سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از امام رضا علیه السلام پرسیده شد : آیا مردم می توانند پرسیدن از چیزی را که بدان نیاز دارند واگذارند؟ فرمود : نه . [یونس بن عبد الرحمان از برخی یارانش]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :411
بازدید دیروز :64
کل بازدید :2866253
تعداد کل یاداشته ها : 881
102/12/29
2:0 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

لطفاً کسی به فکر مساجد آذربایجان در اراضی اشغالی باشد!+ عکس

دنیزنیوز ( www.daniznews.ir  ) : بیش از 23 سال است که بیش از 20 درصد اراضی جمهوری آذربایجان در اشغال ارامنه تحت حمایت روس قرار دارد.... کاری به مسائل سیاسی نداریم، اما لااقل یک نفر مسلمان غیرتمند به فکر مساجد تحت اشغال ارامنه باشد، خصوصاً در منطقه قره باغ و شهر «آغدام» (آق دام) که ظاهراً مسجد جامعش را ارامنه اشغالگر به محل نگهداری دام و چهارپایان شان تبدیل گرده اند! در باکو همه مشغول اینجه صنعت و هنر و رقص و موسیقی و پارتی و ساحل و ایجاد دوستی با اسرائیل و آمریکا و اتحادیه موهوم اروپایی و یورو ویژن و ... هستند، دنیای اسلام هم درگیر مسائل و مشکلات خود است! کاش مسلمانی غیرتمند در گوشه ای از دنیا پیدا شود و از اهانت به مساجد آذربایجان توسط ارامنه اشغالگر سخنی بگوید مثلاً در کنفرانس اسلامی، همایش غیر متعهدها و ...

 کتابی از نویسنده آذربایجانی جناب «گرمان» می خواندم با عنوان « Qeyb olmu? ??h?rin oyaq yadda?? » یعنی حافظه بیدار شهر محو شده. در باره زادگاه این نویسنده شهر آغدام است که در طول 20 سال اشغال، به ویرانع ای تبدیل شده و مساجد حتی به اصطبل تبدیل شده به دست ارامنه اشغالگر... کتابی خوب و خواندنی است

نمای مسجد جامع تحت اشغال ارامنه در آغدام:

 

این هم کاربری داخل مسجد جامع شهر آغدام  تحت اشغال ارامنه:

عکس مسجد جامع شهر آق دام (آغدام) آذربایجان که توسط اشغالگران ارمنی به طویله تبدیل شده است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

این درد با که گویم و این غم کجا برم!

 
 


92/8/20::: 12:14 ص
نظر()
  

  

سفر هشتم (4)

یادداشت­های سفر به باکو

نوشته مصطفی قلیزاده علیار

در دفتر انتشارات قانون

روز 31 خرداد طبق قرار قبلی که اکبر حمیدی گذاشته بود، به دفتر «انتشارات قانون» رفتیم. «شهباز خودی­اوغلو» مدیر این انتشارات، شخصی میانسال است و بسیار آرام، کم­­حرف، موقر و منطقی به نظر می­رسید. اظهار علاقه می­کرد که انتشارات قانون در برخی از شهرهای ایران از جمله تبریز شعبه داشته باشد. ما هم گفتیم که این کار لابد باید از کانال­های­ دولتی و رسمی مثل وزارت ارشاد و ... انجام پذیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  انتشارات قانون ساختمانی دو طبقه­ای و عریض و طویل دارد با انبوهی از همکاران از نویسندگان و مترجمان و ویراستاران و داوران و ارزیابی­کنندگان آثار و تایپیست و مسئول فروشگاه کتاب و ... و از مراکز مهم نشر و ترجمه کتاب به زبانهای گوناگون و در موضوعات مختلف در باکوست. به نظر می­رسد که حمایت­های رسمی پیدا و پنهان هم پشت­ سرش هست.

رمان تاریخی «حضرت علی» (چاپ ترکیه، به ترکی استانبولی- لاتینی) روی میز مدیر انتشارات بود. سؤال کردم می­خواهید چاپش کنید؟ شهباز خودی­اوغلو جواب داد: بله، اما اول به ترکی آذربایجانی درمی­آوریم، بعد چاپش می­کنیم، تا در کشور ما مورد استفاده عموم مردم باشد. گفتم: خدا خیرتان بدهد.

چند کتاب دیگر هم در موضوعات دینی چاپ کرده بودند از جمله: حجاب زن مسلمان، زندگی پیامبر اسلام (ص) و ... البته اغلب ترجمه بودند. مایلند از ترکی­نویسان ایرانی در هر زمینه­­ای کتاب چاپ کنند غیر از شعر؛ که شعر از خودشان هم کمتر چاپ می­کنند. شهباز معلم می­­گفت: شعر مشتری ندارد الا اشعار شاعران مشهور، که آن هم بیش از حد لازم چاپ شده؛ ما متون نثر چاپ می­کنیم چراکه مردم بیشتر آثار منثور می­خوانند در هر موضوعی که باشد به خصوص موضوعات اجتماعی. البته شعرکودک هم چاپ می­کنیم. معلوم بود که مدیر انتشارات بیش از همه چیز به برگشت سرمایه و سود مادی خوب می­اندیشد و این هم خیلی منطقی است چون یکی از عوامل دوام و قوام هر انتشاراتی برگشت هزینه همراه با سود آن است، وگر نه مفلس می­شود البته حکم مراکز اداری و خیریه جداست.

دوستم اکبر حمیدی علیار یکی از آثار منظوم خود در ادبیات کودک (با الفبای لاتین) را تحویل مدیر انتشارات قانون داد. ظاهراً قرارشان این بود که بررسی شود و اگر پسندیدند، چاپش کنند.

ما که در دفتر مدیر انتشارات بود، خانم «گولر قاسم­اُوا» از پژوهشگران جوان هم آمد. شهباز معلم معرفی­اش کرد این خانم جوان هم مثل شهباز خودی­اوغلو و بلکه کمی بیشتر از او کم­حرف و ساکت می­نمود. شهباز معلم از او خواست کتابش را به ما مهمانان هدیه کند. او هم کتابش را امضا و اهدا کرد. کتاب کم­حجم خانم گولر قاسم­اُوا با نام « Aç?q ?d?biyyat» (آچیق ادبیات: ادبیات باز) در موضوع سرکوب و ترور شخصیت نویسندگان و شاعران و عالمان دینی و روشنفکران برجسته و مبارز آذربایجان توسط عوامل حزب کمونیست در فاصله سالهای 1929 تا 1980 در مطبوعات آن دوره است که در دوره حاکمیت استالین خصوصاً سال 1937، مدافع منافع ملی، هویت و استقلال کشورشان بوده­اند و به دست عوامل استالین، تبعید، قتل عام و قلع و قمع (: سرکوب، ترور خونین، سربه­نیست) شده­اند کسانی مثل حسین جاوید، احمد جواد، جعفر جبارلی و... که از آن سالها در آذربایجان به «رپرِسیا» (روسی) تعبیر می­کنند یعنی همان رپرِشین انگلیسی (Repression) به مفهوم سرکوب مخالفان و ترور و درهم شکستن و خرد کردن آنها.

کتاب از سوی همین انتشارات منتشر شده است. اما ظاهر قضیه این است که خانم گولر قاسم­اُوا آنگونه که بایسته و شایسته موضوع است در کتابش از عهده آن برنیامده و حتی نقض غرض کرده و در مواردی توپ را به دروازه خودی زده و بر مظلومیت آن قربانیان فلک­زده کمی هم افزوده است!

جناب اکبر حمیدی علیار در باب این کتاب یادداشتی انتقادآمیز و کوتاه البته به ترکی نوشته که تتمه این یادداشت سفر می­کنم فعلاً بدون ترجمه:

آچیق ادبیات کتابینا اؤرتولو بیر باخیش!

اکبر حمیدی علیار

نئچه آی اؤنجه مصطفی قلیزاده علیار جنابلاری­ایلا باکی­دا سفرده اولدوغوموز گونلر، بیزه سونولان کتابلاردان بیری ده «قانون» نشریاتیندا چالیشان گنج یازیچی «گولر قاسم­اوا»نین ترتیب ائتدیگی «آچیق ادبیات» آدلی کتاب ایدی. 2013-جو ایل قانون نشریاتی طرفیندن نشر ائدیلمیش بو 88 صحیفه­عبارت کیچیک حجملی کتاب، موضوع اعتباری­ایلا چوخ اؤنملی­دیر، چون­کی کتابین گیریشینده اوخویوروق: «کتابدا 1980-1929-جی ایللر آراسی «کمونیست» و «گنج ایشچی» قزئتلریندن توپلانمیش، همین دؤورده رئپرئسیایا اوغرامیش یازیچیلار باره­ده مقاله­لردن عبارت­دیر. بورادا حسین جاوید، جعفر جبارلی، میکائیل مشفق و دیگرلری حاقیندا یازیلمیش مقاله­لر وار کی، بیزه او واختین یازارلاری آراسینداکی مناسبتلردن، اونلارین طالعیندن چوخ شئی دانیشیر».

گؤروندویو کیمی کتابین موضوعسو اوخوجونون دقتینی چکیر و اوخوجو کتابدا رئپرئسیا (قیرمیزی ترور: ترور خونین) ایللری ایتکین دوشموش، آجیناجاقلی طالعلره دوچار اولموش محتشم یازیچیلار، شاعرلر، ادبیاتچیلار و مبارزلر باره­ده شبهه­لی و قارانلیق مقاملارین آیدینلاشماغینی اومور، آنجاق تعجب­لندیریجی اوراسیدیر کی، کتابدا ایره­لی گئتدیکجه یالنیز او شخصیتلرین علیهینه یازیلان مقاله­لرین – هئچ بیر آراشدیرمادان- شاهدی اولوروق. البته بو دا اؤزلویونده دیه­رلی­دیر و بیز گؤروروک کی سؤزو گئدن، خصوص ایله 1940-1930- جی ایللرده آذربایجان ادبیاتیندا یارانمیش سیاسی اورتام او واختین مطبوعاتیندا نئجه و هانسی فکرلرله عکس ائتدیریلیر. طبیعی اولاراق روس سیاستچی­لری­نین یئرلی جانشینلری او دؤورده باشقا ساحه­لر کیمی مطبوعاتا دا مطلق حاکم اولموشلار و اؤز چیرکین نیتلری و عمل­لرینی اساسلاندیرماقدان یانا بیر سیرا ساتقین و چؤره­یی دیزی اوستونده اولان یازارلارین ریاکار قلمیندن استفاده ائتمیشلر.

«آچیق ادبیات» کتابینا اساساً او دؤورون مطبوعاتیندا یازیلان مقاله­لرین باشلیقلاریندان بیر نئچه­سینه دقت ائدک: «ساتقین احمد جواد»، «مساواتچیلارین ال تولاسی اولان مشفق»، «پان­تورکیست، صنفی دوشمن، ایکی اوزلو ادبیات یازیچی­سی علی ناظم»، «حسین جاویدی جعفر جبارلی دا ووروردو»، «بیج­لیگی اولدو عیان اؤلکه­ده احمد جوادین»، «احمد جوادین قویروقلارینا مبارزه آچیلمالی­دیر»، «ایکی اوزلو تقی شاهبازی پارتیا سیرالاریندان قووولدو» و ... بو و دیگر مقاله­لرین هامیسیندا تأسفله رئپرئسیا قوربانی اولان ضیالیلاری خلق دوشمنلری آدلاندیراراق آذربایجانین غدار و اصیل دوشمنلرینه حق قازاندیریلمیش­دیر.

یوخاریدا قید ائدتیگیمیز کیمی بو معلوماتین دیه­ری بوندادیر کی بوگونون اوخوجوسو او دؤورون زهرلنمیش اورتامیندا ضیالیلار حاقدا خلقین فکرینی جایدیرماغا چالیشانلارین نه شکلیده و هانسی بیر ادبیاتدان استفاده ائده­رک چاپا گؤسترمه­لرینی آیدینجاسینا گؤرور.

تأسف­لندیریجی مقام بوردادیر کی کتابین حؤرمتلی مؤلفی، اؤزو دئمیشکن زامان ماشینی­ایلا دالا قاییدیب، بو قزئتلرده آختاریب تاپدیغی فاکتلاری اونلاری یازانلارین و یازدیرانلارین ایسته­یی کیمی آلقیلاییر، یعنی هله ده بو سؤزلره اینانیر و آلدانیر! گنج یازیچی گولر خانیم هئچ بیر دقت ائتمه­دن، آراشدیرمادان، تحلیل ائتمه­دن بو تاپینتی­لاردان آلدیغی ائتگینی بئله گؤستریر: «بوگون او دؤورون شاعرلری حاقدا چوخ دانیشیلیر. جعفر جبارلی، میکائیل مشفق، حسین جاوید و داها کیملر... اونلارین بیر چوخلاری حتی بوتله­شیب­دیر، اونلاری تنقید تابولاشیب آرتیق. بوگون جاوید دئیه­رکن گؤزوموزون قاباغیندا یئیه­ن، ایچن نورمال شاعر گلمیر. بیز فاجعه­لی حیات تصور ائدیریک، جاویدین کدرلی اوزونو گؤروروک. جعفر جبارلی دئیه­نده هئچ کیم معاصرلری­ایله اینتریقالار (فتنه­لر) یاشایان بیر یازیچی، دراماتورق تصور ائتمیر. هر کس «داهی صنعتکار» تصور ائدیر. حالبوکی من او «زامان ماشینیمدا» نه­لری گؤرمه­دیم. او سارالمیش و اونودولموش قزئت صحیفه­لرینده نه مقاله­لر، نه یازیلار واردی. بعضاً گؤزلریم دولوردو، بعضاً دهشته گلیردیم. چوخ واخت اوره­ییم چیرپینیردی تاپدیغیم هانسی­سا بیر مقاله­نی اوخویاندا. اومید ائدیرم ایل­به­ایل، آی­باآی، گون­به­گون صحیفه­لری گزه­رک توپلادیغیم بو قیمت­سیز آرخیولر، مقاله­لر سیزه ده او دؤورده یاشامیش شاعر و یازارلارین حیاتینا بیر منظره آچاجاق».

هر حالدا ماراقلانانلار اوچون بو کتابین اوخوماغینی نیسگیل ائدیرم.

منبع: نشریه «دنیز» شماره 39 – مورخ دوشنبه 22 مهر 1392؛ چاپ ارومیه


  

سفر هشتم (3) 

یادداشتهای سفر به باکو

مصطفی قلیزاده علیار

 دیدار با فیروز مصطفی

 


 از دیدارهای خوب­مان در باکو، دیدار با نویسنده و استاد دانشگاه جناب «فیروز مصطفی» بود که در یک قهوه خانه نزدیک ساحل انجام گرفت. اکبر با او هماهنگی کرده و وقت ملاقات گذاشته بود. فیروز مصطفی متولد 1952 است. رشته­اش فلسفه تاریخ است و در دانشگاه اوراسیای باکو همان رشته را تدریس می کند.

صحبتهای خوبی با او داشتیم در پیرامون ادبیات و تاریخ و مسائل مربوط به این حوزه­ها. نظرات جالب توجهی داشت. از طریق ترجمه با آثار مشاهیر ادبی دنیا آشنا شده درست مثل ما و هر کسی دیگر. البته زبان روسی را می داند مثل هر آذربایجانی تحصیل کرده دیگر که مال دوره شوروی باشد. جوانی­اش در دوره شوروی سپری شده. می گفت 15 سال مجری تلویزیون بوده­ام؛ پدر بزرگ مادری­ام مردی دیندار و متمکن بوده و قبل از شوروی، به عنوان سرکاروان 39 بار به حج رفته. آباء و اجداد پدری و مادری­ام در دوره 20 سال اول حاکمیت شوروی به خاطر دینداری و اعتقادشان اعدام و سربه­نیست شده­اند، به این خاطر از شوروی نفرت داشته­ام و دارم.

فیروز مصطفی می گفت: 50 جلد ازکتابهایم تاکنون منتشر شده که 40 جلد آن در زمینه ادبیات است اعم از رمان و داستان و نمایشنامه و سه جلد از آثارم در زمان شوروی چاپ شده بود؛ نمایشنامه­هایم اغلب روی صحنه رفته.برخی از آثارم به زبان فرانسه و روسی ترجمه شده است.

فیروز مصطفی معتقد است که امروز با ترجمه آثار ادبی به زبان انگلیسی و فرانسه می توان جهانی شد!

من گفتم: البته صرف ترجمه به انگلیسی یا هر زبان جهانشمول دیگری کافی نیست، باید قوت ادبی و غنای درونی و اندیشه­ای یک اثر مطابق معیارهایی باشد که بتواند در میان آثار جهانی جا خوش کند.

می گفت: از بزرگان ادبیات معاصر آذربایجان بعد از میرزا فتعحلی آخونداف، کسانی مثل جلیل محمدقلی­زاده، عبدالرحیم حق­وردی­یف، عیسی حسین­اف و صابر احمدلی بیشتر تأثیرگذارند، هر چند اینان با دین و معنویت میانه خوبی نداشته­اند.

گفتم: عیب این بزرگان هم همین است دیگر! این شخصیتهای ملی شما، چه جور ملی بوده­اند که در مسیر ادبی و فکری و هنری خود، کاملاً خلاف ملت­شان رفته­اند و در واقع از نظر معنوی و روحی و اعتقادی مخالف مردم آذربایجان بوده­اند. مگر نه این است که در زمان حکومت شوروی دهها هزار نفر از دینداران این کشور را گلوله­باران کرده­اند که آباء و اجداد شما هم در بین آنها بوده­اند؟ خب، چرا این معاصران ادبی به این موضوع به عنوان فاجعه تاریخی ملت و کشورتان نپرداخته­اند؟

فیروز مصطفی قبول کرد که چنین بوده­اند. بعد گفت: البته در برخی آثار ادبی و اجتماعی ما این فجایع تاریخ معاصر ملت آذربایجان انعکاس یافته و در رمان «قاپی» (دروازه) که من خودم نوشته­ام یکی از قهرمانان مردی دیندار است که مخالف حکومت شوروی بوده، در دوره استبداد استالین (دهه 1930) دستگیر و محکوم به اعدام می شود و هنگامی که پای تیر می بردندش، قرآنی زیر بغل داشته ... اصلاً من در این اثر موضوع قتل عام ملی، دینداری و وطن را دست­مایه کارم قرار داده­ام.

از جناب فیروز مصطفی در باره آثار برخی نویسندگان معروف و معاصر آذربایجان هم سؤال کردم که با آنها دوستی داشتم از جمله مرحوم «علی­بالا حاجی­زاده» صاحب چندین مجلد رمان مشهور و خوب مثل «عروس گم شده» (ایتگین گلین) در موضوع فجایع افغانستان. گفت: من هم با علی­بالا دوست و به شخصیت ادبی­اش خیلی احترام قائل بودم؛ اما بر چهره آثار درخشان او کمی غبار زمان نشسته!

از نخبگان ادبی نخجوان هم که با آنها ارتباط و دوستی داشتم، سخن به میان آوردم از جمله شاعر برجسته و معروف مرحوم حسین راضی (1925 – 1998) و نویسنده خلق آذربایجان شادروان حسین ابراهیم­اف (1921 – 2008) که در دوران چهار ساله اقامتم در نخجوان ارتباط خوبی با وی داشتم و آن مرحوم برای اولین بار از انجمن ادبی اهل بیت (ع) در نخجوان که بنده مؤسس­اش بودم، در یک نشریه ادبی رسمی دولتی به نام «آراز» شماره 4 (آزاز- 4، سال 1997) مطلب نوشت. خدایش بیامرزد.

فیروز مصطفی گفت: حسین راضی شاعر خوب و توانایی بود و من زمانی که در تلویزیون بودم، ویژه­برنامه­ای به مناسبت هشتادمین سال تولد وی تهیه کردم و پخش شد (البته بعد از وفاتش!). نثر حسین ابراهیم هم روان و دلنشین بود.

من حرفهای خودم را به یاد دارم. اما دوستم اکبر حمیدی علیار هم مطالبی در باب زبان مشترک ترکی و برخی نویسندگان جوان ایرانی ترکی نویس مطرح کرد. فیروز مصطفی نظرش این بود که داشتن یک زبان مشترک ترکی در جهان ممکن نیست، مگر همه عرب­زبانهای ممالک مختلف زبانی صد در صد مشترک دارند؟ یا انگلیسی زبانها و ... البته می توان همه ویژگی­­ها و ظرفیتهای مشترک یک زبان را در نظر داشت و از آن در میان همه صاحبان آن زبان بهره­مند شد.

فیروز مصطفی از ارتباطش با برخی نویسندگان ایرانی هم حرف زد. همچنین از نوابغ ادبی ایران مثل سعدی و مولانا و حافظ و شهریار به شگفتی و اعجاب سخن گفت. حرف آخرش این بود که در ادبیات معاصر ملتها در شرق و غرب عالم، نثر تأثیرگذارتر از شعر بوده هم در مقیاس ملی و هم در گستره جهانی. ادبیات ملتها را بیشتر با نثرشان و نویسندگان بزرگشان در دنیا می­شناسند و کمتر با شعر و شاعرانشان.

ظاهراً این حرف قریب به واقعیت است. شاید علتش هم این باشد که اندیشه­های تأثیرگذار و فرهنگ و آرمانهای انسانی - جهانی به زبان نثر راحت­تر از زبان شعر، قابل بیان و انتقال است.

منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 38، تاریخ نشر 31/6/92 – محل نشر: ارومیه


92/7/7::: 2:56 ص
نظر()
  

سفر هشتم  (2)

مصطفی قلیزاده علیار

در نارداران

دوست ادیب و دانشمندم جناب حاج مصطفی علی ­یف مایل ­اوغلو (فرزند شاعر معروف مرحوم حاج مایل) امروزه ازذخایر علمی و ادبی جمهوری آذربایجان و به حق فرزندی خلف برای پدرش است، ایشان علاوه بر زبان و ادبیات آذربایجان، با زبانهای فارسی و روسی و عربی نیز به خوبی آشنایی دارد، در شعبه نسخ خطی آکادمی علوم ملی آذربایجان در باکو به کار تحقیق بر روی آثار و کتب خطی ترکی با الفبای عربی و فارسی (شعر و ادب) مشغول است و تاکنون چندین کتاب ازآثار بزرگان را منتشر کرده است از جمله: دیوان هاشم بیگ ثاقب، دیوان حسین نادم نخجوانی و دیوان پدرش حاج مایل را. 

فردای روز ورودمان به باکو – یعنی روز 29 خرداد - دیدیم. همراه او عازم قصبه نارداران شدیم. حاج مصطفی گفت خواهر دوست شاعرمان حاج علمدار ماهر وفات کرده و الان در نارداران مجلس یادبود آن مرحومه با حضور خود حاج علمدار ماهر برپاست، بنابر این یک­راست به مجلس ترحیم رفتیم و فاتحه­ای خواندیم و تسلیت گفتیم. حاج علمدار از دیدن ما در مجلس فاتحه خوانی خواهرش خوشحال شد و آمد در کنار ما نشست. حاجی خیلی لاغر شده بود! از حاج مصطفی علتش را پرسیدم، معلوم شد یک عمل جراحی سنگین بر روی معده­اش انجام داده­اند و این لاغری نتیجه آن است.

  بعد از آن، بارگاه امام­زاده رحیمه خاتون – معروف به خواهر امام رضا (ع) – را زیارت کردیم که زیارتگاهی بسیار باشکوه است و قبرستان عمومی نارداران نیز در اطراف آن قرار دارد. قبر شاعر مرحوم حاج مایل و نیز قبر برادرش شادروان حاج علی ­اکرام – رهبر جنبش اسلامی و مؤسس حزب اسلامی آذربایجان – را هم در همان قبرستان زیارت کردیم. این چندمین بار بود که به همراه حاج مصطفی این قبرستان و امام­زاده را زیارت می ­کردم. ولی دوستانم اکبر حمیدی علیار و مجتبی قربانی اولین بار بود که به زیارت این مکان مقدسه می آمدند و البته برایشان جالب بود.

همچنین تربت دوست شهیدم، نویسنده و روزنامه نگار جوان مرحوم «کربلایی انتقام» را هم زیارت کردیم که در انفجارات تروریستی سال 2010 به همراه چند زائر دیگر در کربلا به شهادت رسید و تنها فرزند ذکور خانواده بود و آرزوهایی مقدس و آرمانی داشت و بیشتر در نشریه «اسلام حقیقتلری» قلم می زد و... یادش بخیر.

در خروجی قبرستان دوستم «حاج وقار محمداف» را دیدم. او نخجوانی­ الاصل است و بسیار باصفا. 17 سال پیش که من جوانتر بودم و در نخجوان به تدریس فارسی و معارف دینی و فعالیتهای فرهنگی و ادبی (اداره انجمن ادبی اهل بیت، بعد از تأسیس آن در سال 1375/ 1996) مشغول بودم، وقار خیلی جوانتر بود و در کلاسهای من شرکت می­کرد؛ بعدها از دانشگاه بین­المللی قزوین پذیرفته شد و به همراه تعدادی دانشجوی جوان دیگر به ایران آمد و بعدها سر از حوزه قم درآورد و ... امروز هم تصادفاً اینجا دیدمش! می گفت از روحانیون این منطقه است. البته عرقچین سفیدآخوندی مرسوم در بین روحانیون این دیار هم برسرش بود. همچنین در خروجی قبرستان حاج حسین فرزند مرحوم حاج علی ­اکرام را دیدیم.

در خانه حاج مایل شاعر مشهور آذربایجان

بعد به خانه پدری حاج مصطفی رفتیم یعنی منزل مرحوم حاج مایل در نارداران که روزگاری محل رفت و آمد شعرا و اهل ادب و محل برگزاری انجمن ادبی « مجمع الشعراء باکو» به مدیریت حاج مایل بوده است. مرحوم استاد «محمد عابد» شاعر معروف تبریزی نیز چند روزی در این خانه به همراه تعدادی از شاگردانش در اوایل فروپاشی شوروی، مهمان حاج مایل بوده­اند و مرحوم استاد خودش در تبریز از آن ایام بارها خاطراتی برای من نقل کرده بود و بارها و بارها یادی حسرت آلود از حاج مایل و ذکر خیری از وی ... که حاکی از تأثیرگذاری شخصیت و منش نیک حاج مایل بر روحیه و رفتار عابد بود.

من مرحوم حاج مایل را ندیده­ام اما در اصل دو نفر، احترام و ارادت این حقیر را نسبت به مرحوم حاج مایل برانگیختند، اول مرحوم استاد عابد بود، دوم مرحوم حاج علی ­اکرام در ایام گفتگوی مفصل ام با او در جریان تدوین خاطراتش در قم، سال 1384 که برخی از خاطراتش را در باره حاج مایل در کتاب «خاطرات حاج علی اکرام» (تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385) آورده ام.

باری، کتابخانه حاج مایل را درطبقه دوم خانه­اش همانگونه که بوده، نگه داشته­اند با همان حال و هوای 20 – 30 سال پیش، که گنجینه­ای است گرانقدر با دهها جلد کتاب خطی به ویژه قرآن­های خطی به شیوه­ های گوناگون خوشنویسی ثلث و نسخ و ... در قطع ­های متفاوت. دواوین شعرای ترک­زبان، فارسی­زبان، لغت ­نامه­ ها، تواریخ، کتابهای چاپی قدیمی و .... یک جلد کتاب احکام فقهی خطی در قطع بسیار بزرگ (ظاهراً 50 در 80 سانتی متر) به زبان فارسی هم بود. برای همه ما جالب بود. همچنین دیوان خطی ترکی حکیم ملا محمد فضولی بغدادی که می­ گویند این نسخه بیش از چهار قرن عمر دارد. حاج مصطفی از ارائه برخی توضیحات لازم در باره این گنجینه کتاب و زحماتی که پدرش در جمع­آوری کتب و نگهداری آنها کشیده، دریغ نمی­کرد.

خانه و کتابخانه حاج مایل روزگاری به نوعی مرکز تبلیغات دینی و ترویج ادبیات شیعی بوده است. من در سفرهای پیشین نیز این خانه و کتابخانه را دیده بودم. شاگردان و ارادتمندان حاج مایل امروز هم در عرصه غزل و شعر عروضی آذربایجان فعالند. یکی جناب حاج علمدار، دیگری عارف بزونالی، آخوند حاج سلطان علیزاده و .... برخی دیگر هم رفته ­اند مثل مرحوم بابا پنهان شاعر معروف طنزپرداز و ...

نماز ظهر و عصر را در کتابخانه حاج مایل خواندیم و ناهار را هم مهمانِ خانه او شدیم به میزبانی حاج مصطفی و برادرش احمد. بعد از ظهر حاج مصطفی ما را برداشت و به بخش «شُوَلان» در نزدیکی باکو برد و مقبره سید علی (اَت­آقا) را زیارت کردیم که کاملاً به سبک بارگاههای امامزادگان ایرانی بود. سید علی آت­آقا در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 می زیسته و بدنش نرمی استخوان داشته است. عموم اهالی آذربایجان به این سید ارادت دارند، کرامتها برایش قایلند، به زیارتش می آیند و نذرها می­ دهند. حتی خانه مسکونی­ اش در باکوی قدیمی زیارتگاه و محل قربانی است.

دیدار با زلیم خان یعقوب

عصر همان روز به همراه نصرت علی­ یف (از فامیلهای اکبر حمیدی و عجیب علاقمند به ادبیات) و پسرش ائلشن طبق قرار قبلی – با هماهنگی اکبر حمیدی- به دیدار شاعر مشهور جناب زلیم­خان یعقوب رفتیم در محله رازین باکو. دیدار در خانه مجلل و بزرگ و زیبای شاعر و در محل کتابخانه­ اش انجام گرفت. او گرچه مریض ­الاحوال بود، در حیاط خانه­ اش با خوشرویی به استقبال ما آمد. شاعر 64 ساله این روزها به علت بیماری­اش کمتر دیده می­ شود، هر دو کلیه­ اش را برداشته اند و می­گفت ماه آینده (جولای) برای چندمین بار تحت عمل جراحی قرار خواهد گرفت.

زلیم خان یعقوب را همه اهل ادب می شناسند، شعر هجایی به ویژه به سبک شعر عاشیقهای آذربایجان را در 30 سال گذشته متحول کرد. خودش هم ساز عاشیقی را با استادی می نوازد. اشعارش در موضوعات وطن، طرز حیات، اخلاق، اجتماعیات و تاریخ است. شعر زیبایی را هم در موضوع کربلا و امام حسین (ع) سروده که چند سال پیش من در ارومیه به الفبای اصیل برگرداندم و در نشریه دعوت چاپ کردم.

زلیم­خان یعقوب کتابهای متعددی از اشعارش را منتشر کرده و تمام اشعار خودش و اشعار مهم و زیبای همه شاعران آذربایجان– از قدیم و جدید- را از حفظ می خواند! برای همین به او «شاعر سینه ­دفتر» می­گویند. زبانی ساده و اشعاری بسیار پر احساس دارد و شعرهای زیادی از او را عاشیقهای آذربایجان در ایران و آذربایجان و ترکیه و گرجستان و داغستان با ساز و آواز می­خوانند. از این نظر او واقعاً یک شاعر مردمی است. یکی دو بیت از منظومه جدیدش با عنوان «شوشا شکسته­ سی» برای ما خواند که در باب اراضی اشغالی آذربایجان توسط ارمنستان سروده. یادی از استاد شهریار هم کرد و اظهار ارادت؛ در باب آشنایی شهریار با موسیقی هم جملاتی گفت.

زلیم­خان چند دوره نماینده مجلس ملی آذربایجان بوده و در 50 سالگی ­اش جشن بزرگداشتی از سوی دولت و با حضور سه ساعته شخص رئیس جمهور حیدر علی­ یف برپا گردید که من در آن سالها – ظاهراً سال 1998 – در نخجوان بودم و برنامه­ اش را از پخش مستقیم تلویزیون باکو تماشا می­کردم.

این شاعر شناخته شده، کتاب منظوم «پیغمبر»ش را در موضوعات مربوط به زندگی و سیره و گفتار پیامبر اکرم (ص) سروده و خیلی زیبا در قطع وزیری چاپ کرده (2009) که به هر کدام از ما یک نسخه امضا کرد. کتاب ارزشمندی است و نشان می دهد که شاعر مطالعه ای گسترده در تاریخ حیات پیغمبر و نیز قرآن داشته که توانسته این اثر را بسراید.

زلیم­خان می گفت: «شاعر باید مردمی باشد و تربیت مردمی داشته باشد. شاعر نباید ادعا کند که من شاعرم، بلکه رفتار و کلام و اندیشه و دفتر و قلم او هستند که نشان می دهند او شاعر است.»

ادامه دارد

 منبع: دوهفته نامه دنیز، شماره 37 مورخ 92/5/30

 


92/6/9::: 10:8 ع
نظر()
  

بر سر مزار حاج علی اکرام

 

چهارشنبه 29 خرداد 1392 - باکو، نارداران، آرامگاه عمومی امامزاده «رحیمه خاتون»

 با دوستانم حاج مصطفی مایل اوغلو، اکبر حمیدی علیار و مجتبی قربانی، مزار امامزاده رحیمه خاتون را زیارت کردیم و فاتحه ای نثار روح مرحوم حاج علی اکرام  علی یف رهبر جنبش اسلامی آذربایجان و ارواح اهل قبور و روح دوست شهیدم کربلای انتقام که در انفجارهای تروریستی کربلا به شهادت رسید.

 

  

 

 

 

منبع: سایت دنیزنیوز  www.daniznews.ir


92/4/28::: 8:51 ع
نظر()
  
   1   2   3   4   5      >