گل بود به سبزه نیز آراسته شد! (سرمقاله دو هفته نامه «دنیز»، شماره 29 – تاریخ نشر 21/11/91) یک- بعضی از مسئولان رده بالای کشور اگر وجدانشان بیدار باشد باید از رهبری و ملت شرمسار گردند که با این ادا و اطوار چندش_آور، مشغول دعواهای شخصی و خودبینی شده اند و قانون و مردم و کشور را به فراموشی سپرده اند و بی هیچ شرمی در مقابل چشم مردم ایران و جهانیان و در مجلس شورای اسلامی که به تعبیر امام خمینی(ره) در راس امور کشور است، به منازعه و بگومگوی غیر مرتبط با مجلس و دولت می پردازند و وظایف قانونی، اجتماعی، انقلابی و دینی خود را از یاد می_برند و به جای پرداختن به حل مشکلات کشور و مردم به مشاجره لفظی و عقده گشایی های خویش دست می زنند و دنیا را به ما می خندانند. افسوس! اگرچه از سه چهار سال پیش روابط این دولت و این مجلس با این دو رئیس محترم کمی تا قسمتی ابری و تیره بود، اما این دفعه واقعا گل کاشتند. دست مریزاد! روابطشان گل بود، به سبزه نیز آراسته شد. تیره بود اما به افتضاح کشید. واقعا ایشان جواب خدا و خلق خدا را چه خواهند داد؟! ظاهرا این دو بزرگوار پیرو ظاهر این شعرند که: «نصیحت همه عالم به گوش من باد است» با این حال ملت ما امیدوار است که این دو رئیس محترم قوه مقننه و مجریه به نصایح رهبری و بزرگان دین و این ملت گوش کنند و رضایت خدا را نصب العین قرار دهند و بچگانه به اغراض شخصی و بی ارتباط با وظایف قانونی خود نپردازند تا فردا شرمساری نبرند. دو- با پرداخت مبالغ نقدی ناچیز نمی توان حریف این گرانی و تورم شد. چرا دولت و مجلس به جای تمهیدات جدی در جهت کنترل قیمت ها و مهار گرانی به پرداخت کمک های اندک و موقت متوسل می شوند؟ مسئولان تذکر جدی ملت را آویزه گوش خود کنند و چاره ای جدی به وضع اقتصادی و کنترل بازار و قیمت ها بیندیشند. چنین باد!
اندر حال و هوای یک بام و دو هوا!
(سر مقاله دو هفته نامه « دنیز » - یادداشت مدیر مسئول - شماره 28 مورخ 11/11/91)
شکی نیست که امروز ایران اسلامی در عرصه های سیاسی و تکنولوژیک یکی از کشورهای مقتدر دنیاست و نقشی تعین کننده در حوادث سیاسی و اجتماعی منطقه و بلکه جهان ایفا می کند و این بار مشت های آهنین و پولادین محکم تری بر دهان همه گردن کلفت های دنیا به سرکردگی آمریکا می زند و حضور سیاسی، اقتصادی، علمی، نرم افزاری و دفاعی اش از آمریکای جنوبی تا شمال آفریقا و کشورهای آسیایی به ویژه ممالک اسلامی بسیار درخشان و گسترده است. امروز چشم و گوش مردمان مسلمان و آزاده دنیا به ایران است و صهیونیست های جنایتکار بیش از پیش از قدرت ایران می ترسند... اینها همه درست؛ اما معلوم نیست کجای کار می لنگد که نوسانات بازار و اوضاع نابسامان اقتصادی و نبض روانی داخل این کشور و ملت مقتدر، دست گروهی گردن فراز پشت پرده افتاده و متصدیان امور نمی توانند حریف برخی مسائل جزئی هم باشند.
هر چند تحریم های خارجی تأثیر خود را آشکار می کند، اما چرا باید هم تمام خانه ها و انبارها و مغازه ها و بازار پر از برنج باشد و هم جنگ روانی کاذب، زن و بچه مردم بیچاره را در صف های طویل برنج مورد تحقیر قرار بدهد و هیچ دولت مرد و مجری قانون و عوامل تعزیراتی و حکومتی و محکمه ای هم نتوانند جلوش را بگیرند؟ جل الخالق، آیا این یک بام و دو هوا نیست؟
یاد ادیب الممالک بخیر که فرمود:» در چین و ختن ولوله از صولت ما بود!...« اما در داخل کشور، صف برنج صولت و هیبت ما را چنان می شکند و آبرو ریزی می کند که نگو! و قس علی هذا گرانی سرسام آور خودرو، مصالح، خوراک، پوشاک و لوازم و وسایل ضروری زندگی، زمین و... راستی چه کسی باید پاسخگوی این مردم باشد؟... اینکه شما مجریان قانون نمی توانید بازار را کنترل کنید و قیمتها را ثابت نگه دارید، آیا با وعده اعطای فلان مبلغ تومان از جیب خود مردم به مردم، چه معجزه ای می توانید بکنید؟ تاره همین وعده ها هم که نه به دار است و نه به بار، فقط در حد لفظ و پز دادن است، قیمتها و بازار را بیشتر آشفته تر می کند، ...
مسئولان محترم اجرائی، کارشناس همه علوم و فنون و معارف و سیاسات و اقتصادیات و غیره! چرا با این مردم بازی می کنید، همه قدرت و کارشناسان و بودجه و امکانات را در اختیار دارید، اگر راست می گویید چرا فکری اساسی و کاری و عملیاتی و تأثیرگذار به حال کنترل بازار و مهار گردن کلفت های پشت پرده تورم و گرانی نمی کنید؟ هان؟! فکری اساسی بکنید. والسلام علی من اتبع الهدی