اسامی شهدای کربلا (2)
قسمت دوم
پژوهش و نگارش: علامه سید محسن امین عاملی (مؤلف کتاب «اعیان الشیعه»)
اسامی شهدای کربلا از یاران امام حسین علیه السلام طبق روایاتی که نگارنده از لابلای کتب تاریخ به دست آوردهام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
یاران امام از غیر بنیهاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیدهاند به ترتیب حروف الفبا
1ـ ابراهیم بن الحصین الاسدی
2ـ ابو الحتوف بن الحارث الانصاری
3ـ ابو عامر النهشلی
4ـ ادهم بن امیه العبدی
5ـ اسلم الترکی )آزاد شده حسین ع (
6ـ امیة بن سعد الطایی
7ـ أنس بن الحارث الکاهلی
8ـ أنیس بن معقل الاصبحی
9ـ بریر بن خضیر الهمدانی
10ـ بشر بن عبد الله الحضرمی
11ـ بکر بن حی التیمی
12ـ جابر بن الحجاج التیمی
13ـ جبلة بن علی الشیبانی
14ـ جنادة بن الحارث السلمانی
15ـ جنادة بن کعب الانصاری
16ـ جندب بن حجیر الخولانی
17ـ جون (آزاد شده ابیذر(
18ـ جوین بن مالک التمیمی
19ـ الحارث بن امرئ القیس الکندی
20ـ الحارث بن نبهان (آزاد شده حمزه(
21ـ الحباب بن الحارث
22ـ الحباب بن عامر الشعبی
23ـ حبشی بن قاسم النهمی
24ـ حبیب بن مظهر الاسدی
25ـ الحجاج بن بدر السعدی
26ـ الحجاج بن مسروق الجعفی
27ـ الحر بن یزید الریاحی
28ـ الحلاس بن عمرو الراسبی
29ـ حنظلة بن اسعد اشبامی
30ـ حنظلة بن عمرو الشیبانی
31ـ رافع (آزاد شده مسلم الازدی(
32ـ زاهر بن عمرو الکندی (آزاد شده عمرو بن حمق(
33ـ زهیر بن لبشر الخثعمی
34ـ زهیر بن سلیم الازدی
35ـ زهیر بن القین البجلی
36ـ زیاد بن عریب الصائدی
37ـ سالم (آزاد شده بنی المدینه الکلبی(
38ـ سالم (آزاد شده عامر عبدی(
39ـ سعد بن الحارث الانصاری
40ـ سعد (آزاد شده علی بن ابی طالب ع(
41ـ سعد (آزاد شده عمرو بن خالد صیداوی(
42ـ سعید بن عبد الله الحنفی
43ـ سلمان بن مضارب البجلی
44ـ سلیمان (آزاد شده حسین ع)
45ـ سوار بن منعم النهمی
46ـ سوید بن عمرو بن ابی المطاع
47ـ سیف بن الحارث بن سریع الجابری
48ـ سیف بن مالک العبدی
49ـ شبیب (آزاد شده حارث جابری(
50ـ شوذب )آزاد شده بنی شاکر(
51ـ الضرغامة بن مالک
52ـ عائذ بن مجمع العائذی
53ـ عالبس بن ابی شبیب الشاکری
54ـ عامر بن حسان بن شریح بن سعد بن حارثه بن لام بن عمرو بن طریف بن عمرو بن بشامة بن ذهل بن جدعان بن سعد بن قطرة بن طی
55ـ عامر بن مسلم العبدی
56ـ عباد بن المهاجر الجهنی
57ـ عبد الأعلی بن یزید الکلبی
58ـ عبد الرحمن الارحبی
59ـ عبد الرحمن بن عبد ربه الانصاری
60ـ عبد الرحمن بن عروة الغفاری
61ـ عبد الرحمن بن مسعود التیمی
62ـ عبد الله بن ابی بکر (چنان که جاحظ در کتاب الحیوان آورده وی از کسانی است که در واقعه کربلا به شهادت رسیده است)
63ـ عهد الله بن بشر الخثعمی
64ـ عبد الله بن عروة الغفاری
65ـ عبد الله بن عمیر بن جناب الکلبی
66ـ عبد الله بن یزید العبدی
67ـ عبید الله بن یزید العبدی
68ـ عقبة بن سمعان
69ـ عقبة بن الصلت الجهنی
70ـ عمارة بن صلخب الازدی
71ـ عمران بن کعب بن حارثة الاشجعی
72ـ عمار بن حسان الطائی
73ـ عمار بن سلامة الدالانی
74ـ عمرو بن عبد الله الجندعی
75ـ عمرو بن خالد الازدی
76ـ عمرو بن خالد الصیداوی
77ـ عمرو بن قرظة الانصاری
78ـ عمرو بن مطاع الجعفی
79ـ عمرو بن جنادة الانصاری
80ـ عمرو بن ضبیعة الضبعی
81ـ عمرو بن کعب ابو ثمامة الصائدی
82ـ قارب (آزاد شده حسین ع)
83ـ قاسط بن زهیر التغلبی
84ـ القاسم بن حبیب الازدی
85ـ کردوس التغلبی
86ـ کنانة بن عتیق التغلبی
87ـ مالک بن ذودان
88ـ مالک بن عبد الله بن سریع الجابری
89ـ مجمع الجهنی
90ـ مجمع بن عبید الله العائذی
91ـ محمد بن بشیر الحضرمی
92ـ مسعود بن الحجاج التیمی
93ـ مسلم بن عوسجه الاسدی
94ـ مسلم بن کثیر الازدی
95ـ مقسط بن زهیر التغلبی
96ـ منجح (آزاد شده امام حسن ع)
97ـ الموقع بن ثمامة الاسدی
98ـ نافع بن هلال الجملی
99ـ نصر (آزاد شده علی ع)
100ـ النعمان بن عمرو الراسبی
101ـ نعیم بن عجلان الانصاری
102ـ واضح الرومی (آزاد شده حارث سلمانی)
103ـ وهب بن حباب الکلبی
104ـ یزید بن ثبیط العبدی
105ـ یزید بن زیاد بن مهاصر الکندی
106ـ یزید بن مغفل الجعفی
چنانچه سی تن از بنی هاشم را به این تعداد که ذکر شد اضافه کنیم.تعداد شهدای کربلا به 136 نفر میرسد و چون قیس بن مسهر صیداوی و عبد الله بن بقطر و هانی بن عروة را نیز جزء آنها قرار دهیم تعداد آنها به 139 نفر خواهد رسید.
اسامی شهدای کربلا(1)
قسمت اول
پژوهش و نگارش: علامه سید محسن امین عاملی (مؤلف کتاب «اعیان الشیعه»)
اسامی شهدای کربلا از یاران امام حسین علیه السلام طبق روایاتی که نگارنده از لابلای کتب تاریخ به دست آوردهام از بنی هاشم و غیر بنی هاشم بدین شرح ذکر شده است:
فرزندان امیرالمؤمنین (علیه السلام):
1ـ ابو بکر بن علی (که شهادت وی با شک و تردید ذکر شده است)
2ـ عمر بن علی
3ـ محمد الاصغر بن علی
4ـ عبد الله بن علی
5ـ عباس بن علی
6ـ محمد بن العباس بن علی
7ـ عبد الله بن العباس بن علی
8ـ عبد الله الاصغر
9ـ جعفر بن علی
10ـ عثمان بن علی
فرزندان امام حسن (ع):
11ـ قاسم بن حسن
12ـ ابو بکر بن حسن
13ـ عبد الله بن حسن
14ـ بشر بن حسن
فرزندان امام حسین(ع)
15ـ علی بن الحسین الاکبر
16ـ عبد الله الرضیع (علی اصغر)
17ـ ابراهیم بن الحسین (این نام را ابن شهر آشوب در کتاب خود «مناقب» آورده و تعداد دیگری نیز بدان اضافه کرده است.)
فرزندان عبد الله بن جعفر:
18ـ محمد بن عبد الله بن جعفر
19ـ عون بن عبد الله بن جعفر
20ـ عبید الله بن عبد الله بن جعفر
فرزندان عقیل بن ابی طالب:
21ـ مسلم بن عقیل
22ـ جعفر بن عقیل
23ـ جعفر بن محمد بن عقیل )نام وی را نیز ابن شهر آشوب ذکر کرده است (
24ـ عبد الرحمن بن عقیل
25ـ عبد الله الاکبر بن عقیل
26ـ عبد الله بن مسلم بن عقیل
27ـ عون بن مسلم بن عقیل
28ـ محمد بن مسلم بن عقیل
29ـ محمد بن ابی سعید بن عقیل
30ـ احمد بن محمد الهاشمی (هر چند که در میان کتب تاریخی نامی از این شخص برده نشده و نه جزء فرزندان عباس و نه غیر او ذکری به میان نیامده اما وی را نیز ابن شهر آشوب آورده است(
یاران امام از غیر بنیهاشم که در واقعه کربلا به شهادت رسیدهاند به ترتیب حروف الفبا
لطفاً در قسمت دوم بخوانید
امام موقت جمعه ارومیه تأکید کرد:
رعایت حلال و حرام اساس زندگی سالم و سعادتمند است
به گزارش خبرنگار دنیز حجت الاسلام سید محمد فخری در خطبه های نماز جمعه این هفته ارومیه با اشاره به آیات قرآن کریم گفت: رعایت موازین حلال و حرام شرعی پایه یک زندگی سالم و لذت بخش را تشکیل می دهد.
فخری با استفاده از روایات اهل بیت (ع) و با اشاره به نظرات مفسران بزرگ قرآن از جمله علامه طبابائی در کتاب المیزان، اظهار داشت: زندگی دلخواه و سالم و آرام نتیجه رعایت حلال و حرام شرعی یعنی ایمان و عمل صالح است که برای انسان مؤمن و رعایت کننده حلال و حرام، سعادت دنیا و آخرت و روزی فراوان و حلال به ارمغان می آورد و انسان از زندگی خود احساس خشنودی و لذت پایدار می کند
این مقام روحانی افزود: برای رسیدن به چنین زندگی پاک و لذت بخشی، انسان باید خود و خانواده اش را از آلوده شدن به گناه و حرام دور نگه دارد که رسیدن به این مرحله در آیات قرآن «حیات طیّبه» (زندگی پاک) نامیده می شود.
امام جمعه موقت ارومیه با اشاره به فرا رسیدن 27 تیر ماه سالروز قبول قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل از سوی ایران در سال 1367، گفت: گر چه جنگ تحمیلی خسارات انسانی و اقتصادی و عمرانی زیادی به ملت و کشور ما وارد کرد، ولی پذیرش این قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در آن موقعیت حساس تاریخی بسیار به موقع، بسیار هوشمندانه، بجا و به صلاح کشور و ملت و در جهت حفظ دست آوردهای دفاع مقدس بود، زیرا هم نگذاشت یک وجب از خاک ایران در اشغال دشمن بعثی بماند و هم موجب تثبیت نظام شد و از سوی دیگر استکبار جهانی برای همیشه از تعرض به ایران مأیوس گشت.
فخری با گرامیداشت آغاز هفته بهزیستی، نقش این نهاد مردمی در رسیدگی به افراد بی سرپرست جامعه را بسیار اساسی و حیاتی دانست و از فعالیت اداره کل بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی تجلیل نمود و از مردم نیکوکار و اهل احسان خواست تا با این نهادهای انسانی کشور همکاری و همگامی بیشتری داشته باشند.
امام جمعه موقت ارومیه با عرض تسلیت به مناسبت حادثه شهادت مظلومانه حاج واقف عبد الله اف از مجاهدان اسلامی آذربایجان در زندان دولت وابسته باکو گفت: ما از طرف ملت مسلمان ایران به مردم مسلمان آذربایجان به ویژه خانواده داغدیده مجاهد شهید حاج واقف عبدالله اف، تسلیت می گوییم و این جنایت دولت ضد اسلامی باکو را به شدت محکوم می کنیم و هشدار می دهیم که سرنوشت قذافی و حسنی مبارک و سایر جنایت پیشگان ضد مردمی و وابسته به آمریکا و اسرائیل در انتظار توست.
امام جمعه موقت ارومیه در پایان ضمن تشکر از حضور طلاب خواهر استان در نماز جمعه، گفت: حوزه های علمیه مایه برکات علمی و فکری و معنوی در میان تمام اقشار جامعه بوده و هست و امروز نسبت به گذشته ها بانوان فاضله، فرهیخته و دانشمند زیادی در حوزه های علمیه تربیت می شوند و در هدایت فکری و ارشاد معنوی مردم بیشتر تلاش می کنند.
موسیقی صوت و آهنگ کلام در قرائت قرآن
قرآن کتابی است که دارای ابعاد مختلف معرفتی، کلامی و هنری است. همانگونه که از معنای لغوی قرآن مستفاد میشود، قرآن کتابی است که باید آن را خواند. بار معنایی این لغت بهگونهای است که از جهتی بایستی در خواندن متن قرآن به معنا و درک معنای آن توجه داشت و از جهت دیگر به دلیل برخورداری از زیباییهای کلامی و بلاغتی باید در چارچوب موازین صوتی، آهنگ و وزن کلام عرب، آن را ادا کرد.
تطابق زیبایی صوتی با زیبایی کلامی قرآن منحصر به فرد است. یعنی ساختار کلامی قرآن به نحوی است که قاری هنگام قرائت و تلاوت آن، قرائت خود را توأم با یکی از موازین و قوانین صوتی منطبق میکند. به عبارت روشنتر این خصوصیت ذاتی کلام قرآن است که قاری را وادار میکند که به هنگام تلاوت و قرائت عبارتها و فرازها را به تناسب حال و مقام و با صوت و لحن آهنگدار ادا کند.
موضوع موسیقی موضوع پیچیدهای است و واژه موسیقی نیز از واژههایی است که هم بار منفی و هم بار مثبت به خود گرفته و نسبت به جوامع، سطوح سنی، معرفتی و نسبت به زبانها و فرهنگها و حوزه علمی متغیر بودهاست. برداشت یک فقیه از موسیقی قطعاً با برداشت یک فیلسوف، عارف، هنرمند، شاعر برداشتی متفاوت است.
تعاریف نیز متفاوت است. تعریفی که یک فقیه از موسیقی دارد، با تعریفی که یک عارف و یا فیلسوف و یا ریاضیدان از آن دارد، کاملاً متفاوت است. در بین فقها نیز در زمینه تعریف موسیقی وحدت نظر وجود ندارد. فلذا میبینیم که برخی از فقها در رابطه با موسیقی حکم مطلقاً حرام را صادر کردهاند و برخی نیز بین انواع موسیقی فرق گذاشته و موسیقی مطرب، شهوتآور، مخل اراده و عقل و منافی عفت و عقیده را موسیقی حرام و کلام موزون، آهنگدار را بیاشکال دانستهاند و حتی برخی از فقها از جمله رهبر معظم انقلاب آیتالله خامنهای تشخیص این را نیز به عهده مکلف گذاشته است. در حقیقت این مکلف است که باید تشخیص دهد که کدامین آهنگ و یا کلام و لحن موزون در وی جرقههای ارتکاب به گناه را روشن میکند و کدامین در وی تأثیر مثبت میگذارد تا تکلیف خود را متوجه شود. در این خصوص علما، فقها و اندیشمندان سخن بسیار گفتهاند و بعضاً نیز توضیحات تفضیلی برخی از علما نه تنها به تحلیل موضوع کمکی نکردهاست حتی به ابهام و پیچیدگی و تعقدات آن افزوده است.
علمایی چون علامه طباطبایی، شهید مطهری، استاد محمدتقی جعفری از معاصران و شخصیتهایی چون ابنسینا، فارابی، عبدالقادر مراغهای، صفیالدین ارموی و میرمحسن نواب قرهباغی از علما و موسیقی دانان کلاسیک در این وادی سخن بسیار گفتهاند، هر چند فقهای معاصر اغلب در زمینه موسیقی تنها به استنباط حکم موسیقی از منابع اکتفا کردهاند، ولی بسیاری از شخصیتهای اسلامی علاوه بر آن خود در زمینه علم موسیقی صاحبنظر بودهاند.
با صرف نظر از ابهاماتی که در تئوری و موضوع وجود دارد، اختلاف آرا و سلیقههایی که در مصداق به وجود میآید و این که مکلف خود موضوعی را از مصادیق لهو و لعب و مخل عقل و اراده تشخیص دهد، این مسئله نیز موسیقی و حکم موسیقی در جامعه را با مشکل روبه رو ساخته است. بهعنوان مثال بعضی اشخاص در برخی محافل و مراسم هنگام اجرای موسیقی مثلاً سرود ملی، مجلس را ترک گفته و برخی دیگر گوش فرا میدهند، این دوگانگی در برخوردها ناشی از مختار بودن مکلف در تعیین مصادیق است. به هر حال در رابطه با موضوع موسیقی و مسائل جانبی آن گروههای مختلفی مطرح هستند که ایجاد ارتباط علمی در بین این گروهها تا حدودی به تبیین موضوع موسیقی کمک خواهد کرد. حل این مسئله مطالعات پیوسته موسیقی دانان، موسیقی خوانان، موسیقی نوازان، کارشناسان فقه و اندیشمندان، حتی روانشناسان را به طور توأمان میطلبد، از این حیث و با توجه به کاستیهایی که در شناخت و معرفی موسیقی، اختلافهایی که در این فن به عمل آمدهاست، ضرورت بازنگری موضوع موسیقی را بیشتر عیان میکند و من نیز طرفدار آن هستم که در پرتو دانستهها و علوم مختص و مرتبط با این امر مراجعه مجدد، عمیق و گسترده به نصوص دینی ضروری است تا ابعاد مختلف این موضوع تبیین و روشن شود. و الا صدها سؤال بیپاسخ در ذهن مکلف ایجاد شده و لاینحل باقی خواهد ماند.
همانگونه که گفته شد، مضامین آیات قرآن سنخیت عجیبی با نغمات و مقامات دارند. هرچند آیات قرآن در چارچوب کلام منظوم و شعر نمیگنجد، ولی در عین حال عاری از وزن و آهنگ نیست، آیات قرآن به تناسب مضمون و مفهوم دارای آهنگ ذاتی هستند. اساساً بین آهنگ و زیباییهای کلامی و بلاغتی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، چینش حروف در یک واژه و کلمه، تقارن کلمات یک فراز و تأخر و تقدم مقولهها و واحدهای نحوی، برخورداری الفاظ از اوزان و قافیه (کلام مسجع) انطباق لفظ با مضمون و انتخاب و گزینش مقام و یا نغمه مطلوب را به طور مکانیکی حل کرده است. به عبارت بسیار ساده، آیات قرآنی با زبان بیزبانی به قاری الهام میکند که این فراز را در فلان مقام و دستگاه قرائت کن. این ساز و کار در جوهره الفاظ و واحدهای نحوی کلام الهی نهفته است.
من بیشتر به این معتقد هستم که در انتخاب مقامات و دستگاهها بیش و پیش از آن که اراده و خلاقیت قاری فعال باشد، ماهیت ذاتی آیات الهامبخش است.
استفاده از روشهای مصری و عربی در قرائت قرآن بجای موسیقی ایرانی امری اجتنابناپذیر است. هر چند موسیقی عرب، موسیقی ایرانی و حتی آذربایجانی از یک ریشه نشأت میگیرند و پرداخت علمی هر سه بهعنوان موسیقی شرق اسلامی از زمان ترخان فارابی آغاز شدهاست، ولی این امر بیشتر در تئوری و فلسفه موسیقی پیگیری شدهاست و در عمل و اجرا بنا به استعداد ذاتی، تناسب فرهنگی و بیش از همه ماهیت زبانی و کلامی هر یک در حیطه و حوزه خاص خود پیشرفت و تکامل یافته است. موسیقی ایرانی ازمرحله موسیقی خلقی گذر کرده به موسیقی درباری راه یافته و در هرم جامعه در سطوح بالای جامعه ایفا شدهاست، در صورتی که موسیقی عرب و همچنین موسیقی آذربایجانی سطح عمومی جامعه را پوشش میدهند و در عین پیچیدگی ظرفیت گسترش و انعطافپذیری را دارا هستند. از طرف دیگر با توجه به قواعد تجویدی و موازین حاکم بر زبان عربی، این خصیصه از مختصات زبان قرآنی است، لذا نغمهها، مقامات عربی با الحان و لهجه اعراب بیشتر سازگاری و تناسب دارد تا مقامات و نغمههای ایرانی. با توجه به این امر نمیتوان تلاوت قرآن را به کلی با مقامات ایرانی ادا کرد. هرچند که در این عرصه از مقامات و نغمههای ایرانی نیز استفاده میشود، ولی این امر در دایره بسیار محدود ایفا میشود. ولی مقامات و نغمههای مصری و حجازی جذبه و شیوایی خاص خود را دارد. تناسب کلامی، سنخیت زبانی، توازن اعراب با تحریرها و امکان فعالیت صوتی ابراز استعداد خلاقیت و گستردگی میدان نوآوری را در مقامات مصری و حجازی موجه، مطلوب ساخته است.
همانگونه که گفته شد، در قرائت قرآن تنها به شکل محدود میتوان از موسیقی ایران استفاده کرد، شکل و ماهیت کلام قرآنی و فرهنگ حاکم بر قرائتها این امکان را از سایر مقامات گرفته است.
ولی میتوان این را گسترش داد و نغمهها و مقامات عربی و ایرانی را ترکیب کرد. اما خود این امر بسیار استادی میخواهد، کار هر قاری یا موسیقیدان و استاد نیست. در گذشته از این نوع کارها شدهاست، برخی با استفاده از نوآوریهایی که داشتهاند در مقامات و اجراهای کلام قرآنی برای خود جا باز کردهاند.
هرچند قرائت قرآن را نمیتوان بهطور کامل در چارچوب و دائره موسیقی ایرانی اجرا کرد، ولی میتوان با استفاده از ظرفیتهای موسیقی ایرانی و حتی آذربایجانی نوآوریهایی در اجرا ایجاد کرد. این کار بسیار حساس و مسئولیتآفرین است و کسی بدون داشتن صلاحیتهای لازم مجاز به این کار نیست.
تأثیر موسیقی ایرانی در قرائت قرآن و موسیقی جهان بسیار حائز اهمیت است. موسیقی ایران تأثیر زیادی در آهنگها و تلاوت قرآنی و همچنین در موسیقی جهان داشته و دارد. این تأثیر هم بهصورت غیر تجربی و نظری و هم به صورت تمرینی بودهاست. در برخی از موسیقیهای همسایه اسامی اغلب دستگاهها به زبان فارسی است، راست، سهگاه، چهارگاه، پنجگاه، نهاوند، همایون، شوشتر، شکسته و غیره و هرچه دورتر و به ریشهها مراجعه کنیم این تأثیر را بیشتر میبینیم.
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 4