<!-- /* Font Definitions */ @font-face {font-family:Calibri; panose-1:2 15 5 2 2 2 4 3 2 4;} @font-face {font-family:Tahoma; panose-1:2 11 6 4 3 5 4 4 2 4;} /* Style Definitions */ p.MsoNormal, li.MsoNormal, div.MsoNormal { mso-style-parent:""; margin-top:0cm; margin-right:0cm; margin-bottom:10.0pt; margin-left:0cm; text-align:right; line-height:115%; direction:rtl; unicode-bidi:embed; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} .MsoChpDefault { font-size:10.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif";} @page WordSection1 {size:612.0pt 792.0pt; margin:72.0pt 72.0pt 72.0pt 72.0pt;} div.WordSection1 {page:WordSection1;} -->
خانه از پای بست ویران است
نوشته: میزرا سرگردان
امروز (91/12/5) باز هم سران قوا دیداری با هم داشتند و لابد گفتگویی و لابد مفید بوده و لابد لازم بوده و لابد در فضایی صمیمی انجام گرفته! و لابد ... و از این ادبیات تو خالی خبرنگاری!! ... به یاد داریم که چند ماه پیش هم چنین دیداری بین حضرات انجام گرفت و نتایج درخشان آن را چند روز پیش در مجلس دیدیم!... الله یامان گؤزدن ساخلاسین! ( خدا از چشم بد نگه دارد – ضرب المثل آذربایجانی)
اما امشب از فیلم – گزارش خبر ساعت 19 شبکه اول تلویزیون و از طرز نشستن و حرف زدن اعزه و اجله سران قوا نیک معلوم بود که این دیدار چه قدر صمیمی بوده یا از سر مجبوری و ناچاری؛ و عارفان را اشارتی کافی است. باید منتظر نتایج درخشان این دیدار زورکی هم باشیم، به قول ما آذری ها: « زورونان قربه الی الله» یعنی کاری – مثلاً نمازی – انجام دادم به زور قربه الی الله! ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
اینک یک حقیقت را باید صریح تر گفت و آن اینکه: بابا، چرا خودتان را به کوچه علی چپ می زنید؟!... عزیز دل برادر، خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است (؟؟) خدا بیامرزاد شیخ عارف عطار نیشابوری را، که اگر این شعرش نبود، ما این جور مواقع چگونه مقصد و مرادمان را به این روشنی و در عین حال در لفافه کنایه و استعاره بیان می کردیم؟ باری، آقاجان، یارو به فکر بلند پروازی های هیتلر مأبانه خود است و شما می خواهید با تذکر و اندرز و یا یک دیدار تصنعی زمینگیرش کنید؟!... زهی خیال محال! به تعبیر سعدی بزرگ: بیدل گمان مبر که نصیحت کند قبول/ من گوش استماع ندارم لمن یقول؟!
البته الحق و الانصاف، همانا، بی شک و بی گمان، به درستی که شما خوتان با آن هندوانه های گنده ای که از اوایل سال 88 تا اوسط سال 89 زیر بغلش دادید و فوتش کردید و گنده ترش کردید، چنان بلند پرواز شد این جناب، که اکنون خودتان هم نمی توانید به هیچ صراطی مستقیمش کنید؛ نه؟! خدا آخر عاقبتش را به خیر کند، گر چه مشکل است!!
منبع: سایت « دنیزنیوز» : www.daniznews.ir
شوق دیدار در مطبوعات باکو
کتاب شوق دیدار مشتمل بر اشعار ترکی 23 نفر از شاعران معاصر جمهوری آذربایجان در موضوع انتظار حضرت مهدی (ع) نخستین کتاب در موضوع دینی – ادبی از هنرمندان آن کشوراست که همراه با ترجمه فارسی آم به صورت دو زبانه توسط نویسنده و شاعر معاصر کشورمان مصطفی قلیزاده علیار، امسال در در ایران و شهر تبریز از سوی انتشارات نور ولایت چاپ و منتشر گردید و مورد استقبال اهل شعر و ادب و شیفتگان دیدار امام زمان (ع) قرار گرفت. این کتاب در بین شاعران و نویسندگان متعهد و متدین جمهوری آذربایجان نیز از استقبال گرمی برخوردار بود و در برخی مطبوعات باکو معرفی گردید که هفته نامه اسلامگرای » اسلام حقیقتلری« یکی از آن نشریات متعهد بود و در شماره 318 خود به تاریخ 21 اکتبر 2011 به معرفی این کتاب پرداخت.
(منبع: دو هفته نامه «دنیز» - شماره 6 مورخ 23/ 09/90)
کتاب «شوق دیدار» (اولین کتاب دینی – ادبی ترجمه شده از جمهوری آذربایجان به زبان فارسی) ، در خرداد ماه 90 در تبریز منتشر شد و بحمد الله مورد استقبال اهل فرهنگ و اندیشه قرار گرفت. امید که مورد قبول خدای مهدی (عج) نیز واقع شود. این کتاب در نشریات مختلف کشوری و ادبی و دینی و در سایتهای گوناگون معرفی گردید. خدای مهدی به دست اندرکاران همه آنان جزای خیر دهاد. خبر و معرفی ذیل را عزیزان روشن ضمیر امیدوار به آینده در سایت آینده روشن دریادلِان بزرگوار در سایت قطره ( ghatreh.com ) مرحمت فرموده ه اند:
شوق دیدار مهدی موعود در شعر معاصر جمهوری آذربایجان
"شوق دیدار مهدی موعود در شعر معاصر جمهوری آذربایجان" اثری است که به کوشش مصطفی قلیزاده علیار و توسط انتشارات نور ولایت منتشر شده و در دسترس علاقمندان به ادبیات مهدویت قرار گرفته است.
این اثر، در برگیرنده اجمالی از زندگی شاعران به همراه گزیدههایی از اشعار آنان میباشد که هر کدام از آنها با ترجمه فارسی همراه است. به 2 نمونه از این اشعار از دو شاعر توجه میکنیم ابتدا متن اصلی و سپس ترجمه فارسی آنها تقدیم خوانندگان میشود.
عدالت گونشی(متن اصلی)
شکر اولسون سنهای تانری یاراتدین
کونوللر همدمی امام مهدینی(ع)
چوخ دیلک دیله ییب آرزویا چاتدیم
یئرده قویما ییبدی بیرجه عهدینی.
دوشنده قدمین تورپاق اوستونه
تورپاق دیل آچاراق اویونه جکدی.
آریسه داش اولان اوره ک ایستینه
دونیانین اورهایی دویونه جکدی.
بؤیرک خلاصکاری گوندر ایلاهی
عدالت چراغی یا نسین سؤنمه دن
هامینی دوز یولا دوندر ایلاهی
صاحب زمانین(ع) گئری دؤنمه دن.
سنای ظلمت گئجه سونا یئت گؤروم
عدالت گونشی دوغماق اوزره دی
یالانچی، یولونلا ایندی گئت گؤروم
آزادلیق، ظلمونو بوغماق اوزره دی.
خورشید عدالت(ترجمه)
خداوندا، تو را شکر که آفریدی
مهدی(ع) را همدم دلها.
بعد از آرزوهای دراز، به کام خود رسیدم،
هیچ یک از عهدهایت بر زمین نماند.
ای مهدی موعود! آنگاه که قدم بر خاک خواهی گذاشت،
خاک زبان به درود خواهد گشود و برخود خواهد بالید.
اگر دلی از سنگ هم باشد، از حرارت عشق تو آب خواهد شد،
دل دنیا آن روز از هیجان دیدارت خواهد تپید.
خداوندا، نجات دهنده بزرگ را بفرست،
تا چراغ عدالت جاودانه روشن شود و هرگز خاموش نگردد.
خداوندا، خودت همگان را به راه راست هدایت کن،
صاحب زمانت دیگر از ما روی برنگرداند.
تو هم ای شب ظلمانی ظلم، به پایان خود برس
چرا که خورشید عدالت در حال دمیدن است،
از همان راه غلط که آمدهای، برگرد،
اینک آزادی، شب ستم را از جهان میزداید.
***
*دلشاد آراز
قائم(متن اصلی)
دورمادان گوندوز - گئجه کیم آه و زار ائیلر دیلیم
اؤیله بیمارم بونو هم آشکار ائیلردیلیم
"ائتمه ناله اجرینی وئررم سنین" سئویلر خدا
تابی یوخدور هم گیلئی، هم ده گذار ائیلر دیلیم.
ای بشر اولادی نین سن آن بؤیوک سرکرده سی
گل، بوستمله منی بیاختیار ائیلر دیلیم
ای بشر تاریخی نین سن آن بؤیوک قائمی گل
غیبت کبری ده قالدیقجا غبار ائیلر دیلیم
سنسن انسانین جهاندا حق، عدالت جارچیسی
اظهار ائتدیکجه بو حقی افتخار ائیلر دیلیم
سن کی، یوخسان دؤزمه یه وار بیر بهانه چاره سی
سن گلینجه سورهی"یاسینی" یارائیلر دیلیم
یار بو ظلمت باغرینی، ای شمسیم، ای نوروم یئتیش
هم سنی، هم عشقینی قلبیمده وار ائیلر دیلیم.
قائم(ترجمه)
زبانم شب و روز مدام در آه و زار است،
بیماری عشقم را زبان فاش میسازد
خداوند گفته که پاداشت را من خود میدهم ناله مکن.
اما زبان همچنان گلهگزاری میکند!
تو ای بزرگترین پیشوای نسل بشر،
بیا که این همه ستم زبانم را بسته است.
بیا ای بزرگترین قائم الهی تاریخ بشر،
زبانم از طولانی شدن غیبت کبرایت، گنگ شده است.
تویی در جهان فریادگر بزرگ حق و عدالت انسانها.
زبانم با افتخار این حقیقت را اظهار میکند.
تو که با ما نیستی، امید آمدنت بهانهای برای شکیبایی است،
و تا آمدنت زبانم سورهی یاسین را به یاد تو زمزمه میکند.
بیا دل این ظلمات را بشکاف ای خورشید من، ای روشنایی دیدهام،
تو را و عشق تو را همواره در دل دارم.
*الناره شمس