بولدوزر الشعرا همان شلوار الشعراست!
نوشته: میرزا سرگردان قره داغی
اخیرا کسی، کسکی که طرفدار خشک شدن دریاچه ارومیه است، در پیامی شخصی به مطلب "مگر دریاچه ارومیه فرزند ناتنی ایران است؟" اعتراض کرده است. اما گوز بالای گوز آنجاست که این ضعیفه هر جایی – ببخشید شما عزیزان_ بله این مشهور تر در محضر برخی رنود، نام یکی از شعرا را برده و مرا متهم کرده که حق وی را ضایع کرده ام در فلان جا!... این شخص به خاطر اینکه بنا به برخی گذشته ها از من خوشش نمی آید، خودش را "بولدوزر الشعرا" نامیده و تهدید کرده که نامم را از اینترنت حذف می کند!! و از این گنده گویی ها و گنده گو...ها. جالب اینکه او لقب پدرش را به من سرگردان داده و این حقیر را با لقب پدرش مخاطب ساخته، احتمالاً از مامان جونش شنیده که پاپی جونش که او ندیده، چنین لقبی داشته، هم احتمالاً خوب تحقیق نکرده یا در تحقیقاتش به نتیجه ای نرسیده و مرا با پدرش اشتباهی گرفته ... باری به هر تقدیر، من او را می شناسم و فعلاً بماند، اما تخلص "شلوار الشعرا" برایش خیلی مناسب است. دیگر اینکه حاضرم هر آسیب جسمانی یا روحانی که از من یا از هر قره داغی دیگر به او رسیده باشد، به نحو مقتضی و با دلال بازی بعضی ها که او خوشش می آید، جبران نمایم. دیگر اینکه دقت نکرده و در عکس من بر تصویر وبلاگم منتها الیه پرچم را تسبیح تصور کرده! که جلو دستم دیده می شود. البته این عیبی ندارد، پرچم پر افتخار جمهوری اسلامی ایران منقش به نام خدا و تسبیح خداوند است به کوری چشم دشمنان. کاش او دوباره دقت نماید و با همان عینکش زوم کند، اگر باز هم قبول نکرد، می توانم اصل عکس را که در اداره و آرشیو کانون موجود است به تمامی نشانش دهم یا بزرگ شده اش را تقدیم نمایم تا راضی گردد انشاءالله! ولی قطعاً بداند که من پدرش نیستم دنبال یک قره داغی دیگر بگردد. السلام. یا علی!