دارم به چشم های شبت فکر می کنم
دارم به طعمِ چون رطبت فکر می کنم
لب باز کرده ای که نصیحت کنی و من
دارم به شاهکارِ لبت فکر می کنم !
محمد عابدینی
6/3/1391
منبع : وبلاگ محمد عابدینی
کنفرانس بین المللی "سعدی شیرازی " در نخجوان برگزار شد
کنفرانس بین المللی "سعدی شیرازی شاعر تمامی دورانها" از سوی وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خود مختار نخجوان با همکاری وزارت آموزش و پرورش این جمهوری، روز یکشنبه 21 خرداد 91 در دانشگاه دولتی نخجوان با حضور ادبا و دانشجویان برگزار شد. به گزارش خبرنگار ما از نخجوان، در این کنفرانس که صاحب نظرانی از کشورمان شرکت داشتند، ابتدا عیسی حبیب بیگلی رئیس دانشگاه نخجوان خیر مقدم گفت. محمد تقی محمد علی سرکنسول ایران در نخجوان در موضوع سعدی شاعر تمامی دوران ها سخنرانی نمود. اسماعیل حاجی یف رئیس آکادمی علوم نخجوان در موضوع دوران تاریخی سعدی به ایراد سخن پرداخت. موضوع مقاله بهرام اسدی محقق، نویسنده و شاعر ارومیه ای "محبت الهی در شعر سعدی" بود که برای حاضران قرائت کرد. ابوالفضل قلی یف استاد دانشگاه نخجوان، محمد رضایف معاون تربیتی آن دانشگاه، عیسی عابدینی محقق و استاد دانشگاه زنوز، احمد محمدی استاد دانشگاه تبریز و علی اکبر طالبی متین وابسته فرهنگی سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در جمهوری خود مختار نخجوان به ترتیب در موضوع شعر جهانی و انسانی سعدی شیرازی سخن گفتند.
بر اساس همین گزارش در آغاز این کنفرانس ادبی – علمی ویدئو فیلمی کوتاه در خصوص شعر و اندیشه سعدی با نماهنگ هایی مناسب و مرتبط پخش شد.
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 16- مورخ 22خرداد 91 ، چاپ ارومیه
شعری از: محمد عابدینی
جمعه ها فـاصله ام با تو فـقط یک قدم است
نـبـض شـیــدایـی مـن در نـوسـانِ قلم است
غـــزلــم بــــیــت نـــدارد غــزلـــم آواره است
غـزلم نـقطـه ی گـنگی ز وجود و عـدم است
بــر لــبـم آمـــده جــانـم گــلِ نـرگـس بـرگـرد
شاید این نـوحـه ی جاویدِ لـسانِ عجم است
و اگــر جــانِ مـــرا خــواســتـه بــاشـیـد آقـــا
بـا زبـانِ خـودتـان پـاسـخ مـن صـد نعم است
دلِ احــساس مـرا عــطرِ حـضورت بـُرده ست
عـددِ عـاشـقـیــم بــیـشـتـر از هر رقم است
عـشـقـت از ابــرِ غـزل بـر سـرِ قـلـبـم بـاریـد
شـاهـراهِ سـفــرِ قـرمـزِ عـشقت رگـم است
چهارده قرن جـهان بی تو به خود می پـیچد
چهارده ساعت اگر مانده بیایی نه کم است
حـــالِ دلـــدادگــی ام رو بــه وخـــامــت دارد
قـرصِ خـورشـیـدِ جـمـالِ تـو دوای دلم است
هیـچکـس چون تو سزاوارِ غزل گفتن نیست
شاعرِ عشق تو هستم غزلت بر لـبم است
روی خورشید تو گر پشتِ زمان پنهان است
نـائـبـت خـامـنـه ای مـاهِ تـمـامِ شبم است
حضور سبز شما
تقدیم به تمام شهیدان
· محمد عابدینی - ارومیه
اگرچه چشم زمین را عزایتان تر کرد
حماسه تان شب تردید را منور کرد
قسم به پاکی تان صبح صادق عشقید
که نورتان همه ی خاک را مسخر کرد
به بیکرانی دریای وصل پیوستید
نمی شود دگر این رود را مکدر کرد
حضور سبز شما در زمین خشکیده
تمام سال گل و غنچه را مکرر کرد
به احترام شما توتیاست هر خاکی
که خون سرخ شما دامنش معطر کرد
جهان چگونه نپا شد زهم در آن ساعت
که دید خون شما را و باز سر بر کرد
قساوتی که در این بادهاست، می گوید:
چه لاله ها که درین دشت باد پرپر کرد!
حقیقت است شما قلب سرخ تاریخید
چگونه می شود آیا که بی شما سر کرد؟!
و عشق نبض حیات است و تا ابد باشد
خدا برای همیشه چنین مقدر کرد.
این شعر را امروز چهارشنبه 6 مهر 1390 ‘ دوست شاعرم محمد عابدینی در کانون شعر و ادب حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه برای حاضران قرائت کرد
چهار شنبه 15 دی ماه 89 برابر با 30 محرم 1432 و 5 ژانویه 2011 ، از ساعت 4 تا 30/ 6بعد از ظهر طبق هفته های پیشین ، بیش از 60 نفر از شاعران و علاقمندان شعر و شاعری در تالار صفی الدین اورموی حوزه هنری آذربایجان غربی گرد هم آمده بودند تا در تنها محفل ادبی هفتگی شهر ارومیه پای قرائت و نقد شعر بنشینند. ابتدا مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری و دبیر کانون شعر وادب طی سخنانی خبر می دهد که بعد از ظهر یکشنبه ها سلسله نشست های نقد ادبیات معاصربا بررسی شاخصه های شعر انقلاب اسلامی و با حضور شاعر و منتقد ارجمند حمید واحدی در حوزه هنری استان شروع شده که برای شاعران جوان بسیار ضروری است از این مباحث و فرصت بهره متد شوند.
قلیزاده علیار با یادآوری چهارمین همایش شعر دفاع مقدس که هفته گذشته و روز 9 دی ماه از سوی اداره کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجان غربی در ارومیه برگزار شد، افزود: این قبیل برنامه های فرهنگی – ادبی پیامگستر و ارزشی هرچه بیشتر باشد، موجب تلطیف فضای روحی جامعه و گسترش فرهنگ پایداری و دینی و ملی می گردد.
در اینجا یک از شعرای پیش کسوت گفت: بله این برنامه خوب بود ولی به شاعران پیش کسوت که دعوت شده بودند و اکثرشان هم دوره هشت ساله دفاع مقدس را دیده اند، هیچ اعتنائی حتی در حد تعارف هم نشد! انگار که ما را برای زینت مجلس دعوت کرده بودند ...دیگری گفت: آخر وقتی یکی از مسئولان مدعو بیش از نیم ساعت به ایراد سخنان با ربط و بی ربط در چنین محفل شاعرانه می پردازد و بعد از آن افاضات عریض و طویل پا می شود و دنبال دیگر کارهایش یا استراحتش می رود ، معلوم است که به خود شاعران کمتر نوبت شعرخوانی می رسد!...سومی گفت: یکی از شاعران هم در حد سه – چهار شاعر شعر خواند و ...مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری که مشاهده کرد مثل اینکه درد دل شاعران کم کم شروع شده و احتمالاً ادامه یابد و چندان هم به این محفل هفتگی مربوط نمی شود، دامنه سخن را جمع کرد و گفت: البته این گله گذاری ها بجا و تا حدی شاید وارد باشد، ولی قصد برگزار کنندگان همایش شعر دفاع مقدس قطعاً این نیست که به کسی بی اعتنائی شود، بلکه گاهی این مسائل ناخوسته پیش می آید و انشاءالله در برنامه های آتی جبران می شود به ویژه حرمت به شاعران پیش کسوت که تقریباً واجب است هم شرعاً و هم عقلاً. وی با قرائت یک رباعی عاشورایی از غلامرضا دانش فروز به سخنانش پایان می دهد:
از خون گلویت اسم اعظم جاری است/ اسرار تو در بغض دو عالم جاری است/ در سوگ تو ای ستاره سرخ زمین/ از چشم ملک اشک دمادم جاری است
شاعر نام آشنا و پیش کسوت کریم گل اندام به دعوت دبیر کانون شعر و ادب در جایگاه مجری قرار می گیرد، و با زهرا کریم زادگان ( منشی و مجری ثابت کانون) به اجرای برنامه این هفته می پردازند. کریم زادگان با شعری زیبا از عمران صلاحی آغاز می کند. درگاهقلی عطارد شعری به شیوه عاشیقها و با عنوان « دیوانی» می خواند که گل اندام خرده گیری های می کند و دیگران هم. علی آزاد قوشچی با صدایی بلند یک چهارپاره با عنوان « آهنگ رهایی» می خواند:
بیا ای دوست تا همت نماییم/ که وقت همت ما هم سرآید/ همانا هرکسی را مهلتی هست/ زمانی مهلت ما هم سرآید....شعر آزاد کمی طولانی بود که با آن صدای بالا بلند یکریزش کمی مانده امان حوصله از حاضران بگیرد! و به خیر گذشت! نقدی حاشیه گونه هم بعضی ها به شعرش زدند.
معصومه قاسمی شعری متفاوت در موضوع انتظار موعود می خواند که قابل توجه است و به گفته گل اندام: دکتر شریعتی را با کتاب « انتظار، مکتب اعتراض» اش به یاد می آورد. صیاد گلی پور(آغجا اوغلان) چند شعر ترکی کوتاه می خواند در مرثیه فاجعه خشک شدن دریاچه ارومیه و بی اعتنائی کسانی که می توانستند کاری بکنند:
یارپاقلار اووجوندا آغاجلاریمیز/ قاناد آچیب گؤیدن اوچان قوشلاردان/ گئجه – گوندوز بولودلاری سورورلار/ بیر بئله آه چکیب یول گؤزله مه یین/ یاغمورلار تانری نین الیندن چیخیب/ یاراسالار گؤیده آت چاپدیراندا/ گؤی بولودلار اؤلکه میزه آغلامیر/ بیر مسلمان تاپین دورسون قورتارسین/ فلاکتدن نئچه میلیون انسانی!
خدیجه حسن پور یک مثنوی در عرض ارادت به حضرت زینب می خواند. شاهرخ رضوانی، معارفی، وحید آقایی، حجت عابدینی، بهرام اسدی، علی رحمانی، بابا علی جوانمرد و حمید واحدی دیگر شاعران کانون بودند که اشعارشان را خوندند.