انسان بر چه استوار است؟
امروزه مد شده که همگان معمولاً برای اینکه خود را روشنفکر و رند و آزاده نشان دهند، در گفتگوها نسبت به نصیحت و اخلاق و پند و اندرز، اظهار بیزاری و حتی نفرت می کنند. و مسائل اخلاقی را تحقیر می کنند به ویژه در فیلمها و سریالهای سیمای ما نصیحت و اخلاق را مترادف با مزخرف بودن می دانند و می نامند!... البته این مسأله عواملی دارد مثلاً اینکه « توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند؟! ...» و از این حرفها. من با دو مطلب، حرفم را کوتاه می کنم:
یک – پیامبر ما در بیان فلسفه ی بعثت خود، فرموده:«بُعـِثـتُ لاُتمّم مَـکارمَ الاخلاق»(من مبعوث شده ام تا اخلاق نیک را به کمال برسانم). پس اخلاق خیلی مؤثر است در تربیت انسان و کمال انسانی انسان.
دو – همه انسانهای پست و مشکل دار همواره در عمل و زبان، اخلاق را مورد هجوم و تحقیر قرار داده اند و انسانهای والاتبار و اندیشمند و فرهیخته و پاک نفس همواره طرفدار اخلاق و ترویج منشهای اخلاقی بوده اند و رعایت اخلاق انسانی را پایه همه علوم و فنون و هنر و فرهنگ و تمدن وانسانیت دانسته اند. ببینید یکی از اندیشمندان فرهیخته روزگار ما جناب استاد دکتر محمد علی اسلامی ندوشن در کتاب نفیس « سخن ها را بشنویم» چه کلام والایی در این مورد دارد: « یک جامعه بر چه استوار است؟ بر انسان وانسان بر اخلاق که مجموع آن در اصطلاح امروز فرهنگ خوانده می شود.» - ص 214
پس بیایید اخلاق را همان انسانیت بنامیم و با جلوگیری از تزلزل اخلاقی در جامعه، انسانیت و فرهنگ و اعتقاد و معنویت و ناموس و اولاد و نسل پاک خود را پاس بداریم. البته حرف من از جنس کلاسهای فرمایشی و ملال آور اخلاق نیست که معمولاً به ضد اخلاق در مراکز علمی تبدیل شده است!...
مصطفی قلیزاده علیار