خیابانی هنوز هم مظلوم است!
یادی از شیخ محمد خیابانی به مناسبت 17 فروردین سالروز قیام شیخ در تبریز
روحانی مجاهد، اندیشمند بزرگ و عقل بیدار انقلابی شیخ محمد خیابانی (1297- 1338 هـ. ق) روز 17 فروردین 1299 در تبریز بر ضد استداد داخلی و قرارداد استعماری 1919 وثوق الدوله قیام کرد و در 22 شهریور همان سال در همان شهر توسط قوای قزاق مهدیقلی خان هدایت (مخبر السلطنه) به شهادت رسید.
خیابانی نماد وحدت ملی همه ایران و فدایی راه آزادی کشور و ملتش از زیر یوغ استعمار روس و انگلیس و استبداد داخلی است ... صد حیف که با گذشت بیش از نود سال از قیام و شهادت شیخ محمد خیابانی این «مرد مبارز و روحانی آزاده» (تعبیر رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای)، هنوز هم کاری شایسته در باب معرفی شخصیت و زندگی و قیام وی در جمهوری اسلامی انجام نشده از قبیل کنگره و سریال و فیلم و انیمیشن و ... و خیابانی هنوز هم مظلوم است!
عاشورای رضوی
به مناسبت صدمین سال حمله قشون روس به حرم امام رضا (ع)
پِژوهش و نگارش: احمد رنجبری حیدر باغی
اشاره: جریان به توپ بستن گنبد مطهر حرم امام رضا (ع) توسط نظامیان جنایتکار دولت روسیه تزاری در سال 1291 شمسی از وقابع فاجعه آمیز تاریخ ایران و عالم اسلام است. این واقعه تأسف بار و جنایت روسها در شعر شاعران نیز انعکاس یافته و شعر ترکی سید موسی صاحب الزمانی یکی از اشعار مهم آن زمان است که فقط یک بار به سبک چاپ سنگی در زمان شاعر منتشر شده است. اخیراً از سوی محقق ارجمند جناب "احمد رنجبری حیدر باغی" با توضیحاتی تازه در اختیار نشریه دنیز قرار گرفت و بعد از صد سال برای اولین بار چاپ می شود:
قال الرضا (ع):
»و قبرٍ بطوس یا لها من مصیبةٍ /اَلَحَّتْ علی الاْحشاء بالزفراتِ
الی الحشرِ حتّی یبعثُ الله قائماً /یُفَرَّجُ عنّا الهَمَّ و الکرباتِ« (1)
ای فاطمه! و قبر یکی از فرزندانت در طوس است وای از این مصیبت! غصهها و غمها فشار آورده است به احشاء و اعضای صاحب آن قبر، تا آن زمان که خداوند قائم آل محمد (ع) را برانگیزد و او غصههای ما را از میان ببرد.حرم مطهر امام رضا (ع) در طول زمان، رخدادهاى تلخ و شیرین فراوانى را شاهد بوده است. این بناى بزرگ مذهبى، رنجها و گوارایىهاى بسیارى را چشیده تا به وضعیت کنونى خود رسیده است. یکى از زشت ترین حوادثى که حرم مطهر رضوی، شاهد آن بوده، واقعه معروف به «توپبندى گنبد مطهر» توسط روسها بوده است. این جریان در روز نهم فروردین 1291ش (نهم ربیعالثانی 1330ق برابر با 29 مارس 1912م) اتفاق افتاد. از آن روز تا روز نهم فروردین امسال، صد سال شمسی از این واقعه دهشتناک میگذرد. شایسته بود در این باره مقالات و کتب مختلف و گوناگونی به چاپ برسد و اطلاعرسانی شایسته و به هنگام صورت بگیرد.
گزارش مختصری این جریان اسفناک
پس از تشکیل ژاندارمری مخصوص خزانهداری کل ایران توسط مورگان شوستر آمریکایی، دولت روسیه که این اقدام را مخالفت مطامع خود در ایران میدانست، طی اولتیماتومی به دولت ایران، خواستار اخراج شوستر از ایران و نیز استخدام اتباع خارجی با اجازه دُوَل روس و انگلیس شد. در پی ردّ این اولتیماتوم دخالتآمیز توسط مجلس شورای ملی، قوای روسی مستقر در تبریز وارد قزوین شدند. همچنین یکی از دستنشاندگان دولت روس در مشهد به نام یوسف هراتی به تحریک روسها، شورشی مصنوعی در مشهد به پا کرد. قوای روس نیز به بهانه این که جانِ اتباع آنها در خطر است به شهر مقدس مشهد وارد شدند و سپس برای تهدید دولت ایران و نیز بیاحترامی به عقاید و احساسات مذهبی مردم، حرم مطهر امام رضا (ع) را در روز نهم فروردین 1291ش به توپ بستند. در اثر شلیک توپخانه، به سَردَرها، گلدستهها و گنبد حرم رضوی، خسارات فراوانی وارد آمد. هم چنین روسها خزانه حضرتی را به بانک روس منتقل کرده و اشیای قیمتی حرم را به غارت بُردند. پس از آن، مقداری از اموال را برگرداندند و متولّی حرم را با تهدید به مرگ وادار کردند که تصدیق کند تمام خزانه را تحویل گرفته است. علاوه بر این، عده بسیاری از زائران ، مجاوران و مردم مشهد در این تهاجم وحشیانه کشته و مجروح شدند.در مورد احصاء دقیق گلولهها و خسارات وارده به آستان مقدس حریم رضوی در کتاب انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 132 اطلاعات درخور توجهی آمده است.در اینجا فقط به گوشهای از این جنایت بر اساس نوشته ادیب هروی اشاره میشود: «تعداد گلولههاى توپ بولمطر و گرناد که به گنبد مطهر و دیگر مواضع مقدسه زده شد: گنبد مطهر آنچه تشخیص داده شد غیر از گلولههاى بولمطر گلوله و گرناد هفده عدد؛ ایوان طلاى مسجد جامع گلوله گرناد نه عدد؛ ایوان مقصوره مسجد جامع گلوله گرناد یازده عدد؛ سردر ایوان صحن جدید گلوله گرناد سه عدد؛ سردر کارخانه خدام یازده عدد؛ گنبد مسجد جامع گلوله گرناد یازده عدد؛ به صحن جدید و عتیق و همچنین ایوان عباسى و صحن کهنه نیز چند تیر خالى شده بود که خرابى فاحشى وارد آورد. عدد گلولههاى توپ بولمطر که به اطراف مسجد و صحنین خالى شده بود از تحت احصاء خارج بوده است.» (2)نکته جالب اینجاست که روسها پس از به توپ بستن حرم تلاش میکردند این موضوع را به شدت سانسور کنند و از رسیدن اخبار به گوش جهانیان جلوگیری کنند. (3) علی رغم تمام تلاشهای آنان، این جریان آن قدر مشهور گشت که افزون بر نوشتههای ایرانیان و مسلمانان، دیگران نیز در کتب و نوشتههای خود به این جریان اشاره کردهاند. یکی از آنها ژنرال سایکس (مأمور رسمی انگلیس در مشهد) مینویسد: «نحوست و مشئومیتی که نصیب دولت روسیه شد در هیچ مورد زیادتر از موقع بمباران حرم مطهر حضرت رضا (ع) در مشهد مقدس نبود.» (4) علاوه بر این، گزارشهایی نیز در برخی از مطبوعات (5) به چاپ رسید. بازتاب این خبر تا بدان پایه بود که حتی به نقل برخی از روزنامهها، مانند حبل المتین (چاپ کلکته) مسلمانان در شهرهای مختلف از جمله لکهنو، بنارس، پانیپت و کلکته با تجمع و صدور بیانیههایی اقدامات وقیحانه روس را محکوم کردند. (6)
تألیفات مرتبط با این قضیه
نویسندگان بسیاری درباره این موضوع، از آن روز تا کنون به خلق آثاری به نثر و نظم در شکلهای مختلف کتاب (مشتمل و مستقل)، رساله و مقاله پرداختهاند. در ذیل به برخی کتب و نوشتههای مستقل در این زمینه اشاره میشود:
1.عاشورای رضوی، فضل الله آل داود ملقب به بدایع نگار (متوفای 1304 ش) . (7)
2. آشوب آخر الزمان، شیخ حسین اولیا بافقی؛ این اثر به صورت نسخه خطی در قالب یک نامه در 13 برگ در بخش مخطوطات کتابخانه آستان قدس رضوی نگهداری می شود. (8)
3. انقلاب طوس ، (9) محمد حسن ادیب هروی خراسانی (10)(متوفای 1347 ش)؛
4. حدیقة الرضویة، محمد حسن ادیب هروی خراسانی (متوفای 1347 ش)؛
5. الفوادح الجلیة فی هتک حرم الرضویة، شیخ ابوالحسن مرندی (م 1349ق). (11)
6. تاریخ انقلاب خراسان، میرزا رجبعلی تجلی (12) (ایشان از نزدیک شاهد ماجرای حمله بوده است).
7. بازتاب این واقعه در اشعار شاعران
شاعران نیز در اشعار خود به این جریان تاریخی اسف بار اشاره داشتهاند. از جمله آنها میرزا رجبعلی تجلی، ملک الشعرای بهار و ادیب الممالک فراهانی است. (13) در الکشکول آقا بزرگ تهرانی نیز از چند شاعر مرد و زن شعرهایی در این باره نقل شده است. (14) این واقعه در شعر شاعران آذریزبان نیز بازتاب داشته است. به عنوان نمونه میتوان از نادم نخجوانی (15) و سید موسی موسوی صاحب الزمانی نام برد. در این قسمت مقاله به درج شعر ترکی سید موسی موسوی صاحب الزمانی متخلص به «سید» میپردازیم. سید موسی موسوی صاحب الزمانی متخلص به »سید« در سده چهارده هجری میزیسته و به دو زبان ترکی و فارسی شعر میسروده است. (16) سید در شعر ترکی خود پس از اشاره به فضائل امام رضا (ع) و حرم مطهر به واقعه توپبندی و کشتار مردم به دست روسهاست و در مصرع « شاها! نه وقت اولور امام زمان گلور» تمنای ظهور حضرت صاحب الامر (عج) دارد. وی در ادامه به مصائب امام حسین (ع) و غارت خیام و آتشافروزی به خیام آل الله گریز میزند.
ای قبر طوس، عالمه سندن امان گلور / سنده نه وار که عطر بهشت هر زمان گلور
شخص عزیزه ائیلهدی مدفن خدا سنی/ اولدون سعید ائتدی نشیمن رضا سنی
چوخ رتبهیه یئتوردی او نور هدا سنی/ باعث اودور زیارتیوه شیعیان گلور
هر کیمسه ناخوش اولسا اگر، سنده وار شفا/ سنده اولان وجود، ائدر عالمه عطا
فیّاض فیضینه نئجه مانع اولار خطا؟! / یا رب سبب ندور او حرمدن فغان گلور؟
عورت اوشاق تمامیسی پیر و جوانلارون / قطع اولدی چارهسی، حرمه جمع اولانلارون
تؤکدیله قانلارین نئجه بیوهزنانلارین؟!! / روس دولتی گئدوب ائلهدی امتحان گلور
انصافدور که دارالامانه قوناق گله / دشمن سالا امان ائوینه شور و ولوله
بئش یوز قوناقی اؤلدوره مین نسل حرمله / شاها! نه وقت اولور امام زمان گلور
بیر سیّدی، بالاسی یانیندا نماز قیلا / بالای سرده اؤلدورهلر بیکفن قالا
بیر کس تاپولمیا بو زمان انتقام آلا / صحن امامه باغلانا آتلار، کمان گلور
دوشدی خیالیمه گئنه بیر غملی ماجرا / ذبح ائیلدی حسینی سوسوز شمر بیحیا
توپراقلار اوسته قالدی شهیدان کربلا / لشکر تؤکولدی خیمهیه غارتکنان گلور
زینب خانم دئیردی او بیماره چاره وار / سعد اوغلی قصد ائدوب که وورا خیمهگاهه نار
فرمایش ائتدی عمه! »علیکنّ بالفرار«/ تاراج و غارته ال آچوب شامیان گلور
یوز قویدی چؤللره او زمان آل مصطفی / وئردیله سس سسه دئدیلر وا محمدا
قالدی یانان چادردا او بیمار کربلا / ضعف ائیلدی، آییلدی گؤروب کوفیان گلور
نیمخیز اولوب ییخلدی ایاقه دورانمادی / یاندی تالاندی خیمه او ناخوش قاچانمادی / سجّاده نار برد سلام اولدی یانمادی
گؤز آچدی گؤردی زینب بیخانمان گلور / «سید» بس ائت بو نوحهنی، پیغمبر آغلادی
بیلمم نه گؤردی غارت ائدن لشکر آغلادی / زینب اود ایچره ووردی اؤزون مضطر آغلادی
اوددان چیخاندا گؤردیله بیر ناتوان گلور (17)
منابع و پاورقی ها در نشریه دنیز چاپ شده است و در قسمت دوم این مقاله تحقیقی(منابع و پاورقی ها) در این وبلاگ آمده که بخاطر حجم مقاله در اینجا نگنجید. لطفاً در قسمت دوم مشاهده فرمایید
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 12 – مورخ 16/ 1/ 91 – چاپ ارومیه
شهریار و آیین نوروز در آذربایجان
(چکیده یک مقاله پژوهشی)
هیچ شاعری در ادبیات آذربایجان به اندازه استاد شهریار درموضوع عید نوروز و آداب و رسوم ملی و محلی آن به شکل زنده و پوینده و تأثیر گذار شعر نگفته است نه در آذربایجان ایران و نه در جمهوری های آذربایجان و داغستان و گرجستان که همگی مال ایران بود و هنوز هم مال ایران است اما هنوز هم جدا از پیکر مام وطن، ایران بزرگ مانده اند. به هر حال، سخن بر سر نوروز است، نه اراضی اشغالی و از دست رفته ایران در نتیجه خیانت و زورگویی همسایه همیشه خاین ما دولت روس. بلی شهریار بیشتر و بهتر از اسلاف خود در این باره سخن گفته به ویژه در منظومه جاودانه «حیدر بابایه سلام». سابقه موضوع نوروز در شعر آذربایجان به سید عماد الدین نسیمی (قرن هشتم) می رسد و شاید به قبل از آن هم. اما شهریار ملک سخن نوروز ایرانی را با رنگ و روح آذربایجانی آن جهانی کرد و باعث شد که شاعران بسیاری در این موضوع شعرها بگویند هم در این سوی ارس و هم در آن سوی ارس. هرچند هیچکدام به عظمت شعر شهریار نرسیده و ظاهر این است که از این پس نیز نخواهد رسید. شهریار در «حیدر بابا» از چشمه و آب و آیینه و کوه و ترانه و عاشیق های آذربایجان و هندوانه و پونه و تخم مرغ رنگ کردن و قاب بازی و آیین شال و گلهای نوروزی و جشن عروسی داماد و مهمانی ها و نیت کردن و ...و دیگر آداب مرسوم نوروزی در بین مردم آذربایجان به زبان مؤثر شعر داد سخن داده است و ....
شناختن راسپوتین های جدید!
راستی می دانید « راسپوتین» کی بود و چی بود؟! روی سخن البته با جوانترهاست. کاش بدانید که این « مارمولک روسی» چه نقشی شیطانی در دربار روس تزاری بازی می کرد، چگونه با هزار دوز و کلک و مقدس نمایی و مارمولک بازی و فریب کاری، از طریق بانوی اول دربار، در فکر و تصمیم های اساسی امپراتور بزرگ روس نفوذ داشت و پشت پرده، در واقع حکومت را اداره می کرد و چه خیانتها که نکرد !... بهتر است جوانها کتابهایی را که در باره زندگی مرموز این شیطان انسان نما نوشته شده و به زبان فارسی هم ترجمه شده، در فرصت تابستانی مورد مطالعه قرار دهند. خیلی مفید خواهد بود، به ویژه در شناختن راسپوتین های جدید در زمانه ما.