به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مصطفی قلیزاده علیار، شهریارپژوه و مدیر آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی است، وی چندی پیش نشان فرهنگی و جایزه بینالمللی استاد شهریار را به پاس انتشار 10 جلد کتاب در حوزههای شهریار پژوهی، دین، ادبیات و تاریخ ایران، جمهوری آذربایجان، قفقاز، ترکیه، عراق، لبنان و مسلمانان هند از سوی مؤسسه تحقیقاتی پژوهشی قفقاز، آناتولی و آسیای میانه دریافت کرده است. بهمناسبت بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی با این شهریارپژوه گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
-سابقه دوستی و آشنایی شما با استاد شهریار به چه زمانی برمیگردد، آیا شما از شاگردان استاد بودهاید؟
برخی خود را شاگرد شهریار مینامند که درست نیست، استاد شهریار، نه کلاسی داشت و نه انجمنی. برخی چند بار نزد استاد رفته و حال، خود را شاگرد او میدانند، صحیح نیست. اما آشنایی با شهریار به ویژه جامعه ادبی معاصر با وی به 70 – 80 سال قبل برمیگردد. کما اینکه مردم ایران و بلکه مردمان فارسیزبان و ترک زبان ایران، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان و قفقاز و ... با وی آشنا هستند. من نیز که علاقهمند به ادبیات و شخصیت استاد شهریار بودم، از سالهای جوانی در تبریز با وی آشنا بودم و زیارت وی در محافل و مجالس به ویژه در دوران جنگ تحمیلی برای ما خاطرهانگیز و خوشایند بود، به ویژه اینکه در مجالس و محافل شهدا حضور مییافتند و در سال 65 نیز در جمع بسیجیان شعر معروف «یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/ جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج» را خواندند.
استاد شهریار، ظاهراً حوصله حضور در انجمنهای ادبی را نداشت و سن و سالش نیز گذشته بود، اما در مجالس شهدا حاضر میشد و یا مراکز تربیت معلم تبریز حضور مییافت. از این رو آشنایی من با وی نیز به صورت عمومی بود و چندین بار با دوستان به منزل وی رفتیم. که این جلسات به صورت منظم هفتگی و ماهانه نبود، بلکه در خانهشان همواره باز بود و هر کسی علاقهمند بود به دیدار وی میرفت.
-استاد شهریار از چه زمانی شهرت یافت، یعنی شهرت وی قبل وفاتشان نیز بود یا بعد در درگذشتش مشهور شد؟
وی مشهورترین و پرمخاطبترین شاعر از دهه 20 تا 30 بود و پس از آن نیز شاعر پرمخاطب و مشهور بوده است. البته متقدمین مانند حافظ و سعدی حسابش جداست، اما از دهه 20 و 30 به این سو، مشهورترین شاعر معاصر شیعی بوده است.
-میتوان این ادعا را مطرح کرد که شهرت شهریار به دلیل اشعار ترکی وی بوده و نه اشعار فارسی؟
عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، به ویژه منظومه بدیع «حیدر بابا» که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با استاد شهریار داشتند، به این نکته اشاره کردند. البته شهریار هم در شعر آئینی و مذهبی مانند «علی ای همای رحمت» و هم شعرهای عاطفی، عاشقانه، تغزلی، هم اجتماعی و نوعدوستانه و هم میهنی سرآمد بود و به نوعی شاعر چند وجهی بود. برخی عنوان میکنند با وجود بزرگانی مانند فردوسی، حافظ و مولانا و سعدی چرا روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار نامگذاری شده است، این حرف منطقی است، اما باید گفت که شهریار شاعری چند وجهی بوده است، اگر بخواهیم ایرانی بودن را مطرح کنیم با شاعران دیگر مشترک است، از سوی دیگر نبوغ فروسی و تغزل حافظ در شهر شهریار وجود دارد و اخلاق و نوعدوستی سعدی نیز در اشعار وی وجود دارد؛ از این رو عناصر مهم شاعرانه را دارد و از همه مهمتر معاصر است و با وجود اینکه کهنسرایان دیگر چندان استقبالی از شعر نیمایی نداشتهاند اما شهریار در این قالب نیز شعر سروده است و یا در میان شاعران ترکزبان مانند ملامحمد فضولی، حاج سیدعظیم شیروانی و شاعران و نوحهسرایان ترکزبان ... نیز سرآمد است. همچنین پیام به انیشتین و یا شعرهای نیمایی، نشان از روح معاصر شهریار دارد و فاجعه بشری در شعر پیام به انیشتین انعکاس یافته و پژواک آن به گوش این دانشمند نیز میرسد. درست است که عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، اما این همه قضیه نیست، چرا که شعرهایی مانند «دو مرغ بهشتی» که برای نیما سروده و یا «هذیان دل» واقعاً بینظیر است و «مشرب شهریار»، «افسانه شب» که یک منظومه بلند بیش از هزار بیت است و شعر «شب و علی» همه شاهکارند و شهرت شهریار مرهون همه این شعرهاست. شهرت وی در افغانستان و هندوستان به دلیل شعرهای فارسی وی بوده است.
-برخی پس از شعر «علی ای همای رحمت» عنوان کردند که این شعر برگرفته از دیوان شاعران متقدمی مانند مفتون همدانی و ... است، نظر شما چیست؟
مشابهت یک شعر با شعر شاعران دیگر به معنی تقلید نیست؛ چرا که اولاً دیوان این شاعر پس از سرودن این شعر منتشر شده است و از سوی دیگر شاید از نظر ظاهری شبیه شعر شاعران دیگر باشد، اما قوت شعر شهریار بسیار بالاتر است و این شعر به نام شهریار و نه شاعران دیگر مشهور شده است و کسی از آنها مطلع نبود و یک محقق آن را انتشار داده است. این شعر امتیازاتی دارد که در آن شعرها نیست. در رابطه با این شعر، یک عامل معنوی هم مؤثر است، به عنوان مثال شعر «شب و علی» شهریار از نظر ادبی و فصاحت و بلاغت بالاتر از شعر «علی ای همای رحمت» است، اما چندان مشهور نشده است، با وجود اینکه بسیار شاعرانهتر است؛ از این رو این بستگی به همین عامل معنوی و غیبی دارد؛ هر چند قابل اثبات نیست، جز اهلش. همچنین گرچه مشهور شدن چندان ملاک نیست، اما این شعر به قول حافظ «آن»ی دارد که در دیگر شعرها نیست.
-به نظرتان اگر بخواهیم درباره سبک شعری استاد شهریار صحبت کنیم، وی مستقلاً صاحب سبک بود یا آمیختهای ازسبک هندی و عراقی میگفت؟
بیشتر غزلهای شهریار به سبک عراقی است، اما سبک هندی و نازک خیالی در وی کمتر است، اما این شاعر از همه سبکهای شعری مانند خراسانی، هندی، نیمایی و ... تأثیر پذیرفته است و نمیتوان گفت به یک سبک اشاره کرد. حتی میتوان عنوان کرد که با توجه به آشنایی وی با زبان فرانسه، سبب شده بود با اشعار شاعران اروپایی آشنا شود و آثار آنها را به زبان اصلی بخواند و پسرش هادی نیز بر این موضوع تأکید داشت که اشعار برخی از شاعران فرانسوی را به زبان اصلی میخواند و گاهی اوقات نیز گریه میکرد. از این رو با بهرهگیری و تأثیرپذیری از سبکهای مختلف خود نیز افاضات و نوآوریهایی داشت.
-نکتهای در رابطه با این شاعر و شخصیت وی دارید؟
شهریار، شاعر مسلمان متعهد بود که 10 سال آخر عمرش را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرد و این بسیار مهم است، شعرهای حماسی که وی در هشتاد سالگی برای شهدا، امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب سروده بود و با صراحت و روشنی و بدون ادای روشنفکری، عقاید و مواضع خود را مطرح میکرد و شعر و هنر خود را در اختیار انقلاب قرار داد و همه در دهه 60، همدیگر را برادر خطاب میکردند، حتی برای رئیس جمهور نیز برادر عنوان میکردند، اما شهریار در شعری که برای رهبر معظم انقلاب سروده، عنوان کرده «تقدیم به آیت الله خامنهای» که این نشان از بصیرت وی است. از این رو شعرهای شهریار درباره دفاع مقدس و انقلاب، خود یک دیوان است.
-در پایان خاطراتی از دیدار با استاد شهریار دارید که برایمان تعریف کنید؟
به همراه جلال محمدی، شاعر تبریزی به منزل استاد شهریار رفتیم و اتفاقاً مرحوم بهلول خراسانی، عالم و روحانی مجاهد و مبارز نیز که اوایل دهه هفتاد رحلت کرده است، نیز در منزل وی حضور دارد و به حسب دعوتی که از وی برای سخنرانی در تبریز کرده بودند، به دیدار شهریار آمده بود و دکتر میرتاج الدینی که آن زمان طلبه کم سن و سالی بود، این روحانی را همراهی میکرد. وقتی آنها رفتند، شهریار درباره بزرگی این روحانی که شاعر هم بود، صحبت کرد و گفت که بیش از 2 هزار شعر دارد که همه آنها را از حفظ است و همچنین از مبارزات وی سخن گفت و عنوان کرد که علاوه بر دائم الوضو بود، دائم الصوم(روزهدار) بود و از این رو وقتی ما در منزل شهریار شیرینی خوردیم، وی از خوردن شیرینی امتناع کرد. در همان دیدار یک یادگاری برای من نوشت.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
لینک خبرگزاری ایکنا، مورخ 97/6/27
استاد وثوقی
الگوی عالمان وارسته و سرمشق مُدرسان برجسته
نگاهی به زندگی و سیره علمی - عملی استاد میرزا ابراهیم وثوقی مدرس برجسته حوزههای علمیه
نوشته: مصطفی قلیزاده علیار
نگاهی به زندگی: عالم عامل و فاضل کامل، استاد برجستهی حوزه علمیه، مدرس توانمند و محقق متون فقه و اصول، مبلغ دانشور معارف اسلامی و معلم اخلاق و معنویت، حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای «میرزا ابراهیم وثوقی» یکی از مفاخر روحانیت تشیع و مثالی عالی از ذخایر علمی مکتب حیاتبخش اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در خطه آذربایجان به شمار می رود. ایشان در سال 1317 در شهرستان جلفا و در ساحل زیبای ارس (روستای داران) چشم به دنیا گشوده و در خانواده ای مذهبی و زحمتکش بزرگ شده است. وی تا سال ششم ابتدایی قدیم در زادگاهش درس خوانده، سپس بنا به گرایش مذهبی خانوادگی و علاقه شخصی خود، مقدمات علوم دینی و ادبیات عرب را نزد روحانی فاضل محلی مرحوم «ملا علی کاشفی» (که از شاگردان فاضل مرحوم آیت الله حاج سید ابوالحسن انگجی تبریزی بود) خوانده و در سال 1338 برای ادامه ی تحصیل به تبریز مهاجرت کرده است.
استاد وثوقی خود در این باره می گوید: «پدرم مرحوم «فتح الله» بنابه ایمان و گرایش مذهبیاش به ادامه تحصیل من در حوزه علمیه راضی بود، لیکن با توجه به شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی خانواده، به ادامه تحصیل و اقامتم در تبریز تمایل نشان نمیداد، چون تأمین هزینه ی زندگی من در تبریز از طرف او در آن زمان مقدور نبود. اما این مسئولیت پدر را برادر بزرگم شادروان «رضا وثوقی» بر عهده گرفت و تأمین هزینه زندگی و تحصیل مرا مردانه و مؤمنانه قبول کرد و با کارگری و تحمل هزار و یک زحمت و مشقت، مرا در سایه حمایت برادرانه اش گرفت، در واقع در حق من پدری کرد. خداوند پدر و برادرم را قرین رحمت واسعه خود قرار دهد.»
جناب استاد در سایه توکل بر خدا و همت بلند و اراده قوی و هوش سرشار و تلاشهای مستمر توانست خود در راه تحصیل علم، به مراتب والاتری برساند و نشان داد که اگر انسان اراده کند در راه نیل به اهداف بلند و مقدس خود، می تواند با امید به الهی همه موانع بازدارنده و ناتوانیهای ظاهری و مالی را که بر سر راهش قرار دارند، کنار بزند و به مقاصد عالی خویش نایل گردد.
اساتید: استاد وثوقی بعد از مهاجرت به تبریز و اقامت در این شهر دانشبنیان و عالمپرور، در طول سالیان پیاپی در محضر اساتید بزرگ و علمای برجسته تبریز درس خوانده و از محضر فقهی و علمی آنان بهره کافی برده و در سایه استعداد سرشار خدادادی و همت بلند و تلاشهای محققانه خود و با توکل بر خدا، موفق شده مراتب تحصیل و تلمذ را یکی پس از دیگری پشت سر گذارد و خود عالمی برجسته و روحانی وارسته گردد. از جمله اساتید ایشان میتوان به حاج میرزا عمران علیزاده، میرزا علیرضا خوشزبان مرندی، میرزا حسین نجفی، آیت الله سید جواد خطیبی، میرزا علی اکبر محدث، میرزا علی بستان آبادی، آیت الله شیخ عبدالحمید شرابیانی، آیت الله شیخ نصر الله شبستری و شهید قاضی طباطبائی – قدس الله اسرارهم – اشاره کرد.
تدریس: استاد معظم آقای «میرزا ابراهیم وثوقی» در حوزه های علمیه آذربایجان و قم نامی آشناست، زیرا در پنجاه سال گذشته کمتر عالم و فاضل و روحانی و مبلغ و مدرس و استاد و مؤلف و محقق حوزوی پیدا میشود که در حوزه علمیه تبریز تحصیل کرده، اما در محضر استاد وثوقی درس نخوانده یا از وجود علمی و اخلاقی و معنوی و مدیریت ایشان بر مدارس علمیهی این شهر بهره نبرده باشد.
استاد وثوقی خود می فرماید: از نخستین سالهای طلبگی و تحصیلم در تبریز، مثل اغلب طلاب، به روش سنتی و اصولی حوزه های علمیه، ادبیات و مقدمات را تدریس میکردم زیرا هم به تدریس علاقه داشتم، هم خودم بیشتر و تحقیقی تر یاد میگرفتم، هم این فعالیت علمی باعث میشد درسها را فراموش نکنم و هم به طلاب جوانتر یاد میدادم و هم علاوه بر اینها در مجموع کاری ثواب و عبادتی خداپسندانه بود.»
ایشان در بیان اهمیت کار تدریس در زندگی خود میفرماید: اتخاذ همین روش سنتی درست حوزوی یعنی تدریس، از اول در واقع مسیر آینده زندگی و فعالیت مرا رقم زد و بحمدالله در جامعه بیشتر مفید واقع شدم و به توفیق الهی در طول بیش از 50 سال تدریس در زمینه ادبیات عرب و منطق و فقه و اصول فقه و حدیث و عقاید، به ادامه حیات علمی حوزه های علمیه شیعه در حد توان و وسع علمی خود کمک کردم و در این مدت صدها طلبه جوان از تدریس بنده بهرهمند شدهاند که این موفقیت بنده نعمتی بزرگ از طرف خداوند است.
استاد عالیقدر در خصوص تدریس کتاب شریف «شرح لمعه» میگوید: از سال 1352 تدریس کتاب فقهی - استدلالی «شرح لمعه» را آغاز کردم و در طول چهل سال نزدیک به 20 بار تمام متن و ابواب این کتاب شریف را برای طلاب تدریس کردهام.
گفتنی است کتاب مشهور «شرح لمعه» از تألیفات فقیه بزرگ شیعی شهید ثانی (قرن دهم هجری)، یکی از مهمترین و جامعترین کتب فقه استدلالی شیعه و از کتب محوری در تدریس علم فقه شیعه به شمار میرود که در طول چهار قرن گذشته مستمراً در حوزههای علمیه و مراکز آموزش دانشگاهی و دانشکده های حقوق در ایران و عراق و لبنان و حجاز و ... تدریس شده و هنوز هم تدریس میشود و هیچ کتابی جایگزین آن نشده است. هر طالب علم دینی با فراگیری این کتاب عظیم و بزرگ نزد اساتید فن، علاوه بر آشنایی با مسایل فرعی احکام دینی و تکالیف الهی، روش استنباط علمیِ احکام فقهی و شیوه اجتهاد فقه جعفری را هم می آموزد و احکام پنجگانه تکلیفی اسلام و انواع عبادات و تجارت و معاملات و کسب و کار و کشت و زرع و عمران و آبادانی و وقف و انفاق و احسان و خمس و زکات و اقتصاد اسلامی و احکام حلال و حرام و حقوق واجب و غیر واجب و در مجموع وظایف فردی و اجتماعی و اصول بنیانهای روابط اجتماعی و حکومتی مسلمانان را به روش علمی و مستدل میشناسد و توان علمی لازم برای طی دوره عالی اجتهاد و فقاهت را پیدا میکند. بنا بر این، مدرس کتاب «شرح لمعه» آن هم کسی که طی سالیان متمادی چندین دوره مکرراً تمام ابواب آن را تدریس نماید، بیشک خود قدرت اجتهاد پیدا می کند و به مثابه یک فقه شناس بزرگ، تخصصاً دارای صلاحیت فقاهت و فتوا میشود. به یقین استاد فرزانه آقای حاج میرزا ابراهیم وثوقی دارای چنین شایستگی علمی و توان فقهی است و بر منابع فقهی و مقدمات آن (ادبیات عرب، آیات الاحکام، حدیث، رجال، درایه، منطق، اصول فقه، اقوال و آرای فقهاء و متون فقهی) تسلط کافی دارند هر چند خود در کمال تواضع هیچ ادعایی ندارند.
البته ایشان در چند سال اخیر به تدریس کتاب مکاسب شیخ انصاری مشغولند که کاملا کتاب اجتهادی و استدلالی و دارای مطالب بسیار سنگین و تخصصی محض فقهی و بالاترین و آخرین متن مرسوم فقهی در حوزه های علمیه می باشد و مدرس مکاسب قطعاً خود مجتهد و فقیه است.
شاگردان استاد وثوقی در نیم قرن گذشته مخصوصا بعد از انقلاب اسلامی، در تمام ابعاد جامعه در داخل و خارج ایران، منشأ خدماتی مفید و متصدی فعالیت های علمی، فرهنگی، تبلیغی، تدریس، تحقیق، پژوهش، تالیف، مدیریت، قضاوت، امامت جمعه و جماعات، عرصهی رسانه و مسئولیتهای اداری بودهاند به ویژه در حوزه های علمیه، دانشگاهها، مدارس، مراکز علمی و فرهنگی، نهادها، ادارات، مساجد و ...؛ و در رشد علمی و فرهنگی جامعه، شکوفایی فکری جوانان و تربیت معنوی مردم مسلمان مؤثر واقع شده اند. امروزه دهها نفر عالم و نویسنده و مبلغ و مدرس و مدیر و مسئول متعهد در کشور افتخار شاگردی استاد وثوقی را دارند.
ویژگیهای تدریس استاد وثوقی:
به نظر راقم این سطور که سالها در جلسات درسهای مختلف استاد وثوقی (شرح لمعه، منطق، اصول فقه، کلام) نشسته، این استاد و مدرس بزرگ حوزه و فقهشناس برجسته و مدیر مدبّر و دلسوز مدارس علمیه، در تدریس متون درسی علاوه بر داشتن شرایط عمومی و تسلط بر موضوع و فروعات مسایل درسی؛ سه ویژگی خاص دارد:
اول: تحقیقی و تطبیقی بودن متن دروس از حیث جزئیات لفظ و معنا و منظور و منطوق و دسته بندی مطالب.
دوم: جلب توجه و تمرکز شاگردان به درس و پویا نگهداشتن ذهن آنان با سوالات مرتبط و مقتضی تا آخر جلسه.
سوم: شاداب نگه داشتن روحیه طلاب از اول تا آخر جلسات درس، با ذکر برخی نکات کوتاه مطایبه آمیز، لطایف ظریف و مرتبط، اشعار، کنایات و تمثیلات شیرین ترکی و فارسی و عربی، باعث میشود فضای جلسات درسها در اثر سنگینی مطالب، کسالت آور نشود و شاگردان احساس خستگی نکنند.
تمام طلاب و شاگردان استاد وثوقی اولاً با طیب خاطر و اشتیاق در کلاسهای ایشان حاضر میشدند و حاضر میشوند و استقبال میکنند و روش تدریس این استاد فاضل و فرزانه را می پسندند؛ ثانیاً حتی بعد از گذشت دهها سال، معمولا از جلسات درس ایشان خاطراتی به یادماندنی دارند و روش استاد را فراموش نمیکنند. از این منظر، روش تدریس و شیوه کلاسداری استاد وثوقی در نوع خود، منحصر به فرد و الگویی آموزنده برای مدرسان حوزه و اساتید دانشگاه میتواند باشد.
به گفته یکی از شاگردان فرزانه و نکته سنج استاد وثوقی، اگر از آن همه تدریس شرح لمعه (حدود 20 دوره) توسط ایشان، یکی را مرتب از اول تا آخر در سالهای گذشته به صورت صوتی و یا صوتی - تصویری ضبط میکردند، امروز گنجینهای زنده بود که طلاب و حتی مدرسان شرح لمعه از آن استفاده میکردند، اما دریغ!... البته با این حال به نظر می رسد باز هم دیر نشده، اگر استاد قبول فرمایند و یک دوره دیگر تدریس شرح لمعه را شروع کنند تا به صورت صوتی و تصویری ثبت و ضبط گردد هم امروز و هم در آینده و در هر زمان و مکانی در ایران و خارج از ایران، مخصوصا در بلاد ترک زبان و آذربایجان و قفقاز طلاب و مدرسان شرح لمعه و فقه شیعی از آن بهره مند می شوند، به مرحله فیض عام میرسد و به حسنه ساری و جاری تبدیل میشود. کما اینکه در قم و سایر حوزه های علمیه، دهها سال است که این اقدام در باره دروس مهم مدرسان بزرگ انجام میگیرد و علاوه بر داخل حوزه، از «رادیو معارف» مرکز قم هم برخی از دروس فقه و اصول و تفسیر و حدیث و عقاید و تاریخ اسلام اساتید بزرگ برای عموم مردم و فضلا و طلاب پخش میشود.
مدیریت مدارس علمیه
مدیریت بر مدارس علمیه دینی بحق کاری سنگین و پرمسئولیت و طاقتفرسا است، زیرا هم باید در شکوفائی استعداد علمی و رشد فکری طلاب دقت و مدیریت و شیوه های لازم و مؤثر را به کار گیرد، هم در جذب مدرسان فرزانه و متخصص و مهذب و پاکنفس، جستجو و تلاش کند و هم در تزکیه نفس و تربیت اخلاقی و پرورش معنوی و عملی دانش آموختگان مکتب اهل بیت (ع) و فقه جعفری، مدیریت اخلاقی و معنوی مخلصانه ای داشته باشد تا عالمانی بزرگ و آموزگاران اخلاق و معنویت در این مدارس تربیت شوند و فقیهان و محدثان و مفسران و متکلمان و واعظان و مبلغان و مدیران پارسا و رهبران دینی و اعتقادی مخلص و مجاهدان حافظ دین خدا از این مدارس بیرون آیند و تاکنون در طول تاریخ، حوزه های علمیه بر مدار چنین مدیریتهای سازنده استوار بوده است و صد البته چنین مدیریتی از یک مدیر روحانی فاضل و متعهد بر نمیآید بلکه یک مدیر فرهیخته و فاضل و روحانی مهذب و شجاع و صریح و جدی و هوشمند و در عین حال انسانی رئوف و دارای سعه صدر و بسیار فعال و خستگی ناپذیر با داشتن اخلاص واقعی برای خدا و آشنا با مسائل فرهنگی و جریانات مذهبی روز و مشارب فکری مختلف محیط زندگی و آگاه به روابط اجتماعی و اوضاع زمانه میتواند از عهده انجام چنین مسئولیت خطیری در تصدی مدیریت مدارس علمیه دینی برآید که بیشک حضرت استاد حاج شیخ ابراهیم وثوقی، به شهادت همه فضلاء و علماء و شاگردان ایشان، در طول دهها سال چنین مدیریت شایسته ای در مدارس علمیه تبریز داشته اند و کاتب این حروف خود سالها از نزدیک مدیریت کارآمد استاد را به چشم دیدهام. خود استاد با کمال تواضع در جملاتی ساده و کوتاه از دوران مدیریت طولانی مدت 25 سالهاش بر مدارس حوزه علمیه تبریز نوشته: «اینجانب ابراهیم وثوقی از سال تحصیلی 1355 الی 1370 در حوزه علمیه حاج صفرعلی تبریز به عنوان مدیر در خدمت طلاب محترم دینی بوده و از سال 1370 الی 1374 در حوزه علمیه صادقیه مدیریت مدرسه را عهدهدار بودم و از سال 1374 الی 1381 بعنوان مدیر داخلی حوزه علمیه حضرت ولی عصر (عج) خدمتگزار طلاب بودم.»
حجت الاسلام والمسلمین آقای شیخ «جواد آراسته» از شاگردان استاد وثوقی در سالهای 1355 تا 1361 بوده که بعدها از مسئولان فرهیخته و مدیران شایسته نظام جمهوری اسلامی محسوب میشد، در سال 1373 طی یادداشتی صمیمانه و صادقانه در خصوص شیوه تدریس و مدیریت استاد، نوشته:
«در شیوه تدریس و مدیریت، معظمله سبک منحصر بفردی داشته و مجاهدتها و ابتکارات ایشان موجب پیشرفت سریع کیفی و کمی آموزش و تربیت طلاب میشد و تلاش و دلسوزی، فعالیت پرکار ایشان و اصرار در موفقیت آموزی و تربیتی طلاب توسط معظمله الحق مصداق تامّ جهاد در مسیر فوق بوده، سلوک و رفتار و تقید به موازین شرعی و اخلاقی او و روح تقدس و تقوی و زهد ایشان الگوی تربیتی عملی برای طلاب بوده است.»
این نکته مثبت و آموزنده از شیوه رفتاری استاد وثوقی هم ناگفته نماند که یکی از روشهای خوب و جذاب ایشان در مدیریت مدارس و نیز در مقام تدریس و تربیت طلاب و روابط اجتماعی و شخصی، اتخاذ سلوک دوستانه و بدور از شیوه تحکمآمیز مدیران خشکه مقدس و مدرسان سختگیر و فضلای تنگ حوصله است. ایشان در تمام مراودات رسمی و دوستانه و شخصی خود به طور کاملاً طبیعی چهرهای متبسم، دوستانه و مهربان و رفتاری احترام آمیز و دوستانه دارند و دور از هر گونه تصنع و تشریفات و تکلفی مبرّا هستند، از این رو، طلاب و سایر مراجعه کنندگان خیلی راحت با ایشان رابطه برقرار میکنند و حرف میزنند.
اهتمام به تدریس دروس جنبی
استاد وثوقی در دوران مدیریت خود بر مدارس علمیه خصوصا مدرسه حاج صفرعلی - که بنده یکی از طلاب آن بودم و به چشم خود دیدم - به تدریس دروس جنبی آن زمان برای طلاب با دعوت از اساتید برجسته و با هدف ارتقای سطح سواد علمی و فرهنگی طلاب اهتمام میورزید و طلاب حایز شرایط در اوقات مناسب بر اساس برنامهریزی دقیق و تحت نظات مدیر مدرسه آن دروس را فرا میگرفتند از جمله دروس جنبی آن دوران عبارت بود از: روخوانی قرآن، آموزش تجوید و ترتیل قرائت قرآن، تدریس گلستان سعدی، تدریس کلیله و دمنه، عقاید، اخلاق و تفسیر.
تبلیغ دین و حل و فصل امور شرعی مردم
گر چه استاد وثوقی بیشتر به تدریس تمایل داشتهاند و دارند و بنا به ذوق ذاتی به تدریس بیشتر از تبلیغات منبری میپردازند، اما امامت جماعت و اقامه نماز در مساجد هم داشتهاند و دارند و به اقتضای حال و عنداللزوم منبر هم میروند و از ائمه جماعت و ارشاد مردم شهر تبریز محسوب میشوند؛ استقبال عموم مردم مخصوصاً آگاهان و اهل سواد و اندیشه از روش تبلیغ منبری و سنتی ایشان هم قابل توجه است، زیرا ایشان در بیان منبری نیز همان روش استدلالی عالمانه اش را البته به شکل لطیف و عامه فهم رعایت میکند، لذا در منبر هم در تبیین مبانی اسلام و تفسیر آیات قرآن و ترجمه و شرح کلام معصومین (ع) و ترویج معارف دینی و ذکر نکات اخلاقی و بیان احکام شرعی و ذکر مصائب اهل بیت (ع) با تحریک عواطف پاک به لسان تذکر و تذکار، کلامش در دلها موثر واقع میشود.
اجازه نامه های بزرگان حوزه:
اجازه نامه کتبی یا شفاهی بزرگان حدیث و فقه و تفسیر به علمای جوانتر یا معاصر خود، نوعی تایید علمی و نشان درجه فقهی و معنوی صاحبان اجازهنامه است و نشانگر بیداری و حساسیت حوزههای علمیه در طول تاریخ نسبت به حراست از مرزهای علمی و اعتقادی و فقهی و احترام به صاحبان صلاحیت های علمی و معنوی و سلوک شرعی و عملی در بین دانشمندان و فقها و محدثان احادیث اهل بیت (ع) میباشد تا هر کسی ادعایی بیاساس نکند و شایستگان از غیر آن باز شناخته شوند و مردم مسلمان با مشاهده اجازات معتبر بزرگان فقه، صاحبان این قبیل اجازه نامه ها را محترم شمارند و در رتق و فتق امور دینی و تصرف و تخمیس اموال و صرف وجوهات شرعی و امور حسبیه خود به ایشان اعتماد کنند.
استاد میرزا ابراهیم وثوقی از اوایل تدریس فقه در دهه پنجاه که از فضلا و مدرسان جوان حوزه تبریز به شمار میرفت، دارای اجازه نامههای کتبی از فقهای بزرگ و مراجع معظم تقلید بودند و این نشانگر آن است که ایشان از آن دوران حایز شرایط علمی و اخلاقی و معنوی و دارای سیره پاک و تقوامحور با رعایت موازین شرعی در همه ابعاد آن و خود از فضلای برجسته حوزه و از مروجان شایسته شریعت محمدی (ص) و از مبلغان معارف مکتب اهل بیت (ع) بودهاند و هستند و نیابت مرجعیت شیعی و شایستگی لازم در حل و فصل امور شرعی و تصدی صرف اموال و وجوه شرعی مؤمنین را داشتهاند. اجازه نامه هایی کتبی از بزرگانی مثل آیات عظام سید حسن انگجی، میرزا مسلم ملکوتی، میرزا یدالله دوزدوزانی، شیخ جعفر سبحانی، مکارم شیرازی، سیستانی، موسوی اردبیلی، آیتالله خامنه ای و .... شاهد این مدعاست.
نمایندگی مرجعیت تشیع
استاد میرزا ابراهیم وثوقی علاوه بر نیابت عام مراجع معظم تقلید، از سال 1393 و بعد از وفات مرحوم آیت الله استاد حاج شیخ علیرضا خوشزبان مرندی در تبریز، مسئولیت دفتر مرجع بزرگ معاصر شیعه آیت الله العظمی سید علی سیستانی و نمایندگی ایشان را در آذربایجان بر عهده دارند و این مسئولیت هم بنا به قابلیتهای علمی و اخلاقی و ارتباطات اجتماعی استاد بر عهده ایشان گذاشته شده است. امروز در تبریز ایشان در کنار تدریس مکاسب شیخ انصاری، مسئولیت سنگین حل و فصل امور شرعی عموم مؤمنین و بخصوص مقلدان آیت الله سیستانی را هم بر عهده دارند.
الگوی رفتاری و اخلاقی در خانواده
نویسنده این سطور یکی از کوچکترین ریزه خواران خوان نعمت تعلیم و تربیت استاد وثوقی در دهه شصت بودم و همچنان که اشاره کردم، سالهایی محدود در محضر پرفیض ایشان توفیق تلمذ داشته ام، اما بیش از 30 سال افتخار آشنایی با استاد وثوقی و بهره مندی معنوی و علمی ایشان را دارم و در این نوشتار مختصر فقط به سلوک علمی و تعلیم و تربیتی ایشان نظر پرداختم نه حریم زندگی شخصی و موفقیت های استاد در صحنه زندگی خصوصی خودشان. اما در پایان ذکر این نکته مهم اخلاقی و آموزنده را ناگفته نمی گذارم که استاد وثوقی به توفیق الهی از اول در زندگی شخصی خود و بعدها در زندگی مشترک خانوادگی و همچنین در تربیت فرزندانی صالح و مفید به خود و جامعه، روشی نیک و درست و جذاب به شیوه بزرگان دین داشته؛ انسانی بسیار مهربان و خوشمشرب و صبور و جذاب و ساده زیست و در روابط فامیلی و صله ارحام هم، دارای منش های پسندیده و آموزنده هستند که رفتار درست ایشان در این عرصه نیز میتواند الگویی عالی و نمونه ای مثال زدنی برای دیگران از منظر سبک زندگی اسلامی در خانواده باشد.
منبع: هفته نامه «دَنیز» شماره 105؛ مورخ 28 اسفند 1395
همایش بزرگداشت استاد شهریار در باکو برگزار شد
دنیزنیوز: همایش بزرگداشت استاد سید محمدحسین شهریار که امروز دوشنبه 30 شهریور ماه با همکاری انستیتوی ادبیات فرهنگستان علوم ملی آذربایجان و رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در باکو برپا گردید.
به گزارش سایت سفارت جمهوری اسلامی ایران، جمعی از نمایندگان محافل فرهنگی، علمی و هنری دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان در این مراسم حضور داشتند.
محسن پاکآیین سفیر جمهوری اسلامی ایران در این همایش با اشاره به جایگاه خاص استاد شهریار در ادبیات معاصر ایران گفت: نام و آثار شاخص شهریار در حال حاضر نه تنها در ایران و جمهوری آذربایجان، بلکه در اغلب کشورهای جهان شناخته شده است.
وی با اشاره به ترجمه بسیاری از آثار این استاد بزرگ شعر معاصر ایران در کشورهای مختلف از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و برخی کشورهای منطقه، مطالعات صورت گرفته از سوی محققان ایرانی و آذربایجانی در باره خلاقیت این شاعر شهیر را قابل تقدیر خواند.
پاکآیین همایش بزرگداشت استاد شهریار در باکو را نشان دهنده همکاریهای فرهنگی خوب میان ایران و جمهوری آذربایجان عنوان کرد و گفت: ما علاقمند به توسعه هر چه بیشتر روابط دو کشور هستیم و تقویت روابط برای تعاملات محافل فرهنگی، علمی و هنری و نیز برگزاری همایش های مشابه فرصت خوبی ایجاد میکند.
دکتر ابراهیم ابراهیمی رایزن فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران نیز در این همایش طی سخنانی به ابعاد مختلف شعر شهریار پرداخت و گفت: ارزشهای اسلامی و عشق به اهل بیت (ع) در اوج اشعار شهریار قرار دارد.
«عیسی حبیب بیگلی» معاون اول فرهنگستان علوم ملی آذربایجان نیز طی سخنانی شهریار را یکی از شعرای شهیر دوران معاصر جهان عنوان کرد.
وی با اشاره به برگزاری همه ساله همایش و نشستهای فرهنگی مربوط به این استاد بزرگ با مشارکت شعرای ایرانی و آذربایجانی، این محافل را برای تقویت تعاملات فرهنگی دو کشور همسایه و دوست مهم ارزیابی کرد. لینک:
http://www.daniznews.ir/index.php/europe/item/435-iran-azerbaijan
یا رب این شاخ گل از شش جهتش دار نگاه
این دعا کردم و از شش جهت آمین آمد!
این بیت را شادروان استاد شهریار ضمن غزلی در اظهار ارادت به رهبر معظم انقلاب در سال 1364 که رئیس جمهور بودند، سروده بود که در تبریز در محضر ایشان قرائت کرد.
امروز رهبر انقلاب اسلامی آیت الله خامنه ای تحت عمل جراحی قرار گرفتند و ساعتی بعد دکتر حسن روحانی رئیس جمهور بر بالین ایشان حاضر شده، عیادت کرد
مدح امام رضا (ع)
استاد عسگر شاهی اردبیلی
گؤگده آدین تا گلیر تیترهیر عرش برین
یئرده نه دن بیربئله منزلین اولموش درین
سن ملکوت اهلیسن ای بشرجان من
یئرده سنی حبس ائدن نفس دیر ای نازنین
نفسی کی ائتدین اسیر عالمه اولدون امیر
مین صفتین اولدو بیر، بیر ثمرین اولدو مین
نفسی مسیح و خلیل، عشق ایله ائتمیش ذلیل
بخش ائلهییب جبرئیل عاشقه حق الیقین
روح وضو عشق دیر، سرِّمگو عشق دیر
«واعتصموا» عشق دیر، عشق دی حبل المتین
سینهده عشق اولماسا، قلبین اولار بوش کاسا
اوندا دوشرسن یاسا، اولسادا فکرین درین
اولماسا عشق ای فلان، حاصلی یوخدوراینان
یوز کره ائتسن بیان «نعبدوا» یا «نستعین»
کیم گؤره دلبر قاشین، اگمه یه باش آت داشین
اگمهدی شیطان باشین اولدو او نادان لعین
باش دئییر آت آدیمی، سالما یادا یادیمی
روحوون اول خادمی تا اولا روح الامین
حسن مکملدی روح، احمد مرسلدی روح
یاد ائله اول حضرتی کئچ ملکوت عالمین
ای سنه «شاهی» فدا ایستهسن عیش و صفا
بسدی فقط مصطفی (ع) بسدی او نور مبین
عرش وجودوندا غرق، رام رکابینده برق
وصفین ائدر غرب و شرق، مدحین ائدر روم و چین
هردم اوزوندن نقاب آچدی او عالیجناب
آی دئدی یوز مرحبا، گون دئدی مین آفرین
لشکر اونا «کاف» و «نون»، منبر اونا «حا» و «میم»
شوکت اونا «طا» و «ها»، دولت اونا «یا» و «سین»
سؤز دانیشیب دلربا، وحی ائشیدیب دلپسند
مکتب آچیب دلگشا، دین گتیریب دلنشین
جلوهسی رضواندادیر، وارثی ایران دا دیر
ملک خراساندادیر، عالمه سالمیش طنین
قدرینه حیران قضا مدحین ائدر مرتضی
شهرتی «موسی الرضا» تربتی مهر جبین
گوزگوسو آهو گؤزو، ضامن آهو اؤزو
قرآنا قارداش سؤزو، دینه دایاق همچنین
یئددی گؤیون سالکی، آلتی مین این مالکی
بئش گؤزه له دین و جان، دؤرد ملکه جان و دین
عشقی وورار قلبه داغ، داغی ائدر قلبی باغ
هم سویو ائیلر چراغ، هم اودو ائیلر سرین
امرینه باغلارمیان «والشجر یسجدان»
قهرینه سؤیلر دومان یا «مطرالمنظرین»
باغدا آدین دوتسا باد، باغ اوخویار «و ان یکاد»
کیم اونو دوز ائتسه یاد، اولدو «من المکرمین»
قلبده اود گؤزده یاش، سجده یه کی قویدو باش
باشلادی ذکرین یاواش کئچدی سمادن یئیین
درگهووه ای امام، تا دوزه شمع و غلام
هر گئجه اولدوزلارین چرخ ائیلهیردست چین
ای عربین ارشدی، ای عجمین مرشدی
سؤیله دایانسین زامان، سسله دانیشسین زمین
وصفووه عاجزدی دیل، مطلب آغیرمن خجل
مفتعلن مفتعل عهده لیک ائتسین چتین
قلبیمه ای بخش ائده ن نور و ضیا عرش ده ن
سال باشیما حشره جن کؤلگه سین اول دلبرین.