یا حسین بن علی!
عماد الدین نسیمی ( قرن 8 هـ.، عارف شهید)
نور چشم اولیاسین یا حسین بن علی
درّ تاج اتقیاسین یا حسین بن علی
مخزن اخلاق و لطف و منبع هر معجزات
معدن جود و سخاسین، یا حسین بن علی
سنسن اشراف ائیله ین صبح ازلده عالمی
نور شمس والضحی سین یا حسین بن علی
هم شریعت، هم طریقت، هم حقیقت، معرفت
سنده دیر، مشکل گشاسین، یا حسین بن علی
میوه ی باغ نبوت سن، گل باغ حبیب
نور عین مصطفی سین یا حسین بن علی
طیب و طاهر کیم اول خیر النسانین فخری دیر
گوهر خیر النسا سین یا حسین بن علی
بیر صدفدن دیر ایکی درّ یتیم بی بهاء
چون حسن احسن لقاسین، یا حسین بن علی
مؤمن و منکر قاپوندا بولمادی رد و قبول
هم امام پیشواسین یا حسین بن علی
ذره ی مهرین هواسینا دوشن عاشیقلری
حاشا کی محروم قویاسین یا حسین بن علی
جان و دلدن درویشین گؤونلو سنین مهرینده دور
شعله دن آییرمییاسین یا حسین بن علی
چون «نسیمی» مدح ائدیب مدحین امید ائدر بوگون
یارین آنی قورتاراسین یا حسین بن علی!
خاطیرلاما: عزیز اوخوجولار دقت یئتیرسینلر کی بیز نسیمی نین بو شعریندن نئچه بیتینی اختصارلا گتیردیک و شاعرین اؤز یازدیغی دیل و لهجه ده اسکی نسخه لرین اساسیندا نقل ائتدیک. تأسفلر اولسون کی بیر سیرا اشخاص خاص سببلره گؤره آذربایجانین اسکی و اصیل ادبیاتینی و کلاسیک لرین اثرلرینی ده ییشیر، معاصیرلشدیریر، اصلینی ایتیرمک ایسته ییرلر. حال بوکی اسکی ادبیاتی معاصر قایدالارا اویغونلاشدیرماق (معاصر سازی) آذربایجان ادبیاتتینا بؤیوک خیانتدیر! و نسیمی نین تورکجه دیوانینی ایراندا بعضی شخص لر نئچه دفعه معاصرلشدیریبلر و خیانت ائدیبلر. سعی ائدین قدیم نسخه لری تاپیب اصلینی الده ائده سیز. بو حاقدا گله جکده آرتیق معلومات وئره جه ییک ان شاءالله تعالی - یا علی!
کتاب بیر دسته گول ( یه دسته گل)
حسین دوستی از نویسندگان پرکار و پرآثار اهری متولد 1338 است. تا حال صدها مقاله و دهها کتاب از وی منتشر شده و عمده آثار ش در زمینه معرفی فرهنگ، هنر، تاریخ و ادبیات منطقه اهر، ارسباران و قره داغ است. اخیراً کتاب ترکی « بیر دسته گول» - جلد دوم کتاب «قاراغ داغ شاعرلری نین تذکره سی» - به قلم این نویسنده محقق و از سوی انتشارات یاران – تبریز 1390 در 1000نسخه و 288 صفحه قطع رقعی - انتشار یافته که مشتمل بر زندگی نامه و اشعار 60 شاعر می باشد. دوستی در پایان مقدمه ترکی خود بر کتاب اظهار امیدواری کرده که در آینده با تهیه اشعار و زندگینامه دیگر شاعران قره داغ، بتواند جلد سوم این مجموعه را تدوین و منتشر نماید. لذا شاعران می توانند با ارسال اشعار و بیوگرافی خود نویسنده را یاری کنند.
منبع: دو هفته نامه «دنیز»، شماره 4، مورخ 17 آبان 90 - ارومیه
ابراهیم، چرا فرزند کشی و نه خود کشی ؟
به بهانه عید قربان
راستی حضرت ابراهیم در یک حالت بسیار بسیار سخت و شکننده و حیرت آوری قرار گرفته بود که اگر من و شما بودیم هزاران چرا و اما و اگر در مقابل اراده حق تعالی ردیف می کردیم و دست به انواع حیله ها و خدعه ها می زدیم که شاید به زعم خودمان، خدا را از این نوع تصمم گیری در باره فرزند کشی به دست خودمان مصرف نماییم ... حتی ممکن بود حاضر به خود کشی شویم اما چاقو بر گلوی نازنی فرزند دلبندمان نگذاریم، چه یک فرزند داشته باشیم مثل ابراهیم آن هم در دوران پیری، چه فرزندان متعدد و حتی نافرمان و قلچماق و عاق والدین. بله من و شما – هر که خواهی باش، ببخش البته – اینگونه هستیم. اما ابراهیم که با دیدن خواب و رؤیا، حس کرد اراده خدا بر این تعلق گرفته که او یگانه مورد تعلق خاطرش در دنیا، یعنی فرزند زیبا و عزیز دلبندش اسماعیل را به دست خود بکشد و « در زیر این گنبد کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد باشد»، حتی نگفت مثلاً: «آخر چرا خداجانم، چرا؟... تو مرحمت فرمودی یک فرزند در سر پیری به من دادی، آن را هم می خواهی به دست خودم بکشم؟ خب از اول نمی دادی دیگر! اگر نمی خواهی او زنده بماند، باشد، من حرفی ندارم، راضی ام به رضای تو خدا جانم، اما استدعا دارم خودت بکشیش، بیمارش کن و بمیران، زیر آوارش بگیر، گرفتار چنگ حیوان درنده ای بکن و ... اصلاً من خودم حاضرم به جای او بمیرم یا به امر تو خودم را بکشم، آخر چرا فرزندم را بکشم و مرتکب فاجعه ای چندش آور شوم، مردم چه می گویند در مقابل این عمل من؟! خواهش می کنم خدای من! ...» و از این حرفها، که حسب حال من و شماست بی هیچ تعارفی، هر که خواهی باش!
تمام رمز و راز و سرّ و اسرار قربانی کردن در راه خدا در همین یک نکته نهفته است، یعنی اینکه در راه خدا از همه چیز و از همه کس و کار و از عزیزترین عزیزانت بی هیچ سؤال و اما و اگر و تأمل و تعلل و این دست و آن دست کردن و بهانه آوردن و شک و شبهه، بگذری و مؤمنانه – و نه مردانه!- در برابر اراده خدایت تسلیم شوی. وقتی به این مرحله رسیدی، خدا در برابر این آزادی تو از همه تعلقات، تصدیقت می کنم: « قد صدّقت الرؤیا» : ای ابراهیم تو بحق رؤیایت را – که گذشتن از همه دلبستگی های دنیوی است – تصدیق کردی و تحقق بخشیدی. (قرآن کریم)
فکر کنم توانستم حرفم را برسانم، نه؟ ... الان یک سؤال به ذهنم رسید: شما غیر از ابراهیم پیامبر کسی را می شناسید که در چنین موقعیتی قرار بگیرد و از امتحان سخت خدایی سربلند بیرون آید؟ ... به نظر من حسین بن علی (ع) فرد دوم در تاریخ است که در شرایطی به مراتب سخت تر از شرایط حضرت ابراهیم قرار داشت و در راه خدا و حفظ دین خدا، از همه دلبستگی ها و عزیزان و جگرپاره هایش و از خودش گذشت .... نمی خواهم ذکر مصیبت کنم، فقط می خواهم حقیقتی را به باور خودم بیان کنم، شاید هم حرف من چندان ارزش نداشته باشد برای شما، کما اینکه عکس آن هم ممکن است صادق باشد! یعنی فرمایش شما چنگی به دل من نزند! باری ... عید قربان – عید تقرب جُستن به خدا - بر شما مبارک باد.
نفرت( تمثیل)
معلم کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند. فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند . در کیسهء بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند . روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند . پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد :
این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟
( منبع: از نوشته دوستم حسین غفاری)