کتابهای مستند دفاع مقدس اساس داستان نویسی است - خبر
در نخستین نشست کانون قصه حوزه هنری آذربایجان غربی که روز سه شنبه 15 فروردین 91 در تالار صفی الدین اورموی ارومیه برگزار شد، دکتر محمد علی ضیایی با طرح این مطلب افزود: اگر کتابهای مستند تحقیقی و پژوهش تدوین و منتشر نشود نمی توان براسا حوادث دفاع مقدس و یا هر حادثه دیگری قصه و رمان نوشت و یا فیلم و سریال ساخت، پس کتابهای خاطرات و گزارش از دفاع مقدس جزو منابع اصلی داستان نویسی در این زمینه است.
وی با ارائه مستندات کتاب رمان «درهای آسمان روی زمین باز می شوند» نوشته سیاوش رحیمی که به کتابهایی مانند «خداحافظ سردار» و «آشنایی ها و ... » استناد کرده گفت: آقای رحیمی درباره زندگی شهید باکری در این رمان، به کتاب های پژوهش استفاده از آنها بهره برده است که یک نمونه در این موضوع است.
به گزارش روابط عمومی از واحد آفرینشهای ادبی حوزه هنری در ادامه این نشست که با حضور نویسندگان و منتقدان ادبی تشکیل شده بود، نویسندگان جوان به ارائه داستانهای خود و نقطه نظراتشان پرداختند.
منبع: نشریه دنیز، شماره 12، مورخ 16 فروردین 1391
رباعی انتظار
مصطفی قلیزاده علیار
ماییم و دو چشم اشکبار از پی تو
ماییم و دلی در انتظار از پی تو،
لبریز حضور توست این جاده هنوز،
صد شکر که ننشسته غبار از پی تو.
مشهد مقدس - جمعه 05/ 12/ 90
حضور سبز شما
تقدیم به تمام شهیدان
· محمد عابدینی - ارومیه
اگرچه چشم زمین را عزایتان تر کرد
حماسه تان شب تردید را منور کرد
قسم به پاکی تان صبح صادق عشقید
که نورتان همه ی خاک را مسخر کرد
به بیکرانی دریای وصل پیوستید
نمی شود دگر این رود را مکدر کرد
حضور سبز شما در زمین خشکیده
تمام سال گل و غنچه را مکرر کرد
به احترام شما توتیاست هر خاکی
که خون سرخ شما دامنش معطر کرد
جهان چگونه نپا شد زهم در آن ساعت
که دید خون شما را و باز سر بر کرد
قساوتی که در این بادهاست، می گوید:
چه لاله ها که درین دشت باد پرپر کرد!
حقیقت است شما قلب سرخ تاریخید
چگونه می شود آیا که بی شما سر کرد؟!
و عشق نبض حیات است و تا ابد باشد
خدا برای همیشه چنین مقدر کرد.
این شعر را امروز چهارشنبه 6 مهر 1390 ‘ دوست شاعرم محمد عابدینی در کانون شعر و ادب حوزه هنری آذربایجان غربی در ارومیه برای حاضران قرائت کرد
اولین فرمانده -به یاد شهیدان
یاد شهیدان و پاسداشت حرمت و احترام شهدا یک وظیفه بسیار مهم و همگانی است. جامعه ای شهیدان و قهرمانان ملی اش را به فراموشی یا بی اعتنایی بسپارد، خود باخته و بی هویت است.کتاب یکی از ابزار احیای یاد و خاطره شهیدان است. اخیراً کتاب «اولین فرمانده» به دستم رسید، گر چه پارسال چاپ شده است. کتاب «اولین فرمانده» در سه فصل و 82 صفحه قطع خشتی به قلم نویسنده عرصه دفاع مقدس رضا قلیزاده علیار در 1389 از سوی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس آذربایجان شرقی با تیراژ 3000 نسخه چاپ و منتشر شده و تنها اثر در باره سردار شهید «نادر برپور» برپور است که سی سال بعد از اسارت و شهادتش تدوین و منتشر گردیده است. مؤلف در معرفی مختصر شهید نادر برپور و این کتاب در مقدمه خود می نویسد: «...نام این جوان ریز نقش تبریزی «نادر برپور» است. او در تیر ماه 1358 عضو سپاه پاسداران شد. به خاطر برخورداری از آمادگی جسمانی مناسب، ... فرماندهی گروه ضربت سپاه تبریز به او سپرده شد.... درست یک هفته بعد از آغاز جنگ و در 6 مهر 59 اولین گروه از پاسداران تبریزی راهی جبهه های جنوب شد.« رحمان دادمان » فرمانده سپاه تبریز، نادر برپور را فرمانده اولین گروه از رزمندگان آذربایجانی معرفی نمود.... نادر برپور در دوم آبان 1359 به همراه دو تن از همرزمانش (دکتر سید جلال میرنورانی و شهید احمد گلچین) به هنگام شناسایی مواضع دشمن در اطراف پل سابله به اسارت نیروهای عراقی درآمد. تا مرداد ماه 1369 از زنده بودن یا شهید شدن نادر هیچ خبری وجود نداشت. ... تا اینکه در سال 1383 و درست پس از 24 سال، شهادت نادر برپور... را ستاد فرماندهی کل قوا اعلام و تأیید کرد؛ اما جنازه اش هیچ وقت به دست خانواده اش نیامد. کتاب « اولین فرمانده» می کوشد ناگفته هایی از زندگی سراسر حماسه و ایثار این فرمانده را از تولد تا شهادت را بازگو کند.» نیمه پنهان یک مرد، اولین فرمانده و کاروان اولین ها، سه فصل جداگانه کتاب را با اسنتاد به بیانات خویشان و نزدیکان شهید برپور تشکیل می دهد و در پایان تصاویری از شهید و مطالب مرتبط کتاب آمده است.