تندیس شهید مدنی در ارومیه
20 شهریور سالروز شهادت آیت الله سید اسدالله مدنی امام جمعه شهید تبریز است و تندیس آن شهید توسط هنرمند توانا معصوم بهادری و به سفارش و حمایت حوزه هنری آذربایجان غربی و شهرداری منطقه 4 ارومیه ساخته شده که قرار بود امروز در سالروز شهادت آن مرد خدا در خیابان شهید مدنی شهر ارومیه نصب شود که نشد! ... گفتگوی کوتاه ذیل را با ساز نده این مجسمه نیم تنه را در دنیز امروز چاپ کردیم:
سردیس شهید مدنی و پایه آن با استفاده از المانهای معماری ایرانی - اسلامی به صورت انتزاعی ساخته شد
اشاره: معصوم بهادری ،مجسمه ساز ،متولد 1356 - ارومیه و یکی از مجسمه سازان جوان و خودجوش و موفق استان است که در طول فعالیت یک دهه خود موفق به طراحی و اجرای مجسمه های شهری در سطح کشور گردیده و تندیس شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی آخرین کاری بهادری امروز دوشنبه 20 شهریور 91 در ارومیه نصب شد.
همین حادثه بهانه گفتگوی خبرنگار هنرمند حمید بهجت با او شده که در اینجا تقدیم خوانندگان عزیز دنیز می شود:
درابتدا از خودتان بگویید و اینکه چگونه شد به مجسمه سازی روی آوردید ؟
من کار هنری را از سال 1380 با نقاشی و طراحی شروع کردم. در کنار اینها به موسیقی نیز می پرداختم ولی رفته رفته به مجسمه سازی علاقه پیداکردم و به صورت خود جوش و خود آموز با گچ و هر متریالی که پیدا می کردم با تکیه به تجربه طراحی کردن مجسمه و نقش برجسته می ساختم واین کار باعث شد به طورجدی مجسمه سازی را دنبال کنم .در سالهای 82 و83پس ازآشنایی با دوتن از اساتید به نام مجسمه سازی تبریز آقایان مستوفی و فعالی وحضور در کارگاههای ایشان با تکنیکها و شیوهای مختلف مجسمه سازی بیشتر آشنا شدم و تابه حال این حرفه را به عنوان هنر اصلیم دنبال می کنم.
در مورد آثارتان که اجرا نموده اید بگویید
من تابه حال مجسمه های بسیاری را سفارش گرفتم که مهمترین آنها یادمان شهید مهدی باکری بود که سال گذشته توسط شهرداری منطقه 4 و پیشنهاد حوزه هنری طراحی و اجرا نمودم ودر هفته دفاع مقدس در سه راهی خیابان باکری نصب و رونمائی گردید.از کارهای دیگرم طراحی و اجرای میدان ایثار و شهادت در دانشگاه علوم پزشکی ارومیه می توانم نام ببرم .از کارهایم در تهران ،سومعه سرا،سلماس و شهرهای دیگر نیز نصب گردیده.
چه نمایشگاهها و عناوینی را توانسته اید کسب کنید ؟
تاامروز در 10 نمایشگاه گروهی شرکت داشته ام. در سال 90 در اولین دو سالانه هنرهای تجسمی حوزه هنری استان آذربایجان غربی در ردیف هنرمندان برگزیده استانی قرار گرفتم و نیز از همان وقت در دانشگاه تربیت معلم واحد حجم سازی را آموزش می دهم.
شنیدیم امسال نیز یادمانی را اجرا می کنید، لطفاً در مورد آن برایمان بگویید
بله، امسال از طرف شهرداری منطقه 4 ارومیه طرحی از من برای چهار راه شهید مدنی ارومیه خواستند و در حال حاضر با همکاری وحمایت حوزه هنری استان در کارگاه حوزه نزدیک به سه ماه است که روی این طرح که شامل سردیس شهید مدنی و پایه آن که با استفاده از المانهای معماری ایرانی اسلامی به صورت انتزاعی اجرا می شود با تنی چند از هنرجویانم مشغول ساختش هستم که قرار بود در روز شهادت آیت الله مدنی در 20 شهریور ماه نصب و رونمایی شود ... که جا دارد در اینجا از زحمات و حمایتهای بی دریق ریاست محترم حوزه هنری استان آذربایجان غربی جناب آقای نوروزی و همچنین پی گیریهای مسئول واحد هنرهای تجسمی جناب آقای یاسر قادر،قدردانی و تشکر را کنم.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 21، مورخ 20/6/91 – چاپ ارومیه
گزارش هفتمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج هنرمندان آذربایجانغربی
هفتمین جشنواره استانی ادبیات داستانی سازمان بسیج هنرمندان آذربایجانغربی در دو نوبت صبح و عصر چهارشنبه 15 شهریور در ارومیه برگزار گردید. به گزارش خبرنگار دنیز، در نوبت صبح این جشنواره که در یکی از سالن های مجتمع فرهنگی و هنری ارومیه برپا شد، بیش از صد نفر از نویسندگان شرکت کننده صاحب اثر در جشنواره از سراسر استان حضور داشتند، به صورت نشست ادبی و کارگاهی انجام گرفت، ابتدا زهرا کریم زادگان دبیر اجرایی جشنواره در باره کم و کیف برگزاری هفتمین جشنواره توضیحاتی مختصر ارائه نمود، آنگاه توحید اصغرزاده از نویسندگان توانمند عرصه دفاع مقدس ارومیه و صاحب بیش از 15 جلد کتاب چاپی در این موضوع، به بحث در موضوع ادبیات دفاع مقدس، ضرورت پرداختن به آن، لزوم آشنایی نویسندگان معاصر با مسائل ریز و درشت تاریخ جنگ تحمیلی و بایدها و نبایدهای آن پرداخت. سپس سیاوش رحیمی نویسنده رمان " درهای آسمان روی زمین باز می شوند" و چندین کتاب ادبی دیگر، این نشست ادبی را با بحث پیرامون ویژگی های مهم داستان نویسی و رمان نویسی ادامه داد. این نویسنده برجسته ی سخت گیر ضرورت شناختن عناصر اصلی داستان نویسی و فنون قصه نویسی و آشنایی با شیوه های ادبی را برای نویسندگان جوان تشریح کرد و خاطر نشان ساخت: در هر اثر داستانی اول باید ویژگی های هنری، تکنیک و عناصر ادبی داستان نویسی در حد لازم باشد تا به مرز هنر داستان نویسی برسد، آنگاه موضوع داستان مورد توجه قرار می گیرد.
بر پایه همین گزارش نوبت بعد از ظهر هفتمین جشنواره استانی ادبیات داستانی بسیج آذربایجانغربی از ساعت 17 الی 30/ 19 به مراسم اختتامیه و برترین های جشنواره در خانه جوان ارومیه اختصاص داشت. علاوه بر نویسندگان شرکت کننده در جشنواره، برخی از شخصیت های لشکری و کشوری، مسئولان فرهنگی، روحانیون، نویسندگان، شعرا، ادبا، پژوهشگران و اندیشمندان حضور داشتند و سالن 200 نفری مملو از جمعیت بود. مراسم با قرائت آیاتی از قرآن کریم توسط یکی از قارئان خوش صوت بسیجی ارومیه قرائت آغازشد، سپس سرود سرود جمهوری اسلامی توسط گروه سرود بسیج به صورت زنده و به همراه پخش کلیپ به اجرا در آمد و یکی دو ترانه – سرود فارسی و ترکی حماسی نیز در موضوع وطن و جهاد و شهادت و حراست از مرزهای جغرافیای و اعتقادی ایران عزیز و خطه قهرمان پرور آذربایجان توسط همان گروه اجرا شد و شور و حال زنده بسیجی به فضای جشنواره داد.
برنامه پیش بینی شده مراسم توسط مجری خوش ذوق و شناخته شده ارومیه، رحیمی اعلام گردید و برنامه ها به صورت فارسی و ترکی توسط ایشان ادامه یافت. ابتدا مجتبی حاجیزاده رئیس سازمان بسیج هنرمندان آذربایجانغربی در سخنانی گفت: برگزاری جشنوارههای مختلف هنری و ادبی به مناسبت های گوناگون یکی از راههای جذب داستاننویسان و شاعران به موضوع ادبیات دفاع مقدس و توجه دادن اهل قلم و اندیشه به انقلاب اسلامی است که سازمان بسیج هنرمندان این رسالت را بر عهده دارد.
وی در ادامه با اشاره به استقبال مناسب قشر جوان و نوجوان از جشنوارههای ادبی و هنری در سطح استان بیان داشت: حضور چهرههای جدید داستاننویسی و شاعران در میان چهرههای باتجربه این نوید را میدهد که آینده این هنرها ناتمام و دارای پیشرفت خواهد بود.
رئیس سازمان بسیج هنرمندان آذربایجانغربی افزود: هفتمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج در استان نسبت به جشنواره های گذشته از کم و کیف بیشتر و موفق تری برخوردار است.
وی در پایان ضمن سپاس از عوامل اجرایی، همکاران و داوران جشنواره و نویسندگانی که آثار خود را به جشنواره ارسال داشته اند، تصریح کرد: وظیفه اصلی سازمان بسیج هنرمندان پرداختن به هنر ارزشی و شناسایی هنرمندان متعهد است که ما با برگزاری جشنوارههای مختلف در صدد پیاده کردن این وظیفه هستیم و باید در این زمینه تلاشهای جدیتری صورت پذیرد.
در ادامه این مراسم، مصطفی قلیزاده علیار دبیر جشنواره نیز با ارائه گزارشی از روند اجرایی هفتمین جشنوراه ادبیات داستانی بسیج هنرمندان آذربایجانغربی خاطرنشان کرد: این جشنواره فعالیت اصلی خود را با اعلام فراخوان و تبیین موضوعات آثار در اردیبهشت ماه امسال آغاز کرد که در مجموع 206 اثر از 104 نویسنده استانی و از شهرهای استان به دبیرخانه جشنواره ارسال شده بود که در این میان شهرستان ارومیه با 67 اثر پیشرو بود.
وی افزود: جشنواره از نظر سنی در سه بخش نوجوانان، جوانان و بزرگسالان برگزار شد که در هر بخش سه نفر به عنوان نفرات برتر انتخاب شدند و پنج نفر نیز به عنوان نویسنده پیشکسوت و پرتلاش در عرصه ادبیات داستانی مورد تقدیر قرار میگیرند.
قلیزاده علیار با اشاره به وجود نویسندگان عرصه دفاع مقدس در سالهای جنگ تحمیلی، اظهار داشت: در دوران جنگ تحمیلی نخبگانی صاحب قلم و متفکر و هنرمند از میان ملت ایران به جبهه جهاد و دفاع رفتند و به شهادت رسیدند که هماکنون جایشان در میان ما خالی است و باید هنرمندان و نویسندگان امروز ارزش واقعی آنان را بازشناسی و معرفی کنند که البته بخشی از وظایف نهادهای فرهنگی و هنری کشور انجام این امر مهم تاریخی است.
وی با بیان اینکه جوان شهید مهدی امینی تبریزی از اهالی شهرستان خوی (شهادت در 20 سالگی به سال 1365، منطقه شلمچه، عملیات کربلای 5) به عنوان یکی از نویسندگان این استان در آن دوران بود، کتاب "اینگونه بوده اند" (شامل نوشته ها و نثرهای دلنشین آن شهید) که توسط توحید اصغرزاده جمع آوری و از سوی نشر شاهد در سال 1383 منتشر شده، برای حاضران معرفی کرد و تأکید نمود: ما باید آثار هنری و نوشته های شهدا را جمع آوری، منتشر و برای جامعه معرفی کنیم، چرا که آثار قلمی و هنری شهدا مثل خودشان سرشار از نورانیت و معنویت و قداست است و در موارد بسیاری جزو اسناد تاریخی دوره دفاع مقدس به شمار می رود و ارزش هنری، تاریخی و ملی دارد.
پخش کلیپ «شهید مهدی امینی تبریزی» که البته به دلیل نقص فنی موجود در کلیپ به طور کامل ارائه نشد و همچنین دکلمهخوانی یکی از نوشته های آهنگین و تأثیر گذار آن شهید توسط هنرمند فاطمه خردسال "زهرا بایراملو" دیگر قسمتهای برنامه بود که در این بخش به اجرا درآمد.
پس ازآن نوبت به ارائه یکی از آثار داستانی شرکت کننده در جشنواره رسید و در این بخش نویسنده جوان ارومیه ای «مسعود موتابی» داستان کوتاه خود با عنوان «سیاه چالههای زمینی» را برای حاضران ارائه کرد که مورد تشویق قرار گرفت.
در این بخش از برنامه، سرهنگ حبیب شهسواری جانشین فرمانده سپاه شهداء آذربایجان غربی برای سخنرانی پشت تریبون دعوت گردید. سرهنگ ابتدا با تبرک به نام نامی علامه طباطبائی، کلامی آموزنده و معنوی از آن مفسر بزرگ قرآن و فیلسوف بلند آوازه معاصر اسلامی برای حاضران نقل و فضای مجلس را به نام آن عالم ربانی و عارف بزرگ عطرآگین کرد.
شهسواری با یادی از شهدای هنرمند دوران دفاع مقدس آذربایجانغربی ابراز داشت: شهدایی که در عین هنرمند بودن، در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور یافتند به عنوان میراثداران هنر متعهد ایران اسلامی شناخته میشوند.
وی تأکید کرد: پرداختن هنرمندان معاصر به زندگانی شهدای هنرمند موجب جذب جوانان به سوی هنر ارزشی و معنوی شده، راه را برای ایثارگری جوانان این مرز و بوم در دفاع از انقلاب اسلامی و مرزهای کشور باز می کند.
وی با اشاره به جایگاه والای استان آذربایجانغربی در کشور با داشتن هزاران شهید، گفت: استان آذربایجان غربی با تقدیم حدود 12 هزار شهید در انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس، توانسته به عنوان یکی از برجستهترین استانها در عرصه ایستادگی در برابر دشمنان شناخته شود و این امر میتواند زمینهساز فعالیت نویسندگان و هنرمندان در عرصه ادبیات دفاع مقدس باشد.
جانشین فرمانده سپاه شهداء آذربایجانغربی در ادامه با بیان این نکته که در شرایط کنونی وضعیت جنگ دشمن تغییر کرده، خاطرنشان ساخت: تغییر جبهه جنگ دشمن از سخت به نرم موجب شده تا توجه بیشتری به جامعه هنری و علمی شود، چرا که مقابله با دشمن و کسب موفقیت در جنگ نرم با بهرهگیری از تجارب هنرمندان متعهد و همچنین دانشمندان ممکن است.
شهسواری بروز و ظهور استعدادهای هنرمندان را در سایه برگزاری جشنوارههای مختلف ممکن دانست و افزود: بهرهگیری از استعدادهای هنری نهفته در جامعه از طریق ایجاد نهادهای مختلف و تشکیل جشنوارهها و همایشهای گوناگون یکی از رمزهای موفقیت در عرصه جنگ نرم است.
وی ضمن دعوت از هنرمندان برای پرداختن به مباحث روز دنیا در نوشته و آثار خود، عنوان کرد: وظیفه اصلی مسئولان حفظ و حراست از میراثداران هنر متعهد در کشور است که باید به این زمینه توجه بیشتری شود تا شاهد ارتقای سطح کیفی هنر در جامعه باشیم.
جانشین فرمانده سپاه شهدای آذربایجانغربی در پایان اظهار داشت: بسیج به عنوان نهادی مردمی و برخاسته از بطن مردم در کنار مردم و هنرمندان بوده و همیشه آماده استفاده از توانمندیهای نخبگان در زمینههای مختلف برای حضور در عرصههای دفاعی، نظامی، فرهنگی و علمی است.
ارائه اثر داستانی«در انتظار» توسط مریم جلیلنژاد برگزیده بخش جوانان جشنواره بخش بعدی این برنامه بود که مورد استقبال حاضران قرار گرفت.
قرائت بیانیه هیئت داوران هفتمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج هنرمندان آذربایجان غربی توسط سیاوش رحیمی عضو هیئت داوران انجام گرفت. در این بیانیه ضمن اشاره به اهمیت نویسندگی و ادبیات داستانی در عصر حاضر آمده است: داستان آمیزهای از هنر و فن است؛ هنری که به سادگی در چشم ما مینشیند و ما را جادو میکند.
همچنین در بخش دیگری از بیانیه افزوده شده است: نفرات برتر جشنواره بر اساس معیارهای نگاه و دید تازه، پرداخت مناسب و لحن و زبان قابل قبول برگزیده شدهاند.
اعطای جوایز نه نفر برگزیده و اهدای هدایای پنج نفر از نویسندگان پیشکسوت پرتلاش شرکت کننده جشنواره بخش پایانی مراسم بود که توسط تعدادی از مسئولان، نویسندگان و شعرای حاضر در مراسم انجام گرفت. در بخش بزرگسالان این جشنواره مریم جلیلنژاد از میاندوآب، هادی خشایی و حمیده میرزایی از ارومیه مقامهای اول تا سوم را به دست آوردند.
مصطفی هوشمند و مهران محمودی از ارومیه و بهزاد آزادی از شاهیندژ به ترتیب نفرات اول تا سوم جشنواره در بخش جوانان را تشکل میدادند. همچنین احسان مهدیپور از ارومیه، ثمین ایمانزاده از سلماس و اسماء آقانژاد از چالدران به عنوان نفرات برتر در بخش نوجوانان شناخته شدند.(منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 21، مورخ 20/6/91 - چاپ ارومیه)
نقّاشی، دریچهای به پرورش خلّاقیت
نوشته: جواد کریم نژاد
هنر، شناخت از زندگی به صورت کیفی میباشد و منشاء هنر را باید در زندگی شخصی و چگونگی نگاه افراد به زندگی جستجو کرد. از دیگر سو، هنر، خلّاقیت و بهرهوری هوشی رابطهی مستقیمی با یکدیگر دارند. به تصریح جامعهشناسان هنر و روانشناسان، کودکان ذاتاً هنرمند هستند و آنچه باعث میشود آنها به مرور از ذات خویش دور شوند، نحوهی تعلیم و تربیت، روش تدریس و آموزش آنها می باشد. مربّی خوب هنر و آگاه به اصول آموزشی میتواند با پرورش استعدادهای کودکان، هماهنگ ساختن فعالیتهای ذهنی و عملی کودکان، پرورش قوهی تخیّل و تصوّر، بسترسازی جهت بیان عواطف و احساساست درونی و مهمتر از همه ایجاد شرایط مساعد برای پرورش میل به همکاری با دیگران و برقرار ساختن روابط اجتماعی، از آنان کودکانی مسئولیتپذیر و خلّاق پرورش دهند.
روانشناسان اعتقاد دارند که دوران کودکی، جزو مهمترین سالها در شکلگیری شخصیت انسان محسوب میشود . اگر در این سالها بتوان هنر را به خوبی به کودک آموزش داد، میتوان انتظار داشت که هنر بتواند در شخصیت کودک تأثیرگذار باشد.
نقاشی به دلیل برخورداری از قدرت تصوّر و اندیشهی تجسّم، در ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانایی ارتباطی برای کودکان از جایگاه ویژهای برخوردار است. کودکان هنر را بیشتر با نقاشی کردن تجربه میکنند و نقش آموزش و پرورشهای دوران کودکی، بسیار با اهمیت و پررنگ است، اگر در این دوران کودک تحت نظر یک مربّی کارآزموده و آگاه به اصول آموزشی هنر قرار گیرد، به او کمک خواهد کرد که آزادانه قوهی تخیّل خود را به کار گرفته و با خلق آثار هنری رشد فکری و خلاقیّت در او شکوفا گردد. کودکان به دلایلی همچون لذّتجویی، بیان افکار، احساسات و عواطف درونی و روحی خویش، تخلیهی انرژی، بیان رویاها و خواستهها، طرز نگرش و برقراری ارتباط با محیط پیرامون نقّاشی میکشند و از طریق نقاشی اولین تجربههای خود در هنر را کسب میکنند. استفاده از خطوط و رنگهای مختلف در نقاشی کودکان گویای آرامش، شور، هیجان، غم و شادی، تمنیّات، خواستهها و حالات روحی آنهاست.
شما به عنوان مخاطب، چه تصویری از کودکی که قلم به دست گرفته و خطوط موزون یا ناموزون با شکل و رنگهای مختلف بر روی صفحه کاغذ ترسیم میکند، دارید؟ فکر میکنید رسم این خطوط با اهمیت است یا خط خطیهای بی مفهوم کودکانه، معنی میشود؟! آیا این خطوط و شکلها دارای پیام است یا خیر؟! باید توجه داشته باشیم که کودک محیط پیرامون خود را آنگونه که میبیند نقاشی میکند نه آنطور که هست. کودک در نقاشی خود بواسطه عناصر بصری، با صمیمانهترین زبان سخن میگوید و تفکّرات و ذهنیات و آرزوهای خود را در قالب آن متجلّی ساخته و دنیای درونی خود را خالصانه بروز میدهد و به قول اندیشمندی »نقاشی پلی است برای دستیابی به اندیشهی کودک«، بنابراین نقاشی کودکان اگر از لحاظ فرم بیاهمیت جلوه کند، از نظر محتوا نمیتواند بیارزش باشد و پیام عاطفی آن را از زبان خطها و رنگهای بکار برده شده میتوان دریافت نمود. به عبارتی دیگر نقاشی به دلیل اینکه از درون کودک سرچشمه میگیرد، برای کودک فقط وسیله لذّت و بازی نیست، بلکه با آن بهطور ناخودآگاه مسائل، مشکلات و حالات درونیاش را بیان میکند.
در این میان مربی نقاشی کودک، در پرورش خلاقیّت او نقش تعیین کنندهای دارد. نقاشی میتواند با هدف تقویت قوهی تخیّل، پرورش توجه و دقت کودک، توجه به عناصر حسی موجود در اطراف، تقویت بصری کودک در دیدن اشیاء محیط پیرامون، تمرکز حواس و بیان احساساست با تأکید بر نقش و رنگ دنیای آمالی کودک را وسیعتر نموده و سبب ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانائی ارتباطی او گردد.
دنیای نقاشی تنها عالمی است که کودکان رفتارهای صادقانه دارند، هرچه دارند در فضای نقاشی خود فاش ساخته و با اطرافیان و اشیاء محیط پیرامون حرف میزنند، از اینرو، این مسئله زمینه را برای مربیّان خردمند و آگاه به اصول آموزش مهیّا میسازد تا کودکان را بهتر شناخته و آموزشهایشان را متناسب با علایق و تواناییها و نیازهای کودکان استوار سازند. در نقاشی کودک میبایست با تأکید بر پرورش خلاقیت نقاشی در کودکان و سعی در القاء »دید خلّاق« که منجر به دریافتهای بهتری برای کودک میباشد، داشت. چرا که دیدن و تقویت بصری کودک، ذهن او را غنی میکند؛ از طرفی نقاشی کودک هم از حیث ترکیب رنگها و هم از حیث مضمون در جهت شکوفایی خلاقیّت کودک زیبا و دارای اهمیت به سزائی است. کودکان از قدرت تخیّل، تصور و تجسّم قوی برخوردار هستند و همهی اینها در حاصل فعالیتهای هنری کودکان- همچون نقاشی- نمایان است، یک مربی خوب کافی است خود را به دنیای کودکان نزدیک ساخته و چونان کودکان اندیشیدن را فراموش نکند.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/ 5/91
خوشبختی یعنی توانایی نقاشی کردن!
گفتگوی حمید بهجت با دکتر شهلا رشیدیان
اشاره: دکترشهلا رشیدیان در سال 1333 در شهرستان اهواز متولد شد. در سال 1359 در رشته دکترای دندانپزشکی از دانشگاه فردوسی مشهد فارغ التحصیل گردید، اما شهر ارومیه را برای زندگی و طبابت برگزید. سالهای اولیه کارش در زمینه نقاشی به تمرین و تکرار تکنیکهای نقاشی گذشت. از سال 1388با برگزاری نخستین نمایشگاه انفرادیش به طور جدی به عرصه هنر نقاشی وارد گردید و توانست در مدت کوتاهی به موفقیتهای چشمگیری دست یابد از جمله برپایی نمایشگاههای گروهی و انفرادی در ایران و خارج از کشور. رشیدیان یکی از زنان پرکار نقاش است که استمرارش در طی سالهای اخیر در کنار طبابت بهانه این گفتگو شد.
* خانم رشیدیان، لطفاً از خاطرات دوران کودکی و خانواده پدری تان برایمان صحبت کنید؟
- دوران کودکی حالا در اپیزودهای شفاف یا محو به خاطرم می آیند، همیشه فکر می کنم اگر قسمت کوچکی از تخیلات و الهامات کودکی به تصویر در آمده بودند الآن گنجینه بزرگی داشتم. بی تردید این برای بیشتر هنرمندان صادق است، آثاری در ذهن هنرمند باقی مانده و به تصویر در نیامده اند. باری، من در یک خانواده پرجمعیت به دنیا آمده ام آنجا که افراد متعدد خانواده فرصت دیده شدن به آدم نمی دهند، با این وجود پدرم که روح هنرمندانه ای داشت و شعر می گفت و به قولی اهل دل بود. گاهی با یک کلام ساده و یا یک نگاه، تشویق ارزشمندی می کرد. در طراحی های بچه گانه و یا گاهی کپی برداری از عکس های کتابهای پدرم با تشویق او مواجه می شدم که اعتماد به نفس خوبی به من می داد ولی فقط در همین حد، نوشتن مشقها و تکالیف مدرسه در اولویت وظایفم بود. وسایل کار من هم فقط در حد یک مداد سیاه و پاک کن و حداکثر یک جعبه مدادرنگی بدون هیچگونه امکان آموزش در شهرهای کوچک خوزستان . پدرم بعلت شغل اداری مجبور به سفر و تغییر محل زندگی همراه با خانواده پرجمعیتش بود. علی رغم علاقه ام به نقاشی فرصت برای پرداختن به این کار پیش نیامد،در یک مسابقه نقاشی مینیاتور در سال اول دبیرستان مقام اول بین دبیرستانهای پسرانه و دخترانه دزفول را بدست آوردم ولی به دلیل محدودیت خانوادگی برای دختران در آن دوره در مسابقات استانی شرکت نکردم و بالاخره فعالیت هنری بنده به همین جا خاتمه یافت، بعد وقت دانشگاه رفتن رسید، اسم دانشکده هنرهای زیبا هم خانواده مرا دچار شوک می_کرد! در نتیجه مثل بچه آدم سرم را پایین انداختم و در کنکور دانشکده دندانپزشکی قبول شدم و خیلی زود ازدواج و هر دو پسرم یکی پس از دیگری، دوران دانشجویی من را در کنار درسهای دانشکده پر کردند و بعد مطب و الی آخر....
*شما یکی از معدود افرادی هستید که درکنار شغل پزشکی به هنر روی آوردید، ازچه زمانی به طور جدی تصمیم به نقاشی کردن گرفتید؟
- آرزوی نقاشی کردن در تمام این سالها در گوشه ای ازروح من منتظر ماند تا وقت فراغتی به دست آید که حدودهفت، هشت سال پیش ازسال 83 بالاخره اتفاق جدیدی برایم افتاد و دو باره شروع به نقاشی کردن نمودم.
*بیشتر از چه تکنیکهائی در خلق آثارتان بهره می_برید؟
- ازنقاشی آبرنگ لذت می برم، ولی برای بیان احساسات و یا دیدگاه هایم علاوه بر آبرنگ از آکرولیک ، رنگ روغن که بیشتر مواقع رنگ را با مواد مختلف ازجمله گل، آرد و مواد دندانپزشکی تاریخ مصرف گذشته ترکیب کرده روی بوم می گذارم .
* ازآرت اکسپوی میامی برایمان بگویید، فضای نمایشگاه وفروش آثارچگونه بود؟
- شرکت در آرت اکسپوی میامی تجربه خوبی بود از شانس خوبم چندین رویداد هنری موازی با اکسپوی میامی از جمله نمایشگاه آرت بازل که یکی از رویداد های خیلی مهم در عرصه هنرهای تجسمی می باشد در جریان بود که توانستم آن را ببینم ،غرفه را به حال خود می گذاشتم و گذشت زمان رادر بازدید از آثار فراموش می کردم و وقتی به غرفه ام بر میگشتم از هنرمندانی که در کنار غرفه من بودن می شنیدم که فعلا" خبری نیست اکثرا" روز آخر روز فروش است که ما روز قبل از آن رفتیم چون قرار بود چند شهر دیگر آمریکا را هم ببینیم و نفهمیدم که بالاخره توانستند بفروشند یا نه....ولی آنچه من فهمیدم این بود که به علت بحران اقتصادی شانس چندانی برای فروش نبود و بازدیدکنندگان در چندین رویداد هنری که همزمان برگزار می شد پخش می_شدند، نگاه می کردند و گاهی توجهشان جلب می شد ولی خرید نمی کردند، در هر صورت هدف اصلی من برقراری ارتباط با جوامع هنری و دیدن هنرمندان نقاط دیگر دنیا بود که تحقق پیداکرد.
*خانم دکتر قطعا"شما اهل مطالعه هستید بیشتردرچه زمینه هایی مطالعه می کنید وچه تاثیری روی آثارتان دارد؟
- خواندن برای من یک اعتیاد است،از کودکی از زمانی که توانسته ام بخوانم همیشه خوانده ام از مجله ها و روزنامه ها و کتابها و گاهی حتی سالنامه ها، مواقعی که چیزی پیدا نمی کردم، نوشته های یک ورق پاره را هم می خواندم. به خواندن رمان ومضامین اجتماعی و تاریخی علاقه مندم در زمینه های تاریخ و فلسفه هنر هم مطالعه می کنم. از شناختی که راجع به هنرمندان دوران های مختلف پیدا می کنم یاد می گیرم که خلق یک اثر هنری بسته به زمان و مکان خاصی نیست و هر هنرمندی زبان و نگاه خود را در آثارش دارد که رسیدن به آن سعی و پشتکار زیادی را می طلبد.
*تو زن هنرمندی یا هنرمند زن؟
- منکر تفاوتهای فیزیولوژیکی و ویژگیهای هر دو جنس نیستم، اما اصولا"معتقد به تفاوتهای ماهوی بین زن و مرد نیستم، اگر از این نگاه بنگریم به تعداد هنرمندان و یا بهتر بگویم به تعداد انسانها تفاوت وجود دارد و من یک هنرمند زنم.
*برای آینده هنری تان چه تصمیماتی دارید؟
- نقاشی کردن برای من یک نیاز است، از نقطه نظر من خوشبختی یعنی توانایی نقاشی کردن، من نقاشی می_کنم و با این کاراحساسات و دل مشغولی هایم را بیان می کنم، به آینده خاصی فکر نمی کنم اصولا" در این جدا افتادگی که درهنرمندان ایران و خصوصا" ارومیه جاری است آینده ای وجود ندارد.
26 مه 2012 در گالری سیحون تعدادی از تابلوهای من به مدت یک هفته به نمایش گذاشته شد، این آخرین فعالیت هنری من در این سال جدید می باشد. البته برای من اتفاق مهمی است بودن نام گالری سیحون در رزومه من مایه افتخار م است.
از خانم مریم سیحون سپاسگزارم که با دیدن نقاشیهای من ابراز علاقه مندی کرد برای نمایش آنها ولی همانطور که گفتم آینده بیشتری برای خودم تصور نمی کنم من براساس علاقه و نیازم به نقاشی ادامه خواهم داد.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/ 5/91
یادکرد عاشیق درویش در حوزه هنری آذربایجان غربی
یاد و خاطره هنرمند بلند آوازه معاصر ارومیه مرحوم عاشیق درویش وهاب زاده که شهرتش از مرزهای ایران فراتر رفته، نوزده سال بعد از خاموشی ابدی اش، از سوی حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه گرامی داشته شد.
روز 9 مرداد مراسمی به مناسبت نوزدهمین سال درگذشت استاد برجسته هنر عاشیقی آذربایجان شادروان عاشیق درویش وهاب زاده (1309 – 1372) از سوی حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه بر پا گردید. به گزارش خبرنگار دنیز، این مراسم شامل دو برنامه بود: برنامه صبح و برنامه بعد از ظهر. برنامه صبح عبارت بود از حضور بر سر مزار عاشیق درویش در آرامگاه روستای کُردلر (زادگاه عاشیق درویش در اطراف ارومیه) که علاوه بر حضور دهها نفر از هنرمندان عاشیق، شاعر، نویسنده و روزنامه نگار از شهرهای مختلف (خوی، نقده، میاندوآب، سلماس، تبریز، اهر)، دوستان، شاگردان، خانواده و تعدای از بستگان آن مرحوم نیز شرکت داشتند و حاضران با قرائت فاتحه ای به روان استاد مکتب عاشیقی ارومیه، یاد او را گرامی داشتند. در این مراسم شماری از شرکت کنندگان از جمله عاشیق علی یکانی، عاشیق زکریا ملکی، عاشیق صبور شریفی، مصطفی قلیزاده علیار، بهرام اسدی، عاشیق حیدر نیرومندی و .... با ایراد سخنان، خواندن اشعار و ذکر خاطراتی به تجلیل از مقام والای هنری عاشیق درویش پرداختند، در پایان یکی از مداحان به سوگواری پرداخت. بر پایه همین گزارش، بعد از ظهر همان روز در سالن صفی الدین اورموی حوزه هنری مراسمی با حضور جمع کثیری از هنرمندان و علاقمندان و خانواده و بستگان و شاگردان عاشیق درویش به یاد او برگزار گردید. در این مراسم که داریوش علیزاده مسئول کانون عاشیق های آذربایجان غربی مجری آن بود، اساتید شعر و موسیقی به اجرای برنامه و قرائت شعر پرداختند. ابتدا ابیاتی از سوگ سروده مرحوم استاد عاشیق عزیز شهنازی (از عاشیق های تبریزی) در مرثیه استاد عاشیق درویش قرائت شد:
شهرتین توتموشدو آذربایجانی
آدین یاییلمیشدی ماحالا درویش
ناگهان ائشیتدیم اؤلوم خبرین ساندیم عؤمروم چاتمیش زاولا درویش...
عاشیق اسمعلی لطفی، عاشیق رضا پوینده، عاشیق عربعلی رحیمی، عاشیق عبدالله اشرفی،عاشیق زکریا ملکی و ... با اجرای موسیقی و محمود شامی، بابا علی جوانمرد، علی رشتبر، حسین واحدی، بهرام اسدی، احمد اسدی و ... با خواندن شعر و مقاله در موضوع زندگی و تأثیر عاشیق درویش در هنر عاشیقی و ترویج مکتب ارومیه یاد استاد را گرامی داشتندو در قسمتی از برنامه ساز به یادگار مانده عاشیق درویش هم از نو رونمایی شد و بعد از نوزده سال توسط شاگردانش به صدا درآمد. گفتنی است کتاب »خاطرلا منی« مجموعه اشعار مرحوم عاشیق علی علیزاده که به تازگی منتشر شده، به مناسبت اولین سالگرد خاموشی وی، در این مراسم از سوی واحد آفرینش های ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی به حاضران اهدا گردید.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/ 5/91