هیچ غنیمتی زیباتر از صلح نبود
سلبی ناز رستمی
نامه ی آخر بوی گل سرخ می داد
و قطره خونی ،
که ریخته بود به پایش!
آن قدر خوشبخت نبودم که جنگ،
تمام گل هارا به غنیمت برد.
ومرا که عاشقانه ،
درگلخانه ی زندگی ات کاشته بودی ،
پرپرکرد.
با این همه اما
باز هیچ غنیمتی زیباتر از صلح نبود
که تورا حتی ،
خونین و مالین ،
به گلخانه برگرداند.