سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکه از سخن چین پیروی کند، دوست را ازدست می دهد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :115
بازدید دیروز :64
کل بازدید :2865957
تعداد کل یاداشته ها : 881
102/12/29
7:0 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

آشنایی با شخصیت مبارز و مجاهد حاج علی اکرام علی اف

رهبر جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان


به مناسبت 26 اسفند، چهارمین سالگرد خاموشی حاج علی اکرام

اشاره: این مقاله چند روز پس از وفات مرحوم حاج علی اکرام نگارش یافت و در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر گردید که اینک در سالروز وفات آن فقید ارجمند بازنشر می یابد:

نویسنده و محقق معاصر مصطفی قلیزاده علیار نخستین نویسنده زندگی و خاطرات حاج علی اکرام رهبر جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان است که تاکنون علاوه بر چاپ و انتشار مقالات و مصاحبه‌های متعددی از زندگی و مبارزات آن مجاهد فقید اسلام، دو کتاب مسقل نیز تحت عنوان، "خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان" (مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، 1385) و "نامه‌هایی از زندان" (ارومیه، اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، 1389) در زمان خود شادروان حاج علی اکرام و با نظارت و مشارکت او ترجمه، تألیف و در ایران منتشر کرده است.
وی اخیراً در پی وفات آن مبارز مسلمان (26 اسفند 89)، مختصری از زندگی نامه، اندیشه‌ها و منش عملی وی را به نگارش در آورده که ملاحظه می‌کنید:

تولد و تربیت
مسلمان مبارز و رهبر مجاهد جنبش اسلامی معاصر جمهوری آذربایجان، حاج علی اکرام علی یِف فرزند اسماعیل، در پنجم آوریل1940(16 فروردین 1319) در شهرک "نارداران" - 25 کیلومتری باکو- به دنیا آمد. خانواده او به دلیل گرایش مذهبی، ملتزم به آداب و رسوم سنّتی و تربیت دینی بودند. آنان علی‌رغم ترویج رسمی اصول نظام آموزشی در مدارس و نشر اندیشه های مادی در جمهوریهای شوروی و تربیت نسل های جوان به شیوه مارکسیستها، فرزندان خود را تحت تربیت خانوادگی و دینی بزرگ می کردند. حاج علی اکرام و پنج برادر و چهار خواهرش در آن محیط اجتماعی و در داخل چنین خانواده مذهبی پرورده شدند و نشو و نمو یافتند.
پدرش اسماعیل مردی دیندار، غیرتمند و زحمتکش بود و روزی خود و خانواده اش را از حاصل دسترنج خویش تأمین می کرد. او علاوه بر کار و تلاش، با ادبیات کلاسیک آذربایجان و آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مسلمان آن و با قرآن و معارف دینی نیز آشنایی داشت.
حاج علی اکرام در خاطره ای از دوران جوانی خود، در بیان میزان دینداری و غیرت دینی پدرش می گوید:
"می خواستند مرا به خدمت سربازی ببرند، امّا پدرم اسماعیل با استفاده از نفوذ و پول خویش، بالاخره نگذاشت به نظام وظیفه عمومی بروم و وارد خدمت در ارتش سرخ شوروی شوم. وقتی از او پرسیدم: چرا اینقدر پول حلالت را به جیب این خدانشناسان می ریزی و نمی گذاری من بروم خدمت سربازی ام را بگذرانم و برگردم؟! گفت: "اگر وارد ارتش سرخ شوی، دیگر آدم نمی شوی! چون وادارت می کنند که گوشت خوک بخوری، و چون گوشت خوک از گلویت پایین رفت، نور ایمان در دلت خاموش می شود و دیگر آدم نمی شوی!.. ".
مادرش "حُسنیه" زنی متدین، بردبار و شایسته بود. در فضیلت او همین بس که در آن شرایط سخت اجتماعی جماهیر شوروی در دهه‌های سی و چهل، که حتّی سایه اهل ایمان را نیز همه جا با تیر می زدند، توانست ده فرزند شایسته و دیندار را تربیت و بزرگ کند.
حاج علی اکرام می‌گوید: "پدر و مادرم در تربیت فرزندانشان بسیار حساس بودند و حتّی در جوانی هم آنها را به حال خود رها نمی کردند. آنان سعی داشتند به شیوة تعالیم اهل بیت(ع)، فرزندان خود را تربیت و از آنها همواره مراقبت نمایند. "
فرزند بزرگ این خانواده "حاج مایل علی یف" (1378- 1314) شاعر برجسته اهل بیت(ع) و ادیب مشهور آذربایجان بود. حاج علی اکرام سوّمین برادر از شش پسر اسماعیل، تحصیلات خود را در رشتة تربیت بدنی در باکو به اتمام رساند، امّا وارد شغل دولتی نشد و به کار زراعت و پرورش گل پرداخت.

آشنایی با نام امام خمینی
حاج علی اکرام از حدود سال 1975(1354ش) از زبان یک دانشجوی شیعی مذهب و ترک زبان یمنی که در باکو تحصیل می کرد، نام امام خمینی(ره) را شنید و به اجمال با مبارزات ایشان و تبعید شدنش به نجف، آشنا گردید. در ایام اوج گیری مبارزات مردمی در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام در سال 1357، حاج علی اکرام، از طریق رادیو تبریز تمام حوادث و وقایع و اخبار انقلاب را پیگیری می کرد و گاه از رسانه‌های مسکو مسائلی را می شنید. جذابیت شخصیت امام خمینی و شور انقلاب اسلامی، او را سخت تحت تأثیر قرار داد و مثل هزاران مسلمان آزاده و غیور جهان، او نیز دل به عشق امام داد و به طرفداران انقلاب اسلامی در خارج از ایران پیوست. وی در داخل قلمرو حاکمیت شوروی و در زادگاهش نارداران، هسته طرفداران انقلاب اسلامی و حلقه مقلدان امام خمینی را تشکیل داد و رهبری کرد و فعالیت خود را در آشنا کردن مردم آذربایجان با انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی، بازگشت به هویت اصیل اسلامی- شیعی کشور و ملت جمهوری آذربایجان، نشر معارف دینی و قرآنی، برپایی مخفیانه مجالسی در بزرگداشت شهدای انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی و... گسترش داد.
همین فعّالیتهای او با انگیزه دینی و اعتقادی، روز به روز دامن گستر شد و مردم را در مناطق مختلف آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان مجذوب خود ساخت. بدین گونه در هر گوشه و کناری بویژه نارداران و باکو، جماعتی انبوه همگام با علی اکرام، حرکتی برای بازیابی هویت خویش آغاز کردند. در این میان سازمان امنیت شوروی(ک. گ. ب) نیز که متوجه قضایا شده بود، حاج علی اکرام را به دقت تحت نظارت و کنترل گرفت و از ترس اینکه مبادا به ایران بگریزد، او را از نزدیک شدن به مناطق جنوبی آذربایجان(مرز شمالی ایران) منع می کرد.
او نیز همواره در آرزوی سفر به ایران و دیدن امام خمینی به سر می برد. امّا این دیدار و زیارت در زمان حیات امام میسر نشد. چند ماه پس از وفات امام در سال 1368، هیئتی از آذربایجان از طریق مسکو برای نخستین بار به سفر زیارتی خارج از شوروی رفت که حاج علی اکرام نیز در ترکیب آن بود. هیئت زیارتی آذربایجان شوروی، پس از زیارت عتبات عالیات در عراق و حرم حضرت حضرت زینب(س) در سوریه، به ایران آمد و به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم نیز نایل گردید و مقبره امام خمینی(ره) را در تهران زیارت کرد.
در حادثه زلزله گیلان به سال1369، حاج علی اکرام جزو نمایندگان کمک رسانی شوروی بود که از مسکو به ایران آمد و در این سفر، یک رحل بزرگ چوبی رمزدار و زیبای قرآن را که چند قرن قدمت دارد، با خود آورد و به حرم امام خمینی اهداء کرد که هنوز هم این اثر هنری ارزشمند بر روی قبر امام قرار دارد. او سالها پیش در زمان حیات امام خمینی نذر کرده بود که اگر به ایران برود و امام را ببیند، این رحل قرآن را به ایشان اهدا خواهد کرد، اما...
از آن پس سرنوشت او نیز همچون دیگر شیفتگان امام و انقلاب اسلامی در جهان (لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان، مصر و اقصی نقاط دنیا) رقم خورد و در کشورش دل به آرمان رهایی بخش امام خمینی و رهبری آیت‌الله خامنه‌ای داد و در این راه جهاد و پایداری کرد، تا آخر عمر در این عرصه عاشقانه استقامت ورزید و "هواداران کویش را چو جان خویشتن" عزیز داشت. تمام زندگی و مبارزات او این مدعا را ثابت می‌کند (نگاه کنید: خاطرات حاج علی اکرام، پیشین؛ "نامه هایی از زندان" با ترجمه مصطفی قلیزاده علیار، از انتشارات یاز، ارومیه با حمایت اداره کل تبلیغات اسلامی آذربایجان غربی، 1389)

تأسیس حزب اسلامی آذربایجان و گسترش مبارزه
با فروپاشی شوروی، آذربایجان در سال1991 (1370 ش) اعلام استقلال کرد. حاج علی اکرام با تأسیس رسمی "حزب اسلامی آذربایجان"(A. I. P) فعالیت دینی- اجتماعی خود را در نقاط مختلف آذربایجان گسترش داد. از بُعد فعالیت سیاسی و اجتماعی حزب اسلامی، می‌توان به مخالفت این حزب با نفوذ غرب زدگی و اشاعه فرهنگ اروپایی و حضور تدریجی دولت‌های استکباری غرب به سرکردگی آمریکا و دلّالی اسرائیل در آذربایجان اشاره کرد. موضع گیری تند حزب اسلامی آذربایجان به رهبری حاج علی اکرام در مقابله با حضور آمریکا و رژیم صهیونیستی در باکو، آنقدر چشمگیر و در میان مردم تأثیرگذار بود که هیئت حاکمه غرب گرای باکو به رهبری حیدر علی یف، ابراز ناخرسندی کرد و در پی آن، فعالیت حزب اسلامی ممنوع و حاج علی اکرام به عنوان دبیرکل حزب و به جرم طرفداری از انقلاب اسلامی ایران و ترویج ارزشهای دینی در آذربایجان، به همراه دو تن دیگر از اعضای شورای مرکزی آن(حاج نوری و مرحوم حاج واقف) در سال 1996 (1375 ش) دستگیر، محاکمه و به حبس محکوم شدند، حاج علی اکرام به یازده سال و دو نفر دیگر هرکدام به ده سال. امّا سه سال بعد آزاد گشتند در حالی که سلامت جسمی حاج علی اکرام بر اثر شکنجه و فشارهای شدید جسمی و روحی، دچار آسیب و بیماریهای غیر قابل علاج شده بود که تا پایان عمرش با این بیماری و ضعف و ناراحتی سوخت و ساخت.
در سال 81 مردم نارداران دست به قیام بر ضد سیاستهای نادرست حیدر علی یف زدند. حاج علی اکرام که هنوز آثار آسیب و شکنجه زندان را بعد از گذشت دوسال بر روح و جسم خود داشت و به سختی تحمل می‌کرد، باز هم به اتهام تحریک مردم به قیام، خرداد همان سال دستگیر شد و حدود هیجده ماه در حبس ماند. در این حبس روشنایی چشمهایش را تا حدّ زیادی از دست داد. زیرا در زندان مانع معالجه و مداوای بیماری قند او شدند و نگذاشتند مورد معالجه قرار گیرد. در نتیجه، بیماری قند در جسمش افزایش یافت و به چشمهایش آسیب اساسی رساند به طوری که دیگر حتی پس از عمل جراحی نیز بهبود نیافت.
بی شک حاج علی اکرام رهبر جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان نقش تأثیرگذاری در احیای هویت اسلامی کشورش داشت و مجاهدتهای او هرگز در تاریخ فراموش نخواهد شد. ناگفته نماند که در قرن بیستم میلادی دو حرکت انقلابی با انگیزه و هدف دینی و شیعی در جمهوری آذربایجان اتفاق افتاده: نخست جنبش اسلامی دهه 20 (از 1920 تا 1931) به رهبری عالم مجاهد و مجتهد شهید آیت الله شیخ عبدالغنی بادکوبه ای و با تأسیس "جمعیت دعوت الهی" توسط او بود که با شهادت شیخ به دست عوامل استالین در سال 1931(1310 ش.)، این جنبش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اسلامی نیز سرکوب شد.
دومین جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان با حرکت اسلامگرایان این کشور به رهبری حاج علی اکرام علی یف در شهرک نارداران و شهر تاریخی باکو، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تحت تأثیر آن پدید آمد و با تأسیس و آغاز به فعالیت حزب اسلامی که دبیرکل آن خود حاج علی اکرام بود، به اوج خود رسید، امّا با دستگیری و زندانی شدن رهبران جنبش، از نفس افتاد و برچیده شد.
هنوز از آغاز، انجام، تأثیر اجتماعی و نتایج تاریخی این دو جنبش اسلامی، اطلاعات تاریخی کافی، علمی و پژوهشی در ایران انتشار نیافته است. امید است اندیشمندان غیرتمند از اهل قلم و آگاهی بار این مسئولیت را به منزل برسانند.

استوار بر سر پیمان نخستین خود
اکنون حاج علی اکرام در اغلب کشورهای اسلامی و حتی در ممالک غربی از چهره های مبارز و شخصیت های اسلامی برجسته و شناخته شده به شمار می رود. او به عنوان یک مسلمان غیرتمند و آگاه همچنانکه در برابر اشغال نظامی بخشی از اراضی کشورش آذربایجان توسط همسایه غربی اش ارمنستان، ساکت نبوده و همواره به آن اعتراض داشته و حتّی در اوایل اشغال به مدافعان کشورش کمک می کرد، در برابر سرنوشت تلخ دیگر ملت های مسلمان نیز بی تفاوت ننشسته است. او در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اشغال فلسطین توسط صهیونیست های غاصب، تجاوز اسرائیل به خاک لبنان، فاجعه غزّه و... نیز ساکت نبوده و به تجاوزگران اعتراض داشته، همواره در برابر مسلمانان مظلوم جهان احساس مسئولیت داشته است. از نخستین سالهایی که آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی(ره) به عنوان روز جهانی قدس و رمز آزادی فلسطین اعلام شد و شوروی هنوز در اوج قدرت بود، حاج علی اکرام در نارداران و باکو متناسب با شرایط اجتماعی آن روز، با همان تعداد محدود افراد متعهد از مقلدان امام در آن دیار، مراسم این روز تاریخی را برپا می داشت و هنوز هم به همت او مراسم روز قدس هرساله همزمان با دیگر ممالک اسلامی در جمهوری آذربایجان به دفاع از سرزمین اسلامی فلسطین و حقوق صاحبان اصلی آن و در محکومیّت رژیم غاصب صهیونیستی اسرائیل، با شور و هیجان تمام برپا می شود و خود او روز جمعه آخر ماه مبارک رمضان هر سال با وجود بیماری، از خانه اش بیرون می‌آمد و در میدان امام حسین(ع) نارداران در ابتدای صف راهپیمایان قرار می‌گرفت در حالی که کفن پوش بود!
حاج علی اکرام از سال 82 از مسؤلیت دبیر کلی حزب اسلامی کنار رفت وآن را به جوان ترها سپرد، اما تا آخر عمر لیدر و رهبر حرکت اسلامی آذربایجان بود و با هوشیاری و شجاعت و ایمان محکم به اسلام و انقلاب اسلامی ایران و رهبری ولایت محور آن، در راهی که انتخاب کرده بود، استوار ماند. وی در فروردین 1389 به مناسبت مراسم 70 سالگی‌اش در باکو، طی مصاحبه‌ای با روزنامه اسلامگرای "نبض" صریحاً اعلام کرد که راه من از اول راه امام خمینی بوده ومقلد آیت‌الله خامنه‌ای هستم!

ویژگی‌های انسانی
حاج علی اکرام انسانی مهربان، شجاع، شکیبا، سخاوتمند، بی‌ریا، صادق و غیور و غیرت دینی و شور انقلابی‌اش در مقیاسی وسیع و جهانی مثال زدنی بود. حافظه‌ای قوی داشت سرشار از هزاران بیت شعر ناب و تأثیرگذار در موضوعات مختلف به ویژه اشعار طنز و مذهبی و تمثیلات لطیف و دلنشین و آیات و روایات دینی بسیاری که بجا و به موقع از آنها استفاده می‌کرد. از این لحاظ مردی بسیار خوش مشرب و شوخ طبع بود و هرگز کسی از هم نشینی با او خسته نمی‌شد و حتی در ایام سخت بیماری‌اش نیز ملاقات کنندگانش با روحیه‌ای شاداب از محضرش بر می‌خاستند. گریه و خنده‌اش همدم و متقارن بود، در مسائل حساس مثل ذکر مصائب اهل بیت (ع)، مظلومیت ملتش، ستم بر امت اسلامی و... خیلی زود متأثر می‌شد و می‌گریست و در این مواقع گریه‌اش بی‌اختیار بود.
همچنین رعایت انصاف، آداب دانی و معرفت انسانی از خصوصیات این مرد مؤمن بود. ذوق شعری و سخنوری او را هم نباید از یاد برد. از موهبت طلاقت لسان، فصاحت بیان، حاضر جوابی و صراحت لهجه بهره وافی داشت.

پرتوی از اندیشه‌ها
از نظر حاج علی اکرام هویت تاریخی جمهوری آذربایجان بر پایه اسلام و تشیع استوار بوده و در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی قرار داشته که حکومت روسیه تزاری و ترکان قاجاری ایران طی قراردادهای گلستان و ترکمن چای در ترکیب اراضی وسیعی از قفقاز مثل ارمنستان و دربند و گرجستان، از پیکر ایران بزرگ جدا ساخته‌اند.
این مرد غیرتمند و دیندار با علمای اسلام بیشتر از دیگر اقشار مردم روابط دوستانه داشت، چون بر این باور راستین بود که حفظ اسلام و عظمت مسلمانان فقط در گرو جهاد علمی و سیاسی و فعالیتهای اجتماعی عالمان دینی بوده است. او از دلداگان عالمان بزرگ و مجاهدی مثل شهید شیخ عبدالغنی بادکوبه‌ای و امام خمینی بود و انقلاب اسلامی را طلیعه و زمینه ساز انقلاب جهانی مهدی موعود (عج) می‌دانست، برای همین تا آخر عمر به انقلاب بزرگ اسلامی ایران و رهبری آن عشق می‌ورزید و از حریم و ارزشهای آن با اعتقادی راسخ دفاع می‌کرد و از ملامت کنندگان و زورگویان و اهل بهتان نمی‌هراسید.

خاطرات حاج علی اکرام
دو کتاب در باره زندگی و مبارزات حاج علی اکرام در زمان حیاتش در ایران منتشر شد، اولی کتاب "خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان" به قلم عبدالحسین شهیدی ارسباران است که در سال 1385 از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، در تهران چاپ و منتشر گردید. این کتاب ارزشمند مشتمل بر خاطرات بسیار شیرین، خواندنی و تاریخی حاج علی اکرام در دوره های مختلف عمرش بویژه دوران مبارزاتی و سالهای زندانی شدن اوست و برگ پرافتخار و درخشانی از تأثیر انقلاب اسلامی در خارج از مرزهای ایران را تشکیل می دهد. این کتاب بی گمان از کتب تاریخی ماندگار و تأثیرگذار و نخستین منبع در این عرصه است و خواهد بود. این کتاب که نخستین منبع چاپی در موضوع زندگی حاج علی اکرام وجنبش اسلامی آذربایجان است، بلافاصله پس از انتشار، از سوی اهل قلم و تاریخ و پژوهش و تاریخ نگاران جنبش‌های اسلامی معاصر جهان اسلام و عموم خوانندگان ایرانی و آذربایجانی مورد استقبال قرار گرفت و برخی نشریات ایرانی متن آن را بصورت پیاپی و پاورقی، به تدریج تجدید چاپ کردند.
ناگفته نماند که پس از انتشار کتاب خاطرات حاج علی اکرام، وی سفری به برخی شهرهای مهم ایران از جمله قم، تهران، تبریز، ارومیه، اردبیل، کاشان، مشهد مقدس داشت و در شهر ارومیه، در اجتماع علمای شهر، روز 29 دی ماه 1385 از زحمات و مجاهدتهای دینی وی تجلیل به عمل آمد.

نامه هایی از زندان
کتاب دوم "نامه هایی از زندان" حاوی 30 نامه، 20 یادداشت در خصوص استخاره با قرآن و یک نوشته کوتاه در بار? پیامبران از حاج علی اکرام است که در زندان نوشته است. نامه ها در دو بخش جداگانه مربوط به زندان دوره نخست (1378 - 1375) و دوره دوم (1382 - 1381) است که به ترتیب، بخش های اوّل و دوّم کتاب را تشکیل می دهد. بخش سوم شامل یادداشتهای استخاره ای حاج علی اکرام می شود که یادگار انس و الفت او با قرآن در زندان دوره اول است. به یقین این نامه ها و یادداشتها تکمیل کننده کتاب "خاطرات حاج علی اکرام" است. نامه ها اوراقی پراکنده امّا ماندگار از "ادبیات زندان" و حبسیّات یک مبارز حق طلب و مسلمان مجاهد است که به جرم دفاع از ارزشهای دینی و معنوی ملّت و کشورش، به زندان افتاده، متهم به اتهامات واهی شده و این نامه ها و یادداشتها را از پشت میله های آهنین زندان دشمنان اسلام و ستمگران حاکم بر آذربایجان نوشته است. برخی از نامه ها متضمن احوال شخصی و خانوادگی امّا دارای ارزش اجتماعی و اخلاقی برای عموم مردم است. برخی دیگر هم ارزش و اهمیت تاریخی، سیاسی و ملّی دارد. امّا در تمام آنها ایمان به خدا و اندیشه توحیدی و آرمان دینی، اجتماعی و اعتقادی نویسنده موج می زند و نشان می دهد که او زندانی اعتقادی است نه سیاسی؛ و بیانگر این واقعیت آشکار است که او همه چیز را برای ارتقای معنوی مردمش و تحقق آرمانهای الهی خود در اجتماع می خواهد و از رنگ سیاسی و سیاست بازی مرسوم اهل دنیا به دور است. این "حبس نامه ها" و یادداشت ها را می توان نمونه هایی عالی و درخشان از ادبیات پایداری و مقاومت ملّت های مسلمان در تاریخ به شمار آورد.
لحن نامه ها بویژه نامه هایی که به خانواده و فرزندانش نوشته، نصیحت آمیز و امیدوار کننده و گاه با عبارات طنزآمیز و بذله گویی همراه است. او سعی داشته از طریق این نامه ها جای خالی خود را به عنوان پدر خانواده در کنار همسر و فرزندانش با سخنان ملاطفت آمیز پدرانه پر کند. از محتوای نامه ها می توان دریافت که حاج علی اکرام در هیچ شرایطی از زندان و شکنجه نا امید نیست و هرچه فشار روحی و جسمی و بیماری و مشکلاتش در زندان بیشتر می شد، امیدواری اش نسبت به فضل خداوند افزون تر می گشت، برای همین اثری از افسردگی روحی و یأس در کلامش مشاهده نمی شود.
حاج علی اکرام در نامه هایش خانواده، فرزندان، دوستان و همفکرانش را به بردباری سفارش می کند و به صراحت می‌گوید که ما در این مبارزه وظیفه شرعی خود را در برابر خداوند و در قبال مردم و سرنوشت کشورمان و در برابر مسؤلبت خویش نسبت به همه مسلمانان جهان انجام می دهیم، امّا نتیجه مبارزه بسته به مشیت خداست، باید در این امتحان صبور و شکیبا باشیم.
از دیگر خصوصیات نامه ها، محتوای قرآنی و دینی آن است. او مراسم ایّام میلاد و وفات شخصیتها و رهبران دینی را در زندان برپا می داشت و به دوستان خود در خارج هم سفارش می‌کرد که مراسم خاص این ایّام را هرچه با شکوهتر برگزار کنند. همچنین آداب و شعائر ویژه ماه مبارک رمضان و ماههای محرم و صفر و رجب و شعبان را بیشتر مورد توجه قرار می داد. این حقایق به صراحت در نامه های او بیان شده است.
متن نامه ها با الفبای کریل و به خط خود حاج علی اکرام نوشته شده، تعدادی هم در زندان دوم به خط شخص دیگری و به امضای اوست، زیرا در زندان دوّم چشمهایش بشدت ضعیف شده بود. به هم بندهایش املا می کرد و خود امضا می گذاشت.
نامه ها و یادداشتها نزد خانواده اش نگهداری می شد که پس از انتشار کتاب خاطرات او، دوستانه در اختیار مترجم (مصطفی قلیزاده علیار) قرار دادند و با کمک یکی از فرزندانش بازخوانی و ترجمه شد.

مرگی به رنگ شهادت
حاج علی اکرام سلسله جنبان خیزش اسلامی معاصر آذربایجان، ساعت 5 بعد از ظهر روز پنجشنبه 26 اسفند 1389 برابر با 17 مارس 2011، در منزل شخصی خود در نارداران ِ باکو بر اثر بیماری قند و ریه پس از 40 سال جهاد در راه ترویج اسلام و زندگی به رنگ خدا (صبغه الله)، در 71 سالگی‌دار فانی را وداع گفت و روز جمعه در کنار تربت "امام زاده رحیمه خاتون" در نارداران به خاک سپرده شد. رحمه‌الله علیه. اما نکته‌ای را نباید از نظر دور داشت و آن اینکه مرگ حاج علی اکرام نوعی شهادت تدریجی در اثر شکنجه‌های دشمنان اسلام بود. با این توضیح که حاج علی اکرام حدود شش سال در زندانهای مخوف باکو متحمل سخت‌ترین شکنجه‌ها شد و جسم و جانش صدمات غیر قابل جبرانی برداشت و تا آخر عمرش نیز مدام از این بیماری‌های ناشی از زندان حیدر علی یف رنج می‌برد و می‌نالید، گرچه خم به ابرو هم نمی‌آورد و با روحیه‌ای شاداب که از علایم ایمان قوی او بود، زیست، ولی بیماری‌های ناشی از شکنجه‌های وحشیانه عوامل شکنجه گر زندان، جسم این مجاهد نستوه را آزار داد و آزار داد و آزار داد... تا اینکه در اثر این دردهای فرساینده، جان سپرد.
گفتنی است از حاج علی اکرام پنج فرزند به یادگار مانده است یک پسر به نام حاج حسین و چهار دختر. راه حاج علی اکرام که به تعبیر خود او راه امام خمینی بود، بی‌شک در آذربایجان مستدام خواهد بود و آیندگان او و مجاهدتهایش را بهتر و بیشتر خواهند شناخت. حاج علی اکرام به حق مرد خدا، مجاهد راه اسلام و قهرمان ملّی آذربایجان بود، هر چند این لقب آخری خیلی دیر به او داده شود!...
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما.
رحمت خدا و سلام فرشتگان و درود اولیاءالله و نظر لطف اهل بیت پیامبر (ص) بر او باد تا ابد.

منبع: / روزنامه / جمهوری اسلامی 1390/2/7

تاریخ انتشار در سایت: 19 اردیبهشت 1390











92/12/26::: 10:12 ع
نظر()
  

عکس های یادگاری از مرحوم حاج  علی اکرام اف رهبر جنبش اسلامی آذربایجان با دوستان و اعضای خانواده و بعضی از اشخاص شاخص و مشهور تاریخی، منتشر شده و قابل مشاهده در سایت دنیزنیوز www.daniznew.ir


  

جنبش بیداری اسلامی در آذربایجان شعله ور می شود

مجتبی قربانی

چندی پیش مردم مسلمان و غیرتمند آذربایجان همزمان با سایر ملل مسلمان جهان خشم مقدس خود را در اعتراض به ساخت فیلم موهن آمریکایی- اسرائیلی در اهانت به ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) با تظاهراتی حماسی در باکو اعلام نمودند هر چند در آن حرکت مقدس مردمی، پلیس دولت وابسته به آمریکا و رژیم صهیونیست علی یف از ادامه تظاهرات و گسترش خیزش توده های مسلمان آذری جلوگیری کردند.

اما حرکت خودجوش مردمی روز جمعه 5 اکتبر در باکو به حمایت از ارزشهای دینی و ملی به ویژه حجاب اسلامی و پوشش تاریخی زن مسلمان آذری، نشان داد که مردم غیرتمند آذربایجان هر لحظه برای پاسداری از ارزشهای معنوی آماده قیام هستند. نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان با همگامی پلیس سرکوبگر رژیم علی یف، روز جمعه تظاهرات مردمی را که در اعتراض به ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس دخترانه این کشور، در باکو برگزار شده بود، پراکنده و مسلمانان تظاهرات کننده را با ضرب و شتم و زور سرکوب کردند.

صدها نفر از تظاهرکنندگان در آن روز در نزدیکی ساختمان وزارت آموزش و پرورش این کشور تجمع کردند و شعار "الله اکبر" سر دادند، همچنین مسلمانان معترض به قانون ضد حجاب که در مدارس اعمال می شود، "مصیر مردان اف" وزیر آموزش و پروش را را کافر نامیدند و خواستار استعفای این وزیر ضد دین شدند.

بر پایه همین گزارش ها برخی از شرکت کنندگان در این تظاهرات که سرکوب بی رحمانه پلیس باتوم به دست حکومت را دیدند، به سوی ماموران پلیس سنگ پرتاب کردند. گزارشها حاکی است بیش از 70 نفر از تظاهرکنندگان در این تظاهرات و درگیری خونین با پلیس مسلح باکو بازداشت شده اند. گفتنی است در تظاهرات جمعه خونین باکو، هیچ یک از گروه های سیاسی و احزاب مخالف دولت علی یف شرکت نداشته اند، حتی معاون حزب اسلامی آذربایجان هم اعلام کرده که ما در راه اندازی این حرکت مردمی خودجوش هیچ نقشی نداشتیم، فقط مردم عادی در این اعتراض دینی و ملی حضوری خشمگین داشته اند.

در ماه‏های اخیر چندین تظاهرات از سوی مردم جمهوری آذربایجان به شکل مردمی در اعتراض به ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس این کشور برگزار شده است. وزیر آموزش و پرورش جمهوری آذربایجان از اجرای این قانون که از سال 2009 به اجرا در آمده، دفاع کرده و در توجیه این دفاع خود نیز می‏گوید: جمهوری آذربایجان، جمهوری لاییک است؛ درنتیجه در مدارس آن نیز نباید نشانه‏ای ازمذهب وجود داشته باشد.

این ادعای وزیر آموزش و پرورش جمهوری آذربایجان در حالی است که 98 درصد مردم آن کشور را مسلمانان تشکیل می‌دهند و و بیش از 93 در صد آن هم مسلمانان شیعه هستند، اما در مقابل این اکثریت مسلمان که در انجام فرایض و مناسک دینی خود با ممنوعیت ها و محدودیت های بسیاری از سوی دولت علی یف مواجه شده اند، اقلیت مذهبی یهودیان آذربایجان با داشتن ده‌ها موسسه، آزادانه در این سرزمین مسلمانان فعالیت می‌کنند.

از دو سال پیش بسیاری از روحانیون و مبارزان اسلامی آذربایجان از جمله دکتر موسم صمداف دبیر کل حزب اسلامی آذربایجان در جریان اعتراض به تصویب و اجرای قانون منع حجاب در این کشور دستگیر و زندانی شده اند و مجاهد مؤمن مرحوم حاج واقف عبد الله اف معاون حزب اسلامی آن کشور از جمله دستگیر شدگان بود که در تیر ماه سال جاری در زندان علی یف به شهادت رسید.

بسیاری از نویسندگان و روزنامه نگاران و تحلیل گران مستقل آذربایجان در مطبوعات و سایت های خود، اعتراض مسلمانان آذری را اقدامی منطقی، دینی و انسانی در دفاع از حقوق شهروندی خود قلمداد کرده، اقدام وحشیانه پلیس دولت الهام علی یف در سرکوب بی رحمانه این حرکت مردمی را نقض قانون ملی و پایمال کردن حقوق معنوی و ملی مردم آذربایجان نامیده اند. جالب اینکه در برخی از تحلیل های سیاسی در آذربایجان، اطراف ساختمان وزارت آموزش و پرورش در باکو به میدان "التحریر" قاهره مصر در دو سال پیش تشبیه شده بود که مردم خشمگین آذربایجان علیه قوانین ضد دینی و ضد ملی دولت علی یف در آن تجمع کرده بودند!

بر این اساس بسیاری از تحلیل گران معتقدند که به زودی اعتراضات سیاسی و گسترده مردمی برای براندازی حکومت موروثی خاندان حیدر علی یف سراسر آذربایجان را خواهد گرفت و این احتمال با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2013 بیشتر است. از طرفی اعتراض مردمی روزهای اخیر به حمایت از یک اصل بنیادین اسلامی یعنی حجاب، گسترش خیزش اسلامی در نتیجه بیداری اسلامی در آذربایجان را نوید می دهد. اینک عطر شکوفا شدن درخت پر شاخ و برگ بیداری اسلامی مشام همگان را در آذربایجان می نوازد؛ قطعا تمام انقلابهای مردمی اینگونه آغاز می شوند و دنیا شاهد انقلاب مصر و لیبی و یمن و تونس بود که اینگونه آغاز شد و بعد از مدتی کوتاه به سرنگونی رژیم های استبدادی آن کشورها منتهی گردید.

بارقه های درخشان جنبش اسلامی مردم جمهوری آذربایجان که از 30 سال پیش به رهبری مرحوم حاج علی اکرام ناردارانی و تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران و اندیشه های امام خمینی، در آن جمهوری مسلمان نشین شوروی سابق آغاز شده و فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشته، در یک سال اخیر وتحت تأثیر جنبش بیداری اسلامی بیش از پیش تلؤلؤ کرده و بی شک به زودی دنیا شاهد شعله ور شدن آن خواهد بود و هرگز سرکوب این حرکتهای مردمی توسط پلیس دولت وابسته به آمریکا و اسرائیل، نمی تواند آن آتش مقدس مردمی را خاموش نماید، این آتش خشم مردم آذربایجان بی شک هیمنه تمام جنایتکاران و عوامل آنان را به زودی خواهد گرفت و آن روز نزدیک است.

منبع: دوهفته نامه دنیز، شماره 23 مورخ 22/7/91 ؛ روزنامه آراز آذربایجان مورخ سه شنبه 24/7/91 


  

شیخ عبدالغنی باد کوبه ای

پیشاهنگ جنبش اسلامی در جمهوری آذربایجان

(چکیده یک مقاله بلند تحقیقی)

          مصطفی قلیزاده علیار

 نقش تبلیغی، جهادی و تاریخی علمای اسلام در ممالک مسلمان شوروی سابق ، هنوز بطور شایسته و موشکافانه مورد پژوهش قرار نگرفته و حقایق پیدا و پنهان این برهه خطیر تاریخی ناشناخته مانده است. بی گمان در کشورهای مسلمان اتحاد جماهیر شوروی مثل آذربایجان، داغستان ، تاجیکستان، ترکمنستان، تاتارستان و ... عالمان دینی در برابر هجوم کمونیسم و لنینیسم و حاکمیت استبدادی استالین در دهه های 30-1920 بی تفاوت و ساکت ننشستند و به یقین آنان بنا به اقتضای وظیفه شرعی خود، نمی توانستند نظام ضد خدایی کمونیسم را بپذیرند و یا به سادگی موضعی انفعالی داشته باشند . در آن سالها علمای اسلام سه راه بیشتر در پیش رو نداشتند:

1-      سکوت تلخ و انزوای غریبانه.

2-      مهاجرت به ممالک اسلامی آزاد مثل ایران ،عراق و ...

3-      ایستادگی در برابر نظام جدید ضد دینی و دفاع از هویت دینی و تاریخی مردم و کشورشان و تحمل زندان و شکنجه و زحمات طاقت فرسا ودر نهایت قبول شهادت و فداکاری .

 برای هر کدام از موارد فوق، نمونه های تاریخی بسیاری در تاریخ شفاهی و مکتوب جمهوری های مسلمان شوروی سابق، در بین نواحی مختلف آن کشورها هنوز هم بر سر زبانهاست. اما متاسفانه رسیدند . این بندگان صالح و علمای ربانی ، در طول هشتاد – نود سال گذشته ، الگوی دینداری و فداکاری مردم آذربایجان بوده اند و هنوز هم نام و یادشان الهام بخش قیام برای خداست. مردم آن سوی ارس، بلکه آگاهان مسلمان در همه جای جهان اسلام از شیخ عبدالغنی باد کوبه ای، شیخ حنیفه باد کوبه ای، شیخ حسین رمانایی، شیخ باقر ناردارانی، شیخ رسول ناردارانی، شیخ عبدالغفار اردوبادی، حاج میرزا مهدی نهرمی نخجوانی و .... را به احترام و تعظیم نام می برند.

آیت‌الله شیخ عبدالغنی بادکوبه‌ای از علمای مجاهد شیعی قرن چهاردهم هجری، پیشوا و پیشاهنگ جنبش اسلامی جمهوری آذربایجان در اوایل قرن بیستم میلادی بود که به عنوان نماد جهاد دینی در برابر هجوم بی امان کمونیزم روسی به دفاع از هویت اسلامی و شیعی کشورش به پا خاست، در این راه مقدس مقاومت کرد و به شهادت رسید.

شیخ از تحصیل‌کردگان نجف و کربلا و از شاگردان فاضل ایروانی و میرزا حبیب‌الله رشتی (دوتن از مراجع برجسته و فقهای بزرگ حوزه نجف)‌ بود که بعد از احراز درجه اجتهاد، به زادگاهش باکو برگشت و به‌ رتق و فتق امور امور شرعی مسلمانان و ارشاد مردم و تبلیغ دین مشغول گردید. این روحانی بزرگ دربین علمای بزرگ آذربایجان در نیمه اول سده چهاردهم هجری صاحب عالی‌ترین مقام و موقعیت و مورد توجه عموم اهالی آذربایجان و قفقاز بود و درعین حال آخرین روحانی مجتهد و بزرگ شیعی منطقه در قرن 14 هجری محسوب می‌شود. او نمایندگی مراجع تقلید نجف اشرف از جمله آخوند خراسانی،‌ میرزا محمدتقی شیرازی،‌ سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی و آیت الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی را نیز در منطقه قفقاز داشت.

از بدو ورود ارتش سرخ به آذربایجان و برقراری حاکمیت بلشویکها و تأسیس حزب کمونیست شوروی در این کشور، شیخ به ‌دفاع از اسلام و مقاومت در برابر کمونیست‌ها برخاست و مردم را هم به پایداری در قبال تهاجم سیاسی، فرهنگی و اعتقادی کمونیستی دعوت کرد و با تأسیس «جمعیت دعوت الهی»‌ توانست مبازره تشکیلاتی و منسجم تری را در مقابل مهاجمان ضد دین سر و سامان دهد. فعالیت دینی، ‌سیاسی و فرهنگی شیخ عبد الغنی و پیروانش نزدیک به ده سال طول کشید که می‌توان این دهه را نخستین سال‌های شکل گیری جنبش اسلامی - شیعی تاریخ آذربایجان نامید. در این دوران علاوه بر تهدیدات خشونت‌آمیزی که از سوی حزب کمونیست آذربایجان به ‌رهبری میرجعفر باقراف (دبیر کل حزب کمونیست آذربایجان و نماینده تام‌الاختیار استالین) متوجه شیخ و جمعیت دعوت الهی او شد، برخی از روشنفکران، نویسندگان و شاعران کمونیست آذری نیز در مطبوعات باکو، از درج هرگونه مطلب تمسخرآمیز باهدف تحقیر و استهزاء شیخ عبدالغنی مجاهد و ارادتمندان او، ابا نمی‌کردند. ولی شیخ همچنان مقاومت می کرد و مردم را هم به مقاومت و عدم قبول عقاید ضدخدایی کمونیستها فرامی خواند. تااینکه حاکمان کمونیست،‌ شیخ عبد الغنی و چند نفر از روحانیون سرشناس دیگر را دستگیر و مدتی در باکو زندانی کردند و چون نتیجه‌ای را که می خوستند،نگرفتند،‌ بالاخره این عالمان مجاهد و مقاوم را اعدام کرده و به شهادت رساندند. عمال استالین شیخ عبدالغنی بادکوبه‌ای را در سحرگاه یکی از روزهای سال 1350 هـ.ق (1310 ش/1931 م) در کنار دریای خزر و جایی دور از شهر باکو، تیرباران کرده، جنازه‌اش را به دریا افکندند. خبر شهادت مظلومانه شیخ در جهان اسلام به‌ ویژه در عراق و ایران و نخجوان و در حوزه های علمیه شیعه تأثیر حزن‌انگیزی داشت.

کتابخانه و آثار و تألیفات شیخ از جمله دیوان اشعار ترکی و فارسی‌اش در حمله مأموران دولتی غارت شد و احتمالاً از بین رفت. برخی اشعارش در کتب معاجم و تذکره‌ها و تواریخ نجف و آذربایجان به چاپ رسیده است.

منزل مسکونی شیخ عبدالغنی در باکو هرچند تغییر یافته، ولی هنوز هم باقی است. همچنین برخی از نوادگانش زنده‌اند.

 منابع مورد استفاده: شهداء الفضیله، علامه امینی؛ خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان، عبد الحسین شهیدی ارسباران، نقباءالبشر، شیخ آقابزرگ تهرانی


91/7/15::: 1:43 ص
نظر()
  

امانت

 نشریه ای رسالت مدار

(یادداشتی بر انتشار شماره 1000 هفته نامه "امانت" چاپ ارومیه، مورخ 9/5/91)

مصطفی قلیزاده علیار

آشنایی بنده با هفته نامه امانت به سالهای دور بر می گردد شاید به چهارده - پانزده سال پیش؛ آن زمانها در ارومیه نشریه بسیار اندک و انگشت شمار بود. امانت همه جا دیده می شد و فعال بود. من در دی ماه 1377 ( ژانویه 1999) در مقدمه ای که در شهر نخجوان بر مجموعه اشعار شاعران عضو انجمن ادبی اهل بیت (ع) آن دیار تحت عنوان «چیچک له نیر بهاریمیز» (لاتین)نوشته ام، ذکر کرده ام که «برخی از اشعار این شاعران در «هفته نامه امانت» چاپ ارومیه منتشر شده است».

در واقع اشعار آن شاعران به واسطه این جانب در آن سالها در مطبوعات تبریز و ارومیه و قم و تهران جاپ می شد و من از آن زمان به نوعی با امانت ارتباط داشته ام. تا اینکه از سال 1380 با جناب ابراهیم آقازاده مدیر مسئول این نشریه متعهد از نزدیک آشنا و به تبع آن با امانت نیز بیشتر مرتبط شدم خصوصاً از سال 1384 که در ارومیه رحل اقامت افکندم، گاهی مطالبی را در این هفته نامه به چاپ می سپردم و در ادامه آن حتی دو جلد از کتابهای بنده به نامهای «خاطرات حاج علی اکرام علی اف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان» و «مردی شبیه خود» (امام خمینی) که هر دو دارای مطالب و مفاهیم الهی، اجتماعی، تاریخ، جهانی و انقلابی است، به صورت مستمر و دنباله دار از باء بسم الله تا تاء تمّت در امانت به چاپ مجدد رسید به پیشنهاد خود آقای آقازاده و به همت و پشتکار (تایپ و طراحی) خانم ندا عبدی؛ خدایشان خیر دهاد. سایر مطالب این نشریه را هم اغلب در مسیر دانش افزایی عمومی و پاسداری از ارزشهای انسانی و اسلامی دیده ام. لذا اگر من امانت را نشریه ای رسالت مدار و صاحب رسالت رسانه ای و نشر دهنده اندیشه های سازنده ومفید برای اجتماع و نظام اسلامی ایران بنامم، گزاف نگفته ام. البته هر نشریه ای نقاط ضعف و قوتی دارد، امانت هم از این قاعده مستثنی نیست، اما آنچه مهم است، جهت گیری کلی یک نشریه است. در بین نقاط قوت این هفته نامه می توانم به نشر ارزشهای دینی و اجتماعی، مطالب فرهنگی و ادبی سودمند، دوری از دامن زدن به اختلافات قومی، پاسخ گویی به انحرافات و بیان مشکلات استان آذربایجان غربی اشاره کنم. به عبارت دیگر «امانت» امانتدار عرصه مطبوعات این استان است. از زاویه کلان نگری و نگاه ملی، همین نقاط قوت برای یک نشریه کافی است تا در ردیف نشریات متعهد و رسالت مدار کشورش قرار بگیرد.

انتشار هزارمین شماره امانت را به جامعه مطبوعاتی استان و همکاران این نشریه و مدیر مسئول آن تبریک می گویم. مطمئنم که این نشریه در تاریخ مطبوعات ارومیه و استان آذربایجان غربی خواهد ماند. با خاطره ای از مرحوم حاج علی اکرام علی یف رهبر جنبش اسلامی آذربایجان سخن را به پایان می برم و آن اینکه آن مرحوم هر وقت در تلفن یا حضوری حال دوستان ارومیه ای می پرسید، می گفت: امانتین حال نئجه دیر؟!

یعنی از باب «تسمیه الحال باسم المحل» به جای آقای آقازاده، امانت را می گفت. در واقع امانت در جمهوری آذربایجان و در میان مردان آزاد آن دیار نیز چنان مشهور بود و هست که مدیر مسئولش را هم به نام نشریه می گفتند و می گویند و نشان از احترامی است که مردم مسلمان آذربایجان به این نشریه قائلند. تا بوده چنین بوده، تا باد چنین بادا.


  
   1   2   3      >