موزه معلم ارومیه،
ایدهای که خود به موزه میرود!
مصاحبه با حسین غفاری
حسین غفاری یکی از معلمان آموزش و پرورش و از عناصر فعال در عرصه فرهنگی امروز است. از سال 76 که از اصفهان به ارومیه آمده سعی داشته تا خدمتی به فرهنگ دیار خود، ارومیه کرده باشد. غفاری بیشترین فعالیت خود را در عرصه ادبیات مکتوب پایداری منطقه متمرکز کرده و تاکنون کتاب و مقالات متعددی از او به چاپ رسیده تا دین خود را به عنوان یکی از رزمندگان و جانبازان دوران دفاع مقدس ادا کند؛ با این حال در عرصههای دیگر فرهنگی نیز فعال بوده و مدتی هم به عنوان معاون فرهنگی شهرداری ارومیه و معاون مدیر کل دفتر امور اجتماعی استانداری به کار مشغول بوده است.
یکی از پیشنهادهای وی تشکیل «موزه معلم» ارومیه بوده که هنوز به بهرهبرداری نرسیده است. پیش از این از مقالات ایشان کمابیش در نشریه دنیز (شماره 43 به تاریخ 9 دی ماه 92) بهرهمند شدهایم و اینک در گپ و گفتی دوستانه با وی موضوع «موزه معلم» را بیشتر مورد بحث قرار میدهیم.
دنیز: جناب آقای لطفاً از موزه معلم ارومیه برای خوانندگان بگویید و اینکه چطور شد شما این ایده عرضه داشتید، محل آن کجاست و چرا تا بحال این موزه شروع به کار نکرده است؟
در اول صحبت باید عرض کنم که بنده هیچگونه مسئولیت اجرایی در این زمینه ندارم اما به نوعی به عنوان ایدهپرداز این موضوع مطالبی را به استحضار میرسانم. اما در باب اندیشه تشکیل موزه معلم ارومیه؛ بله بنده در تاریخ 6 شهریور سال 86 نامهای خدمت آقای صادقی مدیر کل وقت آموزش و پرورش آذربایجان غربی نوشتم و در آن نامه ایده خود را مبنی بر اینکه بتوانیم برای بچههای مدرسه سیر تحول آموزش و پرورش را نشان دهیم بیان کردم تا بچههای امروز تلاشهای گذشتگان را ببینند و خود مسؤلان هم بتوانند خودشان را در چرخه تلاش مضاعف قرار دهند. این سیر تاریخی در قالب موزه آموزش و پرورش در اصفهان اجرا شده بود. عتیقهجات آموزشی، برای بیشتر مدارس تبدیل به معضل نگهداری شده است. مثالی می زنم؛ الان ما از کامپیوترهای شخصی استفاده میکنیم که بعد رو به لبتاپ گذاشته و حالا هم تبلتها جایگزین آنها میشوند. خب یک مدرسه که زمانی با نسل های قدیمی کامپیوتر کارکرده الان آن کامپیوترها برای آن مدرسه حکم آشغال را دارد اما در یک موزه تبدیل به یک اثر گرانبها می شود چه اینکه شما می توانید در یک ردیف سیر تحول کامپیوترها را به بچه ها نشان دهید. اصولا موزه داشتههای گذشتگان است برای امروزیها. پس داشتههای امروز ما هم لوازم موزه آیندگان است.
آن زمان آقای صادقی این ایده را خیلی پسندیدند، لذا نامهای در تاریخ 1/8/84 به میراث فرهنگی که آقای اشتری مسئولیتش را داشتند، نوشتند و مدرسه 22 بهمن (رضا شاه اسبق) را که در خیابان امام قرار داشت برای این منظور مطرح کردند. اتفاقاً آنها هم استقبال کردند.
متاسفانه در دی ماه همان سال آقای صادقی بازنشسته و آقای ابراهیمی مدیر کل شدند و از آن پس تا مدتها در این زمینه هیچگونه پیگیری به عمل نیامد.
- واکنش مدیر کل جدید به این موضوع چه بود؟
البته در اول عرایضم گفتم که من نقش اجرایی در این زمینه به عهده نداشتم بلکه از بابت دلسوزی و اینکه ایدهپرداز موزه معلم بودم پیگیری می کردم. آقای ابراهیمی از دوستان بنده و همرزمان دوران دفاع مقدس بود لکن به این مقوله اهمیت چندانی نداد تا اینکه در زمانی که من معاون فرهنگی شهرداری بودم در جلسهای که در حضور استاندار وقت آقای قربانی تشکیل شده بود و اتفاقاً آقای اشتری نیز حضور داشت موضوع را مطرح کردم. همانجا مدیر کل میراث فرهنگی استان فرمودند ما حاضریم ساختمان آن مدرسه (22 بهمن) را برای این منظور بازسازی کنیم و پنجاه درصد هزینهاش را میپردازیم. اما در تخلیه آن مدرسه سهلانگاری شد و 2 سال طول کشید و کار خاصی انجام نگرفت.
در خرداد ماه سال 87 آقای ابراهیمی هم رفتنی شد و مدیر کل جدید دیگری آمد. آقای محمودزاده از اهالی استان آذربایجان شرقی بود و جوان فعالی به نظر میرسید لذا از ایشان هم وقت ملاقات گرفتم و طرح موضوع کردم. ایشان با احتیاط ولی مصمم جلو آمدند و در زمان ایشان قرار شد کار مقدماتی انجام شود. از یک سو مدرسه تحویل میراث شد و از طرفی هم بخشنامهای به مدارس ارسال شد که متن آن را بنده خودم نوشتم با این مضامین که مراقب باشند قبل از امحاء اوراق و مدارک و یا ارسال وسایل مستعمل و اسقاطی به محلهای مربوطه ممیزی موزه مد نظر قرار گیرد تا مدارک و تجهیزات قابل طرح در موزه به محل خود فرستاده شده و مانع از محو آنها گردد.
در آن بخشنامه به کتابهای آموزشی، لوازم کمکآموزشی، افتخارات ملی و کشوری، اسناد شامل:عکس، مدارک و مستندات وکارنامههای قدیمی و... اشاره شده بود.
مدیریتها دوام نمیآوُرد لذا در مرداد 89 آقای محمودزاده نیز رفت و باز قصه موزه معلم به جایی نرسید. آقای سمرقندی به جای ایشان آمد و تا حالا هم مدیریتش دوام آورده است. به همت آقای مهران حاجیلو که مسئول روابط عمومی آموزش و پرورش استان شده بودند، دوباره این مسئله پیگیری شد. کارهای کارشناسی خوبی هم انجام شد و تا نوشتن اساسنامه برای موزه پیش رفت اما این بار هم با رفتن آقای حاجیلو مسئله زمینگیر شد.
- الان مدرسه در چه وضعیتی است و موضوع موزه به کجا رسیده؟
ظتهراً کار میراث در مدرسه تمام شده لکن آموزش و پرورش خودش اهتمام نمیکند. به نظرم ایده این موزه را هم باید به موزه بسپاریم. در همان محدوده کوتاهی که آقای حاجیلو مسئولیت داشت و عهده دار کار اجرایی شد، چکشکاری خوبی انجام شد حتی تا مرحله فراخوان آرم هم جلو رفتیم. اما کار متوقف شد. امیدوارم مسئولین فکری برای این موزه بکنند. چون هم مکان فیزیکی آن آماده است و هم کار نرمافزاری خوبی انجام شده و اساسنامهاش هم نوشته شده. یک یا علی میخواهد و آن را هم نمی دانم چه کسی خواهد گفت.
در همان مدت کوتاه یکسری مطالب و اسنادی از برخی شهرستانها آمد که واقعا ماندگار است. یک سری از عکسها را داشتند میبردند که بسوزانند ما جلوش را گرفتیم. خیلی از اسناد در حال از بین رفتن هست. خیلی از ابزارها که یک زمانی برای خودش کارکردی داشت الان جز آهن پارهای بیش نیست. همین ماشین تایپها تا یک مدت کار مردم را راه میانداخت که با ظهور کامپیوتر همهشان را شکستند و انداختند دور. در موزه شهرداری تبریز دیدم یک نفر کلکسیون دوربینهای عکاسیاش را اهدا کرده بود آنجا . قرار نیست الان که دوربین دیجیتال آمده دوربینهای لوبیتر آن زمان را بیمصرف بدانیم . هر چیزی برای خودش تاریخ مصرفی دارد بعد از آن باید در معرض عبرت باشد در موزه باشد.
- این موزه چه تأثیری برای استان دارد؟
من این موزه را تنها مال آموزش و پرورش نمیدانم. استانداری هم باید ورود کند چون این موضوعی است که به استان اعتبار میدهد و منشاء اثر است. ما در این استان بیشتر به آثار طبیعیمان افتخار میکنیم و چند اثر تاریخی دیگر. چیزی که الان ما احداث و یا ایجاد کرده باشیم، کم داریم. محلی که مدارس بتوانند بچهها را ببرند آنجا و در آن مکان بچهها وقتی برمیگردند چیزی یاد گرفته باشند کم داریم. موزه معلم جایی برای جمع آوری آثار از یک سو و از سویی دیگر دادن خروجی است که در قالب یادگیریها، پژوهشها و تولید محتواست. امیدوارم که مسئولین استان به این موضوع بپردازند.
- در طرح شما موزه معلم شامل چه قسمتهایی است؟
در این طرحی که داده شده بود جاهای مختلفی را رفته و دیده بودم به اضافه اینکه ما می خواستیم برای زنده نگهداشتن این موزه علاوه بر بازدیدهای دورهای که مدارس را میآورند، واحد نگارخانهای داشته باشد که آثار معلمان هنرمند، مخترعان، مؤلفان بیایند آنجا و آثار و دستاوردهای خود را در معرض بازدید قرار دهند. ولی با این همه موضوعات دیگری در این طرح پیش بینی شده بود از جمله: تالار مشاهیر، جراید و مطبوعات، واحد اسناد، کتب درسی قدیمی، واحد سمعی و بصری، واحد رایانه، فهرست اسناد و مدارک، مدارس قدیمی استان، آموزش و پرورش و دفاع مقدس، نمایشگاه دایمی آثار معاصر، فعالیتهای پژوهشی و تحقیقاتی، نمایش وسایل کمک آموزشی قدیمی، ارتباطات و تشکلهای اداری و مردمی، سیمای فرزانگان فرهنگی استان، افتخارات علمی و ورزشی و فرهنگی، تالار مدیران آموزش و پرورش گذشته، بازدیدها و...
- از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید ممنونیم.
ما هم از شما تشکر میکنیم که این فرصت را دراختیار بنده قرار دادید تا درد دلی با مردم، خصوصاً فرهنگیان عزیز داشته باشم. واقعیت این است که وقتی ایدهای در حد فکر در ذهن آدم جوانه میزند این جوانه رشد میکند. هر قدمی که برای اجرایی شدن آن ایده برداشته میشود، آن ایده هم قد می کشد و قوام پیدا می کند لذا امیدوارم شاهد به ثمر رسیدن این ایده در آیندهای نزدیک باشیم.
در کانون داستان حوزه هنری آذربایجان غربی مطرح شد
سنت و مدرنیته در داستان قابل جمع است
دنیزنیوز: به گزارش روابط عمومی حوزه هنری آذربایجان غربی، در جلسه سه شنبه 12 آذر کانون داستان حوزه هنری استان کتاب ترکی داستانی «آرزیلارین یئنی گولشان باغی» مورد بررسی و نقد قرار گرفت .
مسئول کانون داستان با نگاهی بهکتاب ترکی داستانی «آرزیلارین گولشان باغی» نوشته مشترک اکبر حمیدی علیار و خانمسوسن نواده رضی که داستانی عاطفی – انسانی است، گفت: کتاب ترکی داستانی «آرزیلارینیئنی گولشان باغی» کتابی جذاب با نثری روان و شاعرانه است که به شیوه داستانهایشفاهی آذربایجان نوشته شده است.
دکتر محمدعلی ضیائی افزود: این کتاب و شیوه نگارشآن – نثر و نظم – نشان می¬دهد که سنت و مدرنیته هیچ تقابلی با هم ندارد بلکه میتوان با تلفیق آن دو، اثری تأثیرگذار و ماندگار آفرید.
وی تصریح کرد: یکی از شگردهای جالب کتاب «آرزیلارین یئنی گولشان باغی» استفاده از قوالب مختلف شعری است که مؤلفان توانمندکتاب مراعات کرده اند.
ضیائی اظهار داشت: شیوه مناظره ائلیار و پری (دوشخصیت اصلی و دلداده داستان) هم از بخشهای هنرمندانه کتاب است که نویسندگان محترمبه رعایت آن ملزم بوده و خوب از عهده برآمده اند.
مسئول کانون داستان حوزه هنری آذربایجان غربیافزود: کتاب «آرزیلارین یئنی گولشان باغی» توانسته بخوبی از منبع غنی فلکلورآذربایجان بهره مند شود که جا دارد نویسندگان ما به این نکته ظریف توجه بیشتریکنند.
ضیائی در پایان گفت: البته کتاب برخی نقاط ضعف همدارد که شایسته بود نویسندگان محترم دقت بیشتری می کردند، از جمله استفاده از برخیلغات نامأنوس، نداشتن لغت – معنا در آخر کتاب.
گفتنی است کتاب داستانی «آرزیلارین یئنی گولشانباغی» به زبان ترکی در قطع رقعی 204 صفحه و در پاییز 1392 در تهران منتشر شده و یکداستان بلند 8 بخشی است که با استفاده از شیوه های داستان پردازی شفاهی وفلکولوریک نوشته شده است.
بیش از 1000 اثر به جشنواره شعر بسیج آذربابجان غربی رسیده است
گروه ادب و هنر: رئیس سازمان بسیج هنرمندان آذربایجان غربی گفت: بیش از 1000 اثر از 180 شاعر متعهد به ششمین جشنواره شعر بسیج آذربایجان غربی رسیده است.
بر پایه همین گزارش، مجتبی حاجی زاده در گفتگو با دنیزنیوز اعلام کرد: ششمین جشنواره شعر بسیج قبل از ظهر روز چهارشنبه 13 شهریور سال جاری با حضور شاعران استانی در ارومیه برگزار خواهد گردید.
وی افزورد: اشعار به زبان آذری و فارسی است و توسط داورانی کارشناس که خود از شاعران برجسته استانی هستند، مورد بررسی دقیق و در حضور دبیر جشتواره خانم زهرا کریم زادگان و ناظر غیر استانی جشنواره جناب آقای اروجعلی شهودی مورد انتخاب منصفانه قرار گرفته است.
حاجی زاده تصریح کرد: معیار گزینش و ارزیابی آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره، متن و قوت و ضعف اشعار بود نه نام شاعران.
این مقام مسئول افزود: اشعار در موضوعات بیداری اسلامی، اخلاق و خانواده، دفاع مقدس و انقلاب اسلامی می باشد.
منبع: دنیزنیوز www.daniznews.ir
پیام اصلی شعر کریمی مراغهای امر به معروف و نهی از منکر است |
گروه هنر: مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی در جریان برگزاری دومین عصر شعر طنز چولپا در ارومیه گفت: پیام اصلی شعر استاد کریمی مراغهای امر به معروف و نهی از منکر است. به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) شعبه آذربایجان غربی، مصطفی قلیزاده علیار، مسئول واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری آذربایجان غربی عصر دیروز یکشنبه سوم شهریورماه در دومین عصر شعر طنز چولپا که در مجتمع فرهنگی ـ هنری ارومیه برگزار شد، گفت: در آثار استاد حسین کریمی مراغهای تمامی عناصر طنز از جمله تفکر و اندیشه، هجو، هزل، فکاهه و طنز موجود است و در بسیاری از کشورهای ترکزبان، کریمی را بهعنوان شاعری طنزپرداز و شاعر اهل بیت(ع) میشناسند. وی خاطرنشان کرد: شعر کریمی روان و دارای فرم و ساختار زبان است و برخلاف برخی از آثار شاعران روشنفکر، زبان و معنی در اشعار کریمی با هم خلق میشوند. تربیت اجتماعی، تعهد دینی، افشای کجرویهای اجتماعی، افشای غربزدگی و مدگرایی، مبارزه با طاغوت، ترویج ارزشهای اسلامی و انسانی در قالب طنز، مبارزه با خرافات، دفاع مقدس و انقلاب اسلامی و مقدسات دینی شالوده و اساس اشعار کریمی هستند. وی نقش اشعار کریمی مراغهای، به همراه اشعار محمدحسین شهریار را یکی از مهمترین عوامل ترویج فرهنگ و زبان آذربایجان در جهان عنوان کرد. یادآور میشود، دومین عصر شعر طنز چولپا، چهارم شهریورماه سال جاری بههمت حوزه هنری آذربایجان غربی در تالار وحدت مجتمع فرهنگی ـ هنری ارومیه با حضور جمع زیادی از شاعران استان و حسین کریمی مراغهای، یوسف علی میرشکاک، ناصر فیض، سعید بیابانکی، و رضا رفیع برگزار شد. همچنین طی این مراسم با حضور مدیرکل دفتر سیاسی استانداری آذربایجان غربی، مدیرکل صدا و سیمای مرکز آذربایجان غربی، مدیر عامل سازمان فرهنگی ـ ورزشی شهرداری ارومیه و رئیس حوزه هنری آذربایجان غربی از بیش از نیم قرن تلاش هنری و ترویج ارزشهای اسلامی و انسانی میرزا حسین کریمی مراغهای در قالب شعر با اهدا لوح تقدیر تجلیل شد. حسین کریمی مراغهای (1310- روستای روشت مراغه) از معروفترین و نامدارترین شاعران عرصه طنز شعر آذربایجان است که در غالب اشعارش رسم و رسوم زمان خود را به انتقاد گرفته است و اشعار وی زبانزد مردم ترکزبان ایران و کشورهای همسایه است. از کریمی مراغهای علاوه بر آثاری به نام رنگارنگ، 18 جلد کتاب شعر در رثای خاندان عصمت و طهارت(ع) چاپ و منتشر شده است. |