صله ی امام خمینی به شاعر عاشورایی
ظاهراً 9 خرداد 69 بود در حوزه هنری بودم (در تهران) قرار بود به مشهد برویم برای شرکت در کنگره شعر طلاب در اولین سالگرد ارتحال امام خمینی؛ مرحوم محمد علی مردانی آمد. من احترامش کردم... بعد صحبت کشید به امام خمینی و آن شعر معروف مرحوم خوشدل تهرانی که گفته:
بزرگ فلسفه قتل شاه دین این است
که مرگ سرخ به از زندگی ننگین است
نه ظلم کن به کسی نی به زیر ظلم برو
که این پیام حسین است و منطق دین است
مرحوم مردانی فرمود امام به خاطر این شعر لطف زیادی به خوشدل کرد هم خانه ی مصادره ای وی را گرفت و به خودش برگرداند (که برای خود داستانی شیرین دارد، فعلاً بماند) و هم در سال 1358 شصت هزار تومان پول بیمارستانش را پرداخت کرد...( تفصیل داستان بماند برای وقتی دیگر)
یک شعر شاهکار در باره کربلا
دو بیت ترکی زیر از نوحه ای است که شاعر بزرگ و کم نظیر مرحوم حاجی سید عظیم شیروانی (وفات: 1305 هـ.ق) سروده و به حق در باره قیام کربلا و نگاه عرفانی به عظمت امام حسین (ع) این چهار مصراع در ردیف شاهکارهای دنیاست:
هر کس که حسین تک اولمازعاشق
درد و الم و صفانی بیلمز
نوش ایله مه ین می بلانی
کیفیت کربلانی بیلمز.
این دو بیت را نخستین بار از زبان مرحوم حاج علی اکرام در مراسم برزگداشت ایشان در ارومیه (29 دی ماه 1385) شنیده بودم و بعدها هم چندین بار از آن مرحوم شنیدم اما نمی دانم چرا شاعرش را از وی نپرسیده بودم تا اینکه اخیراً از دوست فاضل و ادیب دانشمند حاج مصطفی علی یف – فرزند شاعر برجسته حاج مایل و برادر زاده حاج علی اکرام - نام شاعر بزرگ این شعر سترگ اندیشه ای را سؤال کردم.
بسیج از دیروز تا امروز (سر مقاله)
(سرمقاله دو هفته نامه «دَنیز» - شماره 5 – مورخ 6/ 9/ 90 – چاپ ارومیه)
بی مقدمه، ماجرا از این قرار بود که وقتی نهاد انقلابی - مردمی «بسیج مستضعفین» بر اساس آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی و به دستور رهبر کبیر و فقید انقلاب حضرت امام خمینی در پنجم آذر ماه 58 تشکیل گردید و با شعار «تشکیل ارتش 20 میلیونی» متشکل از تمام اقشار جامعه، آغاز به فعالیت کرد، از همه اقشار و اصناف جامعه انقلابی آن روز ایران جذب این نهاد شورآفرین شدند. جاذبه بسیج در مدت کمی به حالت مجذوبیت – و به تعبیر مولانا: « گداخته شدن از غایت محبت» رسید و این جاذبه در قلوب متلاطم قشر جوان و نوجوان البته بیشتر شعله ور شد که اوج آن را در دوره هشت سال دفاع مقدس مردم ایران در مقابل تجاوز استکبار عالمی به پشتیبانی آمریکا و شوروی و به لوطی بازی صدام بخت برگشته ی افتاده در صد دام، دیدیم و جهانیان دیدند... و بعد از جنگ تحمیلی، بسیج به تدبیر رهبری تبدیل شد به نیروی عظیم ملی و علمی و فرهنگی و تخصصی در تمام ابعاد خدمت به مردم و کشور تحت عنوان « بسیج سازندگی».
خب ، لابد می فرمایید «جناب سر مقاله نویس! این که حکایت تکراری است. امروز و خاصه در این هفته بسیج، بالاخره هر کس به زبانی صفت مدح بسیج می گوید و مقصد خود می پوید و مقصود خویش می جوید! و سلام تو هم لاجرم بی طمع نیست جناب مدیر مسئول! دست بردار از سر ما، سخنی تازه گرت هست بگو گوش کنیم!»
بله، ظاهراً حق با شماست. اما من بنا دارم با نگاهی متفاوت به این موضوع بنگرم، اصلاً نمی خواهم در باب مدح و تعریف این نهاد حرفهای کلیشه ای را ردیف کنم. می خواهم اشاره و تصریحاتی بکنم به برخی منفی بازیها در ارتباط با موضوع بسیج. بی تعارف باید گفت که بسیج از دیروز تا امروز راه درازی را طی کرده و تحولاتی عظیم و حیرت انگیز یافته و از لشکری فداکار نظامی به نیرویی مترقی و قوی و نهادی کاملاً حیاتی و متناسب با نیازهای جامعه تبددیل شده است که نبض زمان را گرفته و نقشی سرنوشت ساز برای کشور و مردم رقم می زند و به هیچ گروه سیاسی و غیر سیاسی باج نمی دهد. با این حال، گاهی برخی تریبونهای وابسته و وابستگان قلم به مزد در تلاش همه جانبه برای مخدوش کردن چهره نظام جمهوری اسلامی ایران، در باره بسیج هم تبلیغاتی خصمانه و سفسطه آمیزی را از سالهای جنگ تحمیلی در بوق و کرنا می گذاشتند از این قماش: «مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران از بین جوانان و نوجوانان کم سن و سال و زیر 18 سال برای بسیج یارگیری می کنند و با سوء استفاده از روحیه هیجان طلب و جنجال پسند دوره جوانی آنان، باعث مرگ و نقص عضو و عقب ماندگی تحصیلی و علمی این قشر بی گناه هم می شوند و اگر در آینده این بسیجیان صاحب شغل و کار و درآمد و موقعیت هم شوند، دارای روحیه ای خشن و نظامی گر و پرخاش جو خواهند بود و بدینگونه حقوق طبیعی و انسانی این جوانان و نو جوانان از سوی نظام جمهوری اسلامی پایمال می گردد و ...» و از این قبیل. اما نه بسیجیان آگاه ما به این قبیل تبلیغات خائنانه وقعی نهادند و نه مردم و مسئولان نظام. امروز نیروی بسیج در ایران اسلامی از ارکان محکم علمی، فرهنگی، اجتماعی و مردمی نظام به شمار می آید. اگر دیروز نیروی بسیج فداکارترین نیروی عرصه دفاع مقدس بود، امروز از کاری ترین نیروهای فداکار در صحنه سازندگی و جنبش نرم افزاری و فکری و دفاعی و تولید دانش و فرهنگ و ارتقای مراتب تخصصی در کشور ماست. امید که این «شجره طیبه» – به تعبیر بنیانگذار بسیج- رفته رفته شاخ و برگ پر بارتری برای ایران به بار آورد. سخن را با جمله ای از مقام معظم رهبری به پایان می برم که می تواند نتیجه و مؤید سخن من باشد: «بسیاری از پیشرفتهای کشور مرهون تفکر بسیجی است.»
مصطفی قلیزاده علیار(مدیر مسئول: 09141151475)
پیامبر:
اَلا و اِنَّ الحسینَ بابٌ من ابواب الجنّه، من عانَدهُ حَرمّ َاللهُ علیهِ ریحَ الجنّه
آگاه باشید که حسین (ع) دری از درهای بهشت است، هر کس با او دشمنی ورزد، خداوند بوی بهشت را هم بر او حرام می کند.
کتابی خطی درفضایل علی (ع)
یکی دو سال پیش در زادگاهم روستای «علیار» ( علی یار) مهمان دوست ارجمندم «بهرام رجبی» بودم. او یک روستایی روستانشین و کشاورز کتابخوان و کتاب دوست و کمی هم اهل ذوق و شعر و هنر است.... وقت خدا حافظی ما که رسید، این دوست ما آقا بهرام و همسر و فرزندانش ماشین ما را پر کردند از هدایای لبنیاتی طبیعی بسیار تمیز و لذیذ مثل شیر و ماست و کشک و پنیر و سرشیر و ... که در شهر آنها حکم کیمیا دارد. این سوغاتی ها البته حاصل زحمات همسر با سلیقه و مهربان آقا بهرام بود. شرمنده شدیم از آن همه لطف و مرحمت آقا بهرام و خانواده مکرم ایشان. اما آقای رجبی هدیه دیگری هم به من داد که مخصوص خودم بود و آن کتابی کهنه با جلدی چرمی بزرگ بود که به من داد و گفت: حاج آقا، این کتاب بیشتر به کار خود شما می آید... نگاه کردم دیدم یک کتاب خطی است با خطی خوانا و زیبا به دو رنگ سیاه و قرمز. تشکر ویژه کردم از آقا بهرام، به خاطر آداب دانی این میزبان روستایی با معرفت و هوشمند و سخاوتمند و موقع شناس و مهمان شناس.
باز آمدیم و کتاب را با احتیاط ویژه ورق زدم. اسمش « شعشعه ذوالفقار در بیان غزوات حیدر کرار» است. البته مؤلف در پایان کتاب آن را « شعشعه الانوار من غزوات امیر المؤمنین حیدر کرار» نام می برد. نام مؤلف « محمد شفیع الحسینی» فرزند است «بهاءالدین محمد». ظاهرا کاتب هم خودش است. کتاب به زبان فارسی بلیغ است و بیشتر به کار اهل مدیحه گویی و منبر و نقل تاریخ در بیان فضایل امیر مؤمنان علی (ع) می آید. مؤلف هم ادیب و نویسنده است و هم شاعری خوش ذوق که درلابلای مطالب از اشعار خودش هم می آورد. البته از اشعار فارسی و عربی دیگر شاعران هم گاهی ابیاتی را به تناسب چاشنی مطلب می کند و متن کتاب را جذابتر می سازد. اطلاعات تاریخی مؤلف هم خوب است. مطالب کتاب دارای تلمیحاتی زیبا از آیات قرآن و احادیث نبوی و کلمات ائمه اطهار (ع) در ستایش شاه مردان علی (ع). اغلب متن آیات کتاب وحی را خیلی بجا و بموقع به کار می برد. در نقل فضایل امام علی (ع) استناد به منابع روایات و احادیث مثل آثار شیخ صدوق و کلینی و مفید هم از دیگر ویژگی های کتاب است. در صفحه 7 در باره تحریر کتاب می نویسد: « در این بین از مُلهَم غیبی و هاتف بلاریبی ندایی بگوش جان رسید و صورت این مطلب در آینه خیال جلوه گر گردید، این فقیر کتابی مشتنل بر غزوات و معجزات و صفات خجسته سمات حضرت امیر کل مؤمنین فی یوم الغدیر برشته تحریر و سمت تقریر کشد...». کتابت کتاب را در روز هیجدهم ربیع الاول 1248 به پایان برده بدون ذکر نام مکان یا شهر و محل تألیف: « قد فرغت من تسوید هذا الکتاب الشعشعه الانوار من غزوات امیر المؤمنین حیدر کرار بعون ملک الجبار فی تاریخ 18 شهر ربیع الاول سنه 1248».
گفتنی است کتاب مزبور دارای 170 ورق به ابعاد 30 در 19 سانتی متر است و جز برگ اول و آخر همه برگها دو رویه (پشت و رو) نوشته شده و هر صفحه این کتاب خطی 17 سطر مرتب و هنرمندانه دارد در ابعاد 19 در11 سانتی متر. احتمالاً از این کتاب نسخه یا نسخی دیگر در جایی باشد یا نباشد. امید که در آینده ای نه چندان دور این کتاب به زیور طبع آراسته گردد و به بازار انتشار آید.
فعلاً همین قدر را در معرفی این کتاب خطی خوش خط و زیبا و خواندنی، از این بنده شرمنده قبول فرمایید به عنوان هدیه عید غدیر. عید غدیر بر همه شما مبارک.یا علی!
مصطفی قلیزاده علیار