چهارمین محفل کانون عاشیقها( آخرین یادداشت پیاپی)
چهارمین محفل هفتگی کانون عاشیقهای آذربایجان روز دوشنبه 17 آبان 1389 با نزدیک به 50 نفر– مرد و زن، جوان و پیر- از عاشیقها، اهل موسیقی و علاقمندان به این هنر در شهر ارومیه و در سالن صفی الدین اورموی حوزه هنری استان برپا گردید. ابتدا مصطفی قلی زاده علیار در باره تأثیر مفاهیم دینی در شعر و هنر عاشیقی سخنانی ایراد کرد و به مناسبت روز اول ذی الحجّه (همان روز) که برابر بود با سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) به حاضران تبریک گفت. عاشیق علی کریمی قره آغاجی نیز در خصوص هنر عاشیقی مطالبی ایراد نمود. آنگاه دو نفر از عاشیقهای مدعو از شهرستان خوی آقایان: غلامرضا اژدری و قربان صفرخان زاده ، همچنین عاشیق صبور شریفی از ارومیه به اجرای موسیقی پرداختند. از شاعران حاضر نیز محمود صادقپور شامی و صیاد گلی پور اشعار خود را قرائت کردند. در پایان داریوش علیزاده مسئول واحد موسیقی حوزه هنری، عاشیق قربان پور ولی علیار و عاشیق علی کریمی قره آغاجی نقطه نظرات کارشناسانه خود را با هدف ارتقای جایگاه هنر عاشیقی در جامعه ایراد و با عاشیقهای حاضر در محفل تبادل نظر کردند.
آنچه با گذشت چهار هفته از مدت عمر کانون نوپای عاشیقها به خوبی دیده می شود، حرکت رو به پیشرفت هنری کانون است.
سومین محفل کانون عاشیقهای آذربایجان در ارومیه
محفل سوم این کانون تازه تأسیس روز دوشنبه 10 آبان در سالن صفی الدین اورموی حوزه هنری آذربایجان غربی با حضور نزدیک به چهل نفر از عاشیقها، شاعران و علاقمندان هنر موسیقی آذری برپا شد. دو نفر از عاشیقهای پیشکسوت آقایان: حیدرنیرومندی و ایوب نوزاد به سبک سنتی و جذاب «دئییشمه»(مناظره منظوم با اجرای آهنگ عاشیقی) به اجرای برنامه با محتوای عرفانی، اخلاقی و دینی با همراهی عاشیق علی کریمی قره آغاجی و حضور جدّی داریوش علیزاده مسئول واحد موسیقی حوزه هنری پرداختند و حاضران را بر سر شوق آوردند که بسیار مورد تشویق قرار گرفت. دو شاعر آقایان: حسین سنجیده و حمید واحدی شعر خواندند و حمید واحدی مطالبی در باب شعر عاشیقی ارائه و سرایندگان این نوع شعر و لزوم به روز شدن آن ارائه کرد. مصطفی قلیزاده علیار به معرفی کتاب «صفالی یازلار» (مجموعه اشعار عاشیقی عاشیق صبور شریفی) پرداخت و تأکید کرد: «این کتاب درقالبهای سنتی شعر عاشیقی آذربایجان دارای درونمایه های اجتماعی و دینی و تاریخی امروزی است و نشان می دهد که شاعر عاشیق این سروده ها آگاه به زمان است.»
شرکت مستمر عاشیقها و اهالی موسیقی – حتی بانوان – با ساز خود در این محفل حاکی از آن است که این جماعت اهل هنر دنبال یک سرپناه امن می گردند. امید که کانون روز به روز فعالیت خود را گسترش دهد و در این راه گامهای جدیدی را بردارد.
در باره حاج علی اکرام علی یِف رهبر جنبش اسلامی معاصر آذربایجان
جناب حاج علی اکرام علی یف رهبر جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان در سال 1940 در روستای مذهبی « نارداران» در 25 کیلو متری شمال باکو به دنیا آمد و در محیطی مذهبی و سنتی پرورش یافت و بزرگ شد. او تحصیل کرده رشته تربیت بدنی است. از سال 1979 (بهمن 1357) در داخل شوروی به طرفداری از انقلاب اسلامی و رهبری آن امام خمینی – رحمة الله علیه- برخاست و هسته پیروان و مقلدان امام و هواداران انقلاب اسلامی ایران را پی ریزی و رهبری کرد. ایشان اکنون در زادگاهش زندگی می کند و از طرفداران انقلاب اسلامی و آرمانهای امام خمینی و مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای است.
گفتنی است در قرن بیستم دو حرکت انقلابی با ایده و انگیزه اسلامی و شیعی در داخل ممالک شوروی و در جمهوری آذربایجان پدید آمده: اولی حرکت « جمعیت دعوت الهی» در دهه 1930 در باکو بود به رهبری شهید آیت الله شیخ عبد الغنی بادکوبه ای که در سال 1931(1310ش.) با قتل شیخ شهید و سرکوب یارانش به دست عمال استالین، حرکت اسلامی شیخ برچیده شد هر چند تأثیر آن بسیار دیرپا بود.
( نگاه کنید: به شهداء الفضیلة علامه امینی و خاطرات حاج علی اکرام، به قلم عبد الحسین شهیدی ارسباران،مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران 1385)
دومی: جنبش اسلامی معاصر آذربایجان به رهبری حاج علی اکرام بود که ایشان و یارانش هم در دهه آخر حاکمیت شوروی و هم بعد از فروپاشی آن زحمات زیادی را تحمل کردند ، بارها زندانی شدند و آزار و اذیت کشیدند.
تا به امروز در ایران دو کتاب در باره حاج علی اکرام و حرکت اسلامی ایشان منتشر شده:
1- خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان به قلم عبد الحسین شهیدی ارسباران – پیشین
2- نامه هایی از زندان،( نامه هایی که از زندان نوشته) با ترجمه مصطفی قلی زاده علیار، از انتشارات یاز با حمایت اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، ارومیه، 1389
هر دو کتاب آینه تأثیر درخشان انقلاب اسلامی ایران در خارج از ایران و بسیار خواندنی و دارای ارزش تاریخی، دینی و انقلابی است. هر دو کتاب می تواند از بعد بررسی جنبشهای اسلامی معاصر جهان حائز اهمیت باشد.
دومین محفل هفتگی کانون عاشیقهای آذربایجان در ارومیه بعد از ظهر دیروز دوشنبه سوم آبان 89 در حوزه هنری آذربایجان غربی برپا شد.معلوم می شود درفاصله یک هفته گشته که از افتتاح آن می گذرد موضوع در میان عاشیقها گشته و به گوش اکثر اصحاب این هنر مردمی وموسیقی اصیل عرفانی رسیده و با استقبال ایشان و دیگر علاقمندان این هنر روبرو شده است؛ گویی عاشیقها نبود سرپناهی را با جان و دل حس می کرده اند و علی رغم بی خیالی و بی مسئولیتی به اصطلاح مسئولان امر فرهنگ و هنر در این خطه از ایران عزیز که از خاستگاههای هنر عاشیقی است، گوش به زنگ بوده اند که بالاخره چنین خبری را بشنوند و اکنون که حوزه هنری در ارومیه این گام را – هرچند دیرتر!- برداشته، اما لااقل موجب شادی این گروه هنر سالم و مردمی شده، لازم است برای سر و سامان دادن به امور عاشیقها و حفظ و گسترش هنر ایشان گامهایی اساسی تر برداشته و برنامه هایی مفید تر و ملی تر در عمق بخشیدن به این هنر طرح ریزی شود و امید است با هم فکری کارشناسان امر این آرزو تحقق پذیرد. این هم شایان ذکر است که هنر عاشیقهای ارومیه « مکتب ارومیه» را تشکیل می دهد که متأسفانه تاکنون بنا به عللی مغفول واقع شده هم در داخل ایران و هم در خارج به ویژه در جمهوری آذربایجان که خود را مسکن و مأوا و مظهر و مرکز هنر عاشیقی و قبله عاشیقهای دنیا می پندارد، ناشناخته مانده است. بنا بر این باید بیشتر گام زد تا این راه ناشناخته بیشتر هموار گردد و حوزه هنری استان آذربایجان غربی چنین مسؤلیتی را بر عهده گرفته است. من برق شادی و امید را در این چند روز گذشته در چشم عایشقهای این دیار مشاهده کردم. حمایت مسؤلان امر و برنامه ریزی دقیق و متناسب و تداوم برنامه کانون با تفاهم بیشتر و مشورت خود عاشیقها می تواند در آینده ای نزدیک نتایج مطلوبی داشته باشد.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ‹‹کارت شارژ کتاب خبرنگاران›› را ... چه شد؟!
احتمالاً بعضی از ارباب فضل و ادب از باب ایرادات ملا نقتی بر روی کلمه ‹‹را›› در عنوان این مطلب خودشان را معطل کنند! یا نویسنده را به عدم آشنایی با زبان فارسی متهم نمایند و...ولی ماجرا از این قرار است که در روز خبرنگار امسال(17/5/89) پیام تبریکی از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر روی گوشی تلفن همراه اینجانب و بسیاری از خبرنگار جماعت نشست که در ضمن وعده اهدای کارت شارژ کتاب از سوی آن معاونت به خبرنگاران را هم داده و سفارش کرده بود که حتماً به ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مراجعه و همان کارت شارژ کتاب را دریافت نمایند. متن پیامک(از سامانه 983000786) چنین بود:
«وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز خبرنگار را به جنابعالی تبریک می گوید. به این مناسبت، از سوی معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد «کارت شارژ» خرید کتاب برای خبرنگاران تهیه شده است، موضوع را از اداره کل مطبوعات داخلی پیگیری فرمایید. « اداره کل مطبوعات داخلی»
بله الان سه ماه از آن تاریخ می گذرد، هر وقت از اداره کل محترم مطبوعات داخلی و خارجی و نگهبانی و رئیس دفتر وزیر و وکیل و فلان مدیر کل و بهمان مدیر جزء و دیگر اشخاص و افراد مسئول و غیر مسئول و خصوصی و عمومی و حتی از « و غیره» ها! پیگری کردیم خبری نشد که نشد و معلوم نگردید که آن شارژ کارت کتاب ما خبرنگاران به کجا رفت؟!...البته شاید آن شندر غازی که به عنوان کارت شارژ خرید کتاب به بعضی ها داده شده یا به برخی دیگر - مثل صاحب این وبلاگ – وعده اش داده شده، ارزش آن همه پیگری و حرص و جوش را نداشته باشد؛ ولی می خواهم فقط بدانم تا کی باید از این وعده های وسوسه انگیز تو خالی به خبرنگار جماعت فلک زده داده شود؟! ... شیوه بنده این نیست که مثل بعضی از همکاران در این موارد از تعابیری همچون «حقه بازی» ، «فریب»، ‹‹سرکار گذاشتن خبرنگاران››، «وعده های سرخرمن» و...استفاده کنم. اما بهتر است مسئولان محترم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به ویژه معاونت مطبوعات وزارتخانه خود بفرمایند که نام این قبیل وعده ها را چه می توان گذاشت؟!...با این حساب احتمالاً معلوم شود که آن «را» زاید ! در عنوان این یادداشت چه محلی از اعراب ممکن است داشته باشد( ایضاً !!) والسلام علی من اتبع الهدی
مصطفی قلیزاده علیار – ارومیه 4/8/89