هرگاه [بذر] دوستی رویید، کمک رساندن به یکدیگر و پشتیبانی از یکدیگر، واجب می گردد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :156
بازدید دیروز :334
کل بازدید :3024959
تعداد کل یاداشته ها : 881
04/4/20
12:16 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

امام جمعه موقت ارومیه در خطبه های نماز جمعه این هفته:

شیوه رهبری امام خمینی (ره)، بر مبنای قرآن و سیره اهل یبت (ع) بود

به گزارش خبرنگار دنیز، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فخری امام جمعه موقت ارومیه در خطبه اول نماز جمعه این هفته با اشاره به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و رهبری مقتدرانه امام خمینی (ره) گفت: راه امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی و راه پیروان و شاگردان ایشان، راه قرآن و اهل بیت پیامبر اسلام علیهم السلام بود. از این نظر انقلاب اسلامی ایران نیز کاملاً یک انقلاب قرآنی و اهل بیتی بود. راه و روش امام خمینی در طول زندگی بویژه در مسیر انقلاب اسلامی بر مبنای قرآن و سیره اهل بیت (ع) بود.

فخری با تأکید بر اینکه خوشبختی واقعی انسانها و نشاط و طراوت زندگی در پیروی از اسلام است، گفت: من جوانان عزیز را به آشنایی بیشتر با آموزه های انسانی اسلام و پیروی از احکام انسانساز این دین کامل خدا و سیره اهل بیت (ع) سفارش می کنم.

 بر اساس همین گزارش، امام جمعه موقت ارومیه در خطبه دوم نماز جمعه فرا رسیدن اعیاد شعبانیه را به همه مسلمانان تبریک گفت و به مناسبت سالروز میلاد امام حسین (ع)با قرائت حدیثی از پیامبر اسلام، اظهار داشت: بی شک امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات امت محمدی بوده است و هنوز هم نور هدایت آن حضرت راه مسلمانان در راه کسب آزادی و استقلال و مبارزه با ستم را روشن می کند و آزادگان جهان از امام حسین الهام می گیرند.

فخری با تبریک سوم شعبان روز پاسدار، اظهار داشت: ما بهترین نمونه پیروی از امام حسین را در رزمندگان خودمان به ویژه سپاه پاسداران عزیز طی هشت سال دفاع مقدس دیدیم که با تأسی از امام حسین (ع) به انجام وظیفه جهادی و انقلابی خود برخاستند و همگام با ارتشیان متعهد وقهرمان، دشمن متجاوز را از خاک ایران بیرون راندند.

وی تأکید کرد: بی شک نهاد مقدس سپاه پاسداران همچنان که امام خمینی فرمودند شجره طیبه معنوی و الهی بود و هنوز هم هست از این پس نیز خواهد بود و شاخصه آن هم پیروی آگاهانه و خالصانه از فرامین و ارشادات مقام معظم رهبری است.

منبع: دوهفته نامه "دنیز" شماره 17 -مورخ 7 //4 //91

 


  

غم دریاچه 

(مرثیه در سوگ دریاچه ارومیه)

از حمید واحدی

از آذربایجان خیزدَ نفیرم

غم دریاچه بنمودست پیرم!

اگر باران همدردی نبارد،

یقین فردا من از اهل کویرم.

 

غم دریاچه اورمیه دارم

چرا چون ابر بارانی نبارم؟

ز بس باریده شرم اینجا عجب نیست،

اگر گویم که اهل شرمسارم!

 

از این صحرا غبار درد خیزد

از این دریا شگفتا گرد حیزد!

چه پرسی از دل دریا دلانش

کز آن امواج آه سرد خیزد.

 

دلی دارم تهی از هر زلالی

دلی ماننده دریاچه خالی

اگر پایان نگیرد خشکسالی

نیابی زنده ای در این حوالی.

منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 17


  

شعری از علی شجاع شاعر شهیر ارومیه ای:

غـــزل ســـبز

تقدیم به محضر مبارک حضرت ولی عصر(عج)

آرزوی دل ما چیست ؟ دل آرایی سبز                   

 حسرت دیدة ما چیسـت تماشایی سبز

تا تجلّی کنی ای نور به جولانگه نار                            

 سینه را کرده ام از یاد تو سینایی سبز

خبر از خاطر من گیر که در چاه فراق                   

 همچو یوسف شده ام غرق به رویایی سبز

تا به کی ای افق شعله ور منتظران؟                         

 چشم دوزیم در این بحر به غوغایی سبز؟

لوح مخدوش زمان خطّ خزانی دارد                             

 نو بهـــــارا ! زتو داریم تمنّایی سبز

سپهی منتظر آمدن سرداری است                        

 حیدری،حیله دری،‌ بانی سودایی سبز

شب جنگ است برافراز سفیدا، علمی                       

 تا درخشان کنی از صلح ثریّایی سبز

روزنی باید از این محبس تاریک گشود                    

 ای که داری هوس دیدن دنیایی سبز

عزم میخانة سازش کنی و بزم ستم                         

 کی نصیبت بشود نشئه ی صهبایی سبز؟

نردبان سحر از سلسلة شب بگشا                         

 گر تو را عزم عروج است به فردایی سبز

جمعه ها چشم به راهیم که آفاق زمین                              

 بنماید به زمان جلوة بالایی سبز

نازنینا ،بفشان عطر عنایت که جهان                              

 آفریند ز نفسهای تو صحرایی سبز


91/4/2::: 4:29 ع
نظر()
  

 

مسئول کانون های فرهنگی مساجد آذربایجان غربی:

اهداف بعثت پیامبر اسلام (ص) و همه انبیاء با ظهور مهدی موعود (عج)

تحقق کامل خواهد یافت

سرویس فرهنگ: به گزارش خبرنگار "دنیز نیوز" حجت الاسلام محمدرضا بابازاده مسئول دبیرخانه کانون های فرهنگی مساجد استان آذربایجان غربی در مراسمی که از سوی کانون فرهنگی – هنری علامه مجلسی در مسجد شهدای علیار تشکیل یافته بود، ضمن تبریک عید مبعث و فرا رسیدن اعیاد شعبانیه، به بیان اوصاف پیامبر اسلام از دیدگاه قرآن کریم و سایر کتب آسمانی پرداخت و گفت: خداوند آخرین پیامبرش را در قرآن کریم و نیز در کتب مقدس سابق مثل تورات و انجیل واقعی، با صفات پسندیده و بی نظیری همچون حُسن خلق، مهربانی، رأفت، نوع دوستی و ... ستوده و آن حضرت را رحمت جهانیان "رحمه للعالمین" معرفی کرده است.

 وی افزود: در تمام دوران تاریخ پیش از اسلام همه انبیای بزرگ، بعثت حضرت محمد (ص) به عنوان آخرین پیامبر بزرگ خدا را به امتهای پیشین مژده داده بودند هر چند خیلی از آنان به ویژه یهودیان به خاطر منافع مادی خود به ایشان ایمان نیاوردند، اما به گفته قرآن کریم آنان هنگام ظهور پیامبر آن حضرت را مثل فرزندان خود می شناختند و هیچ شکی نداشتند که این پیامبر همان است که تورات و انجیل توصیف و معرفی کرده و قرنها پیش آمدنش را مژده داده است.

این روحانی مسئول براساس احادیث معتبر، مقام و منزلت آخرین پیامبر خدا حضرت محمد (ص) را از مقام و مرتبت همه انبیای عظام والاتر و برتر دانست و افزود: تلاشهای پیامبر اسلام در راه ترویج دین خدا، به مراتب بیشتر و سنگین تر از زحمات سایر پیامبران خدا بوده است.

بابازاده با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم، ظهور آخرین منجی بشریت حضرت مهدی موعود (عج) را در امتداد بعثت آخرین رسول خدا محمد مصطفی (ص) دانست و گفت: بر اساس دلایل محکم دینی و اعتقادی و به اعتقاد همه مسلمانان، امام زمان(ع) از نسل پیامبر اسلام و فرزند بلافصل امام یازدهم حضرت امام حسن عسکری (ع) است و قرنهاست که جهانیان از فیض وجودی ایشان بهره مند می شوند و آن حضرت به اذن خدا ظهور، ظلم و جور را ریشه کن و جهان را سرشار ار عدل و قسط و امنیت و صلح و معنویت خواهد کرد.

 مسئول کانون های فرهنگی مساجد آذربایجان غربی اتحاد پیروان ادیان آسمانی را در پرتو ظهور مهدی موعود ممکن دانست و تصریح کرد: اهداف بعثت پیامبر اسلام و همه پیامبران به واسطه حضرت صاحب الزمان (عج) در این عالم تحقق خواهد یافت و پیروان همه ادیان در سایه حاکمیت توحیدی و جهانشمول حضرت مهدی برادرانه متحد خواهند شد.

حجت الاسلام بابازاده در پایان بیانات خود ضمن تقدیر از تلاشهای حجت الاسلام فتحعلی فضلی امام جماعت مسجد شهدای علیار و مسئول کانون فرهنگی و هنری علامه مجلسی و همچنین تشکر از حُسن همکاری و همت هیئت امنای مسجد،  این مسجد و کانون فرهنگی آن را در برگزاری برنامه های متنوع فرهنگی و دینی از مساجد و کانونهای فعال ارومیه دانست.

بر پایه همین گزارش در پایان این مراسم علی سیفی از مداحان اهل بیت (ع)  به مداحی و ثناخوانی در ستایش و فضایل پیامبر اکرم و خاندان پاک ایشان پرداخت. آنگاه به قید قرعه هدایایی به شرکت کنندگان مراسم اهدا گردید که اهدای کتابهای مفید اخلاقی و دینی از هدایای این مراسم بود.

گفتنی است "مسجد شهدای علیار" در سال 1372 با کمکها و مساعدتهای مردمی اهالی روستای تاریخی "علیار" (مقیم ارومیه) و بسیاری از اهالی خیابان علامه مجلسی و به همت حجت الاسلام سید علی اکبر حسینی لیلابی نخستین امام جماعت مسجد، در این خیابان که از محلات محروم و حاشیه شهر بود، احداث شد و به یاد پانزده شهید علیاری دوران دفاع مقدس به نام "مسجد شهدای علیار" نامگذاری گردید. کانون فرهنگی و هنری علامه مجلسی هم از چند سال پیش به کوشش حجت الاسلام فضلی امام جماعت فعلی مسجد تأسیس گردیده و فعالیت دارد.

 


  

به یاد دکتر علی شریعتی به بهانه سالروز خاموشی او - 3

مهدی اصغرزاده (دانشجو)- ارومیه

حسینیه ارشاد

دوره فعالیت در حسینیه ارشاد ، بی شک از پربارترین و درعین حال پر دغدغه‌ترین دوران حیات شریعتی بود. او در این دوران، با سخنرانی‌ها و تدریس در دانشگاه، تحولی عظیم در جامعه به وجود آورد. این دوره از زندگی دکتر به دوران حسینیه ارشاد معروف است. حسینیه ارشاد در سال 46، توسط عده‌‌ای از شخصیت‌های ملی و مذهبی، بنیان گذاشته شده بود. هدف ارشاد طبق اساسنامه‌ی آن عبارت بود از تحقیق، تبلیغ و تعلیم مبانی اسلام  .

از بدو تاسیس حسینیه ارشاد در تهران، از شخصیت‌هایی چون آیت‌لله مطهری دعوت می‌شد تا با آنان همکاری کنند. بعد از مدتی از طریق استاد محمد تقی شریعتی (پدر دکتر) که با ارشاد همکاری داشت، از دکتر دعوت به عمل آمد تا با آنان همکاری داشته باشد. در سال‌های اول همکاری دکتر با ارشاد، به علت اشتغال در دانشکده ادبیات مشهد، ایراد سخنرانی‌های او مشروط به اجازه دانشکده بود، برای همین بیشتر سخنرانی‌ها در شب‌جمعه انجام می‌شد، تا دکتر بتواند روز شنبه سر کلاس درس حاضر باشد. پس از چندی همفکر نبودن دکتر و بعضی از اشخاص، باعث بروز اختلافات جدی میان مبلغین و مسئولین ارشاد و در اوائل سال 48، این اختلافات علنی شد، به دنبال آن از هیئت امنا خواستند که دکتر دیگر در ارشاد سخنرانی نکند. اما بعد از تشکیل جلسات و نشست‌هایی، دکتر باز هم در حسینیه سخنرانی کرد. هدف دکتر از همکاری با ارشاد، تلاش برای پیش برد اهداف اسلامی بود. سخنرانی‌های او، خود گواهی آشکار بر این نکته است. در سخنرانی‌ها، مدیریت سیاسی کشور به شیوه‌ای سمبلیک مورد تردید قرار می‌گرفت. در اواخر سال 48، حسینیه ارشاد، کاروان حجی به مکه اعزام می‌کند تا در پوشش اعزام این کاروان به مکه، با دانشجویان مبارز مقیم در اروپا، ارتباط برقرار کنند  .   دکتر گرچه ممنوع‌الخروج بود، اما با تلاش‌های بسیار، با کاروان همراه شد و تا سال 50 همراه با کاروان حسینیه، سه سفر به مکه رفت که نتیجه آن مجموعه سخنرانی‌های میعاد با ابراهیم و مجموعه سخنرانی‌ها تحت عنوان حج در مکه بود، که بعدها به عنوان کتابی (تحلیلی از مناسک حج) منتشر شد. پس از بازگشت از آخرین سفر در راه برگشت به مصر رفت، که این سفر ره‌آورد زیادی داشت، از جمله کتاب "آری این چنین بود برادر"  .

در سال‌های 49-50، دکتر بسیار پر کار بود. او می‌کوشید، ارشاد را از یک موسسه مذهبی به یک دانشگاه تبدیل کند. از سال 50، شب و روزش را وقف این کار می‌کند، در حالی که در این ایام در وزارت علوم هم مشغول بود. به مرور زمان، حضور دکتر در ارشاد، باعث رفتن برخی از اعضا شد، که باعث به وجود آمدن جوی یک ‌دست‌تر و هم‌فکر‌تر شد. با رفتن این افراد، پیشنهاد‌های جدید دکتر، قابل اجرا شد. دانشجویان دختر و پسر، مذهبی و غیر مذهبی و از هر تیپی در کلاس‌های دکتر شرکت می‌کردند. در ارشاد، کمیته‌یی مسئول ساماندهی جلسات و سخنرانی‌ها شد. به دکتر امکان داده شد که به کمیته‌های نقاشی و تحقیقات نیز بپردازد. انتقادات پیرامون مقالات دکتر و استفاده از متون اهل تسنن در تدوین تاریخ ‌اسلام و همچنین حضور زنان در جلسات، گذاشتن جلسات درسی برای دانشجویان دختر و مبلمان سالن و از این قبیل مسائل بود. این انتقادات از سویی و تهدیدهای ساواک از سوی دیگر هر روز او را بی‌حوصله تر می‌کرد و رنجش می‌داد. دیگر حوصله معاشرت با کسی را نداشت. در این زمان به غیر از درگیری‌های فکری، درگیری‌های شغلی هم داشت. عملاً حکم تدریس او در دانشکده لغو شده بود و او کارمند وزارت علوم محسوب می‌شد. وزارت علوم هم، یک کار مشخص تحقیقاتی به او داده بود تا در خانه انجام دهد. از اواخر سال50 تا51، کار ارشاد سرعت غریبی پیدا کرده بود. دکتر در این دوران به فعال شدن بخش‌های هنری حساسیت خاصی نشان می‌داد. دانشجویان هنر دوست را تشویق می‌کرد تا نمایشنامه ابوذر را که در دانشکده مشهد اجرا شده بود، بار دیگر اجرا کنند. بالاخره نمایش ابوذر در سال 51، درست یکی دوماه قبل از تعطیلی حسینیه، در زیر زمین ارشاد برگزار شد. این نمایش باعث ترس ساواک شد، تا حدی که در زمان اجرای نمایش بعد به نام «سربداران» در ارشاد، حسینیه برای همیشه بسته و تعطیل شد.(تاریخ دقیق1351/8/19)

آخرین زندان

از آبان ماه 51 تا تیر ماه 52، دکتر به زندگی مخفی روی آورد. ساواک به دنبال او بود. از تعطیلی به بعد، متن سخنرانی‌های دکتر با اسم مستعار به چاپ می‌رسید. در تیر ماه 52، نیمه شب به خانه‌اش مراجعه کرد. بعد از جمع‌آوری لوازم شخصی و وداع با خانواده و چهار فرزندش دو روز بعد به شهربانی مراجعه و خودش را معرفی کرد. بعد از آن به مدت 18 ماه به سلول انفرادی رفت. شکنجه‌های او بیشتر روانی بود تا جسمی. در اوائل ملاقات در اتاقی خصوصی انجام می‌شد و بیشتر مواقع فردی ناظر بر این ملاقات ها بود  . دکتر اجازه استفاده از سیگار را داشت ولی کتاب نه!! بعد از مدتی هم حکم بازنشستگی از وزارت فرهنگ به دستش رسید. در تمام مدت ساواک سعی می‌کرد دکتر را جلوی دوربین بیاورد و با او مصاحبه کند. ولی موفق نشد. دکتر در این مدت بسیار صبور بود و از صلابت و سلامت جسم نیز بر‌خوردار. او با نیروی ایمان بالایی که داشت، توانست روزهای سخت را در آن سلول تنگ و تاریک تحمل کند. در این مدت خیلی از چهره های جهانی خواستار آزادی دکتر از زندان شدند. به هر حال دکتر بعد از 18 ماه انفرادی در شب عید سال54، به خانه برگشت و عید را در کنار خانواده جشن گرفت. بعد از آزادی یک سره تحت کنترل و نظارت ساواک بود. در واقع در پایان سال 53، که آزادی دکتر در آن رخ داد، پایان مهم ترین فصل زندگی اجتماعی-سیاسی وی و آغاز فصلی نو در زندگی او بود. در تهران دکتر مکرر به سازمان امنیت احضار می‌شد، یا به در منزل اومی‌رفتند و با به هم زدن آرامش زندگیش قصد گرفتن همکاری از او را داشتند. با این همه، او به کار فکری خود ادامه می‌داد. به طور کلی، مطالبی برای نشریات دانشجویی خارج از کشور می‌نوشت. در همان دوران بود که کتاب‌هایی برای کودکان نظیر کدو ‌تنبل، نوشت  .

در دوران خانه‌نشینی (دو سال آخر زندگی) فرصت یافت تا بیشتر به فرزندانش برسد. در اواخر، بر شرکت فرزندانش در جلسات تاکید می‌کرد. بر روی فراگیری زبان خارجی اصرار زیادی می‌ورزید. در سال55، با هم فکری دوستانش قرار شد، فرزند بزرگش، احسان، را برای ادامه تحصیل به اروپا بفرستد. بعد از رفتن فرزندش، خود نیز بر آن شد که نزد او برود و در آنجا به فعالیت‌ها ادامه دهد. راه‌های زیادی برای خروج دکتر از مرزها وجود داشت. تدریس در دانشگاه الجزایر، خروج مخفی و گذرنامه با اسم مستعار و   …

بعد از مدتی با کوشش فراوان، همسرش با ضمانت نامه توانست پاسپورت را بگیرد. در شناسنامه اسم دکتر، علی مزینانی بود، در حالی که تمام مدارک موجود در ساواک به نام علی شریعتی یا علی شریعتی مزینانی ثبت شده بود. چند روز بعد برای بلژیک بلیط گرفت. چون کشوری بود که نیاز به ویزا نداشت. از خانواده خداحافظی کرد و قرار به ملاقت دوباره آنها در لندن شد. در روز حرکت بسیار نگران بود. سر را به زیر می‌انداخت تا کسی او را نشناسد. اگر کسی او را می‌شناخت، مانع خروج او می‌شدند. و به هر ترتیبی بود از کشور خارج شد. دکتر نامه‌ای به دوستش از بلژیک نوشت و برنامه سفرش را به او در اطلاع داد و خواست پیرامون اخذ ویزا ازامریکا تحقیق کند.

ساواک در تهران از طریق نامه‌ای که دکتر برای پدرش فرستاده بود، متوجه خروج او از کشور شده بود و دنبال رد او بود. دکتر بعد از مدتی به لندن، نزد یکی از اقوام همسرش رفت و در خانه او اقامت کرد. بدین ترتیب کسی از اقامت دو‌هفته‌ای او در لندن با خبر نشد. پس از یک هفته، دکتر تصمیم گرفت با ماشینی که خریده بود از طریق دریا به فرانسه برود. در فرانسه به دلیل جواب‌های گنگ و نامفهوم دکتر، که می خواست محل اقامتش لو نرود، اداره مهاجرت به او مشکوک می‌شود. ولی به دلیل اصرار‌های دکتر حرف او را مبنی بر اقامت در لندن در نزد یکی از اقوام قبول می‌کند. این خطر هم رد می‌شود. بعد از این ماجرا، دکتر در روز 28 خرداد، متوجه می‌شود که از خروج همسرش و فرزند کوچکش در ایران جلوگیری شده. بسیار خسته و ناباورانه به فرودگاه لندن می‌رود و دو فرزند دیگرش، سوسن و سارا را به خانه می‌آورد. دکتر در آن شب اعتراف می‌کند که جلوگیری از خروج پوران و دخترش مونا می‌تواند او را به وطن بازگرداند، او می گوید که فصلی نو در زندگیش آغاز شده است. در آن شب، دکتر به گفته دخترانش بسیار ناآرام بود و عصبی … شب را همه در خانه می‌گذرانند و فردا صبح زمانی که نسرین، خواهر علی فکوهی، مهماندار دکتر، برای باز کردن در خانه به طبقه پایین می‌آید، با جسد به پشت افتاده دکتر در آستانه در اتاقش رو‌‌به‌رو می‌شود. بینی‌اش به نحوی غیر عادی سیاه شده بود و نبضش از کار افتاده بود. چند ساعت بعد، از سفارت با فکوهی تماس می‌گیرند و خواستار جسد می‌شوند، در حالی که هنوز هیچ کس از مرگ دکتر با خبر نشده بود.

پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، بدون انجام کالبد شکافی، علت مرگ را ظاهراً انسداد شرائین و نرسیدن خون به قلب اعلام کردند. و بالاخره در کنار مزار حضرت زینب (س)آرام گرفت. روحش قرین رحمت باد

 

منبع: دوهفنه نامه "دنیز" شماره16 – مورخ 22خرداد 91

 


  
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >