نگاهی به آثار پژوهشگر پرتلاش استاد بهمن بهرامپور - قسمت اول
نگاهی به زندگی و مبارزات
بخش فرهنگی هفنه نامه «دنیز»:
پژوهشگر مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران، محقق ارجمند و نویسنده پرتلاش جناب استاد بهمن بهرامپور در سال 1329 در روستای طالقان – دهستان حسنلو در بخش «محمدیار» شهرستان نقده چشم به جهان گشود. دروس ابتدائی را تا کلاس ششم در دهستان حسنلو و دوره متوسط را در رشته ادبیات در شهرستان نقده به پایان برد. در ارومیه دوره کاردانی را در هنرستان کشاورزی (انیستیتو تکنولوژی سابق) گذراند و فوق دیپلم ادبیات و زبان انگلیسی را به عنوان شاگرد ممتاز و به صورت غیابی و مکاتبهای از کالج لندن انگلستان اخذ نمود. قبل از انقلاب که در ارومیه درس می خوانده، به همراه دوستان انقلابی اش از طریق مسجد با علماء مبارز و انقلابی به ویژه حاج اقا حسنی امام جمعه مجاهد ارومیه، ارتباط داشته است. در یکی از روزهای ماه مبارک رمضان سال 1351 در مقابل «مسجد دادخواه» محله «درهچایی» ارومیه مردم جمع شده بودند، در افشای ماهیت گمراه و گمراه کننده کننده گروه ضالّه بهائیت، سخنان روشنگرانه و انقلابی ایراد کردو بلافاصله یکی از کتابهای معروف بهائیت را جلو چشم مردم آتش زد! ... این اقدام وی منجر به دستگیری اش از سوی سواک گردید که دو ماه در ساواک ارومیه و سه ماه هم در ساواک تهران نگهش داشتندو به اهانت به مذاهب و ادیان متهمش کردند. البته بهرامپور پاسخ داد که من به هیچ مذهبی توهین نکردهام، بهائیت نه مذهب است و دین. خلاصه بعد از سه ماه بازداشت و شکنجه آزاد شد که هنوز هم با گذشت چهل و پنج سال از آن ایام، آثار شکنجه ساواک در سر و روی وی و میان ابروهایش مانده است!
بهرامپور در تاریخ 20 خرداد 1358 از سوی عوامل راهزن حزب منحله دمکرات در جاده پیرانشهر – جلدیان دستگیر شد و بیش از دو ماه در زندان دولوتوی سردشت محبوس ماند و مورد شکنجه و آزار از سوی عوامل حزبی قرار گرفت.وی از سال 1359 با توصیه شهید والامقام حجتالاسلام علی علمی نیک، به فعالیت در عرصه زراعت و تولیدات کشاورزی و خوراکی، همت گماشت و با احداث گاوداری اصیل و پرورش ماهی سردابی (قزل آلا) در محل سکونتش، توانست در این زمینه خدمات شایان توجه و تحسینی به کشور و ملتش به سامان برساند و حتتی کارآفرین نمونه جهانی، کشوری و استانی شناخته شد و مورد توجه تمامی کارشناسان و مسئولان کشوری و استانی گردید.
آثار قلمی
بهمن بهرامپور از سالهای جوانی اهل مطالعه و تحقیق و نوشتن بود، فعالیتهای گسترده اقتصادی و تولید محصولات زراعی و گوشتی، هرگز وی را از تلاشهای علمی، پژوهشی و تولید آثار فکری و قلمی باز نداشت، او در این عرصه نیز به موقعیتهای چشمگیر پژوهشی در موضوعات فرهنگی و اجتماعی دست یافت. از آغاز دهه هشتاد تاکنون آثار متعدد قلمی از وی منتشر شده از جمله: آتش در خرمن، مخدر در جهان امروز، بررسی و روانکاوی جوانان امروز، روانکاوی و علل ازدواجهای ناشناخته،، شخصیت و تربیت کودکان، زنان عاشق و ... همچنین مجموعه اشعار ترکی و فارسی، طلاق، دلیرمردان آذربایجان غربی (ایل قره پاپاق سولدوز)، حجاب، روانکاوی و علل ازدواجهای جوانان کجاست؟ به حق و حقوق زنان احترام بگذاریم، بهائیت دستنشانده انگلیس و اسرائیل؛ آیندهنگری تحلیلی پسران و دختران امروزی، آثاری است که در دست انتشار دارد.
نگاهی به کتاب «آتش در خرمن»
کتاب «آتش در خرمن» نخستین بار در سال 1382 منتشر شده است. بهمن بهرامپور در این کتاب به بررسی موضوع اعتیاد به انواع مواد مخدر، علل و عوامل اعتیاد و مشروبات الکلی، انگیزههای کاذب معتادان به ویژه جوانان و نوجوانان، دانش آموزان، نقش خانواده، محیط مدرسه و کار، جامعه، علل فرهنگی و اجتماعی اعتیاد، و ارائه راهکارهای ترک اعتیاد، مسئولیت والدین و مسئولان در اعتیاد و نجات جوانان از بلای خانمانسوز اعتیاد و ... پرداخته و به زبانی ساده اما محققانه راهکارهایی ارائه کرده است.
در مقدمه این کتاب میخوانیم: «مواد مخدر و روانگردان، حدود یک میلیارد مغزهای جوانی را که آینده سازان جهان هستند تباه کرده است. میلیاردها انسانبر اثر مصرف مشروبات الکلی شعور خود را تدریجا از می دهند و نیکوتین دخانیات چه بسیار افرادی را به انواع سرطان مبتلا کرده و به هلاکت رسانده است ... مواد مخدر علاوه بر زیانهای جسمی، روانی و اقتصادی فردی، اقتصاد ملتها و کل جهان را بیمار کرده و قاقاچیان و سوداگران مرگ، مصرف کنندگان نابجای مواد اعتیادآور را به اسارت گرفته اند، آزادی لجام گسیخته و تزلزل روانی ناشیاز عدم اعتقاد به خدا و بی دینی که جوامع غرب و شرق را فرا گرفته، زمینه ساز پذیرش سوء استعمال مواد مخدر و ...شده است.»
نویسنده در ص 16 کتاب در بیان چرایی استفاده جوانان از مواد مخدر و الکل، به پنج دلیل مهم و عمده: «احساس بزرگی کردن، تعلق داشتن به یک گروه، احساس آرامش و لذت، سرکشی، ارضای حس کنجکاوی» اشاره کرده و می نویسد: «اما مسلم است جوانهایی که کارهای مثبتی برایی انجام دادن دارند و آنهایی که والدینشان به آنها توجه میکنند و بیشتر با فرزندانشان در ارتباط هستند کمتر به استفاده از مواد مخدر روی میآورند. واقعیت این است که بیشتر جوانهایی که به تصمیم گیریهای والدین شان اعتماد میکنند و به آنها اطمینان دارند از الکل و مواد مخدر استفاده نمیکنند.»
در ص 70 می خوانیم: «باید ریشه اعتیاد را در خانواده جستجو کرد، زیرا طب خانگی عوام را در ایجاد اعتیاد نمی توان نادیده گرفت. شایع ترین نوع اعتیاد که از طریق درمان سر خود و یا خودپزشک بینی در بین مردم عادی به منظور رفع درد یا تسکین بیماریها ایجاد می شود، وابستگی به تریاک و داروهای خواب آور و مسکن ها می باشد. برخی از مردم بدون توجه به اثرات تضعیفی و وابستگی دهنده تریاک آن را به عنوان مسکن و ... از روزگار قدیم تاکنون به کار می برند.»
بهرامپور در ص 72 کتاب به موارد تکان دهنده ای از رفتار ناسالم پدران و مادران پرداخته است از جمله: «عدم سازگاری پدر و مادر با یکدیگر توأم با اختلافات مکرر و آشکار نزد فرزندان، نارساییهای متعدد والدین در جنبههای خُلقی، رفتاری و عقیدتی، جداییهای موقت و مکرر بین آن دو، طلاق و سرپرستی احتمالی طفل به وسیله افراد یا نهادهای دیگر، عدم رعایت جنبههای عفت و تقوای عمومی به وسیله اعضای خانواده، تبعیضات گوناگون در شیوه پذیرش بین فرزندان، نبود امنیت فرزندان در درون خانه، عدم تعدیل در داشتن توقع از فرزندان، ارتباط ناسالم و اعمال دیکتاتوری در درون خانه، بی توجهی به خواستههای عاطفی فرزندان، مسامحه در ایجاد تفریحات سالم فرزندان، بی تفاوتی والدین در برابر کنجکاوی فرزندان، افراط و تفریط در پاداش و تنبیه، سخت گیریهای بی مورد و سرزنش بیحد و بیمورد فرزندان خصوصاً در مقابل چشم دیگران و ...»
2- کودکان را بهتر بشناسیم
این کتاب در 674 صفحه قطع وزیری شامل بیش از صد موضوع در باره دنیای کودکان از نظر تعلیم و تربیت و محیط اجتماعی و والدین و خانه و مدرسه و کوچه و خیابان و ترس و شکلگیری شخصیتی و تشویق و تنبیه و گردش و .... میشود و نشان میدهد که مؤلف محقق و پرکار مطالعاتی بسیار گسترده و جزئی و علمی در خصوص تربیت و رفتار کودکان ایران و دنیا انجام داده و حاصل آن را در این کتاب به زبانی ساده و همهفهم تنظیم و تدوین کرده و در اختیار معلمان و محققان و خانواده ها و مربیان و اولیای مدارس و مراکز آموزش و پرورش قرار داده است. البته مهمترین ویژگی روش بحث در این کتاب، علاوه بر سادگی زبان و نثر نوشتار، کاربردی بودن مطالب است. بهرامپور سعی دارد مفاهیم و مطالب کتاب را از حالت ذهنیت علمی به مرحله عنیت رفتاری به زبانی شیوا و ساده و رسا برساند تا قابل استفاده برای همگان شود.
برخی از موضوعات مورد بحث در کتاب «کودکان را بهتر بشناسیم» عبارت است از:
مراحل تغییر دادن رفتار کودکان؛ راههای اشتباه در تربیت کودکان؛ تربیت از همان ابتدا؛ راههای تربیت کودک؛ کودک را چه جوری تنبیه کنیم؟ پدر و مادر چه نوع قصههایی برای فرزندانشان بخوانند؟ کودک خود را به تنها خوابیدن تشویق کنید؛ در مورد ترسها باید با کودک گفتگو کرد؛ کودکانی که هنگام شب راه میروند؛ چرا کودکان در شب وحشتزده میشوند؟ چه جوری کودک بدخو را آرام کنیم؟ چارهجوییهای شب اداری؛ کج خُلقیها؛ کودک پرفعالیت و شلوغ؛ کودک کنجکاو، بد دهنی و فحش دادن؛ دروغگویی کودکان؛ باعث دروغگویی کودک نشوید؛ چرا کودک صحبت دیگران را قطع میکند؟ همیشه از پاداش استفاده کنید؛ بیاشتهایی، مقابله با وسوسهها، رفتار ناپسند در مدرسه؛ مسائل خانه و مدرسه را با هم مرتبط کنید؛ ناتوانیهای یادگیری؛ رفتارهای افسردگی؛ ناخن جویدن؛ لکنتها؛ تربیت کودک با معنویت؛ کودکان را باهم مقایسه نکنید؛ خلافکاری در رفتار کودکان؛ واهمه از مکانهای بسته؛ واهمه از صحبت کردن در جمع؛ واهمه از مهمانی و تجمعات؛ فتارهای غیر مترقبه و خطرناک و ...
در صفحه 146 میخوانیم: «از خواستههایی که به کودک آرامش میدهد، به نفع خودشان استفاده کنید. کودکان خردسال به ویژه کودکان نوپا، با تکرار بعضی کارها احساس امنیت عاطفی میکنند. آنها احساس امنیتی را که بعضی رسوم میدهد و اشیاء خاصی را که میتوانند روی آنها حساب کنند، دوست دارند. برای مثال، در میان کودکانی که ما میشناسیم محمد پارسا دوست دارد چکش آبیش را هر شب با خودش به رختخواب ببرد، فاطمه دوست دارد همه را قبل از خواب ببوسد و همچنین همه قبل از خوابیدن به بالین او بیایند و او را ببوسند، در حالی که یاسین عروسکهایش را را زیر یک پتوی زرد در کنارش مخفی میکند ...
مولف در ص 223 ذیل عنوان «عمل بدتان را اصلاح کنید» مینویسد: برای غلبه بر رفتار بدی که به شدت در کودک تثبیت شده یا کودک آن را از همسالانش فرا گرفته است، روشهای زیر را به کار گیرید:
از تمرین مثبت استفاده کنید. این روش به کودک شما کمک میکند که بفهمد، آسانتر است که از آغاز، کارها را درست انجام دهد.
پیآمدهای طبیعی کار کودک را به او نشان دهید. اگر کودک شما از اجرای آداب غذا خوردن خودداری میکند، نتیجه منطقی آن است که تا وقتی تغییری در رفتارش نداده نباید غذا بخورد و یا اگر سر میز شام مدتی آرام ننشست، دیگر آن شب شام نخواهد داشت و یا فقط باید نان و پنیر بخورد.
در ص 326 در خصوص «راههای درست نشان دادن احساسات به کودکان» میخوانیم: آنچه مهم است اینکه کودک بیاموزد عصبانی شدن اشکالی ندارد؛ ولی نباید عصبانیتش را به شکل نادرست و خلاف عُرف نشان دهد. کودک را تشویق کنید در باره احساساتش با شما صحبت کند و اطمینان یابید که با رفتارتان به او میآموزید که چگونه احساساتش را بروز دهد. نام احساستان را به کودک بگوید و در حال انجام کارهال با او حرف بزنید ...»
در ص 468 زیر عنوان «هر فنون لازم را به کودک بیاموزید» آمده است: «به کودک بیآموزید ابتدا در ذهنش برنامهریزی کند که چه میخواهد بکند؟ به کودک یادآوری کنید که قبل از پرداختن به مسأله، دستورالعمل یا صورت تمرین را بخواند. از او بخواهید مطالب یا مواردی را که احتیاج دارد، جمعآوری کند. اگر برای انجام کار، باید به صفحاتی در کتاب رجوع کند، از او بخواهید آن صفحات خاص را در آن کتاب علامتگذاری کند.»
خلاصه: کتاب «کودکان را بهتر بشناسیم» اثر جناب آقای بهمن بهرامپور که در سال 1394 با هزینه خود مؤلف چاپ شده، یکی از منابع غنی و بزرگ در شناختن دنیای کودکان و آموزش رفتار درست با کودکان است و مطالعه این کتاب مفید برای همه پدران و مادران و معلمان و مربیان و برنامهریزان امور کودکان و نوجوانان ضروری است. ادامه دارد
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 106 مورخ 26 فروردین 96 و شماره 107 مورخ 31 فروردین 96
بهمن بهرام پور، مرد عرصه های زندگی
جدم «بهرامبیگ» یکی از سرداران بزرگ ایل قاراپاپاق سولدوز در اواخر دوره قاجاریه بود که در جنگهای قدیمی شهر سلماس در فتنه هجوم قوای مسلح «مارشیمون» و خواهرش سورمه و برادرش ایشا؛ با نفرات خود به منطقه عزیمت کرد و در دفاع از شهر سلماس نقش به سزایی داست. پدرم «بخشعلی» نیز از قهرمانان ایل قره پاپاق نقده بود و سواد قدیمی هم داشت؛ زمانی که رضا شاه پهلوی به ارومیه آمد و ارومیه به «رضائیه» تغییر نام یافت، پدرم خدابیامرز به خاطر اعتراض به وضع اسفبار و نامناسب سربازان در سربازخانهها، موجب خشم رضا شاه شد و به امر رضا شاه زندانی گردید! ...»
این جملات آغازین مردی فزرانه و متواضع بود که در دفتر نشریه دنیز در باره پیشینه خاندان پرافتخار خویش، برزبان آورد؛ او «بهمن بهرامپور» مرد عرصه اقتصاد و پژوهشگر مسایل اجتماعی و فرهنگی ایران است، همچنین صاحب ذوقی لطیف و قریحهای شاعرانه است و از فرزانگان فرهنگی و از فعالان پرتلاش اقتصادی استان آذربایجان غربی به شمار میرود.
تولد و تحصیل
بهمن بهرامپور در سال 1329 در روستای طالقان – دهستان حسنلو در بخش «محمدیار» شهرستان نقده چشم به جهان گشود. دروس ابتدائی را تا کلاس ششم در دهستان حسنلو خواند که شش کیلومتر راه پیاده از زادگاهش فاصله داشت و متوسط رشته ادبیات را در شهرستان نقده به پایان برد. در ارومیه دوره کاردانی را در هنرستان کشاورزی (انیستیتو تکنولوژی سابق) گذراند و فوق دیپلم ادبیات و زبان انگلیسی را به عنوان شاگرد ممتاز و به صورت غیابی و مکاتبهای از کالج لندن انگلستان اخذ نمود.
میگوید: قبل از انقلاب که در ارومیه درس می خواندم، در منزل عمویم مرحوم حبیب بهرامپور اقامت داشتم و از دوستان دوره تحصیل با «حمید صداقت پیشه» بسیار صمیمی بودم، در اوقات نماز باهم به مسجد سردار و مسجد مناره میرفتیم، مخصوصا در ماه مبارک رمضان که شبهای قدر هم احیا میداشتیم و از طریق مسجد با علما مرتبط شدیم از جمله با حاج اقا حسنی امام جمعه مجاهد ارومیه، که در بیداری ما و همه نسل جوان قبل از انقلاب در ارومیه ایشان بسیار موثر بود و ما او را خیلی دوست داشتیم
مبارزه با بهائیت
حمایت رژیم شاه از فرقه ضاله بهائیت و صاحب منصب بودن برخی از پیروان متنفذ این گروه وابسته به اسرائیل در دربار شاه، وزارتخانهها، ادارات، سازمانها و ساواک، واقعیتی انکارناپذیر است و احتیاجی به ارائه سند و مدرک ندارد. بنابر این فعالیت این فرقه ضد اسلام در جامعه اسلامی ایران آن روز به مثابه یک آیین رسمی، از نظر سران رژیم شاه امری قانونی و رسمی بود گرچه مردم و رهبران دینی ایران و علما و روحانیون، این فرقه را دشمن اسلام می دانستند. بهرامپور میگوید: در سال 1351 عالم برجسته و پژوشگر معروف مرحوم شیخ عبدالرحیم عقیقی بخشایشی از قم به ارومیه آمده، در مسجد دادخواه محله «درهچایی» این شهر منبر میرفت. ایشان یک روز در افشای ماهیت گمراه کننده گروه بهائیت، سخنرانی روشنگرانهای ایراد کرد. بعد از این سخنرانی، من در حضور مردم بیاناتی در مورد لزوم محدودسازی فعالیت این گروه ضد اسلام ایراد کردم و یکی از کتابهای بهائیت را که از دوستی گرفته بودم و گاه نگاه می کردم، جلو چشم مردم آتش زدم! ... این اقدام من منجر به دستگیریم از سوی سواک گردید که دو ماه در ساواک ارومیه و سه ماه هم در ساواک تهران نگه داشتند. رییس ساواک در تهرانشخصی بود به نام «زند کریمی» که مرا به اهانت به مذاهب و ادیان متهم می کرد! من می گفتم: من به هیچ مذهبی توهین نکرده ام، بهائیت که نه مذهب است و دین. خلاصه بعد از سه ماه بازداشت و شکنجه آزاد شدم و به ارومیه برگشتم و هنوز هم با گذشت بیش از چهل سال از آن ایام، آثار شکنجه ساواک در سر و رویم و میان ابروهایم باقی است!
در میدان اقتصاد
بهمن بهرامپور بعد از انقلاب اسلامی به امور اقتصادی و تولیدات کشاورزی و پرورش ماهی و ماکیان مشغول شده و به موفقیتهایی درخشان دست یافته، بارها به عنوان کارآفرین ممتاز انتخاب شده، تقدیرنامه گرفته (نزدیک 80 مورد) و علاوه بر داخل، از سوی کشور ترکیه هم به خاطر پرورش ماهی مورد تقدیر قرار گرفته است. مشوق اصلی او در تولیدات اقتصادی و خدمت به کشور در این عرصه، دوست همولایتیاش روحانی شهید شیخ «علی علمی نیک» بوده است.
او خود میگوید: «بعد از انقلاب میخواستم به کارهای دولتی بپردازم که هم سابقه انقلابی خوبی داشتم، هم مدرک تحصیلی و هم در صف یاران انقلاب بسیار فعال بودم، اما به پیشنهاد روحانی نیکنام و دوست شهیدم «شیخ علی علمی نیک» به کارهای اقتصادی و تولیدی روی آوردم، من از دوران نوجوانی و مدرسه با شهید علمی نیک دوست و آشنا بودم،
او میگوید: در سال 1342 که امام خمینی قیام کرد و دستگیر شد، ما بچه بودیم من و شهید علمی نیک؛ اما میدیدیم که پدرانمان هر شب در خانه یکی از روستایان منطقه جمع میشدند و در باره حوادث قم و تهران و ورامین، صحبت میکردند ... ما هم در حواشی این ماجراها، در فضایی صمیمی و دوستانه بزرگ میشدیم و مسایل اجتماعی و سیاسی را کمابیش میفهمیدیم.»
بهرامپور در تاریخ 20 خرداد 1358 از سوی عوامل راهزن حزب منحله دمکرات در جاده پیرانشهر – جلدیان دستگیر شد و بیش از دو ماه در زندان دولوتوی سردشت محبوس ماند و مورد شکنجه و آزار از سوی عوامل حزبی قرار گرفت.
وی از سال 1359 با توصیه شهید والامقام حجتالاسلام علی علمی نیک، به فعالیت در عرصه زراعت و تولیدات کشاورزی و خوراکی، همت گماشت و با احداث گاوداری اصیل و پرورش ماهی سردابی (قزل آلا) در محل سکونتش در این زمینه توانست خدمات شایان توجه و تحسینی به کشور و ملتش به سامان برساند و حتتی کارآفرین نمونه جهانی، کشوری و استانی شناخته شد و مورد توجه تمامی کارشناسان و مسئولان کشوری و استانی گردید.
در عرصه فرهنگ و پژوهش
بهمن بهرامپور که از سالهای جوانی اهل مطالعه و تحقیق و نوشتن بود، فعالیتهای گسترده اقتصادی و تولید محصولات زراعی و گوشتی، هرگز وی را از تلاشهای علمی، پژوهشی و تولید آثار فکری و قلمی باز نداشت، او در این عرصه نیز به موقعیتهای چشمگیر پژوهشی در موضوعات فرهنگی و اجتماعی دست یافت. تاکنون آثار متعدد قلمی از وی منتشر شده از جمله:
آتش در خرمن، مخدر در جهان امروز، بررسی و روانکاوی جوانان امروز، روانکاوی و علل ازدواجهای ناشناخته،، شخصیت و تربیت کودکان، زنان عاشق و ...
آثار در دست انتشار :
مجموعه اشعار ترکی و فارسی، طلاق، دلیرمردان آذربایجان غربی (ایل قره پاپاق سولدوز)، حجاب، روانکاوی و علل ازدواجهای جوانان کجاست؟ به حق و حقوق زنان احترام بگذاریم، بهائیت دستنشانده انگلیس و اسرائیل؛ آیندهنگری تحلیلی پسران و دختران امروزی.
او همچنین مدیر انتشارات «سولدوزبایجان» است در شهر نقده است و تاکنون کتب چندی را منتشر کرده است. بهرامپور مرد زندگی است و قدردان همسر و فرزندانش؛ میگوید: همسرم خانم دلآرا برزگر» در کارها و فعالیت هایم پشتیبان و کمککار من بوده، همسری مهربان است و فرزندانمان را خوب تربیت کرده است. فرزندانم همگی متدین و تحصیل کردهاند و دخترم «یاسمن» اهل تحقیق و نویسنده است.
مبارزه با اعتیاد در کشور جدی نیست!
بهرامپور به عنوان کسی که نزدیک به بیست سال در موضوع علل و انگیزههای اعتیاد به مواد مخدر، تحقیق و پژوهش میدانی میکند، معتقد است که امروزه مبارزه دستگاههای دولتی و رسمی با بلای خانمانسوز اعتیاد جدی نیست و این مبارزات اغلب روی کاغذ است! و در محدوده تبلیغات پر سر و صدا و برپایی نمایشگاههای پرزرق و برق و برگزاری همایشهای پرهزینه و ارائه گزارشهای تبلیغاتی و چاپ بنرهای تبلیغاتی خلاصه میشود و جدی نیست؛ برای همین است که هر چه دامنه این به اصطلاح مبارزه با اعتیاد بیشتر میشود، آمار اعتیاد هم هر سال به همان مقدار بیشتر بالا میرود! ... پس نتیجه این میشود که یا در اصل مبارزهای با اعتیاد صورت نمیگیرد یا الکی و غیر جدی است، این واقعیت تلخ را به خود مسئولان هم گفتهام.
منبع:دوهفته نامه «دنیز» شماره 96
باور کنیم سکه به نام محمد (ص) است
ما مسلمانان باور کرده ایم که سکه انسانیت در دنیا به نام محمد (ص) است اما غرب چند صد سال است که به ساحت پیامبر اسلام توهین روا داشته و همچنان توهین می کند چون غربی ها اهل منطق نیستند و اهل زور و قساوت هستند... لذا نمی خواهند باور کنند که اسلام در دنیا بر شیطنتها و استبکار غالب آمده و انسانیت را تعالی می بخشد. اخیر فیلم دیگری توسط صهیونیستها و به حمایت آمریکا در توهین به نبیّ اسلام و همسران و اهل بیت آن حضرت، ساخته شده که دیشب مسلمانان غیرتمند لیبی در پاسخ به این توهین آمریکا، کنسولگری آمریکا در شهر «بن غازی» را به آتش کشیدند و اتفاقا سفیر آمریکا که در بن غازی بود، در این آتش سوزی که حکومت آمریکا باعث آن بود، کشته شد با چهار نفر آمریکایی دیگر. امروز این خبر در دنیا پیچید و آمریکا را سرخورده تر ساخت هر چند باور نکنند که سکه به نام محمد است! مسلمانان مصر هم خشمگین شده و دست به راهپیمایی زده، پرچم آمریکا را از بالای سفارت این شیطان بزرگ پایین کشیده، آتش زده اند و پرچم «لا اله الا الله، محمد رسول الله» را به جای آن نصب کرده اند تا به دنیا اعلام کنند که سکه به نام محمد است! و از محمد مُرسی می خواهند که سفیر آمریکا را از مصر – مُلک محمد - اخراج کند هر چند این خواسته امت محمد (ص) بر رئیس جمهور مصر سنگین است چون او جلد دیگری از «رجب طیب اردوغان» است... باری، با شعله ور شدن آتش بیداری اسلامی در دنیا، اندیشه های آزادیخواهانه و آرمانهای بلند امام خمینی در مسیر عزت و سربلندی اسلام و مسلمانان را سه دهه بعد از وفات ایشان در جهان اسلام می بینیم که تحقق می یابد و هیبت استکبار جهانی شکسته تر می شود. درود بر مسلمانان غیرتمند لیبی و مصر و جهان اسلام که به ندای ضد آمریکایی امام خمینی این بزرگ مصلح احیاگر اسلام همچنان پاسخ می دهند و دولت ضد انسانی آمریکا باید منتظر آتش خشم مقدس دیگر فرزندان خمینی بزرگ در دنیا باشد، کاین هنوز از نتایج سحر است!... بله،
باور کنیم مُلک خدا را که سرمد است
باور کنیم سکه به نام محمد (ص) است (استاد علی معلم)
نوحه خوان
شعری از: مهناز صابونی
در رثای عشق و خون ادراک انسان نوحه خوان
»هل اتی« شد نوحه خوان، آیات قرآن نوحه خوان
لاله ها پژمرده و احساس بی سامان شده است
یاس و نرگس ها همه سر در گریبان نوحه خوان
چشم مریم خون فشان از ماتم زهرا شده است
عیسی و انجیل با اعجاز گریان نوحه خوان
رودها شرمنده اند از تشنگان کربلا
از مدینه تا به کوفه صد بیابان نوحه خوان
پر بسوزان جبرئیل، این عشق معراج تو نیست
عرشیان پر سوخته بین شهیدان نوحه خوان
نوح در کشتی و موسی در گذر از رود نیل
هم خلیل از هُرم ماتم در گلستان نوحه خوان
صف به صف آشوب افتاده است در متن زمان
هم زمین، هم آسمان، هم روح باران نوحه خوان
آرزوها شمع در شام غریبانش شدند
شمعهای آب گشته در شبستان نوحه خوان
ظهر عاشورا چو داغی بر دل دین و یقین
مسجد و محراب ها آیینه گردان، نوحه خوان
فصلها با اشک در تقویم مان قد می کشند
سالهامان در بهار و در زمستان نوحه خوان