حاشیه بر «ارباب»
بعضی از دوستان بر نوشته « آیا امام حسین ارباب است؟» حاشیه زده و به اینجانب پیام فرستاده بودند که:
«این القاب فقط استفاده از صفت مبالغه در بین ایرانیان است.وگوینده وشنونده به بار جمله آگاهی کامل دارند.»
عرض شود سخن ما این بود که چرا یک کلمه که در قرآن مکرر در معنای ضد الله به کار رفته، برداشته به صورت لقب برای مقدس ترین قربانی قرآن و مدافع اسلام یعنی امام حسین (ع) درآورده ایم؟ آیا کلمه دیگری نبود؟ اصلا بحث ایران و توران و عرب و عجم نیست، بحث قرآن و امام حسین است، هر دو مقدس و الهی اند و کلمه ارباب از نظر قرآن و مکتب امام حسین و در نزد همه مسلمانان تابع قرآن، مفهوم ضد خدایی دارد و این دو با هم نا مناسب است؟ تازه در ایران ما هم واژه ارباب در طول تاریخ به مفهوم مالک زورگو و ثروتمند مغرور در ذهنیت مردم ما بوده است، حتی یک در صد هم بار مثبت ندارد. آیا امام حسین با اربابان مشابهت و مناسبتی داشته؟ امام حسین (ع) ولی الله و امام الناس بود نه ارباب مردم . القاب آن حضرت در داعیه معتبره و احادیث اهل بیت (ع) آمده است. اصلاً بر اساس کدام دلیل این لقب را به امام حسین داده اند؟ هان؟ کدام دلیل عقلی و نقلی؟
وآنگهی، به گفته یکی از دوستان از کجا معلوم که اطلاق لقب نامناسب ارباب بر امام حسین (ع) از سوی دشمنان شیعه (وهابیت) و ایضاً نقشه کشی عوامل انگلیس با مقاصد سیاسی نبوده باشد؟ اما چون عوام قادر به تشخیص نیست، و این کلمه بر ذوق عوامی اش مزه می کند، مدام آب بر آسیاب دشمنان اهل بیت می ریزد و شیعه را بد معرفی می کند و بر تحریفات دامن می زند و البته دشمنان هم پشت پرده بر ضد امام حسین فعالیت می کنند.
یک حرف مزخرف از سعودیهای وهابی یادم افتاد. آنها آمده اند خیابان کنار مسد الحرام را «خیابان ابی لهب» گذاشته اند! وقتی به می گوییم که پس چرا ابی لهب؟ مگر نمی دانید که خدا در قرآن ابی لهب را لعن کرده که: «تبّت یدا ابی لهبٍ و تبَّ»؟ می گویند: ما عربیم کاری نداریم که این واژه در قرآن چه استعمالی دارد و ابی لهب چه کرده! او از شخصیتهای تاریخ عرب بوده هر بار منفی دارد، ما عربها به عرب بودن او نظر داریم نه منفی بودنش!!
حرف آن دوست ما مرا به یاد این حرف عرب وهابی انداخت. خلاصه آقاجان، کلمه ارباب عربی است و در قرآن ما مسلمانان به صورت منفی و ضد توحید به کار رفته و مناسب هیچ مسلمانی نیست، کجا مانده وجود مقدس امام حسین (ع). شما در هر مفهومی به کار برید منفی و ضد الله است. بماند اینکه چه کسی و کی برای اولین بار این کلمه منفور را به امام حسین نسبت داد و با نقشه چه کسانی بود و عوام هم قبول کرد. اگر از ما قبول نمی کنید و بی غرض هستید و خودتان هم اهل نظر نیستید، از عمای بزرگ شیعه و مراجع معظم تقلید بپرسید.
مسأله اسرائیل و فلسطین ازچند قرن پیش آغاز شده بود نه از قرن بـیستم.
آیا می دانیم مسأله فلسطین و اسرائیل اصلاً از چند قرن پیش آغاز شده؟ تشکیل وطن یهودی در فلسطین طی چند صد سالی با یهودیان بوده است. محققان در این موضوع پژوهش های علمی – تاریخی انجام داده اند. اما من چندی پیش درجلد دوم کتاب «دریا گوهر» (ترجمه مقالات، اشعار و داستانهای نویسندگان و شاعران اروپایی و آمریکایی به قلم مترجمان ایرانی و گردآوری توسط مرحوم دکتر مهدی حمیدی، چاپ پنجم از انتشارات امیر کبیر، 1349) شعری تحت عنوان « کوری شِمشون»از «میلتون» شاعر انگلیسی قرن 17 م. (1608 – 1674) خواندم :
« به من وعده دادند که فرزندان اسرائیل (یهودیها) را از تعدی فلسطینیان نجات خواهم داد.... اما بگذار در این پیشگویی خداوند شک نداشته باشم ...» - (همان، ص 120)
می بینیم که شاعر یهودی چهار صد سال پیش مسأله غصب فلسطین توسط یهود را در هاله ای مقدس پیچیده و آن را وعده الهی نامیده و نا امید از نیل به این آرزو هم نیست... و نشان به آن نشان که سیصد و پنجاه سال بعد ، آرزوی آن شاعرقرن 17، در اواسط قرن 20 و در سال 1948 با تجاوز یهود غاصب در سرزمین فلسطین تحقق یافت. «هرتزل یهودی» صهیونیست از اواخر قرن 19 موضوع تشکیل دولت یهود و کشور یهودی در سرزمین اسلامی فلسطین را پیشنهاد کرد و کتاب « دولت یهود» را نوشت. دهها سال گذشت و در این مدت یهودی ها با پشتیبانی سرمایه داران بزرگ و دولت انگلیس و لابی گریها و تشکیل کنگره های مختلف در ممالک اروپایی، بالاخره دولت غاصب صهیونیستی یهود در سال 1948 در خاک فلسطین تشکیل گردید و صهونیستها در سرکوبی فلسطینی ها و اخراج آنها از وطنشان، از هیچ گونه خونریزی و ظلم و جنایت و تجاوزفروگذار نکردند...
می خواهم بگویم که یهود در آرزوی ساختگی خود طی قرنها اصرار ورزید و مقاومت کرد و فرهنگ سازی نمود و از هیچ گونه همت و هزینه و فریب و تظلم باز نایستاد تا بالاخره به آرزوی باطل خود دست یافت ... خب مسلمانان! ما را چه شده که گاه در رسیدن به آرزوهای طبیعی و بحق و انسانی کوچک خود هم ناکام می مانیم و وا می رویم؟! با این حساب آیا بازپس گیری فلسطین از صهیونیستهای غاصب آرزویی ممکن نیست؟ قطعاً که ممکن است. پس آرزوهای بلند و بزرگ داشته باشیم با همتهای سترگ و تلاشهای بیشتر و مقاومت روز افزون و وحدت برادرانه. پایداری و وحدت ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس ( 1359- 1367) نمونه ی عالی چنین ادعایی است که در مقابل دنیا ایستادگی کرد و دشمن را باز پس راند و کشورش را حفظ کرد. یا حق!
مصطفی قلیزاده علیار