پیشگیری از اعتیاد، آب در هاون کوفتن است یا گم کردن سوراخ دعا؟!
نوشته: میرزا سرگردان
سالانه علیرغم برگزاری دهها همایش و کنگره و جشنواره پیشگیری از اعتیاد در کشور، هر روز آمار معتادان در ایران بیشتر و وحشتناک تر می شود! معلوم می شود این همایشهای دستگاههای اجرائی و اظهار نظر آقایان و خانم ها در این برنامه ها تقریباً همه کشک است. هزینه هایی که صرف این برنامه های بیخود می گردد، اگر صرف ترک اعتیاد معتادان شود، شاید بیشتر مؤثر و نتیجه بخش تر واقع شود. مسئولان مربوطه خودشان هم به این حقیقت تلخ اعتراف دارند ولی با این حال، همچنان پول بیتالمال را هدر می دهند و آب در هاون می کوبند. بنابراین، این مسئولان محترم قطعاً سوراخ دعا را گم نکرده اند، بلکه دعا را به عمد عوضی می خوانند و سوراخ را خوب می شناسند. به یقین اگر آبی از این چاه مسئولان به معتاد جماعت هم درنیآید، نانی برای مسئولان البته درمی آید! مخصوصاً برای کاریکاتوریست های بیکار و شاعران مناسبتی و نویسندگان مقالات همایشی و گزارشگران نشریات بی خاصیت و ... که همه از دوستان ما هستند! و به فراخوان مسئولان محترم فقط از روی احساس مسئولیت! - و لاغیر_ جواب مثبت می دهند و ارائه آثار برجسته می کنند...! باری به هر جهت، حلالشان باد، بالاخره زحمت می کشند، وقتی هم هدایا و جوایزشان را گرفتند، خرشان از پل می گذرد، دیگر بود و نبود پل (تحقق پیشگیری از اعتیاد و ...) برایشان فرقی ندارد.
نمی دانم چرا در این مواقع این شعر حافظ به خاطرم خطور می کند:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد / وای اگر از پس امروز بود فردایی!
یکی از این برنامه های بیخود و بی تأثیر امروز (پنجشنبه 24 اسفند 91) در ارومیه برگزار شد و آقایان و خانم ها نشستند و گفتند و برخاستند و رفتند پی کارشان... و تعداد معتادان همچنان رو به افزایش است و البته به ما هم ربطی ندارد!
جایی که سوراخ دعا گم می شود!
در حالی که بیش از 22 سال است بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان جنگ برپاست و بیش از 20 در صد اراضی آذربایجان در اشغال ارتش ارمنستان مانده، اتفاقات عجیبی در منطقه رخ می دهد، از یک سو دولت آذربایجان یک طرفه بر طبل صلح با ارمنستان اشغالگر می کوبد و از آن طرف رئیس جمهور ارمنستان اعلام برگزاری مانور نظامی در سرزمین اشغالی قره باغ می کند! .. این از این؛ اما شگفت تر اینکه در این حیص و بیص، سایت های آذری خبر می دهند دو نفر تبعه آذربایجان که در صف تفنگ به دستان مخالف سوریه بر ضد دولت بشار اسد می جنگیدند، کشته شده اند( سایت مدیا فروم 31 اکتبر 2012 و ...)
خب، لابد شما اگر تعجب هم نکنید، به عنوان یک انسان سؤال می کنید که آخر وقتی بخشی از خاک آذربایجان در اشغال دشمن است، این اتباع آذری به جای جنگ در قره باغ با طرف اشغالگر ارمنی، در سوریه چه کار می کنند؟ آیا جنگ بر ضد دولت سوریه برای آذربایجانی ها مهم است یا جنگ با اشغالگران قره باغ؟! راستی برای شما این سؤال مطرح نیست؟ هان؟
حالا سؤال دیگر این است که چه کسانی این آذری های غیرتمند و وطن پرست! را به جای قره باغ، به سوریه اعزام می کنند و حتی چنان شارژشان می سازند که در راه آزادی سوریه – مثلاً - از شرّ دولت رسمی بشار اسد، جانشان را هم می دهند اما در راه آزادی سرزمین خودشان از اشغال ارمنی، ککشان هم نمی گزیده و بی خیال بوده اند؟! راستی چه غیرت ملی آتشینی داشته اند این جانبازان آذری جنگجو در صف آشوبگران سوریه و قبلاً در عراق و افغانستان!! و ... آفرین، زهی، خهی، احسن و چیزهای دیگر!
واقعاً وقتی سوراخ دعا گم می شود، دست انسان به چه جاهای باریک و تاریکی می رسد!
پناه بر خدا!
البته معلوم است که وقتی راهزنان سیاسی آمریکا و صهیونیست از طریق دولتهای ترکیه و عربستان و قطر و بحرین و مصرِ مُرسی و ... تمام توانشان را برای اسقاط دولت بشار اسد، بسیج کرده اند، بی شک چنین سربازانی را هم از اینجا و از آنجا دست و پا می کنند و در راه آرمان های شیطانی خود فدا می سازند.
وقتی خواسته های صهیونیستها و غربی ها در مملکت نفت خیزی مثل آذربایجان حاکمیت دارد، سرمایه های مادی آن مملکت اشغال شده در راه اجرای برنامه های فرهنگی غیرت افزایی مثل یورو ویژن هدر می رود! و سرمایه های انسانی اش هم در صف تروریست های سوریه و عراق و افغانستان پامال می گردد و آزادی قره باغ هم به راحتی در شعار بی خاصیت صلح یک طرفه فراموش می شود و ... زیاده عرضی نیست!
نمی دانم چرا امروز صبح این بیت مرحوم اُستاد مهرداد اَوستا خود به خود از خاطرم گذشت:
به گیتی هرچه افتد، گو بیفتد
به نامـردم نیـفـتـد کـار مـــردم!
بله دعای خوبی است و آرزویی انسانی که خدا کار هیچ تنابنده ای را به دست نامردان نامردم حواله نکند. بفرمایید: آمین!
فاطمه زهرا (س) الگوی همه زنان و همه مردان
اینکه بهترین مرد، بهترین الگوی مردان و بهترین زن، بهترین الگوی زنان در عرصه زندگی است، حرف منطقی و مقبولی است، اما کلام کامل و جامعی نیست. زیرا گاه مردانی در تاریخ می بینیم که در تمام ابعاد زندگی نمونه ای کامل برای همه مردان و زنان هستند، مثل پیامبر اسلام و ائمه معصوم - صلوات الله علیهم. به همین مقیاس زنی کامل در تاریخ داریم که تأثیرگذاری مثبتش در زندگی مردمان اختصاص به مردان و یا زنان ندارد، مثل فاطمه زهرا (س) دختر پیامبر (ص) و همسر علی (ع).
بنابر این نمی توان حضرت زهرا (س) را فقط سرمشق زنان دانست. زیرا اولاً در کلام خود اهل بیت (ع) فاطمه زهرا به عنوان یک معصوم و انسان کامل و ولیّ خدا (مقدس و الهی) در کنار دیگر معصومان – علیهم السلام – آمده و به آن بانوی الهی نیز مثل سایر اهل بیت توسل و توجه می شود. به عنوان نمونه، «دعای توسل»، «حدیث کساء» و دهها حدیث معتبر از پیامبر (ص) و حضرات ائمه اطهار (ع) در بیان شأن و عظمت معنوی و فضایل فاطمه زهرا. که در هیچ یک از آنها فاطمه زهرا منحصر به طائفه زنان معرفی نشده است.
ثانیآ - در سیره عملی خود فاطمه زهرا هم ما به چنین اختصاصی بر نمی خوریم. حتی گاه بعضی از مردان مسلمان برای رفع نیازهایشان و یا حل و فصل امور خود - با وجود حضرت رسول و حضرت علی و دست رسی به ایشان - به حضرت زهرا مراجعه می کردند ( مراجعه کنید به حوادث زندگی آن حضرت). پیامبر و علی – علیهما السلام – هم هرگز فاطمه زهرا را از پاسخ گویی به مردان مراجعه کننده مانع نمی شدند و نمی گفتند که مثلاً : تو فقط به امور زنان رسیدگی کن!
سیره گفتاری و کرداری فاطمه زهرا، جز مواردی خاص و اندک که اختصاص به زنان دارد، همچون شیوه شوهرداری، حفظ حجاب، تربیت فرزند و ...، در اکثر موارد نمونه عالی و مثال کامل برای الگو پذیری زنان و مردان است، همچون احسان و انفاق؛ رعایت حقوق همسر، فرزندان، خویشان و دیگران و حفظ احترام و جایگاه مناسب هر کس؛ خیرخواهی نسبت به هم نوعان، رعایت مصالح دین و دنیای مردم؛ فداکاری و از خود گذشتن در راه اعتلای ارزشهای دینی و معنوی مردم، حفظ اتحاد مسلمانان؛ نشر معارف اسلامی و قرآنی؛ مهربانی؛ رفع حاجات مردم؛ فعالیت اجتماعی، دفاع از حریم اسلام؛ گذشت و چشم پوشی از خطای دیگران؛ حمایت از حق امیر مؤمنان علی (ع) به عنوان حق شرعی ایشان، و ... همه و همه، نه مخصوص زنان است نه بی ارتباط با مردان. پس فاطمه زهرا الگوی همه مردان و زنان پاک طینت و مؤمن و حق طلب در همه زمانها و مکانهاست. سیره زلال آن بانوی الهی همچون خورشید درخشان، نور معنوی می دهد و بسان چشمه های جاریِ جوشان ، پاکی و صفا می بخشد برای همیشه تاریخ.
مصطفی قلیزاده علیار