کتابی خطی درفضایل علی (ع)
یکی دو سال پیش در زادگاهم روستای «علیار» ( علی یار) مهمان دوست ارجمندم «بهرام رجبی» بودم. او یک روستایی روستانشین و کشاورز کتابخوان و کتاب دوست و کمی هم اهل ذوق و شعر و هنر است.... وقت خدا حافظی ما که رسید، این دوست ما آقا بهرام و همسر و فرزندانش ماشین ما را پر کردند از هدایای لبنیاتی طبیعی بسیار تمیز و لذیذ مثل شیر و ماست و کشک و پنیر و سرشیر و ... که در شهر آنها حکم کیمیا دارد. این سوغاتی ها البته حاصل زحمات همسر با سلیقه و مهربان آقا بهرام بود. شرمنده شدیم از آن همه لطف و مرحمت آقا بهرام و خانواده مکرم ایشان. اما آقای رجبی هدیه دیگری هم به من داد که مخصوص خودم بود و آن کتابی کهنه با جلدی چرمی بزرگ بود که به من داد و گفت: حاج آقا، این کتاب بیشتر به کار خود شما می آید... نگاه کردم دیدم یک کتاب خطی است با خطی خوانا و زیبا به دو رنگ سیاه و قرمز. تشکر ویژه کردم از آقا بهرام، به خاطر آداب دانی این میزبان روستایی با معرفت و هوشمند و سخاوتمند و موقع شناس و مهمان شناس.
باز آمدیم و کتاب را با احتیاط ویژه ورق زدم. اسمش « شعشعه ذوالفقار در بیان غزوات حیدر کرار» است. البته مؤلف در پایان کتاب آن را « شعشعه الانوار من غزوات امیر المؤمنین حیدر کرار» نام می برد. نام مؤلف « محمد شفیع الحسینی» فرزند است «بهاءالدین محمد». ظاهرا کاتب هم خودش است. کتاب به زبان فارسی بلیغ است و بیشتر به کار اهل مدیحه گویی و منبر و نقل تاریخ در بیان فضایل امیر مؤمنان علی (ع) می آید. مؤلف هم ادیب و نویسنده است و هم شاعری خوش ذوق که درلابلای مطالب از اشعار خودش هم می آورد. البته از اشعار فارسی و عربی دیگر شاعران هم گاهی ابیاتی را به تناسب چاشنی مطلب می کند و متن کتاب را جذابتر می سازد. اطلاعات تاریخی مؤلف هم خوب است. مطالب کتاب دارای تلمیحاتی زیبا از آیات قرآن و احادیث نبوی و کلمات ائمه اطهار (ع) در ستایش شاه مردان علی (ع). اغلب متن آیات کتاب وحی را خیلی بجا و بموقع به کار می برد. در نقل فضایل امام علی (ع) استناد به منابع روایات و احادیث مثل آثار شیخ صدوق و کلینی و مفید هم از دیگر ویژگی های کتاب است. در صفحه 7 در باره تحریر کتاب می نویسد: « در این بین از مُلهَم غیبی و هاتف بلاریبی ندایی بگوش جان رسید و صورت این مطلب در آینه خیال جلوه گر گردید، این فقیر کتابی مشتنل بر غزوات و معجزات و صفات خجسته سمات حضرت امیر کل مؤمنین فی یوم الغدیر برشته تحریر و سمت تقریر کشد...». کتابت کتاب را در روز هیجدهم ربیع الاول 1248 به پایان برده بدون ذکر نام مکان یا شهر و محل تألیف: « قد فرغت من تسوید هذا الکتاب الشعشعه الانوار من غزوات امیر المؤمنین حیدر کرار بعون ملک الجبار فی تاریخ 18 شهر ربیع الاول سنه 1248».
گفتنی است کتاب مزبور دارای 170 ورق به ابعاد 30 در 19 سانتی متر است و جز برگ اول و آخر همه برگها دو رویه (پشت و رو) نوشته شده و هر صفحه این کتاب خطی 17 سطر مرتب و هنرمندانه دارد در ابعاد 19 در11 سانتی متر. احتمالاً از این کتاب نسخه یا نسخی دیگر در جایی باشد یا نباشد. امید که در آینده ای نه چندان دور این کتاب به زیور طبع آراسته گردد و به بازار انتشار آید.
فعلاً همین قدر را در معرفی این کتاب خطی خوش خط و زیبا و خواندنی، از این بنده شرمنده قبول فرمایید به عنوان هدیه عید غدیر. عید غدیر بر همه شما مبارک.یا علی!
مصطفی قلیزاده علیار
ابراهیم، چرا فرزند کشی و نه خود کشی ؟
به بهانه عید قربان
راستی حضرت ابراهیم در یک حالت بسیار بسیار سخت و شکننده و حیرت آوری قرار گرفته بود که اگر من و شما بودیم هزاران چرا و اما و اگر در مقابل اراده حق تعالی ردیف می کردیم و دست به انواع حیله ها و خدعه ها می زدیم که شاید به زعم خودمان، خدا را از این نوع تصمم گیری در باره فرزند کشی به دست خودمان مصرف نماییم ... حتی ممکن بود حاضر به خود کشی شویم اما چاقو بر گلوی نازنی فرزند دلبندمان نگذاریم، چه یک فرزند داشته باشیم مثل ابراهیم آن هم در دوران پیری، چه فرزندان متعدد و حتی نافرمان و قلچماق و عاق والدین. بله من و شما – هر که خواهی باش، ببخش البته – اینگونه هستیم. اما ابراهیم که با دیدن خواب و رؤیا، حس کرد اراده خدا بر این تعلق گرفته که او یگانه مورد تعلق خاطرش در دنیا، یعنی فرزند زیبا و عزیز دلبندش اسماعیل را به دست خود بکشد و « در زیر این گنبد کبود، ز هر چه رنگ تعلق پذیرد، آزاد باشد»، حتی نگفت مثلاً: «آخر چرا خداجانم، چرا؟... تو مرحمت فرمودی یک فرزند در سر پیری به من دادی، آن را هم می خواهی به دست خودم بکشم؟ خب از اول نمی دادی دیگر! اگر نمی خواهی او زنده بماند، باشد، من حرفی ندارم، راضی ام به رضای تو خدا جانم، اما استدعا دارم خودت بکشیش، بیمارش کن و بمیران، زیر آوارش بگیر، گرفتار چنگ حیوان درنده ای بکن و ... اصلاً من خودم حاضرم به جای او بمیرم یا به امر تو خودم را بکشم، آخر چرا فرزندم را بکشم و مرتکب فاجعه ای چندش آور شوم، مردم چه می گویند در مقابل این عمل من؟! خواهش می کنم خدای من! ...» و از این حرفها، که حسب حال من و شماست بی هیچ تعارفی، هر که خواهی باش!
تمام رمز و راز و سرّ و اسرار قربانی کردن در راه خدا در همین یک نکته نهفته است، یعنی اینکه در راه خدا از همه چیز و از همه کس و کار و از عزیزترین عزیزانت بی هیچ سؤال و اما و اگر و تأمل و تعلل و این دست و آن دست کردن و بهانه آوردن و شک و شبهه، بگذری و مؤمنانه – و نه مردانه!- در برابر اراده خدایت تسلیم شوی. وقتی به این مرحله رسیدی، خدا در برابر این آزادی تو از همه تعلقات، تصدیقت می کنم: « قد صدّقت الرؤیا» : ای ابراهیم تو بحق رؤیایت را – که گذشتن از همه دلبستگی های دنیوی است – تصدیق کردی و تحقق بخشیدی. (قرآن کریم)
فکر کنم توانستم حرفم را برسانم، نه؟ ... الان یک سؤال به ذهنم رسید: شما غیر از ابراهیم پیامبر کسی را می شناسید که در چنین موقعیتی قرار بگیرد و از امتحان سخت خدایی سربلند بیرون آید؟ ... به نظر من حسین بن علی (ع) فرد دوم در تاریخ است که در شرایطی به مراتب سخت تر از شرایط حضرت ابراهیم قرار داشت و در راه خدا و حفظ دین خدا، از همه دلبستگی ها و عزیزان و جگرپاره هایش و از خودش گذشت .... نمی خواهم ذکر مصیبت کنم، فقط می خواهم حقیقتی را به باور خودم بیان کنم، شاید هم حرف من چندان ارزش نداشته باشد برای شما، کما اینکه عکس آن هم ممکن است صادق باشد! یعنی فرمایش شما چنگی به دل من نزند! باری ... عید قربان – عید تقرب جُستن به خدا - بر شما مبارک باد.
سلام بر امام حسن مجتبی (ع)
یادت نسیم مژده صبح است در زمین
نامت طلوع روشن صلح است بر زمین
از حُـسن انتخابِ تو حق پایدار ماند
ای فخر هر زمانه و محبوب هر زمین...
دوستان سلام. عیدتان مبارک. میلاد امام حسن مجتبی (ع) عید همه آزادگان و نیکان است... از این حرفها که بگذریم؛ راستی شما چقدر با امام حسن مجتبی(ع) – امام به حق الهی،نواده پیامبر اسلام، فرزند علی و فاطمه زهرا و برادر امام حسین (علیهم السلام) – آشنا هستید؟ قصدم از این سؤال نه اظهار فضلی است که ندارم و نه فضولی در کار شما؛بلکه می خواهم برای آشنایی بیشتر با زندگی سراسر افتخار و حماسه و فضل و عظمت و سخاوت و حکمت حضرت امام حسن مجتبی(ع) نام دو کتاب خوب و خواندنی و مفید و روشنگر را در اینجا بیآورم که از حدود چهل سال پیش در ایران مکرر چاپ شده اند:
1- صلح امام حسن (ع) پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ – ترجمه ی آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی
2- امام در عینیت جامعه – اثر اندیشمند بزرگ اسلامی معاصر جناب استاد محمد رضا حکیمی
علاقمندان می توانند از این دو منبع سودمند علمی و تاریخی استفاده کنند.
التماس دعا در شب میلاد آن امام معصوم و در عین حال مظلوم ... هنوز هم!!
سلام بر تو یا حسن بن علی! یا حجة الله علی خلقه
آوای پیامبر
تبریک عید همه انسانها
بی شک روز بعثت حضرت محمد (27 ماه رجب) عید همه انسانهاست نه فقط مسلمانان؛ چون آن آخرین پیامبر خدا، برای نجات و سعادت عموم بشریت مبعوث گردید. من سخن را کوتاه می کنم با ذکر مطلع دو شعر فاخر و پر صلابت از دو شاعر بزرگ معاصردر دو زبان ایرانیِ فارسی و ترکی و هر دو شعر در مدح پیامبر اسلام. اولی شادروان استاد «سید عبد الکریم امیر فیروزکوهی»:
آنک آوای نبی از در بطحا شنوید/
ذکر حق را ز درافتادن بتها شنوید...
دومی مرحوم « حسین راضی نخجوانی»:
مکانین پاک اوره ک لردیر، محمد یا رسول الله!
آدینلا شعله لنمیش دیر شریعت یا رسول الله...
عید مبعث بر شما مبارک ای همه انسانها، ... عیدتان مبارک!
بهاریه (سرّ دو جهان)
گفتند: جهان با تو جوان خواهد شد گیتی همه با تو گل فشان خواهد شد. گفتند این را و راست گفتند، آری سرّ دو جهان با تو عیان خواهد شد.
با آمدن بهار، جان دیگر شد
عید آمد و چهره زمان دیگر شد.
نوروز به نام تو جهان را آراست
باز آ که به شوق تو جهان دیگر شد.
مصطفی قلیزاده علیار