست و احساس خود را در این مورد چنین بیان داشته اند :

           بر شعر و ترانه این دو استن / ایران کهن دژ استوار است

            ایران تو گر یگانه باشد / با این دو شعار شاهکار است

          موسیقی و شعر ماست آری / نقدی که یگانه درشمار است

              ورنه به کدام علم و صنعت / ما را به جهانیان فخار است

لطفاً ادامه اش را در قسمت دوم بخوانید


91/6/26::: 10:18 ص
نظر()
  

القای غم و افسردگی در جامعه ایرانی

دکتر رضا حسین پور- استادیار روانشناسی دانشگاه تهران

تهیه و تنظیم از: مهدی اصغرزاده

غم را می‌توان یک حالت عاطفی دانست که در آن فرد دچار رنج روانی است و نتیجتاً به فاز افسردگی وارد می‌شود. بر اساس نظریات شناختی، افسردگی بعنوان یک پاسخ عاطفی هیجانی، نتیجه انحراف شناختی محسوب می‌شود. برداشت و شناخت فرد از وقایع و پدیده‌ها پاسخ عاطفی و هیجانی او را نسبت به وقایع تعیین می کنند. به همین دلیل است که یک تجربه معین ، ممکن است روی دو فرد تأثیر متفاوتی را بر جای بگذارد. این تفاوت در حد قابل ملاحظه‌ای نتیجه برداشت و ادراکی است که فرد از پدیده و تجربه دارد.

رسانه‌های جمعی برای القای غم از این قاعده روانی استفاده می‌کنند. برای آنکه غم را به عنوان افسردگی اجتماعی در سطح جامعه شیوع دهند، برداشت مخاطبان نسبت به وقایع و نیز میزان انتظار آنان را تغییر می‌دهند. به عبارت دیگر با بزرگ‌ نمایی و مبالغه در مورد پدیده‌ای که همه در انتظار آن هستند، انتظارات وتوقعات افراد را بالا می‌برند و هنگامی که آن پدیده اتفاق می‌افتد، در صورت عدم تطابق فرد و جامعه با شرایط به وجود آمده و ذهنیت ایجاد شده، هاله‌ای ازغم مخاطبان را فرا می‌گیرد. به عبارت دیگر، درالقای غم، چون تحقق یک امر با سطح انتظار به وجود آمده یکسان نیست، پاسخ عاطفی نابهنجار ازجمله افسردگی به وجود می آید. این فرآیند، نوعی جنگ روانی خاموش دشمنان هر جبهه علیه جبهه دیگر محسوب می شود. جنگی که درگیری ظاهری ندارد، خونی ریخته نمی‌شود اما به راحتی سربازان زیادی را به دلیل ایجاد یأس از میدان خارج می‌سازد.

روش دیگر برای گسترش افسردگی، ساختن تصویری مبهم، تاریک و رعب انگیز از آینده است. این روش نیز در طول جنگهای سرد همواره به عنوان ابزاری در دست رسانه‌های جمعی مورد استفاده قرار گرفته است. این رسانه‌ها عموماً خبرها را به شکلی بیان می‌کنند که آینده تاریک را برای مخاطبان ترسیم می‌سازد، علاوه بر آن برای القای این غم از کلماتی استفاده می‌کنند که بار عاطفی منفی داشته باشند.

نمونه‌ها

به عنوان نمونه چند مورد را نقل می کنیم :

1ـ فرانس پرس در تفسیری در آستانه آغاز جشنهای سالگرد انقلاب اسلامی نوشت: " این مراسم در فضایی برگزار می‌شود که به علت بحران اقتصادی که از سه سال پیش همچنان رو به وخامت می‌رود، سنگین شده است. این بحران نارضایتی فزاینده‌ای در قشرهای متوسط و فقیر که رکن سیاسی رژیم محسوب می‌شوند، به وجود آورده است " .

2ـ شبکه تلویزیونی سی- ‌ان‌ - ان به نقل از سخنگوی پنتاگون درباره تجهیز نظامی ایران می‌گوید: "ما واقعاً نمی‌دانیم هدف ایرانیها چیست؟ اما سیاستهای ما که همواره در گذشته آن را دنبال کرده و در آینده نیز بدان پای‌بند خواهیم بود این است که با حضور قدرتمند در منطقه با هرگونه نیروی نظامی در خلیج (فارس) مقابله کنیم " .

3ـ ‌روزنامه الثوره، ارگان حزب بعث عراق طی نوشته‌هایی تأکید می‌کرد حکومت ایران بزودی توسط رئیس جمهوری ایران و مریم رجوی سرنگون خواهد شد. این روزنامه افزود: " ملایان باید بدانند که قطار مقاومت ملی توسط مریم رجوی هدایت می‌شود و مستقیم و به سرعت به سوی تهران پیش‌ می‌رود. عاقبت کسانی که برای دخالت در امور داخلی عراق تلاش می‌کنند چنین است ".

4ـ یک آمار از تبلیغات رادیوهای بیگانه به ویژه رادیو آمریکا در یک ماه 50 مورد تبلیغات منفی درباره وضعیت اقتصادی آینده را مطرح کرده است.

5ـ در نمونه دیگری رادیو بی‌بی‌سی در تاریخ 74/11/4 عنوان کرد: " آقای رییس جمهورهنگام تسلیم بودجه از مردم خواست که به تحمل سختی‌ها ادامه دهند تا بر مشکلات اقتصادی و تحریمهای امریکا فائق آیند. . . آنچه روشن است این است که سال آینده برای ایرانیان سال سخت دیگری خواهد بود".

6ـ خوب است نمونه آخر را از سالهای جنگ تحمیلی ذکر کنیم: " جرالد سایب خبرنگار آمریکائی و زیگفرید تیل خبرنگار آلمانی در مورد وضع داخلی ایران و عراق در سال 65 نوشته‌هایی داشته‌اند که حاکی از وخامت اوضاع در ایران و امید و روحیه عالی و نیز اقتصاد شکوفا در عراق می‌باشد . جرالد سایب در روزنامه وال استریت ژورنال 65/11/7 می‌نویسد:

 " اگر چه تهران روی هم رفته دور از جنگ ایران و عراق به نظر می‌رسد اما محلی وجود دارد که نمی‌توان از وحشت و خوف ناشی از آن چشم پوشید . . . در وسط گورستان یک چشمه بزرگ با آبی جاری به رنگ قرمز شفاف قرار دارد که سمبل خونهای ریخته شده است . . . در حول و حوش گورستان یک بولدوزر همچنان که تشییع جنازه‌ها در جریان است زمین را آماده می‌کند. تابوتهای خالی در اطراف پراکنده‌اند و در انتظار لحظه‌ای بسر می‌برند که مورد استفاده قرار گیرند " همانطور که در نمونه‌های بالا ملاحظه شد، رسانه ها برای القای غم و افسردگی در جامعه ایرانی، آینده‌ای تاریک و وضعیتی نابهنجار و وحشت‌آور توصیف و در این گزارشها از کلماتی استفاده می‌کنند که دارای بار عاطفی منفی است. هدف پنهان این رسانه ها از این گونه تبلیغات، القای غم و ناامیدی در مخاطبان خود بوده است.

در مورد روش اول القای غم اشاره شد که رسانه‌های ارتباطی با ایجاد نیاز کاذب و القای پیروزی قریب‌الوقوع ، مخاطبان را به صورت غیرمنطقی، آماده یک پیروزی و رخداد عظیم می‌کنند و هنگامی که آن رخداد با ذهنیت ایجاد شده منطبق نباشد، موجی از غم و افسردگی در جامعه شیوع می‌یابد. به عبارت دیگر ناکامی ناشی از تعارض واقعیت و ذهنیت، موجب سرد شدن آتش امید و شیوع غم می‌شود. در حقیقت با سرد شدن‌های پی‌درپی، خستگی روانی و سرخوردگی بر مخاطبان رسانه‌ها سایه می‌افکند، دقیقاً همان چیزی که در جنگهای روانی و جنگهای سرد تبلیغاتی مورد توجه برخی رسانه‌ها می‌باشد.

در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رسانه‌های غربی در دو مرحله به این روش دست زدند. در مرحله اول، مسأله عملیات قریب‌الوقوع ایران را بزرگ جلوه دادند و در مرحله دوم با تکرار و تأکید بر ناتوانی ایران در مسایل اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، به گسترش اضطراب و نگرانی کاذب ایجاد شده دست زدند. مثلاً در مرحله عملیات جنگ روانی در فروردین و اردیبهشت سال 1365، خبرگزاریها از یک عملیات قریب‌الوقوعی که کار دشمن را یکسره خواهد کرد خبر داده اند .

مرحله اول:

- خبرگزاری آلمان غربی می‌گوید: "رئیس مجلس ایران پیش‌بینی کرد این جنگ بزودی با پیروزی قریب‌الوقوع ایران پایان خواهد یافت ". (1365/1/15)

- خبرگزاری آلمان غربی: "هرگز در طول هفت سال گذشته موقعیت، همچون امروز برای پایان دادن به عمر رژیم عراق مساعد نبوده است". (1365/3/9)

- آسوشیتدپرس: " مناسب‌ترین زمان برای رفتن به جبهه‌ها همین الان است، زمانی که سرنوشت جنگ باید برای همیشه رقم خورده شود ". (1356/6/3)

- رادیو صهیونیستم : "حکومت اسلامی می‌تواند با اعزام هزاران نفر نیروهای تازه‌نفس کار جنگ را یکسره کند " . (1365/1/21)

مرحله دوم

اما در مرحله دوم بعد از انجام عملیات نظامی، در همان سال موج تبلیغات آن رسانه‌ها تغییر کرد و همگی بر ناتوانی ایران تأکید کردند :

- " عراق با بمباران تأسیسات حیاتی صادرات نفت ایران به امید بازداشتن این کشور از اقدام به یک تهاجم گسترده، تلاشهای خود را جهت نابودکردن اقتصاد ایران شدت بخشیده است ". (1365/6/9)

- نشریه کریسچین مانیتور می‌نویسد: " برای ایرانیان، نوروز همواره مظهر شادی و سرور بوده است. اما نوروز امسال بیشتر یادآور حقایق تلخ ناشی از ادامه جنگ فرسوده کننده خواهد بود که تلفات سنگینی داشته و امید به پیروزی در زمستان جاری تحقق پیدا نکرده است" . (1365/12/28)

همانطور که در نمونه‌ها ملاحظه شد، رسانه‌های بیگانه برای القای غم در جامعه ابتدا با طرح یک پیروزی قریب‌الوقوع ، انتظار و سطح آرزوی مردم را بالا می‌برند و بعد از انجام عملیات، آینده آنها را تاریک جلوه می‌دهند و آنان را نسبت به حرکتهای بعدی سست و خسته می‌کنند. و به این دلیل است که گفته می‌شود ارتباطات امروز می‌تواند اندیشه‌ها را تسخیر کند و احساسات را تغییر دهد و بدون خونریزی جبهه‌ای با سربازگیری تبلیغاتی تشکیل دهد. ارتباطات امروز از قوانین حاکم بر حیات روانی انسان در جهت شکل دهی رفتارها و اندیشه‌های مخاطبان خود سود می‌جوید و آن را به نفع اهداف خود سامان می‌دهد.

اگر هدفهای ارتباطی برای خدمت به بشر طراحی شوند، این یافته‌ها می‌توانند حامل اطلاعات ضروری و سازنده باشند. اما اگر هدفهای ارتباطاتی آنطور که رسانه‌های امپریالیستی طراحی می‌کنند برای مسخ اندیشه‌ها و ایجاد جنگ روانی باشد ، نه تنها در خدمت بشر نیست بلکه به حسب واقع حقوق آنها را تضییع و اندیشه‌ها و رفتار مخاطبان را از واقعیتها تحریف می‌کنند تا به اهداف پنهان خود برسند.

منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/ 5/91

 

 


91/6/3::: 1:56 ع
نظر()
  

اندر حکایت رو دست خوردن اهل سیاست

(با ویرایش و افزایش جزئی)

 

 بله، روزی که جناب رجب طیب اردوغان سناریویی را به کارگردانی آمریکا با دوست هم پیمانش شیمون پرز صهیونیست بر روی صحنه بوستون بازی کرد و خوب هم بازی کرد، همه اهل سیاست را ذوق زده و خام کرد، به خصوص در ولایت ما و فلسطین و سوریه و لبنان و ... به طوری که علاوه بر افراد عادی حتی برخی اشخاص داخل در سیاست و ناظر بر سیاست هم رو دست خوردند و آن چنان از خود رفتند که زبان به مدح و ثنای جناب اردوغان گشودند و آرتیست بازی او را تعبیر به شجاعت و ایمان و فراست کردند. البته در فراست سیاسی اش حرفی نیست! ... یک زمان هم جناب اردوغان در ترکیه زبان سیاسی اش را در ستایش آموزگار شهادت و آزادگی حضرت امام حسین (ع) چرخاند و باز هم عده ای ساده اندیش را فریفته خود ساخت در ایران و عراق و لبنان و ... ولی ما شاهد بودیم حتی برخی افراد عادی می گفتند اینها بازی است، اگر این بابا راست می گوید چرا روابط سیاسی و نظامی اش را با دولت جعلی اسرائیل غاصب به هم نمی زند!... 

باری به هر تقدیر...، ما امیدواریم که این بار کلاه آمریکایی جناب محمد مرسی بر سر اهل سیاست ما و مجلس ما و تحلیل گران سیاسی ما نرود و نیز مراقب باشند تا از هوگو چاووز - این مرد همه فصلها – و امثال او که به خاطر احتیاج رو به ما آورده اند و دل به آمریکا داده اند، رو دست نخورند چون به محض اینکه «دُم این جماعت از لای در احتیاج بیرون آمد» ( مفهوم یک ضرب المثل ترکی) شروع می کنند به جفتک انداختن...، اردوغان نمونه بارزش بود و چند تایی دیگر در همین دور و برمان.

خلاصه آقا جان! باید باور کنیم که در عالم سیاست همسویی و اخوت و برادری و صداقت واقعی مفهومی ندارد کما اینکه سیمرغ واقعی افسانه ای بیش نیست. تقریباً تمام اهل سیاست امروزی، تابع منافعشان هستند نه چیز دیگر. به عبارت دیگر تمام اهل سیاست دنیا، پیرو این اصل ماکیاولی هستند که گفت: « دشمنانت را بکش، اگر توانستی دوستانت را نیز!»

 الغرض کمی مراقب این دوستان سیاسی خود – که دشمنان واقعی ما در اطرافمان هستند - باشیم و حواس مان جمع باشد تا چرب زبانی مصلحت آمیز و شعارهای فریبنده این دونان ما را نفریبد، چرا که اغلب اینان نوکر آمریکا و هم پیمان اسرائیل اند و دشمن ماوقتی مصالح سیاسی اقتضا و نیاز مادی شان وادار می کند با اجازه اربابشان آمریکا شعارهایی در دفاع از فلسطین و آزادگی و انتقاد از اسرائیل سر می دهند و از در دوستی با جمهوری اسلامی وارد می شوند و چون بارشان را بستند و نیازشان برطرف شد، به جایگاه نخستین خود بر می گردند و آشکارا بر ضد ما موضع گیری می کنند، باز هم اردوغان مثال گویا و رسایی بر این مدعاست. البته قبل از او هم برخی از رنود سیاسی وابسته به آمریکا از این بازی ها با ما کرده اند، امیدواریم ما از تجربه های گذشته و حال برای آینده بیشتر عبرت بگیریم و دیر باور باشیم و همیشه به همه رجال سیاسی و موضع گیری های سیاسی و مصلحتی ایشان با شک و تردید نگاه کنیم و نگذاریم هر از راه رسیده ای کلاه سیاسی دیگری سر ما بگذارد! چرا که در عالم سیاست اهل دنیا هیچ چیز ثابتی وجود ندارد و نخواهد داشت و همه چیز تابع منافع است، حتی ادعای خدا باوری این از خدا بی خبران هم به اقتضای منافع سیاسی شان است و دامی بیش نیست... پس اهل سیاست ما کمی بیشتر مراقب شیادانی چون اردوغان باشند که آمریکا هر روز تحویل ممالک اسلامی و غیر اسلامی در شرق و غرب عالم می دهد از آمریکای لاتین بگیر بیا تا همین کشورهای بیخ گوش خودمان ... یا علی!

 


91/5/11::: 1:46 ص
نظر()
  

 «پاییز 63» کتابی متفاوت

کتاب «پاییز 63» روایتی داستانی از خاطرات شهید حسن طهرانی مقدم است که به قلم نویسنده ارجمند ادبیات دفاع مقدس رضا قلیزاده و با پژوهش محمد حسن پیکانی تدوین و از سوی مرکز حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس نیروی هوافضای سپاه پاسداران با مشارکت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور انتشار یافته است. »پاییز 63« که در بهار 91 با شمارگان 5000 نسخه منتشر شده، 150 صفحه متن دارد و دارای اسناد و تصاویر در پایان است. پاییز 63 نثری روان و جذاب با چاشنی های طنزآمیز دارد که بر جذابیت آن می افزاید. نکته مهم در متفاوت بودن این کتاب با مشابهان آن در این است که مقداری از حوادث و خاطرات تاریخی مطرح شده در این کتاب، در ایران و جبهه جنوب اتفاق افتاده و مقدار دیگر وجذاب ترش در کشور سوریه در جریان آموزش نظامی رزمندگان موشکی ایران در در دمشق. رضا قلیزاده در مقدمه اش بر این کتاب، وجه متفاوت بودن آن با سایر کتابها را چنین بیان می کند:

« کتاب «پاییز 63» سرگذشت مردان بلند بالایی است که در روزگار تنهایی و مظلومیت، گمنام جنگیدند... و از آنجایی که خاطرات و حماسه های رزمندگان موشکی تا به حال در جایی بازگو نشده، شاید از این منظر هم کتابی خواندنی و متفاوت فراهم آمده باشد»

منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 19، مورخ 3/5/91


91/5/6::: 12:40 ص
نظر()
  

عاقل عزت اوغلو زینال اف - 2

ایکینجی حصه

یازان: اکبر حمیدی علیار

عاقلین باشقا شعرلریندن نمونه

شوشانین داغلاری
قوی گزیب دویونجا کام آلیم سندن،
باشی آغ چالمالی ووقارلی داغلار.
بیلیرم گؤزللر کئچیب سینه­ندن،
آتلاس دونلو، قیشی آغ قارلی داغلار.

باش-باشا قایالار قاتار-قاتاردی،
مختلف فورمالی سال داشلار واردی.
تاپیلمیر کیم یونوب، بو نئچه حالدی
یایی دا، قیشی دا باهارلی داغلار.
 
شوشانین بئلینه کمر اولموسان،
اونونلا بؤیویوب یاشا دولموسان.
نه پاییز، نده کی قیشی سولموسان،
قیرقووول، توراجلی، ماراللی داغلار.
 
اولموسونوز منیم اؤز قیبله­گاهیم،
عاقلین سؤزلری، سؤز قیبله­گاهیم.
آیریلاندا دئدیم دؤز قیبله­گاهیم،
سن ائه خوش­آخارلی، باخارلی داغلار.
1970- جی ایل، شوشا شهری.

شوشا
داغلاریندا ایزیم واردیر،
قیزلاریندا گؤزوم واردیر،
سنده صؤحبت-سؤزوم واردیر،
نئجه گئدیم سندن شوشا؟
نئجه گزیم گئندن شوشا.
 
اؤولادلاریندان کئچمیشم،
سرین سویونو ایچمیشم،
اؤزومه وتن سئچمیشم،
بس آیریلیم ندن شوشا؟
سسله دایان گئدن شوشا.
 
وار تعریفلی جاوانلارین،
دونیادا تکدیر جانلارین،
قایالیدیر هر یانلارین
هر معرفتی گودن شوشا
صاف هاوالی، بدن شوشا.

هر داشیندا بیر تاریخ وار،
دیل دئییب دانیشان داشلار،
ائشیدنی چوخ سیررین وار،
ائی آلینماز وطن شوشا،
کئچمیشلری ایتن شوشا.

عاقل دئییر سن آباد اول،
یاریشلاردا دؤن فرهاد اول،
آبادلاشیب سئوین شاد اول،
تویلو جنّت وطن شوشا،
گله‌جگه گئدن شوشا.

منی
دونیا گؤزلریمده ده­ییشمز جنّت،
هله اَیمه‌میشدیر منی بیر خلقت،
توتمازدی آرزومو آنان طبیعت،
دئییرم: خؤشبختمیش یارادار منی.

کؤنلومو وئرمیشدیم چیچه‌یه گوله،
عؤمرو کئچیرمیشدیم شن گوله-گوله،
وورغوندوم وطنه، وورغوندوم ائله،
آلداتمازدی دؤولت نه ده وار منی.

یاندیرما عاقلی، یاخما عاقلی
قلبینی آچماغا گلمه‌ییر دیلی،
محبت دوشگونو، غملی-گیلئیلی،
یئتیره­ر تئز سنه بیر چاپار منی.

1975- جی ایل آغدام شهری.

منبع: "دنیز" نشریه سی، 17- جی نؤمره،تاریخ: 7/4/1391 – اورمیا شهر


  
<      1   2   3   4   5   >>   >