شهریار و آیین نوروز در آذربایجان
(چکیده یک مقاله پژوهشی)
هیچ شاعری در ادبیات آذربایجان به اندازه استاد شهریار درموضوع عید نوروز و آداب و رسوم ملی و محلی آن به شکل زنده و پوینده و تأثیر گذار شعر نگفته است نه در آذربایجان ایران و نه در جمهوری های آذربایجان و داغستان و گرجستان که همگی مال ایران بود و هنوز هم مال ایران است اما هنوز هم جدا از پیکر مام وطن، ایران بزرگ مانده اند. به هر حال، سخن بر سر نوروز است، نه اراضی اشغالی و از دست رفته ایران در نتیجه خیانت و زورگویی همسایه همیشه خاین ما دولت روس. بلی شهریار بیشتر و بهتر از اسلاف خود در این باره سخن گفته به ویژه در منظومه جاودانه «حیدر بابایه سلام». سابقه موضوع نوروز در شعر آذربایجان به سید عماد الدین نسیمی (قرن هشتم) می رسد و شاید به قبل از آن هم. اما شهریار ملک سخن نوروز ایرانی را با رنگ و روح آذربایجانی آن جهانی کرد و باعث شد که شاعران بسیاری در این موضوع شعرها بگویند هم در این سوی ارس و هم در آن سوی ارس. هرچند هیچکدام به عظمت شعر شهریار نرسیده و ظاهر این است که از این پس نیز نخواهد رسید. شهریار در «حیدر بابا» از چشمه و آب و آیینه و کوه و ترانه و عاشیق های آذربایجان و هندوانه و پونه و تخم مرغ رنگ کردن و قاب بازی و آیین شال و گلهای نوروزی و جشن عروسی داماد و مهمانی ها و نیت کردن و ...و دیگر آداب مرسوم نوروزی در بین مردم آذربایجان به زبان مؤثر شعر داد سخن داده است و ....