ترانه های شوق دیدار
مقدم خورشید
شبها در خلوت خاموش خویش
به تومی اندیشند،
به آمدنت؛
و سپیده دم ها
به آواز روشن نور
بر مأذنه های بلند آفاق
مقدمت را گرامی میدارند ای خورشید.
بی حضور تو
حنجره صبح جمعه های ساکت بی تو
سرشار است از ندبه حیات
و نگاه نگران عصر جمعه ها
گم می شود در زمزمه سمات؛
آنک چرخ ایام
بی حضور تو
در بازی مهره های سرگردانش
حیران است
و در توالی گردش بی سرانجامش مات.
مصطفی قلیزاده علیار