نوحه خوان
شعری از: مهناز صابونی
در رثای عشق و خون ادراک انسان نوحه خوان
»هل اتی« شد نوحه خوان، آیات قرآن نوحه خوان
لاله ها پژمرده و احساس بی سامان شده است
یاس و نرگس ها همه سر در گریبان نوحه خوان
چشم مریم خون فشان از ماتم زهرا شده است
عیسی و انجیل با اعجاز گریان نوحه خوان
رودها شرمنده اند از تشنگان کربلا
از مدینه تا به کوفه صد بیابان نوحه خوان
پر بسوزان جبرئیل، این عشق معراج تو نیست
عرشیان پر سوخته بین شهیدان نوحه خوان
نوح در کشتی و موسی در گذر از رود نیل
هم خلیل از هُرم ماتم در گلستان نوحه خوان
صف به صف آشوب افتاده است در متن زمان
هم زمین، هم آسمان، هم روح باران نوحه خوان
آرزوها شمع در شام غریبانش شدند
شمعهای آب گشته در شبستان نوحه خوان
ظهر عاشورا چو داغی بر دل دین و یقین
مسجد و محراب ها آیینه گردان، نوحه خوان
فصلها با اشک در تقویم مان قد می کشند
سالهامان در بهار و در زمستان نوحه خوان
حضور سبز شما
تقدیم به تمام شهیدان
· محمد عابدینی - ارومیه
اگرچه چشم زمین را عزایتان تر کرد
حماسه تان شب تردید را منور کرد
قسم به پاکی تان صبح صادق عشقید
که نورتان همه ی خاک را مسخر کرد
به بیکرانی دریای وصل پیوستید
نمی شود دگر این رود را مکدر کرد
حضور سبز شما در زمین خشکیده
تمام سال گل و غنچه را مکرر کرد
به احترام شما توتیاست هر خاکی
که خون سرخ شما دامنش معطر کرد
جهان چگونه نپا شد زهم در آن ساعت
که دید خون شما را و باز سر بر کرد
قساوتی که در این بادهاست، می گوید:
چه لاله ها که درین دشت باد پرپر کرد!
حقیقت است شما قلب سرخ تاریخید
چگونه می شود آیا که بی شما سر کرد؟!
و عشق نبض حیات است و تا ابد باشد
خدا برای همیشه چنین مقدر کرد.
این شعر را امروز چهارشنبه 6 مهر 1390 ‘ دوست شاعرم محمد عابدینی در کانون شعر و ادب حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه برای حاضران قرائت کرد
بعـد از شهیدان چه کرده ایم؟
امروز (چها رشنبه 4 شعبان 1432 برابر 15 تیر ماه 1390) روز میلاد علمدار کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) و به شرف والای او،«روز جانباز» است. باید به همه جانبازان راه اسلام و انقلاب اسلامی که همه هستی خود را فدای دین و کشور و بقای نظام و ملتشان کردند، تبریک گفت. امروز اول صبح در یکی از ادارات، بَـنـِری را دیدم که رویش نوشته بودند: « بعد از شهیدان چه کرده ایم؟» ... تا این ساعت که 12 ظهر است، این حرف مرا به خود مشغول کرده که واقعاً بعد از شهیدان چه کرده ایم؟ اصلاً آیا قرار بود بعد از شهیدان «کاری » بکنیم که نکرده ایم؟!
باری به هر حال، آنهایی که با شهیدان یا بهتر است بگویم با خدای شهیدان عهد و قراری داشتند که کاری بکنند، که کرده اند پس کنایه ی نهفته در این جمله معنی دار متوجه آنان نیست. اما آنهایی که در مسجد عابدند و در میخانه خـَمار، فرقی به حالشان نمی کند که در قلمرو حاکمیت عدل گستر امیر مؤمنان علی (ع) باشند یا در حیطه حاکمیت دغل بنیاد معویه! ...اینان هم البته «کار خودشان» را می کنند! حتی سوء استفاده از نام شهیدان و به نام شهیدان و زیر نام شهیدان و شبیه سازی خود به شهیدان و الخ !...؛ من زیاد طول نمی دهم چرا که «العارفُ تـَکـفیهِ الاشاره». به نظر می رسد که عموم جامعه راه خود را می رود با لحاظ نفع و ضرر، حتی نفع و ضرر احتمالی! و اغلب هم شخصی. اما یک نکته را هم باید گفت و آن اینکه شهیدان، شهید نشده اند که ماندگان ماتم بگیرند و مدام در فراق ایشان مرثیه سرایی بکنند آن هم به سبک صدا و سیما ی ما، با صدای آزار دهنده و نخراشیده ی یکی – دو مداح بی سواد هیاهوگر مشتری باز بازاری ....، خلاصه شهیدان شهید شده اند که جامعه ی بعد از آنان در رفاه و نشاط و خوشبختی و ترقی و امنیت باشد و نسل های بعدی در آرامش کامل زندگی کنند البته همسو با آرمان شهیدان. ببخشید اگر فضولی شد!