کنفرانس بین المللی "سعدی شیرازی " در نخجوان برگزار شد
کنفرانس بین المللی "سعدی شیرازی شاعر تمامی دورانها" از سوی وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خود مختار نخجوان با همکاری وزارت آموزش و پرورش این جمهوری، روز یکشنبه 21 خرداد 91 در دانشگاه دولتی نخجوان با حضور ادبا و دانشجویان برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما از نخجوان، در این کنفرانس که صاحب نظرانی از کشورمان شرکت داشتند، ابتدا عیسی حبیب بیگلی رئیس دانشگاه نخجوان خیر مقدم گفت. محمد تقی محمد علی سرکنسول ایران در نخجوان در موضوع سعدی شاعر تمامی دوران ها سخنرانی نمود. اسماعیل حاجی یف رئیس آکادمی علوم نخجوان در موضوع دوران تاریخی سعدی به ایراد سخن پرداخت. موضوع مقاله بهرام اسدی محقق، نویسنده و شاعر ارومیه ای "محبت الهی در شعر سعدی" بود که برای حاضران قرائت کرد. ابوالفضل قلی یف استاد دانشگاه نخجوان، محمد رضایف معاون تربیتی آن دانشگاه، عیسی عابدینی محقق و استاد دانشگاه زنوز، احمد محمدی استاد دانشگاه تبریز و علی اکبر طالبی متین وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خود مختار نخجوان به ترتیب در موضوع شعر جهانی و انسانی سعدی شیرازی سخن گفتند.
بر اساس همین گزارش در آغاز این کنفرانس ادبی – علمی ویدئو فیلمی کوتاه در خصوص شعر و اندیشه سعدی با نماهنگ هایی مناسب و مرتبط پخش شد.
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 16- مورخ 22خرداد 91 ، چاپ ارومیه
خانه ای که برای خود می سازیم
نوشته: بهمن طالبی
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد .یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت .پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمیکه گرفته بود پافشاری کرد .سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد .نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود. پذیرفتن ساخت این خانه برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود. برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد. او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد. صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری! نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد. در واقع اگر او میدانست که خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهترو تمام مهارتی که در کار داشت را برای ساخت آن به کار میبرد. یعنی کار را به صورت دیگری پیش می برد.
این داستان ماست. ما زندگیمان را می سازیم. هر روز می گذرد. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که می سازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیر مترقبه می فهمیم که مجبوریم در همین ساختهها زندگی کنیم. اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود می کنیم. فرصتها از دست میروند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم، ممکن نیست. آری ، درست است .شما نجار زندگی خود هستید و روزها، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده می شود. یک تخته در آن جای می گیرد و یک دیوار برپا میشود .مراقب سلامت خانه ای که برای زندگی خود میسازید باشید