دیری یه، دیریلیک لازیمدیر. آنجاق « انسانجاسینا» یاشاماق، بیریسینه آاساندر بیریسینه اسه خیلک چتین. دونیا، ناز ایله نعمتین آچیق دسترخانیدیر. کیم ایستهسه غم چکه، غم چوخدور؛ کیم ایستهسه بو گونو ده یری بیله، یئرده قالماز! آداما «آداملیق» گرهکلیدیر.
یاشاماق نه اویون دو، نهده کی، اویونچاق! چوخ گؤرونوب دوننکی یانلیش سایدیغینیز گرچک، بو گون دوغرولاشیبدیر. قهههر همیشه آدامین بوغازین بیچهر. اؤلوم تئز یا گئج هامینی سوراغلایاجاق! هئچ کیمسهنین چیراغی، دان سوکولهنهجن یانمایاجاق. اومودا اینانیب، یاشیل یاشایاق!
گئجه یاریدان کئچیبدیر. سکوت کوچهنی بورویوب . قارلارکی، اریییرلر، ائله بیل یول لار خجالتیندن ترلیییرلر! کیمسه یئل کیمی قاچیر. او قاباغا گئتدیکجه، یول آرخادا قالیر. حیطه گیرمک همن، گؤزلرین یوموب اؤزونو مرمردن دوزهلمیش پیللهلر دؤنومونه سالیر. خسته سین قویدوغو یئرده گؤرمور! داش پیللهلرده، داشا دؤنور. قوللاری کی، خستهنی باغرینا باسماق اوچون وار گوجو ایله آچیلمیشدیلار، گوجسوزلهنیب، تیترهیهک بؤیرونه دوشورلر. داوالار یئره توکولورلر. نوسخهنی یئل آپاریر. آرزولارینین سون باهاری باشلانیر. خستهسی اونو یالقیز قویوب، جان آللاها تاپشیرمیشدیر.
«اولو تانری نئیلهییم» دئییب ایستهییر قونشولارین قاپیلارینی بیر به بیر چالسین. دوروخور! سانکی آه لاری نین آلوولاریندا ماوی گؤیون ایراق بیر کونجونده، طالع اولدوزو چیچک لهنیب دیر! سئوینیر، بیر آزجاسینا یونگول لهشیر.
«اؤلوم آللاه حکمودو، بلکه ده مصلحت بئله ایمیش!» اومود ایشیغی قلبینده دوغور. و وجدانینا باغلی یوکون آغیرلیغی آزجاسینا یونگوللهشیر. اینانیرکی، انسانلار بو اولایلاردان آیری یاشایا بیلمزلر.
منبع: دنیز نشریه سی، نؤمره 9 ، تاریخ 17 /11 /90 – اورمیه شهری
نوشته های کوتاه از باقر رشادتی
· نخستین گام در معرفت کردگار
خُلق و خوی انسان طوری سرشته است که هرگز بی نیاز از بازگشت به طبیعت نیست. البته آدمی با دو رویکرد ناچار از بازگشت به طبیعت است، اول اینکه رفع نیازهای مادی او را وادار به این بازگشت می کند؛ دو دیگر آنکه انسان معاصر برای رهایی از فشار سنگین روحی و روانی حاصل از زندگانی ماشینی و فرار از چنگ زندگی تکنولوژی زده این دنیای هزار رنگ و هزار چهره، به آغوش مهربان طبیعت پناه می برد و در سایه نگاه سبز کوه و در و دشت و جنگل، آرامش از دست داده اش را بازمی یابد و غرق در سرور می شود.
این بازگشت به طبیعت بنابه هر یک از دو علت گفته شده که باشد، انسان اندیشمند و خردورز را به درنگ و تأمل در نشانه های آشکار و نهان آفریدگار عظمتهای بی شمار این طبیعت زیبا وا می دارد. در عرصه پهناور این اندیشه و درنگ است که ضمیر پاک و فطرت خالی انسان به توحید می رسد و ربط بین مبدأ و معاد را پیدا می کند و حتی حسّ حق شناسی و شکر گزاری در دل و جانش شعله می کشد. این حس اگر از روی تعقل و تدبر باشد، بی شک نخستین گام در معرفت کردگار خواهد بود... بیایید با طبیعت بیشتر آشتی کنیم و با آن پیوندی ناگسستنی داشته باشیم. شاید همین حس عاقلانه و پیوند صمیمی با طبیعت، سعدی را شیفته همه ی جهان کرده بود که با مشاهده زیبایی های طبیعت، خرّم و شاد می شد و عاشقانه می سرود:
به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم اوست
عاشقم بر همه عالم که همه ی عالم از اوست.
· به سرعت یک چشم زدن
اینک تمام جهانیان متفق القول اذعان دارند که قرآن بزرگترین معجزه خداست که توسط آخرین پیامبرش حضرت محمد (ص) بر بشر عرضه شد. این معجزه جاویدان گذشته از آنکه حقانیت نبوت محمد (ص) است، حقایق بی شمار دیگری را نیز نشان می دهد و انسانها را به تفکر و تعقل در شناخت هستی دعوت و راهنمایی می کند و خردمندان ( اولوا الالباب - قرآن) را به سرچشمه کمال و خوشبختی می رساند. طُرفه العین: به سرعت یک چشم به هم زدن، تعبیری رسا و زیبا از قرآن است که روشنایی ادراک انسانها را صد چندان می کند و فروغ یقین به برپایی روز بازگشت و رستاخیز را فزونی می بخشد. بهتر است اُنس و رابطه با قرآن را که با ما صمیمانه حرف می زند، بیشتر کنیم تا در سیر الی الله نور هدایت بیشتر بر دلهایمان فرو تابد.
· از عقبه چه کسانی می توانند بگذرند؟
به جرأت می توان گفت هیچ کتابی نتوانسته بمانند قرآن مجید اصطلاحات نو و پاینده بیاورد و خود نیز این تعبیرات و اصطلاحات بدیع و بی سابقه را تفکیک و تبیین نماید. یکی از آن اصطلاحات نو در این کتاب هدایت الهی، واژه «عقبه» است (و ما ادریک ما العقبه – سوره بلَد) که در لغت عرب به معنی « راه دشوار بالای کوه» آمده، اما قرآن به آن مفهومی وسیع به عظمت همه انسانیت می دهد و چنین تشریح و معنی می کند:
- گرفتاری را از گرفتاری رهانیدن.
- در روز قحطی، درمانده و گرسنه را خوراک حلال رساندن.
و این مفاهیم انسانی در لسان قرآن چنین آمده:
- آزاد کردن برده ای
- طعام دادن در روز گرسنگی
- یتیمهای اقوام و خویشان.
- بیچارگان از پا افتاده بر خاک.
- ایمان آورندگان پرهیزکار کسانی اند که همدیگر را به صبر و مهربانی سفارش می کنند.
این حقیقت که قرآن بیان می کند، همیشه زنده است در هر مکان و زمانی می تواند ساری و جاری گردد و به دست افراد صالح به واقعیت پیوندد، به دست من، تو، او، ما، شما و ... همگان.
کسانی که از این «عقبه» به سلامت عبور کنند، «اصحاب یمین» نامیده می شوند، یعنی کسانی که روز قیامت نامه ی عملشان به دست راستشان داده می شود و در آن روز نوری از پس و پیش و از طرف راست ایشان ساطع می گردد و چشم کافران و مشرکان را خیره می کند.
خب، چه کسانی از این عقبه می توانند آزادانه بگذرند؟!... من، تو، او، ما، شما، ایشان... همگان؛ اگر همت کنیم، گر چه سخت است. لطفاً بیایید سوره «بلد» را یک بار دیگر به دقت بخوانیم و کمی در مفهوم «عقبه» تأمل کنیم.
(منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 6 مورخ 23/9/90)