سنندج، شهری شبیه مکه
مصطفی قلیزاده علیار
از 8 تا 10 شهریور امسال در سنندج بودم در محضر نزدیک به 30 نفر از مسئولان دفاتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه های هنری سراسر کشور؛ حوزه هنری استان کردستان میزبان این نشست مسئولان دفاتر پایداری بود که مسئولان شریف این حوزه – جناب مرادی رئیس محترم حوزه هنری و همکاران مهربان ایشان- رسم مهمان نوازی مردم غیرتمند و صمیمی و میهندوست کردستان را به نحو شایستهای به نمایش گذاشتند و همه را شرمنده آداب دانی و مهربانی خویش ساختند، خدایشان خیر دهاد.
من اولین بار بود که سنندج را میدیدم. محل اسکان ما هتل شادی بود. اساتیدی صاحبنظر و فرهیخته از جمله استاد علیرضا کمری، حجت الاسلام فخرزاده، مدیر کل امور استانهای حوزه هنری جناب مصلحی، و همچنین جناب حسین نصرالله زنجانی که از چهار – پنج سال پیش تاکنون پرچم دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری را بر دوش داشت و از امروز به جناب محمد قاسمیپور تحویل داد و دیگر کسان ارجمند، حضور داشتند و سخنها گفتند و بهرهها بردیم. دیدارهایی هم داشتیم از تپه معروف الله اکبر، پارک جنگلی زیبای «آبیدر» (به حق قطعهای از بهشت)، بازار سنتی شهر، موزه دیدنی «خانه کُرد» و آثار ارزندهاش از جمله نسخههای قدیمی کتابهای «خمسه» حکیم نظامی گنجهای، «مثنوی» مولانا و «کلیات» سعدی و ... شرح و بیان تمام آن محبتها و حرمتها از سوی میزبان گرامی و بهرهمندی فکری و فرهنگی و علمی که در باب تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و نیز مباحثی که نقد کتاب «حاج عمران» جناب حجت الاسلام سید محمد هاشمی (قبل از چاپ) در این نشست سه روزه ارائه گردید، مجالی دیگر و فرصتی بیشتر میطلبد. واقعاً روزهای خوبی داشتیم در این سفر، شنیدن و نوشتن کی بُود مانند دیدن! این زمان بگذار تا وقت دگر.
اما برای من از همه جالبتر و دلانگیزتر این بود که شهر سنندج (سنه دژ) را شبیه شهر مقدس مکه دیدم، سنندج مانند مکه شهری است ناهموار با تپههایی پراکنده در داخلش. قبل از ظهر روز جمعه هفتم شهریور 93 از ارومیه حرکت کردم و بعد از ظهر وارد سنندج شدم؛ اتوبوس داشت از جاده ورودی بلندی به دل شهر و به سوی ترمینال سرازیر میشد که نمای کامل شهر از همان بلندی به تمامی دیده شد و یک لحظه فکر کردم که وارد مکه میشوم! ... با صدای بلندی گفتم: سنندج چقدر شبیه مکه است! ... راننده با تبسم گفت: آری، حاج آقا!
<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0cm; margin-right:0cm; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0cm; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault { font-size:10.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} @page WordSection1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 72.0pt 72.0pt 72.0pt;} div.WordSection1 {page:WordSection1;} -->
خانه از پای بست ویران است
نوشته: میزرا سرگردان
امروز (91/12/5) باز هم سران قوا دیداری با هم داشتند و لابد گفتگویی و لابد مفید بوده و لابد لازم بوده و لابد در فضایی صمیمی انجام گرفته! و لابد ... و از این ادبیات تو خالی خبرنگاری!! ... به یاد داریم که چند ماه پیش هم چنین دیداری بین حضرات انجام گرفت و نتایج درخشان آن را چند روز پیش در مجلس دیدیم!... الله یامان گؤزدن ساخلاسین! ( خدا از چشم بد نگه دارد – ضرب المثل آذربایجانی)
اما امشب از فیلم – گزارش خبر ساعت 19 شبکه اول تلویزیون و از طرز نشستن و حرف زدن اعزه و اجله سران قوا نیک معلوم بود که این دیدار چه قدر صمیمی بوده یا از سر مجبوری و ناچاری؛ و عارفان را اشارتی کافی است. باید منتظر نتایج درخشان این دیدار زورکی هم باشیم، به قول ما آذری ها: « زورونان قربه الی الله» یعنی کاری – مثلاً نمازی – انجام دادم به زور قربه الی الله! ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اینک یک حقیقت را باید صریح تر گفت و آن اینکه: بابا، چرا خودتان را به کوچه علی چپ می زنید؟!... عزیز دل برادر، خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است (؟؟) خدا بیامرزاد شیخ عارف عطار نیشابوری را، که اگر این شعرش نبود، ما این جور مواقع چگونه مقصد و مرادمان را به این روشنی و در عین حال در لفافه کنایه و استعاره بیان می کردیم؟ باری، آقاجان، یارو به فکر بلند پروازی های هیتلر مأبانه خود است و شما می خواهید با تذکر و اندرز و یا یک دیدار تصنعی زمینگیرش کنید؟!... زهی خیال محال! به تعبیر سعدی بزرگ: بیدل گمان مبر که نصیحت کند قبول/ من گوش استماع ندارم لمن یقول؟!
البته الحق و الانصاف، همانا، بی شک و بی گمان، به درستی که شما خوتان با آن هندوانه های گنده ای که از اوایل سال 88 تا اوسط سال 89 زیر بغلش دادید و فوتش کردید و گنده ترش کردید، چنان بلند پرواز شد این جناب، که اکنون خودتان هم نمی توانید به هیچ صراطی مستقیمش کنید؛ نه؟! خدا آخر عاقبتش را به خیر کند، گر چه مشکل است!!
منبع: سایت « دنیزنیوز» : www.daniznews.ir
خانه امام رضا(ع) در «مرو قدیم»- تصاویر
دنیزنیوز: مرو قدیم که سالها پیش میزبان قدوم پربرکت حضرت امام رضا(ع) در دوران ولایت عهدی ایشان بود، اکنون با دیوارههایی بجا مانده از آن زمان به محلی برای تجلی ارادت مردم منطق
به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در مرو، مرو یکی از چهار شهر قدیمی خراسان بزرگ است که به همراه شهرهای نیشابور، بلخ و هرات، قدمتی بسیار کهن داشته اما به نسبت دیگر شهرهای ذکر شده، ناشناخته باقیمانده است. از اینرو در این گزارش سعی خواهد شد خوانندگان محترم با این شهر تاریخی که زمانی میزبان قدوم پربرکت حضرت رضا (ع) بوده است، بیشتر آشنا شوند.
دیوارهای خانه امام رضا (ع) در «مرو» قدیم
متن کامل گزارش را با تصاویر زیبا در سایت خبرگزاری فارس و یا در سایت دنیزنیوز بخوانید
آیا انتخابات تمام شد و رفت؟!
مصطفی قلیزاده علیار (مدیر مسئول دو هفته نامه دنیز)
بله، در بسیاری از شهرهای کوچک و برخی شهرهای بزرگ با حومه ها و اطراف آنها فعالیت انتخاباتی تمام شد و رفت پی کارش تا چهار سال دیگر. اما موضوع انتخابات مجلس از این پس تازه داغ تر هم خواهد شد و مردم منتظر خواهند ماند تا ببینند این نمایندگان جدید الانتخاب چه گلی به سر مملکت و حوزه انتخابیه شان می زنند. از این نظر یاد آوری چند موضوع اساسی از زبان این قلم، برای کاندیداهای منتخب و کاندیداهای نیمه تمام و کاندیداهای چهار سال دیگر و برخی نویسندگان و تحلیل گران سیاسی و مدیران رسانه های بی غرض، لازم و بلکه ضروری است:
الف- به گفته رهبر معظم انقلاب » رأی مردم به نمایندگان مجلس، رأی اعتماد آنان به نظام است«، پس هم کاندیداهایی که انتخاب شده اند و از پل اعتماد مردم گذشته اند، هم آنان که در صف نوبت دوم زنبیل گذاشته اند! و امیدها بسته اند تا رقبا را پس بزنند و از صندوقهای دور بعدی بدرآیند و هم کسانی که رأی نیاوردند و تا چهار سال دیگر باید منتظر بمانند و تا آن زمان باید یا بخت و یا اقبال بخوانند... همه باید حواسشان جمع باشد که مردم به کسانی رأی داده اند و رأی می دهند که مورد اعتماد نظام اسلامی و در خط نظام یعنی خدمتگزار حقیقی مردم و وفادار به آرمانهای نظام باشند.
ب- استفاده از تحریک احساسات عامه مردم برای جلب نظر و اخذ رأی آنان تا حدی ممکن است جواب بدهد، اما صد در صد نمی توان بر آن تکیه کرد، چرا که تحریک احساسات اگر چه ممکن است در مواردی دل انگیز و دلگشا باشد و شاید لحظاتی کام تحریک کننده را شیرین کند، اما گذراست همچون باد صبا! و به گفته شاعر: »تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد!« بنا بر این «عاقل آن است که اندیشه کند فردا را«. کاندیداهایی که در انتخابات اخیر و نیز انتخابات دوره های پیشین، سعی کردند از تحریک رگ احساسات سیاسی و قومی و مذهبی مردم بهره مند شوند و اسب مراد را چهار نعل به سوی چمنستان سر سبز و ته سبز بهارستان بتازند، کُـمیتِ شان در وسط میدان انتخابات لنگ زد و سوارش را بر زمین نامرادی کوبید. به یقین از این پس نیز باید حواس شان جمع باشد و در چهارسال دیگر و یا در انتخابات میان دوره ای ، راه به خطا رفته را از نو نروند و شعارهایی معقول بدهند. به عنوان مثال، ما همه دیدیم که در همین شهر ارومیه و برخی شهرستانهای استان آذربایجان غربی و ایضاً در برخی استانهای مجاور، از چند ماه مانده به انتخابات، کسانی از نمایندگان و داوطلبان نمایندگی، شعارهایی چپ اندر قیچی در باب دفاع از مسائل قومی می دادند و در محافل و مطبوعات و رسانه های کوچه علی چپ منتشر می فرمودند و خیال می کردند با این شگردها می توانند از صندوق های انتخاباتی سر فراز بیرون بجهند، اما معلوم شد خواب پریشان دیده بودند! احتمالاً از پرخوری و یا چیزی تو این مایه ها بوده است، باری به هر جهت...
ج – «مردودی های مردمی» یعنی نماینده های فعلی مجلس که در انتخابات اخیر رأی نیاوردند و تا سه ماه دیگر باید خانه ملت را ترک کنند، بهتر است کمی بیندیشند و عبرت بگیرند. چرا که به هر دلیلی نتوانستند برای بار دوم یا برای چندمین بار رأی اعتماد مردم آگاه ایران را جلب و اخذ نمایند و مردم این بار به آنان رأی اعتماد کافی ندادند. به هر حال باید در همه حال هم به رأی اعتماد و هم به عدم رأی اعتماد مردم احترام گذاشت و راه صلاح و فلاح این مردودی های محترم آن است که بی هیچ ادا و اطواری، در ریشه یابی عدم موفقیت خود تفکر نمایند و اینکه چرا این بار مردم به آنان رأی ندادند با اینکه در انتخابات گذشته منتخب اول یا دوم مردم بودند، انّ فی ذالک لعبره لاولی الابصار (قرآن)
د – از موارد فوق تکلیف نمایندگان مجلس نهم هم روشن می شود و بهتر است آنان هم ضمن داشتن ظرفیت تحمل رأی اعتماد مردم، در مجلس شورای اسلامی از روز نخست آغاز فعالیت مجلس تا آخر، حقیقتاً نماینده مردم و مدافع خواسته های مادی و معنوی مردم باشند، نه اینکه بعد از چهار سال و در آستانه انتخابات جدید، از نو به تکاپو بیفتند و فیلم بازی کنند و دست به ادا و اصول نامعقولی بزنند. مردم به ویژه جوانان هم مطالبات مشروع و قانونی، آرزوها و آرمانها یی دارند و هم واقعاً معضلات و مشکلاتی فرساینده در پیش رو می بینند که مهم ترین آنها فقر و بی کاری و عدم احراز موقعیت اجتماعی متناسب است. فقر از درون انسانها را می سوزاند و بی کاری و نداشتن جایگاه اجتماعی، انسانها را سرخورده و افسرده می سازد و گاه در مواردی منجر به بد اخلاقی ها و فسق و فساد و بزهکاری های غیر قابل جبرانی می شود . این هر دو درد جانسوز و فرساینده ( فقر و بی کاری) گریبان طیف گسترده ای از جوانان این استان و بلکه کشور را گرفته، که بی شک مسئولیت حل آن بیش از همه بر اساس قانون و با تکیه بر رأی اعتماد مردم، بر دوش مجلس و دولت است و نمایندگان مجلس هم در مقابل مردم، هم در برابر وجدان خویش، هم در تاریخ و هم در پیشگاه خداوند متعال مسئول رفع مشکلات مردم هستند که خدا نکرده در صورت قصور و تقصیر در هر چهار محکمه مورد محاکمه واقع می شوند و خسر الدنیا و الآخره. امیدواریم نمایندگان منتخب مردم بتوانند از عهده مسئولیتی که بر دوش دارند، برآیند و شرمنده خلق و خالق نشوند. نمایندگان منتخب باید همواره به استحکام پل اعتماد مردم بیندیشند، در حفظ آن بکوشند و ضمناً از هم قطاران مردودی خویش هم عبرت بگیرند؛ چرا که در صورت نداشتن لیاقت اعتماد مردمی، چنین سرنوشتی در انتظار ایشان هم هست. همچنین منتخبان مردم شریف ایران برای خدمت در خانه ملت باید به شدت آن رفتارهای چندش آور و ریاکارانه ایام تبلیغات را کنار بگذراند و صادقانه کمر خدمت به مردم را ببندند، مردم خود سره را از ناسره، صادق را از کاذب و خادم را از خائن تشخیص می دهند و نمره شایسته هر نماینده ای را هم می دهند. پس نگران دیدن یا ندیدن مردم نباشند. و حرف آخر در باب این پریشان گویی ها آنکه نمایندگان این مردم شایسته در خدمت به مردم، خدا را بیش از همه و در همه حال ناظر اعمال خود بدانند که اگر کسی هم فعالیت صادقانه آنان را ندید، خدا حتماً می بیند و خدا پاداش هیچ کار نیکی را از هیچ کسی ضایع نمی کند. مطلب دیگری هم از نظرگاهی دیگر هست که اگر صاحب این خودکار تا سه ماه دیگر زنده بماند، در آستانه گشایش مجلس نهم در همین نشریه «دنیز» به سمع و نظر نمایندگان منتخب مردم خواهد رساند، ان شاء الله تعالی.
یادداشت کوتاه
ویژگی های نماینده اصلح از منظر قرآن چیست؟
در یک کلام اگر بخواهیم ویژگی های نماینده اصلح را از منظر قرآن بررسی کنیم، باید گفت که ویژگی یک نماینده صالح و اصلح در واقع ویژگی خاص گروه مومنان است که در آیات قرآن مجید به تفصیل ذکر شد است، یعنی داشتن ایمان، صداقت در گفتار، امانتداری، ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی، استقلال خواهی و بیگانه سیتیزی، لیاقت و شایستگی انجام امور مورد نظر نمایندگی، شهامت و شجاعت لازم، التزام عملی به ارزشهای اسلامی و دفاع از آن، هوشمندی، داشتن آگاهی و علم. البته تعابیری مثل « حفیظ امین» (از زبان حضرت یوسف در سوره یوسف، آیه 55) و «قوی امین» (توانمند و امانتدار- در باره حضرت موسی) در قرآن به صراحت آمده که شاخصه های یک کارگذار شایسته قرآنی را معرفی می کند. اگر کسی مجموع این خصوصیات را فی الجمله داشته باشد، مصداق و نمونه عینی یک نماینده صالح و بلکه اصلح است. برای اثبات مدعا می توان به آیاتی از قرآن کریم اشاره کرد از جمله:
سوره انعام/ 82، سوره یونس/ 63، مومنون/ 8، معارج؟ 32، احزاب/ 70، بقره/ 247 و ... اما در آیه 112 از سوره مبارکه توبه خصوصیت بسیار بارزی ذکر شده که تمام خصوصیات یک نماینده اصلح را بیان می کند: « ...الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله ...» یعنی مومنان واقعی امر به معروف کننده اند و پاسداران حدود الهی (مقررات و قوانین حلال و حرام خدا) هستند.
برای یک نماینده صالح و اصلح همین بس که در خانه ملت و در تصویب قوانین کشوری برای ملتش، حدود و مقررات خدا را رعایت و از آن پاسداری نماید.
از نظر تاریخی هم پیغمبر اسلام (ص) و اهل بیت ایشان (ع) هر کسی را به عنوان نماینده خود انتخاب و به جایی اعزام می کردند، همین شرایط قرآنی را در نظر می گرفتند. مثلاً مالک اشتر به عنوان نمایده اعزامی امیر مومنان (ع) به مصر و مسلم ابن عقیل نماینده اعزامی حضرت امام حسین (ع) به کوفه تمامی این شرایط قرآنی یک نماینده اصلح را داشتند. همچنین در زمان ما امام خمینی (ره) در باره صلاحیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمود: افرادی مثل مدرس را به مجلس بفرستید (نقل به مضمون)
بنا براین معیار شناخت شرایط یک نماینده اصلح از منظر قرآن و اهل بیت (ع) داشتن خصوصیت های مومنان است که در قرآن و لسان وحیانی پیامبر و خاندان معصوم آن حضرت – علیهم السلام- آمده و در اصحاب صالح ایشان مصداق یافته است و مهم ترین ویژگی از منظر قرآن پاسداری از حدود خداوند ( ارزشهای الهی و مقررات دین اسلام) است.