مترقی ترین نشریات مذهبی کشور را می خواند
(به یاد بهرام رجبی)
حجت الاسلام فضل الله بابا پورعلیاری می گوید:
بنده با مرحوم بهرام رجبی ارتباطی تنگاتنگ و صمیمی داشتم. او دارای اوصاف برجسته اخلاقی و انسانی بود، اما آنچه باعث تعجب من و همه می شد، استعداد سرشار و خلاق او بود. بهرام اگر در محیطی مناسب نشو و نما می کرد و تربیت می شد، قطعاً یکی از مهندسان و مخترعان نخبه می گردید، ولی متأسفانه در محیط محروم روستایی زمان پهلوی بزرگ شد و ذهن و استعداد خلاقش امکان شکوفایی نیافت. او در زمان شاه در آن محیط آلوده تهران، در کمال پاکی و با حفظ ایمان زندگی و فعالیت می کرده و جوانی مؤمن و پاکدامن بود. در آن دوران او آبونه مجله »مکتب اسلام« شده بود و آن را مرتب می خوانده است. علاوه بر آن کتابهای مذهبی زیادی داشت و دائماً مطالعه می کرد و بر معلوماتش می افزود. بنده خیلی از کتابها را از آن مرحوم امانت گرفته در علیار مطالعه می کردم، از جمله منتهی الآمال مرحوم شیخ حاج عباس قمی. او در تهران به مهدیه تهران می رفته و پای منبرهای مرحوم کافی می نشسته است، نوارهای سخنرانی مرحوم کافی و مرحوم فلسفی را او به علیار آورد.
به یاد دارم که روزی سه جلد از سالنامه »مکتب تشیع« را در کتابخانه دایی ام مرحوم حجت الاسلام میرزا محمود خالقی ( 1315- 1368) دیدم و سؤال کردم شما این نشریه را از کجا آورده اید؟ گفت: آنها را آقا بهرام به من داده است. اهل اطلاع و فرهنگ و تاریخ می دانند که من چه می گویم، مرحوم بهرام در آن زمان بهترین و مترقی ترین نشریات مذهبی کشور را می خواند و به دیگران هم می داد تا بخوانند و بر سطح آگاهی خود غنا بخشند. این هم گفتنی است مادر بهرام رجبی مرحومه بانو »آغا بیگم« بود و آغا بیگم دختر روحانی معروف منطقه ارسباران در زمان پهلوی اول مرحوم ملا اسماعیل خالقی (متوفی به سال 1318ش.) بود. بی شک تأثیر خانوادگی مذهب را هم با خود داشت. خدایش بیامرزاد که در جایگاه خود مردی ذوفنون بود.
(منبع: دنیز، شماره 10، ویژه نامه – مورخ 30 /11 /90)
مردم از او راهنمایی می خواستند
(به یاد بهرام رجبی و حاج رزاق قهرمانی)
داور خالقی (عضو شورای اسلامی روستای علیار)
از زمانی که من خودم را شناختم و با آقای بهرام رجبی رفت و آمد داشتیم چون فامیل بودیم وی فردی بود آینده نگر و همیشه به پیشرفت فکر می کرد و گرایش و علاقه ذاتی زیادی به انجام امورصنعتی مثل برق و مکانیک و معماری گرایی داشت. از نظر اخلاقی انسانی مهربان و نوع دوست بود. وی در دوره جوانی و قبل از انقلاب اسلامی مدتی در تهران مشغول کار بود، موقع بازگشت به زادگاه خود علیار یک دستگاه موتور تولید برقی 12 لامپی برای خود آورده بود و استفاده می کرد. در آن زمان در منطقه ارسباران از شهرستان اهر و هادی شهر کنونی به این طرف اثری ازبرق در روستاها نبود. مدتی گذشت و مرحوم بهرام به اتفاق دوستان خود موتور برق بزرگی به علیار آورد و برق تمام روستا را تأمین کرد.
در سال 1369 حدود چهار سال راننده درمانگاه علیار بود و خدمات فراوانی به اهالی ارائه داد. در سال 1377 به مدت چهارسال عضو شورای اسلامی روستای علیار بود. آقای بهرام فردی بود که واقعا از هرانگشتش هنری می بارید مکانیکی- نجاری- بنایی- آشپزی- بتون کاری- لوله کشی- شناخت گیاهان دارویی- سنگ تراشی- و... وی همیشه در کارهای خیر اهالی پیشقدم بود. بهرام رجبی با همکاری شادروان »غفار رزمی« و با مساعدت آقای «عبد الحسین عباس زاده« ( مسئول دهیاری علیار) به آبادانی و باز سازی قنوات و سرچشمه های روستا و حوضچه آبهای جوشان مناطق و مراتع همت گماشت. همچنین بازسازی سقف مسجد حاج احمد (یکی از چهار مسجد قدیمی علیار) به همت و تلاش مرحوم بهرام بود که چند سال پیش اتفاق افتاد و در آن امر خیر بسیاری از اهالی علیار مشارکت کردند که تازه درگذشته مرحوم حاج رزاق قهرمانی هم یکی از آنها بود.
مرحوم بهرام رجبی اهتمام جدی به اقامه عزاداری حسینی داشت. همیشه چند روز مانده به محرم و ایام سوگواری امام حسین(ع) و یا ماه مبارک رمضان به فکر دعوت روحانی برای روستا و فعال کردن مساجد روستا می افتاد. وی محبت سرشاری به اهل بیت داشت و همیشه زودتر از همه در مراسم ها حاضر بود. حتی در چند ماه آخر عمرش که مریض الحال بود، در عزاداری امام حسین شرکت می کرد و نوحه می خواند. خود او هم اهل شعر و ادب بود. من به یاد ندارم که با کسی بگو مگو داشته باشد. همیشه مثل یک ریش سفید کاردان، مهربان و با تجربه راه درست را به مردم نشان می داد، او راهنمای مردم بود. وقتی ما اهالی علیار خبر وفات آن مرد خدا را شنیدیم، سخت متأثر شدیم.
در باره مرحوم حاج رزاق قهرمانی باید عرض کنم که او با اینکه سالهای طولانی در ارومیه ساکن شده بود، اما از مشارکت در امور خیریه علیارهیچگاه باز نمی ماند. همچنین در آبادانی مساجد و روستا و رفاه اهالی همواره پیشگام بود.
(منبع: دنیز، شماره 10، ویژه نامه – مورخ 30 /11 /90)