|
"رضا قلیزاده علیار" نویسنده با سابقه ادبیات پایداری است که از سال 1375 بطور جدی وارد عرصه نویسندگی(داستان، خاطرهنویسی، تاریخ شفاهی، گزارشنویسی و...) شده و آثار فاخری در حوزه "انقلاب اسلامی و دفاع مقدس" خلق کرده است؛ این نویسنده در جشن هنر انقلاب از میام 9 کاندیدا، به عنوان «چهره هنر انقلاب سال 97 استان» انتخاب شد.
وی تاکنون حدود 17 عنوان کتاب در حوزه دفاع مقدس به تحریر درآورده است که "سبلان زنده است"، "من از موصل آمدهام"، "پاییز 63"، "با تو میمانم"، "چشمان عاشورایی" و "فشنگهای مشقی" از جمله آثار فاخر این نویسنده است.
قلیزاده علیار در گفتوگو با ایسنا، منطقه آذربایجانشرقی، اصلیترین دغدغهی خود را انعکاس رشادتها و ایثار رزمندگان اسلام طی دوران دفاع مقدس عنوان کرده و هنر را ابزاری بسیار مهم در راستای انتقال "ارزشهای انقلابی و دینی" میداند.
هنرمند تراز انقلاب دغدغه اسلام و انقلاب را داشته و مشکلات مردم را میفهمد
وی با اشاره به ویژگیهای هنرمندِ تراز انقلاب، گفت: هنرمندِ تراز انقلاب، درد مردم و مشکلات جامعه را درک کرده و دغدغهی آرمانهای انقلاب و اسلام را دارد.
وی در این خصوص افزود: هنرمند انقلابی و متعهد دغدغههای دینی و ارزشی خود را با زبان هنر و به شکلی زیبا بیان کرده و هنر خود را در راستای حفظ آرمانها و ارزشها به کار میگیرد.
وی با اشاره به اینکه آثار هنری به منظور تاثیرگذاری بر روح و حتی هوش انسانها، خلق میشوند، بیان کرد: آثاری در زمره "هنرِ تراز انقلاب" قرار میگیرد که بر روح و احساسات مخاطبان تاثیر گذارده و بتواند معنا و مفهوم ارزشهای دینی و انقلابی را به جامعه، نسل کنونی و بعدی منتقل کند.
دغدغهام، ثبت و ضبط تاریخ گرانبهای هشت سال دفاع مقدس است
قلیزاده علیار با بیان اینکه طی 40 سال پیروزی انقلاب و به ویژه در هشت سال دفاع مقدس شاهد حماسهها، جانفشانیها و رشادتهای مردم ایران بودهایم و موظف هستیم این حماسهها و تاریخ گرانبها را به نسلهای بعدی منتقل کنیم، افزود: چنانچه حماسههای گذشتگان به ما منتقل شده و ما با خواندنشان به تاریخ خود فخر و مباهات میکنیم، از این رو حماسههای هشت سال دفاع مقدس باید مدون شده و به آیندگان منتقل شود.
وی در این خصوص توضیح داد: در هشت سال دفاع مقدس، حمایتهایی بسیاری از دشمن میشد و به تعبیر کارشناسان، ایران در یک جنگ جهانی قرار داشت، اما حتی یک وجب از خاک کشورمان را به دشمنان ندادیم و مردم غیور ایران، با جانفشانی از وطن خود دفاع کردند.
وی گفت: دغدغه اصلی بنده ثبت و ضبط حماسههای ملت ایران است تا رشادتهای گروههای مختلف مردمی را منعکس کرده و در تاریخ ایران اسلامی به یادگار بگذارم.
"هنر متعهد و انقلابی" صداقت دارد
این نویسنده برجسته با تاکید بر اینکه در هنر متعهد و انقلابی نوعی صداقت وجود دارد که باعث جذب جوانان به این سمت میشود، گفت: امروز جوانانی که هشت سال دفاع مقدس و انقلاب را بطور مستقیم ندیدهاند، عاشقانه و دغدغهمند در حوزه حفظ و نشر ارزشهای دفاع مقدس فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه در جشنواره شعر دفاع مقدس سال گذشته بیش از 80 درصد برگزیدگان جوانانی بودند که جنگ و انقلاب را بطور مستقیم ندیده اما آثار ارزشمندی خلق کرده بودند، افزود: صداقت هنرِ تراز انقلاب و هنرمندِ متعهد، این فرهنگ ارزشمند را به جوانان انتقال میدهد.
وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: آنگونه که شایسته است نتوانستهایم آثاری خلق کرده و جانفشانیها و رشادتهای هشت سال دفاع مقدس را منعکس و به نسل جدید منتقل کنیم، اما سعی و تلاشمان بر انتقال این فرهنگ غنی و ارزشمند بوده است.
قلیزاده علیار تاکید کرد: اگر بتوانیم هنرمندانه فرهنگ ارزشمند دفاع مقدس و انقلاب را بیان کنیم، همه اقشار جامعه بدین سمت جذب خواهند شد، اما اگر آثارمان، غیرهنرمندانه و به قولی "آبگوشتی" باشد نباید انتظار چندانی داشته باشیم.
وی متذکر شد: هم هنرمندان باید تلاش کنند و هم مسئولان فرهنگی هنرمندان را به خلق آثار هنری در تراز انقلاب و دفاع مقدس و حتی در سطح جهانی تشویق و ترغیب کنند تا بتوانیم اندکی از رسالتهای خود در قبال "هنر انقلاب" را انجام دهیم.
حفظ و تبیین ارزشها از رسالتهای اصلی هنرمندان متعهد و انقلابی است
وی با تاکید بر اینکه همه و به ویژه هنرمندانِ متعهد باید هنر خود را در راستای حفظ ارزشهای دینی و انقلابی و بیان این ارزشها به کار گیرند، افزود: حفظ و تبیین این ارزشها به زبان هنر از جمله رسالتهای اصلی هنرمندان متعهد و انقلابی است.
قلیزاده علیار در این رابطه گفت: البته برخی سیاستهای کجدار و مریز باعث دلسردی و به حاشیه رفتن هنرمندان میشود، اما هنرمندان نباید دلسرد شده و باید با اخلاص و مجاهدت در این رابطه تلاش کنند، چنانچه امام راحل میفرمایند: کاری که برای خداست، دلسردی ندارد.
"همگامی هنرمندان با آرمانخواهی مردم" مهمترین دستاورد فرهنگی انقلاب بود
وی با بیان اینکه مهمترین هنر انقلاب این بود که جوانان را از منجلاب بیخبری به صفهای شهادت و ایثار کشاند و دغدغهمند کرد، افزود: انقلاب، هنرمندان متعهد خود را نیز تربیت کرد و مهمترین دستاورد فرهنگی انقلاب، همگامی هنرمندان با آرمانخواهی مردم بود.
وی گفت: انقلاب اسلامی توانست هنرمندان بسیاری تربیت کند و امروز با خیل عظیمی از هنرمندان ارزشی در عرصههای مختف روبهروبه هستیم که حتی در قد و قواره هنرمندان جهانی هستند. این هنرمندان را فرهنگ انقلاب اسلامی پرورش داده است.
"شهید آوینی" جامع الاطراف و همه فن حریف بود
این نویسنده برجسته با بیان اینکه شهید آوینی پیش از آن که یک هنرمند متعهد باشد، یک انسان متعهد بود، تاکید کرد: شهید آوینی، انسانی رشد یافته در دین و مکتب و ارزشهای دینی بود؛ او وقتی وارد عرصه هنر شد، هنرش را هم متعهد کرد و در خدمت ارزشها و مشکلات مردم به کار گرفت.
وی تشریح کرد: شهید آوینی موقعیت شناس بود در کنار تعهد، انقلابیگری، بسیار مخلص و صادق بود و به حق که "سید شهیدان اهل قلم" نام گرفته است؛ اگر بتوانیم فکر و اندیشههای شهید آوینی و مکتب فکری او را در جامعه تبیین کنیم نتایج بسیار خوبی خواهد داشت.
وی در خاتمه تاکید کرد: از جمله ویژگیهایی که باعث شد شهید آوینی اینگونه ماندگار شده و هنرمندان انقلابی در تراز وی قیاس شوند، "همه فن حریفی" او بود. شهید آوینی جامع الاطراف بود و در حوزههای هنری متعددی فعالیت میکرد.
گفتنی است، رضا قلی زاده علیار، متولد 1346 از نویسندگان مطرح عرصه ادبیات دفاع مقدس است.
کتاب "با تو میمانم" رتبه اول دهمین دوره کتاب سال سپاه در سال 93، "فشنگهای مشقی" جزو 10 اثر برگزیده جشنواره حوزه هنری استان در حوزه دفاع مقدس، "پاییز 63" رتبه اول کنگره جهانی اقتدار در بخش کتاب، "من از موصل آمدهام" تقدیر شده در اولین دوره کتاب سال تبریز و "سبلان زنده است" رتبه سوم سیزدهمین دوره کتاب سال سپاه از جمله آثار فاخر این نویسنده برجسته است.
انتهای پیام
دهمین برنامه "گؤروش" در ارومیه برگزار شد/ نکوداشت شاعر انقلاب اسلامی؛ بیت الله جعفری
|
|
یکی از برنامه های خوب واحد آفرینش های ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی برنامه "گوءروش" (دیدار) است. برنامه ای بسیار ساده ولی در عین حال پرمحتوا و مردمی که تاثیرگذاری و جریان سازی و تحرک آفرینی آن بر کسی پوشیده نیست. این برنامه اختصاص به یک حرکت ساده جهت تجلیل از زحمات یک هنرمند توسط دوستان و همراهان آن فرد دارد. امروز نیز در این ویژه برنامه از بیت الله جعفری شاعر انقلاب اسلامی تجلیل به عمل آمد. بیت الله جعفری زاده روستای «لور» در دهستان «روضه چای» شهرستان ارومیه بسال 1332 است. وی تحصیلاتش را در رشته الهیات و معارف اسلامی تا دکترا ادامه داده است. از سال 1356 استخدامی آموزش و پرورش بود و در بحبوحه انقلاب اسلامی تحصّن تاریخی معلمان ارومیه را علیه نظام رژیم رو به زوال پهلوی شعلهور ساخته است. جعفری از بنیانگذاران انجمن اسلامی معلمان ارومیه در سال 58 و نخستین رییس آن نیز بود که از سال 57 تا 67 در شغل معلمی کوشید و همزمان از 58 تا 62 عضو و سخنگوی شورای اسلامی شهر ارومیه بود. از سال 67 تا 74 عنوان و مسئولیت نمایندگی مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی ایران (در دوره سوم و چهارم) را داشت و از آنچه می توانست در انجام مأموریت مردمی اش فرو نگذاشت. بیت الله جعفری 10 سال سمت مدیر کلی امور بین الملل دیوان محاسبات را در کارنامه خدمات خود دارد. در شغل معلمی و آموزش، علاوه بر مدارس آموزش و پرورش، به عنوان استاد دانشکده کشاورزی ارومیه و تربیت معلم شهید رجایی و باهنر نیز شناخته می شود و از همان سال 67 که به پاینخت منتقل شد تاکنون در دانشگاه خواجه نصیر و دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی واحد تهران به تدریس علوم و معارف اسلامی مشغول بوده و این شغل شریف و لذتبخش را هنوز هم ادامه می دهد. این در معرفی شناسنامه ای حاج بیت-الله جعفری درجایگاه یک فعال فرهنگی و شاغل سیاسی و اجتماعی و مردمی و ملی در طول بیش از 40 سال. در این مراسم که جمعی از اهالی شعر و ادب و فرهنگ و رسانه و تعدادی از مسئولان استانی حضور داشتند، دوستان شاعر و نویسنده بیت الله جعفری به قرئت اشعار و نقل خاطرات خود در ارتباط با بیت الله جعفری پرداختند؛ حمید واحدی، دکتر سعید سلیمانپور، غلامرضا دانش فروز، باباعلی جوانمرد، سیدحیدرعلی آران، علی محمدیان، احد افخمی نیا، محمدمیلانی، جمال عباس زاده و مصطفی قلیزاده علیار، حسین سنجیده، بهمن بهرامپور، حمید اکبری، کاظم قاسمی، یاسین حاجی زاده، علی غنی زاده، علی رشتبر، علی صلاحلو، سید تیمور جامعی از از جمله شعرایی بودند که ضمن نقل خاطراتی از بیت الله جعفری، اشعار خود را برای حاضران خواندند. رییس و معاونان حوزه هنری استان، مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان، فرمانده سپاه ناحیه ارومیه، رییس دانشگاه فنی شهید قاضی ارومیه، مدیر کل صدا و سیمای مرکز استان، معاون اداره کل تبلیغات اسلامی، رییس بنیاد ایران شناسی استان، رییس بسیج هنرمندان، مسئول کانون فرهنگی مساجد و تعدادی دیگر از مسئولان نیز در این مراسم از مقام هنری و ادبی و خدمات سیاسی و اجتماعی بیت الله جعفری تجلیل کردند. همچنین در این مراسم ادبی، «سهند برزگر» دانش آموز 10 ساله ارومیه ای نیز که به عنوان نوجوانترین «فضولی خوان» جهان شناخته می شود غزلی از حکیم ملامحمد فضولی را در این محفل به شکل رسا برای حاضران قرائت کرد و مورد تشویق قرار گرفت. مسئول آفرینش های ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی در سخنانی گفت: بیت الله جعفری را می توان در سلسله شاعران مشهور معاصر ایران برشمرد که البته آوازه اش فراتر از مرزهای کشور راه یافته است. مصطفی قلیزاده علیار افزود: جامعه ما و برخی از ممالک همسایه، بیت الله جعفری را با اشعار انقلابیاش می شناسند که در محیط عادی ادبی ارومیه در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی جریان ساز شد و جنب و جوش آفرید. وی اضافه کرد: بیتالله جعفری را مردم ایران و همولایتیهایش بیشتر با پسوند «شاعر» و با قید «انقلابی» می شناسند، شاعری توانمند با طبعی روان، زبانی ساده، محکم، نیرومند، بیانی پرشور، هیجانی، روحی بی قرار، مهربان، متواضع و خودمانی؛ شاعر انقلابی مسلمان و معتقد به انقلاب مردم ایران با صفت «اسلامی»، خادم و مدافع نظامِ مردمی و ولایی «جمهوری اسلامی ایران». خاطرات انقلابی بیت الله جعفری تدوین می شود در ادامه مراسم مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس طی سخنانی گفت: خاطرات انقلابی بیت الله جعفری تدوین می شود. سرهنگ جلیل وحیدی با استقبال از پیشنهاد مصطفی قلیزاده علیار مبنی بر تدوین خاطرات بیت الله جعفری، اظهار داشت: بنده و همکارانم در اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس برای تدوین و نشر خاطرات انقلابی و دفاع مقدسی استاد بیت الله جعفری با افتخار اعلام آمادگی می کنیم و باید این اقدام ارزشمند انجام بگیرد. وی افزود: من از اول انقلاب با اشعار شورانگیز این شاعر انقلاب و دفاع مقدس آشنا هستم و او را شاعری معتقد به انقلاب اسلامی و امام راحل و مقام معظم رهبری و مبلغ آرمان شهدا دیده ام و همواره ایشان را شایسته تعظیم دیده ام. مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس گفت: استاد بیت الله جعفری شاعر اهل بیت (ع)، شاعر انقلاب و شاعر شورآفرین دفاع مقدس است و اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس آذربایجان غربی افتخار دارد که مجموعه اشعار "لاله لر" از ایشان را منتشر کرده است. گفتنی است بیت الله جعفری شاعر انقلاب و دفاع مفدس متولد 1332 در ارومیه است که دو دوره نماینده مردم این شهر در مجلس شورا بوده، تاکنون بیش از پنج جلد از اشعار و آثارش منتشر شده از جمله: "لاله لر" (اشعار ترکی دفاع مقدس)؛ "اکسیر عزت" (اشعار فارسی) ؛ نفس المهموم (اشعار آیینی) مراسم نکوداشت بیت الله جعفری تحت عنوان "گوءروش - 10" (دهمین دیدار با شاعر) امروز چهارشنبه از سوی حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه با حضور خود جعفری و بیش از صد نفر از شعرا و دوستان و نویسندگان و اصحاب رسانه و چهره های روحانی و دانشگاهی و مسئولان استان برگزار شد. بیت الله جعفری از افتخارات شعر انقلاب اسلامی است دیگر سخنران این مراسم امام جمعه ارومیه و نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی بود. حجت الاسلام سیدمهدی قریشی گفت: بیت الله جعفری چهره ای موثر و از افتخارات شعر انقلاب اسلامی است. او اظهار داشت: استاد بیت الله جعفری چهره ای موثر در دفاع مقدس است و اشعار شورانگیز ایشان هم در نسل انقلاب و رزمندگان تاثیرگذار بود و هم در نسلهای بعدی؛ که مشوق شاعران جوان بود. وی با اشاره به نقش تاثیرگذار این شاعر انقلابی ارومیه افزود: بیت الله جعفری اولا شاعر اهل بیت (ع) است و مکتب و معارف ایشان را به زبان شعر ترویج می کند، ثانیا با الهام از مکتب اسلام و تشیع، اندیشه انقلاب اسلامی را با زبان شورانگیز شعری بیان می کند. قریشی با اشاره به مجاهدت شاعران متعهد عصر ائمه (ع) گفت: در دورانی که خلفای ستمگر حتی بردن اسم امامان معصوم را ممنوع کرده بودند، شعرای مبارز و مجاهد اهل بیت (ع) با سرودن اشعار انقلابی هم فضایل و معارف خاندان آل محمد (ص) را نشر دادند و هم اسامی ایشان را به نظم شیوا درآوردند تا فراموش نشود و بیت الله جعفری و امثال ایشان پیرو آن شاعران مجاهد هستند. امام جمعه ارومیه با مثال زدن از خود امامان شیعه، خاطرنشان کرد: خود ائمه معصوم (ع) نیز گاه شعر می سرودند مثل امیرمومنان، امام حسن، امام حسین، امام صادق و امام رضا (ع). قریشی در پایان ضمن تشکر از از حوزه هنری و دست اندرکاران مراسم تجلیل از بیت الله جعفری و دیگر شاعران متعهد و تاثیرگذار انقلابی و آیینی، تاکید کرد: ما باید قدردان شاعران و نویسندگان و هنرمندان متعهد باشیم و بیت الله جعفری در ردیف این فرهیختگان خدوم کشور و ملت و نظام مقدس جمهوری اسلامی و شاعری دوست داشتنی است. گفتنی است بیت الله جعفری شاعر انقلاب و دفاع مفدس متولد 1332 در ارومیه است که دو دوره نماینده مردم این شهر در مجلس شورا بوده، تاکنون بیش از پنج جلد از اشعار و آثارش منتشر شده از جمله: "لاله لر" (اشعار ترکی دفاع مقدس)؛ "اکسیر عزت" (اشعار فارسی) ؛ نفس المهموم (اشعار آیینی) مراسم نکوداشت بیت الله جعفری تحت عنوان "گوءروش - 10" (دهمین دیدار با شاعر) امروز چهارشنبه از سوی حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه با حضور خود جعفری و بیش از صد نفر از شعرا و دوستان و نویسندگان و اصحاب رسانه و چهره های روحانی و دانشگاهی و مسئولان استان برگزار شد. این گزارش حاکی است احد هوشمند رییس حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان غربی در تقدیرنامه خود خطاب به بیت الله جعفری، وی را میراثدار شاعران بزرگ و حکیم مثل فردوسی و سعدی و شهریار خوانده است. در پایان مراسم با اهدای گل و هدیه و تقدیرنامه، از بیت الله جعفری تجلیل به عمل آمد. انتهای پیام/ |
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مصطفی قلیزاده علیار، شهریارپژوه و مدیر آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی است، وی چندی پیش نشان فرهنگی و جایزه بینالمللی استاد شهریار را به پاس انتشار 10 جلد کتاب در حوزههای شهریار پژوهی، دین، ادبیات و تاریخ ایران، جمهوری آذربایجان، قفقاز، ترکیه، عراق، لبنان و مسلمانان هند از سوی مؤسسه تحقیقاتی پژوهشی قفقاز، آناتولی و آسیای میانه دریافت کرده است. بهمناسبت بزرگداشت استاد شهریار و روز شعر و ادب فارسی با این شهریارپژوه گفتوگویی انجام دادهایم که مشروح آن را در زیر میخوانید.
-سابقه دوستی و آشنایی شما با استاد شهریار به چه زمانی برمیگردد، آیا شما از شاگردان استاد بودهاید؟
برخی خود را شاگرد شهریار مینامند که درست نیست، استاد شهریار، نه کلاسی داشت و نه انجمنی. برخی چند بار نزد استاد رفته و حال، خود را شاگرد او میدانند، صحیح نیست. اما آشنایی با شهریار به ویژه جامعه ادبی معاصر با وی به 70 – 80 سال قبل برمیگردد. کما اینکه مردم ایران و بلکه مردمان فارسیزبان و ترک زبان ایران، افغانستان، آذربایجان، ترکیه، تاجیکستان و قفقاز و ... با وی آشنا هستند. من نیز که علاقهمند به ادبیات و شخصیت استاد شهریار بودم، از سالهای جوانی در تبریز با وی آشنا بودم و زیارت وی در محافل و مجالس به ویژه در دوران جنگ تحمیلی برای ما خاطرهانگیز و خوشایند بود، به ویژه اینکه در مجالس و محافل شهدا حضور مییافتند و در سال 65 نیز در جمع بسیجیان شعر معروف «یا علی باز از خدا دستی به همراه بسیج/ جاودان کن در جهان این جلوه و جاه بسیج» را خواندند.
استاد شهریار، ظاهراً حوصله حضور در انجمنهای ادبی را نداشت و سن و سالش نیز گذشته بود، اما در مجالس شهدا حاضر میشد و یا مراکز تربیت معلم تبریز حضور مییافت. از این رو آشنایی من با وی نیز به صورت عمومی بود و چندین بار با دوستان به منزل وی رفتیم. که این جلسات به صورت منظم هفتگی و ماهانه نبود، بلکه در خانهشان همواره باز بود و هر کسی علاقهمند بود به دیدار وی میرفت.
-استاد شهریار از چه زمانی شهرت یافت، یعنی شهرت وی قبل وفاتشان نیز بود یا بعد در درگذشتش مشهور شد؟
وی مشهورترین و پرمخاطبترین شاعر از دهه 20 تا 30 بود و پس از آن نیز شاعر پرمخاطب و مشهور بوده است. البته متقدمین مانند حافظ و سعدی حسابش جداست، اما از دهه 20 و 30 به این سو، مشهورترین شاعر معاصر شیعی بوده است.
-میتوان این ادعا را مطرح کرد که شهرت شهریار به دلیل اشعار ترکی وی بوده و نه اشعار فارسی؟
عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، به ویژه منظومه بدیع «حیدر بابا» که مقام معظم رهبری نیز در دیداری که با استاد شهریار داشتند، به این نکته اشاره کردند. البته شهریار هم در شعر آئینی و مذهبی مانند «علی ای همای رحمت» و هم شعرهای عاطفی، عاشقانه، تغزلی، هم اجتماعی و نوعدوستانه و هم میهنی سرآمد بود و به نوعی شاعر چند وجهی بود. برخی عنوان میکنند با وجود بزرگانی مانند فردوسی، حافظ و مولانا و سعدی چرا روز شعر و ادب فارسی به نام شهریار نامگذاری شده است، این حرف منطقی است، اما باید گفت که شهریار شاعری چند وجهی بوده است، اگر بخواهیم ایرانی بودن را مطرح کنیم با شاعران دیگر مشترک است، از سوی دیگر نبوغ فروسی و تغزل حافظ در شهر شهریار وجود دارد و اخلاق و نوعدوستی سعدی نیز در اشعار وی وجود دارد؛ از این رو عناصر مهم شاعرانه را دارد و از همه مهمتر معاصر است و با وجود اینکه کهنسرایان دیگر چندان استقبالی از شعر نیمایی نداشتهاند اما شهریار در این قالب نیز شعر سروده است و یا در میان شاعران ترکزبان مانند ملامحمد فضولی، حاج سیدعظیم شیروانی و شاعران و نوحهسرایان ترکزبان ... نیز سرآمد است. همچنین پیام به انیشتین و یا شعرهای نیمایی، نشان از روح معاصر شهریار دارد و فاجعه بشری در شعر پیام به انیشتین انعکاس یافته و پژواک آن به گوش این دانشمند نیز میرسد. درست است که عمده شهرت شهریار به دلیل شعرهای ترکی بود، اما این همه قضیه نیست، چرا که شعرهایی مانند «دو مرغ بهشتی» که برای نیما سروده و یا «هذیان دل» واقعاً بینظیر است و «مشرب شهریار»، «افسانه شب» که یک منظومه بلند بیش از هزار بیت است و شعر «شب و علی» همه شاهکارند و شهرت شهریار مرهون همه این شعرهاست. شهرت وی در افغانستان و هندوستان به دلیل شعرهای فارسی وی بوده است.
-برخی پس از شعر «علی ای همای رحمت» عنوان کردند که این شعر برگرفته از دیوان شاعران متقدمی مانند مفتون همدانی و ... است، نظر شما چیست؟
مشابهت یک شعر با شعر شاعران دیگر به معنی تقلید نیست؛ چرا که اولاً دیوان این شاعر پس از سرودن این شعر منتشر شده است و از سوی دیگر شاید از نظر ظاهری شبیه شعر شاعران دیگر باشد، اما قوت شعر شهریار بسیار بالاتر است و این شعر به نام شهریار و نه شاعران دیگر مشهور شده است و کسی از آنها مطلع نبود و یک محقق آن را انتشار داده است. این شعر امتیازاتی دارد که در آن شعرها نیست. در رابطه با این شعر، یک عامل معنوی هم مؤثر است، به عنوان مثال شعر «شب و علی» شهریار از نظر ادبی و فصاحت و بلاغت بالاتر از شعر «علی ای همای رحمت» است، اما چندان مشهور نشده است، با وجود اینکه بسیار شاعرانهتر است؛ از این رو این بستگی به همین عامل معنوی و غیبی دارد؛ هر چند قابل اثبات نیست، جز اهلش. همچنین گرچه مشهور شدن چندان ملاک نیست، اما این شعر به قول حافظ «آن»ی دارد که در دیگر شعرها نیست.
-به نظرتان اگر بخواهیم درباره سبک شعری استاد شهریار صحبت کنیم، وی مستقلاً صاحب سبک بود یا آمیختهای ازسبک هندی و عراقی میگفت؟
بیشتر غزلهای شهریار به سبک عراقی است، اما سبک هندی و نازک خیالی در وی کمتر است، اما این شاعر از همه سبکهای شعری مانند خراسانی، هندی، نیمایی و ... تأثیر پذیرفته است و نمیتوان گفت به یک سبک اشاره کرد. حتی میتوان عنوان کرد که با توجه به آشنایی وی با زبان فرانسه، سبب شده بود با اشعار شاعران اروپایی آشنا شود و آثار آنها را به زبان اصلی بخواند و پسرش هادی نیز بر این موضوع تأکید داشت که اشعار برخی از شاعران فرانسوی را به زبان اصلی میخواند و گاهی اوقات نیز گریه میکرد. از این رو با بهرهگیری و تأثیرپذیری از سبکهای مختلف خود نیز افاضات و نوآوریهایی داشت.
-نکتهای در رابطه با این شاعر و شخصیت وی دارید؟
شهریار، شاعر مسلمان متعهد بود که 10 سال آخر عمرش را وقف انقلاب و دفاع مقدس کرد و این بسیار مهم است، شعرهای حماسی که وی در هشتاد سالگی برای شهدا، امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب سروده بود و با صراحت و روشنی و بدون ادای روشنفکری، عقاید و مواضع خود را مطرح میکرد و شعر و هنر خود را در اختیار انقلاب قرار داد و همه در دهه 60، همدیگر را برادر خطاب میکردند، حتی برای رئیس جمهور نیز برادر عنوان میکردند، اما شهریار در شعری که برای رهبر معظم انقلاب سروده، عنوان کرده «تقدیم به آیت الله خامنهای» که این نشان از بصیرت وی است. از این رو شعرهای شهریار درباره دفاع مقدس و انقلاب، خود یک دیوان است.
-در پایان خاطراتی از دیدار با استاد شهریار دارید که برایمان تعریف کنید؟
به همراه جلال محمدی، شاعر تبریزی به منزل استاد شهریار رفتیم و اتفاقاً مرحوم بهلول خراسانی، عالم و روحانی مجاهد و مبارز نیز که اوایل دهه هفتاد رحلت کرده است، نیز در منزل وی حضور دارد و به حسب دعوتی که از وی برای سخنرانی در تبریز کرده بودند، به دیدار شهریار آمده بود و دکتر میرتاج الدینی که آن زمان طلبه کم سن و سالی بود، این روحانی را همراهی میکرد. وقتی آنها رفتند، شهریار درباره بزرگی این روحانی که شاعر هم بود، صحبت کرد و گفت که بیش از 2 هزار شعر دارد که همه آنها را از حفظ است و همچنین از مبارزات وی سخن گفت و عنوان کرد که علاوه بر دائم الوضو بود، دائم الصوم(روزهدار) بود و از این رو وقتی ما در منزل شهریار شیرینی خوردیم، وی از خوردن شیرینی امتناع کرد. در همان دیدار یک یادگاری برای من نوشت.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام
لینک خبرگزاری ایکنا، مورخ 97/6/27
جریان تحقیر و تمسخر زبان ترکی در ایران
مصطفی قلیزاده علیار
منظر نخست
جریان تحقیر کننده زبان ترکی با تحقیر الفبای آن که در نیمه دوم قرن 19 میلادی با میرزا فتحعلی آخوندف شروع شده بود، بعدها در دوره جمهوریت در ترکیه معاصر و همزمان در جمهوری تازه تاسیس آذربایجان در ترکیب شوروی، این تحقیر در قالب تغییر الفبا و جایگزین کردن الفبای لاتین (1925) و منقطع کردن رابطه مستقیم نسل نو با گذشته اش، تحقق یافت، گر چه بنا به عللی در ایران موفق نشدند این خیانت را عملی سازند و الفبا را تغییر دهند.
آفرینندگان این جریان ضد زبان و فرهنگ و ادبیات ترکی، ادعا می کردند که الفبای زبان ترکی همان الفبای عربی و فارسی است نه مستقل و مخصوص خود. این ادعای دروغین و توهین آمیز توسط افراد خودباخته و ضد فرهنگ مردمان مسلمان و ترک زبان در ایران و ترکیه و آذربایجان و برخی ممالک دیگر مطرح می شد و نوعی سامری گری و عوام فریبی بود و هدف هم آن بود که ملتهای مسلمان را ابتدا با تحقیر الفبا و سپس با تغییر الفبایشان و جایگزین کردن الفبای لاتین یا الفبای دیگر، از فرهنگ و معارف اسلامی و قرآنی و از ادبیات غنی فارسی و عربی که سرشار از معارف و ترببت و اخلاق انسانی و فرهنگ اسلامی است بیگانه کنند که تا حدی هم متاسفانه موفق شدند. این جماعت که بیشتر انگیزه های قومی داشتند و دارند، ادعا می کردند و الان هم فریب خوردگان از آنها از روی جهل ادعا می کنند که این الفبای تاریخی زبان ترکی با سابقه هزار ساله اش، مناسب این زبان و رسا و گویا نیست! (اویغون دِئییل!)
اینان با آوردن مثالهایی بی ربط و عوام فریب، سعی می کنند مخاطب بی خبر و بیسواد و عوام و یا جوان و نوجوان بی خبر و احساساتی را گول بزنند و قانع کنند که الفبای فعلی و هزار ساله زبان ترکی مال این زبان نیست، مال زبان عربی و فارسی و تحمیلی و نارسا در تلفظ واژههای ترکی است. اما الفبای لاتین رساست! با این حقه بازی و عوام فریبی، جوانان را فریب می دهند. در پاسخ به این مغالطه غیر علمی و خر رنگ کن، باید گفت:
اولا- الفبای اصیل و تاریخی زبان ترکی در طول و توالی قرون گذشته هزار ساله همین الفبای مرکب از الفبای فارسی و عربی بوده است.
ثانیا - دانشمندان و شاعران و نویسندگان بزرگ و برجسته ای مثل سید عمادالدین نسیمی، شیخ محمود کاشغری، قاضی برهان الدین ضریر، حکیم ملامحمد فضولی، حاجی سید عظیم شروانی، مختومقلی فراقی، ملاپناه واقف، سید ابوالقاسم نباتی، صراف تبریزی، راجی، میرزا علی اکبر صابر، حسین جاوید، محمد عاکف، توفیق فکرت، یحیی کمال، شهریار، کریمی مراغهای و ... همه آثار ماندگار، بی نظیر و جهانگیرشان را به زبان ترکی در همین الفبای تاریخی و اصیل ترکی (مرکب از فارسی و عربی) آفریده اند نه لاتین و دیگر الفباها. اگر این الفبا نارساست، چگونه این بزرگان و نوابغ فرهنگ و علم و اندیشه و ادب و هنر، آثارشان را در این الفبا و با الهام از زبان غنی فارسی و عربی آفریده و نوشته اند؟
ثالثا - بعد از تغییر این الفبای اصیل و تاریخی زبان ترکی در ممالک مسلمانی مثل ترکیه و آذربایجان و تاجیکستان و ترکمنستان و داغستان و ... و جایگزین کردن الفبای لاتین و سرلیک و کریل، نسل جدید در قریب به یک قرن اخیر از فرهنگ و ادبیات غنی گذشته خود بریده و بیگانه شد و آن درخشش پرحرارت و تاثیرگذار ادبیات غنی ترکی در آن ممالک به سردی گرایید افول کرد و دیگر نابغه و نخبه ای همپای نخبگان و فرزانگان متقدم مثل فضولی و نباتی در عرصه اندیشه و عرفان و ادب ظهور نکرد.
رابعا - اگر در دوران معاصر و کنار گذاشتن الفبای اصیل ترکی در آن ممالک، در ایران شاعران ترک زبان برجسته و بی نظیری مثل استاد شهریار و استاد کریمی مراغه ای داریم که آثار ترکی شان شهره آفاق شده، مخصوصا «حیدربابا»ی شهریار و مجموعه اشعار طنز «رنگارنگ» از استاد کریمی مراغه ای؛ به برکت همان الفبای اصیل ترکی (فارسی، عربی) بوده؛ زیرا ذوق و استعداد سرشار و خدادادی این دو استاد نابغه، مستقیما از آبشخور زلال و غنی و بی نظیر ادبیات فارسی و ترکی و عربی در قالب همان الفبا سیراب و شکوفا شده است.
منظر دوم، تحقیر از نوعی دیگر
فریبکاری دیگری که در سالهای اخیر در ایران در تحقیر زبان ترکی توسط افرادی خاص و ویژه! انجام میگیرد تغییر الفبا از نوعی دیگر و از جنس خود همین الفبای تاریخی اصیل است و آن جایگزین کردن برخی حروف اصیل زبان ترکی با برخی حروف دیگر آن. مثلا به جای حرف «ذال» در کلمه آذربایجان، حرف «زاء» مینویسند (آزربایجان)؛ با این ادعای بیسوادانه که حرف «ذ» مخصوص زبان عربی است نه ترکی؛ در حالی که این مدعیان میان تهی و بیسواد خبر ندارند که شیخ محمود کاشغری هزار سال پیش در کتاب معروف «دیوان لغاتالترک»، بسیاری از لغات اصیلِ ترکی را با حرف ذال نوشته است مثلا: آذُغ: خرس، اَذَت: رییس، یَذلادی: عطر را بو کرد، یِذیدی: بد بو شد، و ... این مدعیان طبل غازی لااقل وقت نمی کنند آن کتاب را یک بار باز کنند و نگاهی به متنش بیندازند.
همچنین این جماعت تحریفگرِ سنگر گرفته در شهرداری ارومیه و سازمان فرهنگی - هنری شهرداری تبریز و جماعت جولان دهنده در ولایت خودمختار کرج – تهران! که خارج از شمول قوانین مملکت جمهوری اسلامی ایران است! در راستای تحریف و تحقیر زبان تاریخی ترکی و وضع واژههای جعلی خررنگ کن، واژه عرفانی «عاشیق» (هنرمندان نوازنده و خواننده مردمی آذربایجان که در طول قرون متمادی گذشته خود را عاشق حق، عاشق خدا و عاشق اهل بیت (ع) خصوصاً مولا علی (ع) و عاشق همه زیباییهای مخلوق خدا معرفی میکنند) را به شکل جعلی و تحریفی و توهین آمیز «آشیق» می نویسند؛ «آشیق» در زبان ترکی اسم است به معنی استخوانی در پای گوسفند! جماعت تحقیر کننده زبان ترکی، از روی حقه بازی و یا به دلیل بی سوادی ادعا میکنند: این هنرمندان که در طول تاریخ – مخصوصاً از دوره صفویه - خود را «عاشیق» نامیدهاند اشتباه کردهاند، اینها عاشیق نیستند، بلکه «آشیق» هستند و خودشان نمیدانستند! واژه آشیق از ریشه «ایشیق» (روشنی) است! اینان عاشق حق نیستند، بلکه روشنگر هستند و خودشان خبر نداشتند!
البته این ادعا از نظر ادبی و دستور زبان ترکی کاملا نادرست و جهت فریب عوام است. اینان به خیال خود به قصد پاک کردن زبان ترکی از واژه های عربی و فارسی مستعمل در این زبان، دست به هر کاری می زنند و چون برای کلمه عاشیق، واژه ای مناسب ترکی پیدا نکردند، آمدند واژه آشیق (استخوان پای گوسفند) را آن جایگرین کرده و معنی جدیدی بر آن بار می کنند. شاید هم عمدا و به فصد توهین، این واژه بر عاشیقهای آذربایجان اطلاق میشود. هدف از این جعل قومیتگرایانه آن است که واژه عرفانی - عربی «عاشق» را حذف و واژه جعلی و نادرست «آشیق» را جایگزین کنند چون ترکی است!
نوع دیگر تحقیر و تحریف زبان ترکی در خود الفبای اصیل و تاریخی ترکی، فناتیک کردن و تلفظی نوشتن کلمات عربی و فارسی دخیل در زبان ترکی در ایران است مثلا لفظ جلاله «الله» را «آللاه»، کتاب را کیتاب، امام حسین را «ایمام حوسین»، و همچنین ایمام زامان، علیکوم سالام! و .... و از این مسخره بازیها و تمسخر زبان و فرهنگ یک ملت بزرگ و تاریخی ایرانی.
با عنایت به اینکه زبان ترکی در ایران ناظر و متصدی رسمی و فرهنگستان و آموزش ندارد و رها شده است، تحریف و تحقیر زبان در چاپ آثار بزرگان گذشته، سرسام آور است و برخی راهزنان در کمین نشسته، خودسرانه، دواوین و آثار ترکی شاعران و نویسندگان متقدم و گذشته را با تغییر و شکستن و فناتیک کردن کلمات، چاپ و منتشر می کنند،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم بی خیال این خیانت است و مجوز صادر می کند!
متاسفانه زبان غنی ترکی که زبان مادری میلیونها نفر در ایران است و می تواند فرصتی بسیار طلایی برای تعامل ملی و بین المللی باشد، سازمان و مرکز و متصدی رسمی در کشور ندارد و مسئولان فرهنگی و علمی در دانشگاهها و وزارت آموزش و پرورش و علوم و وزارت ارشاد و ادارات کل و تشکیلات تابعه در استانهای آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و زنجان و تهران و قم و .... اصلا نه دغدغه دارند و نه در باغند؛ گاه نیز برخوردها شکننده است. لذا هر کس از راه می رسد یا با عمه و خاله و همسایه و همکار و همولایتی خود دعوایش شده، می آید و خود را متصدی و کارشناس «آنا دیلی» و زبان مادری خود جا می زند و با هزار ادا و اطوار خاص جولان می دهند و اغلب ملعبده بازیگران پشت پرده قومیتگرایی و ناسیونالیستی ضد ایرانی واقع می شوند و شروع می کنند به شخم زدن این زبان بی صاحب مانده!
تحقیر در منظر سوم
این از یک طرف؛ اما از منظر دیگر، به نظر می رسد شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مجلس شورای اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان صدا و سیما، رسانه ها، روحانیت، ائمه جمعه و جماعات، تریبونداران و برخی تشکیلات رسمی دیگر باید با زبان ترکی در ایران، به مثابه یک زبان فراگیر و غنی و فرهنگی و عامل ارتباط ملی و بین المللی تعامل کنند نه یک زبان بومی و محلی در حد یک لهجه قومی برای یک قوم و قبیله محدود؛ این دستگاهها شایسته است تمهیداتی جدی تر در این باره بیندیشند و نگذارند که بدخواهان، این فرصت مهم ملی را به تهدید امنیتی و تحقیر یک ملت و فرهنگ تبدیل کنند. نگاه به زبان ترکی در ایران به مثابه یک زبان قومی و محلی، با توجه به غنای فرهنگی آن و کثرت مردمی که به آن زبان تکلم، یک نگاه تحقیرآمیز است که ریشه در دوره حاکمیت پهلوی دارد هنوز هم گاه برخی مسئولان متصدی و سازمانها همان نگاه تحقیرآمیز را دارند و دستهای خان پشت پرده و پشت صحنه هم مترصد فرصت نشسته اند که با سوء استفاده از برخی زمینه های خواسته یا ناخواسته، مقدمه برخی مسایل نامطلوب را فراهم آورند و هر از گاهی معمولا سوژه ای علیه امنیت ملی و در جهت ایجاد اغتشاش در داخل درست می کنند و اغلب از کاه کوهی می سازند که موجب اصلی بروز این ناملائمات در درجه اول مسئولان فرهنگی و گاه سیاسی و امنیتی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهرهای کشورند و همگی مسئولیت دارند.
هشدار
مطالبی که در این نوشتار عرضه شد، نه تازه است، نه کشف و نکته ظریفی در آن هست، و نه نویسنده ادعایی دارد، بلکه فریادی تکراری از دردی ساری و جاری در زیر پوست جامعه است، گسل هایی عمیق و خوفناک است که اغلب به علت بی توجهی مسئولان فرهنگی و اجرایی و رسانه ای و علمی و دانشگاهی، به شکل زلزله جامعه را برهم می زند و به دردی غیر قابل علاج تبدیل می شود. این یک هشدار دیگر است از یک تماشاگر که از نزدیک با این مسایل و افراد مدعی و غیر مدعی و علاقمندان به زبان مادری ارتباط دارد، صاحب نظران مسایل فرهنگی و اجتماعی و مسئولان و دلسوزان ملت و فرهنگ این کشور بهوش باشند و از آتشهای زیر خاکستر غافل نباشند! اتفاقاتی عجیب پشت پرده زبان و فرهنگ مخصوصا از این رنگ که گفتیم، رخ می دهد، هوشیار باشید و راهکاری منطقی و تعاملی معقول با این زبان اتخاذ نمایید.
بحث و دغدغه نویسنده از نوع اهانت سطحی در حد «فتیله» و «سوسک» و .... نیست که زعمای قوم تذکر بدهند و دیگران هم حواس شان باشد که مبادا به اقوام توهین و یا تمسخر بشود، مبادا با تحریک احساسات مردم، اختلاف بیندازید و ...؛ بلکه تذکار تکراری یک درد عریق و زخم عمیق است که باید درمان اساسی بشود، نه اوژانسی! اگر آتشی افروخته شود، تر و خشک باهم می سوزد و دودش به چشم همه خواهد رفت! ... والسلام علی من اتبع الهدی