کف بینی (کتاب)
قسمت اول
دانش «کف بینی» و «کف شناسی» از جمله اموری است که ماهیت آن هنوز بر بشر ناشناخته مانده و به طور کامل یا ناقص بر عموم مردمان دنیا روشن نشده است، از این رو، در کشاکش ردّ و قبول، تصدیق و تکذیب در نوسان است. عده ای آن را از علوم غریبه دانسته با واقف شدن بر اسرار و رموز آن کارهای حیرت انگیز می کنند اما اکثریت مردم ما بنا به عللی از حقیقت این فن و یا علم، بی خبرند و بهره ای از آن در زندگی ندارند.
برخی نویسندگان و آگاهان واقعی، در موضوع کف بینی و کف شناسی و کف خوانی و میزان تاثیر و کاشفیت آن در کشف زوایای پنهان سرگذشت گذشته و یا سرنوشت آینده انسانها و طالع مسعود یا منحوس افراد، کرسی تدریس دایر کرده، افرادی را مورد تعلیم و تربیت قرار داده و بعضی دیگر به آن ایمان آورده کتابها نوشته اند و در نشر دانش کف بینی و فن کف شناسی سعی ها کرده اند و گاه به معالجه روحی و روانی دست زده اند. البته کاری با افراد سودجوی بی خبر و دکاندار و اخاذ نداریم که امروز و نیز در گذشته بیشتر بوده و با سر هم کردن رطب و یابس، اوهامی را به خورد جماعت فلک زده و دردمند و بی چاره داده، سرکیسه شان کرده و می کنند!
محقق پرتلاش جناب بهمن بهرامپور که تاکنون بیش از 40 کتاب در امور محسوس اجتماعی و فرهنگی و حیاتی جامعه ایرانی تالیف کرده مثل موضوعات اخلاقی، طلاق، حجاب، اعتیاد، کودک آزاری و ... آخرین کتابی که من از او دیدم، کتاب «کف بینی» است. من کمی تعجب کردم که یک پژوهشگر فرهیخته و اجتماعی، چطور این بار رفته سراغ کف بینی؟! ... باری ایشان به من توضیح داد که ماهیت این مساله چیست؟ و دانش کف بینی برای خود دانشی است که هر کسی از حقیقت آن آگاه نیست، اما وقتی از ماهیت یک چیزی خبر نداریم بهتر است برخورد علمی کنیم یعنی بگوییم نمی دانیم این چیست، نه اینکه عوامانه کمر در انکار آن ببیندیم و بگوییم چنین چیزی نیست!
البته آقای بهرام پور توضیح دادند که دانش کف بینی غیر از ادا و اطوار افراد فالگیر و رمّال و سوءاستفاده کنندگان از ناآگاهی عامه مردم است. کتاب کف بینی ایشان را که دیدم و مورد مطالعه قرار دادم برای خمو من بسیار جالب بود و تازگی داشت وصبغه علمی و پژوهشی کتاب جلب توجه کرد. لذا این مطالب را حین مطالعه کتاب یادداشت کردم، شاید برای اشخاصی مثل من و افراد کنجکاو جالب باشد و گوشه ای از مجموعه بیکران مجهولاتمان را روشن کند.
استاد بهرامپور نویسنده در مقدمه کتابش می نویسد:
آن چه که دیروز خرافات نامیده می شد امروز اساس زندگی انسان ها را تشکیل می دهد و بدون شک آن چه که امروز خرافات پنداشته شود بنیانگذار زندگی فردا خواهد بود. روزگاری زمین را مسطح و مرکز گیتی می پنداشتند و تا هنگاکی که کپرنیک در آتش سوزانده نشد و گالیله در دادگاه تفتیش عقاید کلیسا وادار به توبه نگردید مردم به گرد بودن زمین پی نبردند. علوم شیمی و فیزیک نیز این قاعده مستثنی نبودند و مردم شیمیدانان را کیمیاگر و جادوگر می پنداشتند. به عبارتی جهل بشر نسبت به موضوعات علمی او را وامی دارد تا به دیدی خرافی به آنها بنگرد. دانش کف شناسی نیز از جمله علومی است که هنوز نتوانسته حقانیت خود را در دنیا به اثبات رساند. البته ناگفته نماند که در کشورهای اروپائی و آمریکائی این موضوع تا حدی جا افتاده تر است و حتی مردان نامی تاریخ چون ناپلئون بناپارت و اسکندر مقدونی خود کف شناسانی برجسته بوده اند. اما در این مرز و بوم متاسفانه به دانش کف شناسی به دیدی غیر واقعی نگریسته می شود. علت آن که عده ای از این ره، توشه سودجوئی و بعضا خودنمائی برداشته اند.
وی در جایی دیگر می نویسد: آن چه که عمل نویسنده را در نوشته این اثر بی مانند توجیه می کند زدودن زنگ خرافات از این دانش و عرضه آن به صورتی مردمی به خوانندگان است. آدمی مسلح به این دانش هرگز فریب ظاهر دیگران را نخواهد خورد و با شناخت استعدادهای خود و دیگران می تواند مفید و سازنده باشد. رمز اول موفقیت در دانش کف شناسی تسلط بر نفس و کترل حس خودنمائی است. کف شناسی وسیله ای «مجلس گردان» و«تفریحی» نیست بلکه کلیدی برای شناخت نقاط ضعف و قوت و بعضا آینده انسان هاست. علت نوشتن این اثر نیز چیزی جز علاقه و زمینه ذهنی نویسنده نبوده است.
نویسنده کتاب «کف بینی» با اشاره به قدمت دانش کف شناسی و علل انحطاط آن می نویسد: کف شناسی و تاریخ به یک اندازه قدمت دارند و انواع گوناگون کف خوانی در کشورهای مختلف از دیر باز ابداع شده است. اگر چه این موضوع تاریخچه طولانی دارد، اما هنوز بحث های داغ و تندی بر سر اینکه آیا کف بینی یک علم است یا خیر، در جریان است. بسیاری از افراد تحصیل کرده، کف شناسی را صرفا خرافات می دانند و تعصب نا بجای آنها در این مورد به رد کف شناسی توسط دانشمندان امروز باز می گردد. ولی باید در نظر داشت که خیلی از چیزهایی که قبلا بی اهمیت به نظر می رسیدند(از جمله اتم)، بعدها اهمیت فوق العاده ای پیدا کردند. علت دیگر انحطاط این علم این است که متاسفانه برخورد و اظهار نظر نویسندگان قدیمی و حتی جدید، نسبت به علمی نشان دادن این موضوع، ابدا علمی نبوده و وجود افراد جاهل که خود را کف بین معرفی می کنند نیز مزید علت شده است.
از طرفی با وجود آن که اعتقاد به نیروهای ماوراءالطبیعه پایه اکتشافات علمی را تشکیل داده است، برای مثال فضانوردی از ستاره شناسی و شیمی از کیمیاگری مشتق گردیده، علم هرگز به «مطالعه دست» نپرداخته است و همان تابویی که دانشمندان را وادار به حذف کف شناسی از تحقیقاتشان کرد، موجب آن گردید که این علم به دست افراد نادرست و سودجو بیفتد. هر روز علومی مانند «علم دست» جای خود را در بین سایر علوم باز می کنند. امروزه جزر و مد دریا، چرخش سیارات، ماهواره ها و شهاب سنگ ها به عنوان یک حقیقت پذیرفته شده اند اما تا زمانی که نیوتن این پدیده ها را در سیطره ی قانون جاذبه و حرکت خود درنیاورده بود برای بشر مرموز و ناشناخته بودند. علم کف شناسی نیز از این قاعده مستثنی نیست و اگر چه تاکنون به آن به دیدی مرموز می نگریستند، تحقیقات علمی ثابت کرده است که رمزی در میان نیست و فقط باید مانند سایر علوم به آن توجه شود.
بهرام پور در انواع دانش کف شناسی می گوید: علم کف شناسی به دو قسمت تقسیم می شود:
1-دانش «چیرونومی» یا شناختن شکل دست، انگشتان، توسعه دست و انگشتان و نیز ناخن ها. این قسمت از اهمیت بیولوژیکی برخوردار است؛
2-دانش «چیرومانسی» که مربوط به خطوط کف دست و تفسیر و تعبیر آن ها است.
نویسنده در کتاب مفصل «کف بینی» مسایل و مباحث مختلف و جالب بی شمار و قابل توجهی را به زبانی ساده و عامه فهم و با نشان دادن تصاویری با شکل های گوناگون از دست انواع دست مطرح کرده به بررسی علمی آن پرداخته و از هر مبحث نتیجه گیری مشخصی هم دارد از جمله:
آیا کف شناسی یک علم است؟
آیا ستارگان و سیارات بر زندگی افراد موثرند؟
آیا خطوط کف دست تغییر می کنند؟
اگر سرنوشت انسان از قبل تعیین شده است، دانستن آن چه فایده ای دارد؟
نقش اشراق (درک مستقیم) در پیشگوئی اتفاقات چیست؟
منشاء و تاریخچه علم کف شناسی
کاربرد کف شناسی
بررسی بیولوژیکی دست
دیدگاه بیولوژیکی روانشناسی دست
بررسی و اهمیت اثربرداری از دست
چگونه از دست اثربرداری کنیم؟
علائم ظاهری دست
جنبه روانشناسی و بیولوژیکی شکل دست
چگونه از دست اثربرداری کنیم؟
علائم ظاهری دست
جنبه روانشناسی و بیولوژیکی شکل دست
اهمیت روان شناسی انگشتان
انواع هفتگانه دست
علائم ناخن ها و عملکرد آنها
یکی از مباحث شیرین کتاب بررسی انواع هفتگانه دست است. بر این اساس هفت نوع دست وجود دارد که عبارتند از: 1-ابتدائی 2-چهارگوش(مربعی) 3-قاشقی 4-مخروطی 5-ذهنی(روحی) 6-فلسفی 7-مخلوط.
در کتاب کف بینی بهرام پور در خصوص انعطاف پذیری شست می خوانیم: شست قابل انعطاف نشان می دهد که شخص ولخرج، مستعد، انعطاف پذیر و به راحتی سازگار است. چنین شخصی بسیار سخاوتمند، احساساتی و دلسوز است و خلق و خوی متغیری دارد. یک روز سرحال و روز دیگر گرفته است. او از استعداد و نبوغ خوبی برخوردار می باشد. بیشتر اوقات طبیعتی شاد و مستعد دارد اما همین استعداد اغلب او را ضایع می کند. وقتی به چنین شستی برمی خوریم باید به دنبال موانعی بگردیم که کیفیات آن را کاهش می دهند. نوک چهارگوش، خط سر خوب و یک تپه خوب کیوان بیش از هر چیزی تعادل این شست را حفظ می کند. نوک قاشقی و مخروطی هیچکدام به درد این نوع شست نمی خورند.
شست غیر قابل انعطاف از خصوصیاتی مخالف آن چه که درباره شست قابل انعطاف گفته شد برخوردار است. این شست صاف و بدون خمش است و نزدیک به دست قرار دارد. صاحب این شست اهل عمل، صرفه جو و خسیس است و هر چیز را به دقت وزن می کند، اما از اراده ای قوی و عزمی راسخ برخوردار و محتاط است. این شخص به کسی اطمینان ندارد و خودش هم قابل اعتماد نیست. همچنین پول خود را پس انداز می کند و اهل افراط و تفریط هم نیست و روند یکنواختی در زندگی دارد. صاحب این نوع شست توقع چندانی ندارد و راه خود را آرام طی می کند و از کنترل بر خود و قدرت قضاوتی خوب برخوردار است. این افراد خود را درگیر چند کار نمی کنند و سعی می کنند تا حیطه فعالیت خود را محدود کنند و در انجام آنها نیز موفق می شوند. اگر شست غیر قابل انعطاف خشن و ابتدائی باشد از کیفیات گفته شده می کاهد و شخص خسیس و سنگدل می باشد.
در موضوع ناخن باریک می خوانیم: شخصی که انرژی عصبی عامل محرک اوست معمولا چنین ناخنی دارد. ناخن باریک نشانهی نقص در سلامتی نیست اما نشان می دهد که صاحبش توان عضلانی ندارد و تنها انرژی عصبی او را به حرکت وامی دارد. رنگ این نوع ناخن معمولا سفید، زرد، آبی و یا صورتی است.
از آنجا که این ناخن بیماری خاصی را نشان نمی دهد، نقص در سلامتی را باید از رنگ آن متوجه شد. بسیاری از اوقات انتهای ناخن آبی رنگ است و در نتیجه نشانهی ضعف در سیستم گردش خون می باشد. اگر این نوع ناخن ظریف باشد، ترکیب ساختمانی شخص نیز چنین است. ممکن است بر روی چنین ناخنی شکنندگی و یا شیار هم دیده شود در این صورت خصوصیات آن نیز به این ناخن افزوده می شود.
در بره ناخن پهن می نویسد: صاحب این ناخن بیش از سایر بیماری ها از جمله نقص در سیستم گردش خون مستعد بیماری قلبی است. اگر علاوه بر شکل ناخن، انتهای آن نیز آبی باشد به معنای ناراحتی حتمی قلبی است. از آن جا که در تشخیص بیماری های قلبی رنگ بسیار مهم است توجه به آن نیز حائز اهمیت می باشد. اگر رنگ ناخن آبی و صاحب آن زن باشد باید حتما سن او را بدانیم. دختران 14-12 ساله که به دوران نوجوانی پا می گذارند و چنین ناخنی دارند، اختلال گردش خون خواهند داشت.
با نویسنده کتاب می توانید تماس بگیرید به شماره 2495 145 0914
این مقاله ادامه دارد
شهرستان ورزقان در یک نگاه
شهرستان ورزقان در شمال استان آذربایجان شرقی با وسعت 2368 کیلومتر مربع از شرق به شهرستان اهر، از غرب به شهرستان مرند، از شمال به شهرستانهای کلیبر و جلفا و از جنوب به شهرستانهای هریس، تبریز محدود شده است. نام دیگر شهرستان ورزقان ارسباران است و این نام به دلیل واقع شدن بسیاری از جنگلهای ناحیه? سرسبز ارسباران در این شهرستان است. این شهرستان براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای دو بخش (مرکزی و خاروانا)، 7 دهستان و 2 نقطه شهری به نام های ورزقان و خاروانا میباشد. جمیعیت شهرستان ورزقان در آخرین سرشماری سال 1385، در حدود 833،46 نفر بوده است. این شهرستان سابقاً از بخشهای شهرستان اهر و یکی از پهناورترین بخشهای آذربایجانشرقی بود که در دههی 60و در تقسیمات جدید کشوری تجزیه و تعداد روستاهای بخش از 300 روستای تابعه به حدود 110روستا کاهش یافت. شهرستان ورزقان با 2368 کیلومتر مربع وسعت، به دلیل قرار گرفتن در منطقهی زیبای قرهداغ، دارای مناظر بدیع و بکر طبیعی است که ویژگیهای خاصی به طبیعت ورزقان بخشیده است
آب و هوای ورزقان در تابستان معتدل تا گرم و در زمستان سرد و یخبندان و پربرف است. به عبارت سادهتر، به طور کلی ورزقان منطقهای کوهستانی است و اطراف آن را کوههای آق داغ، مشکعنبر، کامتال، جوشون، جلهداغ، ایریداغ، کیامکی، خاروانا و پیرسقا فرا گرفتهاند. همین امر سبب شده تا کشاورزی و دامداری در این شهرستان رونق بیشتری داشته باشد، به گونه ای که همه ساله ورزقان در فصل تابستان شاهد حضور دامهای عشایر قرهداغ است. شهرستان ورزقان در تولید عدس مقام اول استانی و در تولید عسل مقام سوم را به خود اختصاص داده است.
آثار تاریخی و دیدنی شهرستان ورزقان
منطقه چیچکلی: منطقه زیبای چیچکلی در 35 کیلومتری شمال غرب ورزقان قرار گرفته است. در این منطقه کوهها پوشیده از گل و درخت و چمن است و عشایر قرهداغ در فصل تابستان از آن به عنوان مراتع ییلاقی بهره میگیرند.
مسجد جامع خاروانا: این مسجد در مرکز بخش خاروانا در 60 کیلومتری شهر ورزقان واقع شده است. قدمت این مسجد به سدههای 6 و 7 هجری قمری میرسد و گویا دختر بایندرخان حاکم قرهداغ که در روستای دوزال ساکن بوده ساخته است.
خانه امیر ارشد: خانهی امیر ارشد که در 12 کیلومتری غرب ورزقان در روستای اوخارا واقع شده است. این ساختمان سنگی که به «داش عمارت» مشهور است از بناهای زیبا و منحصر به فرد شهرستان ورزقان است. خانه امیر ارشد با بهرهگیری از شیوهی معماری تاریخی منطقه و سبک ویژهی ابنیه قاجاری طراحی و ساخته شده است تا نمایانگر تفکرات و باور ها و نحوه زندگی مردم منطقه باشد.
قلعه تاریخی جوشین: قلعه تاریخی جوشین یا جوشون در 26 کیلومتری غرب ورزقان بسوی جلفا و در 6 کیلومتری روستای جوشین واقع شده و راه آن بسیار سخت و کوهستانی است. قلعه بر فراز کوهی است که سه طرف آنرا شیبهای دیوار مانند احاطه کرده است و تنها راه ارتباطی آن یک گذر کوهستانی تنگ است که فقط یک یا دو نفر میتوانند به زحمت از آن بالا روند، به این علت، نگاهبانی و دفاع از این قلعه حتی با تعدادی معدود هم ممکن بوده است. قلعهی جوشون دارای استخرهای متعدد که در دل سنگهای خارا کنده شده است، میباشد. سفالهایی که در محوطهی قلعه پیدا شده مربوط به هزاره اول قبل از اسلام و قرون اولیه اسلام تا قرن ششم هجری قمری است.
امامزاده سیدخلیل جوشین: زیارتگاه امامزاده سید ابراهیم خلیل در 35 کیلومترى راه ورزقان به خاروانا و در روى تپهاى در زیر قلعهی جوشون قرار دارد. این زیارتگاه از راه انشعابى به مناطق سر سبز و زیباى چیچکلى 10 کیلومترى فاصله دارد. امامزاده سید ابراهیم خلیل فاقد سنگ نبشته بر روى مزار شریف بوده و نسبنامهاى مشاهده نشده است ولى اهالى منطقه اعتقاد راسخ و محکمى به این امامزاده دارند و ایشان را از نوادگان حضرت امام موسى بن جعفر (ع) میدانند. در طول سال علاوه بر زائرین این مکان مقدس، هزاران نفر از گردشگران منطقه و کوهنوردان از امامزاده بهره میبرند. همچنین با توجه به قرار گرفتن آن در بین راه شهر ورزقان به شهر خاروانا و روستاهاى منطقه، از این محل به عنوان نمازخانهی بین راهى و استراحتگاه استفاده میگردد.
گنبد الله الله: گنبد الله الله در قبرستان قدیمی روستای کبودگنبد بخش خاروانا واقع شده است. پلان مقبره دایره و قطر آن 75/4 متر میباشد. بنا دارای دو طبقه شامل سردابه و طبقه اول بوده است. گنبدهای طبقه فوقانی ریخته است. ازاره بنا سنگی و ساقه بنا با آجر چهارگوش قرمز بنا شده که کلمات الله با آجرکاشی فیروزهای تزئین شده است. کتیبهها و اسلیمیهای حاشیه دربهای چهار طرف طبقه اول با کاشی معرق میباشد. تاریخ بنای برج را با توجه به رجهای آجری با تزئینات اسماء الله در آذربایجان میتوان به اواخر دوره ایلخانان مغول تا صفویه نسبت داد. خصوصیات بارز وعوامل تزئین شده بنا برج مقبره است. تاریخ و کتیبهای روی آن باقی نمانده است. ترکیب آجرکاشی فیروزهای در متن ساقه بنا که سبب شده است به کبودگنبد شهرت پیدا کند، زیبایی خاصی به آن بخشیده است. متن کلمات روی بدنه الله و محمد می باشد. شاعران و دانشمندان بلند آوازه ای از این منطقه ظهور کرده اند از جمله فقیه رجالی محقق علیار، شاعر مشهور و عارف معروف سید ابوالقاسم نباتی و ...
معادن ورزقان
شهرستان ورزقان از حیث معادن بسیار غنی است. این شهرستان با قرار گرفتن بر روی کمربند آلپ ـ هیمالیا دارای اندیسهای متعدد مس و عناصر فلزی دیگر نظیر سرب، روی و آهن میباشد. کمربند یاد شده از کوههای آلپ در اروپایغربی شروع شده و پس از عبور از کشورهای اروپایشرقی از ناحیة مرزی جلفا وارد ایران میشود و در نهایت با عبور از کشورهای پاکستان و هندوستان به کوههای هیمالیا ختم میگردد. در ناحیهی ورزقان بر روی این کمربند بیش از30 اندیس معدنی مس شناسایی شده است. کانسار مس سونگون که در شمال ورزقان قرار گرفته است، بزرگترین اندیس مس در شمالغرب ایران است.
مس سونگون: فاصله این معدن از تبریز 130 کیلومتر و از ورزقان 25 کیلومتر بوده و در مجاورت روستای سونگون واقع است. معدن مس سونگون در یک منطقه کوهستانی با متوسط ارتفاع 2000 متر بالای سطح دریا واقع شده است
زلزله مرداد ماه 91 در ورزقان
بیش از دو قرن است که زلزله ای قابل توجه در تاریخ جغرافیایی منطقه ارسباران – قره داغ که اهر و ورزقان هم در این منطقه واقع شده، به ثبت نرسیده بود تا اینکه زلزله ویرانگر اخیر در 21 مرداد 91 و پس لرزه های مخرب آن موجب تخریب 70 الی 100 در صد برخی مناطق ورزقان و دهستانهای آن و مرگ ناگوار صدها نفر از اهالی و مجروح شدن هزاران نفر دیگر گردید و این مصیبت تلخ نام ورزقان را جهانی کرد!
منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 20 مورخ 26/5/91
وصیت نامه علامه حلی
علامه حِلّی (حسن بن یوسف) از نامدار ترین دانشمندان و نوابغ تاریخ بشر، از بزرگ ترین فقیهان شیعه و از عالمان کم نظیر اسلامی است که به ندرت می توان شخصیتی با استعداد سرشار و نبوغی شگفت چون او را در تاریخ نشان داد. به سبب همین نبوغ شگفت انگیز علامه بود که به او لقب « آیت الله» (نشانه خدا) داده بودند. وی متولد ماه رمضان است که در این ماه خدا و در سال 648 هـ. در شهر حِلّه عراق و در خانواده ای کاملاً علمی و مذهبی به دنیا آمد. پدرش شیخ یوسف و دائی اش محقق حلی هم از فقهای برجسته زمان بودند. علامه در محضر آنان و دیگر عالمان معروف زمان از جمله خواجه نصیر الدین طوسی درس خواند. علامه آثار قلمی فراوانی در زمینه های علمی و فقهی و اصولی و حدیثی و اعتقادی دارد. پسرش شیخ محمد معروف به «فخر المحققین» هم از فقها و علمای بزرگ بود. علامه حلی در سال 726 هـ. در 78 سالگی وفات کرد و در جوار امیر المؤمنین (ع) در نجف اشرف به خاک سپرده شد. این عالم بزرگ وصیت نامه ی جالبی دارد خطاب به پسرش محمد فخر المحققین که البته همیشه و برای همگان – به ویژه جوانان دانشجو و طلبه و هنرمند و شاعر و نویسنده و فعال در دیگر حوزه انسانی و اجنماعی - خواندنی و آموزنده است و روح دین و آموزه های دینی و مکتب اهل بیت (ع) در این وصیت نامه ی ارزشمند جریان دارد. بنده در آینده – ان شاءالله - ترجمه تمام آن را ارائه خواهم کرد. فعلاً در اینجا به ترجمه خلاصه و جملات مهم تر آن که مناسب این ایام معنوی ماه مبارک رمضان است، برای تیمن و تبرک اکتفا می کنم:
« فرزند عزیزم، امیدورارم خداوند تو را به اطاعت خود و انجام کارهای نیک موفق فرماید... تو را وصیت می کنم به داشتن تقوا، چرا که تقوا شیوه پایدار اولیا، امری واجب، سپری در برابر آتش دوزخ و توشه ای ماندگار در نزد خدا برای آخرت انسان است و بهترین اندوخته ای است که انسان برای روز قیامت آماده می کند... تو را وصیت می کنم به صرف عمر خود در راه تحصیل کمالات و فراگیری دانش و ارتقا از حضیض نقص به قله کمال و از حضیض جهل به اوج عرفان...فرزندم، کمک به برادران دینی را فراموش نکن. بدی افراد را با نیکی پاسخ ده ... از معاشرت با اراذل و افراد پست و نادان دوری کن که معاشرت با آنان اخلاق تو را فاسد می کند . با عالمان و دانشمندان انس و الفت داشته باش، چرا که معاشرت با اهل علم تو را برای تحصیل کمالات آماده تر می کند. همواره توکل به خدا داشته باش. در راه خدا صبور باش و راضی به رضای او. هر روز و هر شب به اعمالی که انجام داده ای و انجام می دهی، رسیدگی ( محاسبه نفس) کن. بیشتر استغفار کن. از نفرین مظلومان به ویژه یتیمان و پیره زنان برحذر باش... نماز شب را حتماً بخوان، چرا که پیامبر (ص) به آن تأکید داشت. فرزندم، صله رحِـم را از یاد مبر و با اقوام و خویشان ارتباط مستمر داشته باش، چون این کار عمر انسان را زیاد می کند. خوش اخلاق باش؛ پیامبر فرموده است:« شما که نمی توانید از اموالتان به همه ی مردم بدهید، پس با اخلاقتان به همه ی مردم احسان کنید!». فرزندم، به فرزندان پیامبر و سادات علوی نیکی کن، چرا خداوند [در قرآن] مودت و نیکی در باره ایشان را مورد تأکید قرار داده و محبت و نیکی به ذریّه ی رسول الله را پادش رسالت او قرار داده است ... در راه کسب علوم و معارف دینی بیشتر کوشش کن... بدان که خداوند خود سرپرست و نگهدارتوست.»