خالی بستند
سعید سلیمانپور (بوالفضول الشعرا)
ساقی و محتسب و قاضی و زاهد مستند
با من ارباب مشاغل همگی همدستند!
رستگاری نه چنان بود که واعظ می گفت
عاشقان با می عشق تو ز غمها رستند
«جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه»
چون ندیدند حقیقت، همه خالی بستند!
عالم از نغم? عشّاق اگر خالی ماند
از پی نعره کشیدن تک و توکی هستند!
*
چون دو چشم تو ،جدا بود ز هم لبهامان
چون دو ابروی تو -صدشکر- به هم پیوستند!