جایی که سوراخ دعا گم می شود!
در حالی که بیش از 22 سال است بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان جنگ برپاست و بیش از 20 در صد اراضی آذربایجان در اشغال ارتش ارمنستان مانده، اتفاقات عجیبی در منطقه رخ می دهد، از یک سو دولت آذربایجان یک طرفه بر طبل صلح با ارمنستان اشغالگر می کوبد و از آن طرف رئیس جمهور ارمنستان اعلام برگزاری مانور نظامی در سرزمین اشغالی قره باغ می کند! .. این از این؛ اما شگفت تر اینکه در این حیص و بیص، سایت های آذری خبر می دهند دو نفر تبعه آذربایجان که در صف تفنگ به دستان مخالف سوریه بر ضد دولت بشار اسد می جنگیدند، کشته شده اند( سایت مدیا فروم 31 اکتبر 2012 و ...)
خب، لابد شما اگر تعجب هم نکنید، به عنوان یک انسان سؤال می کنید که آخر وقتی بخشی از خاک آذربایجان در اشغال دشمن است، این اتباع آذری به جای جنگ در قره باغ با طرف اشغالگر ارمنی، در سوریه چه کار می کنند؟ آیا جنگ بر ضد دولت سوریه برای آذربایجانی ها مهم است یا جنگ با اشغالگران قره باغ؟! راستی برای شما این سؤال مطرح نیست؟ هان؟
حالا سؤال دیگر این است که چه کسانی این آذری های غیرتمند و وطن پرست! را به جای قره باغ، به سوریه اعزام می کنند و حتی چنان شارژشان می سازند که در راه آزادی سوریه – مثلاً - از شرّ دولت رسمی بشار اسد، جانشان را هم می دهند اما در راه آزادی سرزمین خودشان از اشغال ارمنی، ککشان هم نمی گزیده و بی خیال بوده اند؟! راستی چه غیرت ملی آتشینی داشته اند این جانبازان آذری جنگجو در صف آشوبگران سوریه و قبلاً در عراق و افغانستان!! و ... آفرین، زهی، خهی، احسن و چیزهای دیگر!
واقعاً وقتی سوراخ دعا گم می شود، دست انسان به چه جاهای باریک و تاریکی می رسد!
پناه بر خدا!
البته معلوم است که وقتی راهزنان سیاسی آمریکا و صهیونیست از طریق دولتهای ترکیه و عربستان و قطر و بحرین و مصرِ مُرسی و ... تمام توانشان را برای اسقاط دولت بشار اسد، بسیج کرده اند، بی شک چنین سربازانی را هم از اینجا و از آنجا دست و پا می کنند و در راه آرمان های شیطانی خود فدا می سازند.
وقتی خواسته های صهیونیستها و غربی ها در مملکت نفت خیزی مثل آذربایجان حاکمیت دارد، سرمایه های مادی آن مملکت اشغال شده در راه اجرای برنامه های فرهنگی غیرت افزایی مثل یورو ویژن هدر می رود! و سرمایه های انسانی اش هم در صف تروریست های سوریه و عراق و افغانستان پامال می گردد و آزادی قره باغ هم به راحتی در شعار بی خاصیت صلح یک طرفه فراموش می شود و ... زیاده عرضی نیست!
تحلیل
ایران بهترین مسیر برای صادرات گاز به شرق و غرب است
اخیراً برخی از کشورهای اروپایی با دولت ترکمنشتان توافق کرده اند که گاز این کشور حوزه خزر را از طریق جمهوری آذربایجان با کشیدن خط لوله ای به طول دو هزار کیلو متر – معروف به خط ترانس خزر- به ممالک اروپایی انتقال دهند. این طرح با صرف نظر از دلایل سیاسی فراوان، متضمن هزینه های سرسام آوری است که نهایتاً از جیب مردم ترکمن هزینه خواهد شد و از نظر امنیتی هم مطمئن نیست.
ایران و روسیه مخالفت خود را احداث این خط لوله گاز از طریق دریای خزر، اعلام داشته، آن را به دلیل تعیین نشدن رژیم حقوقی این دریا در میان پنج کشور ساحلی خزر، غیرممکن دانسته اند.
به گزارش خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir )؛ از آنجائی که کشورهای واقع در شرق از جمله هند، پاکستان، افغانستان و چین در آینده نیاز بیشتری به واردات گاز خواهند داشت و از سوی دیگر اروپا بدنبال خروج از انحصار واردات انرژی است و با توجه به سابقه قطع گاز در گذشته از سوی روسیه به منابع گاز کشورهای واقع در ساحل دریای خزر و آسیای مرکزی توجه دارد.
برهمین اساس مسیرهای فعلی انتقال انرژی پاسخگوی نیازهای جدید نیستند و همانگونه که اروپا بدنبال احداث خطوط لوله جدید است کشورهای واقع در شرق نیز در پی راههایی برای دریافت منابع انرژی بویژه سوخت پاک و کم هزینه "گاز" هستند.
در این میان موقعیت استراتژیک و بینظیر ایران، دارا بودن ذخایر عظیم گازی تثبیت شده حدود 30 تریلیون مترمکعبی و داشتن زیرساخت های عظیم انتقال، این امکان را فراهم می کند که صادرات گاز به شکل بلندمدت و با اطمینان بیشتری صورت گیرد و این موضوع از نظر اقتصادی مورد توجه همه کشورهای واردکننده بوده و هست.
از سوی دیگر به جز توان صادرات گاز تولیدی در ایران، کشور ما قادر است گاز کشورهای منطقه از جمله ترکمنستان را به بازارهای جهانی و مشتریان این کشورها انتقال دهد که نمونه آن بهره برداری از خط دوم انتقال گاز ترکمنستان به ایران است.
برای ترکمنستان نیز که به فکر انتقال گاز به ترکیه و هند است هیچ مسیری اقتصادی تر و مطمئن تر از مسیر ایران مطرح نخواهد بود زیرا در غیر این صورت ترکمن ها باید توافق جمهوری های آذریایجان و ارمنستان و کشور ترکیه در سمت شمال و شرق ازبکستان و از جنوب شرق افغانستان را بدست آورند و این موضوع نیازمند صرف وقت، سرمایه گذاری و هزینه های هنگفت است.
در زمان حاضر شبکه فشار قوی سراسری گاز ایران از شش نقطه به کشور ترکیه، جمهوری های آذربایجان، ترکمنستان و نخجوان متصل بوده و صادرات گاز طبیعی به ترکیه و ارمنستان و واردات از ترکمنستان و سواپ گازی از جمهوری آذربایجان به نخجوان با آن انجام می شود.
این خط لوله می تواند گاز ایران و یا کشورهای واقع در شمال کشورمان را به پاکستان، عراق، کویت، امارات متحده عربی و دیگر نقاط قابل دسترس برساند.
از سوی دیگر احداث خطوط لوله انتقال گاز از شرق به غرب از طریق دریای خزر – ترانس خزر- بسیار هزینه بر بوده و خطرات زیست محیطی دارد زیرا این مسیر زلزلهخیز است و در صورت وقوع هر نوع حادثه طبیعی در مسیر این خط، آلودگی های زیست محیطی فراوانی موجودات دریایی و اکوسیستم و حاشیه نشینان بزرگ ترین دریاچه جهان را تهدید خواهد کرد.
به جز مسایل زیست محیطی احداث چنین خط لولهای در زمان حاضر که تدوین رژیم حقوقی دریای خزر به پایان نرسیده، مستلزم توافق هر پنج کشور ساحلی آن است که چنین توافقی نیز وجود ندارد.
براساس اعلام مقام های رسمی، کشورمان به دلایل زیست محیطی، حقوقی و دیگر ملاحظات با احداث این خطوط بشدت مخالف بوده و روسیه نیز موضع مشابهی دارد.
اکنون قراردادهایی توسط شرکت ملی صادرات گاز برای افزایش واردات گاز از ترکمنستان تا سقف 14 میلیارد مترمکعب، واردات گاز از جمهوری آذربایجان، سوآپ گاز به جمهوری نخجوان، صادرات گاز به ترکیه، سوئیس، ارمنستان و پاکستان نهایی شده و کشورمان آماده صدور گاز طبیعی به سوئیس است و مذاکراتی نیز بین این کشور و ترکیه برای انتقال گاز ایران در حال انجام است.
ایران قرار است تا سال 2012 در مرحله اول سالانه یک میلیارد و 500 میلیون مترمکعب و در مرحله دوم چهار میلیارد مترمکعب گاز به سوئیس صادر کند.
در همین زمینه مذاکراتی نیز با کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی برای صادرات گاز در حال انجام است.
در همین پیوند باید اشاره کرد کارشناسان انرژی معتقدند با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها، طرح های جمع آوری گازهای همراه نفت و جلوگیری از سوختن آنها، اصلاح الگوهای مصرف، روزآمد کردن تجهیزات و فناوری ها در صنایع و نیروگاهها و فعال شدن در انتقال گاز دیگر کشور ها به بازاهای مصرف و سوآپ (مبادله پایاپای) سهم جهانی صادراتی گاز ایران از مقدار فعلی تا 10 درصد افزایش خواهد یافت.
براساس اعلام مسوولان شرکت ملی گاز ایران در مجموع با اکتشافات جدید حجم ذخایر گاز طبیعی ایران در زمان حاضر به نزدیک 30 تریلیون مترمکعب رسیده که حدود 50 درصد از این ذخایر در میادین پارس جنوبی است.
توسعه طرحهای صادرات گاز از طریق خط لوله و پروژه های ال.ان.جی حدود 70 میلیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد.
توان تولید انواع گاز ترش و شیرین ایران در زمان حاضر به 630 میلیون مترمکعب در روز رسیده
و روزانه حدود 540 میلیون مترمکعب گاز طبیعی در 13 پالایشگاه گاز کشور فرآورش می شود.
وزارت نفت در برنامه پنجم توسعه دسترسی به افزایش تولید گاز از 600 میلیون مترمکعب به یک میلیارد و 111 میلیون مترمکعب را هدف گذاری کرده است.
در یک نگاه کلی می توان گفت سهم گاز در سبد انرژی کشورمان به حدود 63 درصد رسیده است، مجموع خطوط انتقال فشار قوی گاز موجود و احداث شده در کشور نیز از آغاز فعالیت شرکت ملی گاز ایران تا سال 57، معادل دو هزار و 900 کیلومتر بود که این میزان هماکنون بالغ بر 30 هزار کیلومتر شده که نشانگر بیش از 10 برابر شدن ظرفیت انتقال گاز در سراسر کشور است.
در برنامه پنجم توسعه کشور، احداث پنج تا شش هزار کیلومتر خط انتقال گاز فشار قوی و 20 تا 22 ایستگاه تقویت فشار گاز پیش بینی شده است که این طرح ها با اعتباری نزدیک به 9هزار میلیارد تومان انجام خواهد شد و می تواند بر توان صادراتی کشور بیافزاید.
منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 4