سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون تو را درودى گویند درودى گوى از آن به ، و چون به تو احسانى کنند ، افزونتر از آن پاداش ده ، و فضیلت او راست که نخست به کار برخاست . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
شعر ، دنیز ، آذربایجان ، ارومیه ، علیار ، قلیزاده ، مصطفی ، غربی ، امام ، ترکی ، علی ، ترکی ، شاعر ، دنیزنیوز ، حوزه ، هنری ، حسین ، اسلامی ، حمیدی ، غزل ، محمد ، حاج ، ایران ، فارسی ، باکو ، قرآن ، کتاب ، نشریه ، اسلام ، تبریز ، طنز ، کتاب ، عاشیق ، شهریار ، اکبر ، انقلاب ، مصطفی قلیزاده علیار ، نخجوان ، شهید ، سایت ، سید ، باکو ، اهل بیت ، ابراهیم ، سفر ، دریاچه ، فخری ، ادبیات ، تصویر ، خمینی ، دفاع ، رضا ، پیغمبر ، جمعه ، اسرائیل ، مقدس ، نامه ، مهدی ، حوزه هنری ، حمید ، صادق ، فاطمه ، پیامبر ، بهرام ، اکبر ، اهر ، فاطمه زهرا ، نارداران ، مقاله ، عاشورا ، عکس ، زهرا ، ترکیه ، کربلا ، همایش ، واقف ، ترکیه ، بسیج ، بیت ، جمهوری ، اهل ، انتظار ، امام علی ، ادبی ، در ، عراق ، صابر ، شهر ، شامی ، خامنه ای ، خدا ، دوستی ، زن ، سعید ، اسدی ، آیت الله ، امام حسین ، هنرمندان ، ورزقان ، هفته ، مردم ، موسیقی ، نقد ، قم ، محمود ، کانون ، امام خمینی ، جنبش ، جشنواره ، خاطرات ، حافظ ، حجاب ، حسنی ، حسن ، تاریخ ، سال ، رستمی ، شیخ ، عکس ، فرهنگی ، فرهنگ ، فضولی ، عید ، عشق ، سیاسی ، رمضان ، زبان ، سلیمانپور ، شاعران ، سوریه ، ترجمه ، تهران ، به ، حاج علی اکرام ، ایرانی ، آمریکا ، وبلاگ ، واحدی ، نویسنده ، مدح ، محفل ، مجلس ، مجتبی ، میرزا ، مرثیه ، مصر ، آمریکا ، آراز ، احمد ، استاندار ، اکرام ، حیدر ، تبریزی ، پیامبر اسلام ، سلبی ناز ، روز ، زندگی ، زینب ، رضوانی ، دو ، داستان ، صراف ، عظیم ، علی یف ، علیزاده ، علمیه ، علمدار ، فتح الهی ، فرانسه ، فلسطین ، فیلم ، شاهرخ ، شجاع ، دو هفته نامه ، دیدار ، رسول ، رجبی ، زلزله ، پیام ، بهمن ، حزب ، جواد ، ادب ، اردوغان ، آذربایجان غربی ، آثار ، مطبوعات ، مشهد ، مهدی موعود ، محمداف ، کانون ، نویسندگان ، هفته نامه ، هنر ، وطن ، ولی ، یاد ، هادی ، نوروزی ، نماز ، قیام ، کرکوک ، محسن ، مثنوی ، ماه ، مایل ، ملی ، آذری ، آزادی ، ارشاد ، از ، اسماعیل زاده ، انگلیس ، اورمیه ، اکرام ، جاوید ، حدیث ، حسینی ، حضرت ، بهرامپور ، بعثت ، روزنامه ، رهبری ، سعدی ، رباعی ، رزم آرای ، دینی ، دانشگاه ، شب ، غدیر ، غفاری ، علامه ، عرب ، عرفان ، فارس ، فرزند ، صمداف ، صادقپور ، صدر ، طلعت ، طلاب ، خوی ، دوزال ، رهبر ، بزرگ ، بیداری ، تبلیغات ، حمایت ، حماسه ، حاجی زاده ، جعفری ، توهین ، امین ، انتخابات ، انجمن ، امام زمان ، الله ، استاد ، اخلاق ، آیت الله خامنه ای ، آران ، آغدام ، آقازاده ، منظومه ، مسلمان ، مراغه ای ، مسئولان ، موعود ، موسی ، ماهر ، محمدی ، هریس ، یادداشتهای ، وفات ، یحیی ، یک ، کردستان ، کربلا ، نوروز ، نمایندگان ، وحید ، مایل اوغلو ، گرمان ، مولانا ، میلاد ، نباتی ، مسجد ، مرگ ، مرسی ، مسئول ، معلم ، آغری ، آذربایجانی ، اسلامگرایان ، اسماعیل ، ارمنستان ، ارمنی ، ارزشها ، اشغال ، باکو 10 ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3187
بازدید دیروز :330
کل بازدید :2949298
تعداد کل یاداشته ها : 881
103/9/2
10:53 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
قلیزاده علیار[263]

خبر مایه
پیوند دوستان
 
سرچشمه ادب و عرفان : وب ویژه تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید شقایقهای کالپوش بچه مرشد! سکوت ابدی هم نفس ►▌ استان قدس ▌ ◄ نغمه ی عاشقی جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی سرچشمه همه فضـایـل مهــدی(ع) است ساده دل ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی ....افسون زمانه طراوت باران تنهایی......!!!!!! جـــیرفـــت زیـبا سارا احمدی بیصدا ترازسکوت... .: شهر عشق :. پیامنمای جامع شهر صبح ماتاآخرایستاده ایم سایت روستای چشام (Chesham.ir) وبلاگ گروهیِ تَیسیر منطقه آزاد محمدمبین احسانی نیا رازهای موفقیت زندگی مرام و معرفت یامهدی Dark Future امام خمینی(ره)وجوان امروز عشق ارواحنا فداک یا زینب سیاه مشق های میم.صاد مهاجر مردود دهکده کوچک ما گروه اینترنتی جرقه داتکو بسیج دانشجویی دانشکده علوم و فنون قرآن تهران هفته نامه جوانان خسروشهر آتیه سازان اهواز بیخیال همه حتی زندگیم عمو همه چی دان پـنـجـره صل الله علی الباکین علی الحسین تینا شهید آوینی Chamran University Accounting Association پدر خاک فقط خدا از یک انسان ع ش ق:علاقه شدید قلبی تبریک می گوییم شما به ساحل رسیدید!!!!! گاهنامه زیست جوک و خنده دهاتی دکتر علی حاجی ستوده قلب خـــــــــــــــــــــــــــاکی کشکول sindrela شیدائی تنها عاشقانه سیب آریایی نیروی هوایی دلتا ( آشنایی با جنگنده های روز دنیا ) به یاد تو آخوند مالخر و تمام طرفدارانش در سیستم حکومتی فروشگاه من قاضی مالخر یا قاضی طمع کار کدامیک ؟؟؟؟ پایگاه خبری،قرآنی، فرهنگی آذربایجان غربی عاشقانه زنگ تفریح

موزه معلم ارومیه،

ایده­ای که خود به موزه می­رود!

مصاحبه با حسین غفاری

 حسین غفاری یکی از معلمان آموزش و پرورش و از عناصر فعال در عرصه فرهنگی امروز است. از سال 76 که از اصفهان به ارومیه آمده سعی داشته تا خدمتی به فرهنگ دیار خود، ارومیه کرده باشد. غفاری بیشترین فعالیت خود را در عرصه ادبیات مکتوب پایداری منطقه متمرکز کرده و تاکنون کتاب و مقالات متعددی از او به چاپ رسیده تا دین خود را به عنوان یکی از رزمندگان و جانبازان دوران دفاع مقدس ادا کند؛ با این حال در عرصه­های دیگر فرهنگی نیز فعال بوده و مدتی هم به عنوان معاون فرهنگی شهرداری ارومیه و معاون مدیر کل دفتر امور اجتماعی استانداری به کار مشغول بوده است.

یکی از پیشنهادهای وی تشکیل «موزه معلم» ارومیه بوده که هنوز به بهره­برداری نرسیده است. پیش از این از مقالات ایشان کمابیش در نشریه دنیز  (شماره 43 به تاریخ 9 دی ماه 92) بهره­مند شده­ایم و اینک در گپ و گفتی دوستانه با وی موضوع «موزه معلم» را بیشتر مورد بحث قرار می­دهیم.

دنیز: جناب آقای لطفاً از موزه معلم ارومیه برای خوانندگان بگویید و اینکه چطور شد شما این ایده عرضه داشتید،  محل آن کجاست و چرا تا بحال این موزه شروع به کار نکرده است؟

در اول صحبت باید عرض کنم که بنده هیچگونه مسئولیت اجرایی در این زمینه ندارم اما به نوعی به عنوان ایده­پرداز این موضوع مطالبی را به استحضار می­رسانم. اما در باب اندیشه تشکیل موزه معلم ارومیه؛ بله بنده در تاریخ 6 شهریور  سال 86 نامه­ای خدمت آقای صادقی مدیر کل وقت آموزش و پرورش آذربایجان غربی نوشتم و در آن نامه  ایده خود را مبنی بر اینکه بتوانیم برای بچه­های مدرسه سیر تحول آموزش و پرورش را نشان دهیم بیان کردم تا بچه­های امروز تلاشهای گذشتگان را ببینند و خود مسؤلان هم بتوانند خودشان را در چرخه تلاش مضاعف قرار دهند. این سیر تاریخی در قالب موزه آموزش و پرورش در اصفهان اجرا شده بود. عتیقه­جات آموزشی، برای بیشتر مدارس تبدیل به معضل نگهداری  شده است. مثالی می زنم؛ الان ما از کامپیوترهای شخصی استفاده می­کنیم که بعد رو به لب­تاپ گذاشته و حالا هم تبلت­ها جایگزین آنها می­شوند. خب یک مدرسه که زمانی با نسل های قدیمی کامپیوتر کارکرده الان آن کامپیوترها برای آن مدرسه حکم آشغال را دارد اما در یک موزه تبدیل به یک اثر گرانبها می شود چه اینکه شما می توانید در یک ردیف سیر تحول کامپیوترها را به بچه ها نشان دهید. اصولا موزه داشته­های گذشتگان است برای امروزی­ها. پس داشته­های امروز ما هم لوازم موزه آیندگان است.

آن زمان آقای صادقی این ایده را خیلی پسندیدند، لذا نامه­ای در تاریخ 1/8/84 به میراث فرهنگی که آقای اشتری مسئولیتش را داشتند، نوشتند و مدرسه 22 بهمن (رضا شاه اسبق) را که در خیابان امام قرار داشت برای این منظور مطرح کردند. اتفاقاً آنها هم استقبال کردند.

متاسفانه در دی ماه همان سال آقای صادقی بازنشسته و آقای ابراهیمی مدیر کل شدند و از آن پس تا مدتها در این زمینه هیچ­گونه پی­گیری به عمل نیامد.

-           واکنش مدیر کل جدید به این موضوع چه بود؟

البته در اول عرایضم گفتم که من نقش اجرایی در این زمینه به عهده نداشتم بلکه از بابت دلسوزی و اینکه ایده­پرداز موزه معلم بودم پی­گیری می کردم. آقای ابراهیمی از دوستان بنده و همرزمان دوران دفاع مقدس بود لکن به این مقوله اهمیت چندانی نداد تا اینکه در زمانی که من معاون فرهنگی شهرداری بودم در جلسه­ای که در حضور استاندار وقت آقای قربانی تشکیل شده بود و اتفاقاً آقای اشتری نیز حضور داشت موضوع را مطرح کردم. همانجا مدیر کل میراث فرهنگی استان فرمودند ما حاضریم ساختمان آن مدرسه (22 بهمن) را برای این منظور بازسازی کنیم و پنجاه درصد هزینه­اش را می­پردازیم. اما در تخلیه آن مدرسه سهل­انگاری شد و 2 سال طول کشید و کار خاصی انجام نگرفت.

در خرداد ماه سال 87 آقای ابراهیمی هم رفتنی شد و مدیر کل جدید دیگری آمد. آقای محمودزاده از اهالی استان آذربایجان شرقی بود و جوان فعالی به نظر می­رسید لذا از ایشان هم وقت ملاقات گرفتم و طرح موضوع کردم. ایشان با احتیاط ولی مصمم جلو آمدند و در زمان ایشان قرار شد کار مقدماتی انجام شود. از یک سو مدرسه تحویل میراث شد و از طرفی هم بخشنامه­ای به مدارس ارسال شد که متن آن را بنده خودم نوشتم با این مضامین که مراقب باشند قبل از امحاء اوراق و مدارک و یا ارسال وسایل مستعمل و اسقاطی به محل­های مربوطه ممیزی موزه مد نظر قرار گیرد تا مدارک و تجهیزات قابل طرح در موزه به محل خود فرستاده شده و مانع از محو آنها گردد.

در آن بخشنامه به کتابهای آموزشی، لوازم کمک­آموزشی، افتخارات ملی و کشوری، اسناد شامل:عکس، مدارک و مستندات وکارنامه­های قدیمی و... اشاره شده بود.

مدیریت­ها دوام نمی­آوُرد لذا در مرداد 89 آقای محمودزاده نیز رفت و باز قصه موزه معلم به جایی نرسید. آقای سمرقندی به جای ایشان آمد و تا حالا هم مدیریتش دوام آورده است. به همت آقای مهران حاجیلو که مسئول روابط عمومی آموزش و پرورش استان شده بودند، دوباره این مسئله پی­گیری شد. کارهای کارشناسی خوبی هم انجام شد و تا نوشتن اساسنامه برای موزه پیش رفت اما این بار هم با رفتن آقای حاجیلو مسئله زمین­گیر شد.

 

- الان مدرسه در چه وضعیتی است و موضوع موزه به کجا رسیده؟

ظتهراً کار میراث در مدرسه تمام شده لکن آموزش و پرورش خودش اهتمام نمی­کند. به نظرم ایده این موزه را هم باید به موزه بسپاریم. در همان محدوده کوتاهی که آقای حاجیلو مسئولیت داشت و عهده دار کار اجرایی شد، چکش­کاری خوبی انجام شد حتی تا مرحله فراخوان آرم هم جلو رفتیم. اما کار متوقف شد. امیدوارم مسئولین فکری برای این موزه بکنند. چون هم مکان فیزیکی آن آماده است و هم کار نرم­افزاری خوبی انجام شده و اساسنامه­اش هم نوشته شده. یک یا علی می­خواهد و آن را هم نمی دانم چه کسی خواهد گفت.

در همان مدت کوتاه یکسری مطالب و اسنادی از برخی شهرستانها آمد که واقعا ماندگار است. یک سری از عکسها را داشتند می­بردند که بسوزانند ما جلوش را گرفتیم. خیلی از اسناد در حال از بین رفتن هست. خیلی از ابزارها که یک زمانی برای خودش کارکردی داشت الان جز آهن پاره­ای بیش نیست. همین ماشین تایپ­ها تا یک مدت کار مردم را راه می­انداخت که با ظهور کامپیوتر همه­شان را شکستند و انداختند دور. در موزه شهرداری تبریز دیدم یک نفر کلکسیون دوربین­های عکاسی­اش را اهدا کرده بود آنجا . قرار نیست الان که دوربین دیجیتال آمده دوربین­های لوبیتر آن زمان را بی­مصرف بدانیم . هر چیزی برای خودش تاریخ مصرفی دارد بعد از آن باید در معرض عبرت باشد در موزه باشد.

 

- این موزه چه تأثیری برای استان دارد؟

من این موزه را تنها مال آموزش و پرورش نمی­دانم. استانداری هم باید ورود کند چون این موضوعی است که به استان اعتبار می­دهد و منشاء اثر است. ما در این استان بیشتر به آثار طبیعی­مان افتخار می­کنیم  و چند اثر تاریخی دیگر. چیزی که الان ما احداث و یا ایجاد کرده باشیم، کم داریم. محلی که مدارس بتوانند بچه­ها را ببرند آنجا و در آن مکان بچه­ها وقتی برمی­گردند چیزی یاد گرفته باشند کم داریم. موزه معلم جایی برای جمع آوری آثار از یک سو و از سویی دیگر دادن خروجی است که در قالب یادگیری­ها، پژوهشها و تولید محتواست. امیدوارم که مسئولین استان به این موضوع بپردازند.

 

- در طرح شما موزه معلم شامل چه قسمت­هایی است؟

در این طرحی که داده شده بود جاهای مختلفی را رفته و دیده بودم به اضافه اینکه ما می خواستیم برای زنده نگه­داشتن این موزه علاوه بر بازدیدهای دوره­ای که مدارس را می­آورند، واحد نگارخانه­ای داشته باشد که آثار معلمان هنرمند، مخترعان، مؤلفان بیایند آنجا و آثار و دستاوردهای خود را در معرض بازدید قرار دهند. ولی با این همه موضوعات دیگری در این طرح پیش بینی شده بود از جمله: تالار مشاهیر، جراید و مطبوعات، واحد اسناد، کتب درسی قدیمی، واحد سمعی و بصری، واحد رایانه، فهرست اسناد و مدارک، مدارس قدیمی استان، آموزش و پرورش و دفاع مقدس، نمایشگاه دایمی آثار معاصر، فعالیت­های پژوهشی و تحقیقاتی، نمایش وسایل کمک آموزشی قدیمی، ارتباطات و تشکلهای اداری و مردمی، سیمای فرزانگان فرهنگی استان، افتخارات علمی و ورزشی و فرهنگی، تالار مدیران آموزش و پرورش گذشته، بازدیدها و...

 

- از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید ممنونیم.

ما هم از شما تشکر می­کنیم که این فرصت را دراختیار بنده قرار دادید تا درد دلی با مردم، خصوصاً فرهنگیان عزیز داشته باشم. واقعیت این است که وقتی ایده­ای در حد فکر در ذهن آدم جوانه می­زند این جوانه رشد می­کند. هر قدمی که برای اجرایی شدن آن ایده برداشته می­شود، آن ایده هم قد می کشد و قوام پیدا می کند لذا امیدوارم شاهد به ثمر رسیدن این ایده در آینده­ای نزدیک باشیم.


  

 

سند تحول آموزش و پرورش

لیلا برجسته ( مدیر راهنمایی)

سند تحول اگر بناست معطوف به چشم اندازی باشد که در افق روشن 1404 ترسیم گرایرانی توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی ، علمی و فن آوری در سطح منطقه خواهد بود، باید با حرکتی زیر بنایی سرآغازی مشخص و پاسخگو، به تحولات محیطی و نیازهای جامعه و عملیاتی کردن اهداف کل و جزء بیندیشد و در عمل با اجرای طرح 3.3.6راه میانبری را انتخاب کرده، سالیانه و یا هر دوره با ویرایش و چاپ کتابهای مختلف بدون ایجاد سردر گمی برای معلم و دانش آموز، به دنبال موفقیت طرح مزبور باشیم. اگر طالب تربیت نسلی برتر هستیم انتخاب آن از دوره ی پنجم ابتدا یی شاید دور از منطق نباشد. گفتنی است سیاستهای آموزش و پرورش نبا ید گرفتار سلایق دولتهای مختلف باشد. به دلیل اینکه آموزش و پرورش دستگاه انسان ساز بوده و نباید در عرض سایر وزارتخانه ها قرار بگیرد. در حالی که دولتها و مجالس هر چهار سال یک بار با رأی مردم می آیند و می روند. ثبات مدیریتی وزارتخانه آموزش و پرورش باید بیشتر مد نظر باشد و تقویت شود و سایر دستگاههای متآثر از سیاستها و خط مشی آموزش و پرورش برنامه هایشان را پی ریزی واجرا نمایند. بسته ی سند ملی آموزش و پرورش را از جهات گونا گون می تواند مورد ارزیابی قرار داد . از جمله رابطه اسناد زیر مجموعه سند ملی با یکد یگر، رابطه فلسفی بخش های مختلف یک سند با دیگر اسناد بالادستی و همطراز خود، میزان یکپارچگی و یا مشوش بودن آن از لحاظ یکدست بودن مبانی و...یکی از مفاهیمی که به صورت آشکار در سند تحول راهبردی به آن پرداخته شده است. عدالت تربیتی می باشد و همانطور که در اسناد آموزش و پرورش نیز آمده است به شکل تربیت رسمی و مفهومی که باید در جریانات نظام آموزشی متجلی باشد، جایگاه ویژه ای دارد. اگر نظام آموزشی را به صورت یک سیستم که دارای ورودی ، خروجی و فرآیندی است، باید بینیم در برقراری عدالت نگاهی کلان به همه ی این اجزا وجود دارد یا نه؟ باید درنظر داشت که "ورودی"ها به نظام آموزشی، اعم از دانش آموز، معلم، منابع مالی و دیگر منابع بر اساس عدالت گزینش شده باشند و در آخر فرآیندهای برنامه های درسی، مدیریت آموزشی، ارزشیابی تحصیلی عادلانه بوده و اصل عدالت را در رابطه با نظام آموزشی با محیط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رعایت گردد.

و از یک نظر با نگاه به استفاده از لفظ عدالت تربیتی، آنچه که در راهکارهاست، معطوف به تدریس و در متن آموزش قرار دارد و از مباحث عدالت در فرصتهای پرورشی و تربیت و یا دسترسی به فرصتها و کیفیت پرورشی غافل بوده است. نگاه غیر عادلانه این است که ما در کشور از چندین شکل مدارس روبرو هستیم، در یک جاهایی با اختصاص بهترین فضای فیزیکی و امکانات آموزشی و با معلمان کار کشته و مختص هر رشته و در بعضی جاها با مدارس محروم کانکسی و معلمان در شرف بازنشستگی و یا کم تجربه جدید الاستخدام و یا بی انگیزه روبرو هستیم، این درست ضد نگاه عدالت محور است. نتیجه چه خواهد شد؟ اینکه جمعی از این مرفهان کرسی های آینده ی دانشگاه ها را از آن خود نموده، عده ای هم در آرزوی تحصیلات عالیه دست به دامان دانشگاه نماها و یا آموزش مجازی و غفلت از تربیت اجتماعی و سیاسی و روابط میان معلم و شاگرد و درک محضر معلم به نتیجه ای مطلوب دست نخواهند یافت. اینها مواردی است که دیگر آموزش مجازی پاسخگوی آنها برای دانش آموزان مناطق دور افتاده نخواهد بود.  با اینکه در اسناد مبنایی بسته سند ملی، بر تفاوت عدالت با برابری تاکید شده است، همچنین در بیان راهکارهای گسترش و تامین عدالت تربیتی، همزمان با بحث دسترسی به فرصتهای با کیفیت برای همه، بر تنوع بخشی به فرصتها نیز تاکید شده است، به نظر می رسد با خوش بینی وافر و غفلتی بزرگتر، این سند در بیان راهکارهای جزئی تر، به تناقض گویی رسیده است. آنجا که برای دسترسی به فرصتهای با کیفیت، به اجرای برنامه "آموزش برای همه" فارغ از اهداف مصرح آن در یونسکو و مبانی نه چندان پنهان آن توصیه می شود، تناقض های سند به روشنی آشکار می شود. چگونه است که با  تعریف اسلامی از "عدالت" که بارها تکرار کرده ایم که با مفهوم "برابری" یکسان نیست، تن به هدف برابری جنسیتی ای بدهیم که از اهداف اساسی این برنامه جهانی، برای کشورهای در حال توسعه است. دقت شود که اگر سطوحی از عدالت، در برگیرنده برابری هم باشد که مطمئنا هست، این برابری باید دقیقا ناشی از فلسفه تربیتی ما و کاملا خودآگاه باشد و نه از سر خوش بینی به اسناد بین المللی ای که اکنون جایی برای بیان اهداف سیاسی پشتیبان آن نیست.

استعدادها چگونه هدایت می شوند؟

قبلا یادآور شدیم که در تعاریف عدالت، آمده است: "اعطاء کل ذی حق حقه"؛  به نظر می رسد که یکی ازمولفه های شناختن صاحب حق در آموزش، استعدادهای دانش آموزان است. شناسایی، تشخیص و هدایت استعدادها در نظام آموزشی، از مولفه های اساسی عدالت تربیتی است که بدون تدوین ساز و کارهای لازم برای آن، نمی توان انتظار برقراری عدالت را داشت. به هدر رفتن و حتی استفاده صحیح نکردن ازاستعدادهای خدادادی موجود در جامعه اسلامی، ظلم و کفران آموزشی بزرگی است در قبال این نعمت بزرگ. در سند تحول راهبردی نه تنها راهکاری برای این فرایند ارائه نشده است، بلکه به نظر می رسد در رسیدن به عدالت تربیتی، این فرآیند اصلا مد نظر نبوده است. استفاده از جملات کلیشه ای و ترسیم مدینه ی فاضله در بسیاری از موارد از جمله برخورداری از مربیان یکپارچه بر اساس نظام معیار اسلامی و شایستگی های لازم فردی با شیوه ی ساماندهی نیروی انسانی چند سال اخیر هیچ گونه تناسبی نداشته و آنچه با آن روبرو هستیم ، بکارگیری فله ای نیروهای تحمیلی(شرکتی،نهضتی) بدون توجه به توانمندی و تخصص آنها و غیر مرتبط با رشته های تحصیلی آمار کمبود منابع انسانی را جبران و طبق رسم دیرینه مقطع ابتدایی پذیرای این تاوان بوده و می باشد. و برای ارتقای سطح علمی معلما ن مفتخر به برگزاری چند صد ساعت دوره های ضمن خدمت هستیم که در نهایت به صدور یک گواهینامه ی بدون مهارت عملی ختم می شود.آیا برای تربیت نیروهای کارآمد آینده ی این وزارتخانه چاره ای اندیشیده ایم . احیای مراکز تربیت معلمیکی از بهترین تصمیماتی است که در کارنامه ی وزیر فعلی آموزش و پرورش ثبت گردیده،و از همینفرصت می توان جهت پیشبرد اهداف آموزشی بر اساس پایه های علمی روز نیروهای شاغل فعلی بهرهگرفت . تا از فسیل شدن اطلاعات و روشهای راکد آموزشی جلوگیری کنیم.بالا بردن سطوح آموزشی مراکز تربیت معلم و تبدیل به دانشگاه فرهنگیان و پذیرفتن داوطلبان با رتبههای برتر و فراهم نمودن زمینه ی ادامه تحصیل شاغلین نیز به نوبه ی خود می تواند شفا بخش  این درد دیرینه باشد.امید است سند تحول قابلیت اجرا و جامعیت موضوع به پراکندگی جغرافیای وسیع ،تنوع فرهنگی میهن عزیزمان داشته باشد.و با بیان اریه ی راهکارهای عملی روشنگر افق 1404 ایران اسلامی باشد.

 منبع: دو هفته نامه " دنیز " شماره 17 مورخ 7/4/91 - ارومیه

                                           

 

 

 

 

 

 

 


  

نفرت( تمثیل)

معلم کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند . در کیسهء بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند . روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند . پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد :
این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟

( منبع: از نوشته دوستم حسین غفاری)


90/7/25::: 12:3 ص
نظر()
  

شیوه درس اخلاق چیست؟

یادم هست در ایام تحصیل و سالهای حسّ قداست و قناعت طلبگی در تبریز – که یادش برای همیشه بخیر باد! – مرحوم آقا میزا علی اکبر محدث (درگذشته به سال 1367) که از علمای بزرگ، مدرسان توانمند فقه و اصول، مفسر قرآن و از آموزگاران اخلاق انسانی و اسلامی وانساتی سلیم النفس بود و همیشه مجهول القدر یعنی که ناشناخته ماند – رحمه الله علیه - می فرمود:

« درس اخلاق فقط آن نیست که کسی بیاید و بنشیند و موضوعی را مورد بحث و آموزش قرار بدهد، بلکه در ترویج اخلاق عملی و منش انسانی، روش زندگ و حضور معلم اخلاق در جامعه بیشتر تأثیر گذار است تا آموزش گفتاری و کلاسی و توضیح لغات و مفاهیم؛ روش پیامبران و ائمه اطهار (ع) نیز در تعلیم اخلاق و احکام، اغلب اینگونه بوده است.»

 

مصطفی قلیزاده علیار


90/4/6::: 10:29 ص
نظر()