مولا علی (ع) جلوه لندی عشق حق، سنده تاپیب معنا علی صورتین دیر حسن مطلق دن تجلا یا علی سن ولایت ذیروه سیندن گون کیمی ائتدین طلوع حیرتیندن قالدی سرگردان بئله دونیا، علی دور جهانی بیرده احیا ائت بهار عدل ایله ای حیاتی ماسوانی ائیله ین احیا، علی چون نبوت چشمه سیندن، حکمتین جاری اولوب وارث یوز ییرمی دؤرت مین انبیاسن یا علی بئش اولواالعزمین بئش ایلده سرینی فاش ائیله دین احمد و نوح وخلیل و موسی و عیسی، علی جمع اولوب ذاتیندا علم اولین و آخرین هیبت آدمده ائتدین علّم الاسما، علی علم و حلم و مهر و قهر و سایر انوار حق، بیر به بیر سنده تجلی ائتدی چوخ اعلا، علی حکمتینده چون تلاطم ائیله دی فیض ازل قطره سی نهج البلاغه، اولدو بیر دریا علی جاری ائتدین تاریخه معنای انسانیتی گؤرمه ییب عالم سنین تک عالی اعلا، علی سن یاراندین، سپدی حق عطر «تبارک» خلقته حق سنه اولدو مُحب، سن ده حقه شیدا، علی یا امیرالمؤمنین حیدر، وصیّ مصطفی (ص) حاکم برحق، ولیّ والی والا علی بیز غدیر خمدا پیمان باغلادیق سنله ، ولی حق ازل گوندن سنی سئچمیش بیزه مولا، علی! مصطفی قلیزاده علیار
دنیز یک ساله شد - نقد و نظر (10)
دنیز و عاشیق ادبیاتی
مهندس احمد اسدی (عاشیق ادبیاتی آراشدیریجیسی، یازیچی)
اوتورموشدوم، دنیز نشریه سی نین صحیفه لرینه باخیردیم، عاشیقلار و عاشیق ادبیاتی ایله ایلگیلی یازیلار ماراغیمی اؤزونه چکدی. دنیزین نئچه ساییندا عاشیقلار ایله ایلگیلی چوخ گؤزل و قالارگی ایشلر گؤرولوب، اینانیرام گله جکده ده دوامی اولاجاق.
بو بیر ایلده دنیز و اونون سوروملوسو سایین «مصطفی قلیزاده علیار» آذربایجانیمیزین ان دگرلی و ان زنگین میراثلاریندان بیری اولان، عاشیق ادبیاتی و موسیقی سینه دنیزین صحیفه لرینده یئترینجه دگر وئریب و یئری گلدیکجه عاشیقلاردان یازیب ، دانیشیقلار آپاریبلار. هله سایین قلیزاده نین عاشیق ادبیاتینا و موسیقی سینه دگر وئرمه لری و مطبوعاتدا بو زنگین میراثیمیزین تبلیغاتی نین آپارماسی دنیزدن قاباق باشلامیشدیر. قلیزاده جنابلاری نئچه ایللردن بری تبریز مطبوعاتیندا عاشیق ادبیاتی موضوعسوندا چئشیتلی یازیلارلا چیخیش ائدرکن، اورمیه ده «آراز آذربایجان» هفته لیگینده ده تورکجه صحیفه نین سوروملوسو اولان واختلاردا دا عاشیقلاردان یازیردیلار. آرازدا ذهنلرده قالان یازیلاریندان، اورمونون عاشیقلار درنه گی (کانون عاشیق های آذربایجان) نین گزارشلری نین یازیلماسی ایدی و 1390- جی ایلین اول یاریسیندا آراز آذربایجان هفته نامه سی نین 8 ساییدا بونو دوام ائتدیرمیشدی. دنیز آچیلدیقدان سونرا، اورادا دا بو ایشلرینی باشقا صورتده آرا- سیرا دوام ائتدیرمیشدی. عاشیقلارلا علاقه دار چوخ دگرلی یازیلار دنیزه یئرلشدیرمیشدی. حتی بعضاً دنیزده تنقیدی یازیلارین دا چاپ اولماسی، یئنی اصطلاحلارین دا یارانماسینا سبب اولموشدو. اؤرنگی دنیزین کئچن ساییلاری نین بیرینده سایین قلیزاده بیر تنقیدی یازی اورمو تلویزیونونا یازاراق، عاشیقلارین تلویزیوندا گؤستریلمه مه سینه و سینه دن یوخاری و سازسیز گؤستریلمه لرینه انتقادینی بیلدیریب، »بوغازدان یوخاری عاشیقلار« افاده سینی ایشلتمیشدیلر و بو هله ده دوستلاریم ایله منیم آرامدا ایشلنن بیر اصطلاحدیر و دوروم اسکی لر و بوگونکو کیمی قالیرسا، یئنه ده ایشلنه جگینه اینانیرام. قلیزاده جنابلاری ایللر بویودور عاشیقلارین تانیتدیریلماسیندا و عاشیق شعری ایله ادبیاتی نین ان آزی مطبوعات حدینده جانلانماسیندا بؤیوک رول اوینامیشدیلار. آللاهدان دنیز نشریه سینه داها آرتیق اوغورلار آرزو ائدرکن، اومود ائدیرم گله جک ایللرده ال- اله وئره رک اؤز کولتوروموزو و ادبیاتیمیزی قورومادا و یایینلامادا بوندان دا ایره لی گئدک و دنیز یوردوموزون ادبیاتیندا و فولکلوروندا بیر یوکسلیش پله سی اولا.
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 22 مورخ 30/6/91 - ارومیه
عزیز شهر اورمیه، عاشیق عزیز مراد خان
نگاهی به زندگی و هنرعاشیق عزیز مرادخان
نویسنده: احمد اسدی
اشاره: از سالهای دور نام استاد فقید عاشیق عزیز مرادخان را شنیده بودم. از هرکسی در باره او سؤال میکردم، همواره این جواب را میشنیدم: عاشیق واقعی فقط عزیز بود، پنجههای آن مرحوم خیلی قوی بود، نوازندهای همانند او ظهور نکرده است. سبک اصلی از آن عزیز بود.
این حرفها و روایت های به ظاهر اغراق آمیز، دقت مرا بیشتر به سوی عاشیق عزیز جلب می کرد و تصمیم به شناخت بیشتر این استاد بزرگ موسیقی اورمیه گرفتم. شنیده بودم صدای زیبایی داشته بر همین اساس ابتدا شروع به جستجوی صدای او کردم. بعد از گوش دادن به صدای عاشیق،حق را به مردم و تعریف کنندگان صدایش دادم و در برابر هنر و مهارت این هنرمند ماهر، سر تعظیم فرود آوردم و علاقهمند به مطالعه بیوگرافی و سرگذشت وی شدم. اما با نهایت تأسف حتی یک خط نوشته نیز راجع به او پیدا نشد و این مایه سرافکندگی یک شهر است که نتوانسته است مشاهیر خود را بشناساند.(با توجه به اینکه میتوان او را به جرأت ماهرترین عاشیق مکتب اورمیه دانست). از همین روی، تصمیم به نوشتن بیوگرافی و شرح حال او گرفتم و با توجه به اینکه هر کسی خاطرات و داستانهای متفاوتی از وی میگفت، دیدار با خانوادهاش را مناسب ترین راه برای نوشتن شرح حال عاشیق عزیز دانستم و بعد از 40 سال از در گذشت وی، با پرس و جو از این و آن و دانستن اینکه پسرش چندین سال پیش قاضی بوده است، موفق به پیدا کردن شماره تلفنی از وی شده و با تماس با وی ملاقات با پسر ایشان را طرح ریزی کردم. متعاقباً رفته و در دفتر وکالت آقای مصطفی مرادخان با وی دیدار کرده و موفق به نگارش نوشته زیر شدم. باتوجه به اینکه ماجراهای عاشیق عزیز در بین مردم اورمیه هنوز هم در حال گردش است، از آوردن آن احوالات خودداری کرده و به نوشتهی دیگری محول مینمایم که خود مقولهای دراز است و شما مخاطبان عزیز را به خواندن نوشته زیر دعوت مینمایم:
عاشیق عزیز مرادخان در سال 1301 هجری شمسی در روستای سامیرتی(ثمرتو) از توابع دهستان "دول" ( بر وزن گُل) اورمیه متولد شد. نام پدرش حسن و نام مادرش دلبر بوده است. منطقه دول از زمانهای طولانی مهد پرورش و تربیت عاشیقهای مشهور و بنام بوده است. از همین روی خصوصیت دول در عزیز نیز تأثیر گذاشته و وی را شخصی شیفته مکتب عاشیقی کرده بود. عاشیق عزیز از عنفوان نوجوانی به دلیل صدای دلنشین خود در مجالس عروسی به عنوان خواننده شرکت کرده و حاضران را به خاطر صدای جذاب خویش وادار به تشویق میکرد.
وی در سالهای جوانی نیز همراه با کشاورزی در زادگاه خود به خوانندگی در مراسم عروسی و جشنهای دیار خود میپرداخت و آن مجالس را با صدای زیبای خویش میآراست. این کار(خوانندگی) تا روز آشنایی وی با عاشیق فرهاد، استاد معروف و ماهر سبک اورمیه ادامه داشت تا اینکه با عاشیق فرهاد آشنا گردیده و به خاطر استعداد زیاد و حافظه قوی و صدای دلکش، فرهاد او را به شاگردی قبول میکند. از آن تاریخ عزیز در کنار عاشیق فرهاد به آموزش ساز و آواز و همچنین حفظ اشعار و نقل داستانهای فولکلوریک آذربایجان میپردازد. در نواختن و خواندن شیوه و پنجهی عاشیق فرهاد را یاد میگیرد، به طوری که بنا به گفته بعضی از علاقهمندان مکتب عاشیقی صدای عاشیق عزیز و عاشیق فرهاد را بیشتر مواقع نمیشد از هم تشخیص داد. بعد از آموزش ساز و داستانهای عاشقانه و عارفانه این خطه، عزیز به حرفهی عاشیقی میپردازد و در مدت کمی به عنوان یک استاد کامل در سبک اورمیه مشهور گردیده و در مراسم جشن و عروسی به عنوان استاد عاشیق دعوت میشود.
عاشیق عزیز علاوه بر حضور در مراسم شادی و جشنهای مختلف از طریق رادیو اورمیه نیز مهمان خانههای مردم آذربایجان شده و مردم این منطقه را نیز با ساز خویش فیضیاب میکند.
عاشیق عزیز این تداعیکننده استاد خویش، بنا به گفتهی برخی، تنها شاگرد و یا تنها شاگرد ادامه دهنده مکتب و سبک استاد بزرگ عاشیق فرهاد بوده است. صدای زیبا و باملاحت همراه با تحریرهای زیر و زیبا در اجرای آهنگهای عاشیقی، او را به فردی ماندگار در اذهان دوستداران مکتب عاشیقی مبدل کرده است و هنوز هم شرح ماجراهایش شامل بر شخصیت والا و فروتنی منحصر به فرد او در بین مردمان این دیار به مثال افسانهای در حال گردش است و امید است اینچنین افسانههایی هیچگاه از اذهان مردم این دیار پاک نشود. هر وقت که از عاشیق عزیز بحثی به میان میآید، ماجرای تازهای از او شنیده میشود که قریب به اتفاق این ماجراها بلا استثنا بر شخصیت والا و روح بزرگوار این عزیز شهر اورمیه دلالت میکند. هنوز هم مردمان این دیار او را با افسوسها و خاطرههای خوش یاد میکنند.
عاشیق عزیز در طول عمر خویش، تنها یک شاگرد به نام عاشیق عباسعلی تربیت نمود که او هم به مانند استاد خویش زود تسلیم اجل گردیده و رخت از این دنیا بر میبندد و با مرگ وی سبک عاشیقی اصیل، زیبا و با احساس اورمیه که همان سبک دول میباشد، به فراموشی سپرده شده و با خروارها خاک همآغوش میگردد.
به سبک و سیاق امروزی، در گذشته نیز هر عاشیق در قهوهخانه و یا چایخانهای رفته و در آنجا به هنرمندی میپرداخته، از همین روی عاشیق عزیز نیز در دوران هنرنمایی خویش به مسافرخانه و قهوهخانهی "سید حسن" واقع در خیابان منتظری فعلی رفته و با ساز خویش علاقهمندان به این موسیقی را سیراب میکرده است.
درخشش عاشیق عزیز در آسمان هنر و موسیقی این دیار به طور مستمر ادامه داشت، تا اینکه ابتلای وی به بیماری آسم، مشکلاتی در صدای استاد به وجود میآورد. بنا به گفته بعضی از دوستان عاشیق عزیز، وی مدتی به عنوان آسیابان مشغول کار بوده است و همین باعث ایجاد بیماری آسم در او شده بود. عزیز سالهای آخر عمر خویش را مصروف مبارزه با این بیماری کرده و نهایتاً به تاریخ 7/10/1351 چشم از دنیای فانی بسته و راهی سرای باقی میگردد. این عاشیق دوست داشتنی و شهیر شهر اورمیه را در قبرستان روستای سامیرتی(ثمرتو) در کنار مزار پدرش به خاک میسپارند.
با اینکه 40 سال از وفات نابهنگام ایشان میگذرد، اما اعتقادمان بر این است که هنوز هم روح عاشیق عزیز در فضای معنوی این شهر در حال سیر است و هنوز هم او نمرده است، زیرا که هنرمند اصیل هیچگاه نمیمیرد "مرده آن است که نامش به نکویی نبرند". هنوز هم روح وی منتظر اشخاصی است که در مکتب اصیل و معنوی عاشیقها پای در میدان گذاشته و راه این استاد گرامی و عزیز شهر اورمیه را ادامه داده و زنده نگه دارند. تا زمانی که شهر اورمیه پابرجاست، نام این عاشیق بزرگوار از جرگهی مشاهیر این شهر پاک نخواهد شد و به صورت ستارهی درخشانی در آسمان مفاخر آذربایجان خواهد درخشید.
عاشیق عزیز این عزیز شهر اورمیه، به واسطه نَقل پرشور داستانهای عاشقانه و اشعار عارفانه هنوز زبانزد عام و خاص میباشد. بنا به گفتهی دوستان و معاصرانش او شخصی متواضع و سر به زیر بوده و هیچگاه به دنبال شهرت نگشت و در دسته آنهایی قرار نداشته که خودشان را تبلیغ میکردند و به واسطه همین خصوصیت، متأسفانه آثار خیلی کمی از او به دوران ما رسیده است که آن هم چند کاست ضبط صوت میباشد. اما با غنیمت شمردن این چند کاست، توانستهایم نزدیک به 20 عدد از نواها و آهنگهای عاشیقی وی را به صورت مجموعهای درآورده و به شکل فایل mp3 در بیاوریم. از همین جا، از تمام علاقهمندان فرهنگ، ادب و فولکلور آذربایجان تقاضا داریم، در صورت داشتن هرگونه صدا و یا تصویر و عکس از این عاشیق بزرگوار، ما را یاریگر باشند، تا در راه معرفی و شناخت هنرمند گرانقدر و زوایای پنهان هنری وی بهتر قدم برداریم و بتوانیم در آینده این صداها و آهنگها را به صورت مجموعهای منتشر کنیم. امیدواریم، جوانان دارالنشاط اورمیه، راه این استاد مسلم مکتب عاشیقی اورمیه را ادامه داده و دنباله رو راه هنرمندانی همچون دول لو مصطفی، دول لو اباذر، میرزا جواد، فرهاد، عزیز و ... باشند. تا باشد که ایشان نیز عزیز شهر اورمیه گردند و با ساز و آواز خویش دوباره فضای این شهر را با نغمههای حماسی و عرفانی خویش سرشار از احتشام و عظمت کنند. به امید احیای سبک عاشیقی دول و موازی با آن سبک عاشیق فرهاد و عاشیق عزیز.
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 17 – مورخ 7 /4 /91
گنج شاعریمیز
احمد اسدی
گنج شاعر و یازیچی احمد اسدی 1367- جی ایلده اورمودا دونیایا گؤز آچدی. آتاسی اورمونون تانینمیش ادیب و شاعرلریندن بیری اولان جناب بهرام اسدی، آناسی ایسه حؤرمتلی شاعره، معلمه فریده خانم سلیمانی دیر. اونا گؤره احمد کیچیک یاشلاریندان بئله بیر ادبیات سئور عایلهده شعر، بدیعی ادبیات و اینجه صنعتله تانیش اولوب، ادبی محیطده بویا- باشا چاتدی. 1386- جی ایل علوم تجربی دیپلومونو آلارکن، اورمونون دانشگاهینا داخل اولدو، 1390- دا «منابع طبیعی» رشتهسینده لیسانس آلدی.
احمدین تحصیل آلماقلا برابر مختلف ادبی و هنری چالیشمالاری دا اولوب. «آتالار سؤزو» و "قیز چوجوغو"(ناظم حکمتین شعرلری) اونون چاپ اولونموش ایکی کتابی نین آدیدیر.
احمد، عاشیق موسیقیسی نین ده وورغونوندور. ساز چالیر و اونونلا یاناشی عاشیق ادبیاتیندا آراشدیرمالار آپاریر. او اورمودا عاشیقلار درنهگی (کانون عاشیق های آذربایجان غربی) نین فعال اشتراکچیلاریندان ساییلیر. بو استقامتده کئچمیش عاشیقلارین حیات و یارادیجیلیغی حاقدا گئنیش تدقیقات آپاریر، مقاله لر یازیر و نشر ائدیر.
اونون شعرلری ده واردیر. شعرلری عمومیتده هجا وزنینده دیر، عاشیق شعری اوسلوبوندا یازیر و یارادیر. احمدین ژورنالیستی فعالیتلری ده دقته لایقدیر و ایندیلیکده اورمودا چیخان "آراز آذربایجان" گوندهلیک قزئتی نین تورکجه صحیفه سی نین رداکتورودور. ها بئله دؤور مطبوعاتدا بیر یازیچی کیمی چیخیش ائدیر. اونون آیدین گله جه یی وار. احمد اسدی یه الله تعالی دان جان ساغلیغی و توتدوغو علم و صنعت یولوندا آرتیق نائلیت لر آرزولاییر، بورادا اونو ایکی شعرینی بیرگه اوخویوروق:
دورنالار
سیز اوچورسوز نه خوش گؤیلر اوزونده
اؤلکهلر آشیرسیز دایم دورنالار
گؤی اوزونده بیر آن دایانین دورون
دردیمی سیزلره دئییم دورنالار
گونشیم باتیبدی، گون قارالیبدی
سیز گؤرن چؤللری دوم قار آلیبدی
گولستان سولوبدو، گول سارالیبدی
ایلیم، گونوم، هفتهم، آییم دورنالار
هارای چکدیم بو دونیانین الیندن
آیریلمیشام اؤز ائلیمین دیلیندن
سیز سؤیلهیین او آللاها قولوندان
گؤیلره یوکسهلیر واییم دورنالار
بو دونیایا نامرد فلک غم اکیب
احمدین آشینا غملری تؤکوب
اذن وئرسز بو دونیادان ال چکیب
درویش دری سینی گئییم دورنالار.
جیغالی تجنیس
مجنون اولوب بو داغلاردا گزهنین
بیلمهلیدی، درد و بلا سریندی
آشیق دئیهر سریندی
داغلار سویو سریندی
داردا قالان چارهسیز
مولاسینا سریندی
گولون عؤمرو باخمایین کی چوخ آزدیر
گولستاندا ناز و عشوه سریندی
دوعا اوچون قنوت ائدیب بوداقلار
دردیم دئدیم، باخ گؤر نئجه بوداغلار
آشیق دئیه ر بوداغلار
بو یارالار بو داغلار
مجنون تکین چؤلده یم
مسکنیم دیر بوداغلار
آهیم اوددور، اریده جک بوداقلار
آما کؤنلوم صبیرلی دی، سریندی
محشر اولدو، صوراسرافیل چالیندی
حساب گلدی عمللریم چالیندی
آشیق دئیه ر چالیندی
حاق قاپیسی چالیندی
ایللر گلیب اؤتوشدو
عؤمور باغیم چالیندی
میسکین احمد مولا درین چال ایندی
مولا گلر، آچ دردینی سرایندی
منبع: "دنیز" هفته نامه سی - شماره 17؛ تاریخ 1391 تیر آیی نین 7 سی (7/4/91) ارومیه