گزارش همایش جلوه های حسینی در تاریخ و فرهنگ، شهرستان جلفا
به گزارش خبرنگار هفته نامه «دنیز»، این همایش که به همت انجمن میراث تاریخی و فرهنگی ارس و با همکاری سازمان منطقه آزاد ارس و ستاد اقامه نماز جمعه شهر جلفا و منطقه آزاد با حضور تعدادی از اساتید شعر و ادب و مسئولان شهرستانی در مورخه 25 آبان ماه سال 1396 در محل سالن آمفی تئاتر سالن پردیس ارس دانشگاه تهران برپا شده بود، جمعی از اساتید و پژوهشگران و شاعران به ارائه آثار و افکار و مقالات خود پرداختند.
در ابتدای برنامه، دکتر اکبر صبوری، مدیرعامل انجمن میراث تاریخی و فرهنگی ارس به عنوان دبیر علمی همایش طی سخنانی از مساعدتهای منطقه آزاد ارس در برگزاری همایش مزبور تقدیر و تشکر کرد. سپس طی گزارشی، به بیان اهمیت تاریخی و فرهنگی منطقه جلفا پرداخت و گفت: جلفا دارای تاریخ بلند فرهنگی و سیاسی و اجتماعی است اما امروز فقط به عنوان یک شهر مرزی تجاری و گمرکی شناخته می شود.
صبوری تاکید کرد: ما امروز وظیفه داریم میراث فرهنگی و تاریخی شهرستان جلفا را برای نسل نو و فرهیختگان و اهل فرهنگ و تاریخ و ادب ایران و دنیا معرفی کنیم.
وی سپس به تشریح اهداف و برنامه های کلی انجمن میراث تاریخی و فرهنگی ارس پرداخت و اهم اهداف آن را تاکید بر شناسایی ظرفیت های فرهنگی و علمی و اجتماعی منطقه؛ تاکید بر ضرورت همایش ها، سمینارها عمومی و تخصصی در راستای شناساندن منطقه؛ تاکید بر انسجام و اتحاد کلیه ارگانهای دولتی، علمی و فرهنگی ، کشوری و لشکری، اساتید و شخصیتها در راستای ارایه خدمات علمی، فرهنگی و دینی و اجتماعی در منطقه؛ ضرورت پرداختن به تاریخ و جغرافیای منطقه؛ اهمیت دادن به ویژگی های بین الملللی منطقه آزاد ارس؛ شناسایی و شناساندن مفاخر و مشاهیر منطقه آزاد ارس عنوان کرد.
به گفته دکتر صبوری، وی از چندین سال پیش به فکر برگزاری همایش علمی برای قیام امام حسین( علیه السلام) در ایام محرم بود، تا اینکه امسال با مساعدتهای مهندس عرب باغی مدیرعامل محترم منطقه آزاد ارس و نیز حجتالاسلام و المسلمین سنجری امام جمعه شهر جلفا و منطقه آزاد ارس این امر محقق گردید. بر اساس این گزارش تعداد 10 مقاله در حوزه منطقهای (مراسم و فرهنگ عزاداری در منطقه جلفا) و 26 مقاله در حوزه عمومی به دبیر خانه علمی همایش واصل گردیده بود، که پس از بررسی توسط اعضاء کمیته علمی همایش 5 مقاله در حوزه منطقهای و 5 مقاله در حوزه عمومی به عنوان مقالات برتر انتخاب شدند.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدی، رییس سازمان تبلیغات اسلامی جلفا طی سخنانی گفت: امام حسین (ع) از همه هستی خود برای بقای اسلام گذشت. حجت الاسلام سیدمحمدی افزود: شایسته است ما در عمل خود را به امام حسین (ع) نزدیک کنیم تا مشکلات جامعه کاهش یابد. وی تصریح کرد: ائمه اطهار (ع) برای امام حسین (ع) عزاداری میکردند و امام محمدباقر (ع) وصیت کرد که از ارثیه ایشان هزینه کنند و به مدت ده سال در صحرای عرفه و در بین حجاج جهان اسلام برای سید الشهداء سوگواری نمایند و مسلمانان در مظلومیت اباعبدالله الحسین (ع) گریه کنند.
سید محمدی با اظهار تاسف از اینکه در عزاداریها اغلب برنامهای منسجم و مطابق روش ائمه اطهار (ع) نداریم، گفت: هر کدام از هیئتهای عزاداری که فاقد یک عالم دینی است، معمولا دارای مشکلاتی دارند که استفاده از آلات موسیقی در عزاداری یکی از اینهاست.
اولین سخنران پنل اول مصطفی قلیزاده علیار شاعر، نویسنده، روزنامه نگار و برنده جایزه بین المللی شهریار (1396) و مولف بیش از 25 جلد کتاب در زمینه های تاریخی، ادبی و دینی، بود. وی ضمن سخنانی بر اهمیت برگزاری چنین همایش هایی تاکید و از دست اندرکاران آن تشکر کرد و گفت: ادبیات مرثیه و شعر عاشورایی به زبانهای عربی و فارسی و ترکی یکی از عوامل ترویج و ماندگاری اهداف امام حسین (ع) است.
این محقق و شاعر افزود: شعر عاشورایی از روز عاشورا با رجزخوانی یاران امام حسین شروع شد و در طول تاریخ توسط شاعران و نویسندگان و عالمان متعهد به شکل شعر و کتاب تاریخ و مقتل نویسی ادامه یافت که امروز ادبیاتی بسیار غنی و سرشار از ذوق و معارف و هنر به شمار میرود.
قلیزاده علیار آنگاه به بیان چکیده مقاله خود با عنوان «شاخصه های اصلی مناقب و مراثی اهل بیت (ع)» برای حاضران پرداخت. به گفته این محقق ادبی و دینی، شعر مدح و مرثیه در ستایش و سوگ خاندان نبوت و امامت (ع) عمری به قدمت تاریخ اسلام دارد. از اولین سالهای ظهور اسلام، اشعاری در ستایش اخلاق و اهداف و عظمت حضرت رسول (ص) توسط شاعران مسلمان از جمله ابوطالب عموی پیامر و حتی گاه شاعران غیر مسلمان از جمه«اعشی» سروده شد که در تاریخ ثبت شده است. این سنت هم در زمان حیات حضرت رسول و هم در دوره ائمه اطهار (ع) از سوی شاعران متعهد ادامه داشت و تا امروز هم شاعران مسلمان در مدح و مرثیه اهل بیت (ع) به زبانهای مختلف داد سخن داده، دیوانها ساخته و شاهکارهایی ماندگار وتاثیر گذار آفریدهاند که دراین عرصه میتوان به شاعران بزرگی چون کمیت اسدی، دعبل خراعی، سید رضی، کسائی مروزی، عطار، مولانا، سعدی، جامی، نسیمی، فضولی بغدادی، محتشم کاشانی، سید حیدر حِلّی و...اشاره کرد.
این نویسنده و پژوهشگر مسایل فرهنگی، با خواندن نمونه ایی از اشعار ترکی و فارسی و عربی در مدح و مرثیه اهل بیت (ع) از شعرای متقدم و معاصر، شاخصهای بنیادین اشعار مدح و مرثیه اهل بیت(ع) و عناصر اصلی این قبیل اشعار آیینی را در سه محور کلی تشریح کرد: 1- معرفتافزایی (شامل عقاید اسلامی، امامشناسی، تاریخشناسی و قرآن محوری) 2- حماسه پردازی حقیقی (بیان حماسههای واقعی و فضایل حقیقی اهل بیت) 3- ذکر مصائب و مظلومیت اهل بیت (ع) خصوصا حادثه کربلا.
دکتر حسن حضرتی استاد تاریخ دانشگاه تهران سخنران ویژه این همایش درباره «زمینه های فکری رخداد عاشورا» صحبت کرد. به گفته دکتر حضرتی آن چه در سال 61 هجری قمری، 50 سال پس از وفات پیامبر، دردشت کربلا اتفاق افتاد در بستر طبیعی مجموعهای از تحولت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فکری بود که بدنبال هم اتفاق میافتاد و زمینه را برای رخداد دیگری فراهم مینمود. اینکه تصور کنیم این اتفاق امری غیر طبیعی بوده و جامعه انتظار وقوع آن را نداشته و از وقوع آن دچار شوک شده است، با واقعیات تاریخی همخوانی و سازگاری ندارد.
دکتر حضرتی سپس به تحولات فکری که منجر به رخداد عاشورا شد اشاره کرد و گفت: تفسیر وارونه از اسلام نوه پیامبر را خارجی دانست و بر قتل او و یارانش مهر تایید زد. آنچه اتفاق افتاد به نام اسلام و به دست مسلمانان بود و مبانی فکری آن نیز از دل آموزههای دینی بود؛ اما کدام دین؟! ایشان در ادامه نظریه خلیفة الهی به عنوان باور مشروعیت بخش خلافت امویان را تبیین کرد. این که چگونه این تفکر هاله ای از تقدس دور حاکمیت امویان کشید و زبان نخبگان رادر انتقاد از بنی امیه بست و آنها را برگزیده و نماینده قدرت الهی معرفی کرد.
دکتر حضرتی در اخر به این نکته ظریف اشاره کرد که معاویه به عنوان موسس خلافت بنی امیه، باور خلیفه اللهی را از اختیار ملوک عجم گرفته بود. باوری که ریشه در نظریه فره ایزدی ایران باستان داشت.
سخنران بعدی پژوهشگر تبریزی خانم منصوره وثیق مولف چند کتاب با عناوین «نوروز در آذربایجان»، «مرثیههای قدیمی ترکی آذری» و «بانوان مرثیه سرا و شاعرههای آئینی آذربایجان» بود. وی با قرائت مقالهای تحت عنوان «نگاهی به مرثیه سرایی زنان در آذربایجان» به سخنرانی پرداخت. ایشان ضمن بیان مقدماتی درباره واژه مرثیه به بیان جایگاه آن در ادبیات شیعی و مذهبی مردم ایران زمین پرداخته آن را بازتاب هویت درونی و علاقه قبلی مردم این سرزمین به اهل بیت و ائمه اطهار علیهم السلام دانست. وثیق در بیان نقش زنان در مرثیه سرایی به این موضوع اشاره کردکه اولین کسی که بعد از شهادت حضرت ابوالفضل العباس و برادرانش در کربلا، بر ایشان مرثیه گفت، مادرشان ام البنین (س) بود. هر روز در بقیع برای پسرانش مرثیه میخواند و میگریست. مردم نیز اجتماع کرده و با مرثیه او می گریستند. ام کلثوم سلام الله علیها، دختر حضرت امیر المومنین نیز خطبه ای در نهایت بلاغت با تاثیر بسیار در کوفه خواند و زنان کوفه گریستند و مویه و ناله سر دادند و موها پریشان کردند. خانم وثیق در ادامه به نقش زنان ایرانی در مرثیه سرایی پرداختند. بر این اساس در سروده شدن ترکیب بند معروف و بی مانند محتشم کاشانی، یکی از زنان سلسله صفوی یعنی پریخان خانم دختر شاه تهماسب نقش داشت. او بود که محتشم را به سرودن اشعار درمدح و مراثی اهل بیت عصمت و طهارت تشویق کرد. در دوره قاجاریه هم علاوه بر فتحعلی شاه و ناصرالدین که مرثیه عاشورایی سرودند، این علاقمندی به شعر مرثیه در بین زنان، دختران و عروسان این سلسله نیز وجود داشت.
خانم وثیق سپس به نقش زنان آذربایجان در سرودن مرثیه به دو زبان فارسی و ترکی اشاره کرد و گفت: بعد از عهدهنامه ترکمنچای نیز فرهنگ ایرانی و زبان فارسی در آن سوی رود ارس، قفقاز، همواره رواج داشت و پیوستگیهای تاریخی، فرهنگی، دینی، زبانی و اجتماعی دو طرف ارس سبب شد تا شاعران این دو منطقه به موضوعات یکسانی بییندیشند. زنان شاعره نیز از این قاعده مستثنی نبوده همانند مردان دست به آفرینش های ادبی فاخر و بدیع زده، و در حوزه ادبیات عاشورایی، مرثیه، نوحه های خوب و وزین سرودند.
سخنران پایانی پنل اول آقای دکتر روح الله موسوی به بررسی اعتبار کتاب « اللهوف علی قتلی الطواف» نوشته عالم بزرگ شیعی قرن هفتم علی بن موسی بن طاوس پرداخت که یکی از منابع مهمی مرثیه است و قرنها معروفیت خود را در میان شیعه حفظ کرده و دارای نکات ارزنده ای در زمینه قیام عاشوراست.
موسوی طی توضیحاتی را در باره شرح و حال، شخصیت، اساتید، شاگردان و تالیفات متعدد و وفات و مدفن سید ابن طاووس، گفت: از کتاب « اللهوف» هفت نسخه در کتابخانههای معتبری چون کتابخانه آیتالله العظمی مرعشی نجفی در قم، کتابخانه ملک تهران، کتابخانه مجلس شورای اسلامی، کتابخانه آستان قدس رضوی و نیز کتابخانه برلین موجود است.
به گفته موسوی این کتاب از جمله کتب مرجع در مبحث مقتل ابی عبدالله الحسین علیه السلام بوده و تعداد طرق و نسخ آن نشان از اهمیت آن میان علمای فقه، حدیث و تاریخ به شمار می اید. جلالت شأن نگارنده این کتاب کافی است تا بتوان آن را از جمله تالیفات دقیق و خالی از هر گونه شائبه تحریف در وقایع تاریخی دانست.
دکتر محمدحسین اسماعیلی سخنران دیگر همایش به تفصیل «جلوه های مراسم و فرهنگ عزاداری ماه محرم در روستای قره بلاغ» شهرستان جلفا را تشریح کرد. به گفته وی واقعه عظیم کربلا چنان تاثیری در فرهنگ مسلمانان گذاشته که امروزه مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین با فرهنگ مسلمانان و به ویژه شیعیان امتزاج یافته است و انفکاک آن از فرهنگ بومی میسر نیست.
دکتر اسماعلی در ادامه سخنرانی خویش به وجوه تشابه و تفاوت مراسم عزاداری روستای قره بلاغ با دیگر جاها پرداخت و تفاوت های اساسی این مراسم در قره بلاغ را با روستاهای همجوار در این عنوان بازگو کرد.
وی گفت: دراین روستا، پیران و جوانان، زنان و مردان، نوجوانان و کودکان با شور و هیجان خاصی در مراسم سینه زنی، زنجیر زنی، شبیه خوانی، و احسانهای اباعبدالله الحسین شرکت میکنند و هیچ گونه اسباب موسیقی، از قبیل طبل، سنج و شیپور در مراسم عزاداری روستای قرهبلاغ دیده نمیشود.
محمد گاوبانی سخنران دیگر همایش از هیت چهارده معصوم هادیشهر شمالی بود که مقالهای تحت عنوان «مراسم و فرهنگ عزاداری در هادیشهر شمالی» (هیت چهارده معصوم) برای حاضران ارائه کرد و نحوه اجرای مراسم عزاداری امام حسین در هادیشهر در ایام محرم را توضیح داد و سپس به دیگر فعالیتهای فرهنگی هیت چهارده معصوم در طی ایام سال پرداخت، از جمله: ترتیب دادن مراسمات مذهبی در سایر مناسبتهای مذهبی، جمع آوری کمک های مردمی و ارسال آن به افراد نیازمند.
اولین سخنران پانل سوم آقای دکتر حسن زاده دانشیار دانشگاه الزهراء تهران با مقاله ای تحت عنوان« مقایسه تحلیلی رفتار سیاسی کوفیان و یاران امام حسین» بود. به گفته دکتر حسن زاده، کالبد شکافی فرهنگ رفتاری دو گروه کوفیان و حسینیان نشان می دهد که وفاداری این دو گروه از دو جنس و ماهیت متفاوتی برخوردار است. وفاداری کوفیان آمیزه ای از ترس و عصیبت قبیله ای و چشمداشت مادی بود. این وفاداری مشکلاتی چون تذبذب رفتاری، بی ریشه بودن وفاداری، خشونت های آنی و پیش بینی نشده را دامن می زد. بر این اساس کوفیان نه در اطاعت از عبیدالله بن زیاد و نه در دشمنی با امام حسین صداقت لازم را نداشتند. دکتر حسن زاده در ادامه سخنرانی خود درباره وفاداری بر این نکته اشاره فرمودند که، بحران وفاداری پدیدهای فراگیر در جامعه اسلامی آن روز بود. در حالی که وفاداری یاران ابا عبدالله حسین (ع) بر آمده از ارزشهای دینی و عشق به امامشان بود. عشق به شهادت که نماد برجسته وفاداری در نزد حسینیان بود، خیلی در فرایند وفاداری یاران امام جای تأمل دارد. دلیلش نیز این بود که اندک یاران امام برای وفاداری خود انتظار مادیات و زندگی خوش نداشتند بلکه خطرات جانی برایشان داشت. دکتر حسن زاده در بخش پایانی سخنرانی خویش به نوع شناسی وفاداری در روز عاشورا پرداخته و بر آن دو مفهوم متفاوت وفاداری دنیایی و وفاداری ایمانی را اطلاق کرد.
سخنران پایانی پانل دوم جناب آقای دکتر ابوالفضل عابدینی لیواری استاد دانشگاه تهران بود. این سخنرانی درباره« جلوه های آزادی و آزادگی در قیام عاشورا» بود. به گفته ایشان، حماسه جاودانه حسینی رخداد و حسین بن علی(ع) و یاران پاک وی شهید شدند و زنان و فرزندان آن حضرت به اسارت رفتند برای آنکه نام خدا زنده بماند، عدالت و حق پیروز گردد، زحمات انبیاءو فرستادگان بزرگ الهی فراموش نشود. فداگاریهایی که در راه حقیقت و فضیلت در طول تاریخ انجام شده بود پایمال نگردد و بلاخره برای آن بود که دودمان خبیث بنی امیه، این شجره ملعونه، همه چیز را بازیچه دست خود و حکومت خویش قرار ندهد. این ها هدف های عالی انسانی آن حضرت بود. دکتر عابدینی در ادامه افزودند که رژیم سفاک اموی گمان کرد با بوجود آوردن فاجعه کربلا خواهد توانست، پیام امام حسین(ع) را خاموش کند، ولی نمی دانست که پیام حماسه عاشورا در تاریخ پایدار خواهد ماند. ایشان ععلل ماندگاری و جاودانگی این نهضت را عواملی چون مبارزه با ظلم و ستمگران، اصلاح امت محمدی، مبارزه با فساد اجتماعی، افشاگری چهره پنهانی و ضد اسلامی بنی امیه، ایجاد روح شرمساری در مردمی که از یاری امام دریغ نورزیدند، ایجاد روحیه جهاد و مبارزه و روحیه شهادت طلبی در راه خدا و قرآن و دادن درس آزادگی و زیر بار ذلت نرفتن بود.
حجت الاسلام و المسلمین سنجری امام جمعه محترم شهر جلفا و منطقه آزاد ارس نیز که پیشتر در بخش محورهای همایش موضوعاتی را پیشنهاد داده بودند در اختتامیه این همایش حضور بهم رسانیده طی سخنانی به تفسیر عرفانی حادثه عاشورا پرداختند و گفتند : عاشورا مرز بین انسانیت و غیر انسانیت ، بین بصیرت و جهل است. ایشان با استناد به احادیث معصومین(ع) بر ثواب گریستن در ماتم امام حسین تاکید کردند. حجت الاسلام در بخشی دیگر از بیاناتشان اظهار داشتند: انسان اساس اسلامیت است اما در غرب ابزار اصل زندگی است.
این همایش در پایان بعد از توزیع تقدیر نامه و جوایز به مقالات برتر- منطقه ای و عمومی، هیت های عزاداری نمونه سطح شهرستان و نیز پیرغلامان اهل بیت( ع) در راس ساعت 14:45 خاتمه پذیرفت.
منبع: دوهفته نامه «دنیز»، شماره 114؛ مورخ 16 دیماه 96
مهمانان «سید محمد آقا» نوجهمهر
(یادداشتی کوتاه از یک سفر)
مصطفی قلیزاده علیار
امامزاده «سید محمد آقا» در روستای «نوجهمهر» از توابع شهرستان جلفا قرار دارد، واقع در ساحل رود ارس، نزدیک منطقه آزاد تجاری و صنعتی ارس و گمرک «نوردوز» در مرز ارمنستان به فاصله 65 کیلومتر از جلفا؛ که از بقاع متبرکه و معتبر منطقه ارسباران و بلکه کل ایران به شمار میرود و مردم منطقه از جان و دل به این مکان مقدس عشق میورزند و اعتبار و احترام معنوی و حتی کرامت قائلاند.
اهالی منطقه در هر کجای کشور که زندگی میکنند، معمولاً در ایام خاصی همچون ماههای محرم و صفر، ایام فاطمیه، نیمه شعبان، تعطیلات نوروزی و تابستانی به زیارت مقبره این امامزاده میشتابند و به تعبیر ظریف روحانی این زیارتگاه: «مهمان سید محمد آقا» میشوند و یا لااقل نذورات خود را به سید محمد آقا از دور هم که شده، فراموش نمیکنند و میفرستند و قربانی ذبح میکنند و... حتی مسافران سیاحتی و تجارتی هم که به منطقه میروند، به زیارت این امامزاده مشرف میشوند مگر مسافران غافل یا بی توفیق!
«سید محمد آقا» را از سادات اصیل قرن نهم هجری نوشتهاند و سلسله نسب شریفش بنا بر تعیین و تأیید آستان قدس رضوی، با هفت واسطه به امام دهم حضرت علی النقی (ع) میرسد: محمد بن، سالم بن صادق بن محمود بن شعیب بن مبرقع بن موسی بن ابوطالب بن علی (النقی - ع) بن محمد (تقی-ع) بن علی بن موسی الرضا (ع). البته در عرف عام میگویند از اولاد امام موسی بن جعفر(ع) است که این هم درست است.
امسال در ایام فاطمیه (س) که اتفاقاً مصادف بود با دومین دور تعطیلات اول سال – از سه شنبه 12 فروردین تا آخر هفته بود، تشرف و ازدحام مهمانان سید محمد آقا بسیار چشمگیر بود. ما از دو روز پیش به واسطه دوستان منزل گرفته بودیم و دو سه روزی مهمان سید محمد آقا شدیم. اما با وجود بیش از 260 واحد اقامتی، در آن دو سه شباروز باز هم بسیاری از زائران نتوانستند منزلی گیر بیاورند و حتی در واحدهای اقامتی خارج از محوطه امامزاده در داخل روستا هم جا به سختی پیدا میشد.
با تمام این قضایا، معمولاً مهمانان سید محمد آقا بالاخره شب را در مجموعه زائرسرای اقامتی امامزاده به صبح میرسانند، اگر نشد در داخل امامزاده بیتوته میکنند، یا بیرون از آن و حتی در چادرها وداخل ماشینهایشان میمانند، بی آنکه گلهای داشته باشند.
باری، شب شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسین علیزاده نوجهمهری روحانی و تولیت آستان امامزاده سید محمد آقا، منبر رفت و از فضایل آن بانوی دو عالم سخن گفت به ویژه فضیلت تسبیح بعد از نمازهای واجب که همه مسلمانان آن را انجام میدهند و یادگار حضرت فاطمه و سنت حسنه آن حضرت است که پدر بزرگوارش پیامبر اکرم (ص) به ایشان آموخت و سایر فضایل ایشان... در پایان روضه جانسوزی هم خواند.
آقای علیزاده بعد از نماز صبح روز شهادت فاطمه زهرا(س) – 14 فروردین 93- هم منبر رفت و خواب ماندهها را مذمت کرد و بعد در باب ولایت امیر مؤمنان علی (ع) و قضایای بعد از رحلت پیغمبر (ص) و فتنه سقیفه و موضوع خلافت و مظلومیت خاندان پاک رسالت دادِ سخن داد و به نقش فاطمه زهرا (س) در دفاع از حق علی (ع) پرداخت و اشارهای هم به کتاب عظیم «الغدیر» علامه امینی (ره) کرد... و بعد روضهخوانی شهادت دختر مظلومه پیغمبر.
ما تعجب میکردیم از آن همه تحرک خستگیناپذیر و جانانه این روحانی بسیار فعال که قبل از نماز صبح به امامزاده میآمد و تا ساعت 12 شب و گاه بعد از آن هم در آنجا بود و به امور زائران رسیدگی میکرد و به سؤالات شرعی پاسخ میداد و بر روند امور همکارانش در محوطه امامزاده نظارت می نمود و در عزاداری عمومی خودش شرکت فعال داشت و گاه صریحاً به برخی زائران انگشتشمار بیمبالات و بیتوجه، تذکر میداد و ... این همه فعالیت گسترده البته از یک نفر ممکن و ساخته نیست مگر در سایه احساس عمیق مسئولیت.
به هر حال، در نتیجه همین مدیریت کارآمد و حضور مستمر و فعالیت مسئولیتمحور حاج آقای علیزاده و برادران ارجمند و دیگر همکاران ایشان است که امامزاده سید محمد آقا امروزه از بقاع متبرکه فعال و جذاب و فرهنگی و تمیز و باصفای استان آذربایجان شرقی و منطقه ارسباران محسوب میشود. کتابفروشی کنار امامزاده هم برای زائران لطفی مضاعف دارد.
ناگفته نگذارم که در همسایگی نوجهمهر، امامزاده دیگری هم هست که مردم منطقه از قدیم و ندیم - که من به یاد دارم - «شعیب آقا» میگویند اما در سالهای اخیر ارگانهای ذیربط «سید شعیب» مینویسند! این زیارتگاه، بقعه بلند تاریخی شش ضلعی و آجرنمای زیبایی دارد با عمری چند صد ساله در روستای «دوزال» که در دو سه کیلومتری نوجهمهر و لب رود ارس قرار گرفته است. رفتیم و زیارتش کردیم.
البته علاوه بر مقبره «شعیب آقا» و این اثر معماری و معنوی و تاریخی روستای دوزال؛ دوست دانشمندم، شاعر خوش ذوق، نویسنده محقق و مترجم فاضل جناب «رسول اسماعیلزاده» هم برآمده از همین روستاست و هم اکنون رایزن فرهنگی ایران در کشور ترکمنستان است که بی شک وی با خدمات فراوان علمی و فرهنگی و ملی و با نگارش و ترجمه دهها جلد کتاب ارزشمند و مفید، از افتخارات این منطقه و بلکه کشور است و خواهد بود. سراغ ایشان را از اهالی دوزال گرفتم، گفتند: بله، بله حاجی اینجاست!... بعد خانه پدریاش را نشان دادند،... معلوم شد حاج رسول رفته جلفا؛ خلاصه تماس تلفنی توسط برادر بزرگوارش «عادل» حاصل شد و او بعد از ظهر به سراغ من در نوجهمهر آمد و دیداری کوتاه میسر شد و برای سور به خانه پدریاش دعوتمان کرد که البته برای من مقدور نشد اجابتش کنم، عذر خواستم و گفتم بماند به وقتی دیگر....
منبع: هفته نامه «دنیز» شماره 49 – مورخ سهشنبه 26 فروردین 1393
اینجا منطقه آزاد است، همه چیز آزاد!...
راستی شما معنی منطقه آزاد را می دانید؟ مثلاً منطقه آزاد اقتصادی یا چیز دیگری را تا حال شنیده اید؟ من شنیده بودم؛ مثلاً "منطقه آزاد ارس" در شهرستان مرزی جلفا، در آذربایجان شرقی و در مرز ایران و نخجوان.
اما دیروز ( 14/ 3/ 91: دو شنبه 13 رجب) به چشم خود دیدم که چگونه مفهوم "منطقه آزاد" در جلفای جمهوری اسلامی ایران مصداقی عینی پیدا کرده. گرچه من قبلاً جلفا را صدها بار دیده ام و خاطراتی به یاد ماندنی و خوب و تاریخی آز آن دارم در بین سالهای 1375 تا 1379 و بعدها هم. ولی دیروز مفهوم "منطقه آزاد" را در آنجا دیدم و شنیدن کی بود مانند دیدن! ... خلاصه، سرتان را درد نیاورم، خواستم بعد ظهر در تنها مسجد جلفا ( مسجد صاحب الزمان – عج-) نماز بخوانم که دیدم در قرق خانمهای مؤمنه این شهر کوچک است که ظاهراً معتکف بودند، خدا قبول فرماید. این از این که منطبق با قوانین اسلام و جمهوری اسلامی است و عالی و موجب افتخار است. اما از آن طرف، آزادی و عریانی زنان خارجی در این منطقه به معنی اصیل کلمه تحقق عینی دارد! درست مثل آنکه در شهر و دیار خودشان در آن سوی مرز! ... از زانو به پایین آزادِ آزادند و ساقهایشان لخت لخت است و برق می زند! ... اما بالاتر از زانو هم قیامت است در جلفای ما؛ انگار اینجا در حیطه جمهوری اسلامی ایران و قوانین و مقررات این کشور نیست و یا مجریان قانون در اینجا مختارند... القصه، زن خارجی از کشور همسایه که با وضع نیمه لخت در جلفای ایران راه می رود و تو از پشت سر نگاهش می کنی، از میان دامن کوتاه چاکدارش، تا بالاترین نقطه رانهای عریانش – آنجا که دو ران سفید زن به هم ساییده می شوند - دیده می شود! و اگر بیشتر دقت کنی، یا اگر کمی بی حیا باشی و به بهانه برداشتن چیزی– مثلاً - از زمین کمی خم شوی و سرت را پایین بیاوری، بالاتر از آن نقطه تلاقی دو ران سفید را هم می توانی ببینی! ... بی خیال اینکه اینجا جمهوری اسلامی ایران است و قوانینش مال اسلام است و بی حجابی و عریانی زن ممنوع است! ... عذر می خواهم که به تناسب عریانی زنان خارجی در جلفا و به برکت بی خیالی مسئولان محترم، من هم بی پرده و عریان حرف می زنم – لعنت بر شیطان! - ... آیا زن خارجی در جلفا با نمایش دادن ران و ساق پا و با به سر انداختن یک روسری نیم بند – که به سختی یک سوم موهایش را می پوشاند - حجاب را در ایران مورد تمسخر قرار نمی دهد؟ او خیال می کند در مقررات جمهوری اسلامی ایران حجاب یعنی فقط همین روسری نیم بند که به یک کهنه تمیز کننده فلان جای بدن بیشتر شبیه است تا حجاب، حتی تا روسری واقعی. او می پندارد که فقط باید چند تار موی چندش آور را پوشاند، اما عریانی جاهای حساس و هیجان انگیز و شهوت جنبان بدنش مثل سینه و ران و ساق پا از منظر مسئولان محترم ما و یا از نظر قانون هیچ ایرادی ندارد، بنابر این نیمه بیشتر اندامهایش را در منطقه آزاد ارس به نمایش می گذارد جای شما خالی!
آیا می دانید تا چند سال پیش همین زنان خارجی در همین شهر جلفای ایران با پوششی آبرومند رفت و آمد می کردند و حرمت قوانین ایران را نگه می داشتند، اما حال...؟! لابد در شهرهای مشابه مرزی دیگر هم اوضاع بسامان تر از این نیست! ... خب، سر مسئولان محترم بسلامت باد! اصلاً پاچه نمایی زنان خارجی در کشور ما فدای سر مسئولان محترم باد؛ اصلاً به ما چه ربطی دارد که داریم در معقولات دخالت می کنیم، نه؟!... والله به خدا.
اما راستی آیا ما همین طوری روز به روز یک گام از آرمانها و اصول اولیه خود عقب نشینی نمی کنیم؟! ... من گر چه آدم مقدس و مقدس مآبی نیستم و دوستان می شناسندم، اما لطفاً بیایید با خودمان رو راست باشیم، با کشورمان، با ملتمان و حتی با خارجی ها، آخر ما ادعا می کنیم که چنین و چنان هستیم ...، به نظر شما آیا در مقابل این تناقض ها همین خارجی ها به ویژه زنان خارجی لخت و عریان و پاچه نما در داخل کشور ما، به ریش ما نمی خندند؟ نمی گویند که ایرانی ها ریاکارند؟ نمی گویند که ایرانیها با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند؟ نمی گویند که در اینجا یک بام دو هواست؟ هان؟ نمی گویند؟ ... پناه بر خدا، به قول ملک الشعرای بهار: کار ایران با خداست!
آن وقت مدام شعار می دهیم که:"خانواده شهدا، شرمنده ایم!"؛ "شهدا، راهتان ادامه دارد!" و ... راستی ما چه قدر استادیم در شعار دادن و شعار سازی!