چهار کتاب دوستی
نگاهی به روابط فرهنگی و ادبی معاصر ایران و نخجوان
اکبر حمیدی علیار
ارتباط فرهنگی و ادبی شاعران کشورمان با شاعران و اهل ادب دیگر کشورها به ویژه ممالک مسلمان و همسایه همواره بوده و خواهد بود و این ارتباطات در طول تاریخ گذشته و معاصر آثار خجستهای داشته است. چرا که این ملتها و کشوهای همسایه مشترکات دینی و فرهنگی و تاریخی نزدیکی با ایران اسلامی دارند. جمهوری خودمختار و شیعهنشین نخجوان که در ترکیب کشور جمهوری آذربایجان شناخته میشود، در طول تاریخ در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی - اسلامی قرار داشته و با آن شناخته میشود. سرزمین نخجوان بر اساس قرارداد ننگین ترکمنچای جزو سرزمینهایی بود که از جغرافیای ایران بزرگ جدا گردید، اما رنگ و روح آداب و اعتقادات و باورهای معنوی و فرهنگی و ادبی و تاریخی خود را در دو قرن گذشته همچنان حفظ کرده، حتی حاکمیت هفتاد ساله کمونیستی شوروی هم – هر چند در شاخ و برگ و مظاهر فرهنگ و هویت اجتماعی بیتأثیر نبود، نتوانست ریشههای عمیق میراث معنوی، فرهنگی، هنری و ادبی این دیار را بخشکاند.
اهل شعر و ادب و هنر نخجوان به اقتضای همسایگی با استانها و شهرهای مرزی ایران (آذربایجان شرقی و غربی) ارتباط مستمر با اهالی شعر و ادب این مناطق داشتهاند، همچنین به سبب پیوندهای نسبی و خونی دیرین تاریخی با مردمان مرزنشین دو سوی رود ارس، حتی در دوره شوروی که مرزها و راههای ارتباطی به کلی بسته و تردد قطع شده بود، همین پیوند لااقل در دلها و خاطرهها همچان زنده ماند و نگسست و در ادبیات و هنر و خود را به شکلی نیرومند اما حسرتآمیز حفظ کرد. تا اینکه از سال 1991 میلادی/ 1370 شمسی با فروپاشی شوروی، چپرها و حصارهای مرزی فروریخت و رفت و آمد مردمان دو سوی مرز آغاز شد و مردم حسرتسوخته، به بازیابی فامیل و اقوام قدیمی خود پرداختند... در این میان البته ادیبان و مورخان و نویسندگان و اندیشمندان دو طرف، با حفظ احترام متقابل به حریم جغرافیایی و خانه و کاشانه همدیگر، به کاری مهمتر از اقدامات عموم مردمان دست زدند و آن بازیابی و بازشناسی ریشه آن پیوندهای مشترک تاریخی و فرهنگی دو سوی ارس و آغاز همکاری در این عرصه بود.
با تأسیس انجمن ادبی «اهل بیت –ع-» در کنار بخش فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در نخجوان توسط مصطفی قلیزاده علیار (شاعر، ادیب ومدرّس اعزامی از حوزه علمیه قم به نخجوان برای تدریس معارف اسلامی) از سال 1996م/ 1375 ش. ارتباط دوستانه اهل شعر و ادب ایران و نخجوان آغاز و روز به روز بیشتر شد و در اندک زمانی این روابط ادبی در نشریات و مطبوعات رسمی نخجوان و تهران و تبریز و ارومیه و قم و ... انعکاس یافت که هنوز هم ادامه دارد. جلسات و نشستهای هفتگی قرائت و نقد شعر اعضای انجمن با حضور خود آنان جریان ادبی را بار دیگر در آن محیط ساکت و جنگزده نخجوان بعد از فروپاشی تجدید و تحریک کرد و رفته رفته بر تعداد اعضای آن افزود. ناگفته نماند که حمایت محمدصادق طوری سرکنسول جمهوری اسلامی ایران و مقصود پناهیان وابسته فرهنگی ایران در نخجوان در شکلگیری این انجمن و برگزاری برخی مراسم ادبی چشمگیر مثل عصر شعر میلاد پیامبر اسلام (ص) در سال 1377 و مراسم نودمین سالگرد تولد استاد شهریار با حضور شاعران و ادبای ایرانی و نخجوانی در محل سرکنسولگری ایران بسیار مؤثر بود.
نخستین جُنگ شعر مشترک از آثار اعضای انجمن ادبی اهل بیت (اهل بیت شعر مجلسی) اعم از شاعران ایرانی و نخجوانی تحت عنوان”Ç?Ç?KL?N?R BAHARIMIZ” (چیچکلهنیر بهاریمیز: بهارمان شکوفا میشود) به همت مصطفی قلیزاده – مؤسس و دبیر انجمن ادبی اهل بیت نخجوان- تنظیم و آماده شد و در سال 1999 با حمایت مالی آقای محمدصادق طوری سرکنسول وقت ایران، از سوی انتشارات «گنجلیک» در باکو چاپ و منتشر شد. بعدها همین سنت ادامه پیدا کرد و دو جُنگ شعر دیگر («دوستلوق چلنگی»: دستهگل دوستانه؛ و «نورلو مصراعلار»: مصرعهای نورانی) به اهتمام سید رضا میرمحمدی – وابسته فرهنگی وقت ایران در نخجوان چاپ و منتشر گردید که یکی با الفبای سرلیک و دیگری با الفبای لاتین بود.
در سال 2008 چهارمین مجموعه شعر مشترک شاعران ایران و نخجوان توسط داوود حاجی ناصری (وابسته فرهنگی وقت ایران) و عاصم یادگار (رییس اتحادیه نویسندگان نخجوان) با عنوان “DOSTAR TÖHF?S?” (دوستلار تحفهسی: ارمغان دوستان) تهیه و تنظیم و در نخجوان چاپ و منتشر شد. در باره ارزش ادبی، تاریخی و محتوایی هر کدام از این چهار کتاب ادبی باید در فرصتی دیگر به بحث و بررسی بپردازیم. اما در اینجا همین قدر میتوان گفت که این کتابها مصداق روشن همکاری فرهنگی و روابط ادبی اهالی شعر و ادب شاعران مسلمان ایران و نخجوان در تاریخ معاصر است.
در این چهار کتاب مجموعه شعر شاعران آذربایجانی دو سوی ارس – که میتوان اسمش را «چهار کتاب وحدت» یا «چهار کتاب ادبی وحدت و دوستی» گذاشت، محدودیت موضوعی وجود ندارد و شامل اشعاری در قالبهای مختلف نو و کلاسیک شعر آذربایجانی و موضوعاتی مثل اجتماعی، میهنی، تغزلی، دینی و عرفانی میشود.
گفتنی است بنابر آنچه شنیدم از میان این چهار کتاب (کتب اربعه!)، کتاب چهارم اخیراً توسط شاعر و ادیب پرتلاش ارومیهای علی رحمانی (درویش) از الفبای لاتین آذری به الفبای اصیل و تاریخی ایرانی – آذربایجانی برگردانده شده که انشاءالله در آینده نزدیک به زیور طبع آراسته خواهد شد است. ضمن تشکر از ایشان، امید میرود زمینههای همکاری فرهنگی و ادبی دو کشور مسلمان ایران و آذربایجان و جمهور خودمختار نخجوان روز به روز افزایش یابد.
تا جایی که راقم این سطور اطلاع دارد و در این مدت نزدیک به 20 سال از دور و نزدیک ناظر بودهام، نقش آغازگر و تأثیرگذار انجمن ادبی اهل بیت (ع) در ایجاد و گسترش روابط فرهنگی و ادبی ایران و نخجوان چنان مثبت و مؤثر بود که در اندک زمانی از سوی دستگاههای رسمی و شخصیتهای ادبی نخجوان نیز مورد استقبال قرار گرفت و در کتاب «آراز- 4» (جُنگ ادبی اتحادیه نویسندگان جمهوری خودمختار نخجوان) مورد تقدیر واقع گردید و رسماً در تاریخ ادبیات معاصر آن دیار به قلم مرحوم حسین ابراهیماف نویسنده خلق آذربایجان ثبت شد و به دنبال آن فعالیتهای ادبی مشابهی نیز از سوی دانشگاه دولتی نخجوان و اتحادیه نویسندگان آن جمهوری انجام گرفت.
منبع: هفته نامه دنیز، شماره 53- مورخ 12 تیر ماه 93