قالخ آیاغا آذربایجان!
موج بیداری اسلامی، سواحل خزر را متلاطم ساخت
مجتبی قربانی
این شعار سالهاست که بر زبان مردم جمهوری آذربایجان جاری می شود: »قالخ آیاغا آذربایجان: به پا خیز آذربایجان!« اما مثل اینکه این بار این شعار به راستی تحقق پیدا می کند! ... بعد از فروپاشی شوروی، پیروان مکتب اهل بیت (ع) در این دیار اسلامی – شیعی به پاسداری از ارزشهای دینی و معنوی به پا خاستند، با الهام از انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی و به رهبری مجاهد نستوه مرحوم حاج علی اکرام علی یف مبارزه ای سخت علیه کژ راهه های غربی – صهیونیستی را شروع کردند... اتفاقاتی تلخ در این مسیر افتاد، هر چند غرب و حاکمیت غرب گرا و صهیونیست پرست این کشور، اسلامگرایان را به ظاهر سرکوب کرد و تعیین سرنوشت ملت مسلمان آذربایجان را به بیگانگان سپرد و مردم صبور آذربایجان هم که تازه از زیر یوغ روس غارتگر و جلاد درآمده بودند، در این دو دهه هر چه از خاندان غرب گرا و صهیونیست بنیاد علی یف ها دیدند، تحمل کردند... ولی از دو سال پیش با اعتراضات شدید »دکتر موسوم صمد اف«رهبر اسلامگرایان آذربایجان بر ضد قانون منع حجاب و دستگیری و زندانی شدن وی و دیگر مبارزان و شهادت مرحوم حاج واقف عبد الله اف زیر شکنجه عمال بی رحم حاکمیت در زندان باکو، مبارزات اسلامی و اعتراضات ملی آذربایجان وارد فصل نوینی شد و اینک مراحل جدیدی را طی می کند که اعتراضات اخیر مردم مسلمان شهر اسماعیللی (اسماعیلیه) در شمال آذربایجان به دفاع از شرافت ملی، اصالت اسلامی و ارزشهای دینی خود و به دنبال آن اعتراض مردم باکو در پارک ساحلی شهر، هر چند با زور و قلدری پلیس دولت الهام علی یف سرکوب و دهها نفر دستگیر گردید، ولی نوید فراگیری جنبش مردمی در آذربایجان و وزش نسیم بیداری در این کشور اسلامی را می دهد، اینک امواج بیداری اسلامی در ساحل دریای خزر هم متلاطم گشته و بنیان ستم را می لرزاند. شعار معترضان باکو این بود: » سلاحی اوستوموزدن چکین« : سلاح را از بالای سرمان بردارید! (سایت های خبری آذری)
این شعار عمق فاجعه حکومت پلیسی در آذربایجان را می نمایاند، به طوری که حتی طرفداران آبکی حقوق بشر در غرب و ممالک اروپایی هم حاکمیت علی یف را به نقض حقوق بشر و سرکوب مردم آذربایجان متهم می کنند. البته واقعیت فراتر و فاجعه آمیزتر از آن است که اینان می گویند.
باری، سالهاست که حقوق مادی و معنوی ملت آذربایجان توسط رژیم مستبد علی یف پایمال می شود و ثروتهای مادی و معنوی این مردم به دست حاکمان کشور و همدستان اسرائیلی و آمریکایی و اروپایی آنان به تاراج می رود، اما امواج بیداری و اعتراضات همگانی مردم، امیدبخش رهایی است و جنبش ملی – اسلامی آذربایجان روز به روز گسترش می یابد... و شاید تجربه مصر و لیبی و تونس این بار در ساحل خزر تکرار خواهد شد و الله غالب علی امره
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 28 – مورخ 11/11/91
قالخ آیاغا آذربایجان!
موج بیداری اسلامی، سواحل خزر را متلاطم ساخت
مجتبی قربانی
این شعار سالهاست که بر زبان مردم جمهوری آذربایجان جاری می شود: »قالخ آیاغا آذربایجان: به پا خیز آذربایجان!« اما مثل اینکه این بار این شعار به راستی تحقق پیدا می کند! ... بعد از فروپاشی شوروی، پیروان مکتب اهل بیت (ع) در این دیار اسلامی – شیعی به پاسداری از ارزشهای دینی و معنوی به پا خاستند، با الهام از انقلاب اسلامی و اندیشه های امام خمینی و به رهبری مجاهد نستوه مرحوم حاج علی اکرام علی یف مبارزه ای سخت علیه کژ راهه های غربی – صهیونیستی را شروع کردند... اتفاقاتی تلخ در این مسیر افتاد، هر چند غرب و حاکمیت غرب گرا و صهیونیست پرست این کشور، اسلامگرایان را به ظاهر سرکوب کرد و تعیین سرنوشت ملت مسلمان آذربایجان را به بیگانگان سپرد و مردم صبور آذربایجان هم که تازه از زیر یوغ روس غارتگر و جلاد درآمده بودند، در این دو دهه هر چه از خاندان غرب گرا و صهیونیست بنیاد علی یف ها دیدند، تحمل کردند... ولی از دو سال پیش با اعتراضات شدید »دکتر موسوم صمد اف«رهبر اسلامگرایان آذربایجان بر ضد قانون منع حجاب و دستگیری و زندانی شدن وی و دیگر مبارزان و شهادت مرحوم حاج واقف عبد الله اف زیر شکنجه عمال بی رحم حاکمیت در زندان باکو، مبارزات اسلامی و اعتراضات ملی آذربایجان وارد فصل نوینی شد و اینک مراحل جدیدی را طی می کند که اعتراضات اخیر مردم مسلمان شهر اسماعیللی (اسماعیلیه) در شمال آذربایجان به دفاع از شرافت ملی، اصالت اسلامی و ارزشهای دینی خود و به دنبال آن اعتراض مردم باکو در پارک ساحلی شهر، هر چند با زور و قلدری پلیس دولت الهام علی یف سرکوب و دهها نفر دستگیر گردید، ولی نوید فراگیری جنبش مردمی در آذربایجان و وزش نسیم بیداری در این کشور اسلامی را می دهد، اینک امواج بیداری اسلامی در ساحل دریای خزر هم متلاطم گشته و بنیان ستم را می لرزاند. شعار معترضان باکو این بود: » سلاحی اوستوموزدن چکین« : سلاح را از بالای سرمان بردارید! (سایت های خبری آذری)
این شعار عمق فاجعه حکومت پلیسی در آذربایجان را می نمایاند، به طوری که حتی طرفداران آبکی حقوق بشر در غرب و ممالک اروپایی هم حاکمیت علی یف را به نقض حقوق بشر و سرکوب مردم آذربایجان متهم می کنند. البته واقعیت فراتر و فاجعه آمیزتر از آن است که اینان می گویند.
باری، سالهاست که حقوق مادی و معنوی ملت آذربایجان توسط رژیم مستبد علی یف پایمال می شود و ثروتهای مادی و معنوی این مردم به دست حاکمان کشور و همدستان اسرائیلی و آمریکایی و اروپایی آنان به تاراج می رود، اما امواج بیداری و اعتراضات همگانی مردم، امیدبخش رهایی است و جنبش ملی – اسلامی آذربایجان روز به روز گسترش می یابد... و شاید تجربه مصر و لیبی و تونس این بار در ساحل خزر تکرار خواهد شد و الله غالب علی امره
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 28 – مورخ 11/11/91
رئیس حزب اسلامی آذربایجان در زندان هم برای زندانیان از اسلام صحبت سخن می گوید |
نوشته شده توسط مدیر |
پنجشنبه 14 دی 1391 ساعت 20:53 |
دنیزنیوز: دکتر "موسوم صمد اف"از سال 2003 که مرحوم حاج علی اکرام علی یف از رهبر ی حزب اسلامی جمهوری آذربایجان کناره گیری کرد، مسولیت آن را به عهده گرفته و در ژانویه 2011 در پی اعتراض به قانون منع حجاب در کشورش، از سوی حکومت الهام علی یف دستگیر و به 12 سال زندان محکوم شده است!
همسر رئیس محبوس حزب اسلامی جمهوری آذربایجان که اخیراً به ملاقات او در زندان رفته بود، در مصاحبه با یکی از سایتهای خبری آذربایجان گفت: دکتر "موسوم صمد اف" انسان مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، او حتی از مطالعه مطبوعات هم محروم است، وی افزود: وقتی دکتر برای زندانیان از اسلام سخن می گوید، او را از آنها دور می سازند. به گزارش سایت مدیا فروم (آذری، لاتین)، در دومین سالگرد سخنرانی انتقادی دکتر موسوم صمداف از حاکمیت باکو و بازداشتش، همسر وی خانم مهپاره صمد اُوا در مصاحبه ای با این سایت با اشاره به حق کشی های حاکمیت در باره موسوم صمداف گفت: روزی خداوند همه این واقعیت ها را روشن خواهد ساخت . همسر رهبر حزب اسلامی آذربایجان تصریح نمود: فرهاد کریم اف که قضاوت پرونده را به عهده گرفته، به مرخصی رفته است، چنین تصورم می کنیم که قاضی به خاطر اینکه زمان دادگاه را تعیین ننماید عمدا به مرخصی رفته است تا زمان نیز کمی هم بیشتر تلف شود ،زیرا بعد از رسیدگی به شکایات اسلامگرایان در دادگاه عالی، پرونده ها بلافاصله به دادگاه حقوق بشر اروپا ارجاع خواهد شد.
خانم مهپاره صمداوا از ملاقات خود با همسرش در زندان شماره 11 در تاریخ 19 دسامبر سال 2012 خبر داد و گفت: این بار خانوادگی به ملاقات همسرم رفتیم و 3 روز در آنجا ماندیم، وضعیت عمومی حاج موسوم خوب است، او آدم مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، از مطالعه روزنامه ها هم محروم است، نه تنها روزنامه های جدید الانتشار را نمی دهند بلکه روزنامه های کهنه و تاریخ گذشته را هم که من، خورد و خوراک، لباس و اشیاء وی را در آن پیچیده بوده ام تحویلش ندادند! وی افزود: وقتی حاج موسوم با سایر زندانیان در خصوص دین اسلام و معنویت سخن می گوید به طور موقت وی را از زندانیان جدا می کنند، به طور مستمر در موضوع ایران مورد بازجویی قرار می دهند، و احساس می شود که می خواهند فعالیت دکتر را به ایران نسبت دهند . خانم مهپاره صمداوا تأکید کرد: هربار که با دکتر موسوم در باره درخواست عفو از دولت صحبت می کنند، می گوید: من گناهی نکرده ام و جنایتی را مرتکب نشده ام که مورد عفو قرار بگیرم. وی با انتقاد از حق کشی های حاکمیت باکو در باره همسرش گفت: مگر حاج موسوم چه کاری کرده بود؟ او فقط از حاکمیت انتقاد کرده بود. آیا فقط تنها او از حاکمیت انتقاد می کند؟ پس چرا دیگر منتقدان را دستگیر و یا به 12 سال زندان محکومشان نمی کنند؟! خانم مهپاره صمداوا با اشاره به مشکلات و سختی های این دو سال در فراق همسرش که در راه احیای حق، بناحق محبوس شده، اظهار داشت: بعد از بازداشت همسرم، سرپرستی خانواده و مراقبت از فرزندان مان به تنهایی بر عهده من بوده و سخت مشغولم کرده است. این ایام به سختی می گذرد با این حال من می دانم که این همه بی عدالتی و حق کشی نمی تواند بر زمین بماند، مطمئنا خداوند متعال خود روزی همه اینها را روشن و ظالمان را رسوا خواهد کرد. گفتنی است نام رهبر حزب اسلامی آذربایجان "موسوم" صمداف است اما در برخی مطبوعات و رسانه های ایران، به اشتباه یا به اقتضای ذوق ایرانی و یا به هر دلیل دیگری به صورت "محسن" صمداف نوشته می شود! |
رئیس حزب اسلامی آذربایجان در زندان هم برای زندانیان از اسلام صحبت سخن می گوید |
نوشته شده توسط مدیر |
پنجشنبه 14 دی 1391 ساعت 20:53 |
دنیزنیوز: دکتر "موسوم صمد اف"از سال 2003 که مرحوم حاج علی اکرام علی یف از رهبر ی حزب اسلامی جمهوری آذربایجان کناره گیری کرد، مسولیت آن را به عهده گرفته و در ژانویه 2011 در پی اعتراض به قانون منع حجاب در کشورش، از سوی حکومت الهام علی یف دستگیر و به 12 سال زندان محکوم شده است!
همسر رئیس محبوس حزب اسلامی جمهوری آذربایجان که اخیراً به ملاقات او در زندان رفته بود، در مصاحبه با یکی از سایتهای خبری آذربایجان گفت: دکتر "موسوم صمد اف" انسان مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، او حتی از مطالعه مطبوعات هم محروم است، وی افزود: وقتی دکتر برای زندانیان از اسلام سخن می گوید، او را از آنها دور می سازند. به گزارش سایت مدیا فروم (آذری، لاتین)، در دومین سالگرد سخنرانی انتقادی دکتر موسوم صمداف از حاکمیت باکو و بازداشتش، همسر وی خانم مهپاره صمد اُوا در مصاحبه ای با این سایت با اشاره به حق کشی های حاکمیت در باره موسوم صمداف گفت: روزی خداوند همه این واقعیت ها را روشن خواهد ساخت . همسر رهبر حزب اسلامی آذربایجان تصریح نمود: فرهاد کریم اف که قضاوت پرونده را به عهده گرفته، به مرخصی رفته است، چنین تصورم می کنیم که قاضی به خاطر اینکه زمان دادگاه را تعیین ننماید عمدا به مرخصی رفته است تا زمان نیز کمی هم بیشتر تلف شود ،زیرا بعد از رسیدگی به شکایات اسلامگرایان در دادگاه عالی، پرونده ها بلافاصله به دادگاه حقوق بشر اروپا ارجاع خواهد شد.
خانم مهپاره صمداوا از ملاقات خود با همسرش در زندان شماره 11 در تاریخ 19 دسامبر سال 2012 خبر داد و گفت: این بار خانوادگی به ملاقات همسرم رفتیم و 3 روز در آنجا ماندیم، وضعیت عمومی حاج موسوم خوب است، او آدم مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، از مطالعه روزنامه ها هم محروم است، نه تنها روزنامه های جدید الانتشار را نمی دهند بلکه روزنامه های کهنه و تاریخ گذشته را هم که من، خورد و خوراک، لباس و اشیاء وی را در آن پیچیده بوده ام تحویلش ندادند! وی افزود: وقتی حاج موسوم با سایر زندانیان در خصوص دین اسلام و معنویت سخن می گوید به طور موقت وی را از زندانیان جدا می کنند، به طور مستمر در موضوع ایران مورد بازجویی قرار می دهند، و احساس می شود که می خواهند فعالیت دکتر را به ایران نسبت دهند . خانم مهپاره صمداوا تأکید کرد: هربار که با دکتر موسوم در باره درخواست عفو از دولت صحبت می کنند، می گوید: من گناهی نکرده ام و جنایتی را مرتکب نشده ام که مورد عفو قرار بگیرم. وی با انتقاد از حق کشی های حاکمیت باکو در باره همسرش گفت: مگر حاج موسوم چه کاری کرده بود؟ او فقط از حاکمیت انتقاد کرده بود. آیا فقط تنها او از حاکمیت انتقاد می کند؟ پس چرا دیگر منتقدان را دستگیر و یا به 12 سال زندان محکومشان نمی کنند؟! خانم مهپاره صمداوا با اشاره به مشکلات و سختی های این دو سال در فراق همسرش که در راه احیای حق، بناحق محبوس شده، اظهار داشت: بعد از بازداشت همسرم، سرپرستی خانواده و مراقبت از فرزندان مان به تنهایی بر عهده من بوده و سخت مشغولم کرده است. این ایام به سختی می گذرد با این حال من می دانم که این همه بی عدالتی و حق کشی نمی تواند بر زمین بماند، مطمئنا خداوند متعال خود روزی همه اینها را روشن و ظالمان را رسوا خواهد کرد. گفتنی است نام رهبر حزب اسلامی آذربایجان "موسوم" صمداف است اما در برخی مطبوعات و رسانه های ایران، به اشتباه یا به اقتضای ذوق ایرانی و یا به هر دلیل دیگری به صورت "محسن" صمداف نوشته می شود! |
رئیس حزب اسلامی آذربایجان در زندان هم برای زندانیان از اسلام صحبت سخن می گوید
دنیزنیوز: دکتر "موسوم صمد اف"از سال 2003 که مرحوم حاج علی اکرام علی یف از رهبر ی حزب اسلامی جمهوری آذربایجان کناره گیری کرد، مسولیت آن را به عهده گرفته و در ژانویه 2011 در پی اعتراض به قانون منع حجاب در کشورش، از سوی حکومت الهام علی یف دستگیر و به 12 سال زندان محکوم شده است! و اینک از بازداشت این مبارز مسلمان و مدافع حقوق مردم مسلمان کشورش دو سال می گذرد.
همسر رئیس محبوس حزب اسلامی جمهوری آذربایجان که اخیراً به ملاقات او در زندان رفته بود، در مصاحبه با یکی از سایتهای خبری آذربایجان گفت: دکتر "موسم صمد اف" انسان مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، او حتی از مطالعه مطبوعات هم محروم است،
وی افزود: وقتی دکتر برای زندانیان از اسلام سخن می گوید، او را از آنها دور می سازند.
به گزارش سایت مدیا فروم (آذری، لاتین)، در دومین سالگرد سخنرانی انتقادی دکتر موسوم صمداف از حاکمیت باکو و بازداشتش، همسر وی خانم مهپاره صمد اُوا در مصاحبه ای با این سایت با اشاره به حق کشی های حاکمیت در باره موسم صمداف گفت: روزی خداوند همه این واقعیت ها را روشن خواهد ساخت .
همسر رهبر حزب اسلامی آذربایجان تصریح نمود: فرهاد کریم اف که قضاوت پرونده را به عهده گرفته، به مرخصی رفته است، چنین تصورم می کنیم که قاضی به خاطر اینکه زمان دادگاه را تعیین ننماید عمدا به مرخصی رفته است تا زمان نیز کمی هم بیشتر تلف شود ،زیرا بعد از رسیدگی به شکایات اسلامگرایان در دادگاه عالی، پرونده ها بلافاصله به دادگاه حقوق بشر اروپا ارجاع خواهد شد .
خانم مهپاره صمداوا از ملاقات خود با همسرش در زندان شماره 11 در تاریخ 19 دسامبر سال 2012 خبر داد و گفت: این بار خانوادگی به ملاقات همسرم رفتیم و 3 روز در آنجا ماندیم، وضعیت عمومی حاج موسوم خوب است، او آدم مقاوم و محکمی است، در شرایط خیلی سختی نگهداشته می شود، از مطالعه روزنامه ها هم محروم است، نه تنها روزنامه های جدید الانتشار را نمی دهند بلکه روزنامه های کهنه و تاریخ گذشته را هم که من، خورد و خوراک، لباس و اشیاء وی را در آن پیچیده بوده ام تحویلش ندادند!
وی افزود: وقتی حاج موسوم با سایر زندانیان در خصوص دین اسلام و معنویت سخن می گوید به طور موقت وی را از زندانیان جدا می کنند، به طور مستمر در موضوع ایران مورد بازجویی قرار می دهند، و احساس می شود که می خواهند فعالیت دکتر را به ایران نسبت دهند .
خانم مهپاره صمداوا تأکید کرد: هربار که با دکتر موسم در باره درخواست عفو از دولت صحبت می کنند، می گوید: من گناهی نکرده ام و جنایتی را مرتکب نشده ام که مورد عفو قرار بگیرم.
وی با انتقاد از حق کشی های حاکمیت باکو در باره همسرش گفت: مگر حاج موسوم چه کاری کرده بود؟ او فقط از حاکمیت انتقاد کرده بود. آیا فقط تنها او از حاکمیت انتقاد می کند؟ پس چرا دیگر منتقدان را دستگیر و یا به 12 سال زندان محکومشان نمی کنند؟!
خانم مهپاره صمداوا با اشاره به مشکلات و سختی های این دو سال در فراق همسرش که در راه احیای حق، بناحق محبوس شده، اظهار داشت: بعد از بازداشت همسرم، سرپرستی خانواده و مراقبت از فرزندان مان به تنهایی بر عهده من بوده و سخت مشغولم کرده است. این ایام به سختی می گذرد با این حال من می دانم که این همه بی عدالتی و حق کشی نمی تواند بر زمین بماند، مطمئنا خداوند متعال خود روزی همه اینها را روشن و ظالمان را رسوا خواهد کرد.
گفتنی است نام رهبر حزب اسلامی آذربایجان "موسوم" صمداف است اما در برخی مطبوعات و رسانه های ایران، به اشتباه یا به هر دلیلی به صورت "محسن" صمداف می نویسند!
منبع: سایت دنیزنیوز www.daniznews.ir
آیا انتخابات تمام شد و رفت؟!
مصطفی قلیزاده علیار (مدیر مسئول دو هفته نامه دنیز)
بله، در بسیاری از شهرهای کوچک و برخی شهرهای بزرگ با حومه ها و اطراف آنها فعالیت انتخاباتی تمام شد و رفت پی کارش تا چهار سال دیگر. اما موضوع انتخابات مجلس از این پس تازه داغ تر هم خواهد شد و مردم منتظر خواهند ماند تا ببینند این نمایندگان جدید الانتخاب چه گلی به سر مملکت و حوزه انتخابیه شان می زنند. از این نظر یاد آوری چند موضوع اساسی از زبان این قلم، برای کاندیداهای منتخب و کاندیداهای نیمه تمام و کاندیداهای چهار سال دیگر و برخی نویسندگان و تحلیل گران سیاسی و مدیران رسانه های بی غرض، لازم و بلکه ضروری است:
الف- به گفته رهبر معظم انقلاب » رأی مردم به نمایندگان مجلس، رأی اعتماد آنان به نظام است«، پس هم کاندیداهایی که انتخاب شده اند و از پل اعتماد مردم گذشته اند، هم آنان که در صف نوبت دوم زنبیل گذاشته اند! و امیدها بسته اند تا رقبا را پس بزنند و از صندوقهای دور بعدی بدرآیند و هم کسانی که رأی نیاوردند و تا چهار سال دیگر باید منتظر بمانند و تا آن زمان باید یا بخت و یا اقبال بخوانند... همه باید حواسشان جمع باشد که مردم به کسانی رأی داده اند و رأی می دهند که مورد اعتماد نظام اسلامی و در خط نظام یعنی خدمتگزار حقیقی مردم و وفادار به آرمانهای نظام باشند.
ب- استفاده از تحریک احساسات عامه مردم برای جلب نظر و اخذ رأی آنان تا حدی ممکن است جواب بدهد، اما صد در صد نمی توان بر آن تکیه کرد، چرا که تحریک احساسات اگر چه ممکن است در مواردی دل انگیز و دلگشا باشد و شاید لحظاتی کام تحریک کننده را شیرین کند، اما گذراست همچون باد صبا! و به گفته شاعر: »تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد!« بنا بر این «عاقل آن است که اندیشه کند فردا را«. کاندیداهایی که در انتخابات اخیر و نیز انتخابات دوره های پیشین، سعی کردند از تحریک رگ احساسات سیاسی و قومی و مذهبی مردم بهره مند شوند و اسب مراد را چهار نعل به سوی چمنستان سر سبز و ته سبز بهارستان بتازند، کُـمیتِ شان در وسط میدان انتخابات لنگ زد و سوارش را بر زمین نامرادی کوبید. به یقین از این پس نیز باید حواس شان جمع باشد و در چهارسال دیگر و یا در انتخابات میان دوره ای ، راه به خطا رفته را از نو نروند و شعارهایی معقول بدهند. به عنوان مثال، ما همه دیدیم که در همین شهر ارومیه و برخی شهرستانهای استان آذربایجان غربی و ایضاً در برخی استانهای مجاور، از چند ماه مانده به انتخابات، کسانی از نمایندگان و داوطلبان نمایندگی، شعارهایی چپ اندر قیچی در باب دفاع از مسائل قومی می دادند و در محافل و مطبوعات و رسانه های کوچه علی چپ منتشر می فرمودند و خیال می کردند با این شگردها می توانند از صندوق های انتخاباتی سر فراز بیرون بجهند، اما معلوم شد خواب پریشان دیده بودند! احتمالاً از پرخوری و یا چیزی تو این مایه ها بوده است، باری به هر جهت...
ج – «مردودی های مردمی» یعنی نماینده های فعلی مجلس که در انتخابات اخیر رأی نیاوردند و تا سه ماه دیگر باید خانه ملت را ترک کنند، بهتر است کمی بیندیشند و عبرت بگیرند. چرا که به هر دلیلی نتوانستند برای بار دوم یا برای چندمین بار رأی اعتماد مردم آگاه ایران را جلب و اخذ نمایند و مردم این بار به آنان رأی اعتماد کافی ندادند. به هر حال باید در همه حال هم به رأی اعتماد و هم به عدم رأی اعتماد مردم احترام گذاشت و راه صلاح و فلاح این مردودی های محترم آن است که بی هیچ ادا و اطواری، در ریشه یابی عدم موفقیت خود تفکر نمایند و اینکه چرا این بار مردم به آنان رأی ندادند با اینکه در انتخابات گذشته منتخب اول یا دوم مردم بودند، انّ فی ذالک لعبره لاولی الابصار (قرآن)
د – از موارد فوق تکلیف نمایندگان مجلس نهم هم روشن می شود و بهتر است آنان هم ضمن داشتن ظرفیت تحمل رأی اعتماد مردم، در مجلس شورای اسلامی از روز نخست آغاز فعالیت مجلس تا آخر، حقیقتاً نماینده مردم و مدافع خواسته های مادی و معنوی مردم باشند، نه اینکه بعد از چهار سال و در آستانه انتخابات جدید، از نو به تکاپو بیفتند و فیلم بازی کنند و دست به ادا و اصول نامعقولی بزنند. مردم به ویژه جوانان هم مطالبات مشروع و قانونی، آرزوها و آرمانها یی دارند و هم واقعاً معضلات و مشکلاتی فرساینده در پیش رو می بینند که مهم ترین آنها فقر و بی کاری و عدم احراز موقعیت اجتماعی متناسب است. فقر از درون انسانها را می سوزاند و بی کاری و نداشتن جایگاه اجتماعی، انسانها را سرخورده و افسرده می سازد و گاه در مواردی منجر به بد اخلاقی ها و فسق و فساد و بزهکاری های غیر قابل جبرانی می شود . این هر دو درد جانسوز و فرساینده ( فقر و بی کاری) گریبان طیف گسترده ای از جوانان این استان و بلکه کشور را گرفته، که بی شک مسئولیت حل آن بیش از همه بر اساس قانون و با تکیه بر رأی اعتماد مردم، بر دوش مجلس و دولت است و نمایندگان مجلس هم در مقابل مردم، هم در برابر وجدان خویش، هم در تاریخ و هم در پیشگاه خداوند متعال مسئول رفع مشکلات مردم هستند که خدا نکرده در صورت قصور و تقصیر در هر چهار محکمه مورد محاکمه واقع می شوند و خسر الدنیا و الآخره. امیدواریم نمایندگان منتخب مردم بتوانند از عهده مسئولیتی که بر دوش دارند، برآیند و شرمنده خلق و خالق نشوند. نمایندگان منتخب باید همواره به استحکام پل اعتماد مردم بیندیشند، در حفظ آن بکوشند و ضمناً از هم قطاران مردودی خویش هم عبرت بگیرند؛ چرا که در صورت نداشتن لیاقت اعتماد مردمی، چنین سرنوشتی در انتظار ایشان هم هست. همچنین منتخبان مردم شریف ایران برای خدمت در خانه ملت باید به شدت آن رفتارهای چندش آور و ریاکارانه ایام تبلیغات را کنار بگذراند و صادقانه کمر خدمت به مردم را ببندند، مردم خود سره را از ناسره، صادق را از کاذب و خادم را از خائن تشخیص می دهند و نمره شایسته هر نماینده ای را هم می دهند. پس نگران دیدن یا ندیدن مردم نباشند. و حرف آخر در باب این پریشان گویی ها آنکه نمایندگان این مردم شایسته در خدمت به مردم، خدا را بیش از همه و در همه حال ناظر اعمال خود بدانند که اگر کسی هم فعالیت صادقانه آنان را ندید، خدا حتماً می بیند و خدا پاداش هیچ کار نیکی را از هیچ کسی ضایع نمی کند. مطلب دیگری هم از نظرگاهی دیگر هست که اگر صاحب این خودکار تا سه ماه دیگر زنده بماند، در آستانه گشایش مجلس نهم در همین نشریه «دنیز» به سمع و نظر نمایندگان منتخب مردم خواهد رساند، ان شاء الله تعالی.
اسقف اعظم خلیفه گری آشوری ، کلدانی کاتولیک آذربایجان در گفتگو با دنیز:
مسلمانان و مسیحیان ایران در طول تاریخ، زندگی مسالمت آمیز برادرانه داشته اند و دارند
اشاره: جناب »توماس میرَم« اسقف اعظم خلیفه گری آشوری ، کلدانی کاتولیک آذربایجان، متولد 1322 شمسی در عراق است و تحصیلات عالی خود را در آن کشور در رشته معارف دینی مسیحیت به اتمام رسانده، حدود 30 سال است که به عنوان اسقف اعظم خلیفه گری آشوری ، کلدانی کاتولیک آذربایجان در ارومیه به رهبری روحانی و رتق و فتق امور هموطنان آشوری کلدانی کاتولیک شمال غرب کشور مشغول است.
این مقام عالی روحانی مسیحی به مناسبت آغاز سال نو میلادی 2012 در گفتگوی اختصاصی با دنیز اعلام اظهار داشت: محور ایمان ما خدمت به انسان برای رسیدن به خداست. موضوع فعالیت کلیسای مسیحیت در همه جای جهان خدمت به تمام انسانهاست بدون در نظر گرفتن تمایزات نژادی و قومی و آیین و رنگ و محدودیتهای جغرافیایی آنان.
اسقف اعظم خلیفه گری آشوری ، کلدانی کاتولیک آذربایجان افزود: بنابر تعالیم حضرت عیسی مسیح همه انسانها مخلوق یک خدایند و حق زندگی دارند و ما باید برای جلب رضای خدا و نیل انسانها به آرامش و صلح و دوستی هر چه در توان داریم، صرف تحقق این هدف عالی بکنیم.
توماس میرَم با اشاره به سابقه تاریخی بلند مسیحیت در منطقه آذربایجان گفت: یکی از روحانیون بزرگ مسیحی قرن چهارم میلادی به نام »یوحنّا« که خود اسقف بزرگ بود، در سال 325 میلادی به این منطقه آمد و به نشر تعالیم مسحیت پرداخت و تلاشهای فراوانی کرد؛ از آن زمان مسیحیت در این مناطق گسترش یافته است.
توماس میرم با بیان این نکته که مسیحیان این منطقه با هدف خدمت به کشور و هموطنان خود در مواقعی از تاریخ به خصوص در دو قرن اخیر، پیشگام بوده اند، افزود: همه ما می دانیم و در تاریخ هم ثبت شده که مسیحیان ایران در زمینه انتقال صنعت چاپ و ماشین و برخی هنرها از خارج به کشور به ویژه شهر ارومیه و منطقه آذربایجان پیشگام بوده اند و این برای ما مایه بسی افتخار است.
وی در بیان زندگی مسالمت آمیز مسلمانان و مسیحیان منطقه آذربایجان به عنوان هموطن ایرانی، گفت: مسلمانان و مسیحیان ایران به ویژه منطقه آذربایجان در طول تاریخ همواره زندگی مسالمت آمیز برادرانه ای داشته اند و دارند و در یک قرن اخیر اگر برخی مسائل و ناملایمات تاریخی پیش آمده، توسط دشمنان خارجی این کشور و مردم بوده و افرادی که به عنوان مسیحی یا مسلمان دست به برخی تحرکات نامطلوب و قتل و آشوب زده اند، هیچ کدام ایرانی نبوده اند و از خارج مرز آمده و نماینده خارجی ها بوده اند.
اسقف اعظم توماس میرَم افزود: من از بسیاری از هموطنان مسنّ مسیحی و مسلمان مطالب جالبی در خصوص دوستی مسلمانان و مسیحیان این منطقه در مواقع بحرانی و تعرض بیگانگان شنیده ام. به عنوان مثال، آقای دکتر رحیم قربانی استاندار سابق آذربایجان غربی به نقل از پدر بزرگوارش می گفت وقتی گروهی مسیحی مسلح تحت رهبری یک فرد وابسته به خارج و با پشتیبانی خارجی ها به ارومیه و روستاهای اطراف حمله کرده مردم اصیل این منطقه را قتل و غارت می کردند، مسیحیان منطقه به هموطنان مسلمان خود پناه داده آنان را در خانه هایشان مخفی می کرده اند و اندکی پس از آن حادثه زشت، گروهی دیگر از خارج مرزها به نام »جلوها« یا هر نام دیگری و به رهبری هر شخص مسلح یا شروری، با هدف بر هم زدن آرامش این کشور و منطقه، مسیحیان را در ارومیه و اطراف آن مورد هجوم قرار دادند، مسلمانان این شهر و این منطقه هموطنان مسیحی خود را پناه داده، در منازلشان مخفی کرده بودند. این یک واقعیت افتخار آفرین تاریخی غیر قابل انکار است که شاهدان عینی به چشم خود دیده و نقل کرده اند و نشان می دهد که هرگز در اینجا درگیری و دشمنی بین مسلمان و مسیحی ایرانی منطقه نبوده و بلکه مدام علی رغم مختلف بودن دین و مذهبشان، در کنار هم و در کمال دوستی و صلح و اعتماد متقابل زندگی کرده اند. فقط دشمنان خارجی ایران و عوامل داخلی آنان گاهی عامل بروز برخی حوادث ناگوار شده اند که در تاریخ ثبت شده است.
وی با اشاره به روابط دوستانه با برخی مسئولان روحانی و مذهبی مسلمان گفت: ما در کوچه مهدی القدم ارومیه با مسجد معروف مهدی القدم همسایه هستیم و من شخصا در مراسم های این مسجد به ویژه مراسم نیمه شعبان حتماً شرکت می کنم و شیرین و گل می برم و روحانی محترم آن مسجد هم به ما لطف برادرانه دارد، در مراسم های مختلف و در غم و شادی همدیگر شریک می شویم.
این مقام روحانی در خصوص خدمات و اقدامات خیریه کلیسا و مسیحیان آذربایجان تصریح کرد: ما در حال حاضر چهار مدرسه داریم که هشتاد در صد شاگردان آن فرزندان مسلمانان هستند. همچنین درمانگاه و خانه سالمندان حضرت یوسف در ارومیه از دیگر اقدامات خیریه مسیحیان منطقه است که مخارج آنها را کلیسا بر عهده دارد.
توماس میرم در خصوص ارتباطات اداری و کاری گفت: ارتباط و تعامل ما با ادارات و مسئولان دولتی ازجمله اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداری، بهزیستی و ... در سطح بسیار عالی و حتی دوستانه است؛ از این جهت از همه مسئولان محترم دولتی تشکرمی کنم که علاوه بر ارتباط دوستی و شرکت در مراسم های ما، همکاری خوبی با ما دارند مخصوصا شخص آقای جلال زاده استاندار محترم، معاونان و مدیر کل ها و سایر مسئولان.
اسقف اعظم آشوری و کلدانی کاتولیک آذربایجان با آرزوی اینکه سال نو میلادی سالی پر از صفا و صلح و دوستی در جهان باشد، اظهار امیدواری کرد: سال 2012 سال صلح جهانی باشد و ریشه جنگ و درگیری بخشکد، چرا که جنگ و درگیری بذر مرگ می کارد، ما باید برای برقراری صلح و دوستی و آرامش همه انسانها در تمام جهان به خصوص ایران عزیزمان بکوشیم، چون ایران از آن همه ایرانیهاست از هر دین و آیینی که باشند و لازمه صلح و دوستی و استمرار آن، تلاش برای صلح و دوستی است.
منبع:دو هفته نامه « دنیز» شماره 8 - مورخ 28/10/90 چاپ ارومیه