انتخابات و رویکرد دولت بعدی
دکتر ابراهیم فتح الهی عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نور تاریخچه سال ها بین مکاتب مختلف فکری بر سر تقدم و تاخر مادیت و معنویت بحث بود و این که اصالت از آن کدام است؟ کدام یک زیربناست و کدام یک روبنا؟ مارکسیسم و تفکرات ماتریالیستی اصالت را از آن اقتصاد می دانستند و برای اخلاق نقش روبنایی قائل بودند. برعکس طرفداران تفکر مذهبی اخلاق و دین را اصل می دانستند و اقتصاد را در مرتبه نازله قرار می دادند. طرفداران دیدگاه اول عدالت اجتماعی را در پرتو اقتصاد سالم می جستند و مذهبیون عدالت را به نظام اعتقادی وابسته می دانستند و معتقد بودند باید جهان بینی الهی را پذیرفت و به تبع آن عدالت را پذیرفت و برای ثواب آخرت آن را به کار بست. ضمانت اجرایی دیدگاه اول مبارزه علیه بی عدالتی اجتماعی از طریق تشکیل احزاب و گروه های سیاسی و راه انداختن سندیکاهای صنفی و کارگری و مبارزات انقلابی و قهر آمیز علیه حاکمان ستمگر بود. اما ضمانت اجرایی مذهبیون در رسیدن به عدالت اجتماعی عمدتا نصیحت اخلاقی و بیم دادن افراد از عذاب آخرت و دعوت به تبعیت از توصیه های بزرگان دین بود. دیدگاه مادی همواره طرفداران مذهب را متهم می کرد که صرف نصیحت و توصیه نمی تواند فقر و اختلاف طبقاتی را از بین ببرد و شاید در اکثر مواقع به توجیه ظلم ظالمان بیانجامد و فرهنگ صبر و سکوت را جایگزین مبارزه و قهر انقلابی کند. برخی نیز بر سر اصالت یا تقدم و تاخر مذهب و اقتصاد سال ها مباحث تئوریکی بی حاصل را ادامه می دادند. از طرفی نیز خاصیت فزون خواهی و فرصت طلبی و افراط نظام سرمایه داری روز به روز بیشتر می شد و سرنوشت ملت ها را تحت تاثیر قرار می داد. تفکرات مارکسیستی نیز با تبلیغ روی نقاط ضعف نظام سرمایه داری در پی سرنگون کردن حکومت های وابسته به نظام سرمایه داری جهانی و تشکیل بلوک شرق و اتحادیه کشورهای ضد سرمایه داری بود و با شعار حاکمیت طبقه کارگر نظام های سوسیالیستی وابسته به خود را تشکیل می داد. پیشرفت های تکنولوژیکی و رفاه اقتصادی به دست آمده در نظام های سرمایه داری جاذبه های خاص خودش را داشت و نظام های سوسیالیستی در میدان عمل توان رقابت با آن را نداشتند به ناچار به مسابقه تسلیحاتی روی آوردند و قطب بندی های فکری و سیاسی جای خود را به قطب بندی نظامی داد و پیمان های نظامی ناتو از یک سو و ورشو از سوی دیگر شکل گرفت. بیم از وقوع جنگ جهانی سوم، قدرت های بزرگ جهانی را وادار کرد که به نوعی به تعادل قوا و تقسیم منافع و هم سویی با یکدیگر در چپاول ملت های ضعیف تن دهند. استعمار نو شکل گرفت و حکومت های دست نشانده در کشورهای مختلف هر یک با وابستگی به یکی از بلوک شرق یا غرب به وجود آمد. حال و روز جهان چنین بود تا این که انقلاب اسلامی ایران به وقوع پیوست و با نفی شرق و غرب و با شعار استقلال، راه جدیدی را پیش پای ملت ها گشود. سران قدرت های جهانی کج دار و مریز با حکومت نوپای اسلامی مدارا می کردند و در پی شناسایی مواضع حکومت انقلابی ایران و آرمان های بنیانگذار آن بودند. آرام آرام توطئه ها شکل می گرفت و ایجاد تنش های قومیتی و تحریک نارضایتی اقوام توسط آمریکا سازمان دهی می شد تا این که لانه جاسوسی آمریکا تسخیر شد و رابطین داخلی آمریکا شناسایی شده و شبکه وسیع جاسوسی آمریکائی ها در ایران متلاشی گشت. حمله هلیکوپترهای آمریکایی نیز در صحرای طبس گرفتار طوفان شن شد و نقشه های کودتاهای مختلف ناکام ماند. شهریور سال 1359 رسید و عراق به نمایندگی از آمریکا و متحدین غربی اش جنگی 8 ساله را علیه ایران شروع کرد. شوروی هم از تقویت تسلیحاتی عراق دریغ نکرد. میگ های روسی و میراژهای فرانسوی به بمباران شهرهای ایران پرداختند. مردم ایران متحد و یک پارچه از مرزهای ایران و ایمان دفاع کردند و دشمن متجاوز را وادار به عقب نشینی کردند و جمهوری اسلامی به عنوان شکل جدیدی از حکومت مبتنی بر تفکر دینی، توانمندتر در عرصه سیاسی جهان ماندگار شد. هدف قدرت های بزرگ از انواع توطئه ها و تحمیل جنگ علیه ایران جلوگیری از نفوذ تفکر سیاسی اسلام در بین سایر ملت های اسلامی بود.پیام انقلاب اسلامی روشن بود. گسترش عدالت اجتماعی، آگاهی بخشی به ملت ها، حاکمیت ارزش های دینی، صلح جهانی و آزادی ملت های تحت ستم جزء آرمان های اصلی انقلاب اسلامی بود. لازمه ی گرایش سایر ملت ها به سوی این شعارها ساختن جامعه ای نمونه مبتنی بر تفکر دینی بود. لذا ملت ایران تمام همت و توان خود را باید صرف ساختن کشور می کرد و با گسترش عدالت اجتماعی و ایجاد رفاه اقتصادی، اختلاف طبقاتی را که ناشی از روابط غلط دوران ستمشاهی بود از بین می برد. جهاد سازندگی تجربه موفقی بود که در نخستین سال های انقلاب شکل گرفت و جمعیت شهری برای سازندگی روستاها به میان طبقات محروم جامعه رفتند. آن مجاهدت ها و تلاش ها برای سازندگی کشور بعدها گرفتار بوروکراسی اداری شد و به وزارتخانه جهاد سازندگی تبدیل شد و در نهایت با ادغام در وزارت کشاورزی پرونده اش مختومه شد. خسارت های ناشی از جنگ و بازسازی مناطق جنگی بودجه فراوانی از کشور را به خود اختصاص داد. سرعت و شتاب زدگی در سازندگی و عدم برنامه ریزی کلان برای توسعه پایدار کشور سبب ظهور طبقه جدیدی از تکنوکرات ها و صاحبان سرمایه شد و بر زرق و برق شهرها افزوده شد. برج سازی ها شروع شد و روستاها از نیروی کار و تولید خالی گشت. نقد حال هر یک از دولت های بعد از انقلاب یک وجه از کار را وجهه همت خود قرار دادند. دولت زمان جنگ، اداره کرد کشور در شرایط بحرانی و جنگی را سرلوحه امور خود قرار داد. دولت بعد از زمان جنگ با شعار سازندگی و رونق بخشی به اقتصاد و دولت بعدی نیز با شعار توسعه سیاسی به میدان آمدند و در نهایت شعار عدالت اجتماعی و رسیدگی به اقشار محروم در دولت نهم و دهم مطرح شد. غافل از این که همه این ها لازم و ملزوم یکدیگرند و پرداختن به یکی و غفلت از دیگری موجب توسعه ی نامتوازن می شود. چنانچه پرداختن بیش از حد به بحث سازندگی و توسعه اقتصادی منجر به اختلاف طبقاتی شد و افراط در مقوله توسعه سیاسی موجب بحران های اجتماعی و تنش های سیاسی شد و شعار توجه به طبقات محروم بدون توجه به زیرساخت ها موجب گسترش افکار پوپولیستی و ظاهرگرایی شده و توزیع مستقیم پول، تورم را تشدید کرد و عدم تدبیر اقتصادی بحران ارزی را به دنبال آورد. در شرایط کنونی چه باید کرد؟ راه برون رفت از معضلات موجود چیست؟ به نظر نگارنده مفهوم توسعه، امری همه جانبه است و فقط با نگرشی فراگیر می توان به آن دست یافت. بنابراین حفظ روحیه انقلابی، سازندگی و پیشرفت اقتصادی، توسعه سیاسی و آگاهی طبقاتی،عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادی چهار عنصری است که باید به موازات هم پیش بروند. دولت های بعدی اگر می خواهند موفق شوند بایدتدبیری بیاندیشند که توسعه و سازندگی و پیشرفت منجر به اختلاف طبقاتی نشود و طبقه جدیدی از مرفهین بی درد به وجود نیاید و در مقابل شعار عدالت گستری موجب ظاهرگرایی و از دست رفتن سرمایه های ملی نشود و سرمایه گذاری کلان و زیرساخت های کشور مورد غفلت قرار نگیرد. علاوه بر آن جدایی از نظام بین الملل و بی توجهی به اقتصاد جهانی و به صورت ایزوله زندگی کردن و ایزوله نگه داشتن کشور از مسائل بین المللی راه حل موفقی نخواهد بود. همه ی این ها به یک پلان اساسی نیاز دارد که مبتنی بر یک چشم انداز واقعی باشد تا برنامه های زمان بندی شده از آن ناشی شوند. انقلاب اسلامی باید تمدن نمونه و جامعه فاضله ای باشد که مشتاقان سایر ملت ها برای آشنایی با آن به جای مطالعات تئوریک درباره ی آن در خیابان های ایران اسلامی قدم بزنند و هر آن چه را می بینند تبلور تمدن اسلامی بدانند. امام علی (سلام الله علیه) در باب شرایط زمامداران موفق می فرماید: «إنّ احقّ النّاس بهذا الأمر أقواهم علیه و أعلمهم بأمر الله فیه»؛ "شایسته ترین فرد برای زمامداری و مدیریت جامعه کسی است که علاوه بر توانمندی و کارآمدی لازم، علم و آگاهی کافی نسبت به فرمان خدا در امور داشته باشد ." منبع: دنیزنیوز www.daniznews.ir |
زبان شعر
علی همای پناه
«زبان نظامی از نشانه هاست که عقاید را بیان می کند و قابل قیاس
با نگارش، الفبا، مناسک نمادین، اشکال (قواعد) رفتار و...نیست» - فردینان دوسوسور
زبان در شعر چیزی است هدف خود و خارج از گستره ی معنا شناسی، فراترازاندیشه و گونه ای رهایی واستقلال از معنا؛ در واقع شکلی غیر ازکاربرد عادی ومتعارف زبان. ساکن وساده نیست چون دارای خود است وبرای ابراز خود نیاز به آفرینندگی مخاطب دارد، معنای نهایی درونش وجود ندارد یا در پشت تاویل های بی شمار پنهان شده و راه گشایی برای طرح و درک معناهای بی شمار است. راهی برای ویرانی سویه ی خودکار وسنتی ادراک وایجاد احساس تازه ای از چیزها به نحوی که آنها را نا آشنا ومبهم می کند. صورتهای فراموش شده ی زبان را یادآور می شود و میل به ابداع را درآفرینشهای ادبی تحریک می کند. به طور آگاهانه وسازمان یافته به زبان متعارف یورش می برد وقصد تحمیل خود وانعکاس دیگرگونگی را دارد. درسیرخود نیاز به کشف معنا را بنیان می نهد، مستقل از معنا از قاعده ها سرپیچی می کند و الگو های تازه ای را می آفریند. با ذهنی بودن ذاتی خود، آفات شعری همچون تصاویر صامت، بی جان وعینی را دور می ریزد و قصد جان بخشی به تصاویر و حرکت به جهان تصاویرزنده و ذهنی* دارد. رهایی از نظام تقلید و کلیشه را ممکن می کند و ناخودآگاه درک شالوده شکنی را نزدیک! بازی با زبان را پیش می کشد، چون رویا ظاهری آشکار و شفاف و درعین حال سخت تاویل می پذیرد، با خودش درک می شود نه از تحلیل جهان بیرون برای رسیدن به جهان درونش. امکانات ترک و تغییر عادات را فراهم و معانی چند گونه را ایجاد می کند ؛ باری که بر دوش واژه هاست، معناهای ضمنی یا تاثیرهای عاطفی و حسی برآمده از نحوه ی کاربرد قواعد که مخصوص هر زبان است را مدیریت کرده و امکان عدم انتقال این قواعد از زبانی به زبان دیگررا میسر کرده و باعث ترجمه ناپذیری شعر و برجستگی وسلطه ی زبان می شود. سویه ی آوایی شعررا می آفریند(موسیقی) معنا را به دنبال آواها می کشاند؛ تکه تکه می کند و در کوچه پس کوچه های آن گم و به مخاطب فرصتی برای کشف گم شده ها ودر پی اش احساس لذت ونشاط می دهد و معنا را به بازی دعوت می کند! خود را می زاید وچیزهای بیان نشده را ارایه می دهد وهمزمانی معنا و بی معنایی را رقم می زند. تخیل می کند به باز آفرینی می پردازد از واژه ها برای درهم شکستن زبان متعارف بهره می جوید و دلالت را از میان برمی دارد! به واژه ها می فهماند که بیش از یک شکل معنا می توانند داشته باشند وازاین گذر رابطه ی یک به یک واژه و جمله با معنا را از بین می برد و حداکثر بار را از کلمه می کشد و این یعنی جادو...خواندن را در خواندن ها استحاله می دهد و ترتیب مکالمه های بی شمار را میان متن و مخاطب و درِ تاویل را می گشاید. به آفرینش ساختاری کلامی می پردازد چون در ذات خود گوهری نهان دارد ، خواه این آفرینش همخوان با تجربه باشد یا نه و به این اعتبار به دنیایی بسته به نام شعر تعلق می گیرد که واژه گان در آن ارزش در خود دارند و بدون اشاره به مدلول و بی دلالت معنایی واژه اند وبس، که ساختار مرکزی شعر را با فقدان دلالت معنایی می سازند؛ یعنی روی متن کار انجام می دهند چرا که زبان حکم ماده شکل پذیر ادبیات را دارد(رمان، شعر، نمایش نامه...) و چون ادبیات وجود دارد پس کاری از راه زبان و درباره ی زبان انجام می گیرد تا محصول آن اثرشود واین کار در مورد شعر به نحو ویژه انجام می گیرد یعنی کار واقعی بر روی زبان انجام می شود و آواها ومعناها در هم می شوند از راهی یکطرفه و چیزی در خود بسته همچون مجسمه ای که پس از ساخت غیر قابل برگشت است! وبه این صورت زبان ادبی شکل می گیرد وشعر را می تراشد و شعر بستری برای جولان و معرفت زبانش می شود
*اصطلاحی از نویسنده ی مقاله: و به تصاویری اطلاق می شود که با استفاده از نشانه ها قابل درک هستند ونه تجسم یا تصور با استفاده از پیش شناسه ها وپیش فهم ها یا پس فهم ها ... مثا لی از یکی از شعر هایم می آورم امید که بتواند حق مطلب را ادا کند:"خودم را در می آورم/ پرت می کنم"شما هر گز نمی توانید در آوردن خودتان را تجسم کنید اما می تواند آن را با در آوردن یک کت مقایسه کرده ودرک کنید
منابع مورد استفاده در نگارش مقاله:
- زندگی در دنیای متن/ پل ریکور
- کتاب آبی / ویتگنشتاین
- کتاب قهوه ای / ویتگنشتاین
منبع نشر مقاله: سایت: www.daniznews.ir مورخ 19/8/91
دنیز یکساله شد – نقد و نظر (4)
دنیز در عرصه دفاع مقدس
توحید اصغرزاده
(معلم، مدرس آموزشکده های فنی ارومیه، از نویسندگان دفاع مقدس)
مرسوم است در سالگشت ها، می گویند یک سال از عمر چیزی سپری شد و پیر گشت؛ اما در عرصه فرهنگ و هنر، می گویند یک سال و چند سال درخشنده تر شد.
»دنیز« دو هفته نامه ای است که موضع اش در موضوع دفاع مقدس مشخص بود نه برای تکلف، بلکه احساس دین نسبت به این رخداد معنوی داشت. اعتقاد داشت: دفاع مقدس، خط تمیز برخی مسایل اجتماعی وگاه اعتقادی ومعنوی می باشد. در این یک سال که دنیز، جان مایه گرفت، بی اعتنا به اخبار، ادبیات و رخدادهای دفاع مقدس نماند. از معرفی کتاب، شعر، مقاله تا نقد نوشته هایش، گاه حتی توپ و تشرش دلنواز بود! با این کارش نه نانی قرض می داد و نه نانی وام می گرفت. بلندی موضعش امید بخش بود. در باب گیشه هر چند همواره روزه داری می کرد، ولی با »ایسم ها« هرگز افطار نساخت.
چه می شود گفت؟ ما بچه های این خاکریزها که نام و نشانی نداریم، به رتق و فتق آگهی و رپرتاژ های پول ساز، گذرمان نیفتاده، به دیده احترام »دنیز« را به دست می گرفتیم و لو به یک جرعه آب زلال خاطره های آن ایام را با اطمینان به کام مان می فرستادیم. اینکه گفتیم، رنگ ریا نداشت که به تن این دو هفته نامه بمالیم. بلکه دنیز ما را دوست داشت و ما هم آن را پذیرا بودیم. ان شاءالله به برکت آن خاطره ها خط خوش دنیز تا فرداهای دور در عرصه مطبوعات مان دوام بیابد.
در آخر دوباره سرآغاز دو سالگی این دو هفته نامه را به دوستداران فرهنگ و ادب تبریک می گویم.
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 22 - تاریخ نشر 30/6/91
اوشاق دونیاسی و اوشاق ادبیاتی
بهرام اسدی
اوشاقلیق عالمی سیرلی-سئحیرلی بیر عالمدیر. ساده و صمیمی بو بالاجا انسانلار اؤز عالملرینده سادهلیک و صمیمیتله یاشاییرلار. اونلار هر گون اؤز دونیا باخیشلارین گئنیشلندیریرلر. اوشاغین دونیا گؤروشو چوخ سادهدیر آنجاق او اطرافینداکی هر نهیی آرتیق تانیماق و سیناماق ایستهییر.
اوشاق هله ان کؤرپه چاغیندا الینه دوشن هر نهیی دیشینه وورور و آغزینا تپیر. بو، اوشاغین بیرینجی و ان یاخین سیناق وسیلهسیدیر. اوشاق بوی آتارکن اویونچاقلاری. گلینجیکلری، ائو اشیالاری و الینه دوشن هر نهیی سؤکور. داغیدیر و اونون ایچین ائشیگه تؤکور. بئلهلیکله او یئنی عالملر کشف ائدیر، یئنی دونیا گؤروشو کسب ائدیر. او حتی باشقا اوشاقلاری و بؤیوکلری ده گلینجیک کیمی فرض ائدیب بارماغین اونلارین گؤزونه، آغزینا و دیشینه سوخور و اونلارین دا ایچریسین گؤرمک ایستهییر.
اوشاق داها بیر آز دیرچلیرکن بؤیوکلرین باشماغین و پالتارین گئییر. بونونلا او بؤیوک اولماق و داها جدی عالمی تانیماق آرزولاییر.
اوشاق بیرینجی گون عالمدن هئچ نه بیلمیر. او هر بیر یئنی شئی کشف ائدرکن هئچ ده تعجبلنمیر و اونو عالمین بیر پارچاسی کیمی قبول ائدیر.
اوشاق رئال عالم ایله یاناشی اؤز خیال عالمینده ده بیر شئیلر یارادیر. آنجاق اونلاری دا خیال دگیل رئال کیمی قبول ائدیر.
اوشاق پریلره و دئولره علاقه گؤستریر و اونلاری اولدوغو کیمی قبول ائدیر. ناغیللاری ائشیدرکن ناغیللاردا یاشاییر، اؤزون اونلارین یئرینه دگیل اونلارین بیری بیلیر و ناغیللاردان آلینان بو سونوچ و نتیجهنی جاندان-اورهکدن قبول ائدیر و بو سونوچ سون گونهدک اوشاغین ذهنینده یئر آلیر و اونون یادداشیندا یورد سالیر و بو اوشاق بؤیویندن سونرا دا گرکلی یئرلرده همین یادداشلار اونا یول گؤستریجی اولا بیلیر.
اوشاق دیلی و اوشاق ادبیاتینا گلدیکده دئمهلیییک: اوشاق ادبیاتی اوشاغین عالمیندن آیری دگیل. یوخاریدا اشاره اولونان سادهلیکلر. صمیمیّتلر، خیاللار، هامیسی اوشاق ادبیاتیندا یئر آلیر.
اوشاق، دیل آچاندا بیر و سونرالار چوخ ایکی هجالی سؤزلر ایله دیل آچیر.
بیر هجالی سؤزلردن(جیز-بوو) و ایکی هجالی سؤزلردن (قاقا- پپه-بابا- چیچی) و بئله سؤزلری مثال گتیرمک اولار.
اوشاغین دیلی تکمیللشدیکجه سؤزلرینین هجاسی دا آرتیر، آنجاق اوشاق ادبیاتی و اوشاق شعرینین هجالاری چوخ بئش و یئددی هجالی شعرلر اولور و چوخهجالی شعرلر اوشاق عالمینه داخل اولمورلار، چونکی اوشاغی سادهلیکدن اوزاقلادا بیلیرلر.
اوشاق دیل آچارکن ایلک باشدا چوخ قیسا جملهلر یارادیر: بابا گلدی .. قاقا آلدی. اوشاق ادبیاتی دا بو قیسالیق و بو سادهلیگی اؤزونه اؤرنک توتمالیدیر. بیز اوشاغا غزل یاخود قصیده اوخویانماریق چونکی اونون ذهنینده اونا یئر یوخدور. آتا-بابالاریمیز و اوزون ایللر بویو نسیللریمیزین سیناغیندان چیخمیش اوشاق ادبیاتی و اوشاق فولکلورو بوگونکو اوشاق ادبیاتی و اوشاق شعری یازانلارا گؤزل نمونهلردیر.
مین ایللرین سوزگجیندن سوزولموش بو قوشماجایا دقت ائدک:
. .
-ایینه-ایینه اوجو دویمه
بربرینجی شام آغاجی
شاتیر کئچر قوز آغاجی
هاپبان هوپبان
یاریل ییرتیل
سو ایچ قورتول.
هر بیر اوشاق، بو قوشماجانی دینلهدیکده اونو تکرار ائتمک ایستهییر چونکی بو بالاجا اوشاق اویونو اوشاغین روحونا اویغوندور، اونون مصراعلاری ایکی، اوچ و دؤرد هجالی سؤزلردن یارانیب.
هابئلهدیر:
بورا بیر قوش قوندو
بو گؤردو
بو توتدو
بو بیشیردی
بو یئدی
جیققیلییا قالمادی، جیققیلییا قالمادی.
هجالاردان علاوه اوشاغین ذهنین و فکرین اؤزونه چکن باشقا بیر فاکت، سؤزون و شعرین موسیقیسیدیر. بو پارچایا دقت ائدک:
بو دئدی: گلین گئدک اوغورلوغا
بو دئدی: هانی اوجا نردیوان؟
بو دئدی: مندن اوجا نردیوان؟
بو دئدی: آللاها باخین، تانرییا باخین گئتمیین
بو دئدی: خالام قیزین آلین منه
تاپدییین بونون باشینا،
تاپدییین بونون باشینا.
گؤروندوگو کیمی بورادا هجالارین سایی چوخ اولسا دا سؤزون موسیقیسی اونو اویناق بیر ریتمه سالیب و بئلهلیکله اونو اوشاق عالمینه و اوشاق ادبیاتینا داخل ائدیبدیر.
اوشاق شعرینده و اوشاق ادبیاتیندا گاهدان کلاسیک شعریمیزین قایدالاری پوزولور و مصراعلارین هجا سایلاری و قافیه و ردیف قانونلاری ایزلنمیر و بو دا اوشاغین یئنی عالملر یاراتماغی و رئال عالمین چرچیوهسینده دایانماماغینا بیر ثبوتدور:
-بنؤوشه
-بنده دوشه
-بیزدن سیزه کیم دوشه؟
باخین، بو اوشاق اویونونون بیرینجی مصراعسی 3، ایکینجی 4، و اوچونجو مصراعسی 7 هجالی گلیبدیر.
اوشاق فولکلورو و اوشاق ادبیاتیندا ایکی طرفلی دانیشیق اؤزونه مخصوص یئر آلیر، بو ایسه اوشاغین دقتین اؤزونه چکن عامللردن بیریدیر:
پیس- پیسلی خالا هاردان گلیسن؟
-گیلاندان.
- هانی به شلهن؟
-آلدیلار.
-نیه وئریردین؟
-ووردولار.
-سن ده وورایدین.
-اولار ایکیایدی، من بیر ایدیم
اولار ووردوقجا من کیریدیم.
ها بئلهدیر:
-عموغلو!
-بلی.
- بیزیم تویوق سیزدهدیر؟
-بلی.
- کیشهله گلسین.
-گلمیری.
-سال تندیره.
-یانمیری.
-وور قیچی سینسین.
-سینمیری.
مین ایللردن قالان بو سؤزلر ادبیاتیمیزین و تاریخیمیزین چوخ زنگینلیگین و چوخ اسکی گلهنکلره دایاندیغین گؤستریر.
بو فولکلور و بو سادهجه قوشماجالار عین حالدا مین ایللردن قالان سؤزلری، اوستونه توز قونموش تاریخی حادثهلری و هئچ یئرده یازیلمامیش تاریخی جریانلاری اؤز ساده کلمهلری ایله داشیییر:
آ تئشتی-تئشتی-تئشتی
ووردو گیلانی کئچدی
ایکی خوروز ساواشدی
بیری قانا بلشدی
قان گئتدی چایا دوشدو
چایدان گؤیرچین اوچدو
گؤیرچین آلاپاختا
یوواسی قلبی-تاختا
اونو ووران خان اوغلو
قان قوسسون لاختا-لاختا.
چوخ ساده و آخیجی بو قوشماجادا خوروزون قانیندان بیر گؤیرچین یارانیر و بو گؤیرچینی ووران لاختا-لاختا قان قوسماق ایله قارقینیر. دئمک بورادا ابدیلیک و اؤلومسوز یاشاماق تصویر اولوبدور. هابئلهدیر گؤزل فاطما ناغیلینداکی باشی کسیلن اینهگین سوموکلرینین دانیشماغی. بورادا اسکی تورک طایفالارینین ایناملاری، دوشونجهلری و دونیا گؤروشلری چوخ ساده کلمهلرله اوشاق روحونا آشیلانیر و نسیلدن-نسیله آخیر و دوام ائدیر. آنجاق بوگونکو دونیادا و 21-جی عصرده هر شئی تزهلندیگی کیمی اوشاق فولکلوروموز و اوشاق ادبیاتیمیز دا تزهلنمهلیدیر. آوروپادا، آمریکادا، ژاپون و باشقا یئرلرده اوشاق ادبیاتینا اویغون فیلیملر، کارتونلار و یئنی-یئنی فورمالاردا ایشلر گؤرونور و گاهدان بیزیم ادبیاتیمیزدان دا اولدوقجا قیدالانیرلار. آنجاق تورک فولکلوروموز، آذربایجان اوشاق ادبیاتیمیز بو باخیمدان اینجیلرله دولو بیر اوقیانوسا بنزر. فیلیمچیلریمیز، شاعرلریمیز، یازیچیلاریمیز، زامانلا آددیملامالی و زامانلا ایرهلی گئتمهلیدیر.
منبع:دنیز شماره 15- تاریخ نشر 3/ 3/ 91 ، ارومیه
منابع و پاورقی های مقاله عاشورای رضوی
1. انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، محمد حسن ادیب هروی، ستار شهوازی (بختیاری)، چ اول: تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معصر ایران، 428 ص، وزیری، 1388 ش.
2. «بررسی اسنادی از برآورد خسارت وارده به حرم رضوی در بمباران 1330ق»، ابوالفضل حسن آبادی، نشریه الکترونیکی شمسه، شماره هشتم.
3. سالشمار وقایع مشهد در قرنهای پنجم تا سیزدهم، نوشته محمدتقى مدرس رضوى، به کوشش ایرج افشار، چاپ اول: مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، آستان قدس رضوی، وزیری، 300 ص، 1378 ش.
4. زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)، حسین عمادزاده، چ دوم: تهران، انتشارات گنجینه، وزیری، 2 جلد، 1361 ش.
5. کشتی نجات، سید موسی موسوی صاحب الزمانی، چاپ اول: مطبعه محمدیه، کاتب: ابوالفتح فرهودی بن نصرالله قاجار، 219 صفحه، رقعی، 1351 ق. چاپ سنگی
6. فهرست کتب چاپ سنگی کتابخانه محدث ارموی، حسین متقی و فتح الله ذوقی، چ اول: تهران: کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 2جلد، رحلی، 1389ش.
7. کتابنامه ائمه اطهار، ناصر الدین انصاری قمی، چاپ اول: قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، وزیری، 280 ص، 1378 ش.
8. الکشکول، شیخ آقا بزرگ تهرانی، تحقیق: سید جعفر حسینی اشکوری، چ اول: تهران: کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، 336 ص، وزیری، 1389ش.
9. مجله پیام بهارستان شماره 10، سال سوم، زمستان 1389 ش.
پاورقی:
1. آنگاه که دعبل خزاعی شعری را که در رثای خاندان اهل بیت (علیهم السلام) سروده در محضر علی بن موسی(ع) قرائت مینماید و در انتهای شعر، از پراکندگی قبر حضرات معصومین در مدینه و نجف و کربلا و کاظمین به حضرت زهرا (س) شکوه میکند؛ امام رضا (ع) گریه میکند و دو بیت مذکور را به انتهای شعر اضافه میفرماید. و وقتی دعبل از حضرت میپرسد: «یابن رسول اللّه، این قبری که فرمودید در خراسان است، قبر کیست؟» حضرت میفرماید: «قبر من غریب است. مرا زهر میدهند و درخراسان دفن میکنند و مزار من، محل رفت و آمد شیعیان می شود.». رک: بحار الانوار، ج 49، ص 238. ابیات فوق بر روی سنگ قبر جدید امام رضا (ع) حک شده است.
2. انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 132.
3. انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 256.
4. زندگانی حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)، ج 2، ص 343، به نقل از تاریخ ایران (ژنرال سایکس)، ص 197.
5. به عنوان نمونه روزنامه انگلیس زبان تایمز در مقالهای در ارتباط با عملکرد روس در وقایع مشهد به چاپ رساند. رک: انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 257.
6. انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 258.
7. این مقاله در مجله الکمال، سال اول (اسفند 1299 ش)، ش 5 و همچنین در ضمن کتاب انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 300 ـ 305 به چاپ رسیده است. وی در زمان این واقعه در مشهد سکونت داشته و یکی از شاهدان آن واقعه دردناک بوده است.
8. این اثر در ضمن کتاب انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 319 ـ 334 به چاپ رسیده است.
9. این اثر چندین بار به چاپ رسیده است.
10. ایشان عضو اداره تشریفات و سرقرآنخوان حرم رضوی بود و بعد از وفات در دارلسعاده حرم مطهر مدفون شد.
11. این اثر در تهران، توسط چاپخانه حاج عبدالرحیم در سال 1330ق، 49ص رقعی به چاپ رسیده است.
12. اشعار ایشان در مجله پیام بهارستان شماره 10، ص 74 ـ 102 به چاپ رسیده است.
13. این اشعار در انقلاب طوس (واکاوی جسارت ارتش تزار به حرم مطهر رضوی)، ص 336 به بعد چاپ شده است.
14. الکشکول، ص 107 ـ 109.
15. اطلاعات اولیه در مورد این شاعر نخجوانی و شعر وی در این زمینه را حاج مصطفی مایل اوغلو از نویسندگان معاصر جمهوری آذربایجان متذکر شدند. البته در سال 1386 در دو هفته نامه »دعوت« (چاپ) ارومیه برای اولین بار زندگی نامه و نمونه اشعار دینی این شاعر اهل بیت (ع) به قلم دوست عزیز آقای مصطفی قلیزاده علیار چاپ شده بود.
16. با مراجعه به کتب تراجم و تذکرهها اطلاعاتی در مورد زندگی و آثار صاحب الزمانی به دست نیامد. و تنها آگاهیها درباره ایشان، سرنخهایی است که در کتاب کشتی نجات (مشتمل بر سه اثر چاپ شده از ایشان) آمده است. نسخهای از این کتاب در کتابخانه محدث ارموی در قم موجود است. رک: فهرست کتب چاپ سنگی کتابخانه محدث ارموی،
ج 1، ص 720، ش 5714.
17. کشتی نجات، ص 76 ـ 77. صاحب الزمانی عبارتی چنین در بالای شعر خود آورده است: »راجع به توپ بستن روسها گنبد مطهر حضرت ثامن الائمه (علیه السلام) که در سال 1329 هجری اتفاق افتاد و گریز به مصائب کربلا در روز عاشورا«. مسلم است که این عمل زشت در 1330 اتفاق افتاده است. حالا چرا در دیوان سید سال 1329 ق ثبت شده معلوم نیست. شاید بتوان این توجیح را متذکر شد که زمان آغاز این فتنه سال 1329 ق بوده است.
منبع: دو هفته نامه "دنیز" شماره 12 – مورخ 16/ 1/ 91 – چاپ ارومیه