دنیزنیوز: از شهدا و جانبازان روستای «پَر» آذربایجان غربی تجلیل به عمل می آید
مسئول پایگاه بسیج شهدای روستای پَر در بخش نازلوی ارومیه در گفتگو با دنیزنیوز با اعلام این خبر افزود:
روز جمعه 15 دی ماه همزمان با کلنگ زنی محل یادواره شهدای روستای پر، مراسمی به یاد شهدای این روستا همراه با تجلیل از جانبازان انجام می گیرد که اهالی محترم، خانواده معظم شهدا و جمعی از مسئولان در آن شرکت می کنند.
حجت الاسلام جابر شوقی تأکید کرد: این مراسم با مشارکت سپاه و بنیاد شهید شهرستان ارومیه برپا می گردد و قرائت، قر آن، پخش کلیپ، ایراد سخنرانی و تجلیل از جانبازان این روستا در طول 8 سال دفاع مقدس از مهم ترین برنامه های پیش بینی شده مراسم است.
وی با اشاره به موقعیت روستای پر، اظهار داشت: روستای پر از روستاهای مهم و تأثیرگذار منطقه به شمار می آید و علاوه بر بخش کشاورزی، در عرصه های انقلاب اسلامی و دوران 8 سال دفاع مقدس نیز نقش تعیین کننده ای داشته و شهدا و جانبازانی را تقدیم کرده است.
این روحانی بسیجی در پاسخ به سابقه فعالیت پایگاه بسیج شهدای روستای پر گفت: پایگاه بسیج شهدای روستای پر سالها پیش شروع به فعالیت کرده، ولی به علت بیماری فرمانده جانباز آن مدتها به حالت راکد مانده و بعد از رحلت ایشان نیز حدود یک سال فعال نبود و اعضای محترم بسیجی آن نیز پراکنده شده بودند تا اینکه از مهر ماه امسال با دعوت از بنده، باز هم پایگاه فعال شد.
شوقی افزود: در حال حاضر بیش از 150 نفر بسیجی جوان عضو این پایگاه هستند و برنامه های مرتبی مثل کلاسهای قرآنی، احکام، عقاید و طرح صالحین در آن اجرا می شود.
مسئول پایگاه شهدای روستای پر در خصوص فعالیت های فرهنگی آینده آن گفت: با توجه به اینکه محل پایگاه شهدای روستای پر مستقل بوده و از طرف اهالی محترم به این منظوراختصاص یافته، ما مجوز فعالیت چند منظوره در قالب کانون فرهنگی گرفته ایم که علاوه بر کلاسها و طرح صالحین، ایجاد کتابخانه روستایی به صورت دو شیفت قبل از ظهر برای بانوان و بعد از ظهر مخصوص برادران خواهد بود.
منبع: سایت دنیزنیوز ( www.daniznews.ir)
این شعر را امروز چهارشنبه 6 مهر 1390 دوست شاعر ارجمند جناب سید حیدرعلی آران «هامون» در کانون شعر و ادب حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه برای حاضران قرائت کرد:
دلتنگی
تقدیم به عزیزان جانباز
· سید حیدر علی آران «هامون»
مادرم سخت می گریست،
وقتی که دستهایم حجم نبود.
پاهایم را در بستر احساس کرد،
ومن هم گریستم
نه به خاطر نبود پاهایم
بلکه به خاطر استراحت غم بارم
در پشت دیوارها،
و پنجره ی انتظار بیمارستان
و دور از دوستانی که
در سنگر،
انتظار من و صدای پوتین هایم
را می کشند
چقدر دلم برای پوتین ها
و همسنگرانم تنگ شده
چقدر، چقدر،چقدر...
بعـد از شهیدان چه کرده ایم؟
امروز (چها رشنبه 4 شعبان 1432 برابر 15 تیر ماه 1390) روز میلاد علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) و به شرف والای او،«روز جانباز» است. باید به همه جانبازان راه اسلام و انقلاب اسلامی که همه هستی خود را فدای دین و کشور و بقای نظام و ملتشان کردند، تبریک گفت. امروز اول صبح در یکی از ادارات، بَـنـِری را دیدم که رویش نوشته بودند: « بعد از شهیدان چه کرده ایم؟» ... تا این ساعت که 12 ظهر است، این حرف مرا به خود مشغول کرده که واقعاً بعد از شهیدان چه کرده ایم؟ اصلاً آیا قرار بود بعد از شهیدان «کاری » بکنیم که نکرده ایم؟!
باری به هر حال، آنهایی که با شهیدان یا بهتر است بگویم با خدای شهیدان عهد و قراری داشتند که کاری بکنند، که کرده اند پس کنایه ی نهفته در این جمله معنی دار متوجه آنان نیست. اما آنهایی که در مسجد عابدند و در میخانه خـَمار، فرقی به حالشان نمی کند که در قلمرو حاکمیت عدل گستر امیر مؤمنان علی (ع) باشند یا در حیطه حاکمیت دغل بنیاد معویه! ...اینان هم البته «کار خودشان» را می کنند! حتی سوء استفاده از نام شهیدان و به نام شهیدان و زیر نام شهیدان و شبیه سازی خود به شهیدان و الخ !...؛ من زیاد طول نمی دهم چرا که «العارفُ تـَکـفیهِ الاشاره». به نظر می رسد که عموم جامعه راه خود را می رود با لحاظ نفع و ضرر، حتی نفع و ضرر احتمالی! و اغلب هم شخصی. اما یک نکته را هم باید گفت و آن اینکه شهیدان، شهید نشده اند که ماندگان ماتم بگیرند و مدام در فراق ایشان مرثیه سرایی بکنند آن هم به سبک صدا و سیما ی ما، با صدای آزار دهنده و نخراشیده ی یکی – دو مداح بی سواد هیاهوگر مشتری باز بازاری ....، خلاصه شهیدان شهید شده اند که جامعه ی بعد از آنان در رفاه و نشاط و خوشبختی و ترقی و امنیت باشد و نسل های بعدی در آرامش کامل زندگی کنند البته همسو با آرمان شهیدان. ببخشید اگر فضولی شد!