امت محمد قرآنی آلدی
شاعر: علی رشتبر
دوغودان باش آچدی شفق لی گونش
هر یانی بورودو،دونیانی آلدی
قیرمیزی بویاغدا ،عنبر قوخودا
اول کانی کرم ده ن امضانی آلدی
یاغی لار قارشیندا دایاندی ازه ل
حربی یولو اوزه ل دویوشو اؤزه ل
چاققال لار قووولدو اولدولار خزه ل
حریت نغمه سی هر یانی آلدی
چالیندی دهل لار سوسدی شئیپورلار
عدالت اؤلچوده یازیلدی عیار
اهل کؤنول گلدی قوولدو اغیار
«جاءالحقین»سسی دئورانی آلدی
اون دؤرد عصیر کئچدی سؤکدی قفسی
زیروه لره قالخدی «علی»نین سسی
اؤزگوی یاشاماغین سوسموش نفسی
جان آلدی یئنی ده ن «ایران»ی آلدی
اسلامین عَلَمی اوجالدی یئنه
حایات بخش اولوندو شرف لی دینه
کؤنول لر بزه ندی «چهل یاسین»ه
امتی محمد قرآنی آلدی
بیر قارینج تورپاغین وئرمه دی یادا
کانسره چئوریلدی ظولمه دونیادا
ترقی کسب ائتدی اؤزگور هاوادا
اوزایلار سئیرینه امکانی آلدی
الهی بیر رهبر اولوبدی اؤنده ر
آردینی بو یولون مهدی یه (عج) وئره ر
قیسمت اولسا «قاییب»اوگونو گؤره ر
تانری سیندان بلکه او آنی آلدی.
منبع: سایت دنیزنیوز www.daniznews.ir
دهه فجر در کانون عاشیق ها گرامی داشته شد
به گزارش سایت دنیزنیوز از ارومیه، بعد از ظهر دوشنبه 16 بهمن کانون عاشیق های حوزه هنری آذربایجان غربی، برنامه هفتگی خود را به گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی اختصاص داد. در این برنامه هنری – ادبی که با حضور بیش از 80 نفر از عاشیق ها، تعدادی از شعرا و جمعی از علاقمندان موسیقی اصیل آذری به اجرا درآمد، ابتدا مجری برنامه ایام دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را به هنرمندان عرصه موسیقی عاشیقی تبریک گفت و نقش عاشیق ها را در پرورش هنر موسیقی و مردمی انقلاب مهم خواند. مصطفی قلیزاده علیار افزود: انقلاب اسلامی ایران واقعاً نور بود در ظلمت نظام طاغوتی که به آن پایان دادو البته در پیروزی انقلاب هنرمندان مردمی به ویژه عاشیق که در طول تاریخ مستقل و کاملاً مردمی زیسته اند، نقشی اساسی داشته اند و هنوز هم دارند.
عاشیق علی کریمی قره آغاجی دیگر مجری این برنامه هنری نیز با شاره به دست آوردهای انقلاب اسلامی گفت: نعمت بزرگ آزادی، استقلال و پیشرفت مملکت به برکت انقلاب اسلامی و رهبری آن نصیب ملت ما شده است که باید قدر آن را بدانیم.
بر پایه همین گزارش، در این برنامه عاشیق قربان صفرخان زاده و عاشیق آیدین از شهرستان خوی به اجرای موسیقی عاشیقی پرداختند و عاشیق علی کریمی، عاشیق نباتعلی علیزاده، عاشیق ایوب نوزادی، عاشیق عیوض عیوضی و عاشیق غلامرضا علیزاده از ارومیه با نواختن آهنگهای حماسی اشعاری در موضوعات دینی، اجتماعی و انقلابی خواندند و تعدادی از شعرا هم اشعار خود را در همان موضوعات قرائت کردند، از جمله: محمود شامی، بابا علی جوانمرد، درگاهقلی عطارد، علی رشتبری، ایرج بهزادنیا، منصور حمدی و اروج محمدپور.
اینجا ترکیه است، صدای جمهوری اسلامی ایران!
یادداشت های سفر به ترکیه - 4
نوشته: مصطفی قلیزاده علیار
دانشگاه »ابراهیم چچن« شهر آغری
شنبه 27 آبان، ساعت 11 به وقت ایران به دانشگاه ابراهیم چچن بردندمان. اولین دور سمینار حدود ساعت 40/11 در یکی از سالن های طبقه سوم دانشکده ادبیات شروع شد. خانمی برنامه را آغاز کرد با عرض خیر مقدم. آقایی هم به فارسی ترجمه می کرد، ظاهراً مترجم کنسولگری ترکیه در ارومیه بود.
دکتر محمد تکین (مِحمِت تکین) آرسالان استاندار آغری پشت تریبون قرار گرفت و خیر مقدم گفت به ما مهمانان ایرانی و کمی هم از گذشته تاریخی شهر آغری بیان کرد: » شهر آغری در طول تاریخ مهد تمدن و فرهنگ بوده، چهار صد سال است که در مرز ارتباطی ترکیه با ایران واقع شده و هیچ تغییری نکرده است و سه دروازه رسمی گمرکی با کشور دوست و همسایه ایران دارد: وان، بازرگان و ارض روم.«
آماری از روابط اقتصادی و مبادلاتی با ایران ارائه کرد که نشان می داد حجم تجارت و ارتباط اقتصادی ترکیه و ایران از سال 2001 تا 2011 مدام در حال رشد بوده و به 16 میلیارد دلار در حال حاضر رسیده است و ...
حوصله نداشتم آمار خشک خبری را یادداشت نمایم. البته همان روز خبر سمینار و مطالب اصلی و مهم طرفین در سایت ها منتشر شد (سایت استانداری آذربایجان غربی، دنیزنیوز، مهر و ...)
محمد تکین قرار و مدارهای سمینارها و دیدارهای رسمی پیشین را هم یادآور شد: »افتتاح شعبه بانک ملت ایران در آغری، ایجاد خط راه آهن بین نخجوان - قارص؛ خط هوایی قارص – ارومیه؛ احداث شهرک مشترک تجاری؛ گشایش مرز زمینی ایقدیر و ...«
استاندار آغری دوستانه تأکید کرد که: »نباید در امور همکاری بین دو کشور سهل انگاری کنیم یا کارها را سخت بگیریم.«
این حرف او البته بسیار ارزشمند بود و لابد پیامی داشت قابل توجه مسئولان ما! و در پایان سخنانش خطاب به ما مهمانان ایرانی – شیعه خود، فرارسیدن ماه محرم را تبریک گفت!!
به هر حال، جناب دیزج نژاد معاون برنامه ریزی استاندار آذربایجان غربی، پس از محمد تکین آرسالان، پشت تریبون دعوت شد و شروع کرد:» بسم الله الرحمن الرحیم ... با سلام، قبل از آغاز سخن، فرا رسیدن ماه محرم و ایام شهادت امام حسین (ع) و یارانش را به همه شما عزیزان تسلیت می گویم!
این حرف آقای دیزج نژاد اولین حرفی بود که صدای جمهوری اسلامی را در سفر هیئت ایرانی انعکاس داد با رنگ محرم و روح عاشورا و تبرک به نام مقدس شهید قدسی حضرت حسین بن علی (ع)
بلا فاصله در همان جا که نشسته بودم، گفتم:«اینجا ترکیه است، صدای جمهوری اسلامی ایران!»
ادامه (متن کامل) یادداشت را در سایت دنیزنیوز (www.daniznews.ir) و نشریه «دنیز»، شماره 28- مورخ 11/11/91 بخوانید
خداحافظ خلیل!
نوشته: حسین دوستی
شنیده بودم که خلیل گلستان شعر و ادب مدتی است به «کما» رفته است و همراه او، دل خیلی از دوستانش نیز به«کما»رفته بود. باور کنید این دل ها که زنجیروار به هم وصلند، مکان نمی شناسند، من در « اهر » بودم، او در « دیّر» در جنوب ایران، زمانی در استان هرمزگان بود و روزی در مشهد و روزی دیگر در تهران و یک روز برسرمزار « عماد مغنیه » در لبنان و چند روزی نیز در « اهر» و باز این سلسله دل های دوستان بود که وصل هم بود و شیفته یکدیگر...
چند روزی بود که مجموعه اشعار او را ورق می زدم تا یادی از وی، درد حسرت دوست را اندک تسلایی بخشد و کمی از غم دوست بکاهد. تا اینکه پیامکی تلخ و اندوه بار غم ها را بر سرم آوار کرد و گریه های شبانه دامنم را گرفت و آنگاه بود که این اشعار از سروده های خلیل ، غصه هایم را تفسیرکرد و سرود « جاودانه شدن خلیل عمرانی»را بر گوشم ترنم کرد:
شبیه خاطره ای خاموش ، نشسته ام که پریشانم
شکسته شاخه لبخندم ، پر از غروب درختانم
شنیده ام که شبی درپیش ، تمام پنجره ها لالند
تمام حنجره ها زخمی و من تصور بارانم...
آری ، خلیل عمرانی ، متخلص به « پژمان دیّری» شاعر و مدیر انقلابی در عصر روز یکشنبه 19 آذر ماه 91 به خیل مهاجران عرصه شعر و ادب پیوست و دوستان خود را در آتش غم فراق خود داغدار ساخت.
زنده یاد استاد خلیل عمرانی، نویسنده، شاعر، پژوهشگر، کارشناس ارشد ادبیات، از دیار جنوب و استان بوشهر، متولد سال 1343 در شهرستان دیّر بود. یاد و خاطره اش تا همیشه عزیز خواهد ماند. در کارنامه ادبی وی کتابهایی چون »ترنم حضور«، »مروارید فراموش«، »ساعت به وقت شرعی دریا«، »دلموبه های بم« و...
ادامه (متن کامل) مقاله را در سایت دنیزنیوز (www.daniznews.ir) و نشریه «دنیز»، شماره 28- مورخ 11/11/91 بخوانید
جمهوری آذربایجان، ریشه در تاریخ ایران
نوشته: علی رزم آ رای
مردم جمهوری آذربایجان، دین مبین اسلام و مذهب تشیع را چون اذانی که در بدو تولد به گوش نوزاد زمزمه میکنند، با ترنم مداوم در گوش جان خود، پاس داشت و از این پاس داشتن خود هویت گرفت! شاید پایمردی بزرگانی چون، شهید شیخ عبد الغنی بادکوبه ای، حسین جاوید، شیخ عبد الغفار اردوبادی، حاج علی اکرام علی یف ناردارانی و دیگران در زندانهای جور سرخ و اعقاب معاصر آن و زندگی سراسر فضیلت و مجاهدت آنان، گواه این هویت یافتن و پاس داشتن باشد.
مذهب تشیع به هر زبان، به هر زمان و به هرمکان نشانهای بر پرچم خود دارد و این نشانه همچون رازی است که بقا و مقاومت این دژ مستحکم دین خدا را ضمانت کردهاست و آن قدرت بزرگ، نه گفتن! است. نه گفتن به ظلم و باطل. مردم جمهوری آذربایجان این درس و این راز را به دل و جان خوب فرا گرفتهاند که هم شبح کمونیسم و هم شبح صهیونسیم و اعقاب آن، پای تا زانو در برابر آنان کمر خم کردهاند.
باری با این پیشینه است که باید بخشی از تاریخ شیعه را لااقل به شکل معاصر در این کشور جسم، که روحش هر چه کنند ایرانی است و ایرانی، جستجو کرد.
خانم فاطمه صغری ( بی بی هیبت)
خانم فاطمه صغری (ع) مشهور به «بیبی هیبت» در مدخل شهر باکو پایتخت جمهوری آذربایجان مدفن دارد. او یکی از چهار دختر حضرت موسیبنجعفر (ع) و از خواهران امام غریب موسیالرضا (ع) است. خواهران دیگر او به ترتیب خانم فاطمه معصومه(ع) در قم، خانم فاطمه وسطی(ع) در اصفهان وفاطمه آخری(ع) در رشت مدفن دارند.
آستانه مبارکه بیبی هیبت در طول اعصار و قرون مورد توجه خاص شیعیان در داخل و خارج خاک جمهوری آذربایجان بوده و هست. پس از پیدایش کمونیسم حرم مطهر این خواهر بزرگوار امام رضا(ع) به دستور استالین در سپتامبر سال 1936 میلادی با دینامیت منفجر شد و روی قبر مطهر آسفالت گردید. عوامل مستبد استالینی با این عمل قصد داشتند که مردم مؤمن و شیعه جمهوری آذربایجان را مجبور کنند که از روی قبر مطهر جگر گوشه آقا موسیبنجعفر عبور کنند! اما مردم که یارای مقابله نداشتند فقط با رد شدن از کناره خیابان سعی میکردند که حرمت این قبر مطهر را نگه دارند و از روی آن عبور نکند. نظام استبدادی استالینی برای مجبور ساختن مردم به این کار از دو طرف محل حرم بی بی ، ستونهای قطور نصب کرده و بر فراز آن طاق نصرت زدند تا دیگر گریزی از عبور مردم ازروی قبر مطهر وجود نداشته باشد. اما مردم آگاه و مومن جمهوری آذربایجان در صفهایی طولانی با حوصله و تحمل بسیار میایستادند تا از گذرگاه باریکی که در دو طرف طاق نصرت برای عبور پیادهها منظور شده بود، عبور کنند....
ادامه (متن کامل) مقاله را در سایت دنیزنیوز (www.daniznews.ir) و نشریه «دنیز»، شماره 28- مورخ 11/11/91 بخوانید