خط نفوذ ازکمونیسم تا صهیونیسم
مجتبی قربانی فر
در طی 70 سال سیطره شبح گونه کمونیسم ( تعبیرمارکس از گسترش کمونیسم در اروپا – اینک شبح کمونیسم سراسر اروپا را فراگرفته است) بر جمهوری آذربایجان به مثابه عضوی ازاتحادیه سابق جماهیر شوروی و ساختاری شدن و کانالیزه شدن مبانی ایدئولوژی سرخ در رگهای پیکره جامعه انسانی سراسر این اتحادیه و به ویژه جمهوری آذربایجان و برون ریز فرهنگی و ساختسازی فرهنگی مبتنی بر آن، نهاد دولت دراین کشور نوپا بعد از استقلال خود هنوز هم با تفاسیر مشابه و هم نظیر ضد دینی از کمونیسم تا سکولاریسم و... حیات سیاسی خود را تبین کردهاست.
با مطالعه و پژوهش در ابعاد اجتماعی و فرهنگی حیات مردمی و ملی ( حول محورملت جمهوری آذربایجان) تعارض وعدم تناظر زندگی دینی و مذهبی مردم و ملت این جمهوری با پیشینه کمونیزه و سکولاریزه کردن این جمهوری و اینک صهیونیزه کردن در چهارچوب منافع جهانی و فرا منطقهای رژیم اسرائیل و دولت آذربایجان، قابل رویت و استخراج است.
اگر درعصرحاکمیت شبح گونه کمونیسم دراین جمهوری، تمامی ابعاد و زوایای دینی و اعتقادی مردم و ملت آن از جمله تعطیلی تمامی شعائرو مظاهر دینی از مساجد تا سازمانهای اجتماعی و مدنی دینی( اوقاف و...) از چاپ و نشر کتب دینی، قرآن و مطبوعات و رسانههای دینی و مذهبی تا مراسم، اعیاد، آئینهای عزداری و...، دچار انقطاع سازمان شده و در نتیجه نیل به نابودی مطلق کردند اما فطرت ذاتی و خواسته قلبی مردم و ملت جمهوری آذربایجان به اراده احدیت متعال آتش این اعتقادات و باورهای دینی را روشن نگاه داشت و به مرور زمان شعلهورتر نیز کرد تا بعد از 70 سال تسلط کامل کمونیسم، این آتش، ظلمت شبح گونه این ایدئولوژی سرخ را به مشرق نورانی بدل کند که وعده الهی است:« خارج میکنیم شما را از ظلمات به سوی نور!» (قرآن)
با این پیشینه است که میتوان ادعا کرد حرکت اعتقادی مردم و ملت آذربایجان پرتوانتر و پرتجربهتر از گذشته، به مصاف برادران مادی و مادیتر شبه کمونیسم یعنی سکولاریسم و صهیونیسم آمده و همه بزنگاههای سیاسی این ایدئولوژیهای غیر دینی را مورد شناسایی قرار دادهاست.
مقاومت مردم آذربایجان و رهبران دینی حرکت اسلامی در این جمهوری در زندان دولت علییف از زمان پدر تا پسر و شهادت چند تن از بزرگان این حرکت یعنی حاج علی اکرام، حاج واقف عبداله اف و زندانی شدن کسانی چون دکتر موسم صمداف و... خود سندی گویا در این مورد است.
برای واکاوی بیشتر دراین زمینه و شناسایی اهداف وشیوه نفوذ صهیونیسم ابتدا باید به مصادیق و بزنگاههای این نفوذ درادامه پیشینه کمونیزه شدن جمهوری آذربایجان و روند فعلی سکولاریزه شدن آن اشاره کرد.
درجمهوری آذربایجان پس از استقلال به دلیل سرگشتگی سیاسی و خلاء هویتی به وجود آمده ازتهی شدگی کمونیستی و ترس از جایگزینی جریانات اسلامی و شیعی، میدان عمل مناسبی برای رژیم صهیونیستی به وجود آمد و از طرفی آذربایجان نیز برای خارج شدن از هژمونی روسیه ( شوری کمونیستی سابق)، زمینه حضور را برای اسراییل که نقش واسط را برای آمریکا و دنیای غرب بازی میکرد مهیا نمود. در همین راستا یکی از زمینههای مناسب و بکر در این کشور، حوزه فرهنگی و اجتماعی بود که رژیم صهیونیستی به طورمستقیم و بعضا ًغیرمستقیم تلاش نموده که به این حوزها ورود نماید. هرچند شرایط و مقبولیت عمومی از اینگونه فعالیتها (از سوی رژیم اسرائیل) دربین جامعه آذری بسیار اندک است اما اهداف اینگونه فعالیتها عملا ً خنثی کردن و از بین بردن فرهنگ و تمدن اسلامی در آذربایجان است.
در همین مسیر ایجاد کلوپها، انجمنها، مدیریت و برنامه ریزی در شبکههای مجازی و اجتماعی، برگزاری برنامههای فرهنگی مستهجن (نمونه اخیر آن تلاش اسراییل برای برگزاری فستیوال یوروویژن و رژه همجنسگرایان دنیا در باکو میباشد) از اقدامات فرهنگی این رژیم در آذربایجان است. لذا هم اکنون کشور آذربایجان منطبق با سیاستهای راهبردی رژیم صهیونیستی حرکت نموده و آنچه مطمع نظر این رژیم باشد بطور چشم بسته قبول و عمل مینماید.
پیشینه روابط
اسراییل جزء اولین رژیمهایی بود که در اوایل سال 1991 استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت این در حالی بود که برای این رژیم اهمیت ژئواستراتژیک کشور آذربایجان از همه جهات روشن بود . این موضوع منجر به برقراری رابطه رسمی آن رژیم با جمهوری آذربایجان در روز 6 آوریل 1992 شد هر چند در دوران شوروی سابق نیزمیان مقامات اسراییلی با شخصیتهای رسمی و دولتی جمهوری آذربایجان ارتباطاتی وجود داشت. اما استقلال آذربایجان به نوعی فصل جدیدی را در روابط بین این دو رژیم برقرار نمود چرا که رژیم اسراییل به خوبی میدانست کشور آذربایجان بعنوان یکی از مهمترین کشورهای ژئواستراتژیک در دنیا و منطقه قفقازمطرح است.
اما بررسی منافع طرفین در ایجاد روابط رو به توسعه با تاکید بر راهبرد فرهنگی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان به شکل زیراست:
اهداف جمهوری آذربایجان در ایجاد ارتباط نزدیک با اسراییل :
- تنظیم ارتباط این کشور با دنیای غرب از طریق اسراییل
- جذب حمایتهای مادی و سرمایه گذاری دربخشهای مختلف اقتصادی
- بهرهمندی از لابی صهیونیستها در برابر لابی ارامنه در کنگره آمریکا
- جلوگیری از نفوذ فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در جمهوری آذربایجان با توجه به اشتراکات فرهنگی و مذهبی و همچنین مبارزه با اسلام گرایی
- گرفتن ضمانتهای محکم برای حمایت اسراییل از حاکمیت آذربایجان
اهداف اسراییل در ایجاد و گسترش ارتباط با جمهوری آذربایجان:
- ایجاد پایگاهی مستحکم برای خود در منطقه قفقاز
- گسترش نفوذ سیاسی و امنیتی در سیستم حاکمیتی آذربایجان با توجه به همسایگی این کشور با جمهوری اسلامی ایران
- تلاش برای جبران شکستهای همه جانبه از حزبالله لبنان و جمهوری اسلامی ایران جهت نفوذ و دهنکجی به کشورایران
- ایجاد پایگاههای امنیتی و نظامی اسراییل در جمهوری آذربایجان جهت حفظ منافع اسراییل در منطقه قفقاز و تهدید کردن ایران در پشت مرزهای شمالی ایران
- جذب نخبگان اقتصادی و سیاسی
- بهره برداری از عوامل و عناصر غربگرا و ضداسلام در راستای تحکیم موقعیت اسراییل در آن کشور
- ارایه الگویی از ارتباط یک کشور اسلامی با اسراییل به دنیای اسلام، با توجه به اینکه این کشور چندی است با ترکیه با مشکل روبرو شدهاست چرا که قبلا ً این ترکیه بود که این نقش را ایفا مینمود.
- با توجه به وجود یهودیان قابل توجه در جمهوری آذربایجان ایجاد تقویت جوامع یهودی جمهوری آذربایجان و اتصال آن به شبکههای جهانی یهودیان و صهیونیستها (حدود 30000 یهودی در جمهوری آذربایجان زندگی میکنند)
- تلاش برای نیل به آرزوی واهی یهودی سازی باکو
- فرار از عمق کم استراتژیک در محدوده جغرافیای جهان اسلام و رهایی از بحران مشروعیت وهویت در منطقه و سطح بین الملل با نفوذ در جمهوری آذربایجان
- فرو بردن روابط آذربایجان با ایران در گرداب بی اعتمادی
-عدم تخریب وجهه رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان
- تأمین انرژیهای این رژیم از سوی آذربایجان
خطوط اصلی و راهبردی حضور فرهنگی اسراییل در جمهوری آذربایجان
- تأثیرگذاری فرهنگی و فکری بر جامعه جوان آذربایجان خصوصا قشر نخبه و جوان از طریق تشکیل انجمنهای دوستی جوانان، اجرای اردوهای مشترک تفریحی دانشجویی ، برگزاری دوره های آموزشی متعدد و مختلف بصورت رایگان.
- ایجاد زمینههای حضور و نفوذ در مراکز علمی و دانشگاهی از طریق تبادل استاد و دانشجو و برپایی دورههای به اصطلاح دانشافزایی و اعزام اساتید و دانشجویان به اسراییل .
- گسترش، تقویت و تبلیغ فرهنگ و هنر رژیم صهیونیستی از طریق برگزاری نمایشگاهها و برنامههای فرهنگی و هنری .
- شناسایی نخبگان و استعدادهای علمی و فرهنگی جهت برنامه ریزیهای بلند مدت.
- بیگانه سازی جامعه آذربایجان با هویت دینی و فرهنگی خود از طریق نفوذ در حوزه فیلم و سینما و تاثیر گذاری محتوایی بر پروژههای فرهنگی در دست اقدام تا تمایل به گرایش سکولاری شده و از طرفی محتوای آن ضد اسراییلی و غربی نباشد.
- تخریب چهره کشورهای انقلابی و جریان مقاومت و بیداری اسلامی از طریق بکارگیری عوامل خود در رسانههای دیداری و نوشتاری مانند ادعای کشف عوامل نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان در ناامن سازی آذربایجان که اخیراً نیز نمونههای بسیار زیادی از این دست شانتاژهای خبری که از طریق عوامل صهیونیستی هدایت میشود شاهد هستیم.
- تقویت جامعه یهودیان و ایجاد زمینههایی برای حضور این جامعه در حوزههای عمومی و فرهنگی جمهوری آذربایجان که از طریق فعال سازی انجمنها ، مدارس ،کالجها و سازمانهای خیریه و... یهودی انجام شده است. از نمونههای موجود این سازمانها میتوان به موارد زیر اشاره نمود :
1.انجمن یهود باستان
2. آژانس یهود
3. مرکز هاوا
4.انجمن زنان یهودی آذربایجان
5. بنیاد سورس
6.سازمان خیریه هدگرشون
7. مرکز فرهنگی جامعه یهود
8.باشگاه جوانان هلیل و...
اهداف و فعالیتهای فرهنگی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان
رژیم صهیونیستی با علم به شرایط فرهنگی دینی و اجتماعی جامعه آذربایجان به این موضوع واقف است که مردم آذربایجان ذهنیت خوبی از این رژیم ندارند لذا با بکارگیری ترفندهایی با رنگ و بوی فرهنگی و خیرخواهانه سعی دارد به نحوی در این کشور جای پایی برای خود ایجاد نماید که در غیر این صورت در بلندمدت زمینههای نفوذ خود را در این کشورازدست خواهد داد. اسراییل از ابتدای ورود به آذربایجان کوشیده است حضور خود را در قالب فرهنگی بیشتر نمود دهد تا قالبهای امنیتی و سیاسی؛ لذا آنچه که از اسراییل در رسانهها شنیده میشود درهمکاری و تلاش در جهت توسعه زیرساختهای علمی- پزشکی ،عمرانی و همچنین ساخت مراکز فرهنگی ، آموزش زبان انگلیسی ، رایانه ، موسیقی و فیلم و جشنواره کتاب خلاصه میشود. از این طریق سعی میشود به قشر تحصیل کرده و جوان این کشور نزدیک شده، از سوی دیگر یکی از بهانههای حضور فرهنگی رژیم اسراییل در این کشور وجود یهودیانی است که به زعم این رژیم آموزش لازم را برای برپایی آیین یهودیت ندیدهاند، لذا از این طریق در حالی که کمتر از 30 هزار یهودی در جمهوری آذربایجان وجود دارد تاسیس مدارس و دانشگاه، ارتباطات گسترده با احزاب دینی و سیاسی ، تشکیل انجمنها و باشگاههای مختلف و انجام هزینههای گزاف نمیتواند صرفا انگیزهای دینی داشته باشد و این رژیم اهدافی غیر از حمایت از جامعه یهودیان و فعالیتهای صرفا ً فرهنگی در سر میپروراند .
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 21 مورخ 20/6/91 چاپ ارومیه
یک پیام از روی درد یا سر درد
یک نفر آدم محترم (سو...) از روی درد یا احتمالاً از روی سر درد به اینجانب نوشته است:
" سلام . به نظرشما ایران در خطر ارمنیسم و پان فارسیسم نیست؟ اسلامگرایی رادیکال به غیر از تروریسم هیچ چیزی برای بشریت امروزین ندارد؟ دارد بگو.... زبان ترکی ما محو می شود؟ دریاچه ارومیه نابود می شود؟ و هرکی اعتراض کند هم محو می شود. کدام اسلام؟ ترور و قتل و سنگسار و صیغه و زور و استبداد را می گوییم ما خسته شده ایم. این اسلام نیست این اسارت و فارسزدگی است که شما صادر می کنیم .بس است از شما پان فارسیسم و ارمنیسم برعلیه اتحاد آذربایجان های شمالی و جنوبی استفاده می کند؟ "
بله، احساس ایشان البته قابل درک است، بنده هم کمابیش ایشان را می شناسم و به احتمال زیاد از روی احساس درد این حرفهای ابتدایی و بچه گانه و هیجانی و تا حدی هذیان گونه را می گوید و تا حدی تکراری؛ چرا که بعضی ها از روی غرض و دشمنی با اسلام این حرفها را بلغور می فرمایند! و ایشان را که می شناسیم، آدم مؤدب و موقری است ... اما باید گفت که تمام "پان ها" مدفوع اروپای قرن نوزدهم است که در قرن بیستم تبدیل شده به کودی از نوع "یورو ویژن" و از این قبیل نجاسات که اخیراً صادر می کنند به حیطه حاکمیت نوکران آمریکا و صهیونیزم در ممالک شرقی و اسلامی... باری به جهت، چه پان فارسیسم، چه پان ترکیسم، چه پان عربیسم، چه پان ارمنیسم، چه پان های دیگر همه نجاست و مدفوع غرب است و هم ذات با صهیونیزم ضد انسان. که برای وحشیگری و قتل و غارت و تفرقه درستش کرده اند و با آن کود آدمهای کودن را فریب می دهند و سوارشان می شوند و به جنگ همدیگر می فرستند، همه پانها غلط و بلکه غائط است و در این میان فقط پیام اسلام، پاک و انسانی است و کلام قرآن وحدت بخش است و انسانی. ، امیدوارم برادر تو از گروه هیچ پانی نباشی، بنده هم به فضل الهی به هیچ "پانی" تره خرد نمی کنم، سعی می کنم در سایه سار اسلام و اهل بیت (ع) برای انسان خدمت کنم. تو هم سعی کن اینگونه باش و بگو : مرگ بر پان فارسیسم و پان ترکیسم و پان ...، درود بر آدمهای انسان محور. والسلام برادر!