شرح حدیثی از امام صادق (ع) توسط امام خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی :امام صادق (ع) میفرمایند:(( لا تفتش الناس فتبقی بلا صدیق))در کارهای مردم ریز نشو ، تفتیش نکن ، جزئیات را دنبال نکن . دنبال پیدا کردن عیوب ریز و درشت افراد نباش . اگر اینجور باشد، بدون رفیق خواهی ماند . یعنی هر کسی بالاخره یک عیبی دارد دیگر . اگر بخواهی همینطور ریز بشوی ، تفتیش کنی ، دنبال کنی ، کسی برایت باقی نمی ماند. (منبع: کانون فرهنگی شهدا)
شیدا هم رفت!
دیشب خبر درگذشت شاعر، نویسنده و روزنامه نگار شهیر تبریزی استاد یحیی شیدا را ابتدا دوست شاعرم بهرام اسدی به واسطه پیامک به من داد، بعد هم دوستان تبریزی محمد رمضانی (نویسنده) و مختار صدرمحمدی (شاعر) و ... خدایش بیامرزاد، او به حق شیدای خدوم ادبیات آذربایجان بود که نیمی از ادبیات غنی ایران بزرگ است. خدمات ادبی و فرهنگی و منش انسانی یحیی شیدا برای همیشه ماندگار و البته تأثیرگذار خواهد بود. در باره شیدا بیشتر باید حرف زد و نوشت. اما این زمان بگذار تا وقتی دگر. جمعه 29 مهر 90
یک سال هم از عمر ما گذشت.
سلام دوستان. امروز سه شنبه 26 مهر 1390 یک سال تمام از عمر وبلاگ بنده گذشت. شکر خدا. اینکه کسی از وبلاگم خوشش بیاید یا نه، مهم نیست. سعی کردم وبلاگم «وبلاگ اندیشه» باشد. نمی دانم تا چه حد موفق بوده ام. در این یک سال، 150 مطلب در وبلاگم منتشر کرده ام، بیش از هیجده هزار بازدید کننده داشته که یک هزارش بی شک مال خودم بوده در روز 27 یا 28 شهریور 90 نمی دانم چرا بازدید به بیش از 1290مورد رسیده بود. از لطف همه شما ممنونم. مخصوصاً از احمد رنجبری که پیشنهاد ایجاد وبلاگ از طرف ایشان بود و زحمت ایجاد آن هم با جناب مهندس «هادی مختاری پَر» شکر خدا که این بنده اش را مشمول لطف دوستانی جوان و فرهیخته فرموده است. از این جهت به خودم تبریک می گویم!
جشن یک سالگی کانون عاشیق های آذربایجان
پارسال در روز دوشنبه 26 مهر ماه 89 کانون عاشیق های آذربایجان در حوزه هنری آذربایجان غربی و در شهر ارومیه با حضور « پناه نجف زاده» رئیس وقت حوزه هنری این استان تأسیس شد و با مدیریت داریوش علیزاده مسئول واحد موسیقی این حوزه فعالیت هفتگی خود را ادامه داد. این بنده و جناب استاد عاشیق علی کریمی قره آغاجی در این مدت مجری هفتگی آن بودیم و من از اوایل امسال گزارش گونه هایی از برنامه های هفتگی آن را در هفته نامه « آراز آذربایجان» و در وبلاگم منتشر می کردم که علاقمندان می خواندند. دیروز دو شنبه 25 مهر 90، جشن به یاد ماندنی سالگرد تأسیس این کانون هنر در حوزه هنری با حضور مهندس علیرضا نوروزی رئیس حوزه هنری آذربایجان غربی و با شرکت عاشیقها برپا گردید. خوب بود و خاطره انگیز. بو دا بیر عؤمردور یاشادیق بئله... یا علی!
نفرت( تمثیل)
معلم کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند . در کیسهء بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند . روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند . پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد :
این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟
( منبع: از نوشته دوستم حسین غفاری)