اندر حکایت رو دست خوردن اهل سیاست (با ویرایش و افزایش جزئی)
باری به هر تقدیر...، ما امیدواریم که این بار کلاه آمریکایی جناب محمد مرسی بر سر اهل سیاست ما و مجلس ما و تحلیل گران سیاسی ما نرود و نیز مراقب باشند تا از هوگو چاووز - این مرد همه فصلها – و امثال او که به خاطر احتیاج رو به ما آورده اند و دل به آمریکا داده اند، رو دست نخورند چون به محض اینکه «دُم این جماعت از لای در احتیاج بیرون آمد» ( مفهوم یک ضرب المثل ترکی) شروع می کنند به جفتک انداختن...، اردوغان نمونه بارزش بود و چند تایی دیگر در همین دور و برمان.
خلاصه آقا جان! باید باور کنیم که در عالم سیاست همسویی و اخوت و برادری و صداقت واقعی مفهومی ندارد کما اینکه سیمرغ واقعی افسانه ای بیش نیست. تقریباً تمام اهل سیاست امروزی، تابع منافعشان هستند نه چیز دیگر. به عبارت دیگر تمام اهل سیاست دنیا، پیرو این اصل ماکیاولی هستند که گفت: « دشمنانت را بکش، اگر توانستی دوستانت را نیز!»
الغرض کمی مراقب این دوستان سیاسی خود – که دشمنان واقعی ما در اطرافمان هستند - باشیم و حواس مان جمع باشد تا چرب زبانی مصلحت آمیز و شعارهای فریبنده این دونان ما را نفریبد، چرا که اغلب اینان نوکر آمریکا و هم پیمان اسرائیل اند و دشمن ماوقتی مصالح سیاسی اقتضا و نیاز مادی شان وادار می کند با اجازه اربابشان آمریکا شعارهایی در دفاع از فلسطین و آزادگی و انتقاد از اسرائیل سر می دهند و از در دوستی با جمهوری اسلامی وارد می شوند و چون بارشان را بستند و نیازشان برطرف شد، به جایگاه نخستین خود بر می گردند و آشکارا بر ضد ما موضع گیری می کنند، باز هم اردوغان مثال گویا و رسایی بر این مدعاست. البته قبل از او هم برخی از رنود سیاسی وابسته به آمریکا از این بازی ها با ما کرده اند، امیدواریم ما از تجربه های گذشته و حال برای آینده بیشتر عبرت بگیریم و دیر باور باشیم و همیشه به همه رجال سیاسی و موضع گیری های سیاسی و مصلحتی ایشان با شک و تردید نگاه کنیم و نگذاریم هر از راه رسیده ای کلاه سیاسی دیگری سر ما بگذارد! چرا که در عالم سیاست اهل دنیا هیچ چیز ثابتی وجود ندارد و نخواهد داشت و همه چیز تابع منافع است، حتی ادعای خدا باوری این از خدا بی خبران هم به اقتضای منافع سیاسی شان است و دامی بیش نیست... پس اهل سیاست ما کمی بیشتر مراقب شیادانی چون اردوغان باشند که آمریکا هر روز تحویل ممالک اسلامی و غیر اسلامی در شرق و غرب عالم می دهد از آمریکای لاتین بگیر بیا تا همین کشورهای بیخ گوش خودمان ... یا علی!
امام جمعه موقت ارومیه در خطبه های نماز جمعه این هفته:
شیوه رهبری امام خمینی (ره)، بر مبنای قرآن و سیره اهل یبت (ع) بود
به گزارش خبرنگار دنیز، حجت الاسلام و المسلمین سید محمد فخری امام جمعه موقت ارومیه در خطبه اول نماز جمعه این هفته با اشاره به تاریخ پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و رهبری مقتدرانه امام خمینی (ره) گفت: راه امام خمینی در رهبری انقلاب اسلامی و راه پیروان و شاگردان ایشان، راه قرآن و اهل بیت پیامبر اسلام علیهم السلام بود. از این نظر انقلاب اسلامی ایران نیز کاملاً یک انقلاب قرآنی و اهل بیتی بود. راه و روش امام خمینی در طول زندگی بویژه در مسیر انقلاب اسلامی بر مبنای قرآن و سیره اهل بیت (ع) بود.
فخری با تأکید بر اینکه خوشبختی واقعی انسانها و نشاط و طراوت زندگی در پیروی از اسلام است، گفت: من جوانان عزیز را به آشنایی بیشتر با آموزه های انسانی اسلام و پیروی از احکام انسانساز این دین کامل خدا و سیره اهل بیت (ع) سفارش می کنم.
بر اساس همین گزارش، امام جمعه موقت ارومیه در خطبه دوم نماز جمعه فرا رسیدن اعیاد شعبانیه را به همه مسلمانان تبریک گفت و به مناسبت سالروز میلاد امام حسین (ع)با قرائت حدیثی از پیامبر اسلام، اظهار داشت: بی شک امام حسین (ع) چراغ هدایت و کشتی نجات امت محمدی بوده است و هنوز هم نور هدایت آن حضرت راه مسلمانان در راه کسب آزادی و استقلال و مبارزه با ستم را روشن می کند و آزادگان جهان از امام حسین الهام می گیرند.
فخری با تبریک سوم شعبان روز پاسدار، اظهار داشت: ما بهترین نمونه پیروی از امام حسین را در رزمندگان خودمان به ویژه سپاه پاسداران عزیز طی هشت سال دفاع مقدس دیدیم که با تأسی از امام حسین (ع) به انجام وظیفه جهادی و انقلابی خود برخاستند و همگام با ارتشیان متعهد وقهرمان، دشمن متجاوز را از خاک ایران بیرون راندند.
وی تأکید کرد: بی شک نهاد مقدس سپاه پاسداران همچنان که امام خمینی فرمودند شجره طیبه معنوی و الهی بود و هنوز هم هست از این پس نیز خواهد بود و شاخصه آن هم پیروی آگاهانه و خالصانه از فرامین و ارشادات مقام معظم رهبری است.
منبع: دوهفته نامه "دنیز" شماره 17 -مورخ 7 //4 //91
سکوت ابدی
"اهل بیت نبوتی" آقا
"مهبط الوحی" و "معدن الرحمه"
تو تمام کرامتی آقا
عادت و خلق و خویتان احسان
"أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است
من چه گویم که" شأنکم حقٌ "
ذهن من از مقامتان دور است
خط به خط جامعه کبیره تویی
چه نیازی به وصف من داری؟
سلب تو نور و نسل تو نور است
فوق نوری فراتری، آری
تو ز قوم و قبیله ی آبی
و مبرّا زِ عیب و ایرادی
نامت آیینه را زِ رو برده
یا علی النقی و یا هادی
آمدی تیرگی فراری شد
قمرانه به شهر می تابی
و سیاهی تو را نمی فهمد
خارج از فهم کرم شب تابی
دشمنت هرچه گفت باکی نیست
تو نقی، پاک، مثل بارانی
چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور
تا همیشه همای یزدانی
"متوکل" امام این قوم است
همشان مثل "معتز" و "واثِق"
با دهان قصد نورتان دارند!
نورکم حق و کلُّهم زاهق
منبع: وبلاگ "ستاره" < type="text/java">